مهدی سعیدی
روزنامه نگار 
جريان حق و تجلي آن در قالب نظام اسلامي در طول حيات تاريخي خود همواره با فتنه‌هاي گوناگونی روبه‌رو بوده است. دشمنان حق و حقيقت از يک‌سو و برخي ناکارآمدي‌ها از سويي ديگر موجب شده است فرصت براي شکل‌گيري فتنه‌ها فراهم شود.
اگر از فتنه‌هاي دهه 60 بگذريم و فتنه‌‌هاي سال 78 و 88 را تنها يادآوري کنيم، حوادث رخ داده در دي ماه 1396 نيز رنگ و بويي از فتنه داشت که درباره ماهيت آن نظرهای متفاوتی ارائه شد و جريان‌ها و گروه‌هاي سياسي ديدگاه گوناگونی در اين زمينه داشتند.
بخشي از اصولگرايان معتقد بودند، اين حرکت از ماهيت اقتصادي برخوردار است. به واقع، اعتراض به وضعيت اقتصادي کشور موجب شکل‌گيري اين حوادث شد؛ اما طيفي ديگر موج اول اعتراضات را که با محوريت شعارهاي اقتصادي آغاز شد، تنها مانوري دانستند که بسترساز کليد خوردن اغتشاشات با رويکردي ساختارشکنانه شد. اصولگرايان عملکرد ضعيف دولت در مواجهه با مشکلات اقتصادي و سياست‌هاي کلان غلط دولت در عرصه اقتصاد و پيوند زدن آن با ديپلماسي و برجام و بی‌توجهی به توانايي‌هاي داخلي و الگوي اقتصاد مقاومتي را عامل شکل‌گيري حوادث سال ۱۳۹۶ مي‌دانند. همچنين، از نگاه آنان نقش فضاي مجازي در آن حوادث موضوعي نيست که بتوان از کنار آن به سادگي گذشت. بدون شک، اين فضا به مثابه ابزاري براي تشديد ناآرامي‌ها و سوق دادن اعتراضات به اغتشاشات نقش کليدي داشته است.
اما اصلاح‌طلبان با احتياط بيشتري به اين موضوع وارد شدند و در حالي که به ظاهر انتظار چنين رخدادي را نداشتند، ترجيح دادند از ارائه سخنان قاطع بپرهيزند و با صبر و حوصله بيشتر و پس از گذر زمان و مشخص شدن بيشتر ابعاد مسئله اظهار نظر کنند. در نگاه اصلاح‌طلبان، حوادث سال 96 از آنچه جنبش‌هاي اجتماعي يا انقلاب در ادبيات سياسي خوانده مي‌شود، فاصله داشت و فاقد برخي از مهم‌ترين مؤلفه‌ها همچون فراگيري و شمول و مشارکت قشرها و طبقات اصلي جامعه، برخورداري از سازمان‌يافتگي و رهبري‌هاي شناخته‌شده سياسي و اجتماعي و اهداف و برنامه مشخص و دست‌يافتني بود. درباره مطالبات مطرح شده در اجتماعات نيز اصلاح‌طلبان اظهارات متفاوتی داشتند. برخي مطالبات را اقتصادي و برخي سياسي دانسته و برخي ديگر با گسترش دايره مطالبات، آن را متراکم و چند لايه ارزيابي کردند و برخي نيز همچنان نسبت به مطالبات نهايي اجتماعات ترديد داشتند؛ اما آنچه در فضاي رسانه‌اي اصلاح‌طلبان برجسته شد، متهم‌سازي جريان رقيب سياسي به نقش‌آفريني در ايجاد ناآرامي‌ها بود. 
جريان انحرافي و نزديکان رئيس‌جمهور سابق نيز در اين باره اظهار نظر کرده و تحليل خود را ارائه کردند. انتقاد به عملکرد دولتي که مشي ليبرال را در حوزه توسعه کشور در پيش دارد، يکي از رويکردهايي بود که اين جريان در طول اين سال‌ها گاه کم‌رنگ و گاه پررنگ دنبال کرده است. يکي از علل و زمينه‌هاي وقوع حوادث اخير از نگاه اين جريان، همين عملکرد است که با ناکامي و ناکارآمدي همراه بوده و حاصل آن فشار به توده‌ها و قشرهاي محروم و ضعيف جامعه است. همچنين، اين جريان که کينه اصولگرايان را در دل مي‌پروراند، از فرصت ايجاد شده استفاده کرده و تلاش کرد همسو با جريان اصلاح‌طلب، اصولگرايان را عامل اصلي ايجاد ناآرامي‌هاي اخير کشور معرفي کند! در وراي تحليل‌هاي مختلف، خيلي زود مشخص شد در پس ماهيت حوادث دي ماه 1396 دست‌هاي بيگانه‌اي وجود داشت که از مدت‌ها قبل انتظار آشوب در کشور را مي‌کشيد. اما طراحان پشت پرده خيلي زود نااميد شدند و از زمستان سرد ۱۳۹۶، وعده تابستان داغ در سال ۱۳۹۷ را دادند! رؤياي خيالي که توخالي بودن آن خيلي زود هويدا شد و کشور در ثبات و آرامش دوران سخت افزايش تحريم‌ها و برخي بي‌کفايتي‌ها را طي کرد و مردم صبورانه و هوشمندانه نوسانات بازار و هيجانات عرصه اقتصاد را تحمل کردند.
امروز اما رهبري از امکان تداوم اين فتنه در سال آينده سخن مي‌گویند. اين هشدار که بدون شک مبتني بر قراین و مشاهداتي است، مؤيد اين حقيقت است که جبهه حق تا تحقق دولت کريمه حق همچنان درگير فتنه‌هاي مستمر خواهد بود و عبور از آن تنها با بصيرت و استقامت ممکن می‌شود.



 سعدالله زارعی
تحلیلگر ارشد بین‌الملل
دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا به تازگی اعلام کرده است نظامیان این کشور از سوریه خارج می‌شوند. این تصمیم واکنش‌های فراوانی را در داخل و خارج آمریکا ایجاد کرده است، به طوری‌که دو مقام ارشد این کشور از سمت خود استعفا داده‌اند. در این زمینه مقامات رژیم صهیونیستی، تصمیم آمریکایی‌ها برای خروج نیروهای خود از سوریه را مطلوب ارزیابی نکرده‌اند. اما خروج نظامی آمریکا از سوریه، صرفاً تصمیم ترامپ نیست؛ بلکه یک تصمیم آمریکایی است. به عبارت بهتر، یک تسلیم آمریکایی است. اتخاذ چنین تصمیماتی از سوی آمریکایی‌ها مسبوق به سابقه است. امروز هم در سوریه صحبت از رفتن نیروهای آمریکایی از این کشور مطرح است. بنابراین این موضوع بحثی نیست که فقط مربوط به ترامپ باشد؛ بلکه مربوط به وضع کلی و عمومی آمریکاست. آمریکایی‌ها به این جمع‌بندی رسیده‌اند که امروز روش‌های آنها در اداره جهان پاسخگو نیست و روش نظارت آنها در حوزه امنیتی منسوخ شده است. ابزارهای آمریکا در نظارت سیاسی و نظامی تحولات منطقه دیگر قابل بهره‌برداری نیستند، در حالی که در جبهه مقابل آمریکا نوآوری‌های فراوانی اتفاق افتاده است، به گونه‌ای که هم در عرصه زمامداری ملی و هم در عرصه ائتلاف‌سازی‌های منطقه‌ای و هم در عرصه تأثیرگذاری‌های بین‌المللی، به ویژه در حوزه امنیت و سیاست، پیشرفت‌های بزرگی به دست آورده‌اند و آمریکا از این قافله جا مانده است.
در همین زمینه توئیت ترامپ مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را باید از چند نظر بررسی کرد:
1‌ـ خروج نیروهای آمریکایی از سوریه نشانه‌ خروج نیروهای آمریکایی از منطقه است. به عبارتی، با توجه به اینکه محور اصلی قدرت آمریکا در منطقه غرب آسیا تمرکز بر نیروی نظامی است، خروج نظامی از سوریه به معنای وانهادن منطقه از سوی آمریکا تلقی می‌شود. البته این موضوع فقط خروج نظامی تلقی نمی‌شود؛ بلکه خروج سیاسی و اقتصادی و خروج از حوزه‌های دیگر را نیز می‌تواند در پی داشته باشد. 
2‌ـ صهیونیست‌ها امروز بیش از هر زمانی به حمایت‌های خارجی نیاز دارند و این در حالی است که روابط این رژیم با اروپا در وضع مناسبی قرار ندارد و علاوه بر آن اروپایی‌ها سال‌هاست از منطقه رفته‌اند و به جز رفت‌وآمدهای دیپلماتیک و بستن قراردادهای تسلیحاتی حضور قوی و تأثیرگذاری ندارند. برای نمونه در تحولات سوریه، لبنان، عراق، افغانستان، یمن و... حضور مؤثر اروپا دیده نمی‌شود و تأثیرگذاری آنها تقریباً به صفر رسیده است. رابطه رژیم صهیونیستی و روس‌ها هم طی چند سال گذشته رو به سردی رفته است و نحوه حضور روسیه در سوریه و تعامل آنها با جبهه مقاومت این موضوع را برای صهیونیست‌ها روشن کرد که خیلی نمی‌توانند روی کمک روس‌ها حساب کنند. بنابراین رژیم صهیونیستی تنها به حضور و حمایت آمریکا در منطقه متکی است. اما اعلام خروج آمریکا از سوریه به معنای برداشتن دست حمایت آمریکا از صهیونیست‌ها است؛ بازتاب خروج آمریکایی‌ها از سوریه در رسانه‌ها و اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی این موضوع را تأیید می‌کند. برای نمونه، «آیزن کوت» یکی از فرماندهان نظامی صهیونیست‌ها گفته است که ما مدت‌هاست در منطقه تنها هستیم و حفاظت از اسرائیل را خودمان به تنهایی برعهده داریم. و این ما هستیم که در مقابل ایران ایستاده‌ایم و خواهیم ایستاد. این موضع نشان می‌دهد که تا چه اندازه این رژیم از حوادث اخیر نگران است؛ چرا که دیگر پشتوانه‌ای قدرتمند در منطقه نخواهد داشت.
3ـ موضوع سوم موضوع جبهه مقاومت است. آمریکا در حالی خروج نظامیان خود از سوریه را اعلام می‌کند که با وجود فشار زیاد، جمهوری اسلامی ایران حضور خود را در سوریه حفظ کرده است.
ادامه در صفحه۲
 این به آن معناست است که جبهه نظام سلطه با محوریت آمریکا در مقابل جبهه مقاومت و ایران، زمین را واگذار کرده و خارج می‌شود. این موضوع نه تنها پیروزی و دستاورد جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود، در عین حال بر وضع کشورهای وابسته به آمریکا در این منطقه نیز تأثیر خواهد گذاشت و آنها را با مشکلات فراوانی مواجه خواهد کرد. البته می‌توان از ابعاد دیگر هم به موضوع نگاه کرد، مانند وضعیت انرژی، موقعیت‌های ژئوپلیتیکی و... که در مجموع سبب شد این خبر در کانون توجهات بین‌المللی و منطقه‌ای قرار بگیرد.

  گروه سیاسی‌/ سلمان‌بن‌عبدالعزیز، پادشاه سعودی تغییرات مهمی را در دربار آل‌سعود انجام داد. به ظاهر مهم‌ترین تغییر را می‌توان برکناری عادل الجبیر از وزارت خارجه و تعیین ابراهیم العساف، وزیر دارایی سابق و از بازداشت‌شدگان سابق به اتهام فساد به جای الجبیر دانست؛ اما به عقیده عبدالباری عطوان، تحلیلگر مطرح جهان عرب مهم‌ترین تغییر در پست‌های امنیتی بود. انتخاب شاهزاده عبدالله بن‌بندر بن‌عبدالعزیز به‌ عنوان وزیر گارد ملی، مساعدبن‌محمد العبیان به عنوان مشاور امنیت ملی، خالد‌بن قرار الحربی مدیر امنیت ملی از جمله تغییرات مهم امنیتی است. شکست‌های پی‌در‌پی آل‌سعود پس از ولی‌عهدی محمد‌بن‌سلمان همواره سبب بی‌اعتباری دربار سعودی در مجامع بین‌المللی و همچنین سبب بروز اختلافات در دربار سعودی شده است. شکست عربستان در سوریه و یمن، موفق نشدن بن‌سلمان در محاصره قطر و فاجعه‌ای که با قتل خاشقجی به بار آورد، نزدیک بود که بن‌سلمان را از ولی‌عهدی کنار بزند. میرابیان، کارشناس ارشد مسائل عرب معتقد است: «بن‌سلمان در پی آن بود که صلح غرب را درباره مسئله رژیم صهیونیستی و فلسطین اجرا کند و همچنین شرکت آرامکو را به آمریکا ببخشد که در هر دو موفق نبوده است.» کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا معتقد است: «هدف این تغییرات تطهیر محمدبن‌سلمان و بازسازی او برای پادشاهی آینده است و دربار سعودی در تلاش است به جامعه جهانی القا کند بن‌سلمان در قتل خاشقجی تقصیری ندارد.» برخی دیگر از تحلیلگران حوزه خلیج‌فارس نیز معتقدند، تغییرات ایجاد شده موج پنجم تغییراتی است که از ژانویه سال 2015 پس از روی کار آمدن ملک‌سلمان انجام شده و در همه این موج‌ها تغییرات گسترده‌ای انجام شده و خانواده ملک عبدالله، پادشاه سابق عربستان به حاشیه رفته‌اند و از دیگر برادرزاده‌ها، عضوگیری شده است و این موضوع نشانه اختلاف نظر زیاد ملک‌سلمان و عبدالله، پادشاه پیشین است. رضا کرمی، تحلیلگر مسائل مربوط به حوزه عربستان معتقد است، عادل الجبیر ادامه راه بندر بن‌سلطان را در جهت رویکرد تهاجمی عربستان پیگیری می‌کرد؛ اما این سیاست تهاجمی در عمل در یمن، عراق، سوریه و ایران به بن‌بست رسید. بنابراین این تغییرات می‌تواند به معنای شکست سیاست خارجی و تهاجمی عربستان نیز باشد. 
از سوی دیگر، به نظر می‌رسد تغییرات ایجاد شده می‌تواند اهداف دیگری نیز داشته باشد: 1ـ تغییرات کنونی نشانه تغییر سیاست‌های سعودی نسبت به مسائل منطقه از جمله سوریه است. 2ـ انتخاب ابراهیم العساف با پیشینه کارکرد اقتصادی می‌تواند آغازگر تغییری در رویکرد تهاجمی عربستان باشد و آل‌سعود بیشتر پیگیر مباحث اقتصادی باشد؛ از این رو کاهش سرمایه‌گذار خارجی در پی قتل خاشقجی و کاهش قیمت نفت زنگ خطر را در دربار سعودی به صدا درآورده است. 3ـ برخی نیز معتقدند همه افرادی که در تغییرات صورت گرفته منصب جدیدی گرفته‌اند، از نزدیکان محمدبن‌سلمان هستند و پادشاه عربستان با این اقدام قدرت در دستان محمدبن‌سلمان را تثبیت کرد.
در پایان باید گفت، با توجه به اینکه در آمریکا نسبت به حمایت از اقدامات بن‌سلمان بین کاخ سفید و مجلس اختلاف نظر شدید وجود دارد و در طرف دیگر بن‌سلمان در بین مردم عربستان و شاهزادگان دیگر از کمترین محبوبیت برخوردار است، به نظر نمی‌رسد تغییرات صورت گرفته نیز بتواند مسیر را برای پادشاهی محمدبن‌سلمان هموار کند. او در آینده نیز با چالش‌های جدی دیگری مواجه خواهد شد.

گفت‌وگو با سیدرسول منفردزاده، دبیر اجرایی نهمین جشنواره فیلم عمار


 مهدی امیدی/ جشنواره مردمی عمار به نهمین دوره خودش رسید. این جشنواره که برای نمایش فیلم‌هایی درباره حوادث سیاسی و اجتماعی سال 88 راه‌اندازی شده بود، حالا بخش‌ها و موضوعات بسیار گسترده‌ای دارد. جشنواره‌ای که مراسم افتتاحیه آن، روز گذشته برگزار شد و نمایش آثار برگزیده‌اش تا 20 دی در سینما فلسطین تهران ادامه خواهد داشت. بهتر است جزئیات این دوره از جشنواره عمار را از زبان سیدرسول منفردزاده، دبیر اجرایی نهمین دوره این جشنواره بخوانید.
***
* از نهمین جشنواره عمار صحبت کنید. چه تعداد آثار در این دوره به نمایش درمی‌آید و این آثار، از نظر کمی و کیفی چه تفاوتی با دوره‌های گذشته دارند؟
امسال دو هزار و 130 اثر در جشنواره عمار شرکت کرده است. از این تعداد 800 فیلم مستند، 350 فیلم داستانی، 145 برنامه تلویزیونی، 164 پویانمایی، 200 کلیپ و نماهنگ، 250 فیلم‌نامه، 45 نقد و مقاله و 150 اثر در بخش فیلم ما هستند. در آثاری که به جشنواره رسیده، از جمله در آثار داستانی و مستند که بخش‌های اصلی جشنواره هستند، رشد قابل ملاحظه‌ای مشاهده می‌شود. برای نمونه، در بخش مستند 100 فیلم بیشتر از سقف دوره‌های قبل رسیده است. از نظر محتوایی، در کارهای داستانی شاهد چند اتفاق هستیم. یکی اینکه امسال 38 فیلم برای مخاطب نوجوان حضور دارد که کیفیت تعدادی‌ از آنها قابل توجه است و برخی شانس جایزه هم دارند. همین‌طور حضور فیلم‌های داستانی با موضوع حمایت از کالای داخلی پررنگ بوده است. به نظر می‌رسد، این دو موضوع در جشنواره عمار تثبیت شده‌اند و از این پس آثار متعددی درباره آنها ساخته خواهد شد. جشنواره عمار نیز همیشه کوشش دارد در زمینه‌هایی که کمتر فیلمی ساخته می‌شود، کمک کند و با طرح و تشویق و دادن طرح و انگیزه، آن خلأ پر شود. 

* چه اتفاقات جدیدی در نحوه برگزاری جشنواره عمار رخ داده است؟
از نظر ساختاری هم جشنواره امسال تفاوتی نسبت به دوره گذشته دارد و آن هم فراخوان‌های مردمی جشنواره است. در واقع، جشنواره عمار دنبال این است که ساختاری ایجاد کند تا مردم بدون واسطه رسانه‌ها، مسئله‌ها و خواسته‌های خود را پیگیری کنند و به سینماگران سفارش دهند؛ چرا که بیشتر رسانه‌ها و همچنین سینمای گیشه‌ای، دغدغه‌های عموم مردم را نادیده می‌گیرند. فراخوان مردمی یعنی اینکه همه مردم این فرصت را دارند تا سفارش دهند چه فیلمی ساخته شود و چه جایزه‌ای به آن می‌دهند. در واقع، این بخش کمک می‌کند که انحصار واسطه‌ها شکسته شود. در اولین دوره‌ای که این بخش راه‌اندازی شده، 130 فراخوان داخلی و 45 فراخوان بین‌المللی اعلام شده و تعداد زیادی هم همچنان در حال رسیدن است. همچنین در اکران مردمی ویژگی قابل ذکر امسال توجه اکران‌کنندگان در پیام‌ها و برنامه‌ها به 40 سالگی انقلاب است. برخی هم در تلاشند که اکران‌های مردمی عمار را به جشن 40 سالگی پیروزی انقلاب اسلامی تبدیل کنند. 

* درباره موضوع ویژه این دوره عمار، یعنی «ایران آینده» توضیح دهید که چه هدفی را دنبال می‌کند؟
رویکرد و تحلیل ما این بود که در 40 سالگی انقلاب، خیلی‌ها بر مرور گذشته و بازخوانی عملکرد و کارنامه انقلاب اسلامی تمرکز می‌کنند. در این فضا آنچه جایش خالی است، آینده انقلاب اسلامی است و لذا از فیلمسازها و هنرمندان می‌خواهیم که درباره آن حرف بزنند. 
نکته دیگر این است که شاهد هجمه رسانه‌ای سنگینی هستیم که تلاش دارد فضایی را مسلط کند که هیچ ایرانی جرئت نکند از آینده امیدبخش صحبت کند. از این رو به نظرمان رسید که ما باید کاری کنیم تا همه مردم ایران با افتخار از آینده امیدبخش خود حرف بزنند. در ایران، ژانر سینمای آینده نادیده گرفته شده و ناچیز است؛ اما در غرب نه تنها بسیار جدی گرفته شده، بلکه فراتر از یک ژانر سینمایی، ابزاری برای آینده‌سازی است. بنابراین، آینده‌ای که دوست دارند اتفاق بیفتد، در اذهان مردم شکل می‌دهند و اجازه نمی‌دهند افکار عمومی در امروز و گذشته متوقف بماند و افق بلندی نداشته باشد.

* چه تمهیداتی برای عملیاتی کردن این موضوع دارید؟
یک سری میزگرد و پنل در نظر گرفته شده تا نخبگان فرهنگی انقلاب و استادان دانشگاه و حوزه‌های علمیه درباره آن بحث و گفت‌وگو کنند. سخنرانی‌هایی هم برای این موضوع در نظر داریم، از جمله اینکه آقای حسن عباسی قرار است در این باره سخنرانی کند. در مراسم‌های افتتاحیه و اختتامیه هم این موضوع را منعکس می‌کنیم و یکی از غافلگیری‌های جشنواره خواهد بود. کتاب «زایو» را نیز که یک رمان نوجوانانه درباره ایران 1420 است، در جشنواره معرفی می‌کنیم. 

* در جشنواره عمار معمولاً فیلم‌هایی با درون‌مایه انتقادی و عدالتخواهانه هم حضور دارند. هدف جشنواره عمار در حمایت از فیلم‌های عدالتخواهانه چیست؟
در بخش نقد درون گفتمانی، هدف جشنواره عمار این است که در کنار انعکاس داشته‌ها و موفقیت‌ها، معضلات و مشکلات مردم هم موشکافی و بازنمایی شود. در این مقطع زمانی، این بخش اهمیت بسیار زیادی دارد؛ چون توجه و آگاهی مردم نسبت به معضلات زیاد شده است. به نظر می‌رسد، ضمن اینکه به نقد منصفانه نیاز داریم، به نقد دقیق و طرح مسئله صحیح هم نیازمندیم. چه بسا طرح مسئله‌هایی که در فضای رسانه و تولیدات هنری اتفاق می‌افتد؛ اما بیشتر تحریف مسئله و سوء‌استفاده از مسائل مردم در پوششی فریبنده است. مشخصه فیلم‌های جشنواره عمار این است که خودشان را به طرح دقیق مسئله متعهد می‌دانند؛ یعنی بدون محافظه‌کاری، عمق مسئله را می‌کاوند و در عین حال، موجب ناامیدی نمی‌شوند و انرژی مردم را در مبارزه با آلودگی‌ها نمی‌گیرند و القاگر بن‌بست نیستند؛ بلکه به حرکت و امید ختم می‌شوند. مستند «دریابست» در همین راستا، به طرح مشکلات صیادان سواحل جنوبی کشور توجه کرده است. 

* در پایان اگر نکته دیگری درباره این دوره از جشنواره عمار هست، بفرمایید.
یکی از اتفاقات خوب این دوره این است که کارگاه‌های آموزشی به طور مجازی هم قابل استفاده هستند و هنرمندان جوان در شهرستان‌ها هم می‌توانند به طور غیرحضوری شرکت کنند. اتفاق جدید دیگر این است که با راه‌اندازی وبگاه «عماریار» این امکان فراهم شده است تا مردم بتوانند همزمان با برگزاری جشنواره، آثار مدنظر خود را دریافت کنند.

نگاه ویژه اصلاح‌طلبان به عربستان


 سید فخرالدین موسوی/ مروری بر رسانه‌های اصلاح‌طلب و حامی دولت در ماه‌های گذشته ما را با یک مسئله سؤال‌برانگیز روبه‌رو می‌کند! و آن تلاش بی‌شائبه برای ضروری نشان دادن دراز کردن دست دوستی به سوی شاهزادگان سعودی است! چنانکه روزنامه «ایران» می‌نویسد: «بی‌تردید کسب دستاوردهای میدانی فارغ از هزینه‌های هنگفت مادی و معنوی نبوده است؛ اما پیشبرد سیاست جمهوری اسلامی در منطقه به ویژه در سوریه و یمن بدون تثبیت کردن این دستاوردها که کار بسیار دشوار و خطیری است، امکان‌پذیر نخواهد بود. از این منظر نباید پیروزی در یک عرصه نبرد با پیروزی در جنگ اشتباه گرفته شود. در چنین شرایطی نفس آغاز مذاکرات پیرامون موضوع یمن گام خوبی است که می‌تواند زمینه‌هایی را برای آغاز گفت‌وگو میان ایران با کشورهایی، چون عربستان سعودی که در رابطه‌ای مبتنی بر خصومت قرار گرفته‌اند، فراهم سازد. البته مذاکرات میان تهران و ریاض در زمینه موضوعات یاد شده می‌تواند به اشکال مختلف جریان یابد و لزوماً نباید انتظار داشت که رسمی و علنی برقرار شود. چه این گفت‌وگو اگر درباره منافع مشترک هم صورت نگیرد می‌تواند زمینه فهم واقعی طرفین از تهدیدات مشترک را فراهم کند و یا به توافقی پیرامون تعریف قواعد رقابت منتهی شود.»
روزنامه «دنیای اقتصاد» می‌نویسد: «دو کشور (ایران و عربستان) و به‌ خصوص عربستان باید به این جمع‌بندی برسند که با نادیده گرفتن دیگری نمی‌توانند منافع خود را تأمین کنند. یعنی درباره ایران هم لازم است که سیاست منطقه‌ای ما بر مبنای بازی با حاصل جمع صفر نباشد، بلکه منافع مشروع دیگر کشورها و از جمله عربستان هم لحاظ شود. نکته مهمی که در این خصوص وجود دارد این است، اکنون که ایران در صحنه نظامی و میدانی به پیروزی‌های راهبردی مهمی در سطح منطقه دست یافته است، لازم است از طریق دیپلماسی و مذاکره سیاسی با سایر بازیگران منطقه‌ای آنها را به دستاوردهای سیاسی و اقتصادی تبدیل کرده و تثبیت کند.»
روزنامه «همدلی» در مطلبی با عنوان «واشنگتن، مانع بین تهران و ریاض» نوشت: «شاید بایسته باشد که دستگاه دیپلماسی ایران برای ابتر کردن نقشه‌های تندروهای آمریکا‌ـ اسرائیل، دست به سیاستی جدید در منطقه و به‌ خصوص با عربستان بزند و ضمن نزدیکی با آنها از منافع مشترک با این کشورها برای بهبود روابط استفاده کند». این روزنامه همچنین در موضع‌گیری سؤال‌برانگیز و عجیبی می‌نویسد: «بی‌گمان باید این نکته را قابل توجه دانست که یکی از موارد اختلافات شدید ایران و عربستان سعودی، اقدامات جمهوری اسلامی ایران در منطقه است.»
روزنامه «شرق» از زبان «سیدمحمد صدر» مشاور وزیر امور خارجه می‌نویسد: «فضای لازم برای مذاکره با عربستان آماده است. از جانب ما هیچ مسئله‌ای وجود ندارد؛ مشکل از سوی طرف مقابل است... همین برجام می‌تواند الگوی مذاکرات ما با عربستان و سایر کشورهای عربی باشد. ما که توانسته‌ایم با آمریکا و اروپا گفت‌وگو کنیم و به نتیجه هم برسیم، چرا با دولت‌های مسلمان گفت‌وگو نکنیم؟... مهم‌ترین موضوع می‌تواند همین امنیت منطقه‌ای باشد. ما باید امنیت منطقه‌ای را به دست مجموعه کشورهای منطقه تأمین کنیم... مسئله یمن، مسئله‌ای است که ایران کاملاً این آمادگی را دارد که درباره آن با عربستان مذاکره کند و با سازمان ملل همکاری داشته باشد.»
اما در این میان این سؤال مطرح می‌شود که چگونه جمهوری اسلامی ایران می‌تواند به سوی شاه پیر و ولی‌عهد تازه به دوران رسیده‌ای دست دراز کند که نه در خفا و در پس پرده، بلکه در پشت تریبون‌ها اعلام می‌کند در بالاترین سطح با دولت آمریکا برای اعمال تحریم‌های نفتی علیه جمهوری اسلامی ایران همراهی خواهد کرد و نفت ایران را در بازار جایگزین می‌کند؟ با چه توجیهی می‌توان سفارش به پیش‌قدم شدن در مذاکره با کشوری را پذیرفت که نه دستگاه امنیتی کشورمان، بلکه رسانه‌ها و سازمان‌های اطلاعاتی غربی از سرمایه‌گذاری هنگفت این رژیم برای تأسیس شبکه‌های ضد ایرانی، مانند ایران اینترنشنال، تأمین مالی سازمان تروریستی مجاهدین خلق، حمایت از آشوب و اغتشاش در ایران و... سخن به میان می‌آورند! چطور می‌توان همزمان که بمب‌افکن‌های ارتش سعودی بمب‌های ساخت آمریکا و انگلیس و... را بر سر مردم مظلوم یمن می‌ریزند و حتی برای توافق صلح که با حضور سازمان‌های بین‌المللی منعقد شده است، احترام و اعتقادی ندارند با سران رژیم سعودی دور یک میز نشست؟ مذاکره و ایجاد روابط دوستانه با رژیم آل‌سعود تا زمانی که این رژیم به دنبال اجرای طرح‌های قدرت‌های فرامنطقه در غرب آسیا و تقویت تروریسم در منطقه است، امری بیهوده و بی‌نتیجه است! و عجیب‌تر از همه اینها آنکه، طرف محتاج به مذاکره، که به واسطه جنایت در یمن و قتل روزنامه‌نگار منتقد و حمایت از تروریسم و شکست تروریست‌های مورد حمایتش در عراق و سوریه و شکست انتخاباتی و سیاسی‌اش در لبنان در موضع ضعف قرار دارد، عربستان سعودی است نه جمهوری اسلامی ایران! اگر هم قرار باشد یک طرف برای فرار از مشکلاتش در مذاکرات پیشگام باشد عربستان است نه جمهوری اسلامی ایران! و هیچ دلیلی وجود ندارد که دستگاه دیپلماسی با توجه ویژه به عربستان، این رژیم را از انزوا خارج کند!

نگاهی به سفر غیر منتظره رئیس‌جمهور ایالات متحده به عراق


  امین پناهی/  چهارشنبه هفته گذشته دونالد ترامپ، رئيس‌جمهور ایالات متحده آمریکا به بهانه دیدار با نظامیان آمریکایی مستقر در عراق به همراه همسرش وارد خاک عراق شد. بازرسی از نظامیان اقدامی با سابقه در میان رؤسای‌جمهور آمریکاست. رسمی که از زمان جرج بوش پسر شروع شد و در زمان اوباما ادامه یافت؛ اما حضور نیافتن رئیس‌جمهور جدید آمریکا در جمع نظامیان پس از دو سال از شروع دوره ریاست‌جمهوری‌اش سبب انتقاداتی به وی شده بود.
هواپیمای ترامپ، در حالی در پایگاه هوایی عین‌الاسد در خارج از بغداد به زمین نشست که در آستانه سال نو میلادی او برای دیدار از نظامیان آمریکا در عراق که شمار آنها به بیش از 5 هزار نفر می‌رسد، به این پایگاه رفت و علاوه بر اینکه در میان آنان سخنرانی کرد، با برخی از نظامیان حاضر عکس سلفی گرفت. این دیدار در حالی صورت می‌پذیرد که یک هفته پیش از آن ترامپ دستور خروج نظامیان آمریکایی از سوریه را صادر کرده است. او که فقط به پایگاه عین‌الاسد، محل استقرار چند هزار نظامی آمریکایی رفته بود، با دفاع از تصمیم خود برای خروج از سوریه گفت: «هیچ طرحی برای خروج نیروهای آمریکا از عراق در سر ندارد.»
رئیس‌جمهور آمریکا افزود: «اگر بخواهیم عملیاتی در سوریه انجام دهیم، ممکن است از عراق به عنوان پایگاه استفاده کنیم.» او همچنین از تصمیمش درباره سوریه دفاع کرد و گفت: «خیلی‌ها به همین نتایجی که من رسیده‌ام خواهند رسید.»
وی که چند روز پیش از سفر به عراق جیمز ماتیس، وزیر دفاع خود را به دلیل اختلاف بر سر استراتژی سوریه برکنار کرد، در این باره گفت: «عجله‌ای برای انتخاب وزیر دفاع جدید ندارم و پاتریک شاناهان سرپرست وزارت دفاع ممکن است مدت زمان زیادی در همین وضعیت در ریاست پنتاگون باقی بماند.»
نگرانی از امنیت سفر
رئیس‌جمهور آمریکا همچنین با اذعان به اینکه در سفر ناگهانی و چند ساعته خود به عراق نگران امنیت خود و همسرش بوده است، تأکید کرد: «بسیار غم‌انگیز است که آمریکا هزاران میلیارد دلار برای برقراری امنیت و ثبات در خاورمیانه هزینه کند، اما رئیس‌جمهورش برای سفر به آنجا مجبور شود تدابیر امنیتی بسیار محدودکننده و عملیات حفاظتی گسترده‌ای به اجرا گذارد.»
دفتر رسانه‌ای نخست‌وزیر عراق اعلام کرد، مقامات آمریکایی، بغداد را از تمایل دونالد ترامپ برای سفر به عراق در روز سه‌شنبه برای تبریک به دولت جدید عراق و دیدار با نظامیان آمریکایی مطلع کرده بود و قرار بود ترامپ دیداری دوجانبه با عبدالمهدی صورت دهد؛ ولی این دیدار به ‌سبب اختلاف بر سر نحوه برگزاری آن لغو شد و دو طرف طی گفت‌وگویی تلفنی اوضاع را به‌ ویژه پس از اعلام تصمیم آمریکا به عقب‎نشینی از سوریه، همکاری مشترک در امر مبارزه با داعش و برقراری ثبات و امنیت در کشورهای منطقه بررسی کردند.
واکنش جریان‌های عراق
احزاب، گروه‌ها و سیاسیون عراق به حضور سر زده ترامپ در کشورشان واکنش‌های دیگری از خود نشان دادند. 
دولت قانون به رهبری نوری المالکی، حیدرالعبادی رئیس ائتلاف النصر عراق، هادی العامری رئیس ائتلاف الفتح، رامی السکینی عضو کمیسیون روابط خارجی پارلمان عراق، سیدهاشم الموسوی سخنگوی رسمی جنبش النجبای عراق و شیخ خزعلی دبیرکل جنبش عصائب اهل الحق عراق همه نسبت به ورود بدون هماهنگی ترامپ و غیر رسمی او به پایگاه نظامی آمریکا واکنش‌های تندی نشان دادند. در واقع همه معتقدند، حضور این چنینی رئیس‌جمهور یک کشور خارجی در کشورشان نقض آشکار حاکمیت عراق بوده است.
ترامپ اشتباه گرفت
مشاور سابق امنیت ملی اوباما هم به شدت از دیدار رئیس‌جمهور آمریکا با نظامیان این کشور در عراق انتقاد کرده است. سام وینوگراد، تحلیلگر سیاسی شبکه «سی‌ان‌ان» و مشاور سابق امنیت ملی باراک اوباما با انتقاد از دونالد ترامپ به دلیل سفر به عراق و دیدار با نظامیان آمریکایی، گفته است: «ترامپ دیدار با سربازان را با کمپ انتخاباتی اشتباه گرفته است.»
یکی دیگر از حواشی غیر قابل چشم‌پوشی این سفر هم حمله موشکی به نزدیکی سفارت آمریکا در بغداد بود که همزمان با حضور رئیس‌جمهور آمریکا در پایگاه نظامی عین‌الاسد رخ داد. 
سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان با بیان اینکه سفر دزدانه دونالد ترامپ به عراق خلاف عرف دیپلماتیک و بی‌احترامی به حاکمیت ملی عراق است، تأکید کرد: «نیروهای بیگانه دیر یا زود مجبور به ترک تمام منطقه خواهند شد.»
واکنش رسانه‌ها
پایگاه خبری «اسپوتنیک» روسیه هم در گزارشی از زبان حیدر العبادی، نخست‌وزیر سابق عراق با تیتر «ضربه‌ای دیگر به مناسبات عراق و آمریکا» نوشت: «سفر دونالد ترامپ به عراق هیچ‌گونه مطابقتی با موازین دیپلماتیک نداشت.»
پایگاه «رادیو فردا» هم در خروجی خود مطلبی با تیتر «سفر غیر مترقبه دونالد ترامپ به عراق: آمریکا پلیس جهان نخواهد بود‎‎» منتشر کرد.
«صدای آمریکا» هم سعی کرد قسمتی از صحبت‌های ترامپ درباره ایران را برای تیتر خود برگزیند: «پرزیدنت ترامپ در سفر از پيش اعلام نشده عراق: ایران را زیرنظر داریم.»
این پایگاه خبری به نقل از دونالد ترامپ می‌نویسد: «در عین حال به منظور پیشگیری از یاغی‌گری داعش و پاسداری از منافع آمریکا و همچنین برای آنکه همواره از نزدیک مراقب شکل‌گیری دوباره احتمالی داعش باشیم و همین‌طور جهت زیر نظر گرفتن ایران، ایالات متحده حضور (نظامی) خود را در عراق حفظ می‌کند. حواس‌مان خواهد بود.»

معاون سیاسی سپاه در گفت‌وگو با صبح صادق خبر داد:


حدود 40 روز تا چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی باقی مانده است. با نزدیک شدن به ایام و جشن تولد چهل سالگی انقلاب ضرورت تشریح و تبیین دستاوردهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بیش از پیش احساس می‌شود؛ چرا که دشمنان ملت ایران از مدت‌ها پیش دست به کار شده‌اند تا با زیرسؤال بردن خدمات و اقدامات نظام اسلامی،‌ از یک‌سو رژیم فاسد پهلوی را تطهیر و از سوی دیگر مردم را نسبت به کشور و نظام ناامید و مأیوس کنند. در چنین شرایطی، روشنگری و تبیین مسیر طی شده اهمیت مضاعفی می‌یابد. با این مقدمه، در این شماره پای صحبت‌های سردار دکتر یدالله جوانی، معاون سیاسی نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه نشستیم تا درباره اهمیت تبیین دستاوردها و برنامه‌های این معاونت سخن بگوییم. آنچه در ادامه می‌آید، ماحصل این گفت‌وگوی اجمالی است:

* در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی قرار داریم، بفرمایید معاونت سیاسی سپاه مهم‌ترین اولویت کاری خود را در این مقطع چه می‌داند؟
چهل ساله شدن انقلاب اسلامی با وجود توطئه‌ها و فشارهای سنگین و فراوان جبهه استکبار، حقیقتاً یک معجزه است. چهل سال مقاومت، ایستادگی و پیشرفت، یک امر عادی نیست. اراده جبهه استکبار با محوریت آمریکا از سال ۱۳۵۷ تاکنون، نابودی این انقلاب و نظام دینی مستقر در ایران بوده، اما اراده الهی بقای این انقلاب است. البته این بقا و ماندگاری، عواملی دارد که یکی از این عوامل حضور مردم در صحنه است. با توجه به جابه‌جایی نسلی و جوان بودن ترکیب جمعیتی کشور و حتی جوان شدن سپاه از نظر نیروی انسانی، یکی از اولویت‌های کاری و برنامه‌ای معاونت سیاسی سپاه در آستانه چهل سالگی، برپایی و انجام نهضت روشنگری و تبیین دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی
 است.
* چه ضرورتی برای تبیین دستاوردهای انقلاب وجود دارد؟
به دلایل گوناگون تبیین دستاوردهای انقلاب اسلامی ضرورت دارد. دشمن برای بدبین‌ کردن مردم و به ویژه جوانان نسبت به انقلاب اسلامی، از یک سو با دروغ‌پردازی، از وضعیت کشور سیاه‌نمایی کرده و مشکلات را برجسته می‌کند و از دیگر سو، بر دستاوردهای انقلاب سرپوش می‌گذارد. دشمن نمی‌خواهد مردم و جوانان دستاوردهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی طی این چهل سال را آن‌گونه که هست، ببینند. دشمن واقعیات را دگرگون می‌کند تا مشکلات، کمبودها و ضعف‌ها دیده شود، اما موفقیتی‌ها، پیشرفت‌ها و دستاوردها دیده نشود. در چنین شرایطی، تبیین درست و منطقی این دستاوردها به گونه‌ای که باورپذیر باشد، امری ضروری و واجب است. آشنایی جوانان با انقلاب و دستاوردهای آن، تفکر و روحیه انقلابی را در آنان تقویت می‌کند.

* تأکید جناب‌عالی بر روی جوانان دلیل خاصی دارد؟
بله، دلیل این تأکید روشن است. اولاً، جامعه ما اکنون جامعه‌ای جوان است و این جوانان و حتی اکنون میانسالان در کشور ما، دوران رژیم طاغوت را ندیده‌اند. بسیاری از جوانان و کسانی که پس از انقلاب متولد شده‌اند، با عمق جنایت‌ها، خیانت‌ها، فسادها و وابستگی‌های رژیم طاغوتی پهلوی آشنایی ندارند. بسیاری از مردم ما، از شرایط سخت زندگی،‌ فقر، محرومیت‌ها و عقب‌ماندگی‌های ملت ایران در دوران پیش از انقلاب آگاهی ندارند. دشمن در حال سوءاستفاده از این ناآگاهی است و این‌گونه تبلیغ می‌کند که مردم پیش از انقلاب زندگی راحت و مرفهی داشتند! او می‌خواهد رژیم پهلوی را تطهیر کند. دلیل این کار هم روشن است. آمریکایی‌ها می‌خواهند القا کنند زمانی که ایران تحت سلطه آمریکا بود و دولت ایران با آمریکا روابط خوبی داشت، مردم ایران در ناز و رفاه و نعمت بودند! دشمن می‌خواهد از این طریق با برجسته‌سازی مشکلات اقتصادی کنونی، مردم و به ویژه جوانان را نسبت به انقلاب بدبین کند. این نوع عملیات روانی دشمن در حالی انجام می‌شود که انقلاب اسلامی در چهل سال گذشته، در بسیاری از حوزه‌ها دستاوردهای شگرف و حیرت‌انگیزی داشته است؛ اگرچه پاره‌ای از مشکلات داخلی در فضای جنگ نرم دشمن، بر این دستاوردها سایه انداخته است. اساساً زندگی مردم در دوران پس از انقلاب متحول شده و با گذشته و دوران پیش از انقلاب قابل مقایسه نیست.

* برنامه‌های معاونت سیاسی برای برپایی و انجام نهضت روشنگری چیست؟
اگرچه در طول سال‌های گذشته و همچنین در سال جاری از ابتدا تاکنون، موضوع دستاوردهای انقلاب یکی از مباحث جلسات بصیرت‌افزایی بوده، اما حق مطلب به خوبی ادا نشده است. تبیین دستاوردهای انقلاب نیازمند نوعی مهندسی و معماری است و باید مطالب متناسب با وضعیت مخاطبان و حتی‌المقدور با استفاده از روش‌های علمی و ابزار هنر انجام پذیرد.
باید دستاوردهای انقلاب در همه زمینه‌ها و به صورت مقایسه‌ای تبیین شود؛ برای نمونه، مقایسه دستاوردهای علمی و فناوری در دوره چهل ساله انقلاب، با اوضاع کشور در پیش از انقلاب در همین موضوع و همچنین مقایسه پیشرفت‌های علمی و فناوری جمهوری اسلامی طی چهل ساله گذشته با دیگر کشورهای منطقه و پیشرفت‌های جهان، نشان خواهد داد که انقلاب اسلامی در این عرصه چه دستاوردهای ارزشمندی داشته است.
سهم ایران در تولید علم در جهان نسبت به پیش از انقلاب ۲۰ برابر شده است. ایران اکنون رتبه اول در سرعت پیشرفت علمی در جهان را دارد. ایران به سرعت در حال کم کردن فاصله علمی و فناوری خود با جهان صنعتی است. این در حالی است که پیش از انقلاب، عقب‌ماندگی علمی و فاصله گرفتن روزافزون از کاروان علم و پیشرفت، یکی از ویژگی‌‌های ایران جهان سومی و تحت سلطه غرب بود.
در چنین شرایطی، راه انداختن یک نهضت روشنگری و تبیین دستاوردهای انقلاب در چهل سالگی اهمیت بالایی پیدا می‌کند. معاونت سیاسی در پی آن است با بسیج هادیان سیاسی در سراسر کشور، چنین نهضتی را برپا کند. به همین منظور همایش سراسری هادیان سیاسی در روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه ۱۸ و ۱۹ دی ماه، با شرکت حدود ۵۰۰ نفر از هادیان برجسته و با موضوع «تبیین دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی» در تهران برگزار خواهد شد. پس از این همایش، در همه استان‌ها همایش‌های استانی هادیان سیاسی برگزار می‌شود و به دنبال آن تا پایان سال در همه رده‌های سپاه و بسیج به صورت موضوعی دستاوردهای انقلاب اسلامی برای مخاطبان تبیین می‌شود. معاونت سیاسی برای همه این جلسات محتوای مناسب را تولید و در اختیار هادیان و دیگر مبلغان قرار می‌دهد؛ البته معاونت سیاسی افزون بر بهره‌گیری از ظرفیت هادیان و جلسات برای تبیین دستاوردهای انقلاب، از ظرفیت‌های دیگر مانند هفته‌نامه صبح صادق و پایگاه خبری‌ـ تحلیلی بصیرت و... هم نهایت بهره را 
خواهد برد.

صبح صادق با واکاوی اعداد و ارقام لایحه بودجه 98 رویکرد معنا‌دار آن را نقد می‌کند


   علی قاسمی/ بودجه سالیانه سندی مالی است که دولت در آن میزان دخل و خرج سال آینده کشور را مشخص می‌کند. بر اساس قانون، لایحه بودجه هر سال باید نهایتاً تا 15 آذر ماه به مجلس تقدیم شود. امسال نیز دولت لایحه بودجه سال 98 را در تاریخ مقرر به مجلس تقدیم کرد؛ اما به دلیل اینکه مجلس تا 25 آذر ماه جلسه علنی نداشت و یک سری تغییرات با توصیه رؤسای قوا به دلیل کسری بودجه اعمال شد، رونمایی از این لایحه به چهارم دی ماه 1397 موکول شد. لایحه بودجه پس از تصویب در هیئت وزیران به مجلس ارائه و پس از تصویب و تأیید شورای نگهبان از مجلس به رئیس‌جمهور ابلاغ می‌شود.

بررسی مقایسه‌ای بودجه ۹۸ با سال ۹۷
بر اساس قانون محاسبات عمومی؛ «بودجه حاوی پیش‌بینی درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و برآورد هزینه‌ها برای انجام عملیاتی است که به نیل سیاست‌ها و هدف‌های قانونی منجر می‌شود.» رقم بودجه برای سال 1398 یک تریلیون و هفتصدوسه هزار میلیارد تومان پیش‌بینی شده است. اکنون با رونمایی از لایحه بودجه 98 می‌توان ارقام مهم این لایحه را با قانون بودجه سال 97 مقایسه کرد. ارقام قانون بودجه سال 97 نشان می‌دهد، رقم کلی بودجه (سقف بودجه) معادل 1222 هزار میلیارد تومان بوده که این رقم با رشد ۳/۳۹ درصدی در لایحه بودجه سال 98 به 1703 هزار میلیارد تومان رسیده است.
منابع بودجه کشور به دو بخش تقسیم می‌شود؛ منابع بودجه عمومی دولت و منابع بودجه شرکت‌های دولتی. منابع بودجه عمومی دولت در قانون بودجه سال 97، 443 هزار میلیارد تومان بوده است که این رقم با افزایش ۹/۷ درصدی در لایحه بودجه سال 98 به 478 هزار میلیارد تومان رسیده است. منابع بودجه شرکت‌های دولتی نیز که در قانون بودجه سال 97، 839 هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده بود، در لایحه بودجه سال 98 با رشد ۸/۵۱ درصدی به 1274 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. به نظر می‌رسد، علت اصلی افزایش این میزان بودجه شرکت‌ها نوسان ارزی باشد. منابع بودجه عمومی دولت نیز خود به دو دسته تقسیم می‌شود؛ منابع عمومی دولت و منابع اختصاصی. منابع اختصاصی، منابعی هستند که قانون، محل مصرف آنها را تعیین می‌کند و به طور معمول این محل مصرف همان دستگاه ایجادکننده درآمد است، مانند درآمد بیمارستان‌ها یا دانشگاه‌ها که برای خودشان صرف می‌شود. به طور کلی نیز منابع عمومی شامل درآمدها (اعم از درآمدهای مالیاتی، جرایم، مجوزها و حق دسترس)، واگذاری دارایی‌های سرمایه‌ای (درآمدهای نفتی) و واگذاری دارایی‌های مالی (ایجاد قرض، دین و فروش سهام شرکت‌ها) است. منابع عمومی دولت که کلیدی‌ترین رقم در بودجه است، در قانون بودجه 97، 386 هزار میلیارد تومان بوده است که با رشد ۳/۵ درصدی به 408 هزار میلیارد تومان رسیده است. هر چند در نگاه اول و با افزایش میزان بودجه عمومی دولت می‌توان گفت، بودجه سال 98 بودجه‌ای انبساطی بوده است، اما با لحاظ کردن تورم حدود 20 درصد و رشد ۳/۵ درصدی این بودجه نسبت به سال پیش، به این نتیجه خواهیم رسید که این بودجه انقباضی بسته شده است.
در بخش منابع عمومی دولت، آنچه مهم است و شاید برای بسیاری نیز آشناتر باشد، درآمدهای نفتی و درآمدهای مالیاتی است. در لایحه بودجه سال 98 درآمدهای نفتی که از آن به منابع حاصل از نفت و فرآورده‌های نفتی یاد شده است، با رشد 40 درصدی نسبت به قانون بودجه سال 97 به 142 هزار میلیارد تومان رسیده است. درآمدهای مالیاتی نیز در لایحه بودجه سال 98 با افزایش 11 هزار میلیارد تومانی نسبت به قانون بودجه سال 97 به 153 هزار میلیارد تومان رسیده است.
در مقابل، منابع عمومی دولت، برخی از هزینه‌ها نیز تعریف شده که آنها را می‌توان به سه بخش مهم هزینه‌های جاری (شامل حقوق و دستمزد، یارانه‌ها و استفاده از کالا و خدمات)، تملک دارایی‌های سرمایه‌ای (پروژه‌های عمرانی) و تملک دارایی‌های مالی (تسویه قرض، تسویه اوراق مشارکت سال‌های قبل) تقسیم کرد. در زمینه هزینه‌های جاری باید گفت، این هزینه‌ها در لایحه بودجه سال 98 در مقایسه با قانون بودجه سال 97 با رشد ۸/۸ درصدی از 294 هزار میلیارد تومان به 320 هزار میلیارد تومان رسیده است. هزینه‌های عمرانی یا همان تملک دارایی‌های سرمایه‌ای لایحه بودجه سال 98 در مقایسه با قانون بودجه سال 97 بدون تغییر بوده است و میزان آن 62 هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است. در بخش تملک دارایی‌های مالی، لایحه بودجه سال 98 کاهش ۵/۱۸ درصدی را نسبت به قانون بودجه سال 97 نشان می‌دهد و از ۷/۳۰ هزار میلیارد تومان به 25 هزار میلیارد تومان رسیده است.
بودجه سال آینده یکی از حساس‌ترین بودجه‌های دولت طی چهار دهه پس از انقلاب است. سال ۹۸ با توجه به اعمال تحریم‌های گسترده از سوی آمریکا و وضعیت اقتصادی حاکم بر کشور سال ویژه‌ای است. برای عبور از تحریم‌ها و فائق آمدن بر مشکلات و تنگناهای اقتصادی کشور باید از تجربیات گذشته و همین‌طور از منابع و امکانات موجود به بهترین نحو بهره برد. واقعیت این است که با بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و امکانات متنوع و گوناگون در کشور باید صادرات غیر نفتی را توسعه داد و از اتکا به نفت به معنای واقعی فاصله گرفت. با توجه به شرایط خاص سهم صندوق توسعه ملی از درآمدهای نفتی 20 درصد در نظر گرفته شده است. این در حالی است که بر اساس قانون برنامه ششم توسعه در سال جاری این سهم باید به 34 درصد می‌رسید که با توجه به شرایط خاص درآمدهای دولت این سهم 20 درصد در نظر گرفته شده است.

سیاست‌ها و اهداف بودجه 98
هر سال پیش از تدوین و نگارش بودجه سیاست‌های خاصی طراحی می‌شود. در لایحه بودجه ۹۸ این جهت‌گیری‌ها و سیاست‌های خاص عبارتند از:
ـ همگرایی اقدامات و ظرفیت‌های کشور در ارائه کالاها و خدمات عمومی؛
ـ اهتمام به انضباط مالی در بودجه و اصلاح نظام اداری برای افزایش کارایی و منطقی کردن اندازه دولت؛
ـ توانمندسازی و افزایش بهره‌وری شرکت‌های دولتی، بانک‌ها و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت؛
ـ تجهیز منابع عمومی غیرنفتی؛
ـ ساماندهی طرح‌های تملک دارایی‌های سرمایه‌ای؛
ـ بودجه‌ریزی مبتنی بر عملکرد.
لازم به ذکر است که به طور معمول این سیاست‌ها در بودجه‌ سال‌های گذشته نیز پیش‌بینی شده‌اند، اما میزان تحقق آنها از این جهت که همراه با معیارهای سنجشی و اهداف کمی نیست، قابلیت اندازه‌گیری ندارد. افزون بر سیاست‌ها، اهداف و ویژگی‌های خاصی در لایحه لحاظ شده که برخی از آنها مشابه بودجه سال جاری است که در پنج بخش خلاصه می‌شوند:
۱ـ‌ حمایت از معیشت عمومی و عدالت اجتماعی؛
۲ـ حمایت از تولید و اشتغال؛
۳ـ تقویت انضباط بودجه‌ای؛
۴ـ اصلاحات در رویه‌ها و فرایندها؛
۵ـ افزایش پایداری بودجه در مقابل تکانه‌های بین‌المللی.

کاهش معنادار بودجه دفاعی‌ـ امنیتی
بودجه نظامی و دفاعی در تمام کشورها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و تمامی دولت‌ها بر این اساس، درصدی از کل بودجه یا بخشی از تولید ناخالص ملی را به بخش دفاع و امنیت تخصیص می‌دهند. آمریکا با تخصیص بیش از 675 میلیارد دلار بودجه نظامی برای سال 2019، حدود 36 درصد کل بودجه نظامی جهان را صرف می‌کند. از دیگر کشورهایی که بیشترین بودجه نظامی را در جهان صرف می‌کنند می‌توان به چین، هند، فرانسه، انگلیس، آلمان، کره جنوبی، برزیل، ایتالیا، استرالیا، کانادا و ترکیه اشاره کرد. چین 228 میلیارد دلار، هند حدود ۹/۶۳ میلیارد دلار، عربستان ۴/۶۹ میلیارد دلار، روسیه ۳/۶۶ میلیارد دلار، فرانسه ۸/۵۷ میلیارد دلار، استرالیا ۵/۲۷ میلیارد دلار و ترکیه ۲/۱۸ میلیارد دلار به حوزه نظامی اختصاص داده‌اند. از سوی دیگر اگر سهم بودجه نظامی را با کل بودجه مقایسه کنیم، عراق با ۴/۷ میلیارد دلار معادل ۴/۹ درصد از بودجه کل خود را به بخش نظامی‌اش اختصاص داده است، همچنین جمهوری آذربایجان نیز با وجود آنکه از نظر حجم ۵/۱ میلیارد دلار از بودجه را به نهادهای نظامی خود اختصاص داده است، اما همین ۵/۱ میلیارد دلار معادل ۴/۱۰ درصد از کل بودجه این کشور است. رژیم صهیونیستی حدود 17 میلیارد دلار بودجه نظامی معادل ۵/۱۱ درصد بودجه و کویت ۸/۶ میلیارد دلار برابر با ۳/۱۱ درصد از کل بودجه و عربستان بیشترین سهم بودجه نظامی از کل بودجه کشور را دارند، به گونه‌ای که بودجه نظامی سعودی‌ها ۴/۶۹ میلیارد دلار است که ۴/۳۰ درصد از کل بودجه این کشور را در بر‌ می‌گیرد. کشوری مانند عمان ۷/۸ میلیارد دلار به حوزه نظامی خود اختصاص داده که معادل ۳/۲۶ درصد بودجه کل این کشور است. در مقام مقایسه، بر اساس اطلاعات منتشر شده از لایحه بودجه سال 98، بودجه نظامی ایران با سهم 51 هزار میلیارد تومانی زیر3 درصد کل بودجه دولت است. افزون بر اینکه ارقام مربوط به تقویت بنیه دفاعی در ستاد کل نیروهای مسلح از رقم مصوب 2 هزار و 400 میلیارد تومان در سال 97 به 102 میلیارد تومان در سال 98 کاهش یافته و همچنین اعتبار این موضوع در وزارت دفاع برای سال 97 بیش از 2 هزار و 800 میلیارد تومان مصوب شده بود که در لایحه بودجه سال آینده به 620 میلیارد تومان تنزل یافته است. بنیه دفاعی کشور در نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرت بازدارنده همیشه در طول سال‌های اخیر کمک حال مسئولان در مذاکرات سیاسی و تحولات منطقه‌ای به مثابه بازویی مستحکم و قدرتمند عمل کرده است. انتظار می‌رود دست‌اندرکاران به لحاظ تخصیص بودجه‌ای توجه‌ جدی‌تری به ارتقا و بالندگی بیش از پیش نیروهای مسلح داشته باشند. 
در پی انتشار اخباری در برخی رسانه‌های گروهی مبنی بر کاهش بودجه وزارت دفاع در سال ۱۳۹۸، سردار رضا طلائی‌نیک، معاون حقوقی و امور مجلس وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح اظهار داشت: «بر اساس مستندات و متن «لایحه بودجه سال ۱۳۹۸» و با احتساب تحقق و تأمین منابع از بودجه مازاد پیش‌بینی شده، اعتبارات دفاعی نه تنها کاهش نمی‌یابد، بلکه در سال آینده امکان افزایش نیز دارد.» سردار طلائی‌نیک تصریح کرد: «20 هزار میلیارد تومان از اعتبارات دفاعی به تأمین منابع از درآمد مازاد موکول شده است که با هماهنگی و توافق دولت و مجلس و ستاد کل نیروهای مسلح باید تعیین تکلیف و محقق شود.»
راهکار تأمل‌برانگیز مسئولان برای افزایش ۲۰ هزار میلیارد تومانی اعتبار بنیه دفاعی کشور گره زدن آن به منابع صندوق توسعه ملی یا افزایش صادرات نفت و گاز به بیش از ۵/۱ میلیون بشکه در روز است. در حالی که هم اکنون به واسطه تحریم‌ها بعید است فروش نفت در حد بالایی تحقق یابد تا از آن منابع بودجه دفاعی افزایش پیدا کند. ناگفته نماند که از میزان در نظر گرفته شده 29620 میلیارد تومان آن برای تأمین درمان نیروهای مسلح است.

حذف یارانه 
سه دهک بالای جامعه
کارشناسان در سه دولت بر حذف یارانه اقشار برخوردار تأکید کردند و در بودجه سال گذشته به دولت تکلیف شده بود؛ اما هیچ‌گاه این کار عملی نشد و متأسفانه دولت‌های مورد نظر هر سال از انجام تکلیف مربوطه سر باز زدند؛ به گونه‌ای که حتی بخشی از کسری منابع برای پرداخت یارانه را از محل منابع عمومی تأمین کرده‌اند. اگر در فرایند چند ساله، منابع حاصل از حذف یارانه سه دهک بالای جامعه صرف توسعه زیرساخت‌ها و حمایت از تولید یا تأمین هزینه‌های دهک‌های پایین جامعه می‌شد، به اهداف اصلاح نظام یارانه‌ها نزدیک‌تر می‌شدیم. این بار دولت در لایحه بودجه ۱۳۹۸ به حذف یارانه سه دهک بالای جامعه توجه کرده و در صورت همراهی نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی عملیاتی خواهد شد. دولت می‌تواند اطلاعات مربوط به یارانه‌بگیران را در اختیار استانداری‌ها قرار دهد و استانداری‌ها هم می‌توانند اطلاعات مدنظر را به فرمانداری‌ها واگذار کنند. بدون شک، با شناختی که فرمانداری‌ها از وضعیت میدانی خانوارها دارند و اطلاعاتی که از طریق سامانه‌های اطلاعاتی مربوطه، مانند سامانه املاک و غیره به دست می‌آورند، به راحتی می‌توانند یارانه‌بگیران سه دهک بالای جامعه را شناسایی کرده و نسبت به حذف یارانه آنان اقدام کنند. در این بخش، چند اقدام باید مورد ملاحظه قرار گیرد: اول اینکه، دولت در آیین‌نامه‌های مصوب باید موارد مصرف منابع حاصل از حذف یارانه سه دهک بالای جامعه را مشخص کند. دوم اینکه، سه دهک بالای جامعه در همه استان‌ها یکسان نیست و متوسط درآمد استان‌ها با یکدیگر متفاوت است؛ برای نمونه سه دهک بالای استان سیستان‌وبلوچستان و ایلام می‌توانند هم ردیف با سه دهک متوسط استان تهران باشند. سوم اینکه، نظارت و مراقبت جدی در این حوزه باید صورت بگیرد تا نارضایتی مردم را در پی نداشته باشد و هزینه‌کرد منابع حاصل از آن خیلی شفاف باشد.

عدم شفافیت بودجه شرکت‌ها
 یکی از بخش‌های مغفول مانده در بودجه مربوط به بودجه شرکت‌های دولتی است که چون بودجه آنها به صورت جمعی‌ـ خرجی آورده می‌شود و درآمد آنها در خود شرکت‌ها هزینه شده و فقط ارقام آن در کل لایحه بودجه آورده می‌شود، حکم حیات خلوت و صندوقچه در بسته را دارد. در این راستا، به منظور عملی کردن شعار تقویت انضباط بودجه‌ای، اصلاح رویه‌ها و شفافیت، دولت می‌تواند به منابع و مصارف این بخش ورود کرده و حتی‌الامکان مقداری از هزینه‌های جاری را از این محل تأمین کند. بودجه شرکت‌های دولتی، بانک‌ها و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت از نظر درآمدها و دیگر منابع تأمین اعتبار بالغ بر 75 درصد کل بودجه است.

عوارض خروج از کشور
در زمینه عوارض خروج از کشور، دولت برای هر نفر رقم 220 هزار تومان را در نظر گرفته است. این رقم برای سفر دوم به‌ میزان 50 درصد(330 هزار تومان) و سفرهای سوم و بیشتر به‌ میزان 100 درصد(440 هزار تومان) افزایش خواهد یافت. همچنین عوارض خروج زائران حج تمتع و عمره معادل 110 هزار تومان و عوارض خروج زائران عتبات عالیات برای خروج از مرزهای هوایی 37 هزار و 500 تومان و برای مرزهای زمینی و دریایی 12 هزار و 500 تومان اعلام شده است. زائران عتبات عالیات (زائران اربعین) که از تاریخ 24 شهریور 98 تا 12 آبان 98 از مرزهای زمینی به ‌مقصد کشور عراق از کشور خارج می‌شوند، از پرداخت عوارض خروج معاف شده‌اند.

فرازهای مهم بودجه 98
ـ دولت در لایحه بودجه سال 98 پیشنهاد داده است که قیمت هر لیتر نفت گاز (گازوئیل) 20 درصد افزایش یابد و به این ترتیب درآمدهای خود را از این محل ۱۷۸۹میلیارد تومان پیش‌بینی کرده است.
ـ دولت در لایحه بودجه سال 98 حقوق ماهیانه زیر 2 میلیون و 300 هزار تومان را از پرداخت مالیات معاف کرده است که این سقف همانند سال جاری بوده و تغییری نکرده است.
ـ‌ ارقام و اعداد لایحه بودجه سال 98 نشان می‌دهد، دولت تصمیم به توزیع 62 هزار میلیارد تومان یارانه در سال 98 را دارد. 
ـ در لایحه بودجه سال ۹۸، یارانه نان و خرید تضمینی گندم در مقایسه با قانون بودجه سال جاری با افزایشی 63 درصدی به رقم 6145 میلیارد تومان رسیده است.
ـ دولت پیش‌بینی کرده است، درآمدهای مالیاتی‌اش از محل مصرف سیگار در سال ۱۳۹۸ حدود 1500 میلیارد تومان باشد. 
ـ دولت در نظر دارد از محل شماره‌گذاری و نقل و انتقال خودرو درآمدی در حدود 2200 میلیارد تومان داشته باشد.
ـ میزان درآمدهای دولت از محل مالیات بر ارزش‌افزوده نیز ۳۸ هزار و ۹۹۶ میلیارد تومان در نظر گرفته شده است. 
ـ عوارض قبوض آب در لایحه بودجه سال 98 در مقایسه با قانون بودجه سال 97 حدود 33 درصد افزایش یافته است و در لایحه بودجه سال 98 ذکر شده است، عوارض روی قبوض آب مصرفی در سال آینده 50 ریال افزایش خواهد یافت.
ـ بانک مرکزی مکلف شده است مبلغ ۲ هزار میلیارد تومان تسهیلات از محل منابع قرض‌الحسنه شبکه بانکی را به مددجویان کمیته امداد و بهزیستی تخصیص دهد.
ـ در لایحه بودجه سال 98، معافیت مالیاتی صادرکنندگانی که ارز حاصل از صادرات خود را به کشور بازنگردانند، برداشته شده است.
ـ مبلغ وام ازدواج جوانان بدون تغییر نسبت به قانون بودجه سال جاری، همان ۱۵ میلیون تومان به ازای هر نفر با بازپرداخت پنج ساله تعیین شده است. 
ـ در لایحه بودجه سال آینده، هزینه تعویض دفترچه بیمه سلامت سه هزار تومان، صدور مجدد دفترچه بیمه در صورت مفقود شدن در نوبت اول 9 هزار تومان و در نوبت‌های بعدی 18 هزار تومان است.
ـ بر اساس لایحه بودجه سال آینده، درآمد بانک‌ها 105 هزار میلیارد تومان لحاظ شده است. همچنین با احتساب 1000 میلیارد تومان به عنوان سایر دریافتی‌ها، کل منابع بانک‌ها در سال آتی حدود 106 هزار میلیارد تومان است. همچنین هزینه‌های بانک‌ها در سال آینده حدود 102 هزار میلیارد تومان پیش‌بینی شده است. مالیات وصولی از بانک‌ها 745 میلیارد تومان لحاظ شده و 50 درصد سود ویژه نیز حدود 1400 میلیارد تومان است. در ضمن دولت به خاطر منابع محدود بودجه فرهنگی اکثر سازمان‌ها به غیر صدا و سیما را کاهش جدی داده است. 

نتیجه‌گیری و چند توصیه راهبردی
در پایان باید تأکید شود رعایت انضباط مالی و جلوگیری از دخل و خرج‌های بی‌فایده در بودجه سال آینده ضروری است. چون در وضعیت تحریم و نابسامانی اقتصادی قرار داریم، انضباط مالی اهمیت بسیاری دارد و باید بتوانیم بر مبنای این انضباط مالی، منابع گوناگون خود را که محدود یا کمیاب است، مدیریت کنیم تا دچار کسری بودجه نشویم. در مجموع، دخل و خرج سال ۹۸ دو سقفی خواهد بود. سقف اول همان ۴۰۷ هزار میلیارد تومان و سقف دوم ۴۴۷ هزار میلیارد تومان است که در صورت تحقق منابع نفت، ۲۰ هزار میلیارد تومان آن سهم بنیه دفاعی و ۲۰ هزار میلیارد تومان دیگر مربوط به دیگر بخش‌ها خواهد بود. از سویی، افزایش تورم ناشی از نوسانات ارزی، مشکلاتی مانند کمبود منابع و سرمایه در گردش برای تهیه مواد اولیه تولید را به وجود آورده است. طبق پیش‌بینی‌های نهادهای بین‌المللی و داخلی، از جمله صندوق بین‌المللی پول و مرکز پژوهش‌های مجلس امسال و سال آینده شاهد رکود و رشد منفی در بخش‌های گوناگون اقتصادی خواهیم بود. با توجه به اوضاع کشور و اعمال فشارها و تحریم‌ها برای کاهش منابع نفتی، وصول مالیات برای اداره کشور اهمیت زیادی پیدا می‌کند؛ البته در بیشتر کشورهای جهان نیز بخش عمده منابع درآمدی دولت‌ها از این طریق است؛ اما باید به نکاتی راهبردی در این بخش توجه داشته باشیم. اولاً، افزایش مالیات‌ها نباید به‌ گونه‌ای باشد که بخش واقعی و شفاف پرداخت‌کنندگان مالیات با فشار مالیاتی مضاعف روبه‌رو شوند. ثانیاً، باید عزم جدی برای مقابله با فرار مالیاتی و مالیات از دانه‌درشت‌ها شکل بگیرد. بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند، جبران کمبود درآمدهای نفتی را می‌توان با عزمی راسخ از محل فرار مالیاتی و توسعه پایه‌های مالیاتی، اعم از عایدی سرمایه‌،‌ حذف معافیت‌های مالیاتی و اجرای دیگر قوانین موجود مرتفع کرد.