در حدیثی قدسی، پیامبر(ص) از درگاه خداوند سؤال می‌کند: اولین عبادت کدام است؟ خداوند جواب می‌دهد: روزه. آن گاه رسول اکرم(ص) می‌پرسد: پروردگارا، نتیجه و ثمره گرفتن روزه چیست؟ خداوند می‌فرماید: نتیجه گرفتن روزه، رسیدن به آگاهی قلبی و حکمت است و نتیجه حکمت، شناخت خداوند است و نتیجه معرفت و شناخت پروردگار، رسیدن به یقین کامل است؛ پس هرگاه بنده خدا به یقین رسید، همه وجود و زندگی‌اش به خدا وابسته می‌شود و اگر زندگی‌اش به سختی یا به آسانی بگذرد، در او تغییری ایجاد نمی‌شود.
روزه‌داری یکی از مهم‌ترین دستور‌های خداوند به بندگان است تا در سایه آن انسان ضمن تمرین خودسازی درونی که از مهم‌ترین آثار فردی روزه‌داری است، از آثار و برکات فراوان اجتماعی ـ تربیتی آن بهره‌مند شود و تا فرا رسیدن ماه رمضان سال بعد از این توشه استفاده کند. روزه‌دار واقعی کسی است که، پس از این ماه از ترس ایجاد فاصله با خداوند تبارک و تعالی امور معنوی و عبادت‌هایش بیشتر شود. مصداق انسانی که هر چقدر بیشتر کسی را دوست داشته باشد، بیشتر نگران از دست دادن اوست و بیشتر می‌ترسد که از او فاصله بگیرد. ترسش از این است که از خدایی که یک ماه به او نزدیک‌تر شده، دور شود و فاصله بگیرد. به همین دلیل است که شش روز روزه پس از پایان ماه رمضان، مستحب مؤکد است. چون انسان مقرّب از ایجاد فاصله ناگهانی می‌ترسد. ماه مبارک رمضان امسال هم به روزهای پایانی خود رسیده است؛ لذا باید توجه کرد تغییرات مثبت و آثار متعدد روزه‌داری تنها به طول ماه رمضان خلاصه نشود؛ بلکه بعد از ماه رمضان و در طول سال نیز این رهاوردها را حفظ کنیم. با این توصیف، ضروری به نظر می‌رسد برکات این ماه را حداقل در دو حوزه عملی کنیم؛ اول اینکه ما در برهه زمانی به سر می‌بریم که شاخصه‌های زندگی مدرن جوامع غربی ساحت زندگی در جوامع اسلامی را به شدت مورد تهدید قرار داده است، آموزه‌هایی که از طریق بازوی رسانه‌ای غرب و در  قالب انتشار پرشتاب اینترنت و به تبع آن شبکه‌های ماهواره‌ای و اجتماعی نهاد مقدس خانواده را با چالش‌های فراوانی روبه‌رو کرده است. بدیهی است برای مقابله با سیطره رسانه‌ای شبکه‌های ماهواره‌ای و اجتماعی از قبیل تلگرام و اینستاگرام که حریم خصوصی بنیان خانواده و فضای عمومی جامعه اسلامی را با پیامدهای متعددی مواجه ساخته‌اند، باید از ظرفیت‌ها و آموزه‌های ماه مبارک رمضان در طول سال بهره برد تا پیامدهای منفی کارکردهای آن خنثی شود و به نوعی سبک زندگی اسلامی در جامعه جاری و ساری شود. دوم اینکه روزه، سدی در مقابل اسراف و تبذیر است و فرد روزه‌دار به وسیله بذل و بخشش و انفاق مالی که انجام می‌دهد فاصله و شکاف طبقاتی (که یکی از معضلات اقتصادی است) می‌کاهد، روزه‌ انسان را از غرق شدن در مادی‌گرایی و حرص و آز،  مصرف‌گرایی و تن‌پروری نجات می‌دهد و به او می‌آموزد که به فکر دیگران باشد و بر خواهش‌های جسمانی خود مسلط شود و به مصرف به قدر نیاز قناعت ورزد و از اسراف و تبذیر بپرهیزد. روزه به مسلمان قناعت و مناعت را می‌آموزد. جامعه‌ای که روح قناعت را در خود بپرورد، بر خود متکی خواهد بود و اگر بر روی پای خود بایستد، از بیگانه بی‌نیاز خواهد شد، به نوعی بخش مهمی از شعار سال که اقتصاد مقاومتی به همراه اقدام و عمل است با تداوم همین ثمره روزه برای باقی‌مانده سال محقق می‌شود و می‌تواند برکات بی‌شماری در پی داشته باشد.

چرا ایران به حزب‌الله لبنان و گروه‌های فلسطینی کمک می‌کند؟ چرا باید جوانان ایران در عراق و سوریه به شهادت برسند؟ آیا با پول‌هایی که جمهوری اسلامی ایران در لبنان، سوریه و عراق هزینه می‌کند، نمی‌توان بخشی از مشکلات معیشتی مردم را حل کرد و برای جوانان شغل ایجاد کرد؟ مگر از قدیم نگفته‌اند چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است!
گزاره‌ها و سؤالات بالا، نمونه‌ها و بخشی از موضوعاتی است که از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای و در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به صورت مستمر مطرح می‌شود. مخاطبان این مطالب، سه گروه هستند: ۱ـ کسانی که منطق و دلایل کمک کردن‌های جمهوری اسلامی ایران به مقاومت و حضور مستشاری آن در کشورهایی چون سوریه و عراق را می‌دانند و با این موضوع برخوردی عقلانی و دینی دارند؛ ۲ـ کسانی که چنین شناخت و نگاهی ندارند و ۳ـ کسانی که مطالب را خوب می‌دانند، ولکن با موضوع برخورد سیاسی داشته و از دریچه منافع حزبی و جناحی با آن برخورد می‌کنند. گروه دوم عمدتاً به دلیل نداشتن شناخت، تحت‌تأثیر القائات قرار گرفته و منتقد سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران در قبال مقاومت و مسائل منطقه می‌شوند و بر این اساس، به باز نشر این سؤالات در جامعه می‌پردازند. برخی از این افراد در شرایط مقتضی، به‌مثابه پیاده‌نظام گروه سوم، مانند روز قدس سال ۸۸، در کف خیابان اقدام به سر دادن شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» می‌کنند. حرف اصلی منتقدان این است که چرا باید از جیب ملت ایران در حالی که خود مردم ان نیازمند هستند، برای کشورهای دیگر از جمله لبنان، فلسطین، سوریه و عراق خرج شود؟
در گذشته برخی از اصلاح‌طلبان در دامن زدن به چنین ذهنیتی به صورت آشکار نقش ایفا کردند. یادم هست که در دولت دوم اصلاحات، در دانشگاه تربیت مدرس جمعی از اصلاح‌طلبان، همایشی بر پا کردند با نام «فلسطین و نگاه ایرانی. در این همایش که افرادی در سطح مشاوران رئیس‌جمهور هم شرکت کرده بودند، اصل حرف این بود که جمهوری اسلامی ایران از اول انقلاب تا به حال، به موضوع فلسطین نگاه ایدئولوژیک داشته و این نگاه با منافع ملی در تعارض است. در واقع، برپاکنندگان آن همایش که اصلاح‌طلبان بودند، می‌گفتند باید به فلسطین با نگاه ایرانی و از دریچه منافع ملی نگاه کنیم. شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» خروجی همین نگاه در فتنه‌ سال ۸۸ بود.
اکنون هم طرفداران این نگاه، به نوعی فعال هستند. چندی پیش یکی از مشاوران رئیس‌جمهور گفته بود با توجه به کاهش درآمدهای دولت، بهتر است سطح فعالیت‌های مستشاری ایران در منطقه کاهش یابد. مبنای این نگاه؛ همان است که می‌گویند، کمک‌های جمهوری اسلامی ایران به مقاومت جنبه ایدئولوژیکی دارد. با این مبنا، گفته می‌شود وقتی ما خودمان مشکل داریم، چرا باید پول اندک‌مان را در دیگر جاها خرج کنیم؟ آیا تمام واقعیت‌ این است که می‌گویند؟ خیر؛ واقعیت آن است که جمهوری اسلامی ایران، علاوه بر آنکه با نگاه انسانی، دینی و اعتقادی و بر حکم وظیفه شرعی به مقاومت و ملت‌های مظلوم فلسطین، لبنان، سوریه، عراق و… کمک می‌کند، اما این کمک‌ها و تقویت مقاومت، اقدامی هوشمندانه و حکیمانه، در راستای تأمین منافع ملی و درصدر این منافع، امنیت ملی است. به عبارت صریح‌تر، امنیت امروز کشور، ثبات و آرامش ملت ایران که در منطقه پر آشوب بی‌نظیر است، در پرتو همین کمک‌ها و مجموعه‌ اقدامات دیگر حاصل شده است. اگر کسانی که شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» سر دادند، حقیقتاً صادق بودند، امروز باید پیشگام حضور در سوریه و عراق برای دفاع از مرزهای ایران و امنیت کشور باشند. برای فهم و درک این موضوع، ذکر دو نکته لازم است:
نکته اول: سهم مقاومت در قدرت بازدارندگی نظامی ایران؛ تمامی کارشناسان می‌دانند علت عدم حمله نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی طی سال‌های اخیر به ایران، قدرت دفاعی و نظامی جمهوری اسلامی ایران در سطح بازدارندگی بوده است و تمامی کارشناسان طرفدار این نگاه، سهم مقاومت و به‌ویژه حزب‌الله لبنان در تولید چنین قدرتی برای جمهوری اسلامی ایران را، یک سهم بالا می‌دانند. اگر بخواهیم میزان این سهم را بدانیم، تأمل در موارد زیر کفایت می‌کند:
الف ـ حمله رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۶ میلادی به حزب‌الله لبنان، مقدمه‌ای بود برای حمله این رژیم به جمهوری اسلامی، اما شکست صهیونیست‌ها در جنگ ۳۳ روزه، آنان را به این جمع‌بندی رساند که هرگز نباید موجودیت خود را با حمله نظامی به ایران، به خطر اندازند.
ب‌ـ در خلال مذاکرات هسته‌ای بین ایران و آمریکا، باراک اوباما در توجیه دلایل توافق با جمهوری اسلامی در موضوع هسته‌ای و استفاده نکردن از گزینه نظامی علیه ایران، به منتقدان داخلی خود گفت، اگر ما به ایران حمله نظامی می‌کردیم، حزب‌الله لبنان امنیت تل‌آویو را به خطر می‌انداخت. این سخن بسیار روشن است و نشان می‌دهد که سهم حزب‌الله لبنان در تولید قدرت در سطح بازدارندگی برای جمهوری اسلامی ایران، یک سهم بالا و تعیین‌کننده است.
نکته دوم: جنگ با تروریست‌ها در عراق و شام، یعنی درگیر شدن با دشمن در دوردست‌ها؛ این یک واقعیت است که اساس شکل دادن به این گروه‌های تروریستی از سوی شبکه استکبار و شبکه صهیونیسم به همراه متحدان منطقه‌ای خود، برای زدن جمهوری اسلامی، مقاومت و جریان بیداری اسلامی است. بنابراین، هدف اصلی خود سوریه و عراق نیست. بحران‌آفرینی در سوریه و عراق، مقدمه‌ای برای بحران‌سازی در ایران و شکست جمهوری اسلامی بود. در واقع، اگر این گروه‌های تروریستی با کمک‌های مستشاری و شهدای مدافع حرم، در سوریه و عراق زمین‌گیر نمی‌شدند و شکست نمی‌خوردند، الآن باید با آنان در داخل ایران می‌جنگیدیم. آیا اگر پای این گروه‌های تروریستی به ایران باز می‌شد، آن کسانی که شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران»، سر می‌دادند، حاضر بودند با حضور در مناطق جنوب شرق، شمال غرب و حتی در دیگر استان‌های درگیر بحران، حضور پیدا کرده و جان خود را فدای ایران کنند؟ پاسخ روشن است؛ آنان چمدان سفر بسته، به نقاط امن در ایران یا دیگر کشورها کوچ می‌کردند. بنابراین جانبازان واقعی برای ایران اسلامی، همان‌هایی هستند که از حریم اهل‌بیت(ع) دفاع می‌کنند و با این دفاع به‌‌مثابه یک وظیفه دینی و اسلامی، امنیت ایران را نیز تأمین می‌نمایند.
بر اساس آنچه به اختصار آمد؛ باید بدانیم که کمک‌های جمهوری اسلامی ایران به مقاومت و حضور مستشاری در کشورهای منطقه، علاوه بر انجام یک تکلیف اسلامی و انقلابی در راستای کمک به ملت‌های مظلوم و کسانی که با نظام سلطه مبارزه می‌کنند، اقدامی هوشمندانه با یک سهم بسیار بالا و تعیین‌کننده، در تأمین امنیت ملی است.

محور اول: بحث شناخت جهاد کبیر
به طور کلی از متون دینی، به ویژه قرآن سه نوع جهاد به تصویر کشیده شده است:
جهاد اول ‌ـ جهاد اکبر که همان جهاد با نفس است.
جهاد دوم‌ ـ جهاد اصغر، یعنی جهاد رسمی که در تعبیر قرآن در خیلی از جاها «قتال» نامیده شده است.
جهاد سوم ‌ـ جهاد کبیر که دو شاخه دارد: شاخه اول اطاعت نکردن و شاخه دوم جهاد و مبارزه در همه عرصه‌های سیاسی، علمی، اقتصادی و فرهنگی با استکبار جهانی.

محور دوم‌: مقایسه دشمنی‌های عصر ما 
با عصر پیامبر اعظم(ص)
در مقایسه دشمنی‌های عصر ما با عصر پیامبر(ص) سه نوع تفاوت وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می‌شود:
تفاوت اول‌ـ گستردگی دشمنی‌ها
برای اینکه امروز بتوانیم با مفهوم جهاد کبیر درست آشنا شویم، باید این تفاوت‌ها را بدانیم.
اولین تفاوت عصر ما با عصر پیامبر(ص)، گستره دشمنی‌هاست. به تعبیر رهبر معظم انقلاب در ایام مباهله که فرمودند: امروز تمام اسلام در برابر تمام کفر قرار گرفته است. این موضوع در گذشته بوده، ولی به این گستردگی وجود نداشته است. امروز در دایره تقابل به وسعت جهان یک طرف انقلاب اسلامی ایران و جمعیتی است که هوادار این انقلاب است و در برابر آن جبهه‌ای از کفر، شرک، نفاق، ارتجاع منطقه قرار دارد.
تفاوت دوم‌ـ پیچیدگی‌های عصر ما
تفاوت دیگری که عصر ما با عصر نبوی دارد پیچیدگی‌های عصر ما است؛ یعنی آن‌قدر پیچیدگی‌ها افزایش یافته است که نمی‌توان به هیچ قیمتی این برابری را ببینیم. در عصر ما پیچیدگی در عرصه دشمنی انواع و اقسام دارد که به صورت آشکار، پنهان و پیچیده نمایان می‌شود.
تفاوت سوم‌ـ سازوکارهای تأثیرگذاری روی ادراک مردم
نوع ابزار و امکاناتی که در جهت تأثیرگذاری روی ادراک مردم است با دوره‌های گذشته قابل مقایسه نیست؛ یعنی استفاده از شبکه امپراتوری رسانه‌ای، ماهواره، اینترنت و این قبیل مسائل و با همان ترفندهایی که دارند انسان را مسخ می‌کنند. حالا در زمان پیامبر(ص)، وقتی شخصی به مکه می‌رفت به او گفته می‌شد که مواظب باشید به سوی شخصی که مدعی پیغمبری است نروید، چون او جادوگر و ساحر است! ولی امروز ظرفیت به وسعت جغرافیای جهان است. در حال حاضر بیش از 17 هزار شبکه ماهواره‌ای وجود دارد که 3000 شبکه آن در ایران قابل دریافت است. 160 تا 170 شبکه فارسی‌زبان درست شده است که همه آنها به نوعی تلاش می‌کنند روی ادراک فرهنگی مردم و ادراک سیاسی مسئولان تأثیر بگذارند، این واقعاً با گذشته که تنها یک یا دو مورد بود، قابل مقایسه نیست.

محور سوم‌: فلسفه راهبردی جهاد کبیر 
اینکه چرا رهبر معظم انقلاب در این مقطع روی این موضوع تأکید فرمودند، بنده در این‌باره به سه نکته اشاره می‌کنم:
نکته اول‌ـ راهبرد تعاملی دشمن با هدف براندازی
ما امروز با یک تغییر راهبرد روبه‌رو هستیم، نه تغییر هدف. هدف ثابت و آن براندازی است؛ اما راهبرد تغییر کرده است، گاهی راهبرد جنگ سخت نیابتی است و گاهی راهبرد تحریم و محاصره است. امروز دوره راهبرد تعاملی است؛ اما هدف یکسان، همان براندازی است و راهبرد متغیر در راستای همان هدف می‌باشد.
نکته دوم‌ـ انگیزه دشمن در تعامل
انگیزه دشمن دو چیز است:
1ـ نفوذ در عرصه داخلی؛
2ـ تأثیرگذاری در عرصه خارجی، یعنی عمق راهبرد ما.
در عرصه داخلی نفوذ در دو جهت است:
1ـ تصرف در ادراک سیاسی مسئولان؛
2ـ تصرف در ادراک فرهنگی مردم.
نفوذ یعنی همین. بنده بهترین تعبیری که برای نفوذ به آن دست پیدا کرده‌ام همین است. نفوذ یعنی تصرف در ادارک مسئولان و مردم. در این زمینه نمونه‌های زیادی وجود دارد. از آقای گورباچف می‌پرسند که چه شد شما سقوط کردید، در پاسخ گفت: وقتی ما سقوط کردیم دیدیم صف «مک دونالد» در مسکو بیش از دو کیلومتر امتداد دارد، این مردم همان مردمی هستند که دیروز با مشت‌های گره کرده خود گفتند: مرگ بر امپریالیسم سرمایه‌داری، ولی در اثر دو دهه کار فرهنگی روی ادراک مردم آن‌قدر استحاله شدند که دست از همه آن اهداف و آرمان‌ها برداشتند و امروز آرزوی‌شان این است که یک شعبه از مک دونالد در مسکو افتتاح شود و یک ساندویچی را گرفته و بخورند.
نکته سوم‌ـ زمینه‌های نفوذپذیری داخلی
یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های این دوره، زمینه نفوذپذیری داخلی است.
اگر در دوره کارگزاران شعارشان؛ توسعه اقتصادی با رویکرد سازندگی بود. اگر در دوره اصلاح‌طلبان شعارشان توسعه سیاسی با رویکرد اصلاحات بود، امروز شعار دولتمردان ما توسعه تعاملی با رویکرد تعادلی است.
گویی این شعار به مراتب غلیظ‌تر از شعارهای قبلی است؛ یعنی معنا و مفهوم آن، این است که باید وارد جامعه جهانی شویم. برای حلّ مشکلات راهی غیر از جذب جامعه جهانی وجود ندارد. 
زمینه‌های نفوذپذیری در داخل به دو نکته بستگی دارد:
نکته اول‌ـ نظریه غالب دولت بر ضرورت جذب در جامعه جهانی است؛
نکته دوم‌ـ وابستگی حلّ مشکلات داخلی و بین‌المللی به تعامل با آمریکا.

محور چهارم‌: نقاط اشتراک و افتراق جهاد کبیر
 با جهاد اصغر
چه نقاط مشترکی بین دو جهاد وجود دارد که جهاد اصغر همان جنگ رسمی با سلاح است که در بیان پیامبر اعظم(ص) به آن اشاره شده است. جهاد کبیر هم در قرآن یک بار مطرح شده است که همان آیه 52 سوره فرقان است.
«فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَ جَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا؛ پس، از كافران پيروى نكن و به وسيله قرآن (يا ترك پيروى از آنان) با آنان به جهادى بزرگ بپرداز.
به نظر می‌آید این تفاوت‌ها قابل توجه است. اولین نقاط مشترک بین جهاد کبیر با جهاد اصغر، هر دو فرمان و اختیار در دست رهبری است، هیچ‌کس حق ندارد در عرض رهبری وارد این عرصه‌ها شود؛ یعنی اعلام جنگ و صلح در اختیار رهبری است. در جهاد کبیر هم فرمان و تقدیر در دستان رهبری است. واقعاً باید روی این مورد تمرکز کرده و مانور داد. این نوع رفتاری که آقایان دارند خارج از حیطه تعریف‌شده قرآنی است. تمام خطاب‌های قرآنی خطاب به پیامبر اعظم(ص) بوده و حالا به رهبر معظم انقلاب که کلیددار نظام رهبری است. هیچ‌کس دیگر حق ندارد در عرض رهبری در این عرصه‌ها ورود پیدا کرده و نظریه‌پردازی کند.
دومین نکته و هدف مشترک در هر دو جهاد اینکه، هدف دشمن یکی است. نباید در هر دو جهاد فرق گذاشت. در جهاد کبیر هدف دشمن تغییر نکرده و هدف آن یکی است. چه آن وقتی که با پیامبر(ص) نشسته و مذاکره می‌کنند، چه آن وقتی که شمشیر می‌کشند. هر دو هدف یکی بوده و شیوه‌های براندازی متفاوت است. گاهی با شمشیر و گاهی با مذاکره و تعامل با پیامبر(ص) بحث می‌کنند؛ هر دو هدف یکی است.
سومین نقطه مشترک در هر دو جهاد، وحدت فرماندهی و اتحاد لازم است. در قرارگاه عصر پیامبر(ص) یک نفر فرمانده (حتی نزدیک‌ترین شخصیت‌ها به خود پیامبر(ص)) کوچک‌ترین زاویه‌ای با پیامبر نمی‌گرفت و همراهی می‌کرد، همه تحت قرارگاه و وحدت فرماندهی واحد عمل می‌کردند.
نکته بعدی در هر دو جهاد، اطلاعات عملیات و شناسایی لازم است. در جهاد اصغر، اطلاعات و عملیات لازم است، ولی در جهاد کبیر که می‌توان آن را به جهاد نرم تعبیر کرد، اطلاعات و عملیات لازم و کار بسیار حجیم است که می‌توان تفاوت را حس کرد و می‌توان گفت اهمیت جهاد کبیر نسبت به جهاد اصغر بیشتر است.
نقطه اشتراک در هر دو جهاد طرح فریب است. طرح فریب جهاد کبیر با طرح فریب جهاد اصغر تفاوت‌هایی دارد، ولی در هر دو طرح مشترک است. یکی دیگر از تفاوت‌ها در هر دو جهاد پیروزی متکی به جهاد اکبر است؛ یعنی اول انسان باید بر نفسش مسلط باشد تا بتواند در عرصه جهاد اکبر یا جهاد نظامی موفق شود، به عبارتی مبنای جهاد اکبر ریشه و اساس آن است. 
اما نقاط افتراق بین جهاد کبیر و جهاد اصغر چیست؟ 
1ـ تفاوت در مسئولیت اجرا؛ در هر دو جهاد فرمان اختیار در دست رهبری است، اما در اجرا یک تفاوت وجود دارد. در جهاد اصغر، نیروهای مسلح مسئولیت داشته و در جنگ نرم و جهاد کبیر، دولتمردان مانند نمایندگان مجلس، قوه قضائیه و... مسئولیت دارند؛ یعنی مقام اجرا در جنگ سخت با جهاد کبیر تفاوت پیدا می‌کند. یعنی باید روحیه جهادی به خود گرفته و از رفتار و سنگر جهادی برخوردار باشد، مانند جهاد اصغر و جهاد نظامی که چگونه شرایط آن فراهم بود، اینجا هم باید همان‌گونه باشد.
2ـ تفاوت در گستره جغرافیایی؛ جهاد اصغر مرزها را در بر می‌گیرد؛ اما عرصه تأثیرگذاری دشمن و عرصه ساماندهی جهاد کبیر کل کشور و نه‌تنها کل کشور، بلکه جهان اسلام است. امروز این شبکه امپراتوری رسانه‌ای، جهان اسلام را زیر پوشش گرفته است. جنگ سخت مرز مشخصی دارد، ولی جنگ نرمی که امروز جهاد کبیر را باید در آن ساماندهی کنیم به وسعت جغرافیای جهان اسلام است.
3ـ تفاوت در نوع پیامدها و خسارت‌ها؛ پیامدها و خسارت‌های جنگ نظامی و جنگ سخت متفاوت است. در جهاد اصغر به نیروی انسانی ما خسارت‌هایی مادی وارد می‌شود، برخی نیروها مجروح، اسیر یا شهید شده از قداست بالایی برخوردار می‌شوند؛ اما در تهاجم فرهنگی و جنگ نرم، فرهنگ مهاجم ضایعاتی دارد که اصلاً با آن خسارت‌ها قابل مقایسه نیست؛ یعنی اساس انقلاب را در معرض خطر جدی قرار می‌دهد. آنچه را که دستگاه معاویه ظرف 20 سال انجام داد نمونه خوبی است. وقتی میمون یزید از روی اسب به زمین می‌افتد و می‌میرد، می‌گویند
 یک هفته پرچم‌ها در شمال شهر دمشق نیمه‌افراشته می‌شود و پرچم سیاه نصب می‌کنند، این یعنی استحاله فکری، اینها همان مردمی بودند که پیامبر(ص) آنها را انقلابی تربیت کرده بود، ولی وقتی دست یک فرد خطرناکی مانند معاویه می‌افتند 20 سال روی اینها کار می‌کند. در ادامه این بحث وقتی عمروعاص می‌گوید بس است دیگر شما هر چه توانستید در تخریب مبانی اسلام عمل کردید، می‌گوید نه. در این زمینه با معاویه بحث‌شان می‌شود و آخر معاویه قبول نکرده و عمروعاص به معاویه می‌گوید: بگو کدو هم ذبح شرعی می‌خواهد، معاویه گفت: نمی‌پذیرند. عمروعاص می‌گوید: تو بلایی سر مردم آورده‌ای که هر چه بگویی قبول می‌کنند. مفتیان دربار معاویه اعلام می‌کنند که علاوه بر گاو، گوسفند و شتر، کدو هم ذبح شرعی می‌خواهد و مردم از فردا همین دستور را انجام می‌دهند.
4ـ تفاوت در عمق تهدید و خطر؛ خطر جهاد اصغر و نظامی مرزهاست؛ ولی خطر تهاجم‌پذیری، خطر فرهنگ مهاجم، استحاله همه اصول مبانی و ارزش‌هاست. 
5ـ تفاوت در تجهیزات و آمادگی‌ها؛ تجهیزات و آمادگی‌های جهاد کبیر با تجهیزات و آمادگی‌های جهاد اصغر کاملاً متفاوت است. در جهاد کبیر مذاکره و تعامل نیاز است که پیچیدگی‌های خاص خود را دارد. جنگ سخت محدود به زمان است، ولی جهاد کبیر طولانی است؛ یعنی در همه دوره‌ها جزء واجبات است؛ یعنی یک لحظه نیست که ما در برابر فرهنگ مهاجم آسوده باشیم. جنگ فرهنگی، جهاد زماندار و طولانی است، ولی در این دوره که رهبر معظم انقلاب روی این موضوع تکیه کردند بیشتر به سبب شرایطی است که ما با آن روبه‌رو هستیم. یکی دیگر از نقاط افتراق در رویارویی با دشمن است؛ رویارویی با دشمن خیلی متفاوت است.

محور پنجم‌: مقایسه سازوکارها و راهکارهای دشمن
الف‌ـ سازوکارها و راهکارهای کفار، مشرکان و منافقان در برابر پیامبر اعظم(ص)
1ـ فشار فیزیکی و ایذایی: اذیت کردن پیامبر(ص)، بلال و...؛
2ـ بایکوت: تلاش می‌کردند که پیامبر را از کاریزماتیکی بودن خارج کنند، مانند گوش نکردن به حرف‌های پیامبر(ص)؛
3ـ تحریم و محاصره؛
4ـ تطمیع؛         5ـ تعامل.
ب‌ـ سازوکارهای دشمن در برابر انقلاب اسلامی ایران
1ـ جنگ سخت نیابتی: صدام به عنوان یک عنصر نایب از آمریکا این مسئولیت را برعهده گرفته بود؛
2ـ حرکت‌های نیمه‌سخت و ایذایی: آشوب‌های مرزها و استان‌های مختلف؛
3ـ محاصره و تحریم؛
4ـ تعامل؛       5ـ تطمیع.

محور ششم‌: فرمان‌های خداوند به پیامبر(ص)
 در برابر ترفندهای دشمنان
خداوند برای مقابله با دشمنان پنج فرمان را به پیامبر(ص) صادر فرمودند:
1ـ صبر و استقامت «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْ‌تَ وَمَن تَابَ مَعَکَ»
سه نکته در این آیه وجود دارد:
1ـ رمز پیروزی شما استقامت شما است؛
2ـ استقامت در چارچوب مأموریت است. برای نمونه یک فرد توده‌ای هزار سال هم در برابر شکنجه‌ها و زندان مقاومت کند ارزش ندارد. هر استقامتی ارزش ندارد؛
3ـ تنها استقامت رهبری کافی نیست. رئیس‌جمهور، نماینده مجلس، حتی مردم هم باید استقامت داشته باشند.
2ـ اطاعت‌ناپذیری از کفار و منافقان
یکی از فرامینی که کراراً به پیامبر اعظم ابلاغ شده است، فرمان ابتدای سوره احزاب است: «اتَّقِ اللهَ وَ لَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ».
3ـ حرکت در چارچوب وحی
«واتَّبِع ما یوحی اِلَیکَ مِن رَبِّکَ؛ آنچه که ما وحی کردیم باید آن را دنبال کنید و از استانداردها خارج نشویم».

محور هفتم: هشدار در راهبرد تعامل و تطمیع دشمن
خداوند در هنگام تعامل و تطمیع دشمن چه هشدارهایی را به پیامبر می‌دهد؟
در زمینه تلاش دشمن برای تعامل چند آیه قرآن داریم.
مرحله اول تلاش برای نفوذ؛ بالاخره انبیا هم از این اصل مستثنی نیستند، آنها روی انبیا هم طمع دارند که روی ادراک سیاسی پیامبر تأثیر بگذارند. می‌فرماید: «وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا؛ اینها نزدیک بود تو را از آنچه که به تو وحی کردیم غافل کنند تا چیز دیگری غیر از وحی به ما نسبت دهی. در این شرایط به دنبال این بودند به هر بهانه‌ای با تو دوست شوند و از این طریق وارد حوزه ذهن و فکر تو شوند.»
مرحله دوم می‌فرماید: «وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناکَ لَقَدْ کِدْتَ تَرْکَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَليلاً؛ اگر ما تو را ثابت‌قدم نمی‌کردیم نزدیک بود، یک ذره‌ای به اینها نزدیک شوی».
خداوند می‌فرماید اگر تو را استوار نکرده بودیم هر آن نزدیک بود که اندکی به آنان تمایل پیدا کنید.
اما پیام‌های این دو مرحله عبارتند از:
1ـ تلاش دشمن در زمینه نفوذ در اندیشه رهبران و سیاستمداران حاکمیت دینی؛
2ـ رهبران الهی نفوذناپذیرند یا باید نفوذناپذیر باشند، نباید تحت تأثیر دشمنان قرار بگیرند؛
3ـ رهبران الهی و حاکمان حکومت دینی در معرض خطر عقب‌نشینی از این اصول هستند، باید مواظب باشند که از اصول عقب‌نشینی نکنند؛
4ـ دوستی دشمنان متوقف است بر دست برداشتن از اصول؛ «اذن اتخذوا خلیلا» گفتند بیا از این اصول دست بردار تا با تو دوست شویم؛
5ـ مذاکره و تعامل آری، اما به قیمت ایستادگی روی اصول و مبانی.
مرحله سوم تهدید پیامبر به اینکه اگر این اتفاق می‌افتاد چه می‌شد؟ اگر سر سوزنی به اینها نزدیک می‌شدی و در یکی از این مؤلفه‌ها تردید ایجاد می‌کردی چه اتفاقی می‌افتاد؟ می‌فرماید: «إِذاً لَأَذَقْناکَ ضِعْفَ الْحَياةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ عَلَيْنا نَصيراً» (سوره الاسراء/ آیه 75 ).
والله دو برابر کیفر مشرکان عذاب تو بود در دنیا و در آخرت. به پیام‌های این آیه در چند مؤلفه می‌توان اشاره کرد:
۱ـ هرگونه عقب‌نشینی ولو اندک از اصول ممنوع است، حق ندارند که از اصول تخطّی کنند؛
۲‌ـ پیامبران هم اگر از اصول عدول کردند از قهر الهی مستثنی نیستند، چه رسد به سیاستمدارها؛
۳‌ـ کیفر عقب‌نشینی رهبران الهی از اصول دو برابر دیگران است؛
۴ـ گرایش به کفّار سبب تنها ماندن انسان و محرومیت از نصرت الهی می‌شود.

محور هشتم‌: الزامات و بایدهای جهاد کبیر
1ـ تمرکز روی رهبری الهی در جهاد کبیر چون محور رهبری در همه آیات خطاب به پیامبر(ص) است؛
2ـ وحدت فرماندهی در جهاد کبیر از الزامات است مردم، پاسداران، بسیجیان باید متوجه باشند که حرف‌های دیگران نباید مورد توجه قرار گیرد؛
3ـ اطاعت نکردن کافی نیست، جهاد لازم است؛ جهاد علمی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی.


 هر آغازی را پایانی است...
سی روز بندگی؛ سی روز ابتهال و ابتهاج
وصف حال لب‌فروبستگان فرود آمده از مرکب منیّتی است که دل و جان آراستند
تا جانان بیابند
شرح، شرح انقیاد است
انقیاد به امر «سلّم نفسک»
شرح افتادگانی است رو به قبله عشق
شرح دوستی است با حضرت دوست
مولا جان! جانم برای‌تان بگوید که اینجا همه چیز مهیا شده است؛
خلوص‌های به خلسه رفته بیدار شده‌اند
تقواها تقویت گشته‌اند
روح‌ها تطهیر شده و قلب‌ها تسکین یافته‌اند
به برکت اسمع‌السامعین گوش‌ها شنوا
و به یمن عنایت ابصرالناظرین چشم‌ها بینا گشته‌اند
آقا!‌ اینجا ائتلافی بر پا شده است در روح‌ها و جان‌ها
و آرامشی دوست‌داشتنی حکمفرما گردیده است
مولا جان! از خدا می‌خواهیم به برکت این روزهای مهنّا
عیدی‌مان را سلامتی و تعجیل در ظهورتان قرار دهد
اما می‌گویند هر آغازی را پایانی است
و سفره این ضیافت می‌رود تا کمی دیگر برچیده شود
آقا جان! همان‌گونه که آغازها را پایان است
هر انتظاری را سرآمدی است
به امید روزی که بار عام ظهورتان را جشن بگیریم...


رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده‌های شهدا درباره عظمت شهدا فرمودند: «امروز مسئله شهدای دفاع از حریم اهل‌بیت(ع) مطرح است؛ این از آن ماجراهای عجیب تاریخ است. ما در دوران جنگ جوان‌ها را تشویق می‌کردیم به اینکه بروید به میدان جنگ، اجابت می‌کردند و می‌رفتند؛ امام یک سخنرانی می‌کردند، خیل جوان‌ها راه می‌افتادند می‌رفتند [اما] امروز ما چنین تشویقی نمی‌کنیم، در عین حال این انگیزه چقدر قوی است، این ایمان چقدر شفّاف است که این جوان از ایران، از افغانستان، از کشورهای دیگر راه می‌افتد، بلند می‌شود از همسر جوانش، از کودک خردسالش، از زندگی راحتش می‌گذرد، می‌رود در یک کشور غریب، در یک خاک غریب، در راه خدا مجاهدت می‌کند و به شهادت می‌رسد. این چیز کوچکی است؟ قدم‌به‌قدم تاریخ انقلاب اسلامی از این شگفتی‌های تاریخ‌ساز به خود دیده است؛ اینها شگفتی است.» با توجه به بیانات امام خامنه‌ای لازم است برای بازشناسی این ستاره‌های آسمان تشیع که کمتر دیده می‌شوند، تلاش‌های فرهنگی در قالب رمان، فیلم سینمایی، سریال تلویزیونی و مجموعه‌های مستند صورت گیرد. برای یافتن این راه با سه نفر از صاحب‌نظران و فعالان فرهنگی به گفت‌وگو نشسته‌ایم که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.
شناخت شهدای مدافع حرم امری ضروری است
محمدعلی گودینی*
گلایه حضرت آقا کاملاً بجاست، این گلایه کم‌کاری مسئولان ادبیات دفاع مقدس و انقلاب را نشان می‌دهد. مشکلاتی سر راه نویسندگان وجود دارد، از جمله اینکه نویسندگان با فضاهایی مانند سوریه، عراق یا لبنان که مدافعان حرم در آن حضور دارند و گاهی به شهادت می‌رسند آشنایی ندارند. در رابطه با محیط آن کشورها، جغرافیا و شرایط آنها اطلاعاتی ندارند؛ لذا اطلاعات نویسندگان بسیار محدود است و همین امر مانعی بر سر راه آنها محسوب می‌شود، برخلاف دفاع مقدس که اغلب نویسندگان آثار دفاع مقدس از نزدیک در جبهه‌ها حاضر شدند،  یا پس از دوران دفاع مقدس از طریق کاروان‌های راهیان نور از مناطق جنگی بازدید کردند و با خلق و خوی مردم مناطق مرزی آشنا شدند.
مشکل دیگری که در این راستا وجود دارد این است که متأسفانه انتشارات مختلف آن‌طور که باید و شاید به این مسئله مهم بها نمی‌دهند و بیشتر جنبه تجاری پیدا کرده‌اند. حتی گاهی انتشاراتی که وظیفه دارد در موضوع دفاع مقدس و انقلاب فعالیت کند، نگرشی تجاری پیدا می‌کند و موجب آزار و اذیت نویسندگان می‌شود.
اما آنچه از مطالعه تاریخ و از مرور جریان خوارج نهروان به دست می‌آید این است که گروهایی مانند داعش حالتی احمقانه و متحجّرانه دارند. البته پول‌های سعودی و جبهه استکبار نیز در تطمیع این افراد مؤثر است، حتی آن‌طور که من شنیده‌ام در مساجد عربستان برای داعشی‌ها پول جمع می‌کنند. تربیت مفتی‌های ملعون سعودی نیز در این جریان بسیار مؤثر است، همه اینها دست به دست هم داده و داعش را با هدف مقابله با انقلاب اسلامی حمایت می‌کنند.
در این راستا موضوعات کم نیستند، یکی از این موضوعات ماجرای شهدای هفتم تیر است. در پنجم و ششم تیر هم برنامه‌هایی صورت گرفته است، یکی از نکاتی که باید در این کار در نظر گرفته شود اولویت‌بندی است. تولید محصولات فرهنگی در مناسبت‌های مختلف، مانند مناسبت بزرگ انقلاب اسلامی که خود شامل موضوعات فراوانی است، به برنامه‌ریزی و کار گسترده نیاز دارد. در این زمینه اقداماتی هم صورت گرفته است؛ اما متأسفانه گاهی برنامه‌ها به خوبی ارائه نشده و معرفی، ترویج و توزیع محصولات فرهنگی به مخاطبان به‌درستی در کشور صورت نمی‌گیرد.
نکته دیگر اینکه؛ تبدیل کردن یک ایده یا یک موضوع به کالای فرهنگی کار بسیار مشکلی است. از سویی باید در راستای ترویج محصولات فرهنگی اقدامات مناسبی صورت بگیرد که متأسفانه این مسئله در گذشته و امروز جدی گرفته نشده است.
* نویسنده و پژوهشگر

شناساندن شهدای مدافع حرم تکلیف است
دکتر محمدرضا سنگری*
اولین نکته درباره شهدای عزیز مدافع حرم روشن کردن این مسئله است که چرا ما در بیرون از مرزهای جغرافیایی خودمان می‌جنگیم؟ طرح این مسئله بسیار اهمیت دارد و پاسخ آن نیز روشن است. رهبر معظم انقلاب در بیانات خود چندین بار به این مسئله اشاره کردند، از سوی دیگر می‌توان از ویژگی‌های دوران غیبت و ظهور منجی عالم بشریت برای روشن شدن این مسئله استفاده کرد.
نکته اول اینکه در موضوع مدافعان حرم، هم مطبوعات و رسانه‌ها وظیفه روشنگری دارند، هم رسانه‌های مذهبی مانند مساجد و حسینیه‌ها وظیفه طرح و تبیین این مسئله را دارند.
نکته دوم در جریان مدافعان حرم، شناساندن ذات جریان داعش است؛ اگر این جریان مجال پیدا کند هیچ‌یک از شعائر، مناسک، نمادها و نمودهای دینی را بر جای نخواهد گذاشت. نمی‌توان فراموش کرد جریان وهابیت چگونه بقیع و تمامی آثار بقیع را از بین بردند، وهابیت به کربلا حمله کردند و هزاران شیعه را به خاک و خون کشیدند، جریان وهابیت در پی حذف شیعه و نابود کردن اسلام اصیل و ستم‌ستیز است.
نکته سوم نیز این است که در فرهنگ دینی اگر انسان مظلومی مسلمانان را به یاری بطلبد (حتی اگر مسلمان نباشد) و مسلمانان به او یاری نرسانند، مسلمان نیستند.
نکته چهارم در موضوع مدافعان حرم همان اصل مهمی است که خداوند در قرآن و ائمه معصوم(ع) در روایات به آن اشاره فرمودند و آن اصل تجلیل و تکریم شهید و شهادت است. تکریم و تجلیل شهید و شهادت دمیدن روحیه مقاومت و مجاهدت در انسان‌ها است.
نکته پنجم اینکه طرح مسئله شهدا اسوه دادن به نسل جوان کشور است. انسان‌ها، به ویژه جوانان ذاتاً اسوه‌گرا هستند و همواره در زندگی به دنبال الگویی خوب و دوست‌داشتنی برای خود هستند، به همین دلیل ما باید الگوهای خوبی را به جوانان معرفی کنیم؛ چراکه انسان‌ها نیازمند الگو هستند. بهترین الگویی که می‌توان به انسان‌ها معرفی کرد شهدا هستند؛ در حقیقت طرح شهدا طرح الگوها و اسوه‌های حسنه به جامعه است.
نکته ششم اینکه جریان مقاومت همیشه ادامه دارد، تا انقلاب هست، رویارویی ظلم و ستم با جبهه حق وجود خواهد داشت؛ لذا اگر روحیه مقاومت و شهادت را حفظ نکنیم و شهدا را پاس نداریم، نسل آینده با روحیه انقلابی و جهادی پرورانده نخواهند شد.
و نکته پایانی اینکه تجلیل و تکریم شهدا و دیدار با خانواده شهدا سبب تقویت بُعد معنوی وجود انسان است. در حقیقت، حضور در محفل شهدا یک کلاس تربیتی است. شناختن ابعاد وجودی شهید توشه‌ای از تقوا، معرفت و معنویت برای انسان به ارمغان می‌آورد؛ توشه‌ای که در تمام زندگی انسان تأثیرگذار خواهد بود. در این دوران شناختن و شناساندن شهدا، خاصه شهدای مدافع حرم تکلیف است.
* استاد دانشگاه

باید درون‌مایه انقلاب در ملت زنده شود
حمید بناء*
به اعتقاد بنده در بحث مدافعان حرم مهم‌ترین مسئله شناخت و ارزیابی جبهه استکبار و تشخیص راهکار مناسب برای مقابله با آن است. مهم‌ترین عامل در شکل‌گیری و تقویت باورهای ایمان برگشتن به اصل انقلاب است، باید ریشه‌ها و درون‌مایه انقلاب در ملت زنده شود؛ چراکه منشأ شکل‌گیری باورهای ایمانی انقلاب است. رهبر معظم انقلاب بارها به این مسئله اشاره داشته و فرموده‌اند برای قطار انقلاب باید به‌درستی ریل‌گذاری کرد و قطار انقلاب باید در مسیر خود قرار بگیرد. باید اصول و ارزش‌های انقلاب به نسل امروز شناسانده شود، انقلاب شعارهای مهمی داشت که بیانگر اصول اساسی انقلاب بود، این شعارها نباید فراموش شود، در سیاست‌گذاری‌های فرهنگی، آموزشی، اقتصادی یا روابط بین‌الملل جامعه شعارهای انقلاب باید در نظر گرفته شود. در دانشگاه یک کتاب در قالب یک واحد عمومی درباره انقلاب اسلامی تدریس می‌شود، آیا سهم آموزش عالی کشور برای انقلابی کردن جوانان همین است؟ در آموزش و پرورش هم همین‌گونه است، آموزش باورها و ارزش‌های انقلاب اسلامی در آموزش و پرورش کشور چه جایگاهی دارد.
مسئله مبارزه با ظلم و ظالم یکی از اصول و ریشه‌های انقلاب اسلامی است. حضرت امام(ره) از پیش از پیروزی انقلاب این مسئله را دنبال می‌کردند و همواره بر آن تأکید داشتند. یکی از پیش‌نیازهای مقابله با ظلم، تبیین ظلم است. وقتی می‌گوییم آمریکا ظالم است، باید ملاک‌ها و مصداق‌های ظلم آمریکا را در جهان تبیین و تشریح کنیم. خیلی وقت‌ها ما در جهان مواضع ضداستکباری داریم، اما استکبار را تشریح نمی‌کنیم؛ اینکه استکبار کجاست؟ چه ظلم‌هایی و به چه کسانی ظلم می‌شود؟
اندیشمندان و متفکران باید ظلم، ظالم و مصداق‌های ظلم را تبیین کنند، اگر ما می‌گوییم با رژیم اشغالگر قدس مخالف هستیم، باید بگوییم چرا با این رژیم مخالفیم و دلیل این مخالفت چیست؟ این مسائل باید روشن شود، باید به جهان نشان بدهیم که رژیم صهیونیستی چه ظلم‌هایی کرده است. امروز صهیونیست‌ها کتاب چاپ می‌کنند و ادلّه می‌آورند که کشور فلسطین را غصب نکرده‌اند، ما هم باید دلیل بیاوریم و غصب آنها را تبیین و تشریح کنیم. امروز در این زمینه افرادِ صاحب‌تجربه‌ای وجود دارند که باید از آنها استفاده کرد. 
* نویسنده و کارشناس فرهنگی


رئیس‌جمهور کشورمان در ضیافت افطاری که با حضور فعالان سیاسی در نهاد ریاست جمهوری برگزار شد، عبارات قابل تأمل و البته تحسین‌برانگیزی را به زبان آورد؛ عباراتی که ناخودآگاه هر شنونده‌ای را به یاد روزهای تلخ سپری شده و سخنان عجیب و البته بی‌پایان برخی از مسئولان و برخی جریان‌های سیاسی می‌اندازد. حجت‌الاسلام روحانی در این مراسم طی سخنانی با اشاره به اهمیت همدلی و برادری و تأکید بر رعایت اخلاق سیاسی در جامعه اسلامی گفت: اگر در انتخاباتی پیروز و به عبارتی قهرمان نشدیم؛ پهلوان باشیم. رئیس دولت دهم در ادامه سخنان خود افزود: در زندگی سیاسی نیز نباید پهلوانی را از یاد ببریم؛ چراکه پهلوانی بالاتر از قهرمانی است و چقدر نیک است، افرادی هم قهرمان و هم پهلوان باشند و البته متأسفانه شمار پهلوانان سیاسی ما کمتر از قهرمانان سیاسی است.
سخنانی تأمل‌برانگیز، که بی‌هیچ تردیدی هر ایرانی را به هفت سال پیش می‌برد؛ به ماه‌های منتهی به انتخابات دهم ریاست جمهوری، به خرداد سال 88 و به 9 ماه اردوکشی خیابانی در تهران! به تصاویری از خیابان‌های آشفته و آتش کشیده شدن اموال عمومی! به برگزاری نشست خبری پیش از پایان ساعات رأی‌گیری و اعلام پیروزی قطعی نامزد بازنده! به بیانیه‌هایی که یکی پس از دیگری برای به هم ریختن کشور به نگارش درمی‌آمدند! شعارهایی که در ستایش دشمنان ملت ایران در خیابان‌ها سر داده شد، به اهانت به تمثال مقدس بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران! سخنانی که به یادمان می‌آورد در روز متعلق به آرمان فلسطین چگونه جماعتی در پایتخت ایران اسلامی علیه آرمان فلسطین شعار دادند! به یادمان می‌آورد که برخی چگونه مردم را با شعار اسقاط نظام درست در روزهای جشن انقلاب به خیابان‌ها کشاندند! به یادمان می‌آورد عاشورای آن سال را! و لجاجت‌ها، قدرت‌پرستی‌ها و خودبینی‌ها را در ذهن‌مان تداعی می‌کرد. سخنانی که زنده می‌کرد رضایت برخی افراد را (کسانی که همه آبروی خود را از انقلاب داشته و دارند) از به مسلخ رفتن انقلاب برای به دست آوردن کرسی قدرت! سخنانی که زنده می‌کرد داغ مادران و پدران شهیدی که فرزندان‌شان به دست اغتشاشگران و اراذل اجیر شده شهید شدند. سخنانی که به یادمان می‌آورد همه آنچه را که نمی‌شود و نباید فراموش کرد.
رئیس‌جمهور محترم چقدر درست و دقیق گفت، اگر پیروز انتخابات نشدیم، اگر مردم به ما اعتماد نکردند و مدیریت کشور را به دیگری سپردند، دندان‌های‌مان را از خشم بر هم نفشاریم و از مردم انتقام نگیریم که البته متأسفانه برخی این‌چنین کردند؛ نه‌تنها رسم پهلوانی را بجا نیاوردند، که به کشور و ملت خیانت کردند. درست در زمانی که جمهوری اسلامی ایران در حال اوج گرفتن بود و کشورهای غربی و در رأس آنها ایالات متحده آمریکا به این جمع‌بندی رسیده بودند که نمی‌توان در برابر ایران، قلدر‌مآبانه رفتار کرد و زور گفت، بازندگان انتخابات به تعبیر رهبر معظم انقلاب با ارتکاب چنین گناه بزرگی بازی را به نفع دشمن تغییر دادند، دشمن را امیدوار کردند که با وجود چنین اتفاقاتی می‌توان در برابر ایران ایستاد و بیشتر فشار آورد. دشمنی که مأیوس بود وقتی تصاویر آشوب و اغتشاش در تهران را مشاهده کرد، وقتی از درون کشور برخی برای آن پیام فرستادند که بیشتر و بیشتر بر جمهوری اسلامی فشار بیاور و تحریم‌های تازه وضع کن، یأس و ناامیدی‌اش به امید تبدیل شد. بله، حق با حجت‌الاسلام حسن روحانی است، مهم‌تر از پیروزی در انتخابات، حفظ برادری در کشور است که اگر برادری نباشد، دشمن خارجی که خیرخواه هیچ‌یک از ما نیست، دندان تیز خواهد کرد؛ دندان تیز خواهد کرد برای افرادی با سابقه طولانی در انقلاب و با تجربه حضور مداوم در مسندهای مختلف کشور که نظام را متهم می‌کنند. 
البته رئیس‌جمهور محترم باید این را هم اضافه می‌کرد که هر کس قهرمان نشد و پهلوانی را رعایت نکرد، هر کس نه‌تنها پهلوان نبود، که در برابر نظام ایستاد و از هیچ تهمت و افترایی دریغ نکرد، گناهش فراموش‌شدنی نیست و مشمول گذر زمان نخواهد شد. رئیس دولت یازدهم، به عنوان نماینده مردم باید این اخطار را به صورت روشن و واضح بیان می‌کرد که اگر کسی مرام پهلوانی را فراموش کرد، به منفعت شخصی خود اندیشد و نظام را تا لبه پرتگاه پیش برد، باید پاسخگو باشد و تاوان گناهش را بپردازد که اگر این‌گونه نباشد و قرار باشد افرادی که برخلاف پهلوانی عمل می‌‌کنند و خنجر در پهلوی نظام می‌کنند، همچنان محترم باشند، بی‌شک این گفتار و نصیحت رئیس‌جمهور تنها در نطق‌ها و سخنرانی‌ها باقی خواهد ماند. برای ریشه‌کن شدن بداخلاقی‌های انتخاباتی و سیاسی، برای آنکه شاهد رفتارهایی که بر وحدت ملت ایران خدشه وارد می‌کند نباشیم، ضروری است که تا حدّ امکان هزینه و تاوان این موضوع را بیشتر و بیشتر کنیم.
 روندی که گویا متأسفانه بسیاری از مسئولان توجهی به آن ندارند و همین غفلت سبب شده است اکنون، در سال 95 نیز سخنانی مشابه آنچه پیش و پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم تکرار می‌شد، بار دیگر در رسانه‌ها ببینیم و بشنویم. بشنویم که سعید حجاریان از نظریه‌پردازان اصلاحات که سال گذشته نیز بار دیگر ادعای تقلب در 88 را با ادبیاتی متفاوت تکرار کرده و از تدلیس آرا سخن به میان آورده بود، این بار در مصاحبه با یک نشریه دانشجویی بگوید در انتخابات هفتم اسفند ماه در حوزه انتخابیه مشهد تقلب شده است! 
اگر همان روز در انتخابات ریاست جمهوری نهم که برخی علناً در برابر انتخابات سالم که دولت اصلاحات برگزار کرده بود، ایستادند و به وحدت کشور لطمه زدند، این رفتارها مذموم شمرده می‌شد و افراد تاوان نشر اکاذیب خود را می‌پرداختند، به طور حتم شاهد حوادث 88 نمی‌بودیم و به یقین، دیگر امروز و در آستانه انتخابات سال آینده ریاست جمهوری کسانی پیدا نمی‌شدند که سخنان کنایه‌داری را در مصاحبه‌های متعدد خود تکرار کنند و در لفافه بگویند نتیجه انتخابات مشخص است، مگر... 

گزارشی از قوت‌ها و ضعف‌های بیست‌وچهارمین نمایشگاه قرآن کریم
بیست‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم با شعار «به‌سوی فهم قرآن» از ۲۴ خرداد تا ۸ تیر برگزار شد؛ نمایشگاهی که در یک نگاه ساده زمان آن تقریباً به نصف کاهش یافت؛ چرا که این نمایشگاه هر ساله پیش از ماه مبارک رمضان آغاز به کار می‌کرد و اختتامیه آن در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان بود، اما در سال‌های اخیر به دلایلی زمان آن  کاهش یافته است. این یکی از موضوعاتی بود که مورد انتقاد شدید بازدیدکنندگان و بسیاری از غرفه‌داران قرار گرفت و حجت‌الاسلام حشمتی، معاون قرآن و عترت وزارت ارشاد و رئیس نمایشگاه قرآن این‌ چنین به آن پاسخ داد: «از آن جا که مصلی باید برای برپایی نماز عید سعید فطر آماده می‌شد، این دوره از نمایشگاه تا شب‌های قدر بیشتر ادامه پیدا نکرد.» البته او در ادامه این توضیحات به بررسی صورت گرفته از مطالعات و نظرسنجی مردمی و هم‌فکری با غرفه‌داران اشاره کرد که به این نتیجه رسیدیم؛ با این اوصاف فعالیت‌های نمایشگاهی طی دو هفته بازدهی بیشتری خواهد داشت. ولی عمده مردم نسبت به این کاهش زمانی منتقد بودند و حتی خود غرفه‌داران هم برنامه‌ریزی ارائه محصولات و القای رویکرد‌های فرهنگی و قرآنی خودشان را همچون سال‌های پیش طراحی کرده بودند.  برخی از آنها این طور گفته بودند که امسال افطار نمی‌دادند و خود ما مسئول نظافت غرفه‌ها بودیم و به این دلیل و خیلی از دلایل دیگر اگر ساعت بازدید را به پس از افطار تغییر می‌دادند، بهتر بود. واقعیت این است که نمایشگاه قرآن که زمانی از آن به بزرگ‌ترین رویداد قرآنی سال یاد می‌شد، در سال‌های اخیر ضعیف و ضعیف‌تر شده است. در نمایشگاه امسال چه از حیث ضعف و چه قوت اتفاقاتی را شاهد بودیم که جزئیات آن را در ادامه گزارش خبرنگار صبح‌صادق می‌خوانید.

رقابت 600 غرفه و ارتقای کیفی
در نمایشگاه امسال شاهد فعالیت ۶۰۰ غرفه بودیم که ۳۰۰ غرفه آن ویژه فروش در حوزه نرم‌افزار، مکتوب، محصولات قرآنی و عفاف و حجاب بود و ۳۰۰ غرفه دیگر نیز در بخش‌هایی چون کودک و نوجوان، هنر، نهادها و سازمان‌ها، حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها، دیجیتال، فروش و بازرگانی و بین‌الملل به فعالیت پرداختند. در بخش بین‌الملل نمایشگاه نیز 30 شخصیت از 15 کشور خارجی شرکت کرده بودند که به ظنّ بسیاری از کارشناسان از نظر آمار تعداد کشورهای شرکت‌کننده نسبت به سال‌های گذشته هیچ ‌تغییری نکرده، ولی از نظر کیفی، فعالیت این بخش مطلوب‌تر شده بود. 
در بخش ابتدایی شبستان مصلای امام خمینی(ره) غرفه‌هایی با عنوان «خادمان قرآنی» ایجاد شده بود که در آن تصاویری از خادمان قرآن از نخستین سال‌های برگزاری نمایشگاه قرآن و عکس استادان قرآنی که هر یک از آنها منشأ برکات بسیاری در زمینه‌های مختلف قرآنی بودند و با فعالیت‌های خود جامعه و کشور را به ترویج فرهنگ قرآنی هدایت کردند، دیده می‌شد. البته، متولیان امر اعلام کرده بودند که می‌خواهند از مقام ۱۲ خادم قرآنی در حضور رئیس‌جمهور تجلیل کنند! 
روبه‌روی غرفه خادمان قرآن، بخش قرآن و رسانه قرار داشت که در این غرفه نیز به نوع فعالیت این رسانه‌ها معرفی شد. بخش دانشگاهی هم با ارائه آثار هنری و فرهنگی از دانشجویان دانشگاه‌های مختلف کشور و حضور دانشجویان که در غرفه‌ها فعال بودند از دیگر بخش‌های نمایشگاه قرآن به شمار می‌رفت که در آن کتا‌ب‌ها، پایان‌نامه‌ها و آثار تجسمی با مضامین قرآنی در معرض بازدید عموم قرار گرفته بود. بخش‌های کودک، نوجوان، خانواده و فعالیت‌های مؤسسه‌های قرآنی هم هر یک متناسب با سنین مختلف، برنامه‌های ویژه‌ای ارائه کردند. ناگفته ‌نماند فعالیت جالبی که متولیان نمایشگاه در دستور کار خود قرار دادند طراحی مسابقه‌ای با عنوان عکاسی بازدیدکنندگان در سه موضوع «فهم قرآن، اقدام و عمل»، «خانواده و نمایشگاه قرآن» و «کاستی‌های نمایشگاه قرآن» بود تا بهترین آثار را مورد تقدیر و تجلیل قرار دهند.

اجرای طرح ارتقای کیفیت چادر نماز در نمایشگاه قرآن
طرح ملی ارتقای کیفیت چادرهای نماز مساجد و اماکن متبرکه که با هدف احیای نمادهای ملی و دینی و ارتقای کیفیت اقلام و ملزومات مورد استفاده در نماز با توجه به محصول ایرانی در قالب انجام فرآیند تولید یک محصول ساخت داخلی اعم‌ از «نخ، پارچه، طراحی و تولید» در نمایشگاه رونمایی شده بود به علت استقبال و تقاضای بالای مخاطبان ظرفیت پذیرش و پاسخگویی خود را افزایش داد.

استقبال قرآن‌پژوهان از گنجینه دفاع مقدس
کتاب‌های «نیمه‌پنهان ماه» که درباره شهید چمران، شهید زین‌الدین، شهید چراغچی و شهدای دیگر است، مجموعه «درهای بسته» شامل خاطرات اسرا و آزادگان و مجموعه «از چشم‌ها» که ویژه خاطرات شهیدان است از پرطرفدارترین محصولات نمایشگاه امسال بوده و در این بین رمآن‌هایی که درباره زندگی شهیدان بوده نیز از استقبال خوبی برخوردار بوده است. این آمارهای فروش و استقبال بازدیدکنندگان را مدیر بازرگانی و توزیع مؤسسه انتشارات روایت فتح در اختیار ما قرار داد. البته برخی هم گفتند که آثار استاد شهید مرتضی مطهری پرمخاطب‌ترین موضوع نمایشگاه بود.

بخش عفاف و حجاب پرطرفدارترین بخش
در این غرفه پوشاک اسلامی شامل آستین، انواع چادر، مانتو، روسری و مقنعه به فروش می‌رسید. امسال نیز مردم نسبت به سال گذشته با این غرفه بیشتر آشنا شده‌اند؛ لذا میزان استقبال‌کنندگان زن نیز افزایش یافت. چادر نماز، چادر عربی و چادرهای مجلسی نیز از پرطرفدارترین محصولات این غرفه بود.

رونمایی از بزرگ‌ترین قرآن نقره و طلا در جهان
کتابت بزرگ‌ترین قرآن جهان روی ورق فلز نقره که رائین خانزاده، هنرمند کاتب و حکاک عبارات قرآنی بیش از یک سال قبل آن را آغاز کرده بود و در بخش‌هایی از آن نیز از طلا استفاده کرده بود در نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم رونمایی شد. این قرآن در دو برگ ورق نقره هر یک در ابعاد ۱۷۰ در ۱۳۰ سانتی‌متر حکاکی شده است. البته، ۸۰ کیلو نقره و یک کیلو طلا در آن به کار رفته و شیوه کار این هنرمند به این شکل بوده است که با استفاده از یک وسیله نوک تیز و با فشار دست عبارات قرآنی را روی فلز نقره حک کرده و در جاهایی همچون کتیبه و سر‌سوره‌ها با استفاده از لیزر برشی روی صفحه نقره ایجاد کرده و طلا جایگزین آن شده است. در هر یک از این دو ورق نقره، ۱۵ جزء از قرآن حکاکی شده که با وجود بزرگ بودن ابعاد قرآن، ظرافت‌های خاص هنری خود را دارد. این قرآن با استفاده از خط «عثمان طه» حکاکی شده است.

توجه به اصل سرگرمی در برنامه‌های قرآنی کودک و نوجوان
ماهیت برنامه‌هایی که در بخش کودک و نوجوان در نظر گرفته شد سرگرم‌کننده بود. مسئولان این غرفه‌ها سعی کردند در قالب ارائه برنامه‌های سرگرم‌کننده به تحقق شعار به سوی فهم قرآنی دست یابند. البته در بخش نوجوان علاوه بر تعبیه مجموعه برنامه‌های سرگرم‌کننده، برنامه‌هایی نیز در حوزه آموزش و بازی تدارک دیدند که به این وسیله انتقال مفاهیم و معارف قرآنی به شکل مؤثر هدف‌گذاری شده مورد نظر قرار گیرد. «نقشینه» عنوان یک بازی اندرویدی است که نوجوانان با نصب آن روی شبکه‌‌های رایانه‌ای خود می‌توانند مهارت‌های خود را در زمینه‌های گوناگون از جمله حل مسائل تقویت کنند و در قسمت دیگری از این بخش، بازی فکری «هفت تکه» است که در آن به صفات نیکوی الهی اشاره شده و در جریان آن نیز نوجوانان در زمینه مدیریت و برنامه‌ریزی توانمندی‌هایی را پیدا خواهند کرد.

نمایش آثار خوشنویسی، تایپوگرافی و تصویرسازی
موزه هنرهای دینی امام‌ علی(ع) برای نخستین‌بار در طول ۲۴ دوره برپایی نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم در این رویداد بزرگ قرآنی شرکت داشت و در قالب غرفه‌ای در طبقه دوم شبستان مصلای امام‌ خمینی(ره) مجموعه‌ای از آثار هنرهای تجسمی با محتوای قرآنی را در معرض دید علاقه‌مندان قرار داد. نمایش مجموعه‌ای از آثار خوشنویسی استادان مشهور خوشنویسی ایران در زمینه‌های مختلف همچون نستعلیق و نسخ بخشی از آثار ارائّه شده و همچنین تصویرسازی قصص قرآنی و روایات دینی و مجموعه‌ای از آثار پوستر که مربوط به تایپوگرافی اسماءالحسنی است از دیگر بخش‌های نمایشگاه بود.

حضور بیش از هزار محصول قرآنی در بخش رسانه‌های دیجیتال
بخش رسانه‌های دیجیتال شامل رسانه‌های برخط(سایت‌های اینترنتی)، نرم‌افزارهای رایانه‌ای و نرم‌افزارهای تلفن همراه بود که ناشران در آن ۱۴۰۰ محصول قرآنی را عرضه کرده بودند. امسال پایگاه اینترنتی نمایشگاه به سه زبان عربی، انگلیسی و فارسی محتوا و اخبار نمایشگاه را منتشر کرد و همه اخبار در شبکه‌های رسمی تلگرام و صفحه اینستاگرام به نام «قرآن اکسپو» منتشر شد. 

رونمایی از نرم‌افزار «اطلس شیعه»
در نمایشگاه قرآن جدیدترین دستاوردهای این مؤسسه به مخاطبان عرضه شد که از مهم‌ترین آنها  می‌توان به نرم‌افزار «اطلس شیعه» اشاره کرد. در نرم‌افزار «اطلس شیعه» تلاش شده تا تاریخ شیعه در قالب نقشه‌های جغرافیایی ارائه شده و حدود پیشرفت تشیع در هر مقطع تاریخی و در هر نقطه جغرافیایی نشان داده ‌شود. 

انتقاد ناشران و غرفه‌داران از عدم اطلاع‌رسانی مناسب نمایشگاه
هرچند صداوسیما از نمایشگاه امسال اطلاع‌رسانی به نسبت قابل قبولی داشت؛ اما شهرداری در سطح شهر هیچ تبلیغاتی نکرد. غرفه‌داران می‌گفتند که شهرداری تهران برای انتقال شهروندان از نقاط مختلف شهر به نمایشگاه قرآن هیچ اقدامی انجام نداد. البته برخی هم از این زاویه عدم همکاری‌های شهرداری را دیدند: «از آنجا که نمایشگاه قرآن را به شهر آفتاب انتقال نداده‌ایم، شهرداری تهران نیز رسماً اعلام کرد که ما هیچ همکاری با شما نخواهیم داشت.»

خلأ تنوع در نمایشگاه قرآن
تاکنون ۲۴ دوره نمایشگاه بین‌المللی قرآن برگزار شده است، اکنون به نظر می‌رسد نمایشگاه قرآن برای جلب مخاطبان بیشتر و تأثیر‌گذاری مطلوب‌تر به ایجاد نوعی تحول در شیوه‌های برگزاری خود نیاز دارد. روند یکنواخت و تکراری نمایشگاه قرآن یکی دیگر از دلایلی است که می‌تواند سبب کاهش تعداد بازدید‌کنندگان از این نمایشگاه شود. در حالی که ۲۴ دوره از نمایشگاه بین‌المللی قرآن برگزار شده است، تنوع دوره‌های پانزدهم به بعد تقریباً به صفر رسیده و هر نمایشگاه الگوی کپی‌برداری شده از نمایشگاه سال پیش با همه نقاط ضعف و قوت است. به نظر می‌رسد، با اقدامات و خلاقیت‌‌هایی در هنگام برگزاری این نمایشگاه به همراه برنامه‌ریزی دقیق و منسجم حتی اگر با کاهش زمانی نیز همراه باشد، می‌تواند در جلب بازدیدکنندگان به این نمایشگاه و برگزاری آن در سطح نمایشگاه‌های بین‌المللی تمهیداتی اندیشید.

آمار بازدیدکنندگان گویای ضعف نمایشگاه
در حالی که در سال‌های ۹۳ و ۹۴ تعداد بازدیدکنندگان این نمایشگاه به دو میلیون نفر نیز رسیده بود، برآوردها نشان می‌دهد که آمار سال ۹۵ چند صد هزار نفر کمتر از آمار سال‌های گذشته باشد، که شاید بتوان علت اصلی آن را کاهش زمان برگزاری نمایشگاه و افزایش طول روز برای روزه‌داران دانست که شاید مسئولان با یک مدیریت بهتر می‌توانستند بازدیدکنندگان بیشتری را به این نمایشگاه جلب کنند.

تعجب بازدیدکنندگان از قیمت بالای کالاها و محصولات!
شاید بتوان یکی دیگر از دلایل کاهش استقبال از نمایشگاه قرآن را قیمت بالای کالاها و محصولات دانست. زمانی که مردم بعد از چند بار مراجعه متوجه می‌شوند که برخی از محصولات را می‌توانند با قیمت مناسب‌تر یا با همین قیمت از سطح شهر تهیه کنند، دیگر تمایلی به پیمودن این مسیر طولانی نداشته و در نهایت استقبال از نمایشگاه کمتر می‌شود. به یقین مسئولان با مدیریت صحیح و ارائه تخفیف‌های عمومی می‌‌توانستند تا حد زیادی مردم را به بازدید از این نمایشگاه ترغیب کنند.

بسته‌شدن در‌های مترو
مترو، یکی از مهم‌ترین وسایل دسترسی مردم به مصلا برای بازدید از نمایشگاه قرآن است؛ در حالی که بازدیدکنندگان می‌توانستند از دو ایستگاه مترو شهید بهشتی و مصلا برای حضور در نمایشگاه استفاده کنند، این دو ایستگاه مترو تا ساعت ۱۱ قابل استفاده بودند و بعد از آن بسته می‌شدند؛ هرچند این زمان نسبت به ساعت معمول مترو نیم ساعت افزایش پیدا کرده بود، اما با توجه به اتمام ساعت کاری نمایشگاه قرآن در ۲۳ و سی دقیقه و همچنین اذان مغرب در ساعت ۸ و ۴۵ دقیقه، بازدیدکنندگان تنها دو ساعت برای بازدید و افطار کردن وقت داشتند که قاعدتاً با توجه به تعداد و تنوع غرفه‌ها امکان بازدید از همه آنها وجود نداشت.





«بعد از گذشت ۳۵ سال هنوز یک فیلم‌ سینمایی یا یک نمایش یا یک رمان درباره حادثه هفتم تیر و شهید بهشتی و شهدای این حادثه نداریم و اگر این حادثه تاکنون زنده مانده است، فقط به دلیل روحیه انقلابی خود مردم است.» 
(بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، در جمع خانواده شهدا، ششم تیر 95)
واقعه هفتم تیر سال 1360 در ایران به حقیقت بزرگ‌ترین نماد تروریسم علیه یک ملت و دولت است. اینکه ده‌ها تن از مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس یک کشور در یک سانحه تروریستی همزمان به شهادت برسند، خود به تنهایی می‌تواند نماد مظلومیت یک کشور در برخورد با تروریسم باشد. در حالی که وقایع بسیار کوچک‌تر از آن در کشورهای دیگر می‌تواند بازتاب‌های رسانه‌ای و هنری فراوانی را با خود به همراه داشته باشد، اما در سینما و به طور کلی در میان آثار هنری ما، جای چنین موضوعی خالی است!
در حال حاضر، در بسیاری از کشورها وقتی از همه پرسیده می‌شود که نماد تروریسم چیست و کجاست، مطمئناً نخستین اسمی که بر زبان خواهند آورد، «داعش» است. بر کسی پوشیده نیست که بزرگ‌ترین دشمن داعش در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران است. حال وقتی ایران که خودش سال‌های سال قربانی تروریسم بوده و امروز بزرگ‌ترین دشمن نماد تروریسم در جهان است، همواره در رسانه‌های غربی یکی از بزرگ‌ترین حامیان تروریسم معرفی می‌شود!
به نظر می‌رسد، ضعف عملکرد ما در تصویرسازی مؤثر از وقایعی، همچون حادثه هفتم تیر یا حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایرباس، یکی از مهم‌ترین عوامل تصویرسازی غلط دشمنان از ایران اسلامی است.
در مقابل، آمریکا که بزرگ‌ترین حامی تروریسم است، تنها با تصویرسازی‌های رسانه‌ای، خود را در اذهان بسیاری از مردم جهان بزرگ‌ترین قربانی و دشمن تروریسم معرفی کرده است! شما می‌بینید هر اتفاق تروریستی که در آمریکا می‌افتد، بارها و بارها و به سرعت در سینما و تلویزیون آن کشور بازتاب پیدا می‌کند. برای نمونه، ده‌ها فیلم درباره قتل «آبراهام لینکلن» ساخته می‌شود و او را نماد دفاع از حقوق بشر نشان می‌دهند! یا انبوه فیلم‌هایی که درباره واقعه 11 سپتامبر ساخته شده و همواره نیز مورد حمایت جشنواره‌های آمریکایی قرار گرفته است. فیلم‌هایی که پیش از وقوع حادثه 11 سپتامبر به شبیه‌سازی این واقعه پرداختند و پس از آن نیز در چند ده فیلم به شکل‌های مختلف این واقعه را به تصویر کشیدند.
نکته تأمل‌برانگیز، ساختن تصویر ضد تروریست از آمریکا از سوی سینما در اذهان است. برای نمونه، در ماجرای کشتن بن‌لادن، با فاصله کمتر از دو سال، دو فیلم و یک سریال به ماجرای قتل بن‌لادن به دست سربازان آمریکایی پرداختند که یکی از آنها فیلم معروف «Zero Dark Thirty » است.
در سال‌های اخیر در انبوهی از آثار سینمایی ژانر جنگی هالیوود، آمریکای تروریست و اشغالگر در افغانستان و عراق در فیلم‌هایی، همچون American   Sniper، The Hurt Locker، Lone Survivor و انبوه فیلم‌ها و سریال‌های دیگر به بزرگ‌ترین مدافع حقوق بشر تبدیل شده است.
یا درباره بزرگ‌ترین جنایت تروریستی جهان، یعنی بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، آمریکا چندین فیلم سینمایی ساخته و این جنایت بزرگ را حق مردم ژاپن دانسته است که فیلم‌هایی، همچون Empire of The Sun، یا  Pearl Harbor نمونه‌هایی از این آثار هستند.
اساساً آمریکا همواره در آثار خود قربانی تروریسم است، چه اینکه به خودش حمله شده باشد و چه اینکه به عنوان یک مهاجم و اشغالگر ملتی را به محاق برده باشد.
نکته جالب توجه دیگر همراهی ادبیات نمایشی آمریکا با این موضوع است. به‌گونه‌ای که تمام فیلم‌های جنگی این سال‌های آمریکا اقتباسی از یک کتاب بوده‌اند. برای نمونه، به سرعت ماجرای زندگی «کریس کایل» که بیشترین آمار کشتن مردم عراق به شیوه تک تیراندازی را دارد، در سال 2012 به کتاب تبدیل می‌شود و «کلینت ایستوود» معروف دو سال بعد در سال 2014، زندگی این تروریست قهرمان‌نمای آمریکایی را به فیلم «تک تیرانداز آمریکایی» تبدیل می‌کند.
در واقع، زنجیره تصویرسازی از وقایع و افراد مطلوب آمریکایی از تألیف و خاطره‌نگاری شروع می‌شود؛ گفتنی است، معمولاً فیلم‌های جنگی آمریکایی و فیلم‌های مرتبط با وقایع تروریستی از کتاب‌های مرتبط‌ با وقایع اقتباس شده است.
اما به راستی در سینمای ما جای هزاران انسان مظلومی که در حوادث تروریستی به شهادت رسیده‌اند، خالی است. از جمله دانشمندان هسته‌ای، بهشتی و یارانش، رجایی و باهنر و یاران آنها، مسافران هواپیمای ایرباس و دیگر مردمی که بدون هیچ گناهی ترور شدند!
به نظر می‌رسد، همان طور که رهبر معظم انقلاب به دقت و درستی تأکید کردند، ضروری است که نویسندگان و مؤلفان، تاریخ شفاهی وقایع تروریستی ما را به رشته تحریر در بیاورند و جریان اقتباس در فیلمنامه‌نویسی کشور رونق یابد؛ چرا که تجربه اثبات کرده است، معمولاً وقتی ما یک رخداد تاریخی را به طور مستقیم به  فیلم تبدیل می‌کنیم، بسیاری از جزئیات رها شده و آثار غالباً با ضعف درام و فیلمنامه روبه‌رو می‌شوند؛ ولی اگر جریان تاریخ‌نگاری و اقتباس شکل بگیرد، رخداد تاریخی یک بار در فضای مکتوب و داستان‌نویسی پخته می‌شود و بار دیگر در فضای تصویر کامل و پرداخته می‌شود. خلاصه اینکه به نظر می‌رسد باید جریانی مشخص برای ثبت وقایع تاریخی کشورمان و توزیع جهانی این آثار برنامه‌ریزی و تمرکز کند.
*مستندساز و فعال فرهنگی