وزارت خزانه‌داری آمریکا جنبش «النجباء» عراق را به فهرست تحریم‌های خود اضافه کرد. این نهاد آمریکایی در بیانیه خود اعلام کرده است، هدفش از این اقدام، منع استفاده این جنبش و رهبر آن از منابع مالی به منظور «برنامه‌ریزی حملات تروریستی و اجرای آن» است. جنبش النجباء عراق یکی از زیرمجموعه‌های حشد الشعبی عراق است که در پی فتوای جهاد کفایی مرجعیت عراق، برای مبارزه با گروه‌های تروریستی در سال ۲۰۱۴ در عراق تشکیل شد. 

اختلافات فرانسه و ایتالیا در کجا ریشه دارد؟

 رضا اشرفی/ اتحادیه اروپا در حالی مدعی وحدت و یکپارچگی است که روند تحولات درونی آن ابهامات بسیاری را ایجاد کرده است. خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و ناتوانی این اتحادیه در اتخاذ تصمیمات کلان در قبال تحولات جهانی و حتی چگونگی روابط در قالب ناتو در حالی بخشی از این چالش‌هاست که اختلافات درونی بزرگان اروپا نیز بر شدت این بحران افزوده است. در همین چارچوب، طی ماه‌های گذشته دیده شده است بین ایتالیا و فرانسه اختلافات جدی شکل گرفته و حتی مقامات دو کشور علیه یکدیگر مواضع تندی اتخاذ کرده‌اند. ظواهر و شواهد عینی نشان می‌دهد، دلیل عمده این اختلاف در نوع برخورد با مهاجران و چگونگی پذیرفتن یا نپذیرفتن آنها در خاک خود است؛ اما این مسئله نمی‌تواند عامل اصلی اختلافات باشد. اگر چه طی سال‌های اخیر به ویژه همزمان با بحران مالی اقتصادی اروپا‌، غرب با انقلابات و بحران‌های خاورمیانه، پدیده پناهندگان و مهاجران را بار دیگر پررنگ کرده و اروپا نیز هدف اولیه پناه‌جویان است، اما مهاجرت معلول بحث است و به حتم ریشه اصلی اختلافات جای دیگری است.
حدود یک ماه پیش، وزارت خارجه فرانسه در قبال آنچه اظهارات «خشم‌برانگیزانه» و «حملات بی‌سابقه» توصیف کرد،‌ سفیر خود را از رم به پاریس فراخواند تا عمق اختلافات دو طرف بیشتر شود. طی بیانیه‌ای که دستگاه دیپلماسی منتشر کرد، آمده است: «فرانسه از چند ماه پیش تاکنون هدف اتهام‌های تکراری، حملات بی‌اساس و اظهارات خشم‌برانگیزانه‌ای قرار گرفته که برای هر کس شناخته شده و قابل یادآوری است.» 
البته «امانوئل مکرون» در گفت‌وگو با شبکه Rai1 ایتالیا گفته است: «میان فرانسه و ایتالیا سوء تفاهم به وجود آمده است که باید حل و فصل شود.» اما رئیس‌جمهور فرانسه می‌داند، وضعیت وخیم‌تر از این مسائل است و به ریشه‌های فکری و تغییرات بنیادین شکل گرفته در اروپا و حتی غرب بازمی‌گردد؛ موضوعی که فراتر از بحران مالی، چالش‌های خاورمیانه و اختلافات جزئی بر سر مهاجران یا هر مسئله دیگری است. 
واکنش‌های منفی به همگرایی جمعی، اقدام علیه نادیده گرفتن هویت‌های ملی و میهنی، ضدیت با اتحادیه‌گرایی، بروز مداوم ناسیونالیسم افراطی و...، از جمله مسائلی است که دامن اروپا را گرفته و به نظر می‌رسد به راحتی آن را رها نمی‌کند؛ البته اگر بپذیریم اروپا از این مرحله عبور می‌کند!
اختلافات جدی و رقابت‌های آسیب‌زای روسیه و آمریکا در کل جهان، از جمله منطقه اروپا به وخامت این موضوع افزوده است. از سوی دیگر، حس استقلال‌خواهی اروپا بار دیگر خودنمایی می‌کند. آمیخته‌ای از مسائل مطرح شده،‌ فضای کم‌سابقه‌ای را ایجاد کرده است که بی‌شک اروپا را تهدید می‌کند. این موضوعی نیست که مقامات و متفکران اروپایی از آن بی‌خبر باشند. رئیس‌جمهور فرانسه در مقاله‌ای که در روزنامه‌های ۲۸ کشور اتحادیه اروپا منتشر کرده، تأکید داشته است: «اروپا هرگز تا این حد در معرض خطر قرار نگرفته است.» مکرون این سخن را با نگاهی به انتخابات پارلمان اروپا گفته است. انتخابات پارلمان اروپا در 23 و 24 ماه مه (دو ماه دیگر) انجام می‌شود و طی آن ۷۰۵ نماینده مشخص می‌شوند. نگرانی اصلی اتحادیه‌گرایان در اروپا این است که ملی‌گرایی اوج گرفته در پارلمان اتحادیه خود را نشان بدهد. به گفته مکرون، «در کمتر از چند هفته دیگر، انتخابات پارلمان اروپا سرنوشت آینده قاره‌ ما را رقم خواهد زد. هیچ‌گاه از زمان جنگ جهانی دوم بدین‌سو اروپا به عنوان یک مفهوم ضرورت نداشته است و هیچ‌گاه این واحد تا این‌ اندازه در معرض خطر نبوده است.»
مسئله‌ای که در ایتالیا و برخی دیگر از کشورهای اروپایی شکل گرفته و شکاف‌ها و اختلافات سیاسی را بین کشورهای این اتحادیه ایجاد کرده است. در انتخابات پارلمانی سال 2018 حزب پنج ستاره ایتالیا به منزله حزبی راست‌گرا و ضد اتحادیه اروپا پیروز و صاحب بیشترین کرسی شد و توانست با ائتلافی شکننده، قدرت را در این کشور به دست بگیرد. 
بنابراین آنچه امروز بین فرانسه و ایتالیا می‌گذرد، تنها به موضوع مهاجران بازنمی‌گردد؛ بلکه مسئله بنیادین بودن یا نبودن اتحادیه اروپا است. حامیان اتحادیه‌گرایی در اروپا که پس از جنگ جهانی دوم برای آن تلاش کرده و برنامه ریخته‌اند، این سال‌ها نگران واگرایی هستند که ناسیونالیسم افراطی تبلیغ می‌کند؛ به همین منظور گفته می‌شود تهدیدی که امروز اتحادیه اروپا با آن مواجه است، پس از جنگ جهانی دوم بی‌سابقه بوده است. 
همزمان با این مسئله بحث تجزیه کشورها، از جمله اسکاتلند و... در انگلستان، خروج از اتحادیه اروپا همچون برگزیت و مهم‌تر از همه حمایت دونالد ترامپ از خروج کشورها از اتحادیه و فروپاشی آن، اروپا را به شدت آسیب‌پذیر کرده است. اگرچه در برخی موارد دیده می‌شود علیه افراط‌گرایان در اروپا تظاهرات می‌شود؛ اما همزمان میل به افراط‌گرایی در این اتحادیه در حال افزایش است. از جمله در اتریش، هلند، آلمان، فرانسه،‌ ایتالیا، انگلیس و... که خطر ضدیت با اتحادیه را به شدت افزایش داده است. در چنین شرایطی، مکرون و مرکل که حامیان اتحادیه و وضع موجود در اروپا هستند، هر دو با مشکلاتی مواجه شده‌اند. مکرون با اعتراضات جلیقه زردها روبه‌رو شده که حتی گفته می‌شود تمایلات ضد سرمایه‌داری در آن زیاد است و ‌مرکل نیز آخرین دوره‌ای است که در جایگاه صدراعظمی آلمان قرار گرفته است. 
در چنین فضایی بیشترین امید اتحادیه‌گرایان، بهبود وضعیت اقتصادی در اروپا و تغییرات جدی در آمریکا است. به همین منظور به شدت چشم به راه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال جاری میلادی هستند تا مگر دونالد ترامپ شکست خورده و همان سنت سیاسی آمریکا‌ـ که تقویت همکاری با متحدان سنتی است‌ـ جایگزین شود. در آمریکا نیز شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد، رئیس‌جمهور کنونی در انتخابات پیش رو با چالش‌های جدی مواجه است.
به هر جهت آنچه در حال حاضر اروپا را تهدید می‌کند و موجب واکنش مکرون شده (وی تأکید دارد اروپا در خطر است) بحث انتخابات پارلمانی پیش رو است؛ یعنی انتخابات به منزله یکی از نمادهای مهم دموکراسی در غرب، به بزرگ‌ترین بحران آن تبدیل شده است؛ چون می‌تواند همچون دهه 1930 میلادی افراط‌گرایی مطلق را به قدرت بگمارد. در حال حاضر، بحران اقتصادی و اوج‌گیری ناسیونالیسم افراط‌گرا بسیار به سال‌هایی که هیتلر و موسولینی در اروپا روی کار آمدند، شباهت دارد.


  محمدرضا مرادی/ عربستان همواره در زمینه تروریسم متهم اصلی بوده و نگاه‌ها برای شناخت منبع فکری گروه‌های تروریستی متوجه این کشور شده است. در واقع، مبارزه با تروریسم اکنون به مسئله‌ای ابزاری تبدیل شده؛ چرا که عملاً عربستان با این سابقه و چهره، تحت فشار کشورهای غربی قرار گرفته است. پولشویی نیز پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 هم‌راستا با تروریسم پیگیری شده و اساساً دو واژه «تروریسم» و «پولشویی» همراه هم به کار برده می‌شوند. با این وضعیت، عربستان متهم ردیف اول در مسائل مربوط به پولشویی است؛ اما دلارهای سعودی سبب شده است تاکنون علیه ریاض اقدام خاصی صورت نگیرد.
به تازگی اعلام شد، اتحادیه اروپا قصد دارد عربستان را در فهرست سیاه پولشویی این اتحادیه قرار دهد؛ اما پس از نامه «سلمان‌بن عبدالعزیز» پادشاه سعودی به کشورهای اروپایی، بیشتر این کشورها از تصمیم خود برای افزودن ریاض به فهرست سیاه پولشویی عقب نشسته‌اند. در این زمینه دو دیپلمات اروپایی به خبرگزاری «رویترز» گفته‌اند، تدوین نهایی فهرست سیاه پولشویی اتحادیه اروپا که نام عربستان، پورتوریکو و سه منطقه مربوط به آمریکا هم در آن وجود دارد، احتمالاً مسدود شده است. برای اینکه این فهرست نهایی شود، اکثریت ۲۱ کشور باید با آن موافقت کنند. یکی از مقامات اتحادیه اروپا در این باره گفته است، بیش از ۲۰ کشور از جمله انگلیس، فرانسه و همه اعضای مهم، مخالفت خود را با این فهرست اعلام کرده‌اند. در واقع، دیپلماسی دلار عربستان سبب شده است اروپا از موضع خود عقب بنشیند. 
عربستان دیپلماسی دلار را در عرصه بین‌المللی به مثابه مهم‌ترین روش در جهت تحقق اهداف خود اتخاذ کرده است. در واقع، دیپلماسی دلار عربستان مانند حصاری نفوذناپذیر بوده که نهادهای حقوق بشری را از حمله به عربستان بازداشته است. به نوعی عربستان قوانین و چارچوب‌های بین‌المللی را با پول خریداری کرده و به آسودگی به اقدامات افراط‌گرایانه خود ادامه می‌دهد. برای نمونه، سازمان ملل متحد خرداد ۱۳۹۵ ائتلاف نظامی به سرکردگی عربستان در یمن را به دلیل نقض حقوق کودکان به فهرست سیاه خود اضافه کرد. این ائتلاف به «کشتار صدها کودک» متهم شد؛ اما سازمان ملل پس از چند روز نظر خود را تغییر داد و عربستان را از این فهرست خارج کرد. بان کی‌مون، دبیر کل سابق سازمان ملل تأکید کرد، عربستان تهدید کرده است کمک‌ها به سازمان ملل را قطع می‌کند و به نوعی ما مجبور به این عقب‌نشینی شدیم. این چرخش شرم‌آور سازمان ملل متحد و تسلیم شدن این سازمان در برابر دیپلماسی دلار و فشارهای سعودی، خشم فعالان حقوق بشر را نیز برانگیخت. افزون بر این، در سال 2015، در ابتدا نماینده عربستان (فیصل طراد) به ریاست سی‌امین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو رسید و در جریان این نشست مقرر شد، عربستان به ریاست «گروه مشورتی» این نهاد انتخاب شود. نکته جالب این است که عربستان در سال 2015 دوباره به عضویت شورای حقوق بشر سازمان ملل انتخاب شد. این در حالی است که عربستان بزرگ‌ترین ناقض حقوق بشر بوده و بیشترین اقدامات ضد حقوق زنان در این کشور رخ می‌دهد. 
بنابراین، شاید جای تعجب نباشد که اتحادیه اروپا از تصمیم خود درباره قرار دادن عربستان در فهرست سیاه پولشویی عقب‌نشینی کند. کشورهای اروپایی یکی از مهم‌ترین منابع تأمین سلاح‌های عربستان بوده و هیچ گاه به دلیل مسائل حقوق بشری یا تروریسم حاضر به فدا کردن منافع خود نخواهند بود. اضافه شدن عربستان به فهرست سیاه پولشویی، ضمن پیامدهایی که برای وجهه ریاض دارد، در عین حال روابط مالی آن را با اتحادیه اروپا پیچیده می‌کند. بانک‌های اتحادیه اروپا مجبورند درباره هرگونه تراکنش مالی مربوط به حاضران در این فهرست بررسی‌های سختگیرانه‌تری انجام دهند که این دقیقاً برخلاف منافع کشورهای اروپایی است؛ زیرا آنها دلارهای سعودی را بر هر مسئله دیگری مقدم می‌دانند. در کل به نظر می‌رسد تا زمانی که عربستان از دلارهای خود برای پیشبرد اهداف بین‌المللی استفاده می‌کند، نباید انتظار واکنش قاطعانه از سوی جامعه جهانی داشت؛ چرا که دیپلماسی دلار عربستان در سال‌های گذشته توانسته است موازین حقوقی و بین‌المللی را به سود این کشور تفسیر کند. 


  قاسم غفوری/ با وجود گرفتار بودن در چالش‌های اقتصادی و تنش‌های سیاسی در عرصه داخلی و البته موضوع برگزیت و آینده مناسبات لندن با اتحادیه اروپا، تحرکات انگلیس در غرب آسیا در حال گسترش است و دامنه آن در کنار حوزه نظامی و امنیتی به عرصه سیاسی نیز گسترش یافته است که در دو قالب رایزنی‌های دیپلماتیک با ادعای حل بحران‌های منطقه و نیز اعمال تحریم و فشار اقتصادی علیه برخی کشورها و جریان‌های منطقه صورت می‌گیرد. نمود عینی این رفتار را می‌توان در تحرکات اخیر انگلیس در قبال حزب‌الله لبنان و نیز سفر وزیر خارجه انگلیس به منطقه در قالب تحولات یمن مشاهده کرد. پارلمان انگلیس تصمیم دولت این کشور مبنی بر گنجاندن هر دو شاخه نظامی و سیاسی حزب‌الله لبنان در فهرست گروه‌های تروریستی را تصویب کرد. 
وزارت کشور انگلیس اعلام کرد شاخه سیاسی حزب‌الله لبنان را نیز در فهرست گروه‌های تروریستی این کشور درج کرده است. حال این پرسش مطرح می‌شود که اهداف لندن از این اقدام چیست و چرا چنین سیاستی را اجرا می‌کند؟ بسیاری از ناظران سیاسی این اقدام انگلیس در همراهی با آمریکا را علیه خاورمیانه و جهان اسلام دانسته‌اند؛ چنانکه آمریکا نیز از اعمال تحریم‌های جدید علیه لبنان گفته است. نکته مهم آنکه اقدام انگلیس دخالت در امور داخلی لبنان و نقض حاکمیت این کشور است، به ویژه آنکه حزب‌الله بخشی از پارلمان و دولت لبنان است و تحریم حزب‌الله تحریم لبنان به شمار می‌آید.
در همین حال، بسیاری تأکید دارند اقدام انگلیس نشانه حمایت این کشور از تروریسم است؛ زیرا حزب‌الله از محورهای مبارزه با تروریسم است. در واقع، انگلیس به دنبال حمایت از رژیم صهیونیستی است که تهدیدی علیه امنیت لبنان و منطقه است. این تحرکات در حالی صورت می‌گیرد که مردم و جریان‌های سیاسی لبنان با این اقدام انگلیس مخالفت کرده و حزب‌الله را بخشی از ساختار حاکمیتی کشورشان عنوان کرده‌اند. نکته دیگر آنکه رژیم عربستان و بحرین از اقدام لندن در گنجاندن نام جنبش حزب‌الله لبنان در فهرست سیاه تروریستی استقبال کردند که خیانت به لبنان و جهان اسلام است. این اقدام آنها برگرفته از حقارت شکست در انتخابات و روند سیاسی لبنان است.
در همین حال بسیاری تأکید دارند ادعای تحریم حزب‌الله به بهانه مقابله با ایران ادعایی واهی و توجیهی غیر قابل پذیرش است که برای برهم زدن روابط لبنان و ایران صورت می‌گیرد. انگلیس با نسبت دادن تحریم حزب‌الله به ایران سعی در برهم زدن اتحاد جبهه ضد تروریسم دارد که مغایر با امنیت منطقه و همراهی با تروریسم است.
نکته قابل توجه آنکه همزمان با این اقدامات «جرمی ‌هانت» وزیر خارجه انگلیس نیز به بهانه بررسی تحولات یمن راهی عربستان، عمان و امارات شد. انگلیس از مخالفان تحریم تسلیحاتی عربستان به جرم کشتار علیه بشریت است و به طور رسمی در جنگ یمن مشارکت دارد. بر اساس این، سفر هانت را باید رایزنی انگلیسی برای ادامه بحران‌سازی در منطقه دانست؛ زیرا اگر لندن واقعاً به دنبال امنیت و ثبات در منطقه بود، از یک سو اقدام به تحریم حزب‌الله به منزله پیشگام امنیت منطقه نمی‌کرد و از سوی دیگر بر حمایت از سعودی و فروش تسلیحات به این رژیم تأکید نداشت. این رفتارهای انگلیس نشان می‌دهد، این کشور نه ناجی منطقه که خود کانون بحران است. لندن که با فضای منفی جهانی مواجه است، با ادعای میانجی‌گری در یمن در حال توجیه ادامه جنگ است؛ چنانکه یمنی‌ها تأکید کرده‌اند سفر هانت زمینه‌ساز تشدید حملات ائتلاف سعودی به یمن شده است.

نگاهی به انتخابات رژیم صهیونیستی

 گروه بین‌الملل/ اولین انتخابات رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۹ برگزار شد و در همان سال «کنست» ایجاد و توافق شد که ۱۲۰ عضو داشته باشد. اکنون دو حزب در کنست فعالیت دارند؛ حزب کار و لیکود. 

بنیامین نتانیاهو و حزب لیکود
کابینه دولت چهارم بنیامین نتانیاهو در سال ۲۰۱۵ با ائتلاف شش حزب شکل گرفت. لیکود، یهودیان متحد، شاس، کولانو و خانه یهودی احزاب تشکیل‌دهنده ائتلاف دولت سی‌وچهارم رژیم صهیونیستی بودند. نتانیاهو با پایین‌ترین تعداد، یعنی ۶۱ کرسی توانست دولت چهارم خود را شکل دهد. ترکیبی شکننده که با خروج یک حزب می‌توانست از هم فرو بپاشد. اما سال ۲۰۱۶ این ائتلاف شکننده با حضور لیبرمن تقویت شد؛ هنگامی که نتانیاهو پس از اختلافات دامنه‌دار با موشه یعلون، وزیر جنگ و هم‌حزبی‌اش را کنار گذاشت و این پست را به لیبرمن از حزب «اسرائیل خانه ما» داد. با این تغییر، حزب لیبرمن با شش کرسی وارد ائتلاف دولت چهارم نتانیاهو شد و ائتلاف شکننده به ۶۷ کرسی رسید. اما در پی نبرد دو روزه غزه، لیبرمن، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در نشست فراکسیون حزب خود، ضمن اعلام کناره‌گیری از وزارت جنگ، از پایان هم‌پیمانی حزبش با دولت نتانیاهو نیز خبر داد. نتانیاهو با از دست دادن حمایت حزب لیبرمن، وضعیت شکننده‌ای داشت.

مهم‌ترین رقبای انتخاباتی نتانیاهو
۱ـ بنی‌گانتس
بنی‌گانتس که طی سال‌های ۲۰۱۱ تا فوریه ۲۰۱۵ رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی بوده است، روزهای اخیر از وی به عنوان یکی از اصلی‌ترین و جدی‌ترین رقبای نتانیاهو در رسانه‌ها نام برده می‌شود. آنچه بنی‌گانتس را برای نتانیاهو خطرناک می‌کند، ائتلاف او با یائیر لاپید و موشه یعلون وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی است.
بنی‌گانتس در میانه طیف چپگرای سیاسیون رژیم صهیونیستی قرار دارد. به نظر می‌رسد اختلاف اصلی وی با نتانیاهو در سیاست داخلی باشد. بنی‌گانتس در آوریل ۲۰۱۸ در سخنانی پس از اعلام تشکیل حزب جدید در جمع یهودیان مقیم مکزیک اصلی‌ترین موضوع را تحقق دو دولت دانست و تأکید کرد: «بزرگ‌ترین چالشی که اسرائیل با آن مواجه است در حکومت خودگردان متبلور شده است و مصلحت رژیم صهیونیستی در ایجاد راه‌حلی برای آن از طریق حمایت از طرح دو دولتی است... اسرائیلی‌ها بدون تنازل از نیازهای امنیتی کرانه باختری و دره اردن باید به سمت یک راه‌حل حرکت کنند.» این سخنان می‌تواند نشان دهد که نگاه امنیتی بنی‌گانتس با نتانیاهو و راستگرایانی که به دنبال تداوم شهرک‌سازی‌ها و گسترش اشغالگری‌ در کرانه باختری‌‌ هستند، متفاوت است.
۲ـ یائیر لاپید
لاپید رهبر حزب میانه‌رو یش‌آتید(آینده‌ای وجود دارد) و وزیر دارایی کابینه پیشین نتانیاهو در سال‌های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ بوده است. این حزب اکنون ۱۱ کرسی پارلمان رژیم صهیونیستی (کنست) را در اختیار دارد و از رقبای مهم نتانیاهو محسوب می‌شود. حزب یش آتید و شخص یائیر لاپید بیشتر بر مسائل اقتصادی و اجتماعی تمرکز دارد و هواداران وی از طبقه سکولار جامعه صهیونیستی محسوب می‌شوند. اختلاف وی با نتانیاهو بر سر بودجه نظامی سال ۲۰۱۵ و افزایش مالیات را برخی از اصلی‌ترین دلایل فروپاشی دولت نتانیاهو دو سال زودتر از موعد می‌دانند.
حزب یش آتید مانند بسیاری از جریان‌های سکولار دیگر از دو دولت حمایت می‌کند، اما خواستار حفظ شهرک‌های صهیونیستی است. لاپید معتقد است تنها با اعطای کشور فلسطین به آنها می‌توان به این درگیری‌ها پایان داد و یهودی‌ها و اعراب باید در قالب دو کشور جداگانه زندگی کنند.
پائیر لاپید رویکردی سکولار محور اما راستگرایانه با تمرکز بر مسائل اجتماعی و اقتصادی دارد. لاپید هر چند در مسائل داخلی رژیم مانند دو دولت، قانون دولت‌ـ ملت و... با نتانیاهو مخالف است، اما در مسائل خارجی و تقابل در دو جبهه شمال و جنوب بسیار راستگرا و تندرو عمل می‌کند. انتقادات وی به نتانیاهو در این زمینه نه در رویکرد، بلکه در عدم موفقیت و جدیت در کار است.
لاپید از منتقدان توافق هسته‌ای با ایران بود. وی با انتقاد از توافق‌ هسته‌ای هشدار داده بود که پول‌های بلوکه شده ایران پس از اجرای توافق برای تأمین هزینه‌های جنگ گروه‌های مورد حمایت تهران علیه تل‌آویو مورد استفاده قرار خواهد گرفت. وی این توافق را نتیجه سیاست‌های اشتباه نتانیاهو می‌دانست و از نتانیاهو نخست‌وزیر این رژیم خواسته بود به علت شکست سیاست‌هایش در قبال ایران از قدرت کناره‌گیری کند. 
در پرونده عادی‌سازی روابط با اعراب، لاپید از حامیان اصلی این فرایند است. وی نتانیاهو را به عدم هماهنگی با اعراب و در نظر گرفتن نظر آنان در پرونده‌هایی چون پرونده هسته‌ای ایران متهم می‌کند و می‌گوید: «اسرائیل باید با جهان عرب تعامل بیشتری داشته باشد.» او معتقد است: «استقلال اسرائیل از فلسطین به ما اعتبار بین‌المللی می‌بخشد.»

سه سناریوی محتمل
 انتخابات کنست ۲۰۱۹
الف‌ـ سناریوی اول، تحقق اهداف مورد نظر بنیامین نتانیاهو است. مطابق این سناریو، حزب لیکود که بنیامین نتانیاهو ریاست آن را برعهده دارد، در انتخابات آینده پیروز و بار دیگر نتانیاهو برای تشکیل کابینه معرفی می‌شود. اگر حزب لیکود موفق به کسب ۶۱ کرسی از ۱۲۰ کرسی کنست نشود که البته تحقق آن نیز بعید است، در این صورت نتایج سایر احزاب راستگرا نشان خواهد داد که نتانیاهو برای تشکیل کابینه ائتلافی باید با کدام حزب ائتلاف کند. در واقع، نتانیاهو و لیکود حتی با پیروزی در انتخابات نیز توان تشکیل کابینه دلخواه را ندارند؛ بلکه باید به ائتلاف با دیگر احزاب روی بیاورند. نتانیاهو به تازگی در تکاپوی شکل دادن ائتلاف تازه‌ای از راستگرایان برای ادامه دوران نخست‌وزیری خود و جلوگیری از پایان حاکمیت جناح راست است.
ب‌ـ سناریوی دوم، درباره انتخابات کنست ۲۰۱۹ این است که حزب لیکود موفق به پیروزی در انتخابات شود، اما تحت فشار سایر احزاب راستگرا، نتانیاهو را برای پست نخست‌وزیری نامزد نکند. در شرایط کنونی نیز بیش از آنکه احزاب صهیونیستی به حزب لیکود انتقاد داشته باشند، منتقد نتانیاهو هستند. نتانیاهو تاکنون در دو نوبت نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی بوده است. وی نخستین بار از سال ۱۹۹۶ تا سال ۱۹۹۹ نخست‌وزیر رژيم صهیونیستی بود. نتانیاهو از مارس ۲۰۰۹ تاکنون نیز نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی است که تا آوریل ۲۰۱۹ بیش از ۱۰ سال از نخست‌وزیری وی می‌گذرد. به عبارتی، طی ۲۳ سال اخیر برای مدت ۱۳ سال نخست‌وزیری رژیم صهیونیستی در اختیار «بنیامین نتانیاهو» بوده است و این از دید منتقدان در تعارض با قواعد دموکراسی قرار دارد. نتایج یک نظرسنجی جدید که شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی در دسامبر ۲۰۱۸ انجام داد، نشان می‌دهد که اکثر صهیونیست‌ها تمایلی به حضور مجدد بنیامین نتانیاهو در سمت نخست‌وزیری این رژيم ندارند. 
ج‌ـ سناریوی سوم، شکست حزب لیکود در انتخابات آینده و پیروزی دیگر احزاب ازجمله ائتلاف گانتس‌ـ لاپید است. بنی‌گانتس، رئیس پیشین ستاد ارتش رژیم صهیونیستی، که شخصیتی محبوب در بخشی از افکار عمومی است، برای نخستین بار پا به عرصه سیاست گذاشت. ژنرال بنی‌گانتس، در دیدار با یائیر لاپید، رهبر حزب آینده‌، ائتلاف تازه علیه نتانیاهو را تشکیل داد. 
نتیجه‌گیری
روند آرایش احزاب سیاسی برای انتخابات زودهنگام کنست ۹ آوریل ۲۰۱۹ (۲۰ فروردین ۹۸) نشان می‌دهد که شمار کرسی‌های حزب لیکود از ۳۰ کرسی بیشتر نخواهد بود. با این حال، حزب لیکود همچنان بزرگ‌ترین حزب پارلمانی در رژیم صهیونیستی خواهد بود. نتانیاهو هر چند هنوز شانس نخست‌ تشکیل دولت آینده است، اما روند رو به رشد ائتلاف بنی‌گانتس‌ـ لاپید (ائتلاف آبی‌ـ سفید) در میان افکار عمومی در کنار جدی شدن پرونده فسادهای نتانیاهو و امکان صدور کیفرخواست علیه وی، موجب می‌شود کار برای حزب لیکود و تشکیل ائتلاف برای دولت با چالش‌های سخت روبه‌رو شود.

مقابله با نفوذ ایران در لبنان
خبرگزاری ایرنا: دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک مدعی شد، نفوذ ایران در لبنان روز به‌ روز بیشتر می‌شود و برای همین به «پاسخ ملی» در برابر این نفوذ نیاز است. «دیوید سترفیلد» پس از دیدار با «جبران باسیل» وزیر خارجه لبنان در اظهاراتی تحریک‌آمیز مدعی شد، نفوذ ایران در لبنان در حال افزایش است و لبنانی‌ها باید در برابر آن بایستند. وی اظهار داشت: «نفوذ رو به‌ رشد ایران در لبنان نیازمند پاسخ ملی [از سوی لبنانی‌ها] است.» دستیار «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا مدعی شد، واشنگتن به دنبال حمایت از مردم لبنان است و بیروت باید در مسائل مربوط به اقتصاد وخیم و مشکلات امنیتی «تصمیم‌های سختی» بگیرد.
مهار سیاست‌های جنگ‌طلبانه علیه ایران
خبرگزاری فارس: دو سناتور آمریکایی با اشاره به مواضع جنگ‌طلبانه دولت آمریکا، این سیاست‌ها را عامل انزوای ایالات متحده در جهان توصیف کرده و نوشته‌اند، کنگره باید تلاش کاخ سفید برای به راه انداختن یک درگیری نظامی تازه در غرب آسیا را مهار کند. «تام یودال» سناتور دموکرات ایالت نیومکزیکو و «ریچارد دوربین» سناتور دموکرات ایالت «ایلینویز» آمریکا در یادداشتی مشترک در نشریه «واشنگتن‌پست» دولت این کشور را به تلاش برای جنگ‌افروزی علیه ایران به بهانه‌های واهی متهم کرده و نوشته‌اند، کنگره باید با تصویب قانون تازه‌ای با چنین تلاشی مقابله کند.
آژانس به راستی‌آزمایی ایران ادامه دهد
خبرگزاری فارس: نماینده آمریکا در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در بیانیه‌ای از نهاد دیده‌بان هسته‌ای سازمان ملل خواسته است به راستی‌آزمایی تعهدات هسته‌ای ایران ادامه دهد. «جکی ولکات» نماینده آمریکا از گزارش مورخ ۲۲ فوریه مدیر کل آژانس اتمی درباره فعالیت‌های راستی‌آزمایی و نظارت در ایران استقبال کرد و گفت: «دبیرخانه [آژانس] می‌تواند برای اجرای مأموریت‌های آژانس در ایران روی حمایت کامل ایالات متحده حساب کند.» نماینده آمریکا با اشاره به اقدام این کشور برای خروج از توافق هسته‌ای برجام، مدعی شده است واشنگتن به دنبال دستیابی به توافقی جامع با
 ایران است. 
پمپئو علیه ایران موضع گرفت
خبرگزاری مهر: مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در گفت‌وگو با همتای فرانسوی‌اش ایران را به حمایت از تروریسم در اروپا و غرب آسیا متهم کرده و در تماس با وزیر خارجه انگلیس هم مدعی شده است، ایران در منطقه «رفتاری مخرب» دارد. وزارت خارجه آمریکا هم طی بیانیه‌ای بار دیگر ایران را به حمایت از تروریسم متهم کرده است. در بخشی از این بیانیه آمده است: «پمپئو به تلاش‌های فرانسه برای مقابله با فعالیت‌های تروریستی اشاره کرد با حمایت ایران در اروپا و خاورمیانه انجام می‌شود.»
خروج آمریکا از برجام باید به قانون تبدیل شود
خبرگزاری تسنیم: یکی از سناتورهای بانفوذ جمهوریخواه می‌گوید، این حزب خواهان آن است که خروج آمریکا از توافق هسته‌ای به مصوبه‌ای الزام‌آور بدل شود که رئیس‌جمهور بعدی آمریکا نتواند در آن تجدید نظر کند.  «جیم اینوف» رئیس‌ جمهوریخواه کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا که در دفتر کارش در واشنگتن در جمع خبرنگاران صحبت می‌کرد، مدعی شد «کشورهایی، مانند ایران منتظر رفتن [دونالد] ترامپ [رئیس‌جمهور آمریکا] 
هستند.»