از جنگ نظامی تا کودتای مخملی و جنگ اقتصادی در گفتوگوی اختصاصی صبح صادق با سردار کوثری
فرهاد کوچکزاده/«حاجمحمد کوثری» نامی آشنا برای رزمندگان تهرانی است و میتوان گفت، در آلبوم همه رزمندگانی که در چهار ساله دوم دفاع مقدس در لشکر 27 محمد رسولالله(ص) حضور داشتند، عکسی با حاجمحمد وجود دارد. فرازی از زندگی این فرمانده نیز با سیاست گره میخورد و او به نمایندگی از مردم تهران راهی مجلس شورای اسلامی میشود و در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی انجام وظیفه میکند. دوران این مسئولیت در جریان فتنه 88 بوده و او اطلاعات خوبی از وضعیت آن زمان کشور دارد. سردار کوثری پس از اتمام دوره نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی دوباره لباس پاسداری به تن میکند. و به واسطه آشنایی دقیق با تهران و نمایندگی مردم این شهر در مجلس شورای اسلامی در کسوت جانشین فرمانده کل سپاه در قرارگاه ثارالله به خدمت ادامه میدهد. آنچه در ادامه میخوانید، متن گفتوگوی صبح صادق با سردار اسماعیل(محمد) کوثری است. در این گفتوگو سردار کوثری در راستای تبیین دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی، از وضعیت دفاعی کشور پیش و پس از انقلاب و از دفاع مقدس میگوید، گریزی هم به فتنه 88 میزند و نیم نگاهی هم به وضعیت اقتصادی و چالشهای امنیتی کشور دارد. البته از وضعیت آمریکا و قدرتهای فرامنطقهای هم صحبتهایی میشود که در ادامه توجه شما خوانندگان گرامی را به متن این گفتوگو جلب میکنیم.
***
* دستاوردهای نظامی انقلاب اسلامی در مقایسه با پیش از انقلاب اسلامی چیست؟
با مطالعه تاریخ معاصر یا تاریخ 250 ساله اخیر به راحتی میتوان فهمید که چندین شهر ایران در شمال، شرق و جنوب ایران به دلیل بیکفایتی پادشاهان زمان قاجار و پهلوی از کشور جدا شد. آخرین مورد آن، کشور بحرین است؛ بحرین در سال 1336 با تصویب مجلس شورای ملی چهاردهمین استان ایران شناخته میشد؛ ولی در سال 1350 با تصمیم انگلیس و آمریکا از کشور جدا شد و حتی یک مسئول دولتی باغیرت در کشور نتوانست جلوی این کار را بگیرد و بدون هیچگونه مقاومتی بحرین را از ایران جدا کردند. در این مدت دویست ساله، بیش از دو برابر فعلی وسعت کشور از ایران جدا میشود، بدون اینکه کسی کمترین اعتراضی به این مسئله داشته باشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی همه ابرقدرتها، سازمان ملل و کشورهای مرتجع منطقه با هم متحد شدند و به ایران حمله کردند؛ اما جوانان ایرانی دفاع کردند و نگذاشتند یک وجب از خاک کشور در اختیار دشمن قرار گیرد. جوانان در ارتش، سپاه، جهاد سازندگی و بسیج مستضعفین با فرماندهی حضرت امام(ره) دفاع مقتدرانهای از ایران اسلامی کردند؛ در حالی که آنها آمده بودند تا در کوتاهترین زمان ممکن به تهران برسند. در این راستا، میتوان گفت حتی یک وجب از خاک کشور در سنگینترین جنگ نیمه دوم قرن بیستم هم جدا نشد.
دومین موضوع مسئله توانمندی جوانان ایرانی در طراحی عملیات است. در گذشته، همه نمونهها و الگوهای عملیاتها، طراحی اروپا و آمریکا بود؛ اما در جنگ با خلاقیت، ابتکار و تفکر فرماندهان جوان طرحهای عملیات اجرایی شد و به موفقیت رسید. با توجه به اینکه پیش از جنگ کشور ما را تحریم و محاصره اقتصادی کرده بودند؛ لذا تجهیزات مورد نیاز را به ما نمیفروختند و ما نیز از طریق غنایمی که از دشمن میگرفتیم، نیاز خود را برطرف میکردیم. اصلاً در جنگها چنین کارهایی مرسوم نیست. جوانان ایرانی سریع نحوه کاربرد تانک، نفربر، توپ و سلاحهای دیگر دشمن را یاد میگرفتند و از آنها علیه دشمن استفاده میکردند؛ به ویژه در اواخر جنگ که ما بیشتر تحت فشار قرار گرفته بودیم و هر آنچه ارتش عراق نیاز داشت، غرب و شرق در اختیارش قرار میداد. پیش از انقلاب اگر کوچکترین ایرادی برای تجهیزات آمریکایی ارتش ایجاد میشد، باید آن را خارج میبردند یا مستشاران آمریکایی میآمدند و با هزینههای بسیار سنگین سفر و اقامت و دستمزد تعمیر میکردند و آن دستگاه را تحویل میدادند.
ما پیش از انقلاب موشک نداشتیم؛ اما در زمان جنگ با مهندسی معکوس از همان تعداد موشکهای بسیار معدودی که از لیبی به دست ما رسیده بود، موشک ساختیم. به خاطر دارم شهید بزرگوار سرلشکر طهرانیمقدم آن زمان دانشجو بود که در عملیات خیبر اسفند سال 1362 در طلائیه گفت من موشک میسازم و موشکی ساخت که از صفر تا صد آن بومی است. در صورتی که پیش از انقلاب چنین دستاوردی نداشتیم.
از سوی دیگر، نیروهای جبهه از قشر دانشجو، دانشآموز، کارمند، صنعتگر، کارگر، مغازهدار، کشاورز و ... بودند و هر کسی هم که میآمد، استعداد خاصی داشت؛ برای نمونه یکی از کارهایی که جوانان ایرانی انجام داده بودند، این بود که تانکها و نفربرهایی را که غنیمت میگرفتند )ما بیش از دو هزار دستگاه تانک و نفربر غنیمت گرفتیم( به سرعت علیه دشمن به کار میگرفتند. جالب آنکه هر موقع تجهیزات مشکل فنی پیدا میکرد، بچهها وسایل و قطعات تجهیزات انهدامی دشمن را باز میکردند و از آن برای تعمیر تجهیزات استفاده میکردند. این بحث خودکفایی و اراده قوی تا آخر جنگ وجود داشت.
در اینجا، به این نکته اشاره میکنم که سوریه تنها کشوری بود که از اول تا آخر جنگ با ما بود، لیبی تا سه، چهار سال با ما بود اما بعد به صدام کمک کرد و کره شمالی جایگزین شد؛ اما حامیان ارتش عراق دو ابرقدرت، سازمان ملل، کشورهای ارتجاع منطقه و رژیم صهیونیستی بود؛ با وجود این، جوانان جنگ را مدیریت و فرماندهی کردند و خودمان روی پای خودمان ایستادیم؛ البته تعداد قابل توجهی از بهترین عزیزان ما شهید شدند و امروز هنوز روح معنویت و حضور شهدا بر جامعه حاکم است.
به عبارتی، دست آمریکا را از کشور قطع کردیم. اینها فکر میکردند ما نمیتوانیم؛ ولی بلافاصله نشان دادیم که این توانمندی در تک تک جوانان وجود دارد. من اینجا یک مثالی بزنم. یکی از عزیزان ارتش تعریف میکرد که ما در سالهای پنجاه در ارتش دانشجو بودیم. پس از فارغالتحصیلی ما را به توپخانه اصفهان بردند. آنجا یک توپ صحرایی را برداشتم و گریسکاری کردم تا تمیز بماند. بعد مستشار آمریکایی که فردی درجهدار بود، به من که افسر بودم گفت: «چه کسی این کار را کرده است؟» وی با اینکه درجهاش پایینتر از من بود، برخورد بسیار ناشایستی با من کرد و گفت شما این کارها را بلد نیستید، یعنی آنها هدفشان تحقیر ما بود تا ما نتوانیم کاری انجام بدهیم. اما امروزه ما همه نیازمندیهای تجهیزات نظامی، مانند موشک، هواپیما، توپ، خمپاره و سلاحهای پیچیده را درست میکنیم.
* آیا احتمال دارد جنگی بین ایران با کشورهای آمریکا و عربستان صورت گیرد؟
با شناخت و اطلاعاتی که دارم و با توجه به ضرباتی که آمریکاییها و صهیونیستها از جبهه مقاومت در این مدت چند ساله خوردهاند، حداقل تا پنج سال دیگر اینها توان مقابله با ما را ندارند و جنگی را شروع نخواهند کرد.
* وضعیت گروه طالبان در افغانستان چگونه است؟ آیا مشکل امنیتی بعدی در شرق کشور خواهد بود؟
طالبان دیگر آن طالبان قبل نیست، الآن بیشتر آمریکاییها و صهیونیستها و عربستان به دنبال انتقال داعش به این منطقه هستند تا بتوانند در این منطقه ناامنی ایجاد کنند؛ از این رو با ضعیف شدن طالبان جایگزین آن را آوردند که جمهوری اسلامی باید هوشمندانه با این مسئله برخورد کند.
* چرا همه درگیریها باید در منطقه غرب آسیا باشد؟
«انرژی» اهمیت بالایی برای کشورهای صنعتی دارد؛ چون بیش از دو سوم انرژی فسیلی جهان زیر زمینهای ایران، عربستان، عراق، قطر و کویت قرار دارد؛ از این رو آمریکا و اروپا که کشورهای صنعتی به شمار میآیند، نیاز شدید به این انرژی دارند. با توجه به اینکه تا به امروز بشر نتوانسته است چیزی را جایگزین سوخت فسیلی کند، کشورهای غربی میخواهند مانند گذشته بر این منطقه حاکم باشند؛ به همین دلیل به دنبال ایجاد ناامنی هستند.
احساس خطر آمریکا، اروپا و عربستان از سقوط رژیم صهیونیستی دلیل دیگر ایجاد ناامنی در منطقه است. رژیم اشغالگر قدس به این دلیل به وجود آمد که به مثابه یک قدرت یا بهتر بگوییم مترسک بر سر کشورهای اسلامی قرار گیرد و کشورهای اسلامی را ضعیف کرده و درگیر مسائل منطقهای و داخلی کند و رژیم صهیونیستی روز به روز گسترش یابد؛ اما با پیروزی انقلاب اسلامی نه تنها رژیم اشغالگر قدس گسترش پیدا نکرد؛ بلکه بسیار ناتوان و ضعیف شد. به این ترتیب، آمریکاییها نسبت به این موضوع بسیار حساس هستند. رژیم صهیونیستی در جنگ شش روزه به تنهایی در مقابل اعراب پیروز شد. در پرچم اسرائیل یک ستاره داوود وسط، یک خط آبی بالا و یک خط آبی پایینش قرار دارد. این خطوط آبی به دو رود نیل و فرات تعبیر شده است؛ یعنی در این منطقه باید کشور اسلامی را اشغال کنند. با پیروزی انقلاب اسلامی روند قدرتگیری رژیم صهیونیستی معکوس شد، زیرا آن زمان این رژیم با جمعیت سه میلیونی خود توانست بر صد میلیون مسلمان پیروز شود؛ اما الآن در مقابل مردم غزه که از همه طرف محاصره هستند و کل مساحت آن 360 کیلومتر مربع است، شکست خورده و نمیتواند کاری کند. جنگ اول را در 22 روز، جنگ بعدی را در 8 روز و آخرین جنگ را در 2 روز با درخواست آتشبس خاتمه دادند.
گفتنی است، قدرتهای غربی میخواهند در منطقه جا پای محکمی داشته باشند تا بتوانند به هر طرفی از کره خاکی، راحتتر تجاوز کنند و پول و هزینهاش را از کشورهای منطقه بگیرند؛ به همین دلیل آمریکاییها، اروپاییها و صهیونیستها خیلی به این منطقه حساس هستند. اصل موضوع هم که بحث ایران و انقلاب اسلامی است، آنها را به وحشت انداخته است.
* در تیرماه 1397 موضوع بستن تنگه هرمز مطرح شد. آیا نیروهای مسلح جمهوری اسلامی توان بستن تنگه هرمز را دارند؟
ما روی این موضوع بسیار کار کردهایم و از زمان دفاع مقدس تا به حال برای روزی که این اقدام نیاز باشد، برنامهریزی کرده و هر روز این طرح را تکمیلتر میکنیم. توانمندی ما آنقدر بالا است که میتوانیم به راحتی تنگه هرمز را ببندیم و هر کس بخواهد ناامنی به وجود بیاورد، حتماً میداند که به ضرر خودش و به ضرر کشورهای منطقه به جز ایران تمام خواهد شد؛ چون آنها بیشترین صادرات و واردات را از آنجا انجام میدهند و حدود هجده تا بیست درصد سوخت مورد نیاز آمریکا و اروپا از تنگه هرمز عبور میکند. بنابراین آنها هستند که ضرر بیشتری میکنند.
* با توجه به آنکه شما در زمان نمایندگی مردم تهران در مجلس عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بودید، شناخت مسئولان جمهوری اسلامی ایران از تهدیدات امنیتی کشور به چه میزان است؟
بستگی دارد، برخی از مسئولان شاید خیلی کم، برخیها بیشتر؛ از این رو باید بگوییم چون این مسئولیت بر عهده نیروهای مسلح و دستگاههای امنیتی است، بنابراین به موقع به مسئولان اجرایی و قضایی اطلاعرسانی میکنند که بدانند مسائل در چه وضعیتی قرار دارد تا بتوانند بهتر تصمیم بگیرند.
*در ماجراهای فتنه 88 شما عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بودید، از این رو دیدارهایی هم با نامزدهای معترض انتخابات 88 یا به عبارتی برخی از سران فتنه داشتید، به نظر شما چه عاملی سبب شد سران فتنه دست به چنین خیانت بزرگی بزنند که اثرات آن تا به امروز در معیشت مردم مشهود است؟
بیشتر دنیاطلبی و توهم بود و اینکه حضرت امام(ره) فرمودند تا زمانی کسی خود را تزکیه نکرده است، اگر به او مسئولیت داده شود، دچار مشکلاتی میشود. بعضیها خیال میکردند که اگر روزی در رده بالا مسئول شدند تا ابد باید مسئول باشند. در صورتی که چنین قاعدهای نداریم، قانون اساسی مدت زمان ریاستجمهوری یا مدت زمان نمایندگی را مشخص میکند. همه اینها موقت است و به صورت مستقیم و غیر مستقیم با رأی مردم در ارتباط است. پس باید بپذیریم اگر روزی مسئولیتی داشتیم، شاید فردا دیگر آن مسئولیت را نداشته باشیم.
این توهم وجود داشت که یا خودشان باید در مسئولیت بمانند، یا برخی میخواهند فرزندانشان مسئولیت داشته باشند. در صورتی که اصلاً چنین موضوعی نداریم. هر کسی توانمند و شایسته بود، میتواند بیاید مسئولیت بپذیرد. اما الآن انتصابها در مناصب مدیریتی و اجرایی مناسب نیست. بر اساس حزب، گروه و... انتصاب میشوند که خیلی شایسته نیست.
*با توجه به سوابق مسئولیتی انتخابی و انتصابی جنابعالی به یقین میتوان شما را در گروه خواص تلقی کرد، بر این اساس شما علت عملکرد ضعیف برخی از خواص و نارضایتی مردم از آنها را در چه میدانید؟
من یک بسیجی هستیم. خاص هم نیستم. برخی مسئولان احساس میکنند حالا که مسئول و مدیر شدند، همه باید تابع آنها باشند، در حالی که به هیچوجه اینطور نیست. وظایف هر کسی مشخص است. ما باید سعی کنیم بعد از گرفتن مسئولیت، حساسیت بیشتری نسبت به بیتالمال و نسبت به مسئولیتی که به ما واگذار شده است، داشته باشیم. کارها را دقیقتر انجام دهیم. اما بعضیها در این توهم هستند که اگر خوب هم کار نکردند، یا مثلاً سوءاستفاده کردند، همچنان در مسئولیتشان بمانند. در صورتی که این موضوع درست نیست؛ لذا خیلی از مسئولان ما باید این را تمرین کنند که شاید روزی اصلاً مسئول نباشند. باید زندگی عادی داشته باشند. پس اینجا نباید خیلی آدم خودش را به بیتالمال وابسته کند؛ بلکه باید در همان حد ابتدایی که قانون مشخص کرده بر همان روال جلو برود تا اینکه اگر مسئولیتش را گرفتند، مثلا ً از شدت ناراحتی سکته نکند.
*آیا فساد اقتصادی سبب نمیشود، مردم جمهوری اسلامی را با نظام پهلوی مقایسه کنند؟
به طور حتم مردم از دیدن فسادها ناراحت هستند، اما هیچ وقت مقایسه نمیکنند. چون خودشان میدانند در طول این چهل سال حتی اگر هدیهای هم به رهبر معظم انقلاب داده شد، ایشان هدیه را به حرم آقا علیبنموسیالرضا(ع) یا موزه آنجا تقدیم کردند و به تازگی مسئول دفتر ایشان، آقای گلپایگانی گفتند: یک هدیه گرانقیمتی از طرف مسئولان عربستان به رهبر معظم انقلاب داده شد. چند سال پیش آن را فروختند و برای مستضعفان خانه ساختند. به هیچ وجه هیچ چیزی را برای خودشان نگرفتند. آن موضوعی که خودم در جریان هستم. اینکه؛ در زمان جنگ، سال 64 که ما فرمانده لشکر 27 محمد رسولالله(ص) بودیم، فرزندان مسئولان میآمدند از جمله فرزندان رهبر معظم انقلاب. ایشان چهار پسر و دو دختر دارند که هیچ یک مسئولیت دولتی ندارند. از این چهار پسر دو نفرشان در 17 سالگی به عنوان بسیجی به لشکر آمده بودند. چون نیروهای بسیج و سپاه تهران عمدتاً به لشکر 27 میآمدند. دو فرزند رهبر معظم انقلاب مانند بسیجیهای دیگر به صورت گمنام در گردانها بودند و کار میکردند، یک ماه و نیم میشد که اینها مرخصی هم نرفته بودند. معظمله آن موقع رئیسجمهور بودند، تماس گرفتند و گفتند: این بچهها اگر شهید شدند عیبی ندارد، اگر زخمی شدند عیبی ندارد. فقط سعی کنید اسیر نشوند. ما هم به فرمانده گردانهای خود یادآوری کردیم. گذشت تا سال 87 ما در مجلس بودیم که از دفتر آقا تماس گرفتند، گفتند دوشنبه دیگر با تعدادی از بچههای لشکر به دفتر بیایید. رهبر معظم انقلاب گفتند درباره این کتابهایی که در لشکر نوشته بودند، توضیح بدهید که مثلاً انگیزه شما چه بود. من رفتم توضیح دادم. یکی از برادران دست بلند کرد، گفت یک سؤال دارم؟ ایشان گفتند بفرمایید. گفت شما یک پیامی داده بودید مبنی بر اینکه، اگر بچهها شهید شدند عیبی ندارد، اگر زخمی شدند عیبی ندارد. فقط سعی کنید اسیر نشوند. میخواستیم ببینیم منظور شما از آنچه گفتید چه بود؟ معظمله فرمودند، پاسخش این است که گفتم اگر یکی یا هر دو شهید بشوند، ما هم عضوی از خانواده معظم شهدا میشویم که برای ما افتخاری بود. اگر جانباز میشدند باز هم افتخاری برای ما بود. گفتم سعی کنید اسیر نشوند به این دلیل که اگر اسیر میشدند حتماً آنها را شناسایی میکردند و میآمدند به من فشار میآوردند تا از احساس و عاطفه پدری سوءاستفاده کنند و از من امتیاز بگیرند تا آزادشان کنند. من هم نه در این وادیها هستم و نه خواهم بود؛ حتی برای بچههای خودم.
خیلی از بچهها با فرزندان حضرت آقا در جنگ بودند و دیدند که چگونه در کنار آنها ایستادند و جنگیدند. خوب اینها موضوعاتی نیست که پنهان بماند، الآن همان بچهها با آنها ارتباط دارند. پس باید توجه کنیم هیچ وقت با رژیم پهلوی مقایسه نمیکنند؛ اما خطا و اختلاس را میبینند و بسیار ناراحت هستند و از مسئولان انتظار دارند حتماً آنها را رفع کنند.
* نقش سپاه برای مقابله با مفاسد اقتصادی در کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر شما سپاه میتواند به اقتصاد کشور کمک کند؟
ببینید سپاه نه اینکه نخواهد کمک کند، به طور حتم میخواهد کمک کند. همینطور که در قانون اساسی هم آمده که در زمان صلح باید نیروهای مسلح به ویژه سپاه به دولتها برای پیشبرد و پیشرفت کشور با مجوز فرمانده معظم کل قوا کمک کنند. کمک به دولت بعد از جنگ شروع شد. ما همان موقع که لشکر بودیم با همان تعداد تجهیزاتی که داشتیم، با توافقی که با دولت سازندگی انجام دادیم، قسمتی از اتوبان تهرانـ ساوه را ساختیم، یا سد کرخه که یازدهمین سد جهان از نظر حجم آب است، با مدیریت سپاه ساخته شده است.
در بحث مقابله با فساد اقتصادی یا هر موضوع دیگر باید تعیین تکلیف شود و مجوز لازم داده شود. سپاه هیچ مشکلی برای ورود به این مسائل ندارد و همکاری لازم را در این زمینه هر موقع که لازم بوده انجام داده، اما بحث ما این است که خود دولت و مجلس که دستگاه نظارتی دارند، چرا کار نمیکنند؟ پس اینها چه کاره هستند؟ چرا میگذارند به اینجا کشیده شود؟ چرا گوش چند رئیس بانک که وامهای کلان میدهند، کشیده نمیشود؟ نمیشود دست روی دست بگذارند و هر چه را که نارسایی در آن ایجاد شد بگویند سپاه باید ورود کند. با همه این اوصاف، سپاه این روحیه را دارد که اگر دستگاههای دولتی و مجلس به این نتیجه برسند که سپاه باید در این کار ورود کند، به نحو احسن آن را انجام دهد.
* وضعیت فعلی کشور را از نظر امنیتی چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر بحث بیکاری، مشکل تولید و تورم حل شود، مشکل ریشهای در کشور وجود ندارد. اینکه در فضای مجازی، به دروغ مسائلی را مطرح میکنند، مردم آگاه هستند، دارند زندگی خوشان را میکنند. خود مردم میفهمند که امنیت برقرار است. اینطور نیست که مثلاً کشور به هم ریخته باشد. این فرازونشیب در کشورهای دیگر هم هست. شما نگاه کنید برای فرانسه چه وضعیتی پیش آمده است. همت مسئولان باید حذف یا کاهش بیکاری در کشور باشد و از سویی بالا بردن قدرت اقتصادی مردم که اگر این دو موضوع را حل کنند، تقریباً مشکلات دیگری که اساسی باشند، نداریم. اما این همت در پرتو نگاه نکردن به دست بیگانه و توجه به درون حاصل میشود. اگر به بیرون نگاه داشته باشیم، تا از بیرون کاری برای ما انجام دهند، سادهلوحی است و دشمنان هیچگاه برای رفاه، آرامش و رضایت این مردم کاری نخواهند کرد. رهبر معظم انقلاب فرمودند؛ نمیشود به اینها اعتماد کرد. ما در مجلس به اینها گفتیم، اما گوش نکردند. خب حالا اگر مذاکره نمیشد، میگفتند ما میخواستیم با مذاکره قضیه رو تمام کنیم و معظمله مقصر هستند که نگذاشتند مذاکره کنیم. متأسفانه ما خوشبینانه مانند ابوموسی اشعری زودتر از زمان مقرر به تعهدات خود عمل کردیم. اما طرف مقابل اصلاً توجهی نکرد. در اردیبهشت ماه آقای ترامپ برجام را لغو کرد. رهبر حکیم انقلاب گفتند به اروپاییها هم نمیشود اطمینان کرد. حالا گفتند صبر کنید. دیدیم که در آبان ماه هم اروپاییها کاری نکردند و تا به امروز هم کاری نکردند، تا آخرش هم کاری نمیکنند؛ لذا این نگاه به بیرون باید در بین دولتمردان ما اصلاح شود.
* دشمن در چهل سالگی انقلاب ناراحت از این تداوم برای برهم زدن اوضاع کشور برنامهریزی کرده، در این باره چه پیشبینی میکنید؟
اینها دیگر نفسهای آخرشان را در چهل سالگی انقلاب میکشند. این هم بر این اساس است که خیلی کارها میخواستند بکنند که نتوانستند. فردی که مترسک همه نیروهای پشت صحنه است، در بیرون از مرزها نشسته و فقط دستور میدهد این بشود، اما کسی حرف او را گوش نمیکند. تقریباًً حامی داخلی ندارند.
در دی ماه سال گذشته عده معدودی سروصدا کردند. مردم جواب آنها را دادند. امسال را تابستان داغ میگفتند؛ یعنی تحلیل کردند و حرف زدند، اما کاری انجام ندادند. عمل کردن برایشان سخت است. صدام میخواست سه روزه استان خوزستان را از ایران جدا کند و هفت روزه به تهران برسد. پشت سرش هم آمریکا و شوروی سابق و ... همه بودند. اما در عمل چه شد؟ کسانی که به اوضاع و احوال سیاسی کشور مطلع و مسلط نیستند، با دروغپردازیهایی که در فضای مجازی صورت میگیرد، به حرفهای دشمن اطمینان میکنند. به لطف خدا ثبات و اقتداری که کشور ما دارد در کمتر کشوری پیدا میکنید. خود آقای ترامپ فقط حرف میزند اما میبینید نه تنها خودش کاری نمیتواند بکند، ارتش و عواملشان هم که شاید مجهزترین نیروی نظامی جهان و قویترین شبکه اطلاعاتی و جاسوسی است هم نمیتوانند کاری بکنند.
* در تحلیل شما مهمترین چالش جمهوری اسلامی ایران در سالهای آینده چیست؟
اگر بتوانیم فرهنگ، رسانه و اقتصاد را سر و سامان دهیم، چالش مهمی در کشور نخواهیم داشت. در این چند ساله رهبر حکیم انقلاب بحث اقتصاد را مدام تذکر دادند تا حدی که الآن برخی از مسئولان حداقل حرفش را میزنند، اگرچه خیلی ضعیف بودند و آنطور که معظمله میخواستند، عمل نکردند. اما همین حرف زدنش هم سبب تداوم و تبدیل به عمل خواهد شد؛ لذا وقتی ما بحث اقتصادی خودمان را بر پایه اقتصاد مقاومتی و بر این اساس که ایجاد کار، تولید با کیفیت بالا، صادرات، گرفتن بازار کشورهای منطقه و دانشبنیان کردن اقتصاد سامان دهیم و وابستگیهای خود را به بیرون به حداقل برسانیم میتوانیم ثبات اقتصادی پیدا کنیم. بعد از آن دشمنان هم دیگر نمیتوانند بر این اقتصاد ضربه وارد کنند. یک مثال زنده بزنم، اگر در بعد امکانات و تجهیزات نظامی وابسته بودیم، تا حالا صد بار جمهوری اسلامی را کفن و دفن کرده بودند.