اقتصاد خانواده را چگونه مديريت کنيم؟

 مريم زاهدي/ پاي حرف‌هاي مادربزرگ و پدربزرگ که مي‌نشينيد، از قديم‌ها مي‌گويند و زندگي‌هايي که پر بود از برکت و دل خوش و شادي خوشي‌هايي که بيکاري يا درآمد کم پدربزرگ هيچ وقت آنها را زایل يا حتي کم‌رمق نکرده بود و تا امروز هم ادامه دارد. اما امروز مشکلات اقتصادي يکي از اصلي‌ترين دلايلي است که موجب مي‌شود اختلافات خانوادگي ايجاد شود؛ موضوعی که حتي به يکي از دلايل مهم طلاق در کشورمان تبديل شده است. جوان‌ها به دليل مسائل مادي و مالي ترجيح مي‌دهند ازدواج نکنند و آنهايي هم که ازدواج کرده‌اند هميشه از مشکلات مالي مي‌نالند. اما ماجرا چیست، چرا مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها با درآمدهاي کمتر زندگي خوش‌تري داشتند و هيچ وقت هم در زندگي به بن‌بست نمي‌خوردند؟ شايد ما بلد نيستيم چگونه بايد وضع مالي و اقتصادي خانواده را مديريت کنيم. 
پاي کوه هم که نشسته باشيد، اگر مديريت درستي براي دخل و خرج خانواده نداشته باشيد، پول‌هاي‌تان ته مي‌کشد. پس براي مديريت اقتصادي خانواده، به ویژه در موقعیت‌های سخت که ممکن است به دليل بيکاري يا بيماري و ديگر مشکلات بر خانواده تحميل شود، لازم است دخل و خرج خانواده را با درايت هماهنگ کرد و هميشه پس‌اندازي هم براي روز مبادا در نظر گرفت. داشتن برنامه‌ريزي مناسب براي جور کردن دخل و خرج خانه ضمن آنکه مي‌تواند بسياري از مشکلات مالي خانواده را از بين ببرد، يا کم کند، در شکل‌گيري شخصيتي مسئوليت‌پذير و با درايت در فرزندان خانه هم نقشی مؤثر دارد. اما ببينيم اقتصاد خانواده را چگونه بايد مديريت کرد و مدير اقتصادي خانواده کيست؟

مدير مالي خانواده 
مطابق قانون و شرع مبين اسلام، مسئوليت تأمين پول براي امرار معاش خانواده به دوش مرد خانه گذاشته شده و مرد موظف است به همسر و فرزندانش نفقه پرداخت کند. پس در واقع، مسئول اصلي تأمين مسائل مالي خانواده آقاي خانه است. اما اينکه اين پول چگونه بايد هزينه شود و اولويت‌هاي اين هزينه‌ها را چه کسي تعيين مي‌کند، در هر خانواده‌اي مي‌تواند متفاوت باشد. خانم‌ها اغلب مديران داخلي خانواده هستند و از نيازهاي تمام اعضاي خانه خبر دارند و تجربه نشان مي‌دهد که خانم‌ها بهتر مي‌توانند نيازهاي ضروري خانه را اولويت‌بندي کنند. اما خرج خانه بايد دست کسي باشد که مديريت اقتصادي بهتري دارد؛ چه آقا و چه خانم. 

جايگاه مالي خود را بشناسيد
اما براي مديريت اقتصاد خانواده پيش از هر موضوعی لازم است اعضاي خانواده جايگاه مالي خود را بشناسند و خواسته‌ها و برنامه‌هاي خود را بر مبناي آن تنظيم کنند. براي شناخت جايگاه مالي کافي است برآوردي از متوسط درآمد خانواده داشته باشيم. اين موضوع در خانواده‌هاي حقوق‌بگير آسان‌تر برآورد مي‌شود. طبيعي است، خانواده‌اي با درآمد کم بايد سطح توقعات خود را پايين بياورد و مراقب باشد گرفتار چشم و هم‌چشمي با دوستان و خويشاوندان پردرآمد خود نشود؛ چرا که اين موضوع مي‌تواند زندگي شيرين آنها را تلخ کند.
از نيازهای واقعي تا نيازهای کاذب 
بين نيازها و خواسته‌ها تفاوت چشمگیری وجود دارد و گرفتار شدن در فضاي چشم و هم‌چشمي و تجملات موجب مي‌شود براي شما نيازهاي کاذبي ايجاد شود و به دنبال داشتن چيزهايي برويد که نه بودن‌شان در زندگي شما تأثيري دارد، نه نبودن‌شان! درست همين وسایل غير ضروري و لوازم لوکس و سفرهاي تجملاتي هم هست که بخش عمده درآمد خانواده را هدر مي‌دهد. اما چنین رفتارهايي هم زيربناهاي عاطفي و ارتباطي دارد. به بيان ديگر، وقتي شما و همسرتان روابط عاطفي قوي نداشته باشيد، ممکن است درباره شرايط مالي هم با یکدیگر شفاف رفتار نکنيد. بايد سعي کنيد در حوزه مسائل مادي هم با يکديگر به توافق برسيد و درک مشترکي از آن پيدا کنيد.  
نقش مهم تعامل در اقتصاد خانواده 
عشق و اعتماد موجب می‌شود زن و شوهر با یکدیگر صادق باشند و خیلی شفاف و بدون دروغ یکدیگر را از مسائل مالی خود باخبر کنند و از سوي ديگر نيز به واسطه همين علاقه و ارتباطات قوي اعضاي خانواده با يکديگر است که بسياري از خواسته‌هاي مالي مديريت مي‌شود و زن و شوهر يا فرزندان در برابر یکدیگر يا در برابر پدر و مادر به واسطه علاقه، ‌احترام و تعاملي که وجود دارد، در بيان خواسته‌هاي خود ملاحظه بيشتري مي‌کنند و از برخي نيازهاي خود چشم‌ می‌پوشند. 
بنابراین لازم است براي مديريت مالي بهتر خانواده، اعضاي خانواده با يکديگر تعامل بيشتري داشته باشند. اين مسئله به ویژه درباره مسائل کلان‌تر خانواده موضوعيت پيدا مي‌کنند. به طور طبیعی با مشارکت همه اعضاي خانواده بهتر مي‌توان هزينه‌ها را اولويت‌بندي کرد و براي آنها تصميم گرفت. 

معادله‌هايي بدون استثنا
براي آنکه دخل و خرج‌مان با هم جور شود، بايد هميشه خرج‌مان کمتر از درآمد باشد. براي مديريت اين موضوع در ميان اعضاي خانواده بايد همدلي و هماهنگي در ميان اعضا وجود داشته باشد. اينکه براي همسر يا فرزندان‌تان توضيح بدهيد، درآمد فعلي خانواده در چه سطحي قرار دارد و اکنون هم راهکاري براي افزايش آن نداريد، اما مي‌توانيد با همراهي و تعيين اولويت‌ها در کنار هم با همين درآمد هم زندگي خوبي داشته باشيد. پيش از هر موضوعی لازم است مديران مالي خانواده که اغلب خانم يا آقاي خانه هستند، به اين امر پايبند باشند. 

براي روز مبادا
با تمام اينها، ممکن است شرايطي اضطراري هم در زندگي پيش بيايد که نيازمند پول بيشتري است. برای نمونه، ممکن است آقاي خانه به طور موقت شغلش را از دست بدهد يا با قبولي يکي از فرزندان در دانشگاه يا ازدواج او خانواده حسابي در خرج بيفتد. براي رویارویی با چنين شرايطي يکي از راهکارها اين است که به سراغ دوست و فاميل و آشنا برويد و از آنها پول قرض بگيريد يا حتي از بانک وام بگیرند؛ اما اين شرايط هم شما را بدهکار مي‌کند. راهکار عاقلانه‌تري که بیشتر خانواده‌هاي موفق براي مدیریت مالي خود در نظر مي‌گيرند، آن است که هميشه بخشي از درآمد خانواده را ناديده بگيرند و پس‌انداز کنند. درست شبيه راهکاري که پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها با آن نه فقط مشکلات مالي خودشان، که مشکلات مالي ساير اعضاي خانواده را هم حل‌وفصل مي‌کردند. 

درآمد بيشتر
شايد راهکارهايي براي افزايش درآمد خانواده وجود داشته باشد. برای نمونه با بزرگ‌تر شدن بچه‌ها و سرکار رفتن‌شان آنها هم مي‌توانند بخشي از بار مالي خانواده را به عهده بگيرند. همچنين بیشتر خانم‌هاي شاغل درآمدشان را براي خانواده هزينه مي‌کنند. افزايش درآمدهاي خانواده هم اگرچه دست شما را براي راحت‌تر خرج کردن باز مي‌کند، اما اين به این معنا نيست که مي‌توانيد مديريت مالي خانواده را کنار بگذاريد و اين مديريت در هر شرايطي گريزناپذير است. 

مهم‌ترین دستورات تربیتی ائمه (ع)

خانواده در منطق و نگاه راهبردی اسلام و در فقه و اخلاق اسلامی از جایگاه بسیار رفیعی برخوردار است و شالوده فقه، اخلاق و مبانی دینی در صیانت از خانواده و هدایت آن به سمت صفا، صمیمیت، تعالی و تربیت درست است. اگر این نگاه بلند و راقی دین و اسلام درباره خانواده بخواهد محقق شود، سرآغاز آن این است که زندگی و ازدواج بر اصول صحیحی استوار شود. پدر و مادر و اولیا در برابر فرزندان وظایف بسیار مهمی بر دوش دارند. تربیت نسل نو و جدید وظیفه حکومت، جامعه و همه افراد مسئول است؛ اما در این میان پدران و مادران و اولیا در خانه رسالت بسیار مهم و حساسی دارند. این مبحث را که در منظومه مباحث خانواده است، به ‌تدریج مورد توجه قرار خواهیم داد و خواهیم دید که اسلام و اندیشه اسلامی و فقه و اخلاق اسلامی چه گنجینه گرانبهایی از توصیه‌ها، رهنمودها و راهبردهای مهم برای خانه و پدر و مادر در قبال فرزندان دارند.

تربیت فرزندان
 در سیره ائمه اطهار(ع)
پیش از آنکه وظایف و اصول را بررسی کنیم، عرض می‌کنیم اهتمام دین و اولیای دین ما به مسئله تربیت فرزند، آن هم تربیت جامع که از نفقه و تأمین زندگی مادی آغاز می‌شود و به اوج تربیت اخلاقی، عبادی، اجتماعی و سیاسی می‌رسد، در آیات و روایات و سیره نورانی ائمه هدی فوق‌العاده است.
امام سجاد(ع) در رساله حقوق با آن نگاه بلند و تعابیر بسیار زیبا یک مسئولیت بسیار مهم را بر دوش اولیا قرار می‌دهد و آن را تبیین می‌کند. همین‌طور چند نمونه دیگر از اهتمام و اولویت‌بخشی به تربیت فرزند و توجه جامع به تربیت فردی را در روایات و سیره ملاحظه می‌کنیم.
دومین مورد که نشان‌دهنده اهتمام فوق‌العاده اولیای الهی به موضوع سرنوشت فرزندان و هدایت و تربیت جامع و درست آنان است، نامه‌ 31 نهج‌البلاغه است؛ نامه‌ای بسیار مشهور که منشور بسیار مهم تربیتی حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) به فرزندشان امام حسن(ع) به شمار می‌آید. آن‌طور که در تاریخ نقل شده است، امام علی(ع) پس از مراجعت از جنگ صفین در منزل و توقفگاهی به نام «حاضرین» این نامه را به فرزند خویش امام حسن(ع) و احتمالاً محمد حنفیه مکتوب کردند. این نامه شبیه رساله حقوق است. درباره رساله حقوق هم مطابق بعضی از گزارش‌ها، باید گفت این رساله، گفتار امام(ع) نیست؛ بلکه نوشتار و مکتوب ایشان است. در این نامه هم طبق بعضی نقل‌ها، «كتبها إليه‏» یعنی امام این نامه را نوشت و به مثابه نصیحت و وصیت مکتوب به فرزند گرامی‌شان سپردند. این نامه از مهم‌ترین نامه‌های تربیتی است که در تاریخ ما ثبت ‌شده است. اصل نامه که شامل بیش از 100 توصیه و راهنمایی و تبیین معارف بلند الهی برای فرزندشان می‌شود، اهتمام امام(ع) به تربیت فرزندان‌شان را نشان می‌دهد. در کنار همه مسئولیت‌هایی که بر دوش امام(ع) بود، هیچ‌گاه حضرت از پرورش فرزندان‌شان غافل نبودند و تربیت امیرالمؤمنین علی(ع) و حضرت زهرا(س) الگو و نمونه‌ای است که از رهگذر آن فرزندانی، چون امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) و ام‌کلثوم(س) تربیت شدند که هر یک ستاره درخشان و خورشید فروزانی بودند. امام(ع) گوشه‌هایی از این نمونه تربیت را در این منشور مهم تربیتی ابلاغ فرمودند. ایشان در این نامه که از بزرگ‌ترین نامه‌های حضرت امیرالمؤمنین(ع) است و شاید در تاریخ مکتوبات ائمه نوشته‌ای با این طول و تفسیر کمتر داشته باشیم، راه و رسم تربیت و توجه به رشد اخلاقی و معنوی فرزندان را از سوی پدر و مادر به همه می‌آموزند. نامه مذکور فرازهای بلند و مهمی دارد که به ‌تدریج ذیل بحث‌های آینده به آن توجه خواهیم کرد.
این نامه این‌گونه آغاز می‌شود: «مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ الْمُدْبِرِ الْعُمُرِ الْمُسْتَسْلِمِ [لِلدَّهْرِ الذَّامِ‏] لِلدُّنْيَا السَّاكِنِ مَسَاكِنَ الْمَوْتَى وَ الظَّاعِنِ عَنْهَا غَداً إِلَى الْمَوْلُودِ الْمُؤَمِّلِ مَا لَا يُدْرِكُ السَّالِكِ سَبِيلَ مَنْ قَدْ هَلَكَ غَرَضِ الْأَسْقَامِ وَ رَهِينَةِ الْأَيَّامِ وَ رَمِيَّةِ الْمَصَائِبِ وَ عَبْدِ الدُّنْيَا وَ تَاجِرِ الْغُرُورِ وَ غَرِيمِ الْمَنَايَا وَ أَسِيرِ الْمَوْتِ وَ حَلِيفِ الْهُمُومِ وَ قَرِينِ الْأَحْزَانِ وَ نُصُبِ الْآفَاتِ وَ صَرِيعِ الشَّهَوَاتِ وَ خَلِيفَةِ الْأَمْوَات»؛ این نوشته از پدری است که در آستانه فنا است، سیطره زمان را پذیرفته است، عمر کوتاه زندگی را پشت سر گذاشته است، تسلیم گردش روزگار و حوادث عالم شده است، نکوهنده دنیا است، در جایگاه مردگان نشسته است و به زودی به آن دنیا سفر خواهد کرد. پدری با آن مشخصات در وصیت به فرزندش چهارده صفت بیان کرده است (برای خودشان هفت صفت و برای فرزندشان 14 صفت می‌شمارند) فرزندی که آرزوکننده چیزهایی است که به دست نخواهد آورد، فرزندی که راه هلاک‌شدگان را طی می‌کند، نشانه بیماری‌ها، مصیبت‌ها، آفت‌ها و آسیب‌ها است، فرزندی که جانشین مردگان است و به ‌سوی آیندگان رهسپار است. فرزندم من تو را نصیحت می‌کنم. در حوادث عالم نگاه می‌کنم و می‌بینم که در آستانه لقاء خدا قرار دارم. در این فرصت قاعده آن است که من از همه چیز غافل باشم؛ اما فرزندم «وَجَدْتُكَ بَعْضِي بَلْ وَجَدْتُكَ كُلِّي‏»؛ تو را بخشی از وجود خویش، بلکه همه وجود خود می‌دانم. پدر باید این نگاه بلند را نسبت به فرزند داشته باشد. اگر این عشق سرشار باشد، به همه شئون اخلاقی و معنوی او توجه می‌کند. بعد می‌فرماید: من به ‌سرعت به ‌سوی تو آمده‌ام، نگرانم که فرصت‌ها از من ربوده شود، مریضی‌ها و مرگ به ‌سوی من آید، فرصت تربیت را از من بگیرد و نگران آن هستم که تو عمری سپری کنی، از دوره جوانی بگذری و بعد از آن امکان این هدایت و تربیت نباشد. امروز قلب تو قلب جوانی است و تعالیم نورانی را می‌پذیرد. از همه وقایع و حوادث عالم بهترین‌ها را برای تو برگزیده‌ام و آنها را در اختیار تو قرار می‌دهم.
این نامه با آن صد آموزه بلند و آن تعابیر بلند که من گذرا از آن عبور کردم، نشان می‌دهد امام(ع) چقدر به این وظیفه تربیتی و هدایت فرزندانش اهتمام می‌ورزند. حضرت علی(ع) در این فرازها اهمیت مسئولیت تربیت فرزند را تصویر کرده‌اند و فرموده‌اند: فرزندان شما پاره تن و تمام وجود شما هستند. در رساله حقوق امام سجاد(ع) آمده است، شما در قبال آنها مسئول هستید، پرونده آنها به نحوی در پرونده شما ثبت و ضبط می‌شود و وظیفه شما آن است که تاریخ را به آنها منتقل کنید، حقایق را به آنها منعکس کنید و این اقدام شما باید عمیق، جامع و بموقع و زود هنگام باشد؛ نباید تربیت را به منزله یک اتفاق و مسئولیت حاشیه‌ای در نظر بگیرید؛ بلکه باید تربیت را در متن زندگی قرار دهید و در موقع مناسب اقدام کنید. گاهی اقدام دیرهنگام موجب می‌شود فرزندان از دست بروند و در این هنگام فرصت‌ها تمام خواهند شد.