بازخوانی واکنش آیت‌الله هاشمی شاهرودی به غائله منتظری در سال ۷۶

23 آبان سال 76، وقتی تنها چند ماه پس از انتخابات ریاست‌جمهوری هشتم، مرحوم منتظری، قائم‌مقام رهبری که با حکم امام خمینی(ره) عزل شده بود،‌ در سخنانی به طرح مباحث انتقادی درباره ولايت فقيه، مرجعيت و اعلمیت پرداخت، مرحوم آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی از جمله شخصیت‌هایی بود که به میدان آمد و در درس خارج خود بسیار محکم به شبهات مرحوم منتظری پاسخ داد و با اثبات فقهی بحث ولایت و اعلام مرجعیت مطلق رهبر معظم انقلاب گفت: ولایت فقیه را تحت تأثير افكار ديگران و در اثر غرض‌های شخصی لوث نکنید.
در راستای آشنایی بیشتر با افکار این فقیه نابغه و کارگزار باوفای نظام اسلامی، بخشی از این درس و سخنرانی در دسترس مخاطبان قرار می‌گیرد.
***
حمایت از ولایت واجب دینی
ولايت فقيه اصل مهم و دستاورد عظيم فقه شيعه و دستاورد مهم امام راحل(قدس‌سره) را، مقداري مورد توجه قرار دهيم‌ مخصوصاً به مناسبت مسائلي كه اخيراً در كشور مطرح شده و بالاخص صحبت‌هایي كه متأسفانه در حوزه از سوي دوستان جاهل و ناآگاه يا از سوي مغرضان مطرح مي‌شود كه بعضي از آنها را كه من ديدم واقعاً خيلي جاي تعجب و داراي نكات منفي زيادي است و در حقيقت يك نوع هتاكي است، مخصوصاً در شرايط امروز كه خيلي حساس است. خيلي بي‌انصافي و بي‌وجداني است كه اشخاصي به اصل مهم و اين سنگ بناي عزت و شرف و شوكت جهاني اين ملت را به جهت غرض‌ها و مرض‌ها و منافع شخصي و بي‌ارزش آماج و نشانه تيرهاي خود بگيرند و مورد تشكيك يا اهانت قرار دهند. من يقين دارم كه اگر امام بزرگوار زنده بودند، اين مسئله به هيچ‌وجه قابل تحمل براي ايشان نبود، چون وقتی صحبت‌هاي بسيار كم‌رنگتر و بي‌رنگ‌تر در رابطه با ولايت فقيه در زمان امام مطرح مي‌شد، ايشان به تندي جواب مي‌گفتند و از هر مقامي صادر مي‌شد، او را مورد نكوهش قرار مي‌دادند... حمايت از اين اصل امروز بر همه يك واجب و فرض ديني است. معمولاً آنچه در خارج از طرف دشمنان اسلام صحبت مي‌شود براي ضربه زدن بر پيكر اسلام، معمولاً ولايت فقيه را نشانه مي‌گيرند كه اين خودش مهم‌ترين دليل است كه بزرگ‌ترين اصل نظام و آن بنایي كه همه دشمنان را بي‌تاب كرده است، اين اصل است. رمز موفقيت و پايداري انقلاب هم همين اصل بوده و استمرار اين نظام و سلامت و در امان بودن آن از هر نوع انحراف براساس همين اصل است.
  
رمز موفقيت و پايداري انقلاب اسلامی
مقدمتاً بحثي صغروي دارم كه بايد عرض كنم، والّا ممكن است نوعي كتمان شهادت باشد و يك بحث كبروي درباره ولايت فقيه و مرجعيت.
در مورد صغراي ولايت فقيه گمان نمي‌كنم كسي شك كند كه، بهترين فردي كه امروز مي‌تواند در جامعه ما اين پرچم را به دست گيرد، مقام معظم رهبري است و اگر اين مسئله در ابتدا مورد سؤال بوده امروز نيست و  پس از گذشت چند سال و تجربه‌اي كه اين مرد بزرگوار، يعني حضرت آيت‌الله خامنه‌اي(مدظله‌العالي) از خود نشان داده و عملكردي را كه در انجام اين وظيفه سنگين ارائه داده‌اند، ديگر جاي هيچ سؤال و استفهامي براي دشمنان، چه رسد به دوستان نيست. از هر جهت ايشان ثابت كردند كه شايسته‌ترين فرد و صالح‌ترين رهبر اين جامعه هستند. خصلت‌هایي در رهبري شرط است. رهبري يك جامعه مخصوصاً در دنياي امروز كه كل دنيا در مقابل انقلاب بسيج شده و بلكه حتي جهان اسلام را هم در مقابل جمهوري اسلامي تحريك كرده‌اند، شروط بسيار دقيق و ويژه‌اي لازم دارد كه بحمدالله به خوبی در ايشان جمع است، از نظر درك و فهم امور اجتماعي و فهم فرهنگ دنيا و از آن طرف فهم روح اسلام و فهم درست و صحيح آرمان‌ها و اهداف اصلي اسلام و مديريت در اين بخش و سابقه خدمت در اين هدف بزرگ كه برپایي يك نظام اسلامي است و سال‌ها زحمت كشيدن و فكر كردن و طرح دادن و مبارزه كردن، اينها خيلي دخيل است در اينكه يك شخص داراي چه بينشي شود، اينها خيلي مهم و مؤثر در مديريت صحيح و سالم و رهبري است و اينها شرایطي است كه در كسان ديگر به اين درجه از كمال ديده نمي‌شود.
 در مسئله اجتهاد ايشان حرف‌هاي مغرضانه زده شد و اسائه ادب واقع شده، بنده مدت‌هاست در خدمت مقام معظم رهبري در بحث‌هاي فقهي مفصل و بسيار سختي كه در مسائل مستحدثه و محل ابتلاي نظام انجام مي‌گيرد، حاضر بوده‌ام. معمولاً در اين مسائل مستحدثه كه فقها هم بحثي را ارائه نداده‌اند، يا كمتر ارائه داده‌اند، آن قابليت‌ها و ويژگي‌هاي اجتهادي يك مجتهد مطلق مشخص و نمايان مي‌شود. به نظر من اجتهاد و فقاهت در آن موارد خيلي جلوه‌گر نيست و دقت نظر و فقاهت يك فقيه آنجا بيشتر مشخص مي‌شود كه خودش مسئله‌اي را بررسي كند كه گذشتگان خيلي بحث نكرده باشند، خودش برود منابع را پيدا كند، قواعد لازم فقهي را پيدا كند و بر آن مسئله تطبيق دهد و اشكالات وارده را جواب دهد. من شاهد بودم و فضلا و بزرگان ديگري هم شاهد بودند و از آنها هم شنيدم كه در بعضي از نوشتارها شهادت‌هایي را داده‌اند، ايشان در آن جلسه واقعاً مانند يك مجتهد مطلق وارد مسئله مي‌شوند. در تنظيم مسئله در مباني كه بايد به آن استناد شود، در نوع ادله‌اي كه در مسئله بايستي به آنها استناد شود، متقدم و متأثر از اين ادله تعيين شود، كيفيت جمع بين ادله روشن شود و خلاصه هيچ كمّي و كاستي از ايشان ديده نمي‌شود. در مجتهد مطلق بودن مقام معظم رهبري جاي شكي نيست و هرگونه تشکیک در اين مسئله ناشي از جهل يا غرض يا مرض است و غير از ضربه زدن به اسلام چيز ديگري نيست و آرزوهایي را كه خداوند بعد از سال‌ها برآورده كرده كه يك نظام اسلامي در اين مملكت شكل گرفته كه آرزوي ديرينه انبيا، ائمه، علما و فقها بوده است، حال انسان اينها را كنار بگذارد و به دنبال هوي و هوس‌هاي شخصي خود برود؟

ولايت فقيه جزئي از ولايت ائمه
اما آنچه در رابطه با كبراي ولايت فقيه و همچنين كبراي مرجعيت مهم است، آن است كه مرجعيت به اين شكل امروزي‌اش بخشي از ولايت فقيه است و در حقيقت بخشي است كه در تاريخ قبل از انقلاب يا در حكومت‌هاي ديگر ممكن بوده و فقها آن را اعمال كرده‌اند. در بقيه‌اش كه خود حكومت بود فقها مبسوط‌اليد نبودند و براي آنان ممكن نبود و ميسور نبود، تا اعمال كنند تا اينكه خداوند اين توفيق را به امام راحل(قدس‌سره) داد و او بود كه توانست اين كار بزرگ و عظيم را انجام دهد و مراجع، فقها و فضلاي حوزه و مردم بايد بدانند اين دستاورد بسيار عظيمي است. اين همان مرجعيت مطلقه است كه حاكميت اسلام است. حاكميت فقه است و بايد قدر و ارزش اين را بدانند. اين چيزي است كه فقها دنبال آن بوده‌اند، ولي بيش از آن مرجعيتي كه شده بود براي آنها در آن زمان‌ها ممكن نبود. اين، آن شكل ايده‌آل و كامل مرجعيت است كه عبارت است از برپايي دين در كل جامعه. چنين نيست كه فقيه در مسائل بسيار جزئي، مثل اموال ايتام و مجهول‌المالك و حقوق شرعي، در فقه احساس كند كه شارع راضي نيست متولي نداشته باشد، بعد استظهار كند كه ولي او فقيه است و فقيه مرجع است. بعد اصل حكومت، اصل حاكميت اسلام و بقيه احكام عظيم اسلام را در صورتي كه بتواند در اختيار فقيه قرار گيرد بگويد نه اينجا كشف نمي‌كنيم رضاي شارع را و ولايت فقيه را، اين ذوق بسيار معوجي است در فقه.پس اصل ولايت فقيه باید يك اصل بسيار روشني از نظر فقهي باشد.
ولايت فقيه جزئي از ولايت ائمه و دنباله ولايت آنهاست. در اينها نبايد كسي تشكيك كند. اگر بنا باشد امروز ما ولايت فقيه را بكشيم، به مسئله اينكه ولي‌فقيه اختياراتش را از انتخاب مي‌گيرد، از كي و كي مي‌گيرد، اين درست نقطه مقابل با تمام آن برنامه اسلامي و استدلال فقهي در مسئله ولايت فقيه است. چون اصل ولايت و حاكميت از آيات و روايات متعدد استفاده مي‌شود كه اين مربوط به خداوند متعال و بعد پيامبراكرم(ص) و بعد ائمه(ص) و بعد من ينصبه الائمه«عليهم‌السلام» است. اين‌طور نيست كه به غير اختيار داده شده باشد. رواياتي كه صادر شده در اين مورد از ائمه خيلي روشن است.
حالا كسي بخواهد اصل مترقي ولايت فقيه را كه اصلي است منصوب، يعني به شكلي كه در فقه ما مطرح است و جزئي از امامت است را به انتخاب برگرداند كه مردم هر قدر بخواهند اختيار بدهند و هر قدر بخواهند اختيار ندهند هركه را مي‌توانند انتخاب كنند و هر كه را نخواهند انتخاب نكنند، اينكه فاتحه خواندن بر اصل ولايت فقيه و تحريف ولايت فقيه است. اينجا جا دارد علما و فضلاي حوزه درباره اين مسائل بحث كنند و با دقت مطالعه كنند. تحت تأثير اين گفته‌هایي كه اينجا و آنجا گفته مي‌شود قرار نگيرند و لوث نكنند اين بناي بسيار عظيم و بسيار مهم را كه از مختصات اسلام است و حقيقتاً در مقابل فرهنگ دنيا و فرهنگ غرب است، اين را خلط نكنند و آن مساعي را كه در مورد ولايت فقيه هست، تحت تأثير افكار ديگران يا خداي ناكرده در اثر غرض‌هاي شخصي كه غالباً خيلي وقتها اين مسائل سبب برگشت‌ها مي‌شود و سبب سقوط‌ها مي‌شود، لوث نكنند.



 سیدحسین خاتمی خوانساری
کارشناس فرهنگی
شهید آیت‌الله صدر(ره) از علمایی بود که با دقت در دستورات و احکام و اصول دین دریافت تنها پاسخ‌دهنده به نیازهای عصر کنونی دین اسلام است. پردازش دستورات دینی که قرآن و اهل بیت(ع) به آن توجه کرده و کشف پاسخ برای پرسش‌ها و نیازهای انسان در دوره مدرنیته، اصلی‌ترین محور فعالیت علمی شهید آیت‌الله صدر(ره) بود. ایشان به این نتیجه رسیده بود که مراجع دینی باید برای رسیدن به حکومت اسلامی و اخلاقی در صف اول بایستند و هدایت مبارزات سیاسی را عهده‌دار شوند. فعالیت شهید صدر در همین زمینه سبب جلب توجه مرحوم آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی به ایشان شد تا برای آشنا شدن با خط فکری شهید آیت‌الله صدر در دیدارها و پس از آن در کلاس‌هایش شرکت کند. علاقه و نبوغ آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی نیز توجه شهید صدر را به خود جلب کرد و او را بر آن داشت تا به فکر تربیت شاگردی آشنا به نیازهای جامعه و حکومت اسلامی بیفتد. شهید آیت‌الله صدر با شناخت همین نبوغ به یکی از شاگردانش درباره آقای هاشمی‌شاهرودی فرمود: «سیدمحمود هاشمی بهترین نماینده جهت‌گیری‌های مکتب علمی ماست.» 
آیت‌الله شاهرودی با پیروی از مکتب شهید صدر و بررسی همه‌جانبه نظریه تشکیل حکومت اسلامی با رهبری یک فقیه عالم و عادل و زمان‌شناس وارد سیاست شد و فعالیت‌های خود را برای تقویت این نظریه شروع کرد. تطابق دیدگاه شهید صدر با امام خمینی(ره) پیرامون ولایت فقیه، آیت‌الله شاهرودی را به درس امام(ره) و انتشار این نظریه در محافل حوزوی، فرهنگی و دانشگاهی کشاند. به این ترتیب، آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی در آغاز خط مبارزاتی شهید صدر و امام خمینی(ره) در عراق قرار گرفت و متعاقب آن با برخوردها و شکنجه‌های حکومت عراق هم مواجه شد؛ اما لحظه‌ای از تقویت این اندیشه و طرح آن در محافل علمی دست برنداشت. 
مرحوم آیت‌‌الله هاشمی‌شاهرودی همچون استادش شهید صدر از «فهم فرهنگ و مسائل فکری و حقوقی روز» به منزله یکی از مؤلفه‌های اعلمیت یک فقیه نام برد و گفت باید برای اجتهاد و اعلمیت به مجموعه معارف و روایات ائمه معصوم(ع) تسلط داشت و به آنها اهتمام بیشتری نشان داد: «این مطلب درست نیست که کسی خیال کند چون چند صباحی در این بحث‌ها بیشتر بررسی کرده، یک کتابی نوشته، رساله‌ای نوشته، زود خیال کند که خودش اعلم است و چماق اعلم بودن خودش را بر سر دیگران بکوبد. این کار هم از نظر علمی غلط است و هم از نظر اخلاقی واقعاً کاری بسیار زشت و معصیت بزرگی است.» 
 مرحوم آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی در طول حیات عالمانه خود همیشه از اصل ولایت فقیه دفاع کرد و کوچک‌ترین ضربه به این اصل را با نابودی اسلام مساوی می‌دانست. 
هم اکنون نیز بر حوزه و دانشگاه ما لازم و متعین است که راه این بزرگان در پردازش نظرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اسلام تقویت شود تا با به کار گرفتن و عملی کردن آن توان پاسخگویی به نیازهای بشر از طریق دستورات و احکام اسلام بر همگان ثابت شود.

پیام تسلیت نماینده ولی‌فقیه در سپاه

در پی ارتحال آیت‌الله سیدمحمود هاشمی‌شاهرودی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، حجت‌الاسلام و‌المسلمین عبدالله حاجی‌صادقی نماینده ولی‌فقیه در سپاه  پیام تسلیتی به صادر کرد.
در این پیام آمده است: این عالم جلیل‌القدر و فقیه فرزانه که در محضر اساتید و بزرگان حوزه همچون امام خمینی(ره) و شهید سیدمحمد باقرصدر(ره) درس آموخته بود، سراسر عمر با برکت خویش را صرف ترویج و نشر معارف اسلام ناب محمدی(ص) و فرهنگ اهل بیت(علیهم‌السلام) نمود و آثار ماندگار و تألیفات مهمی در حوزه فقه و اصول از این روحانی فاضل به یادگار مانده است.
در ادامه این پیام خاطرنشان شده است: سیره علمی و عملی این مجاهد نستوه که در شمار یاران و یاوران امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) و از چهره‌های اثرگذار نظام اسلامی می‌درخشد و در مسئولیت‌های خطیر خود همواره با روحیه جهادی، مدیریت انقلابی و تعهد مثال‌زدنی به ایفای نقش می‌پرداخت و خدمات ارزنده و ماندگاری در پیشبرد آرمان‌ها و اهداف عالی انقلاب اسلامی و نظام و خدمت به مردم بر جای گذاشت، مشعل پر فروغی است که می‌تواند روشنایی‌بخش مسیر حرکت همه دلسوزان جامعه اسلامی باشد.

پیام تسلیت فرمانده کل سپاه
در پی ارتحال آیت‌الله سیدمحمود هاشمی‌شاهرودی، رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو هیئت رئیسه خبرگان رهبری، سردار سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پیام تسلیتی صادر کرد.
در این پیام آمده است: بی‌گمان آثار، برکات و نقش کم‌نظیر آن استاد برجسته و فقیه ربانی، به عنوان عالمی وارسته و بصیر در بسیاری از میادین مجاهدت در قبل و بعد از انقلاب، به ویژه حضور اثرگذار و تکیه‌گاهی اطمینان‌بخش در عرصه‌های خطیری همچون قوه قضائیه، شورای نگهبان، خبرگان رهبری، به همراه هدایت و مدیریت هوشمندانه مجمع تشخیص مصلحت نظام در پیش‌برندگی انقلاب و صیانت از آرمان‌های متعالی اسلام عزیز همواره در بین مجاهدان و خدمتگزاران صدیق تاریخ انقلاب اسلامی همچون نگینی برجسته خواهد درخشید.
در ادامه این پیام خاطرنشان شده است: اینجانب از قادر متعال برای آن عالم و فقیه گرانقدر و یار صدیق حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) علوّ درجات و همنشینی با اجداد مطهرش و برای بیت محترم و بازماندگان سوگوار، پاداش صابرین توأم با عزت و سعادت مسئلت
 می‌نمایم.

بررسي شخصيت علمي مرحوم آيت‌الله هاشمي‌شاهرودي

 مرتضي دخيلي/ مرحوم آيت‌الله سيدمحمود هاشمي‌شاهرودي، از روحانيون آگاه و مبارزي بود که در دوران حضور خود در نجف به عنوان شاگرد مبرز آيت‌الله سيدمحمدباقر صدر، چهره‌اي ويژه شناخته مي‌شد و در دوران حضور در ايران نيز جايگاه رفيعي داشت. وي در نجف به منزله حلقه وصل امام خميني(ره) و شهيد صدر عمل کرده و نظريات شهيد صدر درباره امور مهم مربوط به امت اسلام را به امام خميني(ره) منتقل مي‌کرد. او همچنين اولين شاگرد شهيد صدر بود که با شروع درس ولايت‌ فقيه امام، مکتوبات آن را براي سيدمحمدباقر صدر مي‌آورد و او را با انديشه ولايت‌فقيه امام(ره) آشنا می‌کرد. با اوج‌گيري نهضت اسلامي، وي به جرگه روحانیون مبارز وارد شد و با ورود امام(ره) به نجف، نقش فعال‌تري را در عرصه سياسي و در همراهي با امام خميني(ره) ايفا کرد و از انديشه‌هاي امام(ره) و شهيد صدر تأثیر 
پذیرفت.
تولد و تحصيل در نجف
سيدمحمود هاشمي‌شاهرودي در سال 1327 در نجف به دنيا آمد. سيدمحمود تحصيلات ابتدايي و دبيرستان را در مدرسه علوي نجف اشرف گذراند و همزمان دروس علوم ديني را نيز نزد حجت‌الاسلام والمسلمين شيخ هادي سيستاني آموخت، سپس وارد مدرسه منتدي‌النشر شد و به واسطه هوش و استعداد فوق‌العاده‌اي که داشت، بسيار مورد توجه استادان اين مدرسه قرار گرفت. پس از طي اين مراحل در سال 1381 هجري قمري در چهارده سالگي براي فراگيري علوم اهل بيت(ع) وارد حوزه علميه شد و کمي بعد به دست آيت‌الله خویی عمامه بر سر نهاد. 
در محضر استادان
وی در دوران تحصيل از محضر استادان برجسته‌اي چون امام خميني(ره)، آيت‌الله خویی و شهيد آيت‌الله سيدمحمدباقر صدر بهره‌ها برد. او با نبوغ و استعداد فراوان از جمله شاگردان برجسته و منحصربه‌فرد استادان خود به شمار می‌آید؛ اما ارتباط وي با شهيد صدر حکايت ديگري دارد که او را بلافاصله جزء حلقه‌هاي اوليه شاگردان علامه سيدمحمدباقر صدر قرار مي‌دهد.
آيت‌الله هاشمي‌شاهرودي از طريق شاگردان و تأليفات متنوع شهيد صدر با وي آشنا شد. در مجالس هفتگي شهيد صدر که محل ملاقات وي با طلاب و ديگر علاقه‌مندانش بود، حضور مي‌يافت. گمشده خود را نزد آن عالم بزرگ يافت و ملازم او شد. هوش و نبوغ سيدمحمود نيز مورد توجه استاد شهيدش قرار گرفت.» رابطه علمي ميان آيت‌الله هاشمي‌شاهرودي و استاد شهيد به درجه‌اي رسيد که شهيد صدر درباره او گفت: «آقاي هاشمي عنوان وجود من است.» 
 وی به دليل وجود نبوغ ذاتي و استعداد الهي از استادش آيت‌الله شهيد سيدمحمدباقر صدر اجازه اجتهاد دريافت کرد.  آيت‌الله هاشمي‌شاهرودي در همه سطوح علمي و فرهنگي حوزه مورد احترام و به واسطه جايگاه بلند علمي و استعداد درخشانش سرشناس بود.
توصيه علمي امام خميني(ره) به آيت‌الله شاهرودي
 امام خميني(ره) آيت‌الله هاشمي‌شاهرودي را به تربيت طلاب و فضلاي حوزه توصيه فرمودند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي و در جريان ديدار اعضاي مجلس اعلاي عراق با امام خميني(ره)، پس از تفقد از آيت‌الله هاشمي‌شاهرودي، حضرت امام(ره) به وي فرمودند: «شما بايد با فراغت به بحث و تدريس در حوزه علميه قم اهتمام داشته باشيد.» وي که شاگرد مبرز هر دو و مورد توجه و اعتماد آن دو بزرگوار بوده است، نظريات شهيد صدر درباره امور مهم از جمله فشارهاي رژيم بعث به حوزه نجف و اخراج و دستگيري و اعدام علما و ستيز با مراسم حسيني و چگونگي موضع‌گيري مناسب در قبال اقدامات رژيم بعث را به امام خميني(ره) منتقل مي‌کرد.
همچنين آيت‌الله هاشمي‌شاهرودي اولين شاگرد شهيد صدر بود که با شروع درس ولايت‌فقيه امام، مکتوبات آن را براي سيدمحمدباقر صدر مي‌آورد و او را که مدت مديدي در فکر چنين بستري بود، با انديشه ولايت‌فقيه امام(ره) آشنا می‌کرد.

نگاهی به نحوه مواجهه آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی با فتنه 88
فتنه پس از انتخابات ریاست‌جمهوری که رهبر معظم انقلاب از آن به امتحان خواص یاد کردند، امتحانی که برخی از بزرگان و صاحبان سوابق انقلابی و مجاهدت‌های سیاسی در آن رفوزه شدند، اما آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی از این امتحان بزرگ سربلند بیرون آمد؛ چنانکه قائم‌مقام جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آیت‌الله سید‌هاشم حسینی بوشهری با اشاره به عملکرد رئیس سابق قوه قضائیه در دوران فتنه می‌گوید: «وی همیشه در بزنگاه‌های انقلاب اسلامی پشتیبان رهبری و حامی انقلاب اسلامی بود.» 
حجت‌الاسلام حسن نوروزی، سخنگوی کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی نیز در توصیف عملکرد رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌گوید: «آیت‌الله شاهرودی نقش مالک اشتر در کنار امیرالمؤمنین را ایفا کرد.» همچنین حجت‌الاسلام سعیدی، رئیس دفتر عقیدتی‌ـ سیاسی فرماندهی کل قوا نیز در این باره می‌گوید: «مرحوم آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی سعی می‌کردند. در جریان فتنه ۸۸ با کسانی که مقابل رهبر معظم انقلاب اسلامی ایستاده بودند و قانون اساسی کشور را زیر سؤال می‌بردند، سخن بگویند تا کار به جایی نرسد که دیگر قابل جبران نباشد؛ اما متأسفانه سران فتنه به این دلسوزی‌ها و وساطت‌ها توجه نکردند و راهی را در پیش گرفتند که در راستای هوای نفسانی آنها بود.»
 آیت‌الله شاهرودی در یکی از مصاحبه‌های خود نیز درباره آن روزها و تلاش‌ها برای رفع فتنه می‌گوید:‌ «فتنه 88 در ماه‌‌های آخر مسئولیتم بود. در مرداد 88 مسئولیت من تمام می‌شد. یک جلسه آقای موسوی و آقای هاشمی را به قوه قضائیه دعوت کردیم. آقای موسوی برای تظاهرات اعلامیه داده بود.» گفتم: «آقا! این ‌کار را نکنید و از این کار دست بکشید. اگر به نتایج انتخابات اعتراضی دارید، آقا قبول دارند و هیئتی را برای بررسی معین می‌کنند»، گفت: «شرط لغو بیانیه این است که به من اجازه بدهند در صدا و سیما صحبت کنم.» گفتم: «می‌شود این کار را کرد. به دفتر آقا زنگ زدم. آقای جلیلی تازه دبیر شورای امنیت شده بود. به ایشان هم زنگ زدم و گفتم ایشان چنین شرطی دارد.»، گفتند: «ما ترتیب کار را می‌دهیم.» گفتم: «باید به صدا و سیما بگویید که زمان بگذارند که ایشان صحبت کند.» بعد گفتم: «آقایان با شرط شما موافقند، شما هم تظاهرات را لغو کنید. آنجا پیش ما قول داد، این کار را بکند و آنها هم واقعاً حاضر بودند که به ایشان برای صحبت در تلویزیون وقت بدهند، اما از پیش ما که رفت، نمی‌دانم کدام خنّاسان ذهنش را عوض کردند و کار خودشان را کردند.»