احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره مسئله لوایح مربوط به FATF گفت: سؤال اصلی این است که اگر FATF را بپذیریم، شرایط بهتر می‌شود یا بدتر؟ من می‌گویم اگر نپذیریم شرایط بهتر می‌شود؛ چرا که اگر بپذیریم باید اطلاعات بدهیم و همه مجاری دور زدن تحریم را باید افشا کنیم، زیرا در «پالرمو» کتمان اطلاعات به بهانه رازداری بانکی جرم تلقی می‌شود. عده‌ای می‌گویند ما نان‌مان را می‌خواهیم، اما جواب ما این است که نان شما را آجر می‌کنند.


   مهدي سعيدي/ انتخاب شعار سال از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامي تعيين جهت‌گيري و اولويتي است که مي‌تواند کشور را در مسير صحيح پیشرفت خود در طول يک سال قرار دهد. دقت در نامگذاري‌ سال‌های گذشته، اين حقيقت را آشکار می‌کند که اين امر با تدبير و حکمت حداکثري انتخاب شده و متناسب با وضعیت داخلي و خارجي و ضرورت‌ها و اولويت‌هاي نظام جمهوري اسلامي تنظيم شده است. حقيقتي که با تأييدات اجماع فحول و نخبگان کشور همراه بوده است. در طول سال‌هاي اخير نيز که مسائل عرصه اقتصاد به اولويت جامعه بدل شده، رهبر معظم انقلاب اسلامي توجه به يکي از وجوه بر زمين مانده و مؤثر اين عرصه را برای شعار سال انتخاب کرده‌اند.
شعار سال 1397 «حمايت از کالاي ايراني» بود که در عرصه جنگ تمام‌عيار اقتصادي و در زماني که شمشير تحريم‌ها با همه توان براي مقابله با جمهوري اسلامي ایران تيز شده بود، در دستور کار نظام اسلامي قرار گرفت که البته تحقق اين شعار نيازمند هوشمندي و فعال‌سازي بازيگران متعدد و توجه به ابعاد گوناگون آن بود.
بازیگر اول توليدکنندگان کالاي ايراني بودند که بايد در اين سال با تدابير حداکثري خود در اين جهت حرکت مي‌کردند که ضمن کيفيت‌بخشي، بهترين کالا را توليد کرده و با بهترين نحو و مناسب‌ترين قيمت به بازار مصرف ارائه کنند تا توان رقابت با رقباي خارجي را يافته و با بيشترين استقبال از سوي خريداران و مشتريان مواجه شوند.
در بعد دوم اين مسئولان بودند که انتظار مي‌رفت براي حمايت از توليد کالاي داخلي به ميدان آمده و با همه توان تلاش کنند نقش حمايتي خود را به انجام رسانده و موانع توليد را برطرف کنند، در حقیقت، اين اصل در اقتصاد جهاني مسلم شده که حمايت از کالاي داخلي هر کشور بدون حمايت منطقي و هدفمند دولت‌ها ممکن نخواهد بود. حمايتي که توليدکنندگان داخلي را از يک سو در وادي رانت‌خواري و فساد نينداخته و از ديگر سو امکان رقابت عادلانه با کالاهاي خارجي را فراهم آورد. ديگر وظيفه مسئولان برداشتن موانعي است که توليد کالاي باکيفيت و با قيمت مناسب را دچار دردسر کرده است. اين موانع هم در عرصه تقنيني است و هم در حوزه نظارتي و همه در حوزه پشتيباني‌هاي مالي و... که انتظار مي‌رفت در سال گذشته با تدبير دولتمردان و نمايندگان مجلس تأمين شده باشد.
بعد سوم نيز نقش مردم در اين عرصه بود که با ترجيح دادن خريد کالاي ايراني بر کالاي مشابه خارجي خودنمايي مي‌کرد که حاصل آن فروش بيشتر کالاي ايراني است و فهم اين نکته که درآمد حاصل از اين اقدام به رونق‌بخشي بيشتر توليدکننده داخلي خواهد انجاميد و در نتيجه شاهد ارتقای بيشتر کيفيت کالاها و ارتقای دستمزد کارگر ايراني خواهيم بود و در نهايت در کاستن از آمار بيکاري و تقويت اشتغال تأثير مستقيم و تصاعدي خواهد داشت.
بعد چهارم به متوليان امر فرهنگ برمي‌گيرد که هم شامل مسئولان فرهنگي و هم نخبگان و مراجع اثرگذار عرصه فرهنگ از استادان حوزه و دانشگاه تا رسانه‌هاي فراگير و از احزاب و مطبوعات تا سلبريتي‌ها و... می‌شود. اين بخش اثرگذار بر افکار عمومي بايد پيشگام تحقق ارزش‌ها و شعارها بوده و در عمومي‌سازي و فراگير کردن ارزش‌ها و فرهنگ‌سازي در سطح جامعه نقش تاریخی خود را بازي کنند.
اکنون اما در پايان سال قرار گرفته‌ايم و زمان ارزيابي عملکردها و پاسخگويي متوليان امر فرار رسيده است. چه خوب که عملکرد هر يک از بازيگران چهارگانه با منطقي دقيق و برآمده از آمار و ارقام محاسبه شده بررسي شود و بخش‌هاي موفق مورد تشويق و ستايش قرار گرفته و بخش‌هاي ناموفق پاسخگو بوده و با نگاهي آسيب‌شناسانه علل ناکامي‌ها احصا شود. بدون نقد و بررسي گذشته و به دست آوردن ضعف‌ها و قوت‌ها نمي‌توان براي آينده چشم‌انداز مشخصي داشت و بايد مطمئن بود شعار سال آينده نيز بي‌نتيجه و بي‌اثر خواهد ماند؛ از این رو زمان بازخواست و مطالبه‌گري از همه متوليان تحقق شعار سال فرا رسيده است.

  حسین عبداللهی‌فر/ با معرفی حجت‌الاسلام رئیسی برای کِسوت ریاست دستگاه قضایی کشور خیال برخی سیاسیون از ورود به عرصه رقابت‌های انتخاباتی آسوده شد؛ اما این رویداد نه تنها از روند کاندیداتراشی برای 1400 نکاست؛ بلکه به فهرست نام‌هایی چون علی لاریجانی، عزت‌الله ضرغامی، عارف، جهانگیری، قالیباف و... اسامی چهره‌های دیگری مانند علی مطهری، مهرداد بذرپاش و محمدجواد آذری‌جهرمی را هم افزود. 
با عنایت به زمان زیادی که تا انتخابات 1400 وجود دارد و انتخابات سال آینده مجلس شورای اسلامی نیز می‌تواند تأثیر زیادی بر آن داشته باشد، باید هدف گمانه‌زنی‌های افراطی از نامزدهای ریاست‌جمهوری آینده را در اهدافی فراتر از انتخابات جست‌وجو کرد که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود: 
۱ـ زمینه‌سازی در افکار عمومی به منظور القای پیام منفی؛ در این زمینه می‌توان به اقدام روزنامه‌ای اشاره کرد که هفته گذشته نظر مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی را درباره کاندیداتوری علی مطهری جویا می‌شود که وی در پاسخ چنین اظهار می‌دارد: «امثال آقای مطهری به درد این کارهای مدیریتی و اجرایی نمی‌خورند. ان‌شاءالله که یک آدم قوی و مدیر مناسب برای کارهای اجرایی بیاید.»
۲ـ نامزدتراشی با اسامی افراد فرعی به منظور برجسته‌سازی نامزد اصلی؛ در این زمینه می‌توان به  اقدام روزنامه «آفتاب یزد» در شماره (12/12/۱۳۹۷) اشاره کرد که در معرفی آذری‌جهرمی به عنوان نامزد جریان اعتدال می‌نویسد: «تعامل خوب آذری‌جهرمی با مردم، جوانی او، اظهاراتش درباره فساد، ارائه چهره‌ای متفاوت از خود و اثبات اینکه شخصی به‌‌روز و آشنا به تکنولوژی، جوانان و مشکلات و مصائب مردم است، باعث شده تا اعتدالیون توجه ویژه‌ای به او داشته باشند و وی را به عنوان یکی از بهترین گزینه‌های خود برای انتخابات ۱۴۰۰ مطرح کنند.»
۳ـ اعلام حمایت از یک نامزد به نفع نامزدهای دیگر؛ مانند اقدامی که همین روزنامه درباره وزیر جوان کابینه انجام داده و در ادامه می‌نویسد: «به ویژه آنکه اصلاح‌طلبان نیز با علم به رد صلاحیت گزینه‌های اصلی‌شان و پا به عرصه نگذاشتن عارف و جهانگیری از سوی مردم، مطمئناً از میان گزینه‌های ائتلافی آذری‌جهرمی را به سایر اشخاص، مانند علی لاریجانی ترجیح می‌دهند و این می‌تواند به معنای مقدمه‌چینی اعتدالیون و اصلاح‌طلبان برای ائتلاف روی آذری‌جهرمی باشد. به ویژه آنکه آذری‌جهرمی نیز گزینه‌ای به شمار می‌آید که تاکنون مورد آزمون مردم قرار نگرفته و این نکته مثبتی است.»
۴ـ تخریب ضمنی چهره نامزدهای رقیب؛ برای نمونه می‌توان به نحوه پردازش همین روزنامه درباره بذرپاش اشاره کرد که در معرفی وی می‌نویسد: «جوان پر سر و صدای اصولگرا و یادگار روزهای احمدی‌نژاد که روزی روزگاری در وطن امروز در مخالفت با دولت یازدهم سردمدار رسانه‌های جریان راست بود و برای انتقاد تند از روحانی از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد و گاهی انتقادهای به‌خود را نمی‌پذیرفت. زمانی که در انتخابات سال ۹۶ به عنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری نام‌نویسی کرد، معلوم شد اگر او واقعاً هم قرار نباشد رقیب روحانی در آن سال باشد، اما برای آینده خود و اصولگرایان خواب و خیال بسیار دیده است.»
۵ـ صرف نظر از اهداف مورد اشاره یا مقاصد دیگری که ممکن است از پروژه نامزدتراشی در دستور کار جریان‌های سیاسی باشد؛ اما یک سری پیامدهای ناخواسته در این میان را نباید از ذهن دور داشت که افزون بر تحت تأثیر قرار دادن فضای رسانه‌ای و سیاسی کشور می‌تواند با تحریک‌سازی بسیاری از چهره‌های جوان جویای نام زمینه را برای بروز برخی رفتارهای نامتعارف رقابتی فراهم کند. 

   حسن خدادی/ یکی از الزامات اساسی و بنیادین به منظور تحقق بیانیه گام دوم انقلاب، «مدیریت جهادی» است. مدیریت جهادی به‌ مثابه یکی از شاخصه‌های مدیریت انقلابی، با کار و تلاش مضاعف مدیران همراه است: «به ‌رغم همه‌ این مشکلات طاقت‌فرسا، جمهوری اسلامی روزبه‌روز گام‌های بلندتر و استوارتری به جلو برداشت. این چهل سال، شاهد جهادهای بزرگ و افتخارات درخشان و پیشرفت‌های شگفت‌آور در ایران اسلامی است. عظمت پیشرفت‌های چهل ‌ساله‌ ملّت ایران آنگاه به درستی دیده می‌شود که این مدّت، با مدّت‌های مشابه در انقلاب‌های بزرگی همچون انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی و انقلاب هند مقایسه شود. مدیریت‌های جهادی الهام‌گرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل «ما می‌توانیم» که امام بزرگوار به همه‌ ما آموخت، ایران را به عزت و پیشرفت در همه‌ عرصه‌ها رسانید.»(بیانیه گام دوم انقلاب، 22/11/۱۳۹۷)
مدیریت جهادی به‌ جای «مدیریت پشت‌میزنشینی» بر حضور همه‌جانبه و فعال در بخش‌های زیرمجموعه یک مدیریت تأکید دارد.
مدیریت جهادی و اقدام انقلابی نه ‌تنها با توکل بر خدا و نیت الهی کار می‌کند؛ بلکه جدیت و خستگی‌ناپذیری را جزء لاینفک مدیریت می‌داند. بنابراین، به ‌طور کلی مدیریت جهادی ورای یک مکتب یا نظریه مدیریتی، حاصل جمع مکاتب و نظریه‌های مدیریتی و ارزش‌های الهی است. در مدیریت جهادی، همه معیارهای کارایی و اثربخشی موردنظر مکاتب مدیریت مورد توجه بوده و افزون بر آنها، نظام ارزشی اسلام در حد و اندازه واژه مقدس جهاد، در محوریت و مرکزیت برنامه‌ها و اقدامات مدیران، مدیریت‌ها و سازمان‌ها قرار می‌گیرد.
رهبر معظم انقلاب، که خود پرچم‌دار «مدیریت جهادی» بوده و شاخصه‌های آن را نه ‌فقط در قول، بلکه در عمل نیز نشان داده است، در مناسبت‌های گوناگون ویژگی‌های این نوع مدیریت را تبیین کرده و مدیران و مسئولان نظام را به رعایت اصول و شاخصه‌های آن دعوت کرده‌اند. آثار و برکات «مدیریت جهادی» و ضرورت به‌کارگیری بایدها و نبایدهای این نوع مدیریت چنان است که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی آن را از شاخصه‌های مسئولیت در نظام اسلامی دانسته‌ و این شیوه را به ‌منزله نقشه راه برای حل مشکلات کشور مطرح می‌کنند.
بنا به سخنان معظم‌له، «مدیریت جهادی» پیچیده‌تر کردن امور یا ریاضت اقتصادی نیست؛ بلکه هدف از این نوع مدیریت، دستیابی به بهترین و بیشترین بازدهی با کمترین هزینه‌هاست که از طریق به‌کارگیری تدبیر، تجربه و دانش همراه با پایداری بر اصول و ارزش‌های دینی و انقلابی حاصل می‌شود. ایشان مهم‌ترین ویژگی مدیریت جهادی را کار و تلاش می‌دانند و می‌فرمایند: «در زمینه‌ خدمت، كار را باید جهادی كرد؛ جهادی به معنای بی‌قانونی نیست. دوستانی كه ما سال‌ها با خیلی از شماها کار کردیم‌ـ با بسیاری از شما برادرها در زمینه‌های مختلف همكاری داشتیم‌ـ می‌دانید روحیه‌ من را، من آدم دعوت‌کننده‌ به بی‌قانونی نیستم؛ به شدّت ضدّ این بی‌قانونی هستم، امّا معتقدم در همان چارچوب قانون، دو جور می‌شود کار کرد: یك كار، كار مرسوم اداری، یك كار، كار جهادی. كار جهادی یعنی از موانع عبور كردن، موانع كوچك را بزرگ ندیدن، آرمان‌ها را فراموش نكردن، جهت را فراموش نكردن، شوق به كار؛ این كار جهادی است. كار را باید جهادی انجام داد تا ان‌شاءالله خدمت به‌خوبی انجام بگیرد.»(6/6/1392)
برخلاف مدیران و مسئولانی که تحریم‌های خارجی و حتی در مقاطعی تهدیدات لفظی دشمن را قدری جدی فرض می‌کنند و امکان هرگونه مقاومت را از خود سلب می‌کردند، مدیریت جهادی و نمونه‌های بارز آن در طول تاریخ جمهوری اسلامی ایران سخت‌ترین موانع خارجی و داخلی، همچون جنگ، تحریم و تهدید را پشت سر گذاشته‌اند. «اگر مدیریت جهادی یا همان كار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت حاكم باشد، مشكلات كشور، در شرایط كنونیِ فشارهای خباثت‌آمیزِ قدرت‌های جهانی و در شرایط دیگر، قابل‌حل است و كشور حركت رو به ‌جلو را ادامه خواهد داد.»(23/10/1392)

حسین موسویان، فعال اصلاح‌طلب، عضو تیم سابق مذاکرات حسن روحانی و فردی که گفته می‌شود اتهام جاسوسی داشته است، به تازگی طی یادداشتی در نشریه میدل‌ایست‌آی برای رفع خصومت بین ایران و آمریکا راهکار ارائه داده است. او می‌نویسد: «زبان گفت‌وگوی آمریکا با ایران همیشه بر مبنای بی‌احترامی بوده و حکومت ایران را «حکومت منفور» و «محور شرارت» نامیده است. برای قضاوت منصفانه، باید گفت که تهران هم عموماً از همین زبان درباره آمریکا استفاده کرده و حکومت آمریکا را «شیطان بزرگ» دانسته است. واشنگتن و تهران حتی اگر مایلند که «دشمنی دائمی» داشته باشند؛ حداقل برای احترام به مردم و تاریخ و فرهنگ یکدیگر، می‌توانند از دشنام و توهین متقابل پرهیز کنند. آیت‌الله[العظمی] خامنه‌ای در سخنرانی اخیر خود به طور مشخص اعلام کرد که ایرانیان تا زمانی که ایالات متحده به سیاست‌های خصمانه خود ادامه دهد، شعار «مرگ بر آمریکا» را سر خواهند داد. البته وی تصریح کرد که منظور این شعار رهبران آمریکا هستند و نه ملت آمریکا.»
دروغ تازه
سعید حجاریان، از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ به تازگی طی یادداشتی با عنوان «پاشنه آشیل دیپلماسی» که آن را در یک پایگاه خبری اصلاح‌طلب منتشر کرد؛ به روند برجام و در مقطعی حمایت رهبری از وزیر امور خارجه اشاره می‌کند و می‌نویسد: «تصویب ۲۰ دقیقه‌ای برجام توصیه رهبری بود!» حرف حجاریان یک دروغ بزرگ است که برای دمیدن بر آتش «فتنه اقتصادی» و مقصّر جلوه‌دادن رأس نظام در مشکلات اقتصادی ابراز شده است. سؤال اساسی که شیطنت حجاریان بر آن ابتنا یافته این است که چرا رهبر معظم انقلاب جلوی مذاکره و توافقی که به صورت بنیادی اعتمادی به آن نداشتند را نگرفتند؟! و چرا مثلاً از محمدجواد ظریف، ولو پس از عبور از برخی خطوط قرمز حمایت کردند؟! این در حالی است که ولایت فقیه و رهبری نه یک مدیریت اجرایی، بلکه یک مدیریت کلان ارزشی است که وظیفه مهندسی سازه نظام را دارد و مدیریت کلان ارزشی هم توصیه‌هایی به جامعه و مسئولان دارد.
درصدهای ناچیز!
عبدالله ناصری، عضو شورای مشورتی اصلاح‌طلبان طی یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نوشته است: «از ابتدای دولت یازدهم در سال ۹۲ و با افزایش مطالبات اجتماعی مردم در سال ۹۶، روند چینش مدیران دولت توسط آقای روحانی در پاره‌ای از حوزه‌ها قابل دفاع نیست. اما با این حال مردم می‌دانند که سهم دولت روحانی (تمام اجزای قوه مجریه) در به‌وجود آمدن این وضعیت سخت اقتصادی و معیشتی، بیش از ۲۰ درصد نبوده و نیست!» گفتنی است، محمدعلی وکیلی گفته بود، سهم دولت روحانی در چرایی وضع موجود کمتر از ۱۰ درصد است ! زهرا شجاعی دیگر فعال اصلاح‌طلب نیز گفته بود، فقط ۱۵ درصد قدرت در اختیار دولت است و محمدعلی ابطحی نیز نوشته بود، روحانی مسئول اتفاقات اقتصادی نیست! این اظهارات در حالی است که بیش از ۹۵ درصد بودجه و اجرائیات کشور در اختیار نهاد دولت و شخص رئیس‌جمهور است.
کلاس «فاتح» 
به تازگی زیردریایی فاتح به جمع زیرسطحی‌های بومی ایران اضافه شده است. وزن زیردریایی فاتح در زیر آب در حدود ۵۹۳ تن یا به نوعی در کلاس ۶۰۰ تن است. صنایع دفاعی ایران به دلایلی چون تحریم‌های تسلیحاتی و جغرافیا و وضع بسیار خاص منطقه خلیج‌فارس، ساخت زیردریایی را از سبک‌ترین مدل‌ها شروع کرده و حالا به کلاس ۶۰۰ تن، یعنی آخرین رده وزنی از میدجت‌ها رسیده است. این زیردریایی به سامانه شلیک و هدایت موشک‌های کروز زیرسطحی به سطح مجهز است. برخورداری از پرتابگر اژدر، سونار پیشرفته، رانش الکتریکی، مدیریت نبرد ترکیبی، جنگ الکترونیک و مخابرات امن یکپارچه از دیگر ویژگی‌های زیردریایی فاتح است.

ایران دیگر مهمان به حساب نمی‌آید
بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی تهدید کرده است، این رژیم نفتکش‌هایی که نفت ایران را حمل می‌کنند، هدف قرار خواهد داد. 
خبرگزاری «اسپوتنیک» درباره این تهدید نتانیاهو نوشت: اگر اسرائیلی‌ها در سوریه حملاتی را انجام داده‌اند و تا به حال پاسخی دریافت نکرده‌اند، به این دلیل بوده که ایرانی‌ها در سوریه مهمان هستند و این ارتش و دولت سوریه هستند که باید زمان مناسب برای پاسخگویی به اسرائیل را تعیین کنند؛ اما ظاهراً این ماجرا سبب شده است اسرائیل به خود غره شود و نتانیاهو تصور کند هر کاری دلش بخواهد می‌تواند
 انجام بدهد.
ایران دیگر در آب‌های بین‌المللی مهمان به حساب نمی‌آید تا بخواهد منتظر تصمیم صاحبخانه باشد که کی و چگونه می‌خواهد از خانه خود دفاع کند. در واقع ایران در این آب‌ها صاحب اختیار است. آن‌وقت است که دیگر شاید هیچ نفت‌کشی نتواند حتی یک لیتر سوخت به سمت سرزمین‌های اشغالی فلسطین منتقل کند و در کل آب‌های بین‌المللی احتمال آن وجود داشته باشد که هر کشتی‌ای که پرچم اسرائیل را حمل می‌کند، غرق شود. این ماجرا ممکن است به دریاها ختم نشود و حتی سبب شود ایرانی‌ها در جاهای دیگر که خیلی دردش برای اسرائیل زیادتر است،
 پاسخ دهند. 
بدیهی است، آقای نتانیاهو هم به خوبی از چنین ماجرایی مطلع است و اگر این‌گونه نبود آمریکایی‌ها که خیلی قلدرتر از اسرائیل هستند، دست به چنین اقدامی می‌زدند، چه رسد به اسرائیل. این سخنان آقای نتانیاهو بیش از اینکه تهدیدات واقعی به حساب آید، نوعی شانتاژهای تبلیغاتی هستند. 
سانسورچی‌های معروف
هفته گذشته مستندی دو قسمتی تحت عنوان «ایستگاه پایانی دروغ» از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد که این مستند بازتاب بسیار وسیعی در فضای مجازی داشت. رسانه‌ها از این مستند با عناوینی، همچون «نفوذ به شبکه عنکبوتی رسانه‌های برانداز» و «نفوذ عمیق ایران به شبکه عنکبوتی پادوهای دشمن» و... نام بردند. با آنکه این مستند به دلیل رسواکردن ماهیت واقعی اپوزیسیون در رسانه‌های داخلی بازتاب بسیاری داشت، اما رسانه‌های طیف اصلاح‌طلب‌ـ روزنامه‌ها و پایگاه‌های خبری‌ـ این خبر بسیار مهم را سانسور کردند.
سانسور این خبر بسیار مهم از سوی طیفی انجام شد که شعارشان مبنی بر «دانستن حق مردم است» گوش فلک را که کرده است!
حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا جریان اصلاحات از افشای چهره واقعی «آمدنیوز» ناراحت شده است؟!
در بخشی از مستند «ایستگاه پایانی دروغ» عنوان می‌شود، تعدادی از فعالان رسانه‌ای در داخل کشور جزء حلقه‌های مرتبط با شبکه عنکبوتی رسانه‌های برانداز هستند که به دلایل امنیتی نام آنان اعلام نمی‌شود و اسامی آنان نزد دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی است. برخی از مهم‌ترین سانسورهای اصلاح‌طلبان به شرح ذیل است:
سانسور تشییع پیکر شهدای مرزبان، سانسور تشییع پیکر شهدای مدافع حرم و توهین به مدافعان حرم، سانسور عملیات تروریستی گروهک‌های تکفیری در جنوب غرب کشور، حمایت تلویحی از گروهک تروریستی و جدایی‌طلب الاهوازیه، حمایت از اوباشی که کارکنان جان بر کف نیروی انتظامی را به شهادت رساندند، سانسور راه‌پیمایی گسترده مردم در سراسر کشور علیه آشوبگران دی ماه ۹۶، سانسور پیاده‌روی باشکوه و عظیم اربعین حسینی و... .

 محمد ایمانی: بنا بر ادعای گردانندگان فراکسیون امید، این فراکسیون بیش از 130 عضو دارد. اما در تصاویر ملاقات با یکی از سران فتنه، حدود چهل نفر حضور دارند. چرا؟! علت اینکه قریب 80، ۹۰ نفر و از جمله پزشکیان حاضر نشده‌اند به دیدار خاتمی بروند، چیست؟ علت اینکه خبری از اظهارات طرفین منتشر نشد، چیست؟ حرف‌های ردّ و بدل شده، توأم با تلخی و گلایه و اعتراض به یکدیگر بوده؟! مفهوم انتشار تصاویر صامت و بدون صوت و خبر چیست؟
 جلیل محبی: اولین انتظار از آقای رئیسی این است که یک لایحه دوفوریتی برای جرم‌انگاری رانت‌خواری و سوءاستفاده از موقعیت شغلی و بستگان درجه یک مجلس ارائه دهد. ایران تنها کشوری است که رانت‌خواری در آن جرم نیست.
 عزت‌الله ضرغامی: کارزار بزرگ دنیای امروز، جنگ رسانه است و نه جنگ نظامی. دشمن حمله‌ نظامی نخواهد کرد، ولی در بالاترین استعداد سخت و نرم، در عرصه‌ جنگ تبلیغی و عملیات روانی بسیج شده است. اصحاب رسانه، اندیشمندان و کنشگران سیاسی می‌دانند که زمین بازی دشمن در این حوزه گسترده‌تر از همیشه است.
 حجت‌الله عبدالملکی: سه دلیل بحران تورم سال جاری :1ـ دلاریزه بودن اقتصاد ایران به لطف مدیران اقتصادی کشور و برخی اقتصادخوانده‌های غرب. 2ـ شرطی شدن اقتصاد کشور نسبت به خبر تحریم، برجام. 3ـ خلق نقدینگی سرسام‌آور که هر سه اینها محصول تخلف از اقتصاد مقاومتی است.
 قاسم سلیمانی: شهید همت سوار بر موتور‌ـ نه سوار بر بنز ضد گلوله‌ـ به صورت ناشناس به شهادت رسید و تا ساعت‌ها کسی نمی‌دانست او همت است...