در نگاه نخست، قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره جنگ ایران و عراق، کاملاً عادلانه و ناظر بر منابع دو طرف درگیر در جنگ به نظر میرسند؛ اما وقتی وقایعی که پیش از هریک از این قطعنامهها در جنگ حادث شدهاند، بررسی میشوند کاملاً برعکسند و غرضورزی و جانبداری آنها از رژیم بعثی را آشکار میکنند.
قطعنامهای به نام بررسی
وضعیت جنگ ایران و عراق
در تاریخ 31 شهریور سال 1359ه. ش، نیروهای عراقی با تجاوز به مرزهای جمهوری اسلامی ایران حدود سی هزار کیلومتر مربع از خاک کشور را به اشغال خود درآوردند و این کار را آزادسازی مناطق اشغالی عنوان کردند. شش روز بعد شورای امنیت نخستین قطعنامه خود را به شماره 479 با نام بررسی وضعیت میان ایران و عراق صادر کرد. در این قطعنامه به وجود تهدید علیه صلح، نقض صلح، وقوع تجاوز و نقض تمامیت ارضی ایران اشاره نشده بود. این توصیه نه برقراری آتشبس یا بازگشت به مرزهای بینالمللی، بلکه خودداری از توسل بیشتر به زور را از دو طرف خواسته بود. در واقع، این قطعنامه آگاهانه از تجاوز و حمله عراق به مرزهای جمهوری اسلامی ایران و تحمیل جنگ و وضعیت اسفبار مردم جنوب غرب کشور که نتیجه حمله عراق به اهداف غیرنظامی و افراد غیرمسلح بود، چشم پوشید.
شورای امنیت پس از نخستین قطعنامه خود، در حالی که عراق درصدد تحکیم مواضع بهدستآمده بود، برای مدتی طولانی (21 ماه و ۱۵روز) روز سکوت کرد؛ اما در پی انجام عملیاتهای ثامنالائمه(ع)، طریقالقدس، فتحالمبین و الیبیتالمقدس، که به شکست حصر آبادان، آزادسازی بستان، آزادسازی مناطق وسیعی از غرب شوش و دزفول و سرانجام آزادسازی خرمشهر انجامید، بار دیگر بر آن شد تا سکوت خود را بشکند، بنابراین بر اساس پیشنهاد اردن قطعنامه 514 را به تصویب رساند.
در دوازدهم مهر ماه سال 1361 شورای امنیت قطعنامه 522 را صادر کرد. در فاصله بین قطعنامه 514 و 522 نیروهای ایران دو عملیات بزرگ را اجرا کردند. نخستین عملیات به نام رمضان، دو روز پس از تصویب قطعنامه 514 و دومین آن با نام مسلمبنعقیل در تاریخ 9 مهر سال 1361 به اجرا درآمدند. ویژگی این عملیاتها عبور از مرزها با هدف تنبیه متجاوز و تسلط بر بخشی از خاک عراق بود. به دنبال این تحولات عراق و برخی از کشورهای غرب تلاشهای دیپلماتیک گستردهای را در سازمان ملل آغاز کردند.
شورای امنیت در قطعنامه 522، ضمن تکرار برخی از بندهای قطعنامه پیشین مجدداً بدون آنکه عراق را متجاوز بنامد خواهان عقبنشینی نیروهای دو طرف شد. ضمن اینکه از اعلام آمادگی یکی از آنها برای همکاری در اجرای قطعنامه 514 استقبال کرد و همکاری طرف دیگر را نیز خواستار شد.
در تاریخ 9 آبان ماه سال 1362 به دنبال گزارش نماینده دبیرکل سازمان ملل متحد درباره حمله به مناطق مسکونی دو کشور، قطعنامه 540 شورای امنیت صادر شد و نقض حقوق بشر، به ویژه مفاد عهدنامه ژنو 1949 را در تمام ابعاد آن محکوم کرد و خواهان توقف عملیاتهای نظامی علیه اهداف انسانی از جمله شهرها و مناطق مسکونی شد، بدون اینکه به حملات متعدد عراق، به مناطق مسکونی کشورمان اشارهای کند. این در حالی بود که عراق به دنبال حملات متعدد به اهداف غیرنظامی در جمهوری اسلامی ایران در روزهای سیزدهم و هفدهم بهمن سال 1362 به طور رسمی اعتراف کرد که شهرهای دزفول، اندیمشک، اهواز، باختران، ایلام، آبادان، شوش، رامهرمز، مسجدسلیمان، بندر امام خمینی و بهبهان را هدف حملات هوایی و موشکی قرار داده است. با این حال، هر چند این قطعنامه نیز نامی از عراق به میان نیاورد، اما درصدد جلب توجه جمهوری اسلامی ایران برآمد و برای نخستینبار بر لزوم بررسی واقعبینانه علل آغاز جنگ که ایران پیوسته بر آن تأکید داشت، اشاره کرد.
حمله شیمیایی عراق به ایران
با وجود محکوم شدن از سوی سازمان ملل
در اواخر سال 1363، در پی به کارگیری سلاحهای شیمیایی از سوی عراق، جمهوری اسلامی ایران طبق حق مشروع خود، مندرج در قطعنامه ۷۳/۲۴ـc از سازمان ملل خواست تا هیئتی را برای بررسی موضوع به منطقه اعزام کند. در فاصله زمانی 23 تا 29 اسفند ماه همان سال که هیئت اعزامی سازمان ملل به دنبال کشف واقعیت بود، عراق دو بار سلاحهای شیمیایی را علیه نیروهای ایران به کار گرفت. به این ترتیب در اول فروردین سال 1363 هیئت مزبور به طور رسمی استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی را اعلام کرد. در نهم فروردین ماه نیز شورای امنیت با وجود محکوم کردن استفاده از سلاحهای شیمیایی نه اشارهای به عراق داشت و نه قطعنامهای را در این زمینه صادر کرد.
در یازدهم خرداد سال 1363 شورای امنیت به دنبال شکایت کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس علیه جمهوری اسلامی ایران مبنی بر حمله به کشتیهایشان قطعنامه 552 را صادر کرد. در پی صدور این قطعنامه جمهوری اسلامی ایران طی نامهای به دبیرکل از هرگونه اقدامی که برای تأمین آزادی و امنیت کشتیرانی در خلیج فارس صورت گیرد، حمایت و استقبال کرد. با این حال، حمله به کشتیها همچنان ادامه یافت و صدور قطعنامه 528 نیز نتوانست مانع از آن شود.
پیشنهاد اتحادیه عرب
مبنی بر طرح قطعنامه 582
در فاصله تصویب دو قطعنامه 552 و 528 ایران عملیاتهای متعددی را انجام داد که عملیات والفجر 8 و تصرف شبهجزیره فاو مهمترین آن بود. چند روز پس از این اقدامات شورای امنیت به درخواست عراق و دیگر اعضای گروه هفت نفری اتحادیه عرب، جلسهای را با شرکت نمایندگانی از کشورهای عربی و دبیر کل اتحادیه عرب تشکیل داد. طی این جلسه گروه اتحادیه عرب طرح قطعنامه 582 را پیشنهاد کرد که در پنجم اسفند ماه 1364 با تغییراتی در کلمات و عبارات به تصویب شورای امنیت رسید. در این قطعنامه شورا به جای شناسایی و اعلام متجاوز برای نخستینبار از طولانی شدن جنگ ابراز نگرانی کرد و اصل غیرقابل قبول بودن تصرف زمین از راه توسل به زور را مورد تأکید قرار داد؛ موضوعی که در قطعنامههای پیشین دیده نمیشد. با آنکه مسئولیت و علل آغاز تجاوز به منزله اساسیترین موضوع به صورت مبهم در این قطعنامه مطرح شد، اما اینبار نیز شورا از برخورد ریشهای و اساسی با این مسئله خودداری کرد.
محکومیت غیررسمی عراق
به دلیل بهکارگیری سلاحهای شیمیایی
هر چند قطعنامه 558 در تاریخ 16 مهر ماه سال 1365 در حالی به تصویب رسید که هیئت کارشناسان اعزامی سازمان ملل در گزارش مورخ 21 اسفند ماه سال 1364 به استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی اشاره کرده و شورای امنیت در یکم فروردین 1365 به صورت غیررسمی عراق را به دلیل بهکارگیری سلاحهای شیمیایی محکوم کرده بود؛ اما علت صدور آن را باید افزایش حملات به کشتیهای تجاری کشورهای ثالث در خلیج فارس و توسعه حوزه جنگ نفتکشها دانست.
قطعنامه لازمالاجرا
در تاریخ 29 تیر ماه 1366 قطعنامه 598 به اتفاق آرا تصویب شد. این قطعنامه با قطعنامههای پیشین شورا متفاوت بود. مهمترین تفاوت آن از نظر صوری قرار گرفتن آن در قالب فصل 7 منشور ملل متحد بود که آن را از حالت توصیه خارج و برای دو طرف لازمالاجرا میکرد. از نظر محتوایی نیز این قطعنامه از قطعنامههای پیشین جامعتر بود و در آن سعی شده بود دیدگاهها و خواستههای ایران مورد توجه قرار گیرد. قطعنامه 598 مانند دیگر قطعنامهها نه وضعیت ما بین ایران و عراق، بلکه تصمیم برخاسته از اعتقاد شورای امنیت بود که با واژههای مصمم خواستار مصرانه عنوان شده بود. این قطعنامه از نظر تعداد واژههای بهکار گرفتهشده مفصلترین، از نظر محتوا اساسیترین و از نظر ضمانت اجرا قویترین قطعنامه شورای امنیت بود.
در قطعنامه 598 نقش صلح با استناد به ماده 39 منشور احراز شد و اعضای شورای امنیت قصد شورا را برای دخالت عملی و ایفای نقش فعال در پایان دادن به جنگ و حلّوفصل اختلافات نشان دادند. همین جامعیت نسبی از دبیر کل سازمان ملل تقاضا کرده بود تا پس از مشورت با دو طرف درگیر، گروه منصف و بیطرفی را برای تحقیق درباره مسئولیت آغاز و ادامه جنگ و همچنین گروهی از کارشناسان را برای برآورد میزان خرابیها و خسارات وارده به دو طرف درگیر و هزینه بازسازی آنها با کمکهای بینالمللی تعیین و به شورای امنیت معرفی کند.