ساجده نيکسيرت/ در تربيت فرزند نقش مادر پررنگتر است يا پدر؟ اين پرسشی است که خيلي وقتها ميان زوجين و برخی افراد مطرح ميشود و هر کس براي اين پرسش پاسخي و براي پاسخهايش دلايلي دارد. شايد در کوتاهترين پاسخ بتوان گفت پدر و مادر و حتي دیگر اعضاي خانواده هر یک بر اساس نقشآفريني خودشان و در جايگاه خودشان در تربيت اسلامي فرزندان نقش دارند، اما در اين ميان تنها کسي که نقشآفرينياش پيش از تولد فرزند آغاز ميشود، مادر است.
در فرهنگ اسلامي تربيت فرزند پيش از تولد آغاز ميشود. درست از زماني که زن و مرد تصميم ميگيرند صاحب فرزند شوند. اما در اين ميان گویی نقش مادر در تربيت ديني فرزند سنگينتر است؛ زيرا اين مادر است که وظيفه پرورش فرزند بر دوش او گذاشته شده است و به همين دلیل هر رفتار نادرست مادر و هر لقمه شبههناکی که بخورد ميتواند بر فرزندش تأثير منفي بگذارد. چرا که اين مادر است که 9 ماه فرزندش را در درونش ميپروراند و فرزند از وجودش تغذيه ميکند و در واقع تمام حالات روحي و رواني مادر بر سلامت جسمي و معنوي جنين تأثير ميگذارد. اما وظايف تربيتي مادر پس از تولد نوزاد، نه تنها به پايان نمیرسد؛ که در آغاز راهي جدید قرار میگیرد.
حساسترين نقش خلقت
ويژگيهاي فطري و ذاتي زنان آنها را شايسته انجام سختترين و حساسترين نقش خلقت، يعني مادري کرده است و در اين ميان مادران به واسطه آنکه در طول 9 ماهي که فرزندشان را در درون خود پرورش ميدهند حتي پيش از به دنيا آمدن فرزند، نقش تربيتيشان آغاز ميشود، وظایف سنگینی دارند. بعد از تولد نيز اين مادر است که وظيفه تغذيه و آرامش دادن به نوزاد را بر عهده دارد.
حضرت علی(ع) در معنای «رحمن» ميفرمايند: «از رحمت خداوند است که چون کودک قدرت برخاستن و غذا خوردن ندارد، این نیرو را در بدن مادرش قرار داده و او را برای تربیت و نگهداریاش، ملاطفت و مهربانی بخشیده و اگر قلب مادری سخت شود، تربیت و نگهداری از کودک بر دیگر مؤمنان واجب میشود...»
۳۰ ماه مسئوليت ويژه
خداوند مسئولیتهای پرورشی ویژهای را بر عهده مادران گذاشته است. بر اساس خلقت الهي اين وظایف و راهنماییها به مدت ۳۰ ماه برای مادر مقرر شده است؛ این ۳۰ ماه، حداقل دوران حمل شش ماه و حداکثر آن نه ماه و دوران دو سال شیرخوارگی کودک است. خداوند متعال در قرآن ميفرمايد: «و الوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین»؛ مادران، فرزندان خود را دو سال کامل شیر دهند اما اين دوران تنها به تغذيه کودک محدود نميشود. لقمهاي که مادر ميخورد به فرزندش نيز ميدهد و در اين دوران نيز همچون دوران بارداري حالات روحي مادر بر کودک اثر ميگذارد. بر اين اساس است که مطابق توصيههاي تربيتي چون اندیشههای مادر در کودک اثر میگذارد، بايد بینش خود را تعالی بخشد؛ پس وظیفه مادر فقط این نیست که با وضو و ذکر نام خدا نوزاد را شیر دهد. علاوه بر رعايت این وجوه ظاهري تأکید شده، دین از مادران میخواهد مواظب اندیشههای خود نیز باشد. بنابراین، مسئولیت زن در این ۳۰ ماه به مراتب بیشتر از مرد است.
شيري که تنها غذا نيست
اما شير دادن مادر به نوزادش تنها تغذيه کودک به شمار نميرود؛ بلکه انسانها اولين تجربه مواجهه با دنياي پيرامون خود را در آغوش مادر و از طريق شير خوردن دريافت ميکنند.
شير دادن مادر به طفل نوعی تبادل عاطفی و تقویت روحی است. کودک هنگامي که در آغوش مادر قرار ميگيرد تا شیر بنوشد، در نزديکترين حالت به مادر قرار دارد. صدای قلب مادر را میشنود و همين صدا که 9 ماه است کودک با آن خو گرفته است، به او آرامش ميدهد. خوردن شير مادر موجب اغنای روانی نوزاد میشود و کودکانی که با شیر مادر تغذیه میکنند، کمتر دچار ناراحتیهای روانی میشوند و از نظر جسمی هم سالمتر هستند. روانشناسان بر تغذيه با شیر مادر کودکان تأکيد فراواني دارند و معتقدند؛ شير مادر به واسطه حضور کودک در آغوش گرم مادر، نوزاد را شاد و خرسند نگه میدارد و حتی از نظر اخلاقی هم در کودک اثر مثبت دارد میشود.
اما از منظر تغذيهاي نيز شير مادر تا شش ماهگي غذايي است که تمام نيازهاي کودک را تأمين ميکند و هیچ غذاي جانشینی، نمیتواند معادل آن باشد. پيامبر اکرم(ص) نيز در اين باره ميفرمايند: «هيچ شیری برای کودک بهتر از شیر مادر نیست.»
رابطه عميق عاطفي
ميان مادر و فرزند
در مراحل بعدي رشد کودک نيز مادران به واسطه برقراري تعامل عاطفي بيشتر و نزديکتر با فرزند اغلب نقش مهمتري در تربيت فرزند بازي ميکنند. جنس محبت مادرانه با جنس محبت پدرانه فرق ميکند و مادران اغلب مدت زمان بيشتري را با فرزندشان در ارتباط هستند و همين ارتباط بيشتر روابط عميقتري را ميان مادر و فرزند ايجاد ميکند و از سوي ديگر وظايف و ظرایف تربيتي بيشتري را بر عهده مادر ميگذارد. وقتي کودک بيشتر با مادر در تماس است؛ يعني بيشتر از مادر الگو ميگيرد و لحظه به لحظه رفتارها و حالات مادر را تحت نظر دارد. تربيت مذهبي فرزندان به شکل عملي از زماني که کودک مفهوم خوب و بد را متوجه ميشود، آغاز خواهد شد.
تربيت ديني کودک
تربیت دینی کودک را باید از سنی آغاز کرد که هنوز ذهن او به عوامل آلوده محیط، انس نگرفته است و برای درک حقایقي، مانند راستی، درستی، زیبايی و... آمادگی دارد. مادر میتواند بذر تقوا و شرف، خدادوستی و خداپرستی را در خردسالی در سرشت کودک بپاشد و او را با زبانی ساده متوجه خدا کند و این کار فقط از راه رفتار مادر و انجام برنامههای عبادی او و نیز از راه ذکر داستانها و بیان کیفیت آفرینش امکانپذیر است.
مادر با زبان ساده میتواند به کودک بفهماند که خدا او را میبیند، کارهای خوب و بد او را زیر نظر دارد و هیچ عملی از نظرش پنهان نیست و پاداش و کیفر جهان از سوی اوست.
از سوي ديگر مادران به دليل ارتباط ظريفتر و عميقتري که با فرزندانشان برقرار ميکنند، ميتوانند اشتباهات و انحرافات کودک را اصلاح کنند؛ کيفيت اين اصلاح گاهي با تشويق و حمايت و گاهي با تنبيهاتي متناسب و موجه امکانپذير خواهد بود. تمام اين نکات به این معنا نيست که نقش پدر در تربيت ديني فرزند کمرنگ است، اما نقش مادران در اين زمينه ظريفتر، عمیقتر و پررنگتر ديده ميشود و اين چيزي است که خدا در فطرت زنان قرار داده است.