عبدالله عبادی/ وهابیت شجره خبیثهای است که جهان اسلام را به خطر انداخته و مسلمانان را بدنام کرده است. این پدیده شوم در کشورهای گوناگون، از جمله افغانستان حضوری پر رنگ داشته و دارد. باید در نظر داشت که اوضاع و احوال نابسامان سیاسی، اقتصادی و امنیتی، حضور نیروهای نظامی کشورهای غربی و بهبود نیافتن اوضاع امنیتی و اوضاع بد اقتصادی و معیشتی مردم بهانه بسیار مناسبی برای حضور نیروهای افراطی و انحرافی، چون وهابیت شده است. متأسفانه، وهابیت و سلفیگری در افغانستان رو به گسترش است، این در حالی است که گسترش اندیشههای خشن و انحرافی برای هر کشوری از جمله کشور جنگزده افغانستان که زمینههای افراطگرایی و دشمنیهای ناخواسته و تحمیلی را در خود دارد، بسیار خطرناک و نگرانکننده است؛ زیرا کشور و مردم رنجکشیده را بار دیگر در معرض خطر بحران جنگ فرقهای قرار میدهد که نشانههای آن در جای جای این سرزمین اسلامی ستمکشیده هویدا است.
عوامل و نحوه نفوذ وهابیت در افغانستان
در میان همه علل گوناگونی که میتوان برای نفوذ وهابیت و سلفیگری برشمرد، یک عامل بیش از همه نقش دارد و آن این است که معمولاً عالمان دینی این کشور در مدارس و دانشگاههای کشورهایی همچون عربستان، پاکستان، یمن و اندکی در مصر (الازهر) تحصیل کرده و میکنند. اکثر این مراکز با هزینه و امکانات رژیم آلسعود تأمین میشود، به همین دلیل استادان آنجا غالباً از میان عالمان وهابی و با گرایش سلفی برگزیده میشوند. به طور طبیعی افکار و اندیشههای آنها در شاگردانشان نیز اثر گذاشته و نسلهای جدید طلبههای اهل سنت بدون اینکه خود متوجه باشند از تسنن سنتی در افغانستان فاصله گرفته، به افکار وهابیت نزدیک میشوند و این یک حرکت خزنده بسیار مؤثر است.
بر این روند خاموش، اما کارآمد میتوان عنصر شتابنده دیگری را هم افزود و آن، ورود نیروهای مبارز با عنوان کمک به جهاد افغانستان از کشورهای عربی بود که در سالهای میانی اشغال افغانستان از سوی شوروی سابق رخ داد و نمونههای بارز آن تشکیل گروه القاعده به رهبری اسامه بنلادن است. ترکیب طالبان افغانستان و افراطیون سلفیمذهب عرب در این کشور بدون اینکه از نظر مذهبی کوچکترین تنشی به وجود آورد، از آماده بودن فضا برای پذیرش اندیشههای وهابیت در این کشور حکایت دارد. از دیگر عوامل تسریعکننده نفوذ وهابیت و سلفیگری میتوان به سازگاری خلقوخوی مردم ساکن در جنوب و شرق این کشور با افراطگرایی و وهابیت اشاره کرد. خشونت سرزمینی، دوری از مراکز تمدنی جهان اسلام، غالب بودن زندگی کوچنشینی و بدوی و... بر رفتار و روان ساکنان این منطقه اثر گذاشته و از آنها انسانهای سرسخت، متعصب، خاماندیش و نازکبین ساخته است و این مجموعه صفات دقیقاً همان ویژگیهایی است که آیین وهابیت درصدد تحقق آنها بر آمده است؛ شاید همین دلیل کافی بود تا ملا عمر و گروه طالبان با جنبش القاعده به راحتی دمساز شد و اهداف واحدی را برای خود تعریف کرد.
اهم فعالیتهای وهابیون در افغانستان
الفـ فرهنگی: مدارس و مساجد بسیاری در مناطق گوناگون این کشور وجود دارد که در اختیار وهابیون قرار دارند. آنها در مدارس دانشآموزان را بر اساس فرهنگ و باورهای وهابی تربیت میکنند و در مساجد تحت سلطه نیز معمولاً مولویهایی را به عنوان خطیب و امام جمعه انتخاب میکنند که وهابی بوده یا دستکم گرایش و اندیشههای وهابی دارند. در مدارس و مساجد تحت اختیار وهابیت، دروسی با عنوان تفسیر قرآن وجود دارد که آیات قران را بر اساس ادعاها و باورهای وهابیون تفسیر میکنند.
بـ اعتقادی: عمدهترین موضعهایی که در مدارس و مساجد نامبرده تدریس میشود، اعتقادات و پندارهای انحرافی سلفیگری و شبهاتی هستند که بر ضد دیگر مذاهب اسلامی به ویژه شیعه طراحی شدهاند.
اصول و شرایط آموزش
در نظام آموزش وهابیت یک سری اصول و شرایط وجود دارد که در ادامه به چند مورد آن اشاره میکنیم.
ـ سن افراد: افراد مورد نظر باید بین 13 تا 30 سال باشند، این دقیقاً همان سنی است که روانشناسان از آن به مرحله بحران یاد میکنند و معتقدند، نوجوانان در این مقطع سنی به ویژه 13 تا 21 سال از نظر روحی دچار بحران شده و به سادگی دستخوش تحولات میشوند و پس از 30 سال افراد معمولاً عاقلانهتر میاندیشند و جنبههای احساسی و آرمانی اندکی فروکش میکنند.
در کنترل شدید بودن: مراکز آموزشی و اردوگاههای تعلیمی وهابیون به شدت کنترل شده و افراد تحت آموزش حق ارتباط با دیگران را ندارند. داشتن امکانات ارتباطی، مانند موبایل، رادیو و تلویزیون، روزنامه و کتابهایی که مراکز غیر وهابی منتشر کرده باشند، به کلی ممنوع است. در این مراکز، افراد تحت تعلیم حق تماس و ارتباط با دیگر مراکز آموزشی و افراد را ندارند؛ زیرا علمای وهابی میترسند افراد تحت تعلیم با مراکز غیر وهابی تحت تأثیر قرار گرفته و فرار کنند.
جـ ایجاد شوق بهشت: برای افراد تحت تعلیم اوصاف بهشت به صورت برجسته تعریف شده و شوق بهشت در آنان ایجاد میشود. طبق فتوای علمای وهابی، بهترین وسیله رفتن به بهشت انجام عملیات انتحاری است؛ به عبارتی، انتحار مساوی با بهشت توصیف میشود؛ به همین دلیل افراد بسیاری برای انجام عملیات انتحاری داوطلب میشوند.
دـ نشریات وهابیون: اندیشههای وهابیت و مطالب تفرقهانگیز را در قالب کتاب، مجله، خبرنامه و اطلاعیه به چاپ رسانده و منتشر میکنند. بعضی از کتابها و مجلات در کشورهایی، مانند عربستان، پاکستان امارات متحده عربی منتشر شده و پس از انتقال به افغانستان، بین طلاب علوم دینی و مدارسی که در اختیار وهابیون است، توزیع میشوند. گفتنی است، در این کتابها و نشریات ضمن ارائه ایدئولوژی و افکار ابنتیمیه، بر مخالفت با دیگر مذاهب اسلامی، از جمله تشیع تأکید
شده است.