سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش با تأکید بر این نکته که آموزش‌ و پرورش باید همسو و منطبق با نیازهای فردی و اجتماعی باشد و خودش را سازگار کند، گفت: اگر این اتفاق رخ ندهد، آموزش‌ و پرورش ناکارآمد است و به دلیل تغییرات سریع و گسترده بیرون از مدرسه، آموزش‌ و پرورش باید بتواند آموزش‌های خودش را منطبق با نیازها سریع‌تر و با دقت بیشتر تغییر دهد و اگر این اتفاق نیفتد، اثربخشی در آموزش‌ و پرورش نداریم.

نگاهی به خریدهای نوروزی و تب‌وتاب بازار شب عید


   شهناز سلطانی/ بچه که بودیم شب عید برای‌مان مساوی بود با اسکناس‌های نوی عیدی و لباس اتوکشیده و جدید عید. حالا که از آن روزها فقط خاطراتش باقی مانده، باید خودمان دست به جیب شویم و عیدی بدهیم و برای بقیه لباس نو بخریم. حالا می‌فهمیم مهیا کردن بساط عید و عیدی چه کار سختی بوده و چقدر برای پدر و مادرمان آب می‌خورد و ما از آن بی‌خبر بودیم. ما فقط سرخوش و سرمست روزهای تعطیل مدرسه و خریدهایی بودیم که درخواست کرده بودیم و اجابت شده بود. چگونه، این را نمی‌دانستیم؛ اما حالا فهمیده‌ایم خرید عید چم و خم خودش را دارد. 

کمی تب‌وتاب در بازار 
این روزها بوی خوش بهار می‌دهد و بوی عید نوروز. این را می‌شود از بازارهایی که کمی شلوغند، البته نه به اندازه سال‌های گذشته فهمید. بازار کمی تب‌وتاب خرید‌های نوروزی به خود گرفته، هرچند دل و دماغ فروشنده‌ها مانند قبل خوش نیست و نگرانند در این روزهای باقی‌مانده سال که برای آنها حکم همه روزهای سال را دارد، آیا می‌توانند به رتق و فتق حساب و کتاب‌شان برسند یا خدای ناکرده نه. هرچه که هست، چراغ امید روشن است و نور دارد. 

حسابی موشکافانه 
مناسبات اقتصادی و پولی و بازار که در ماه‌های اخیر دستخوش تغییرات زیادی شد، محاسبات اقتصادی بیشتر خانواده‌ها را هم برهم زد. حالا دیگر باید موشکافانه حساب و کتاب کنند و ببینند چه می‌توانند بخرند و چه باید بخرند. اهم و مهم کنند و آنهایی را که در اولویت قرار دارند، ابتدا خرید کنند تا بعد. 

خرید کلی نداریم! 
البته خرید برای شب عید همیشه برای خودش قواعد و قوانینی داشته که مختص امسال با ویژگی‌های خاصش! نبوده است. برای نمونه، قرار نیست چه برای خودمان و چه برای کودکان‌مان خرید کلی انجام بدهیم. ما باید آنچه را که نیاز داریم، خریداری کنیم. این گونه کودکان هم یاد می‌گیرند که از وسایل و پوشاک و کیف و کفشی که دارند و هنوز قابل استفاده است، نهایت استفاده را بکنند و فقط آن چیزی که لازم است و ضرورت دارد، باید از والدین طلب کنند و آن هم در حد توان حتماً اجابت خواهند کرد. 

حراجی‌ها را از قلم نیندازید 
در این فصل خرید، حراجی‌ها را از قلم نیندازید. شاید اقلامی را که شما نیاز دارید، بتوانید در این حراجی‌ها پیدا کنید. به طور قطعی قیمت‌ها در اینجا بهتر از مغازه‌های بدون تخفیف است. اگر چیزی پیدا نکردید، بعد راهی مغازه‌ها و پاساژها شوید. البته کمی باید صبر و حوصله به خرج بدهید، چون اغلب شلوغند و پر سر و صدا، ولی اگر جنس مورد نظرتان را پیدا کنید، می‌ارزد. 

بازارچه‌های بهاره را دریابید
فروشگاه‌های بهاره هم که انواع و اقسام کالاها را عرضه می‌کنند، فرصت مغتنمی است که بهتر است از دست ندهید. در آنها تولیدکنندگان غالباً بدون واسطه با مشتری رو در رو می‌شوند و همین سبب می‌شود قیمت‌ها کمی مناسب‌تر باشند. 
اگر قصد خرید آجیل و شکلات و شیرینی و ملزومات پذیرایی از مهمانان نوروزی‌تان را دارید، باید بگوییم همین بازارچه‌های بهاره گزینه خوبی هستند. این فروشگاه‌ها با استقبالی که از آنها می‌شود، در سال‌های اخیر نشان داده‌اند که تا حدی قابل قبول هستند. 

اتوشویی هم به کمک می‌آید 
این وقت سال اتوشویی و خشک‌شویی‌ها را هم مد نظر داشته باشید! چرا که گاهی وقت‌ها یک لباسی که خیلی از آن استفاده نشده، با سپردن آن به اتوشویی تقریباً بی‌شباهت به روز اولش نمی‌شود. این هم یک جور صرفه‌جویی در هزینه‌هاست که می‌توان به آن فکر کرد. 

شادی‌مان را با کمک
 به اشتراک بگذاریم 
در اطراف ما حتماً هستند آدم‌هایی که در این وضعیت دشوار اقتصادی در خرید کالاهای ضروری سال نو با مشکل جدی روبه‌رو هستند. اگر دست‌مان به دهان‌مان می‌رسد، بهتر است آنها را هم درک کنیم. به اشتراک گذاشتن شادی سهم مهمی در شاد کردن جامعه دارد. به این معنا که ما از نگاه فردگرایانه فاصله گرفته‌ایم و دیگران را هم در دایره نگاه خود تعریف کرده‌ایم. خریدهای نوروزی آنقدر بلند بالا هستند که خرید یکی دو قلم کالای نه چندان پرهزینه در بین آنها برای کار خیر،‌ به طور قطعی فشاری را متوجه ما نمی‌کند. 

عقلانی خرید کنیم 
یادمان باشد گاهی خریدهای ما ممکن است حس رقابت با دیگری را در خود نهفته داشته باشد یا نوع خریدن ما برخی را دچار تشویش کند. اگر عقلانی و منطقی به این مسئله نگاه کنیم؛ نباید به گونه‌ای دست به انتخاب و خرید بزنیم که سبب ناراحتی اطرافیان شود. 

رسم خوش عیدی هم 
یادتان باشد 
رسم خوش عیدی برای عزیزان‌مان از آن دست حال و هواهای عیدی است که به دیگران محبت و مهر می‌بخشد. مهم این نیست که ما چقدر هزینه می‌کنیم برای عیدی دادن به کسانی که دوست‌شان داریم و مورد احترام ما هستند، بلکه مهم این است که به یاد آنها هستیم و برای آنها وقت و انرژی صرف می‌کنیم. در این روزها که سری به بازار می‌زنید، اگر کالایی را با قیمت مناسب دیدید و فکر کردید می‌توانید آن را به کسی هدیه بدهید، اقدام به خرید کنید. از همین وقتی که صرف خرید کرده‌اید، نهایت استفاده را بکنید.  

بدون فهرست خرید نکنید
حتماً قبل از اینکه به خرید بروید فهرستی از مایحتاج ضروری‌تان را تهیه کنید، چرا که در بازارها گاهی ما دچار وسوسه خرید می‌شویم و این سبب می‌شود بیش از نیاز واقعی‌مان خرید کنیم. در حالی که ممکن است دچار کمبود منابع مالی شویم. پس بهتر است کاملاً برنامه‌ریزی شده پیش برویم. البته در فهرست‌تان نه تنها اقلام، که حداکثر پولی را که می‌خواهید بابت آن بپردازید هم بنویسید. این به معنای خرید آگاهانه است. 

اجناس گران لازم نیست
گاهی با صرف هزینه کمتر می‌توان پوشاک یا کیف و کفشی را خرید که هم دوام داشته باشد و هم باب میل ما باشد، پس لازم نیست اجناس گران‌قیمتی بخرید که احتمالاً عمر و کیفیت بیشتری دارند. مهم این است که ما مبلغ مشخصی را برای خریدهای‌مان کنار گذاشته‌ایم و خود را به رعایت این قانون نانوشته برای خودمان ملزم کرده‌ایم. پس بهتر است تعریف و تمجید و تبلیغ فروشنده‌ها ما را در معذوریت قرار ندهد و روی تصمیم خردمندانه ما تأثیر نگذارد. 

آجیل و شیرینی باقی مانده!
تجربه نشان داده است مهمانی‌ها و دید و بازدیدهای عید تمام می‌شود، اما هنوز مقدار زیادی میوه و شیرینی و شکلات و آجیل باقی می‌ماند که باید به فکر چاره‌ باشیم. خرید زیاد میوه و شیرینی و آجیل نه تنها اسراف محسوب می‌شود که گاهی ناخواسته و ندانسته به اقتصاد خانواده ضرر می‌زند. پس بهتر است به اندازه نیازمان خریداری کنیم. در روزهای تعطیلات عید نوروز این اقلام به وفور یافت می‌شود و اگر با کمبود مواجه شدیم، دوباره به اندازه لازم می‌توانیم خرید کنیم؛ پس لزومی ندارد مبلغ زیادی صرف خریدن چیزی کنیم که ممکن است به هدر برود.

اصطلاحات مجازی‌ـ 1

 محمدصالح نادری/ اینفلوئنسر(Influencer) عموماً به شخصی تأثیرگذار در شبکه‌های مجازی گفته می‌شود. تأثیرگذاری چنین فردی بیشتر مواقع با تعداد افرادی که وی را دنبال می‌کنند، سنجیده می‌شود، در حالی که شاید چنین سنجه‌ای مناسب نباشد. اینفلوئنسرها افرادی هستند که به علت قدرتی که دارند می‌توانند در فضای مجازی توجه‌ کاربران عادی را به موضوعی خاص جلب کنند. از اینفلوئنسرها عمدتاً برای اهداف تجاری و بازاریابی استفاده می‌شود و این افراد سعی بر تأثیرگذاری در خریدهای افراد عادی دارند. 
تهدیدات اینفلوئنسرها عرصه وسیعی را شامل می‌شود، ‌اما اصلی‌ترین معضلی که آنها در جامعه ایرانی می‌توانند ایجاد کنند که حتی می‌توان گفت ایجاد کرده‌اند، ایجاد سبک زندگی‌های هنجارشکنانه و رفتارهای خارج از عرف جامعه اسلامی است. بسیاری از قبح‌شکنی‌ها را ابتدا همین اینفلوئنسرها در فضای مجازی انجام می‌دهند و سپس در جامعه نمود پیدا می‌کند. دیگر دوره‌ای که جوانان جدیدترین مدل‌های مو و شلوارهای پاره را از شبکه‌های ماهواره‌ای ببینند، گذشته است و اینفلوئنسرها در بسیاری از موارد به الگوی رفتاری کاربران نوجوان و جوان شبکه‌های مجازی به خصوص اینستاگرام تبدیل شده‌اند. می‌توان گفت، درآمدزایی برای برخی اینفلوئنسرها به وسیله مطالب تبلیغاتی شاید هدف اصلی نباشد و اصلی‌ترین هدف آنها راهبری خط فکری و انحطاط اخلاقی کاربران‌شان باشد و آنها همزمان با تبلیغات خود پیام‌های مستتری را به بیننده القا می‌کنند.  اینفلوئنسرها را می‌توان در یک دسته‌بندی به چهار گروه تقسیم کرد:
سلبریتی‌ها
سلبریتی‌ها افراد مشهوری هستند که در دنیای واقعی هم شناخته شده‌اند. این افراد تأثیرگذارترین دسته اینفلوئنسرها هستند و کافی است یک ورزشکار معروف در صفحه خود بگوید عطری را دوست دارد! دیگر آن عطر در بازار کم‌یاب می‌شود. این دسته بیشترین تأثیرگذاری را بر اخلاق و سبک زندگی کاربران صفحات مجازی دارند، برای نمونه بازیگری که دائم از گربه خانگی خود می‌گوید و نگهداری سگ در خانه را ترویج می‌کند.
متخصصان
این افراد تأثیرگذاری خود را مدیون جایگاهی هستند که دارند. شما برای خرید لنت ماشین شاید به حرف مسئول فنی کارخانه تولیدکننده خودرو خود بیشتر اعتماد داشته باشید تا افراد دیگر، اما حرف چنین شخصی در صفحه شخصی خود در تبلیغ یک نوع لنت می‌تواند برای بسیاری از افراد حجت باشد. این دسته خود شامل افرادی مانند روزنامه‌نگاران، تحصیلکردگان، متخصصان صنعتی و خبر‌گان می‌شود.
بلاگرها و تولید‌کنندگان محتوا
این گروه شامل نویسندگان اینترنتی می‌شود. این افراد یادداشت‌هایی را در فضای وب منتشر می‌کنند و درباره موضوعات گوناگون مطلب می‌نویسند. بسیاری از این افراد بر اساس سابقه مطالبی که نوشته‌اند به یک بلاگر یا نویسنده تبدیل شده‌اند و تبلیغ‌شان از محصولی می‌تواند برای مخاطبان‌شان مهر تأییدی بر آن محصول باشد.
ریز اینفلوئنسرها
این دسته، افراد عادی هستند که به علت دانش و اطلاعات خاصی که در یک زمینه دارند، به اینفلوئنسر تبدیل شده‌اند. به دلیل آن اطلاعات خاص این فرد دارای دنبال‌کنندگان فراوانی شده‌ است، اما تنها تعداد دنبال‌کننده نمی‌تواند میزان تأثیرگذاری آن را مشخص کند و میزان ارتباط و تأثیرگذاری وی در دنبال‌کنندگانش بیشتر اهمیت دارد، تا کمیت افراد دنبال‌کننده. در جامعه‌ مجازی ایرانی‌ها ریز اینفلوئنسرها اغلب افراد کم‌اطلاع و بی‌دانشی هستند که تنها با کمک تبلیغات توانسته‌اند خود را معروف کنند و از ناآگاهی کاربران خود سوءاستفاده می‌کنند.


 صحرا محمدی/ تأمین هزینه‌های اقتصادی به دلیل افزایش قیمت‌ها این روزها برای همه ما دشوار شده است. گاهی روزانه شاهد افزایش قیمت هستیم. گله و شکوه از سوی خریدار و فروشنده بخشی از کار روزانه‌مان شده است، هر چند «آنچه به جایی نرسد فریاد است»، از بخشی از هزینه‌های غیر ضروری می‌توان کاست و البته باید کاست و چاره‌ای هم جز این نیست؛ اما از یک سری مواد غذایی که نیاز ضروری محسوب می‌شود، نمی‌توان فاکتور گرفت و مجبورید آنها را در فهرست خریدتان ثبت کنید و در اسرع وقت بخرید. تازه هر از گاهی هم باید همین فهرست را از نو بازبینی کنید تا مبادا چیزی غیر مهم در آن ذکر شده باشد. واقعیت این است که این روزها این چرتکه انداختن کار اغلب ما شده است. شوکی که به طبقات متوسط و پایین جامعه بابت قیمت مواد غذایی وارد شده قابل درک است؛ اما در این میان کم نیستند خانواده‌هایی که در فهرست خریدشان اقلام یادداشت شده را به وقت خرید یکی یکی و پشت سر هم خط می‌زنند و به ضروری‌ترین‌ها اکتفا می‌کنند.
ناگفته پیداست که ما در قبال یکدیگر مسئولیم و نمی‌توانیم و نباید از کنار هم بی‌تفاوت بگذریم. اتفاقاً مهم این است که ما در چنین شرایط دشواری در کنار یکدیگر باشیم و از هم دستگیری کنیم. تصور کنید صحنه‌ای را که شما در قصابی در حال خرید گوشت و مرغ هستید و کسی از راه می‌رسد و قیمت اجناس را می‌پرسد و به جیبش، نگاهی می‌اندازد و بعد راهش را می‌گیرد و از مغازه بیرون می‌رود. بارها هر یک از ما شاهد چنین صحنه‌هایی بوده‌ایم و ناراحت هم شده‌ایم، اما بیشتر اوقات کاری نکرده‌ایم! چه اشکالی دارد در این موارد بخش کمی از خریدمان را به آن فردی که توانایی‌اش پایین‌تر از ماست بدهیم. به قول معروف راه دوری نمی‌رود و ما به طور قطعی از این حرکت‌مان بازخورد بهتری خواهیم گرفت. 
حتماً همه ما افرادی را با واسطه یا بی‌واسطه می‌شناسیم که دست‌شان به دهان‌شان نمی‌رسد و در تنگنا زندگی می‌کنند؛ به ویژه اگر این افراد کودک یا کودکانی هم داشته باشند، آن وقت است که مسئولیت ما سنگین‌تر می‌شود و حتماً باید قدمی برداریم و کاری از پیش ببریم. قرار هم نیست خود را در فشار قرار دهیم تا دستگیری کنیم، با کمی برنامه‌ریزی و فقط کمی چشم‌پوشی از خریدهای روزانه‌مان و اختصاص دادن آن به این قبیل نیازمندان بخشی از وظایف انسانی و اجتماعی‌مان را انجام داده‌ایم. 
گاهی دو بطری شیر، گاهی یک مرغ منجمد، گاهی چند کیلو میوه، گاهی کمی برنج و...، فکر نکنید اینها کمک‌های ناچیزی است. همین مقدار از خود گذشتن نه تنها دل نیازمندی را روشن می‌کند، بلکه به زندگی ما هم برکت و روزی می‌بخشد. 
دستگیری ما از چنین افرادی نه فقط رفع نیاز می‌کند که از هدررفت سرمایه‌های جامعه هم پیشگیری می‌کند. می‌پرسید چگونه؟ خوب می‌دانیم که سوءتغذیه و کمبود مواد غذایی در طولانی‌مدت هزینه‌هایی را به جامعه تحمیل می‌کند که بسی بیشتر از این اندازه کمک‌های ماست. پس کمک‌های ما شاید به نظر حداقلی و ناچیز باشد؛ ولی وقتی کنار هم جمع می‌شود، اثرات خوبی بر جا می‌گذارد.

نگاهی به استفاده ابزاری یک جریان سیاسی از جنگ


 سید فخرالدین موسوی/ برجام سایه جنگ را از کشور دور کرد! این مهم‌ترین دستاوردی بود که حامیان برجام در تلاش بودند به منزله رهاورد برجام به افکار عمومی تلقین کنند؛ اما واقعیت ماجرا این است که اگر ما قدرت بازدارنده دفاعی نداشتیم، اگر ارتش مقتدر جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران نبود، اگر حمایت مردم از نظام و حضور توده‌های مردم در راه‌پیمایی‌های ضد استکباری و جشن پیروزی انقلاب نبود و اگر سابقه دفاع جانانه ملت ایران در ذهن دشمنان انقلاب ما نبود، لحظه‌ای در حمله نظامی برای حذف بزرگ‌ترین مانع بر سر راه زیاده‌خواهی‌های خود و الهام‌بخش ملت‌های منطقه برای ایستادن در برابر استکبار تردید و مکث نمی‌کردند؛ اما متأسفانه این جریان‌ها همه تلاش خود را برای دلیل‌های بدلی خود به کار بستند و تأسف مضاعف اینکه برخی نیز این دلیل را از آنها پذیرفتند. اما شگفتی ماجرا تنها به این رویکرد و منطق خلاصه نمی‌شود و امروز پرده‌ای دیگر از چوبین بودن پای اهل استدلال این جریان در برابر مردم قرار گرفته است!
حامیان برجام که هنوز هم معتقدند با خروج آمریکا‌ـ البته خروج بدون هزینه و دردسر ایالات متحده از این توافق‌ـ برجام کار می‌کند و منافع بی‌نظیر و بی‌سابقه‌ای برای کشور داشته و دارد! دوباره به گزینه بازی با سایه جنگ بازگشته‌اند! به عبارت دقیق‌تر، به راه حل ایجاد رعب در جامعه برای تحقق خواسته‌های‌شان روی آورده‌اند. به این چند عبارت که در هفته اخیر در روزنامه‌های نزدیک به این طیف منتشر شده است، توجه کنید.
روزنامه «همدلی» می‌نویسد: «به‌جای اینکه دنبال این باشیم که دنیا خود را با ما تطبیق دهد، سعی کنیم خود را با استانداردهای جهانی تطبیق دهیم... ما باید به شناختی از موجودیت خود، امکانات، توانایی‌ها، اعتبار سیاسی، اقتصادی، اجتماعیِ منطقه‌ای و بین‌المللی خود دست پیدا کنیم و نسبت به آن در منطقه و عرصه بین‌الملل از آن استفاده کنیم... اروپایی‌ها منتظر هستند تغییر رفتار و پایان دادن به شعارهای جنگ‌طلبانه را ببینند تا بعد از آن وارد روابط دیپلماتیک شوند. به نظر من، برخوردها و سیاست‌هایی که ما در پیش گرفتیم، تنها نشان از جنگ دارد که در وضعیت کنونی مهم‌ترین بهانه جنگ‌طلبی دنیا با ما، همین تهدیدات علیه اسرائیل است.»
روزنامه «اعتماد» هم می‌نویسد: «اتحادیه اروپا... مصمم به حفظ برجام است و این توافق را گامی مهم در راستای ایجاد خاورمیانه بدون سلاح هسته‌ای (البته جز اسرائیل) و ثبات بین کشورهای منطقه می‌داند. موضع اروپا در حمایت از برجام از دیدگاه منافع غرب منطقی‌تر از آمریکاست. آمریکا به دنبال تحریک ایران برای خروج از برجام و کسب بهانه‌ای موجه برای حمله به کشور ما با کمک اسرائیل و عربستان است. برجام برای راستی‌آزمایی از ایران‌ـ در موضوع سلاح‌های هسته‌ای‌ـ بوده است. بر این اساس، هیچ وظیفه‌ای از جمله لغو کامل تحریم‌ها بر عهده طرف مقابل نیست. براساس این روایت آمریکایی، وقتی ایران از برجام خارج شود، یعنی تصمیم دارد که به سمت سلاح هسته‌ای برود و به همین خاطر آمریکا و شرکای واشنگتن، بهانه‌ای موجه برای حمله به ایران پیدا می‌کنند!»
و عبارات دیگر که در این رسانه با اشاره به موضوعات گوناگون از برجام تا پیوستن بهFATF  و... را شامل می‌شود و حتی سؤال‌برانگیزترین دوگانه نرفتن پای میز مذاکره بر سر سامانه‌های موشکی را به جنگ گره می‌زنند! گویا این جریان زیست و موجودیتش وابسته به سایه جنگ و ایجاد رعب در جامعه است! فضاسازی‌ای که از یک‌سو ممکن است به خطای تشخیص و اشتباهات محاسباتی در تصمیم‌گیران کشور و جابه‌جایی اولویت‌ها منجر بشود و از سوی دیگر پیامدهای اقتصادی برای کشور خواهد داشت! چرا که سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی اگر این فضاسازی‌ها را باور کنند و ایران را کشوری در مظان و معرض جنگ ببینند، مطمئناً از آوردن سرمایه خود به ایران یا آغاز فعالیت اقتصادی در کشورمان منصرف می‌شوند؛ افزون بر اینکه این موضوع می‌تواند اضطراب و استرس را نیز در جامعه گسترش داده و موجب آسیب شود.

  حمیدرضا حیدری/ روز یک‌شنبه 28 بهمن محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه کشورمان در نشست مونیخ مواضع جمهوری اسلامی ایران را در موضوعات گوناگون تشریح می‌کند. در بخش پرسش و پاسخ، مجری جلسه موضوع موشکی را پیش می‌کشد و به تهدید رئیس‌جمهور فرانسه برای اعمال تحریم‌های موشکی اشاره می‌کند و البته مباحث دیگری که بین او و وزیر امور خارجه ایران رد و بدل می‌شود که در نهایت شاهد مواضع انقلابی محمدجواد ظریف هستیم. 
وی در بخشی از صحبت‌هایش به حمایت غربی‌ها از صدام و حمایت نکردن از ایران در دوران جنگ تحمیلی اشاره می‌کند: «چرا زمانی که عراق مردم ما را موشک‌باران می‌کرد، هیچ‌کس کوچک‌ترین ابزار دفاعی در اختیار ما نگذاشت؟ نه پدافند هوایی و نه موشکی برای پاسخ. هیچ‌کس. باید برایش التماس می‌کردیم. الآن، من به خاطر جلب رضایت دوستم وزیر خارجه [ژان ایو] لودریان [وزیر خارجه فرانسه] یا هرکس دیگری، مردم خودم را بی‌دفاع نمی‌کنم تا صدام حسین بعدی منطقه برخیزد و مردم مرا بکشد، بی‌آنکه ما ابزاری برای دفاع داشته باشیم.»
البته این بخشی از صحبت‌های ظریف است که به صورت هوشمندانه مطرح می‌شود و مجال آوردن دیگر بخش‌ها در این نوشته نیست. یکی از نکات جالب، اظهارات همتای چینی ظریف بود که در پکن به او گفته صدها میلیون نفر از مردم «دفاع بلند و آشکار» او از حق مردم ایران را از تلویزیون‌شان دیده‌اند و حالا ظریف شخص معروفی در این کشور است.
نشریه «پولیتیکو» هم سخنرانی ظریف را عملکرد خیره‌کننده خواند که به دلیل صراحت، جسارت و به موقع بودنش به سرعت در صدر مباحث نشست مونیخ قرار گرفت و این جمله وی را نقل کرد: «اروپا اگر می‌خواهد مقابل امواج خطرناک یکجانبه‌گرایی آمریکا شنا کند، باید آماده خیس‌شدن باشد.»
اما اگر به فضای مجازی نگاهی کنیم، با سه نوع برخورد در این باره مواجه هستیم؛ گروه اول، سعی کردند محمدجواد ظریف را نمونه کامل انقلابی‌گری و البته قهرمان ملی بنامند و هشتگ «ظریف قهرمان» به وجود آوردند که تعدادشان هم کم نبود.
یکی از کاربران توئیتر نوشت: «می‌خواهید بدانید وطن‌پرستی یعنی چه؟ می‌خواهید بدانید چگونه از حق مشروع مردم سرزمین‌تان دفاع کنید؟ می‌خواهید بدانید انقلابی واقعی کیست؟ می‌خواهید بدانید دیپلماسی یعنی چه؟ پیشنهاد می‌کنم سخنان ظريف را در کنفرانس امنیتی مونیخ ببینید.»
گروه دوم، اعلام کردند با وجود اختلاف نظرها و انتقاداتی که به برخی عملکردهای ظریف دارند، اما مواضع انقلابی او را می‌ستایند.
یک کاربر توئیتر نوشت: «با هر اختلاف نظری هم که موجود باشه، اما وقتی کار خوبی انجام بشه ازش تشکر می‌کنیم.»
دو گروه اول به هر حال سعی کردند حامی مرد شماره یک دیپلماسی کشورمان باشند؛ اما گروه سومی هم بودند که گویا صحبت‌های وزیر امور خارجه کشورمان زیاد به مذاق‌شان خوش نیامد. این کاربران که در توئیت‌های‌شان از مواضع ظریف انتقاد کرده بودند که البته با واکنش دیگر کاربران مواجه شدند.
یکی از کاربران در واکنش به این‌گونه توئیت‌ها نوشت: «سلطنت‌طلب و منافق از دفاع جانانه ظریف نکاتی را برداشته و ضد او استفاده می‌کنند. می‌دانم که از روشنگری او ناراحتید، اما بگویم تا کنون هیچ وزیر امور خارجه‌ای که تا این حد از آرمان‌های کشور دفاع جانانه کرده باشد و از تبلیغات سوء و منفی علیه ایران پرده‌برداری کرده باشد، ندیدم.»
یکی از کاربران هم با اشاره به بخشی از این مصاحبه به رفتارهای دوگانه غرب درباره موضوعات گوناگون واکنش نشان داد: «غربی‌ها وقتی با ظریف مصاحبه می‌کنند و او جنگ صدام با ایران و جنایاتش را یادآور می‌شود، می‌گویند از تاریخ صحبت نکنید؛ یعنی گذشته‌ها گذشته! نمی‌دانم با وجود این همه قتل عام‌های وحشتناک در تاریخ اکثر ملت‌ها، چرا کل دنیا باید فقط دروغ هلوکاست را اجباراً به یاد داشته باشد؟»