محمدرضا فرهادی/ پس از حادثه خاش و شهادت تعدادی از پاسداران مدافع امنیت، جدال لفظی بین مسئولان نظامی و سیاسی ایران با کشورهای امارات و عربستان مبنی بر حمایت از تروریستها صورت گرفت؛ تروریستهایی که با حمایتهای مالی سرویسهای اطلاعاتی عربستان و امارات و با حمایتهای نظامی آمریکا و برخی کشورهای دیگر اقدامات ایذایی در داخل کشور انجام میدهند. آنچه در این سطور درباره آن بحث خواهد شد؛ پرداختن به این موضوع است که دلایل عربستان و امارات برای نزدیکی به پاکستان چیست؟ پاکستان در راهبرد نظامیـ اطلاعاتی امارات و عربستان چه جایگاهی دارد؟
۱ـ امارات متحده عربی و عربستان سعودی به دنبال آن هستند که در معادلات منطقهای خود بازیگران منطقهای جدیدی را علیه ایران وارد کارزار کنند. در این میان، کشوری همچون پاکستان که مهد تروریستها و یکی از مراکز آموزش تکفیریها بوده و از سوی دیگر مشکلات اقتصادی فراوانی دارد، بهترین گزینه در نظر عربستان و امارات است. از سوی دیگر، پاکستان به علت همسایگی با ایران از منظر ژئوپلیتیکی نیز جایگاه خاصی دارد.
رویکرد عمران خان، نخستوزیر پاکستان که مبتنی بر عملگرایی است، بیش از پیش به عربستان سعودی گرایش دارد؛ به گونهای که وی اولین سفر خارجی خود را به ریاض انجام داد. در جریان سفر اخیر بنسلمان به پاکستان نیز، عمران خان، کشورش را «کشور دومِ بنسلمان» خواند. بنسلمان با سرمایهگذاری ۲۰ میلیارد دلاری و کمکهای بلاعوض و وامهای کلان، پاکستان را به سوی خود سوق داده است. اسلامآباد هم به دلیل بدهیهای خارجی و کسری تجاری و فروش تسلیحات، چاره پیشرفت کشورش را در ارتباط قویتر با ریاض میبیند. همچنین عربستان سعودی به سبب تأثیرگذاری اعتقادی و سیاسی سرمایهگذاری وسیعی در پاکستان صورت داده است. با توجه به وجود برخی گرایشهای نزدیک به وهابیت در پاکستان، ریاض به ترویج وهابیگری و تأسیس مدارس مذهبی در پاکستان همت گماشته است تا از این طریق نفوذ معنوی خود را در مقابل نفوذ معنوی ایران حفظ کند.
عربستان همچنین به تأسیس برخی گروههای شبه نظامی و تروریست، همچون سپاه محمد و لشکر جهنگوی مبادرت ورزید و همچنان به حمایتهای مالی و تسلیحاتی از این گروهها ادامه میدهد. هدف عربستان تشویق این گروهها برای حملات تروریستی در مناطق شیعهنشین پاکستان و همچنین ایجاد ناامنی در مرزهای ایران و ورود به ایران برای انجام اعمال تروریستی است. نمونه بارز این عمل، حمایت عربستان از گروه عبدالمالک ریگی و جیشالظلم است.
۱ـ برخی معتقدند پاکستان در مبارزه با تروریستها بیشتر نگاه اقتصادی دارد. بندر چابهار در ایران، گوادر در پاکستان، بندر دبی در امارات، تنگه بابالمندب و ساحل آفریقا، از بنادر مهم خاورمیانه هستند. چابهار رقیب اصلی بندر گوادر پاکستان است. اسلامآباد برای رقابت با هندوستان، دشمن دیرینه خود، به فکر توسعه گوادر از طریق چین و قطر است. چین، گوادر را دروازه دریایی جاده ابریشم و دوحه، آن را برای دور زدن بندر دوبی، ضروری میداند. همزمان با عملیات انتحاری «جیشالظلم» در سیستان، شاهدِ عملیات تروریستی در «کشمیرِ هندوستان» از سوی «سپاه محمد»، علیه نیروهای مرزبانی و نظامی این کشور بودیم که به کشته شدن ۴۴ نفر منجر شد؛ از این رو نزدیکی هندوستان به ایران به دلیل توسعه چابهار را، باید عامل مهمِ دیگر در نزدیکی پاکستان و امارات به یکدیگر بدانیم.
۲ـ پاکستان یکی از کریدورهای مهم ایران برای دستیابی به آسیای مرکزی است. منافع اقتصادی گسترده برای ایران از طریق پاکستان به ویژه در زمینه انرژی و متقابلاً منافع پاکستان برای دو کشور اهمیت فراوانی دارد. برای نمونه، خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان موسوم به خط لوله آیپی، گاز میادین پارس جنوبی را به پاکستان و پس از آن به هند میرساند. توافق بر سر این خط لوله ابتدا در سال ۲۰۰۸ میان این سه کشور امضا شد. البته پیش از آن در سال ۱۹۹۸ قرارداد گازی بین تهران و اسلامآباد به امضا رسید که براساس آن، گاز پارس جنوبی به بندر کراچی در پاکستان منتقل میشد. ایران در سال ۱۹۹۹ به این فکر افتاد که با توسعه این خط لوله بتواند گاز مورد نیاز هند را تأمین کند که در نهایت در سال ۲۰۰۸ این توافق سهجانبه امضا شد.
پروژه خط لوله ۷٫۵ میلیارد دلاری انتقال گاز ایران به پاکستان و هند امکان صادرات روزانه ۲۱٫۵ میلیون مترمکعب گاز(۷۵۰ میلیون فوت مکعب گاز) ایران به پاکستان را فراهم میکرد. از ابتدای گفتوگوها برای احداث این خط لوله، آمریکا مخالفت خود را با آن اعلام کرد و حتی خط لوله «تاپی» (خط لوله ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند) را برای رقابت با این خط لوله عَلَم کرد. در نتیجه تلاش عربستان و امارات برای ایجاد تنش در روابط دو کشور از نظر اقتصادی نیز حائز اهمیت است.
۳ـ پاکستان یکی از کشورهای دارای سلاح هستهای در جهان است. نزدیکی عربستان و امارات به پاکستان بنابر یکی از عوامل دیگر بُعد نظامی به خود میگیرد. از سوی دیگر، عربستان قصد دارد توانمندیهای هستهای خود را افزایش دهد و اسلامآباد به منزله دارنده بمب اتم نقش مهمی را ایفا خواهد کرد. همچنان که ماه گذشته روزنامه واشنگتنپُست، با استناد به تصاویر ماهوارهای از وجود کارخانه تولید موشکهای بالستیک، در منطقه «الوطح» واقع در جنوب غربی ریاض خبر داد. واشنگتنپست مدعی شد، راهاندازی این کارخانه میتواند میل سعودیها برای دستیابی به تسلیحات اتمی را نشان دهد.
ارزیابی نهایی
در مجموع باید گفت، تلفیقی از عوامل نظامیـ امنیتیـ اقتصادی به نزدیک شدن گرایشهای سیاسیـ نظامی سه کشور با یکدیگر منجر شده که نقشآفرینی ایران در برخی زمینهها، همچون سیاسی و امنیتی به ویژه در مذاکرات صلح افغانستان و همکاریهای امنیتی در مجموعهای امنیتی در سطح منطقه به اتفاقات اخیر منجر شده است. از سوی دیگر، در نشست اخیر ورشو آشکارا مشاهده شد، برخی اعراب مرتجع منطقه روابط خود را با رژیم صهیونیستی علنی کردند و جبهه چندگانهای را علیه ایران با ائتلافهای منطقهای و مرزی ایجاد کردهاند.