آدمی در جوانی فکر می‌کند پیری حالت عجیب و غریبی است
که میلیاردها سال با آن فاصله دارد!
اما وقتی به آن می‌رسد، می‌بیند فرصت‌ها را از دست داده و موهایش سفید شده،
پاهایش ضعف می‌رود و دیگر نمی‌تواند جنب‌وجوش روزهای جوانی را داشته باشد!
و از همه بدتر، بار خاطره‌هایی است که در ذهن دارد و در ذهن دیگران گذاشته است.
یک سال به پیری نزدیک‌تر شده‌ایم،
بیاییم خاطره‌هایی که از این پس می‌سازیم، در پیری برای‌مان افتخارآمیز باشند!

امام صادق(ع) به معلي‌بن‌خنيس فرمود: «روز نوروز همان روزي است كه پيامبر اكرم‌ـ صلّي‌الله عليه وآله‌ـ در غدير خم، از مردم برای اميرمؤمنان(ع) عهد و پيمان گرفت. در اين روز با ولايت علي(ع) تجديد پيمان کنید، خوشا به حال كسي كه در ولايت علي(ع) ثابت‌قدم بماند و واي به حال كسي كه پيمان‌شكني كند. ما در روز نوروز انتظار فرج داريم؛ زيرا آن روز از روزهاي ويژه ما اهل بيت است كه شما آن را ضايع كرديد، اما فارس‌ها آن را حفظ كردند.»
وسائل‌الشيعه، ج 8، ص 173



 محمدتقی فهیم/ یک ـ وقتی فیلم «تیغ و ترمه»ی کیومرث پوراحمد در جشنواره فیلم فجر اخیر نمایش داده شد، بیشتر منتقدان را شگفت‌زده کرد و در همه فهرست ستاره‌های داده شده، نقطه سیاه برایش ثبت شد. برخی می‌گفتند پوراحمد در مسیر شخصیت فیلم قبلی‌اش، یعنی «کفش‌هایم کو»، آلزایمر را تجربه می‌کند، وگرنه مگر ممکن است ایشان نفهمیده باشد که آدم‌های فیلمش از یک سوم به بعد محو شده‌اند و کسانی دیگر،  قصه دیگری را پیش می‌برند و...؛ اما پوراحمد در مراسم تشییع مرحوم خشایار الوند در عین محکومیت ۴۰ سال انقلاب، تصریح کرده خنده و شادی در این کشور حرام و مکروه است و به طور تلویحی مرگ خشایار را ناشی از عداوت با شادی اعلام کرده است. باید به وی گفت، آقای پوراحمد! بگذریم که در «خندوانه» بساط خنده مفت برایت پهن کردند و شما یک لحظه خنده‌دار برای مردم فراهم نکردید. اتفاقاً ما به شما معترضیم که چرا پول بیت‌المال را ‌گرفتی و اینقدر فیلم‌های تلخ و سیاه و افسرده ساختی؟ چند فیلم سینمایی پس از سریال‌های‌تان ثابت می‌کند رگه‌های طنز مجموعه «قصه‌های مجید»، از متن نوشته هوشنگ مرادی‌کرمانی بوده که حتی شما شیرینی‌های کتاب را هم تعدیل و به سمت غمناکی بردید. اگر کسی این حرف را می‌زد که خودش چند فیلم‌نامه کمدی ارائه کرده یا ساخته بود و موانعی برایش ایجاد شده بود، توجیه‌پذیر بود؛ نه جناب‌عالی که آثار سینمایی‌تان مملو از ناامیدی است و سبب غم‌باد تعداد قلیل تماشاگران فیلم‌های‌تان ‌شده‌اند. واقعاً انصاف هم چیز خوبی است که شبه روشنفکران ندارند. امیدواریم نهادها به خودشان بیایند و آدم‌های با پول‌های بدون زحمت از سینما کنار بکشند؛ آن وقت خواهیم دید که آیا کسی حاضر است پول حلال و با رنج به‌دست آمده‌اش را بدهد تا شما فیلم‌های ضعیف، تلخ و ضد شادی را بسازی؟
دوـ حکایت این جماعت سلبریتی‌ها، عجیب پیچیده است. امیرمهدی ژوله، در مراسم تشییع مرحوم خشایار الوند، خطاب به رئیس اسبق صداوسیما که در این مراسم حضور داشته، گفت: «آقای ضرغامی... خواهش می‌کنم ترتیبی بدهید تا درباره خشایار در تلویزیون صحبت کنیم.» یعنی از یک طرف به صداوسیما می‌گویند رسانه میلی است، مخاطب ندارد، کسی نمی‌بیند و...، از طرفی هم برای حضور در قاب آن واسطه‌تراشی می‌کنند. این چه تناقضی است؟ باید پرسید چه ارزشی دارد در رسانه به قول خودتان میلی که کسی نمی‌بیند، می‌خواهید با التماس در آن دیده شوید.

سیداحمد میرعلایی، تهیه‌کننده سریال موسی(ع)

چ سیدفرید موسوی/ سومین سالگرد درگذشت مرحوم فرج‌الله سلحشور، خالق آثار ارزشمندی چون؛ «اصحاب کهف» و «یوسف پیامبر» با آغاز پیش‌تولید یادگار او، یعنی سریال حضرت موسی(ع) همزمان شد. سریالی که طرح اولیه و فیلمنامه‌ آن را وی آماده کرد، اما از دنیا رفت و نتوانست آن را تولید کند. به همین دلیل کارگردانی سریال موسی(ع) به جمال شورجه واگذار شد. 
به همین بهانه و برای کسب آخرین اطلاعات از وضعیت این سریال با سیداحمد میرعلایی تهیه‌کننده آن، گفت‌وگو کردیم. 
***
* به نظر شما اهمیت پروژه سریال حضرت موسی(ع) در چیست؟ 
این سؤال از ابتدای پذیرش این پروژه برای من هم مطرح بود. روایت‌های قرآنی از داستان موسی فرای تمام آن سناریوهایی است که تاکنون تولید شده است. جذابیتی که در قرآن درباره داستان موسی(ع) وجود دارد، در هیچ فیلمنامه، رمان یا نمایشنامه‌ای در این زمینه که تا به حال کار شده وجود ندارد.
* آثار پیشین مرحوم سلحشور، جهانی شدند، آیا سریال حضرت موسی(ع) نیز به چنین نتیجه‌ای می‌رسد؟
قصه حضرت موسی(ع) تنها به ایران ارتباط ندارد و مخاطب آن جهانیان هستند؛ چرا که از یک زاویه دیگر، این قصه قرآنی است و مسلمانان علاقه‌مندند این داستان را ببینند. از سوی دیگر یهودیان جهان به این موضوع علاقه دارند؛ چرا که حضرت موسی(ع) پیامبر آنان است. در عین حال مسیحیان هم به این داستان علاقه دارند و می‌خواهند بدانند دین پس از نبی آنها درباره دین پیش از نبی آنها چه می‌گوید. ما در این زمینه خدمت بزرگان دین خودمان رسیدیم و تأکید همه این بزرگان این بود که این فیلم باید وحدت را در ادیان جهان ایجاد کند و ازاین‌رو این کار بسیار حساس است. در قرآن نیز بیش از 1000 آیه، یعنی یک‌ششم(حدود پنج جزء قرآن) به قوم یهود و داستان حضرت موسی(ع) اختصاص دارد.
* از علما هم برای تولید این مجموعه کمک گرفته‌اید؟ 
وقتی خلاصه فیلمنامه این اثر آماده شد، ابتدا به مراجع ارسال کردیم که بسیار استقبال کردند. پس از آن برای افراد غیر مسلمان ارسال کردیم. بسیار استقبال می‌کنیم اگر زمینه‌ای فراهم شود تا برای علمای الازهر و دیگر بلاد اسلامی هم ارسال کنیم. در همین زمینه با یهودیان ایران ارتباط داریم و طی جلسات متعدد از کارشناسان آنها استفاده کردیم. قصد داریم تا جایی که امکان دارد از این ظرفیت‌ها بهره ببریم.
* آیا فیلمنامه سریال همانی است که مرحوم سلحشور نوشت، یا تغییراتی هم دارد؟
فیلمنامه اصلی کار را آقای سلحشور با زحمت فراوان نوشته بودند، اما در بستر بیماری آرزوی‌شان این بود که بتوانند آن را بازنویسی کنند. اصولاً هر فیلمنامه‌ای که نوشته می‌شود، در زمان اجرا به بازنویسی نیاز دارد. کاری تاریخی مانند این کار هم از این قاعده مستثنی نیست. این فرصت پس از فوت ایشان ایجاد شد و گروه خوبی همکاری کردند تا بازنویسی کار آغاز شود. الآن در مراحل پایانی بازنویسی هستیم. آقای سلحشور این کار را در 72 قسمت نگارش کردند، اما مسئولان سیما نظر داشتند که کار موجزتر شود. ازاین‌رو یک چارچوب حرفه‌ای 52 قسمتی طراحی و فیلمنامه در آنها تقسیم شد. داستان از پیش از تولد حضرت موسی(ع) آغاز می‌شود و تا پس از وفات ایشان ادامه دارد. در این مسیر از برخی داستان‌ها چشم پوشیدیم و چون نمی‌توانستیم همه داستان‌ها را پوشش بدهیم، چند انقطاع تاریخی داریم. اکنون فیلمنامه تا آنجا آماده است که بتوانیم کار را کلید بزنیم. 
* درباره تولید نمونه‌های ساخته شده در این زمینه هم بررسی کرده‌اید؟ 
در این موضوع فیلم‌های بسیاری ساخته شده است،‌ برای نمونه در یکی از آخرین نمونه‌های آن کشور برزیل یک سریال150 قسمتی درباره حضرت موسی(ع) ساخته است. البته، تمام آثاری را که تاکنون در این زمینه ساخته شده است،‌ گروه نویسندگان و کارگردان ما بررسی کرده تا پس از بررسی نقاط ضعف و قوت آن کارها، از نقاط قوت آنها بهره‌برداری و از نقاط ضعف آنها پرهیز شود.
* برای انتخاب بازیگران با فردی صحبت شده است؟ آیا استفاده از سلبریتی‌ها به لحاظ هزینه‌ای ضربه‌ای به کار وارد نمی‌کند؟ 
بازیگران انتخاب شده‌اند، اما هنوز هیچ چیزی در این زمینه مشخص نیست. گروه سازنده نظر دارند که کار جذابیت بالایی داشته باشد تا بتواند به هدف خود در عرصه جهانی برسد. ما اجازه نخواهیم داد که با یک گروه ضعیف بازیگری کار را خراب کنیم. البته، قرار نیست این کار به هر شکلی ساخته شود. به طور حتم از نیروهای داخلی و محلی استفاده خواهیم کرد و اولویت ما استفاده از توان نیروهای داخلی در تمام زمینه‌ها است. اما اگر ببینیم برای جذابیت کار باید از توان خارج از کشور استفاده کنیم، با برنامه‌ریزی‌های پیش‌بینی شده از آنها استفاده خواهیم کرد. 
* به نظرتان دلیل اقبال مردم جهان از آثار مرحوم فرج‌الله سلحشور چه بوده است؟
نگاه فرج‌الله سلحشور به هنر، فطری بود. به همین دلیل هم سعی می‌کرد با دل و نگاه پاک کار کند. او با همین گرایش سریال‌های «یوسف پیامبر» و «اصحاب کهف» را بدون امکانات منحصر‌به‌فرد و حتی بدون هنرپیشه معروف ساخت و صرف‌نظر از تأثیرات داخلی توانست در خارج از کشور هم اتفاقات خوبی را رقم بزند. در کشورهایی مانند ترکیه هنگام نمایش مجموعه «یوسف پیامبر» خیابان‌ها خلوت می‌شود، در حالی که آنجا فیلم‌هایی با ساختار بسیار قوی‌تر و شاید جذاب‌تر تولید می‌شود. آنچه مردم را پای این سریال می‌نشاند، باور به پاکی هنر و رسیدن به پاکی ذاتی است. هرجای جهان که مجموعه «یوسف پیامبر» را ببینند، به یقین تمام تبلیغات دشمن برای نشان دادن ایران به عنوان پایگاه داعش پایمال خواهد شد؛ چون هرکس با تماشای این سریال و با پی بردن به نگاه قرآن متوجه می‌شود که از چنین نگاهی داعش بیرون نمی‌آید و کشوری هم که این مجموعه تلویزیونی را ساخته است، بی‌شک با افکار داعش مخالف است. یکی از ویژگی‌های سلحشور این بود که در تولید آثار هنری توجه خاصی به قرآن داشت که به طور معمول ما در مسائل فرهنگی کشور از این موضوع غفلت می‌کنیم. قرآن، اساس وحدت مسلمانان است و در دیگر سریال‌ها کمتر چنین موضوع مهمی دیده می‌شود و پیروان دیگر ادیان از این نظر علاقه‌مند دیدن این سریال بودند که ما درباره حضرت یوسف(ع) چه می‌گوییم.

عظمت سریال سلمان سه برابر مختارنامه است
داوود میرباقری با ‌اشاره به اینکه برای نوشتن فیلم‎نامه این مجموعه 20 سال فکر و پژوهش کرده است، گفت: «اگر بخواهیم این مجموعه را با سریال «مختار» قیاس شکلی بکنیم، سه برابر زمان لازم دارد، چون در «مختار» با یک جغرافیا و یک منطقه عربی سر وکار داشتیم.» وی افزود: از این رو برای ساخت این سریال باید از صفر تا صد کار را خود برعهده بگیریم. این کار به خودی خود یک پروژه کامل است و یک پروژه هم بیزانس که قلمرو بسیار وسیعی از اورشلیم و بیت‌المقدس شروع می‌شود، از ترکیه امروز یعنی همه این کشورهای حدفاصل را شامل می‌شود.»
مرتضی میرباقری، معاون سیما نیز با ‌اشاره به اینکه «سلمان‌فارسی» عظیم‎ترین سریالی است که در ایران ساخته می‌شود، تصریح کرد: «اقدام دیگری که اکنون به موازات این فعالیت‎ها در حال انجام است، شناسایی بازیگران است. تخمین زده شده است برای انتخاب بازیگران باید با حدود 15 هزار بازیگر مصاحبه شود. بر اساس این می‌توانیم بگوییم تمام مقدمات لازم برای آغاز تصویربرداری از اوایل تابستان 98 در حال فراهم شدن است.» 
خاطرات خودگفته رهبر معظم انقلاب منتشر شد
خاطرات رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای از دوران تبعید و مبارزات انقلابی که به تازگی به زبان عربی نشر یافته بود، ترجمه و با عنوان «خون دلی که لعل شد» برای نخستین‌بار از سوی انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شد.
این کتاب ترجمه‌ فارسی کتاب «إنّ مع الصّبر نصراً» است که پیش از این به زبان عربی در بیروت منتشر شد و سیّدحسن نصرالله آن را معرّفی کرد.‌ آنچه کتاب حاضر را از کتاب‌های مشابه متمایز می‌کند، بیان حکمت‌ها، درس‌ها و عبرت‌هایی است که به فراخور بحث‌ها بیان شده و هر یک از آنها می‌تواند چراغ راهی برای آشنایی مخاطب کتاب، به ویژه جوانان عزیز با فجایع رژیم منحوس پهلوی و همچنین سختی‌ها، مرارت‌ها و رنج‌های مبارزان و در مقابل پایمردی‌ها، مقاومت‌ها، خلوص و ایمان انقلابیون باشد. زندگی‌نامه خودنوشتِ معظّم‌له، تصاویر مرتبط و نمایه‌های گوناگون از دیگر بخش‌های این کتاب است. علاقه‌مندان برای تهیه این کتاب می‌توانند به پایگاه اطلاع‌رسانی www.book-khamenei.ir مراجعه کنند.

رونمایی از شهید
 دستمال سرخ‌ها
آیین رونمایی از کتاب «حلوای عروسی» درباره زندگی شهید محمدرضا مرادی، از رزمندگان گروه دستمال سرخ‌ها که در کردستان با گروهک‌های تجزیه‌طلب مبارزه می‌کردند، در فرهنگسرای رضوان بهشت‌زهرا برگزار شد. ذوالفقاری مادر شهید مرادی با بیان اینکه در روزی که قرار بود مراسم عروسی محمدرضا برگزار شود، خبر شهادت وی را دادند، بیان داشت: «به خاطر امام و به دلیل اینکه پسرم جانش را در راه اسلام فدا کرد، هیچ اشکی نریختم.» وی تصریح کرد: «مصادف با هفتم شهادت محمدرضا با دعوت خصوصی امام خمینی(ره) به دیدار ایشان مشرف شدیم که شهید فلاحی، فکوری و چمران نیز حضور داشتند. آنها به امام گفتم حاضر هستم خودم هم جانم را فدای اسلام و انقلاب کنم.» 
سریال شهید بهشتی
 جلوی دوربین می‌رود
زندگی شهید بهشتی دستمایه تولید سریالی 40 قسمتی می‌شود و سریال شهید بهشتی این‌ روزها مراحل تحقیقات را پشت سر می‌گذارد. 
تحقیقات برای نگارش فیلم‌نامه این سریال از یک سال‌ و نیم پیش آغاز شده و برای فرایند تحقیقات سه مرحله پژوهش اولیه و سرفصل‌ها، پژوهش جامع و میدانی و همچنین پژوهش شکلی و دراماتیک در نظر گرفته شده ‌است.
در حال حاضر، مرحله نخست پژوهش به پایان رسیده و از آبان ماه سال جاری گروه تحقیقاتی این سریال وارد مرحله جدید تحقیقات، یعنی پژوهش جامع و میدانی شدند که پیش‌بینی می‌شود این مرحله تا خرداد 1398 به
 اتمام برسد.

توقف سريال
 شهيد حججي
ساخت سريال شهيدمحسن حججي به دليل كمبود بودجه متوقف شده است.
در حالي كه متن سريال به قلم يكي از كارگردانان صاحب‌نام كشور نوشته شده، شنيده‌ها حاكي است احتمالاً اين متن به دليل كمبود بودجه رسانه ملي به تصوير كشيده نمي‌شود.
پیش از، این انتشارات شهید کاظمی کتاب سربلند را با موضوع شهید حججی روانه بازار کرده بود که با استقبال مخاطبان مواجه شد و ظرف شش ماه به چاپ هشتم رسید.
اميدواریم با توجه به اهميت موضوع شهداي مدافع حرم و ضرورت ترويج فرهنگ شهادت و تكريم شهدا، سريال‌هايي چون سريال شهيد حججي در اولويت ساخت قرار گيرند.

چاپ عربی
«یادت باشد»
کتاب «یادت باشد» با عنوان «تذکری» از سوی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در عراق به زبان عربی ترجمه و منتشر شد.
کتاب «یادت باشد» داستان زندگی شهید حمید سیاهکالی‌مرادی، دومین شهید مدافع حرم استان قزوین است که شمس حجازی به زبان عربی ترجمه و منتشر کرد.
این کتاب، عاشقانه‌ترین کتاب شهدای مدافع حرم برای شهید پاییزی دفاع از حریم اهل بیت(ع) است. شهید سیاهکالی‌مرادی، در پاییز سال 1389 به کربلا رفت، در پاییز سال 1391 عقد کرد، در پاییز سال 1392 ازدواج کرد و در نهایت در پاییز سال 1394 به شهادت
 رسید!


حقيقت وجود علی(ع) سّرِ اكبر است
بعد از رسول، از همۀ همگنان سر است
او را خدا شناخته به همراه مصطفی(ص)
او همتراز و همسرِ زهرای(س) اطهر است
گر چه خليل، جدّ گرانمایه علی(ع) است
او رهبر خليل(ع)، به صحرای مشعر است
در آسمان شناخته‌تر از زادگاه خويش
بين ملك، به عرش، عزيز و مطّهر است
پا در مقام معرفتش، لَنگ می‌زند
در معرفت، معلّم سلمان و بوذر است
در بندگی چنان شده از خويشتن جدا
در حق، خلاصه گشته و ايمان و باور است
مردی كه در كشاكش شمشير و ذوالفقار
در لحظه جهاد، علی يك دلاور است
چون كوه استوار، به هنگامۀ نبرد
غواّص‌وش، به بحر عقيده شناور است
ايثار او به خاطر دين، از عدد برون
او بر رسول خاتم اعظم، برادر است
شيعه به نام و ياد علی، فخر می‌كند
او سنگر ديانت و ساقّی كوثر است
ذكر علی(ع) هميشه «فرائی» عبادت است
درك علی، ز همچو منی، نامیّسر است
دیگر دلتنگی‌های‌مان
 مخصوص شب‌های جمعه نیست
روز به روز و لحظه به لحظه دلتنگ آمدنت هستیم
آقا جان!
تنها امید ادامه زندگی‌مان تپش‌های قلب شماست
گویی بی‌قراری دل‌های ما
 از شوق دیدار شماست
آقا! 
بگو كه آمدنت نزدیك است!
مولاجان!
 دیگر از انتظار نگو، از وصال بگو
از پایان جمعه‌های بی‌تو بگو! 
آقاجان!
 بگو كه به زودی هدهد صبا 
خبر آمدن‌تان را نوید می‌دهد
بگو كه می‌آیی
 و مرهم دل‌های شكسته 
و خسته ما می‌شوی
بگو كه دیگر غریب نیستیم.
مولای من! خیلی كارها داریم
 كه بعد از آمدنت انجام دهیم
فقط به شوق دیدار شما
سختی‌ها را تحمل می‌كنیم
بگو كه می‌آیی و اشك‌های شبانه و غریبانه ما را پایان می‌دهی
به امید ظهور آقای خوبان...

رژیم پهلوی با تمشیت بود
به فکر رعیت بی‌تربیت بود
دهان منتقد را ماچ می‌کرد
در این کارش کمی با جدیت بود
اگر با خر سفر می‌کرد دهقان
به جای آن خرش باشخصیت بود
همه از بیخ و بن آزاد بودند
ساواک اصلاً نماد حریت بود
به دست هر کسی تریاک و وافور
همیشه پای منقل امنیت بود
رضاخان آن تنورانداز معروف
نماد قاطی قاطعیت بود
خودش می‌گفت فرق هِر و بِر را
به هر کس که شعورش عاریت بود
فرح دریای موّاج نجابت!
مقام شامخ او مامیت بود
اگر اشرف همیشه بی‌شرف بود
دلیل اصلی‌اش اشرافیت بود
خدای میهن ما مم‌رضا شاه
رفیق دزد و شاه مملکت بود
درِ کاخش همیشه چارطاق و
به گِردش حلقه‌های بابیت بود
کنار شاه اذناب تل‌آویو
و رو در روی او، روحانیت بود
خلاصه طبق اسناد جهانی
رژیم پهلوی با تمشیت بود
محمد اسدی

سلام پراید عزیزم! خوبی؟ اوضاعت چطور است؟ بنزین و آب روغنت به راه است؟ فیلتر هوایت تمیز است؟ امیدوارم باد چرخ‌هایت همیشه تنظیم باشد و هیچ‌وقت موقع حرکت ریپ ‌نزنی و صبح‌های زود هم صدای جیر جیر تسمه‌ات کل کوچه را برندارد. اگر از حال ما هم بپرسی، باید بگویم ما هم بد نیستیم و ملالی نیست جز گرانی تو. اما کمی هم دل‌مان تنگ شده. نه! راستش کمی از تو دلگیریم. از وقتی که سرعت رشد قیمتت از سرعت خودت بالاتر زده است، دیگر ما را تحویل نمی‌گیری. نمی‌دانیم سایپا تو را کیلویی چند حساب می‌کند که این روزها رسماً دست‌مان از تو کوتاه شده و بی‌معرفت شده‌ای. تنه‌ات خورده است به تنه سانتافه و آزرا که سراغی از ما نمی‌گیری؟ خیلی دل‌مان برایت تنگ شده است. دل‌مان تنگ شده برای همان قدیم‌ترها که وقتی موتورمان را می‌فروختیم، فقط کافی بود سه چهار تومن دیگر جور کنیم و بگذاریم روی پول‌مان تا یک پراید بخریم.
قدیم که می‌گویم منظورم ۵۰ـ ۶۰ سال پیش نیست‌ها. همین چهار پنج سال پیش را می‌گویم. همان زمانی که تاریخ هنوز به احترام برجام قیام نکرده بود و چرخش چرخ‌های اقتصاد به این سرعتی که الآن می‌بینی، نرسیده بود.
تو مثلاً قرار بود خودرو فقرا باشی در این کشور؛ اما حالا پولدارها برای داشتنت سر و دست می‌شکنند و با نهایت صبر و حوصله، ساعت‌ها وقت می‌گذارند برای ثبت‌نامت که تازه آن هم خیلی وقت‌ها سرکاری از آب در می‌آید؛ اما با همه این وجود، ای پراید دوست‌داشتنی ما دل‌مان هنوز هم هوای تو را دارد.
هوای زه‌های بغلت را کرده‌ایم. دلمان می‌خواهد زه‌های بغلت را بغل کنیم و به یاد روزهایی که فنرهایت را می‌خواباندیم و توی کوچه پس کوچه‌های شهر ویراژ می‌دادیم، زار بزنیم.
آهاااای پراید؛ اصلاً خاطرات‌مان یادت هست؟ نکند با شاستی‌بلندها پریده باشی و گذشته خودت را فراموش کرده باشی؟ یادت هست یک روز صبح از کوچه که بیرون می‌رفتیم، یک لحظه حواسم پرت شد و با یک ماشین دیگر سپر به سپر شدیم؟ روی سپر ماشین جلویی دو تا خط کوچک کمرنگ افتاد، اما تو کاپوتت جمع شد. من دلم برای همین لوس‌بازی‌هایت تنگ شده است. می‌دانم. ما قدر تو را ندانستیم. قابلیت‌های تو را نادیده گرفتیم و برایت جک درست کردیم. وانت شدن و یخچالدار شدن و باری شدن و جرثقیل شدنت را مسخره کردیم و حالا سازندگانت دارند از ما انتقام می‌گیرند.
لطفاً ما را ببخش و دوباره ۲۰ میلیون شو.
رضا عیوضی