رضا زمانی/ طی مدتی که تحریمها علیه ایران اعمال شده، دولت دو راهبرد «دور زدن تحریم» و «برداشتن تحریم» را به کار گرفته است؛ اما این راهبردها نه تنها موفق نبوده، بلکه در مواقعی هزینه و آثار سوئی نیز برای اقتصاد کشور در بر داشته است. در اوضاع کنونی نیز تجویز این راهبردها، یک دوگانه کاذب است که نتیجه درخوری نخواهد داشت؛ ضروری است برای مقابله با تحریمها در جنگ اقتصادی کنونی، از راهبرد بیاثر کردن تحریم استفاده شود.
در سالهای اخیر، آمریکا با اعمال تحریمهای گوناگون به دنبال مقابله نیمهسخت در حوزه اقتصادی با ایران بوده است. تحریم، موانع و مشکلاتی بر سر راه تبادلات مالی بینالمللی و حصول درآمدهای نفتی ایران ایجاد کرده است. دولتها نیز در طی این مدت، تلاش کردهاند با اتخاذ راهبردهای متفاوت با این تحریمها مقابله کنند.
به طور کلی، راهبرد دولتها برای مقابله با آثار تحریمهای آمریکا، به دو شیوه دور زدن تحریم یا تلاش برای برداشتن تحریم خلاصه شده است. به عبارتی، یا تلاش شده است راهکارهایی اتخاذ شود که موانع اعمال شده در مسیر معاملات بینالمللی ایران دور زده شود؛ یا اقداماتی از قبیل مذاکره در راستای برداشتن تحریمها در دستور کار قرار گرفته است.
راهبرد دور زدن تحریمها به دلیل نحوه عملکرد مخفیانه و غیرشفاف خود، با شناسایی شدن، کاربرد خود را از دست داده و نتوانسته است اثر بلندمدت داشته باشد. همچنین این راهبرد هزینه بالایی دارد و به دلیل رسمیت نداشتن و ظهور عده قلیل نفعبرنده از تحریمها، آثار سوئی را به اقتصاد کشور تحمیل میکند.
راهبرد برداشتن تحریمها نیز نه تنها نتوانست تحریمهای مالی، بانکی و نفتی اعمال شده علیه ایران را برطرف کند؛ بلکه آثار نامطلوبی همچون بیثباتی را به اقتصاد کشور تحمیل کرده است.
ناموفق بودن دو راهبرد مذکور برای مقابله با آثار تحریمها، این دوگانه کاذب را در جامعه ایجاد کرده است که برای مقابله با تحریمها یا باید فکر اساسی برای برداشته شدن تحریمها کرد، یا اینکه شیوه دورزنی تحریمها را که همراه با هزینه بالا، نفع شخصی برای عده خاص و آثار کوتاهمدت است، همچنان ادامه داد.
اما بحثی که در این میان مغفول مانده، اتخاذ راهبرد صحیح، یعنی «بیاثر کردن تحریم» است. این راهبرد شیوه صحیح مقابله با آثار تحریمهای آمریکا بوده و در ضمن دائمی و بلندمدت بودن، از کانالهای رسمی انجام میشود و به دور زدن تحریم از کانالهای غیر رسمی و کوتاهمدت نیاز ندارد.
در راهبرد بیاثر کردن تحریم، سیاستهای دولت برای مقابله با تحریمهای آمریکا باید حوزه تحریمهای مالی و بانکی و تحریمهای نفتی را شامل شود.
در ابتدا لازم است شبکههای مالی بینالمللی کشور را از سیستم دلاری که تحت سلطه آمریکا قرار دارد، بینیاز کرد. این بینیازی به سیستم دلاری را باید در استفاده از سازوکارهای مالی جایگزین محقق کرد.
اکنون یکی از سازوکارهای معاملاتی، پیمانهای پولی است که در آن نقش ارزهای ثالثی از قبیل دلار حذف میشود. در پیمانهای پولی از ارزهای ملی برای انجام معاملات بینالمللی استفاده میشود. استفاده از ارزهای ملی، همانگونه که تجربیات کشورهای مختلف نیز نشان میدهد، با ایفای وظیفه به عنوان ابزار پرداخت، به خوبی میتواند در معاملات بینالمللی مورد استفاده قرار گیرد.
برای بیاثر کردن تحریمهای نفتی نیز راهکارهایی اساسی از قبیل بهرهبرداری از ظرفیت بورس نفت برای فروش نفت و همچنین تبدیل نفت به فرآوردههای با ارزش افزوده بالا از طریق ایجاد پتروپالایشگاهها در کشور وجود دارد.
ظرفیتهای عملیاتی شدن این راهکارها اکنون با تکیه بر توان مالی بخش مردمی امکانپذیر است. از سویی بازار متقاضی برای فرآوردههای نفتی نیز در کشورهای همسایه و دیگر کشورها وجود دارد، که این خود ضریب اثرگذاری تدابیر اتخاذ شده برای بیاثر کردن تحریمهای آمریکا را به شدت افزایش میدهد.
تجربیات یک دهه اخیر کشور نشان داده است که نه دور زدن تحریمها جواب داده و نه برداشتن تحریمها توانسته موفق عمل کند؛ چراکه تحریم یک واقعیت بیرونی است و مهار آن خارج از اراده کشور است. در نتیجه باید با اتخاذ تدابیر لازم، برای بیاثر کردن آن اقدام کرد.
از سویی، میتوان گفت، همه مشکلات ما از تحریمها است، اما نه تحریمهای خارجی. تحریمهای خارجی تنها 20 درصد مشکل را ایجاد کرده و 80 درصد مشکلات در اثر تحریمهای داخلی است و اگر تحریمهای داخلی حل شود، خودبهخود تحریمهای خارجی هم برطرف خواهد شد.
اقتصاددانان غربی معتقدند، تحریمهای خارجی قدرت فلج کردن ایران را ندارند؛ زیرا میدانند اقتصاد ایران بسیار قدرتمند و بزرگ است، به همین دلیل به سمت تحریمهای داخلی آمدند تا به مردم فشار وارد کنند. اقتصاد مقاومتی، اقتصادی است که در دوران دشواری، تهدید و دشمنی به اهداف خود برسد، بر این اساس اقتصاد مقاومتی برای همه ملتها و دولتها کارآیی دارد.
به فرموده رهبر معظم انقلاب، استقلال فرهنگی و سیاسی ما در گرو استقلال اقتصادی است. استقلال اقتصادی به معنای تولید همه محصولات در داخل نیست؛ بلکه به معنای تنظیم رابطه اقتصادی با جهان هم است، اما به نحوی که طرف مقابل وابستهتر باشد و نتواند ما را تهدید و تحریم کند.
عامل موفقیت تحریمهای خارجی، ناکارآمدیهای داخلی همچون الگوی نامطلوب مصرف (تجملگرایی، اسراف، خرید اجناس خارجی)، الگوی نامطلوب تولید و الگوی نامطلوب مدیریت اقتصادی است. افزایش موجودی کالا در اقتصاد، کاهش تورم، کاهش وابستگی به کالای خارجی، کاهش نیاز به ارز، افزایش اشتغال و درآمد در پی افزایش تولید، افزایش درآمدهای دولت و در نهایت بیاثر شدن تحریمها از آثار تقویت تولید ملی در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی و رفع خصومتها است.
کشور ما کشوری وسیع، مجهز و دارای منابع طبیعی، اقلیمی، جغرافیایی و انسانی و مانند یک بمب پر از انرژی است، اما این انرژی تاکنون آزاد نشده است؛ چرا که چاشنی ندارد و چاشنی آن، به کار انداختن نیروی انسانی با ارائه امکانات و زمینهها از سوی دولت است. با توجه به اینکه اهداف عملیاتی تحریمها، تورم، بیکاری و قحطی شدید است، هر کس سبب تشدید این مسائل شود، در هر لباس و مقامی که باشد به آمریکا خدمت میکند و با ملت ایران میجنگد.
رهبر معظم انقلاب عرصه اقتصاد را میدان کارزار با دشمنان میدانند و از عبارت جهاد برای این کارزار استفاده کردند. تحریمها هم تا زمانی که اقتصاد مقاومتی تحقق نیابد، ادامه خواهد داشت و بیرون آمدن از آسیب تحریمها، با اقتصاد مقاومتی ممکن است. ما، هم باید نبرد اقتصادی و هم دفاع فرهنگی و سیاسی داشته باشیم، اما نمیتوانیم پراکنده و با هدفگذاریهای متفاوت پیش برویم؛ بنابراین باید استراتژی واحد داشته باشیم که محور آن نبرد اقتصادی است و این موضوعی است که بیش از ۱۰ سال است رهبر معظم انقلاب با تبیین شعارهای اقتصادی سال بر آن تأکید دارند.