حسن رحیم‌پورازغدی ضمن اشاره به کارآمدی نظام گفت: مسلماً اگر نظام ما ناکارآمد بود باید ۱۰ بار سقوط می‌کردیم، این نظام اگر کارآمد نبود با وجود این همه مشکلات داخلی و خارجی نمی‌توانست آمار افتخارآمیز ارائه بدهد. ما این مسیر را خوب آمدیم، انقلاب‌های دیگر به خان اول هم نمی‌رسند، اما ما به خان هفتم رسیدیم، تفاوت ولایتمداری با بقیه انقلاب‌ها این است.


   رسول سنائی‌راد/ حادثه تلخ تروریستی 24 بهمن ماه در محور خاش‌ـ زاهدان که به شهادت جمعی از جان بر کفان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتهی شد، بار دیگر موضوع ناامنی در سیستان و بلوچستان و رشد تروریسم تکفیری در این منطقه را مورد توجه افکار عمومی قرار داد که نباید به فراموشی سپرده شود.
از این رو پرداختن به ریشه‌ها و دلایل شکل‌گیری تروریسم تکفیری در این منطقه، اولین گام برای مقابله هوشمندانه با آن به شمار می‌آید که در این نوشتار پیگیری می‌شود: ریشه‌ها و زمینه‌های شکل‌گیری تروریسم تکفیری در استان سیستان و بلوچستان را باید در دو گروه داخلی و بیرونی جست‌وجو کرد. در برشماری ریشه‌های داخلی می‌توان به موارد ذیل اشاره داشت: وجود فقر مادی و فرهنگی که زمینه جذب افراد ناآگاه و فقیر را به شبکه تروریستی و شرارت فراهم می‌کند؛ شکاف‌های قومی و مذهبی و سوءاستفاده جریان تروریستی از عامل قومیت بلوچ و مذهب اهل سنت برای القا و تشدید حس تبعیض، تنفر و تقویت گرایش تکفیر و ترور؛ وجود بافت قبیله‌ای که حس تمایز با دیگران و حمایت از هم قبیله در هر شرایط را فراتر از قانون و عقلانیت تشدید و امکان جولان جریان تروریستی را برای یارگیری در رقابت‌های قبیله‌ای مهیا می‌کند؛ موقعیت جغرافیایی که با وجود گستره و پراکندگی زیاد، هم امکان اختفا و پراکندگی در عمق داخلی و هم دسترسی به مرزهای زمینی و تردد به کشورهای افغانستان و پاکستان یک عمق بیرونی در اختیار آنان قرار می‌دهد؛ به موازات عوامل و زمینه‌های فوق می‌توان از عوامل و زمینه‌های خارجی و مرتبط با بیگانه یا به منزله مکمل و تقویت‌کننده رشد تروریسم تکفیری در سیستان و بلوچستان یاد کرد که عبارتند از: استفاده ابزاری سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی کشورهای رقیب منطقه‌ای اعم از عربستان، امارات، پاکستان و حتی در مقطعی قطر از عناصر معارض و مستعد شرارت و ترور در پیشبرد اهداف سیاسی‌ـ امنیتی علیه جمهوری اسلامی ایران؛ نفوذ سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی آمریکایی در افغانستان و پاکستان و ارتباط‌گیری و جهت‌دهی به عناصر شرور و تروریست و استفاده ابزاری از آنان؛ نفوذ تفکر سلفی و وهابی‌گری به بخشی از بدنه ارتش و اطلاعات ارتش پاکستان و تلاش برای بهره‌گیری از عناصر ترور و تروریست بلوچ برای جاسوسی و اقدامات تروریستی؛
مجموعه زمینه‌ها و عوامل فوق موجب شکل‌گیری گروهک‌های تروریستی در منطقه سیستان و بلوچستان تحت عناوین گوناگون انصار ایران، انصارالفرقان، جیش‌العدل، جندالله، جیش‌النصر و... شده است که گاه به صورت خانوادگی و طایفه‌ای تشکیل و اداره شده و گاه یک گروه با چند تابلوی جداگانه دست به اقدامات تروریستی و شرارت می‌زنند.
جمهوری اسلامی ایران که توانسته است راهبرد جنگ نیابتی را در منطقه به شکست بکشاند و در کشورهای عراق و سوریه جریان تروریسم تکفیری را زمین‌گیر کند، تروریسم و شرارت در بخشی از خاک خود را به راحتی و سهولت بیشتری می‌تواند مهار کند.
راهکارهای مقابله و مهار نیز در بازگشت به زمینه‌ها و عوامل این جریان جنایتکار و خبیث باید دنبال شود که عبارتند از: معرفی شفاف و عالمانه مبانی نظری و فکری تروریسم تکفیری و آگاه‌سازی عمومی در سیستان و بلوچستان با استفاده از رسانه و شبکه تبلیغی و مراکزهای علمی و آموزشی؛ تقویت زیرساخت‌های پیشرفت و توسعه در منطقه، انجام طرح‌های مردم‌یاری و محرومیت‌زدایی؛ پیگیری دیپلماتیک و شکایت از حامیان منطقه‌ای تروریسم تکفیری به مجامع بین‌المللی؛ تجهیز و تقویت یگان‌های رزمی مقابله‌کننده به تناسب افزایش سطح تهدید و شرارت تروریست‌ها؛تقویت گرایش‌های ملی و وحدت و تقویت مذهبی و منزوی‌سازی تروریسم تکفیری در مناطق آلوده و تحت نظر تفکرات سلفی‌ـ تکفیری؛تحمیل هزینه مناسب و متناظر با اقدامات مداخله‌جویانه کشورهای بیگانه در حمایت از تروریسم تکفیری.
بدیهی است مهار و درمان این غده عفونی نیازمند اقدامات و مراقبت‌های چندجانبه و هماهنگی و همکاری دستگاه‌های گوناگونی است که صرفاً به عرصه نظامی و امنیتی محدود نشده و باید مجموعه‌ای از اقدامات فرهنگی، اجتماعی و عمرانی را به کمک گرفت و انجام داد تا به امنیت پایدار منتهی شود.


  حسین عبداللهی‌فر/ در شرایطی که لایحه اصلاح قانون انتخابات آماده طرح در صحن علنی مجلس می‌شود و نمایندگان خانه ملت تلاش می‌کنند انتخابات بعدی با اصلاحات انجام شده و تغییرات لازم برگزار شود، وزارت کشور با هماهنگی شورای نگهبان دوم اسفند ماه 98 را روز برگزاری انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی اعلام کرده است تا همه مردم و مسئولان، گروه‌ها و جریان‌های سیاسی ضمن کسب آمادگی لازم یک سال برای فراهم کردن مقدمات و برنامه‌های انتخاباتی خود زمان داشته باشند. 
انتخابات اسفند ماه 98 از جنبه‌های زیادی اهمیت و حساسیت دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود: 
۱ـ اولین انتخابات پس از چهل سالگی انقلاب اسلامی/ با توجه به تلاش مذبوحانه دشمنان انقلاب اسلامی به منظور نرسیدن ملت ایران به جشن چهلمین سالگرد خود، برگزاری با شکوه و مشارکت حداکثری مردم در نخستین انتخابات پس از چهل سالگی انقلاب اسلامی می‌تواند تأثیر زیادی بر افزایش نومیدی مخالفان و دشمنان ملت مسلمان ایران داشته باشد. به ویژه آنکه رئیس‌جمهور آمریکا وقتی حضور حماسی ملت ایران در راه‌پیمایی 22 بهمن را مشاهده کرد، در توجیه تحلیل غلط خود نوشت: «این حضور به خاطر چهلمین سالگرد انقلاب بوده و سال دیگر شاهد چنین حضوری نخواهیم بود.» 
۲ـ ضرورت تشکیل مجلسی در تراز گام دوم انقلاب و دهه پنجم/ تجربه چهار دهه مجلس‌داری در دوره انقلاب اسلامی ایجاب می‌کند تا مردم و مسئولان با نگاهی آسیب‌شناسانه به گذشته، زمینه تشکیل مجلسی در تراز گام دوم انقلاب و دهه پنجم را فراهم کنند. اقدام مسئولان در این زمینه فراهم‌سازی الزامات انتخاب اصلح مردم و ورود شایستگان، عاشقان خدمت و افراد متدین و انقلابی است. اقدام مردم در این راستا پیدا کردن حجت شرعی در انتخاب نامزدهای صالح و سالم و دقت در تشخیص افراد صادق از عوام‌فریبان، انسان‌های دردمند و رنج‌کشیده از غوغاسالاران و اشراف‌زادگان، نمایندگان انقلابی و پاکدست از ضد انقلابی و منفعت‌طلب است.
۳ـ نیاز کشور و مردم به مجلس کارآمد به منظور رفع مشکلات اقتصادی/ یکی از ارکان مهم در افزایش توانمندی و کارآمدسازی نظام اسلامی، حضور مدیران پرکار و دانا، دلسوز و متخصص در رأس امورات اجرایی کشور است که بخش مهمی از آنها را نمایندگان ملت انتخاب می‌کنند. ضمن آنکه مجلس شورای اسلامی می‌تواند با استفاده از ظرفیت قانون‌گذاری، برنامه‌نویسی بودجه، نظارت بر مسئولان اجرایی و تحقیق و تفحص از سازمان‌ها و نهادهای دولتی تأثیر زیادی بر کارآمدی مدیران و مسئولان داشته باشد. 
۴ـ تأثیر مجلس انقلابی بر شکل‌گیری دولت انقلابی/ یکی دیگر از جهات اهمیت مجلس یازدهم تأثیر آن بر انتخابات 1400 است که قرار است تکلیف دولت بعدی در آن روشن شود. ترکیب اکثریت مجلس از چند نظر بر انتخابات آینده و دولت بعد اثرگذار است:
اول اینکه، میزان اقبال عمومی به نمایندگان به ویژه به شخصیت‌های سیاسی که معمولاً به مثابه سرلیست به مردم معرفی می‌شوند، می‌تواند زمینه ورود آنها به عرصه رقابت انتخابات ریاست‌جمهوری را فراهم کند. افرادی که از هم‌اکنون خود را برای انتخابات ریاست‌جمهوری آینده گرم می‌کنند، بدون تردید از انتخابات مجلس به مثابه وسیله‌ای برای سنجش موقعیت خود استفاده کرده و اگر موقعیت بالایی در مجلس یازدهم داشته باشند، برای حضور در انتخابات بعدی نیز انگیزه بیشتری خواهند یافت.
دوم اینکه، ترکیب مجلس انقلابی می‌تواند در اصلاح مدیران فعلی در دو سال پایانی همین دولت مؤثر واقع شده و در ترکیب کابینه بعدی نقش بسزایی ایفا کنند. از همین رو، گفته می‌شود راه تشکیل دولت کارآمد و انقلابی از راه مجلس انقلابی می‌گذرد. امری که از لحاظ تجربی آزموده شده و ثابت شده است ترکیب مجلس بر گرایش سیاسی و رویکرد آن تأثیر داشته است.

   حسن خدادی/ از نکات کلیدی در بیانیه گام دوم امام خامنه‌ای، تأکید بر جایگاه علمی کشور است. ایشان در این بیانیه می‌فرمایند: «ما هنوز از قلّه‌های دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلّه‌ها دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهم‌ترین رشته‌ها عبور کنیم. ما از این مرحله هنوز بسیار عقبیم؛ ما از صفر شروع کرده‌ایم... سنگبنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده و این انقلاب، شهیدانی از قبیل شهدای هسته‌ای نیز داده است. به ‌پا خیزید و دشمن بدخواه و کینه‌توز را که از جهاد علمی شما به شدّت بیمناک است، ناکام سازید.»(22/11/۱۳۹۷)
با تحلیل محتوایی این فراز از بیانیه گام دوم می‌توان به این موضوع رسید که وضعیت علم و دانش کشور همچنان با نرخ مطلوب که برگرفته از وضعیت کنونی جهان است، فاصله بسیاری دارد که از این نظر متولیان بخش توسعه علم و دانش را خطاب قرار می‌دهد. در این بیانیه، مأموریتی سنگین برای اهالی علم و دانش تصویر شده که با تکیه بر توان مغزافزاری خود، جهادی علمی را راهبری کنند.
انديشمندان سازوکارها و ابزارهاي گوناگونی را براي کسب قدرت برتر در سطح بين‌الملل متصورند. گروهي قائل به قدرت نظامي‌ هستند و گروهي هم روي مسئله انباشت ثروت تأکيد دارند؛ اما نکته مهم اين است که علم پايه و اساس بسياري از قدرت‌ها است. به ويژه آنکه امروزه در عرصه نظامي هم تحولات و تغييرات اساسي با علم رخ خواهد داد و از طريق علم مي‌توان انباشت ثروت را به درستي مديریت کرد؛ از این رو رهبر معظم انقلاب معتقد است: «هر كسي كه علم را پيدا كند، مي‌تواند فرمانروايي كند؛ هر ملتي كه عالم باشد، مي‌تواند فرمانروايي كند؛ هر ملتي كه دستش از علم تهي باشد، بايد خود را آماده كند كه ديگران بر او فرمانروايي كنند.»(1/1/۱۳۸۵) البته مفهوم «علم به مثابه قدرت» در نظر رهبر معظم انقلاب تا آنجايي پذيرفته است که آن را در قالب زنجيره علم و فناوري بنگريم. به عبارتي، علمي که منتهي به فناوري و در نهايت تجاري‌سازي شود، مي‌تواند قدرت ايجاد کند. بنابراین، زنجيره علم و فناوري اجزايي دارد که عبارتند از ايده و فكر، علم، فناوري، توليد و سپس بازار. رهاسازي هر يک از اين حلقه‌ها زيان‌هايي را در پي دارد.
يکي از تفاوت‌هاي اساسي کشورهاي در حال توسعه و کشورهاي پيشرفته (اعم از غربي و غير غربي) در تکميل اين زنجيره نهفته است. به عبارتي، در کشورهاي پيشرفته زنجيره علم و فناوري به درستي تکميل مي‌شود؛ از این رو فعاليت علمي در نهایب سبب سوددهي به کليت اجتماع مي‌شود؛ اما در کشورهاي در حال توسعه عموماً اين زنجيره ناقص باقي مي‌ماند؛ بنابراین معظم‌له روي تکميل زنجيره علم و فناوري از طریق راه‌اندازی نظام ملی نوآوری تأکيد دارند. نظام ملي نوآوري طرحي فراسازماني و فرابخشي براي مديريت بهينه نوآوري است. در نظر رهبر معظم انقلاب، نظام ملي نوآوري «عبارت است از يك شبكه‌اي از فعاليت‌ها، تعامل‌هاي زنجيره‌اي، در سطح‌هاي كلان و مياني و خرد، بين دستگاه‌هاي علمي كشور؛ چه در درون محيط علمي، چه بيرون محيط علمي.»(22/5/۱۳۹۱) در اندیشه معظم‌له يکي از علل اجرا نشدن شايسته و مناسب نقشه علمي کشور را بايد در خلأ نظام ملي نوآوري دانست. بنابراین، لازم است بین اين دو مفهوم اساسي تمايز قائل شویم: «چرخه علم و فناوري» و «چرخه علمي». در مفهوم چرخه علمي، علوم مختلف به صورت يک منظومه در نظر گفته مي‌شوند که يکديگر را تکميل مي‌کنند. به عبارتي، مفهوم «چرخه علمي» اصطلاحي کاملاً درون علمي است و نگاه کلان و کل‌گرايانه به علم دارد. اين مفهوم نقدي به تفکر تجزيه‌گرايانه علوم است که هر علم را جزيره مستقلي از هم مي‌داند. دانشمندان متعلق به مفهوم «چرخ علمي» همزمان که براي علوم مرزهايي مشخص مي‌کنند و به عبارتي براي آن هويت خاصي قائل هستند، معتقدند علوم مي‌توانند يکديگر را تکميل کنند.

 اعتراض ایران به کمیسر عالی
ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در بیانیه‌ای نوشت: «ما ضمن اعتراض رسمی و جدی به کمیسر عالی حقوق بشر در مورد تخلفات صریح ایشان از دستور‌العمل در امر گزارشگر تأکید می‌کنیم: اولاً، رفتار تخلف‌آمیز جاوید رحمن یک بار دیگر نشان می‌دهد که نصب گزارشگر ویژه برای ایران فاقد هرگونه توجیه قانونی و منطقی بوده و صرفاً حکایت از استاندارد دوگانه و فریبکاری سیاسی در رفتار شورای حقوق بشر دارد. ثانیاً، اگر کمیسر عالی نتواند ایشان را از تخلفات رفتاری بازدارد، بدون شک همکاری‌های وسیع جمهوری اسلامی ایران با شورای حقوق بشر در زمینه این گزارشگر مورد بازنگری مجدد قرار می‌گیرد. یک بار دیگر هرگونه فعالیت تبلیغاتی گزارشگر را تا زمانی که مسئولیت رسمی دارد، تخلف آشکار از آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های مصّوب گزارشگری دانسته و آن را محکوم می‌کنیم و امید داریم این روش غلط و غیرقانونی و مغرضانه توسط سایر گزارشگران در مورد همه کشورهای دیگر تکرار نشود.»
فقط روشنفکران بودند!
هاشم آغاجری، فعال اصلاح‌طلب به تازگی طی اظهاراتی در یک میزگرد با عنوان «جایگاه روشنفکری در قبل و بعد از انقلاب اسلامی» گفته است: «انقلاب سال ۵۷ انقلابی اساساً شهری بود و روحانیون در آن با روشنفکران همراهی کردند، ولی در تولید ایده، اساساً این روشنفکران بودند که تولید ایده می‌کردند و روحانیون از ایده‌هایی که روشنفکران داشتند، استفاده می‌کردند. آنها تلاش می‌کردند برای کسب مشروعیت و اعتبار در میان جامعه شهری، روشنفکران و دانشگاهیان نزدیکی بیشتری با روشنفکران پیدا کنند.» حال سؤال این است؛ آغاجری چگونه حاضر شده نقش محوری و بنیانی امام خمینی(ره) را در ایجاد انگیزه انقلاب اسلامی در مردم و رهبری آن تا لحظه پیروزی انقلاب و بعد از آن نادیده بگیرد و ابراز کند که انقلاب ۵۷ ثمره ایده‌های روشنفکران کت و شلواری بوده است؟!
نشانه‌های استقرار نظام
شهریار زرشناس، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: «دلیل صحبت امام خامنه‌ای از استقلال این است که انقلاب واقعاً مستقر شده است که اگر این استقرار نبود، بحران‌های بزرگی چون بحران مدیریت به شدت ناکارآمد و فلج نئولیبرالی که اکنون داریم و شرایط جهانی که با ترامپ و هیاهوهای جهانی به وجود آمده، کافی بود که وضعیت ما را کاملاً زیر و رو کند، ولی وقتی نمی‌کند، یعنی استقرار وجود دارد. دلیل اینکه بعد از چهل سال از گام دوم حرف می‌زنند، این است که گام اول بسیار محکم نهادینه شده است. آنچنان نهادینه شده که چهل سال پس از انقلاب، خلوص ایدئولوژیکی و آرمان‌گرایانه انقلاب حفظ شده و بخش اصلی ساخت سیاسی آن هویت خالص آرمان‌گرایانه را حفظ کرده است.»
تهدید به تصویب FATF
جمعی از فعالان اصلاح‌طلب در نامه‌ای سرگشاده خطاب به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، آنها را در قبال تصویب نکردن لوایح مربوط به FATF تهدید کردند. به گزارش کانال امتداد، در این نامه که به امضای افرادی چون؛ سعید حجاریان، مصطفی تاج‌زاده، شهیندخت مولاوردی و چند اصلاح‌طلب دیگر رسیده است، می‌خوانیم: کنوانسیون پالرمو (از لوایح چهارگانه FATF) درباره مبارزه جهانی با جرایم سازمان یافته، تاکنون به تصویب ۱۸۰ کشور جهان رسیده است. عضو نشدن در آن به معنای منزوی کردن ایران و پذیرش اختلال در مناسبات جمهوری اسلامی ایران با ۱۸۰ کشور جهان به شمول چین، روسیه، هند، همسایگان و دیگر کشورهای دوست خواهد بود.
ماهی‌گیری سیاسی
طیف اصلاح‌طلب، ید طولایی در ماهی‌گیری سیاسی دارد. حالا می‌خواهد زمین‌لرزه در غرب کشور باشد، یا سقوط هواپیما یا استعفای هیجانی یک مقام دولتی. پس از اعلام خبر استعفای ظریف، برخی اصلاح‌طلبان این اقدام را «تحسین‌برانگیز»! و «بموقع»! دانستند و از آن استقبال کردند. اصلاح‌طلبان همزمان با این استقبال و ذوق‌زدگی از خبر استعفا، در چند بخش به فضاسازی اقدام کردند. یکی از موارد تأمل‌برانگیز، هجمه به مجمع تشخیص مصلحت نظام در موضوع FATF بود.


مجلس موظف به اصلاح ساختار بودجه شده است
رئیس مجلس شورای اسلامی در 17 بهمن ماه اعلام کرد رهبر معظم انقلاب دستور داده‌اند ظرف چهار ماه آینده، اصلاحات ساختاری در بودجه کشور صورت گیرد و بنابراین به فرمایش رهبر معظم انقلاب، مجلس شورای اسلامی مکلف به اصلاح بودجه شده است. در این زمینه اله مرادسیف، دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه جامع امام حسین(ع) با بیان اینکه مفاد دستور رهبر فرزانه انقلاب مبتنی بر اصلاح ساختار بودجه هنوز بیان نشده و فقط به صورت کلی گفته شده است، گفت: «درباره مفاد نمی‌توان تحلیلی داشت، اما نسبت به آنچه در اصلاح ساختار در چارچوب بودجه است، می‌توان پیشنهادهایی
 ارائه کرد.»
 این استاد دانشگاه با اشاره به ضروری‌ترین اصلاح ساختاری در چارچوب بودجه، گفت: «باید مبنا در بودجه جدا کردن هزینه‌کرد بودجه جاری از درآمدهای نفتی باشد.» وی با تذکر به اینکه نفت یک سرمایه بین نسلی است و باید فقط صرف ایجاد زیرساخت در اقتصاد شود، گفت: «درآمدهای نفتی باید صرف بودجه‌های عمرانی شود و نسبت به آن طرح تملک دارایی‌ها پیاده شود و نباید برای تراز عملیاتی بودجه از نفت هزینه کنیم.»
سیف با اشاره به اینکه طبق گزارشی که دولت از تراز عملیاتی خود در لایحه بودجه به مجلس ارائه کرد، تراز عملیاتی منفی 112 هزار میلیارد تومان بود، گفت: «این یعنی هزینه‌های عملیاتی بودجه 112 هزار میلیارد تومان بیش از درآمدهای عملیاتی بودجه بود که شامل مالیات، فروش خدمات، جرایم و درآمدهای مالکیتی دولت می‌شود.»
وی گفت: «تراز عملیاتی باید تراز باشد، یعنی منفی نباشد و وقتی منفی است، یعنی درآمدهایی همچون مالیات‌ها که باید هزینه‌های جاری را پوشش دهند، قادر به این کار نیستند و نظام مالیاتی معیوب و ناکارآمد است.» 
طرح جامع مقابله با شوک ارزی اجرایی نشده است
محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس با اشاره به اجرایی نشدن طرح جامع مقابله با شوک ارزی، گفت: «رئیس وقت بانک مرکزی پس از خروج از جلسه کمیسیون اقتصادی طی مصاحبه‌ای موافقت خود را با طرح کمیسیون اقتصادی اعلام کرد، اما همان روز پس از جلسه دولت تصمیم بدون پشتوانه کارشناسی اعلام دلار ۴۲۰۰ تومانی باعث نابود شدن ۲۰ میلیون دلار از منابع ارزی کشور شد که تاکنون 5/3 میلیون دلار از این منابع تعیین تکلیف نشده است.»
وی خاطرنشان کرد: «مشکلات اقتصادی پیش آمده در کشور هیچ ربطی به تحریم و دخالت آمریکا ندارد، بلکه ناشی از سوء مدیریت‌ها است، در تحلیل پدر طراحی تحریم‌ها علیه ایران (ریچارد نفیو) آمده است، ایران توان عبور از تحریم‌ها را دارد، حتی تحریم‌های ۱۳ آبان که به نظر آنان شدیدترین تحریم‌ها بود. در این تحلیل آمده است برای تحمیل فشار بیشتر به ایران باید بخشی از تحریم‌ها برداشته شده و پس از آن دوباره تحریم‌های گسترده اعمال شود.»
پورابراهیمی گفت: «هجمه‌های دشمنان بر اقتصاد کشور متمرکز شده و انتقال اتاق جنگ ایران به وزارت خزانه‌داری آمریکا تأییدکننده این موضوع است.»
پورابراهیمی در پایان درباره بودجه افزود: «بودجه دولت رویکرد متداولی دارد و با شرایط فعلی کشور همخوانی ندارد. دولت برای اصلاح لایحه بودجه خود چهار ماه فرصت خواست. راهی جز اصلاح ساختار اقتصادی کشور چه در زمینه بودجه و چه در دیگر بخش‌ها وجود ندارد، برای پی بردن به اهمیت این اصلاح ساختاری باید اشاره کرد که شش برابر حجم نقدینگی کشور، دولت دارایی بلا استفاده و بد استفاده دارد و به جرئت می‌توانم بگویم که نه تنها آمریکا، بلکه اتحاد کل جبهه استکبار هم نمی‌تواند مشکلی برای کشور ایجاد کند و دهه پنجم انقلاب می‌تواند دهه شکوه اقتصادی باشد.»

 محسن مهدیان: اشتباه فرهاد مجیدی چیست؟ رفتار خلاف قانون؟ از این هم فراتر. قانون‌شکنی و توهین به مجری قانون؟ از این هم افزون‌تر. زشتی رفتار این فوتبالیست به رخ کشیدن قانون‌شکنی است. یعنی هم قانون‌شکنی و هم توهین به مجری قانون و بدتر از همه اشاعه آن. خب این جسارت از کجا آمده است؟ حرمت قانون که یک شبه با فرهاد مجیدی یا حتی با برخورد فیزیکی راننده لندکروز با مأمور راهور شکسته نمی‌شود؛ پس ماجرا از چه قرارست؟ بی‌قیمت شدن سکه قانون‌شکنی را در ماجرای فحاشی نماینده سراوان یا کتک زدن مأمور قانون توسط نماینده بیجار ببینید. این لیست را شما تکمیل کنید. تاریخ فراموش نمی‌کند که اول مجری قانون در کشور، چشم در چشم قانون می‌گفت، به خط قرمز من نزدیک نشوید که حیثیت برای عدلیه نخواهم گذاشت!
محسن رضایی: در دو ماه گذشته به جای بحث فنی و استدلال، فشارهای سیاسی و رسانه‌ای زیادی به مجمع تشخیص مصلحت وارد کردند تا تصمیم عجولانه‌ای گرفته شود. مرتب گفته می‌شد آخر بهمن، ما را در لیست سیاه قرار می‌دهند. در حالی که سؤالات و ابهامات زیادی درباره توصیه‌های FATF وجود دارد، از دولت انتظار می‌رود با دیپلماسی قوی، کشور را از فروغلتیدن در باتلاقی جدید بازدارد. وقتی می‌توان با کوشش برای رفع ابهام و ایجاد شفافیت پیش رفت، این حجم از فشار، تهدید و اولتیماتوم چه هدفی را دنبال می‌کند؟
 محمدباقر قالیباف:‌ جریانی که آب را به برجام گره زد، امروز دنبال این است که گوشت را به FATF گره بزند.
قاسم سلیمانی: برجام منطقه‌ای برای چیست؟ با این برجام می‌خواهند روح و تحرک ایران اسلامی را بخشکانند، اگر برجام دومی را هم انجام دهیم، برجام‌های بعدی را پیاده می‌کنند و می‌خواهند کشور را از درون بی‌هویت کنند.