رسول شمالیورزنده/ امسال پس از مدتها انتظار، یک سریال مرتبط با ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا از تلویزیون به نمایش درآمد. سریال «خط تماس» به کارگردانی جواد شمقدری، در دهه فجر و چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی از شبکه اول سیما پخش شد. این مجموعه، واقعه گنبد و اتفاقات آن دوره از انقلاب نوپای ما را در قالب روایتی داستانی به تصویر کشید. این سریال درقالب یک ملودرام عاشقانه به وقایع تاریخی میپردازد. مهدی، دانشجوی مسلمان انقلابی با دختری وارد رابطه عاطفی میشود که خط سیاسی او متفاوت است. این ارتباط موجب درافتادن و درگیری مهدی با گروهکهایی میشود که این سریال سعی کرد چهره آن را نمایش دهد.
داستان سریال «خط تماس» که ابتدا نفوذ نام داشت، به سال ۱۳۵۷ مربوط میشود و مدت هشت ماه در مقطع انقلاب، نفوذ آمریکاییها را در عرصههای گوناگون رژیم پهلوی و بحث قانون کاپیتولاسیون را نشان میدهد؛ قانونی که در واقع حق توحش رژیم شاه به آمریکا بود و درباره آن برای نسل جدید کمتر سخن گفته شده است. به یقین اگر بسیاری از جوانان بدانند که محمدرضا پهلوی زیر بار قانونی رفته بود که اجازه میداد آمریکاییها در ایران هر خطایی که میخواهند مرتکب شوند و مردم ایران حق اعتراض نداشتند، ارزش انقلاب اسلامی را بهتر درک میکنند. اتفاق خوب در سریال «خط تماس» این بود که این ننگ بزرگ رژیم ستمشاهی در یک سریال تلویزیونی به طور آشکار به تصویر کشیده شد.
معمولاً ساختن واقعیتهای تاریخی معاصر، آن هم در شکل و شمایل انقلابی کار بسیار دشواری است که به طور حتم باید با مشورت از صاحبنظران و کسانی که در آن مقطع تاریخی حضور داشتند و لحظه به لحظه آن دوران را درک کردهاند، انجام شود. با توجه به تیتراژ این سریال و اسامی صاحبنظران و پیشکسوتان در آن به نظر میرسد که شمقدری برای تولید سریال «خط تماس» از اسناد تاریخی و ناگفتههای صاحبنظران بهره برده است.
سریال تلویزیونی «خط تماس» قصه مردم انقلابی سرزمینمان است که برای استقلال، آزادی و برپایی حکومت اسلامی قیام کردند و باهمه توان و بضاعت خود در برابر ظلم و ستم رژیم فاسد پهلوی ایستادند و در مقابل توطئههای استکبار جهانی، به ویژه آمریکای جهانخوار قد خم نکردند و به مبارزه با آن برخاستند.
این سریال، راوی جوانان مسلمان انقلابی است که با تکیه بر آرمانهای بزرگ انقلاب و گوش به فرمان معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) تا پای جان مبارزه کردند تا استکبار را به زانو درآورند. آری سریال «خط تماس» با حال و هوای انقلابی نمایشدهنده رنجها و ازخودگذشتگیهای مردم ما در دوران انقلاب است. این داستان به تصویر درآمد تا نسل جوان امروز بداند که برای آبیاری درخت انقلاب، چه خونهایی ریخته و چه توطئههای شومی دفع شده است. «خط تماس» بیانکننده عشق بزرگ این مردم در روزهای انقلاب است.
این سریال در واقع نفوذ دشمنان قسمخورده انقلاب را به تصویر میکشد؛ دشمنانی به سرکردگی آمریکا که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ در لانه جاسوسی همچنان برای ضربه زدن به انقلاب نوپا تلاش شبانهروزی میکردند. اما نتیجه این حرکت مذبوحانه، انقلاب دوم بود که جمعی از دانشجویان پیرو خط امام این نفوذ دشمن را افشا کردند و آمریکا رسوای این ماجرا شد. «خط تماس» قصد داشت در قصه واقعی خود بگوید که جریان نفوذ آمریکا و همپیمانانش برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی همچنان پابرجاست و باید هوشیار باشیم.
ساخت این مجموعه در سه مرحله انجام شده، مرحله اول از پیش از انقلاب شروع میشود و تا تسخیر لانه جاسوسی ادامه مییابد، مراحل بعدی هم به حوادث حین گروگانگیری تا کودتای نوژه و آغاز جنگ تحمیلی میپردازد که با حمایت آمریکا صورت گرفت. گفته میشود، تولید مرحله اول دو سال طول کشیده است.
ساخت مجموعههای سیاسی و انقلابی در کشورمان کار آسانی نیست؛ چرا که مخاطبان این نوع سریالها انسانهایی فرهیخته و صاحبنظر هستند و باید به گونهای ساخته شوند که همه موقعیتها و فضاسازیها به خوبی و مطابق اسناد و مدارک موجود تولید شود و از سویی هم برای مخاطبان، واقعی و قابل درک به نظر برسد.
اما چند نقطه ضعف هم در این سریال به چشم خورد. یکی از آنها نشان دادن قدرت گروهکهای ضدانقلاب است. هر چند که این گروهکها اقداماتی انجام میدادند، اما در این سریال، قدرت و نفوذ آنها بیش از حد نشان داده شده است. در حقیقت، با هوشیاری و هدایتهای پیامبرگونه حضرت امام خمینی(ره) و همچنین تلاش مردم انقلابی و مسلمان، گروهکهای ضدانقلاب خوار و زبون شده بودند. به نظر میرسد که سرحال نشان دادن این گروهکها چندان مناسب چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی نبود. همچنین شخصیت مهدی به عنوان نماینده نیروهای انقلابی که شخصیت محوری این سریال بود، منفعل به تصویر کشیده شد و چندان شمایل یک قهرمان را نداشت و بالاخره قسمت پایانی این مجموعه بدون نتیجهگیری از سوی مخاطب به طور ناگهانی بسته شد و در حالی که بیننده انتظار اتفاق و حادثهای دیگری را میکشید، «خط تماس» به نقطه پایانی خود رسید و مشخص نشد که نیروهای مسلمان انقلابی، نیروهای کمیته و جوانان انقلابی درچه موقعیتی قرار دارند.
یک نکته مهم درباره ساخت سریالهای سیاسی و تاریخی، مخاطبشناسی است. مخاطبان اینگونه سریالها آدمهایی مطالعهگر، اهل فن، بسیار کنجکاو و جستوجوگر هستند. بنابراین ما باید بدانیم که برای چه قشری فیلم سیاسی و انقلابی میسازیم؛ مخاطب فیلمهای سیاسیـ انقلابی با مخاطب فیلمهای اجتماعی، سرگرمکننده و طنز کاملاً متفاوت هستند و به راحتی نمیتوان هرفیلمی را به عنوان فیلم سیاسی و انقلابی به مخاطب خاص این نوع سریال القا کرد.
باید منتظر ماند و دید ادامه داستان «نفوذ» در مراحل بعدی این سریال چگونه پیش خواهد رفت. ماجرای نفوذ به قدری پیچیده است که ساخت یک یا دو سریال درباره آن باز هم کم است و باید از زوایای گوناگون به آن پرداخت.