عدم انحصار تربیت به مال و ثروت

با توجه به متون خاص و خصوصاً متون وحیانی که در اختیار بشر است و اعتلای بشریت و به کمال رساندن انسان را که مطمح‌نظر خودش قرار داده، باید پای توصیه‌ها و سفارش‌های قرآن و اهل بیت(ع) بنشینیم. از آنجا که خداوند متعال می‌فرماید بشر به عنوان گل سر سبد مخلوقات می‌تواند به جایی برسد که به جز خدا نبیند و فرشته‌ها هم به آنجا راه داده نشده‌اند، اگر کمالات انسانی و فضایل اخلاقی را مراعات نکرد و تربیت درستی در مورد او انجام نگرفت و از شاخصه تربیتی و فرهنگی بهره‌مند نشد، با سقوط و هبوط به مرحله‌ای می‌رسد که به آنجا نخواهد رسید. بنابراین اگر بخواهیم در این زمینه وارد بحث شویم، قطعاً باید از آیات قرآن و از روایات اهل بیت(ع) و از سنت و سیره‌ای که اهل بیت(ع) و بزرگان دین در نحوه برخورد با خانواده و مخصوصاً در رابطه با تربیت نسل‌های بعدی به فرزندان اهتمام داشتند و به ما رسیده است؛ استمداد کنیم. ما در عین برخورداری از کیاست ایرانی باید با ظرافت‌های دینی هم این فرهنگ را بیاموزیم تا بتوانیم به بهترین نحو در مسیر رشد و تعالی گام برداریم. حضرت علی(ع) به فرزند ارشدشان امام حسن‌مجتبی(ع) نامه‌ای نوشت. در این نامه ابتدا از حوادث روزگار وارد بحث می‌شود و بعد از آن بلافاصله مسائل مهمی از جمله مراحل خودسازی و اخلاق اجتماعی را بیان می‌فرماید و تربیت فرزند در خانه و به دنبال آن روش‌های تربیتی فرزند را بسیار دقیق و عمیق آنگونه که بتوان عملیاتی کرد و در جامعه از آن بهره گرفت، گوشزد می‌کنند و در این مطلب به ضرورت توجه به معنویات که نباید آموخته‌هایی که در اختیار فرزندان‌مان قرار می‌دهیم منحصر به مسائل مادی و این دنیایی باشد تا فرزندمان را به صورت یک بعدی تربیت نکرده باشیم و همچنین اینکه، چگونه این فرزند را در خانه آماده کنیم تا ضرورت آخرت‌گرایی و تفکر در سرنوشت جامعه بشری داشته باشد و در عین حال، معیارهای بلند بالایی را در زمینه روابط اجتماعی مطرح می‌کنند. باید توجه داشته باشیم که در دین اسلام، در آموزه‌ها و در روایاتی که به دست ما رسیده، هم در مسائل مادی و مالی و هم در مسائل ماورائی که عبارت است از مسائل معنوی و تربیتی و فرهنگی، همان‌گونه که فرزندان وظایفی در قبال پدر و مادر خود دارند، برای بزرگ‌ترها هم وظایفی تبیین و ترسیم شده است. امام رضا(ع) در زمینه توجه به عیال و فرزندان از نظر مالی و امکانات مادی می‌فرمایند بر مرد شایسته است که در خانواده و بر فرزندان و عیال خودش وسعت و گشایش ایجاد کند و امکاناتی را برای‌شان فراهم کند، به طوری که آنها آرزوی مرگش را نکنند و نگویند این پدر چه زمانی می‌میرد تا ما بتوانیم از مال و امکانات او استفاده کنیم. کسی که دارنده مال و ثروت است واجب است بر خانواده خودش گشایش‌هایی را ایجاد کند و وسایل آسایش و راحتی آنها را فراهم کند. در این فرموده‌ها در عین حال که توصیه به توجه بر عیال شده، اما از سوی دیگر اعتدال را مدنظر قرار می‌دهند که اینگونه نباشد که بعضی از افراد امروز با آنچه رسانه‌های خارجی تبلیغ می‌کنند، فریب فرهنگ‌های غربی را می‌خورند و فکر می‌کنند که تربیت درست فرزند به این است که فقط همه امکانات مادی و مالی در اختیارش قرار بگیرد. از طرف دیگر امام علی(ع) می‌فرمایند: بیشترین اوقاتت را صرف زن و فرزندت نکن؛ برای اینکه اگر زن و فرزند از دوستان خدا هستند، خب همه امورشان به شما واگذار نشده و خداوند هم که آنها را آفریده به فکر آنها هست و متأسفانه اگر این فرزندان درست تربیت نشدند و از دوستان خدا نیستند، چرا تمام همّ و غمت را صرف کسانی می‌کنی که در مسیر درست حرکت نمی‌کنند؟ وظیفه‌ای که فرزند در مقابل پدر دارد این است که در هر امری جز نافرمانی خداوند از پدر تبعیت کند و وظایفی که یک پدر خوب و متدین و شیعه در مقابل فرزندانش دارد و خداوند او را در مقابل این وظیفه و تکلیف مورد بازخواست قرار خواهد داد، در ابتدا قرار دادن نام نیک بر فرزند است. تربیت فرزند با فضایل اخلاقی و تعلیم نحوه صحیح ارتباط و مراوده با جامعه، وظیفه دیگر والدین در قبال فرزندان‌شان است. قرآن برخلاف آنچه امروز با آن برخورد می‌کنیم و فکر می‌کنیم در اسباب‌کشی باید قبل از همه وسایل، قرآن را به خانه ببریم، که البته این کار خوبی است، ولی هدف از تنزیل قرآن این نبوده یا اینکه فکر می‌کنیم بر سر جنازه یا در مراسم ختم باید قرآن بخوانیم، اینها خوب است، امّا قرآن صرفاً برای این امور نازل نشده، یا اینکه فکر می‌کنیم باید قرآن را تکریم کنیم و بالای طاقچه بگذاریم، امّا سالی یک بار هم آن را باز نکنیم، این هدف از تنزیل قرآن نبوده است. 
قرآن دستور زندگی همه بشریت مخصوصاً ما مسلمانان در طول اعصار و قرون بوده و هرجا به قرآن عمل کردیم، پیش رفتیم و هر جا عقب ماندیم، به دلیل فاصله ما از قرآن بوده است. حضرت علی(ع) یکی از وظایف پدر را آموزش دادن قرآن، یعنی آشنا کردن فرزندان با دستورهای قرآنی که خود کتاب زندگی و آرامش و آسایش و آینده‌نگری است، قرار می‌دهد.
چگونه است که فرد و خانواده به حوزه فرهنگ نفوذ می‌کند و چگونه است که بتوانیم این طفل را که به نوجوان و جوان بالغی تبدیل خواهد شد، با فرهنگ اصیل ایرانی تربیت کنیم تا جامعه‌ای ایده‌آل تشکیل دهیم و ایران اسلامی را به معنای واقعی کلمه به دنیا معرفی کنیم و جایگاه واقعی‌مان را از نظر فرهنگی و تربیتی در بین همه جوامع به دست بیاوریم تا بتوانیم به حق الگو و اسوه‌ای برای بشریت معاصر باشیم؛ زیرا بهترین الگوها در اختیار ما است. حقوق مختلفی در این زمینه بر دوش فرد نهاده شده است که امیدواریم ان‌شاءالله نظام اسلامی ما زمینه‌ بهره‌برداری از همه امکانات، مخصوصاً خانواده به عنوان یک جامعه کوچک را که می‌توان آن را به خوبی مدیریت کرد، فراهم کند. ما باید در این زمینه به فرزندان‌مان آموزش دهیم که اگر این چنین نکنیم، دیگران به فرزندان‌مان آموزش می‌دهند. اگر پدر و مادر به فرزندان خود القا کنند که آنچه را که برای خودم مصلحت می‌دانم برای تو هم صلاح می‌دانم، وقتی فرزند یقین پیدا کرد که خانواده به صلاح و مصلحت او توصیه‌ای می‌کند، مطمئناً در اطاعت از آنها لحظه‌ای درنگ نخواهد کرد. در این صورت جامعه راه پویایی و ترقی در عرصه‌های مختلف مخصوصاً در عرصه‌های تربیتی و فرهنگی را پیش خواهد گرفت و مسلماً وقتی که ما در عرصه فرهنگی و تربیتی در اوج قرار گرفتیم، به دنبال آن مسائل دیگر از جمله مشکلات اقتصادی به خوبی رفع می‌شود. 


چگونه دختري محجبه تربيت کنيم؟

 مريم زاهدي/ دختر کوچک‌تان چادر که سر مي‌کند، دل‌تان ضعف مي‌رود. انگار خدا يکي از فرشته‌هايش را به روي زمين فرستاده تا همدم و همراه شما باشد؛ اما اينکه اين فرشته‌ها تربيتي اسلامي داشته باشند و تا آخر همچنان محجبه باقي بمانند، تا حد زيادي به تربيت و رفتار درست شما بازمي‌گردد. اينکه رفتار شما موجب شود دختران‌تان به حجاب جذب شوند يا به گونه‌اي باشد که در طوفان تبلیغات و تلاش‌هاي بيروني براي برداشتن تاج بندگي حجاب از سر زنان و دختران ما، ‌فرزندان‌مان هم تحت تأثير قرار بگيرند، به پدر و مادر و خانواده بستگی دارد.
فرقي نمي‌کند فرزندتان پسر باشد يا دختر، اگر مي‌خواهيد فرزندي با ايمان و مؤثر تربيت کنيد، بايد از همان خشت‌هاي نخستين، کار را درست پايه‌گذاري کنيد؛ البته دختران لطيف‌ترند. حجاب و عفاف نماد دين‌داري است و دختران محجبه ما باورها و اعتقادات‌شان را از همان دور با چادرشان و با پوشش‌شان فرياد مي‌زنند. از سوي ديگر، همه برنامه‌هاي تهاجم فرهنگي يک نقطه کانوني، یعنی حجاب و عفاف زنان و دختران ايراني را هدف گرفته‌اند و همين مسئله هم ايمان دختران ما را بيشتر در معرض آسيب‌ها قرار مي‌دهد. اما ببینیم بايد چه کرد تا دختران ما حجاب را به مثابه تاج بندگي خود بپذيرند و باور به حجاب در آنان نهادينه شود. 

هفت سال اول زندگي 
طبق توصيه‌هاي روان‌شناختي، هفت سال نخست زندگي هر انسان سال‌هاي طلايي زندگي اوست و در اين سال‌هاست که هر آموزش و باوري در کودکان مي‌تواند تا پايان عمر نهادينه شود. در روايات رسيده از ائمه معصوم(ع) نيز بر آغاز تربيت ديني از همان سنين کودکي تأکيد شده است. از امام صادق(ع) روایت شده که می‌فرمایند: «ما فرزندان خود را در هفت سالگی، به اندازه‌ای که در توان آنان است، به روزه گرفتن دستور می‌دهیم؛ گرچه تا نصف روز یا کمتر یا بیشتر از نصف روز باشد؛ هنگامی که تشنگی بر آنان چیره گردد، افطار می‌نمایند تا بدین‌گونه با روزه‌داری آشنا شوند و رفته رفته توان روزه‌داری در آنان ایجاد گردد. شما نیز کودکان خود را در نُه سالگی به روزه‌داری، در حد توان‌شان، وادار نمایید و هرگاه زیاد تشنه شدند، افطار نمایند.»
همين توصيه‌ها درباره آشنايي کودکان با نماز هم وجود دارد و اينکه کودکان را از سنين بسيار پايين با نماز خواندن آشنا کنيم. همين مسئله درباره حجاب نيز صادق است و اگر در دوران کودکي دختر بچه‌ها را به خودنمايي عادت بدهيم و زيبايي‌هاي‌شان را در زيبايي ظاهر براي‌شان تعريف کنيم، اين بچه‌ها وقتي بزرگ مي‌شوند ديگر به سختي مي‌پذيرند محجبه باشند. افزون بر اين، بچه‌ها در سنين کودکي به طور ذاتي و فطري علاقه ويژه‌اي به حجاب و پوشش دارند و در صورت هدايت اين علاقه و رغبت، مي‌توانيم باور به حجاب را در فرزندان‌مان تعميق
 کنيم. 
چگونه بايد دختر بچه‌ها را
 به حجاب تشويق کرد؟
مادران اولين الگوي دختر بچه‌ها هستند. بنابراين، اگر شما خانواده‌اي معتقد هستيد و خانم‌هاي خانواده همگي محجبه‌ هستند، گام نخست براي تشویق فرزندتان به حجاب را با رعايت حجاب از سوي خودتان به درستي برداشته‌ايد. البته در وضعیت کنوني، کودکان با محيط‌هاي متفاوتي مواجه مي‌شوند و پيام‌هاي يکسان و يکنواختي دريافت نمي‌کنند. برای نمونه، ممکن است در خانواده شما افرادي باشند که چندان به حجاب مقيد نيستند و همين مسئله هم براي کودک تضاد ايجاد کند؛ به همين دلیل هم نمي‌توان از تأثير اطرافیان غافل شد. خیلی مهم است که شما با کسانی بیشتر رفت‌وآمد داشته باشید که حجاب متناسبی دارند و می‌توانند برای دختر شما که در آستانه سنّ تکلیف است، الگو باشند. گروه هم‌بازی‌ها هم مهمند؛ آنها هم باید به حجاب تمایل داشته باشند. در اینجا انتخاب مدرسه اهمیت پیدا می‌کند؛ چرا که دوستان دخترتان، اگر در محیطی فارغ از تقیدات مذهبی باشند، شما نمی‌توانید او را به داشتن تقیدات مجبور کنید؛ ولی مدرسه‌ای که نکات ظریف دینی را به بچه‌ها یاد می‌دهد و به رعایت آن حساس است، می‌تواند تأثیری به‌مراتب بهتر داشته
 باشد.

جوايز زيبايي
 از جنس چادر و روسري 
در اينجا هم بهتر است دچار افراط و تفريط و سخت‌گيري نشويد. به طور يقين بايد عادت به حجاب را در کودک‌تان در سنين کمتر از سن تکليف يا همان 9 سالگي آغاز کنيد و اگر اين کار را نکرده باشيد، نمي‌توانيد انتظار داشته باشيد دختر شما در 9 سالگي به يکباره چادري شود! هر چه سن کودک کمتر باشد، بهتر حجاب را مي‌پذيرد و با آن ارتباط برقرار مي‌کند. براي اين منظور بايد از جاذبه‌هاي حجاب استفاده کنيد. براي کودک‌تان چادر نماز و مقنعه بدوزيد و روسري‌هاي زيبا و رنگارنگ تهيه کنيد. شما مي‌توانيد اين هدايا را به ازاي رفتارهاي خوب و شايسته دخترتان به وی ببخشید؛ با اين روش با يک تير دو نشان زده‌ايد. 

بهره‌گيري از بازي و داستان 
بازی و داستان‌هاي جذاب یکی دیگر از ابزارهای انتقال مفاهیم دینی به کودکان است. از طریق بازی می‌توانید به خواسته خود برسید. برای نمونه، شما می‌توانید با فضاسازی از طریق بازی به کودک خود، آسیب‌هایی را که به دلیل نداشتن حجاب به او می‌رسد، یادآور شوید و برايش قصه‌هايي تعريف کنيد که قهرمان قصه دختري با حجاب است. همچنين از حضور در محيط‌هاي مذهبي هيئت و مسجد به همراه دخترتان غافل نشويد. هميشه موقعي که حجابش را رعايت مي‌کند، به او بگوييد چقدر زيبا و دوست‌داشتني شده است و اگر گاهي اوقات کودک‌تان حجابش را فراموش کرد، زياد به او سخت نگيريد. اگر هم بناست تذکري بدهيد، با لحني ملايم و حتي‌الامکان به صورت غير مستقيم اين کار را انجام دهيد. 

همراهي کودک‌تان
 تا رسيدن به يقين
با نزديک شدن به 9 سالگي کار شما سخت‌تر مي‌شود. برگزاري يک جشن عبادت خاطره‌انگيز مي‌تواند کار شما را براي ورود کودک‌تان به مرحله پذيرش تکاليف الهي، از جمله حجاب راحت‌تر کند. پس از اين سن نيز بايد به خاطر داشته باشد ارتباط قوي شما با فرزندتان و پاسخ به شبهاتش درباره حجاب و عفاف براي ماندگاري باور به حجاب در او ضروري است. حمايت‌تان را از دخترتان و حجابش تا زماني که يقين حاصل کنيد اين باور در او قابل فروپاشي نيست،
 ادامه دهيد.