ویژه‌برنامه‌های سیما در ماه مبارک رمضان، در کشاکش معضلات مالی رسانه ملی و ورود مدیران جدید پخش شدند. آن هم در شرایطی که ماه رمضان، یکی از مهم‌ترین مناسبت‌هایی است که صداوسیما باید برای آن، برنامه تأمین کند. به دلیل سابقه‌ای که ویژه‌برنامه‌ها و سریال‌های ماه رمضان در ذهن مردم ایجاد کرده‌اند، در این مقطع زمانی انتظارات از سیما بالا می‌رود و همه منتظر تماشای آثاری با محتوای غنی و کیفیت هنری بالا در ساعات پس از افطار هستند. 
با این حال، آنچه در رمضان سال 95 در سیما رخ داد، کاهش سریال‌ها در حوزه برنامه‌های نمایشی و همچنین پخش سری جدید برنامه‌های گفت‌وگومحور سال‌های گذشته (به استثنای برنامه ماه‌نشان) بود. هنوز فراموش نکرده‌ایم که در سال‌های نه چندان دور، حداقل چهار سریال در شب‌های ماه رمضان روی آنتن می‌رفت و البته دو، سه سریال دیگر هم در شب‌های قدر پخش می‌شد. اما امسال، تعداد سریال‌ها به دو اثر کاهش یافت که البته یکی از آنها (پادری) قرار بود نوروز به نمایش درآید که از پخش بازمانده بود. یک مینی‌سریال هم در شب‌های قدر به نمایش درآمد. هر چند که کاهش سریال‌ها از این نظر یک توفیق محسوب می‌شود؛ چرا که مردم فرصت بیشتری برای عبادت و حضور در مساجد و گردهمایی‌های خانوادگی پیدا می‌کنند. منتها به شرطی که کاهش کمیت، به افزایش کیفیت منجر شود.
در این گزارش، مجموعه برنامه‌های سیما در ماه مبارک رمضان ارزیابی می‌شود:

برادر
اسپانسر اخلالگر!
سریال «برادر» را باید اصلی‌ترین تولید سیما برای ماه رمضان امسال دانست. به ویژه اینکه بهترین زمان ممکن، یعنی پخش در هنگام افطار را در اختیار داشت. این سریال، با حضور کارگردان سریال «کیمیا» (جواد افشار) و گروه بازیگران آن سریال ساخته شد و به نمایش درآمد. «برادر» هم مثل «کیمیا» روی خط ذائقه مخاطب عام حرکت می‌کند. هر فیلم و سریالی، برای تأثیرگذاری فرهنگی، ابتدا باید جاذبه و قدرت برقراری ارتباط با مردم داشته باشد. این سریال، دارای این ویژگی است. به ویژه اینکه فضای روایت آن، قهرمان‌محور است و از قضا، نام شخصیت قهرمان این سریال هم پهلوان است. روابط خانوادگی گرم و و دلبستگی صمیمانه اعضای خانواده‌ به یکدیگر، سریال «برادر» را به روحیات و علاقه مخاطب ایرانی نزدیک کرده است.
اما شاخصه اصلی سریال «برادر» موضوع به روز و مهم آن است. نقد جریان قاچاق کالا، آن هم در زمینه اساسی‌ترین کالای خوراکی مردم ایران یعنی برنج، یک حرکت رسانه‌ای با ارزش و قابل تقدیر از سوی سیما و دست‌اندرکاران سریال «برادر» محسوب می‌شود. دفاع از تولیدکننده داخلی و کشاورزان و نیروهای زحمت‌کشی که دسترنج‌شان در کشاکش خودنمایی مافیاهای واردات و قاچاق برنج و محصولات خارجی از بین می‌رود و افشاگری علیه این باندهای تبهکار در یک سریال تلویزیونی، به طور قطع، یک کار رسانه‌ای انقلابی و مترقی محسوب می‌شود. ضمن اینکه در این سریال، برای پرداختن به مباحث اخلاقی، مثل سقوط و فساد به دلیل زیاده‌خواهی و دنیاپرستی (در قالب شخصیت ناصر) و مکر شیطان (در قالب شخصیت نازنین) هم به جای ورود به فضاهای انتزاعی و ماوراء‌طبیعی و همچنین محدود شدن به زندگی شخصی آدم‌ها، این موضوعات را در فضای اجتماعی و مناسبات اقتصادی روز جامعه به تصویر کشیده است. این سریال، به درستی نشان می‌دهد که افرادی مثل حاج‌کاظم که یک عمر سالم و پاک زندگی کرده‌اند اگر بر فعالیت اقتصادی فرزندان خود نظارت نداشته باشند نیز ممکن است همه رشته‌های‌شان پنبه شود! شیطان فقط در حریم شخصی، وارد زندگی آدم‌ها نمی‌شود، بلکه از راه اقتصاد و تجارت هم می‌تواند انسان‌ها را به تباهی بکشاند.
اما نقطه ضعف عمده، سریال «برادر»، اسپانسر پروژه بود، به طوری که حضور و ظهور اسپانسر در این سریال از حد معمول فراتر رفته و حالت آگهی پیدا کرده است. همچنین، شرکتی که در این سریال تبلیغ می‌شود، عملکردی متضاد با محتوا و هدف سریال دارد. چون این شرکت، خودش یکی از واردکننده‌‌گان برنج و محصولات غذایی خارجی است. این هم از عجایب روزگار است؛ در یک سریال، فروش برنج خارجی نفی و نهی می‌شود، ولی در همین سریال، برای یک شرکت فروشنده برنج خارجی، تبلیغ صورت می‌گیرد!

پادری
طرح موضوعات خوب اما بدون قصه
سریال «پادری» که قرار بود عید نوروز پخش شود، به دلایلی به ماه رمضان موکول شد. در واقع این مجموعه تلویزیونی کمدی، سری دوم سریال «دودکش» محسوب می‌شود و استقبال خوب مردم از آن سبب شد تا سازندگان این سریال به فکر تولید ادامه این سریال افتادند؛ سریالی که ابتدا «دودکش2» نام داشت و سپس به «پادری» تغییر یافت. دنباله‌سازی فیلم‌ها و سریال‌های موفق و محبوب، یکی از روش‌های معمول و مرسوم در عرصه رسانه‌های تصویری در همه جهان محسوب می‌شود. در کشور ما نیز پس از سریال «پایتخت» که تا چهار مجموعه، ادامه یافت، نوبت به «دودکش» رسید تا ساخت آن ادامه پیدا کند. نوشته آغازین سریال، با خط و صدای کارگردان (محمدحسین لطیفی) شبیه به بیانیه این برنامه است که خط اصلی موضوع آن را مشخص می‌کند؛ موضوعاتی همچون تلاطم زندگی دشوار، حرص دنیا و کسب روزی حلال که البته سبب شده‌اند تا مضمون «پادری» با ماه رمضان هم تناسب پیدا کند. طرح این گونه مسائل اخلاقی در فضای امروزی و زندگی روزمره‌ای که با حال و هوای بسیاری از مردم شباهت و قرابت دارد، مضمون سریال را ملموس‌تر و تأثیرگذارتر کرده است. به ویژه اینکه موضوعات اخلاقی مطرح شده در سریال «پادری» با انتقادات وارد به برخی از کژتابی‌های اقتصادی هم مربوط شده است. مسائلی مثل اعطای وام‌های کلان بانکی به افراد خاص و در مقابل، سخت‌گیری در پرداخت وام‌های خرد به افراد مستحق، فعالیت شرکت‌های غیرقانونی و نقش منفی آنها در مناسبات اقتصادی و فرهنگی و ... که انتقاد از آنها در این سریال، بجا و مناسب است. همچنین باید به تیتراژ خلاقانه این سریال هم اشاره کرد که نوید تماشای یک کار منحصربه‌فرد را می‌داد. اتفاقی که درباره بازی بازیگران و کارگردانی شسته‌ورفته این اثر افتاده است و ما با سریالی به نسبت استاندارد از نظر ساختار، روبه‌رو هستیم. اما به جز این ویژگی‌های مثبت، هیچ نوآوری و کار شاخصی در این سریال صورت نگرفته است، به طوری که بیشتر فضای سریال را کل کل‌های اعضای خانواده در بر می‌گیرد و فراز و نشیب داستانی، آن طور که برای یک سریال لازم است، دیده نمی‌شود. به بیان بهتر، همه بار قصه این سریال بر دوش تکیه‌کلام‌ها و مزه‌پرانی‌های فیروز و نصرت است. 

کشیک قلب با قصه‌ آلوده!
سریال «کشیک قلب» به مناسبت شب‌های احیا و ایام عزاداری شهادت امام علی(ع) به جای سریال طنز «پادری» از شبکه یک پخش شد. این سریال به کارگردانی حسین مهکام، به طور موازی به دو قضیه نیکوکاری و همچنین پاکدامنی می‌پردازد. اسم این سریال هم دارای ایهام است. یعنی درباره شخصی است که هم به عنوان پزشک بخش کشیک قلب فعالیت می‌کند و هم مراقب دل و روح خود است تا به گناه و بدی آلوده نشود. موضوع این سریال، جدید و تازه است؛ اما پرداخت کشدار و غیرمنطقی داستان در دو قسمت اول، مانع از برقراری ارتباط خوب مخاطب با این سریال شد. نقطه ضعف اصلی این سریال، پرداختن غلیظ به رابطه دکتر جوان با دختر برادر رئیس مطب است. ماجرایی که با اقتباس از قصه «یوسف و زلیخا» به تصویر کشیده شد، اما جای سؤال است که چرا در شب‌های قدر، باید این گونه موضوعات را به نمایش درآورد؟ هر چند که هدف و نیت سازندگان این سریال، ایجاد تلنگر و روایت یک محتوای دینی و اخلاقی است، اما نوع پرداختن به این موضوع در سریال «کشیک قلب» با نوعی بی‌حیایی و قبح‌زدایی همراه است. علاوه بر تأثیر معکوس اخلاقی این بحث در این سریال، از نظر منطق روایی نیز هیچ دلیلی برای نزدیکی آن دختر به دکتر جوان دیده نمی‌شود! برای مخاطب این سؤال پیش می‌آید که به راستی چرا آن دختر ثروتمند که هیچ نسبت فرهنگی و اخلاقی هم با همکار مرد خود ندارد، باید به او پیشنهاد دوستی بدهد؟!
هدیه افطار و سحر سیما
در ویژه‌برنامه‌های سیما در ماه رمضان هم همان اتفاقی که در برنامه‌های نوروزی رخ داده بود، تکرار شد؛ یعنی این بار هم برنامه‌های گفت‌وگومحور، نسبت به سریال‌ها جذابیت بیشتری داشتند. بی‌تردید مهم‌ترین این برنامه‌ها، «ماه عسل» است؛ ویژه‌برنامه‌ای که از سال 86 تاکنون در ماه مبارک رمضان و به طور ثابت پیش از افطار از شبکه سه سیما پخش می‌شود. آنچه سبب متفاوت شدن این برنامه با سایر آثار گفت‌وگومحور تلویزیونی شده، مدعوین و سوژه‌های آن است. برنامه‌های تلویزیونی، هر چقدر که میهمان‌های مهم‌تر و مشهورتری داشته باشند، بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرند. اما «ماه عسل» دقیقاً برعکس است. یعنی عمده شهرت آن به دلیل میهمانان ناشناخته و فاقد شهرتی است که در آن حضور می‌یابند. این برنامه درباره مردمی عادی و معمولی است.
اما امسال یک برنامه جدید به ویژه‌های سیما در ماه مبارک رمضان اضافه شد. برنامه «ماه‌نشان» به کارگردانی حسین یکتا و اجرای بیژن نوباوه یک برنامه متفاوت و معنوی بود که هر روز از شبکه افق پخش می‌شد. البته پخش این برنامه، پس از ماه رمضان هم ادامه می‌یابد. این برنامه، معنویت و سلوک عرفانی را در روحیه انقلابی و مبارزه برای عدالت تعریف می‌کند. در هر قسمت با حضور جمعی از نخبگا‌نی که سابقه فعالیت خیرخواهانه داشته یا در اردوهای جهادی و محرومیت‌زدایی در مناطق دورافتاده شرکت کرده بودند، به این موضوع توجه می‌شود. ترویج ایثار و ازخودگذشتگی، ارائه الگوی سبک زندگی انقلابی، عدالت‌خواهی و... از شاخصه‌های محتوایی این برنامه هستند.
برنامه سحرگاهی «ماه خدا» هم با اجرای مجری کهنه‌کار سیما، حسن سلطانی، توانست لحظات معنوی و بانشاطی را برای سحرخیزهای ماه مبارک فراهم آورد. برنامه «شهر باران» هم که در قالب گفت‌وگو با شخصیت‌های خاص، به مسائل اجتماعی می‌پردازد، امسال با دعوت از خانواده‌های شهدای مدافع حرم، محتوایی متفاوت و به روز یافت. «نوسفران» هم برنامه خلّاقانه‌ای است که هر سحر، به استقبال نوجوانان روزه‌دار می‌رود. این برنامه با اجرای سیدجواد هاشمی تلاشی است با هدف پیوند رسانه، نسل جدید و آداب و رسوم دینی. استفاده از مؤذنان، قاریان و نواخوانان کودک و نوجوان، راهی است برای شناسایی و معرفی استعدادهای جدید در زمینه نغمه‌های آسمانی؛ کاری که می‌تواند از ماه مبارک رمضان فراتر رفته و در تمام طول سال از طریق شبکه‌های دو و پویا اجرا شود.
بی‌شک قابل توجه‌ترین ویژه‌برنامه شبکه پنج سیما در ماه مبارک رمضان برنامه «عقیق» بود. این برنامه علاوه بر هموطنان‌مان، بیشتر مخاطبان بین‌المللی را نیز هدف قرار داد؛ مسلمانان و آنانی که در ابتدای راه اسلام ایستاده‌اند. عقیق داستان زندگی آدم‌هایی از سرزمین‌های مختلف را روایت می‌کند؛ آنانی که از بودا تا مسیح به اسلام گرویده‌ و مسلمان شده‌اند.


چه عواملی سبب شکل‌گیری حقوق‌‌های نجومی برای برخی مدیران دولتی شده است؟
هفتمین جمع‌بندی تریبونی ما در کشاکش ماجرای حقوق‌های نجومی و غیرقانونی برخی مدیران دولتی به واکاوی علل این امر از نظر شما همراهان گرامی اختصاص یافت که در ادامه به جمع‌بندی نظرات شما می‌پردازیم.

ضعف نظارت
اولین مسئله‌ای که در نظرات شما همراهان گرامی مشاهده می‌شد ضعف در نظارت‌ها بود، بر همین اساس «مهدي خدابنده» از كرج، «غلامرضا شرفبياني» از كردستان، «حسن غلامي» از بندرعباس و «سيدمحمدعلي حسيني» از بوشهر نظراتی داده‌اند. در کنار این موضوع شهبازي از روستاي چغاسعيد بی‌توجهی برخی از مديران ارشد دولتي به توصيه‌هاي رهبر معظم انقلاب در زمينه پاکدستي و ساده‌زيستي مديران را هم بیان کرده است. 
«شاكري از قوچان»، «عباس حسن‌خاني» از گنجان، «سميرا فيروزي» از خرم‌دره، «مرتضي تقوي‌نژاد» از دزفول، «ايرج حسن‌پور» از ياسوج و «بي‌بي زهره علوي» از قمبه بر ابعاد مختلف ضعف نظارتی و ضعف در مدیریت نظارت اشاره داشته‌اند.

عدم نظارت
اما عده‌ای هم معتقدند که نظارتی وجود ندارد و همین امر سبب چنین گستاخی‌هایی از سوی برخی مدیران شده است. «عرفان عباسقلي‌پور» از املش، «حسين و محمدهادي سخنور» و «م نادري» همگی از قم، «محمد زارع» از ساوه، «مهدي سيفي» از اصفهان، «عفت شريفي» از نجف‌آباد، «عبدالعلي سيلانه» از بجنورد، «حسين يوسفي» از قم و  «شيرزاد صحرايي» از صحنه چنین نظری دارند و برخی هم معتقدند که بی‌تقوایی در کنار این عدم نظارت‌ها مؤثر بوده است.
«فاطمه يگانه» از کرمانشاه علاوه‌بر عدم نظارت، عدم اجراي طرح گردش نيروي انساني مديران را مطرح کرده و «محمدمهدي اسدي» از ساري هم به این موضوع اشاره داشته و «فاطمه پيرآلاگز» از سلدوز هم بر این نظر تأکید داشته است.

ضعف قانونی
اما عده دیگری از همراهان این عدم نظارت یا ضعف نظارت‌ها را ناشی از ضعف قانونی می‌دانند. «مسلم جعفري» از تركالكي، «کريمي» از اروميه، «جهانگير ديده‌بان» از مراغه، «احد زارع» از بندرعباس، «عليرضا فيروزي» از خرم‌دره و «علي شعبان» از بروجرد چنین نظری دارند.

تسامح دستگاه‌های نظارتی
تسامح و رودربایستی دستگاه‌های نظارتی از سوی «ژاله نوعي» از تهران و «احمد محمدي‌فرد» از آبيک بیان شده است.

روحیه اشرافی‌گری
زندگي اشرافي‌گري و فاصله گرفتن از ملت را «رمضان ابراهيمي» از ساري، مادي‌گرایي مديران را «ابوتراب رمضانپور آکردي» از تهران، فراموشي آرمان‌هاي امام راحل و شهيدان انقلاب اسلامي را «فؤاد جميل‌پور» از کرج و دوري از اصل ساده‌زيستي را «اميريان» از کرمانشاه مطرح کرده‌اند. بر همین اساس «حبيب‌اله وفايي» از اصفهان، «ابراهيم ترکمند» از بوئين زهرا، «جواد شاه‌ولي‌بر» از نيکشهر و «مجيد فياضي‌پور» از دهدشت نظراتی را بیان کرده‌اند.

بی‌کفایتی دولت‌ها
اشرافي‌گري دولت يازدهم را «ح سليماني» از کرمانشاه مطرح کرده است، اما «شجاعى» از قم همه دولت‌ها را مقصر دانسته و تفکر تکنوکراتي مسئولان دولتي از سوی «مقصودي‌فر» از خوانسار مطرح شده است.

بی‌اعتقادی 
علوم و تفکرات غربی موضوعی است که «شيري‌پور» از چاراويماق به آن اشاره کرده، «آرش بخشي‌پور صداپشته» از لاهيجان عدم اعتقادات دینی را در این میان برشمرده و «علي محرمي» از چالدران و «احمد سالمي» از اردبيل هم نظری مشابه دارند.

خیانت در امانت
خیانت در امانت که همان مسئولیت است را «مريم وفايى» از زرين‌شهر، «محمدفرخي» از پاکدشت، «محمد محمدي» از ميناب، «غضنفري» از تبريز، «صالحي‌راد» از اروميه، «محمدمهدي» و «شهريار خداويسي» از صحنه و «محمدرضا شعباني» از هنديجان به حقوق‌های نجومی اطلاق کرده‌اند.
 
ثبت نکردن اموال مدیران
ثبت نکردن اموال مدیران را «اکبر سياهي» از مرند، «فارغ بازدار» از اردبيل و «محمد زارعي برآبادي» از خواف مطرح کرده‌اند و هر یک به نوعی بی‌توجهی به انتخاب مدیران پاکدست و باندبازی در انتصاب مدیران را در این امر دخیل می‌دانند.

بی‌تقوایی و بی‌‌ایمانی
بي‌بندوباري برخي مسئولان را «مطهري» از سبزوار، بی‌دقتی در گزينش افراد شايسته و باتقوا را «محسن لطفي» از بجنورد، «بهمن مقني‌زاده» از خراسان شمالي، «شهرام ياري» از کرمانشاه و همچنین «سيدسجاد هاشمي‌کيا» از گچساران مطرح کرده‌اند.
شفاف نبودن برنامه مالي دولت را «عرب‌پور» از همدان، انقلابي نبودن برخي از مسئولان را «روح‌اله نوروزي» از خرمدره، وجود نظام اداري خويشاوندي در کشور را «عليرضا قدسي» از قم، بي‌توجهي دولت به برخي مديران را «جعفرصادق عطاري» از تهران، نبود سياست اداري مناسب را «حسينعلي جعفرزاده» از اصفهان، وجود مديران سابقه‌دار در امر فساد اقتصادي را «مصطفي اکبري» از داران، بی‌توجهی به کارگيري نيروهاي مخلص  و متعهد  را «مهدي آذربار» از اردبيل و اجراي غلط قانون نظام هماهنگ پرداخت‌ها را «بهرام عباسي» از مهاباد بیان کرده‌اند. «محمدرضا محي‌آبادي» و «حليمه عابدي» از کرمان هم در این هم‌اندیشی ما را همراهی کرده‌اند.

برندگان تریبون هفتم
عرب‌پور از همدان، محمد محمدي از ميناب،
 شهبازي از روستاي چغاسعيد
پرسش تریبون هشتم
از دیدگاه شما راهکار افزایش توان دفاعی و قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی چیست؟


مولا جان! می‌خواهم ساعتی میهمان‌تان شوم
و اگر رخصت دهید اندکی همنشین‌تان باشم
چهارزانو بنشینم روبه‌روی‌تان
و چشم بدوزم در چشمان‌تان
و دستان‌تان را بگیرم به عجز
بلکه اندکی آرام شوم...
آقا می‌خواهم با خلوص به حضورتان مشرّف شوم
پس بجاست که وضو سازم با عشق
بنشینم با تمام دل 
و بخواهم با آب دیده...
***
حرف‌ها دارم برای‌تان مولا جان!
بی‌شک، نگفته همه را از چشم‌هایم خواهی خواند
اما می‌دانم همه را تا آخر به صبوری گوش خواهی داد...
آقاجان! دلتنگی‌ها امان‌مان را بریده است
و دریغا که دیگر غمگساری نیست...
همه سرگرم خویش و روزگار خویشند!
الفت‌ها بار سفر بسته‌اند
و دل‌ها؛ همان‌ها که روزگاری غرق عاطفه بودند غریبانه به عزلت نشسته‌اند...
آقا زمینیان را چه شده، شما می‌دانی؟!
باید پشت‌پا زد به زمین و رها کرد زمینیان غفلت‌زده مدعی را 
باید...
انیسم می‌شوی آقا...؟


«تقویت روایت مثبت» و «تضعیف روایت منفی» آغاز جنگ جدیدی است که آمریکا با استفاده از اسم رمز برجام علیه ایران تدارک دیده است که بر اساس آن روایت مثبت و راویان آن در جامعه ایران تقویت می‌شوند. دموکراسی‌خواهان و مقاومت‌اندیشان دو طرف این جریان هستند. در پسابرجام همه سخن این است که روایت مثبت در داخل جمهوری اسلامی تقویت شود تا آمریکا بتواند از داخل با جذب ژنرال‌ها برای یک بازی بزرگ که اوباما آن را «بازی تغییر رژیم» نام نهاده است، یارگیری کند و روایت منفی که ضدیت با آمریکا دارد و سخن از استقلال می‌دهد، روزبه‌روز تضعیف شود.

گم شدن درون ماز
یکی از برنامه‌های آمریکا طی سال‌های اخیر برای براندازی ایران استفاده از شبکه‌های اجتماعی، دیپلماسی عمومی، جامعه مدنی و گسترش موج‌های دموکراسی‌خواهی بوده است که قله آن انقلاب ناکام توئیتری آمریکا در سال 88 بود؛ اما پس از برجام برنامه‌ای که آمریکا در مقابل ایران دنبال می‌‌کند، پیچیدگی‌ها و ظرافت‌هایی دارد که به سختی می‌توان محورهای تقابل یا تعامل آن را از هم باز شناخت. در برنامه پس از برجام برخلاف تصور اولیه که آمریکا مجدداً پروژه سدسازی در مقابل اقتصاد ایران را دنبال می‌کند؛ اما این بار بر اساس برنامه‌های اتاق فکر، تفاهم‌نامه‌های متعدد اقتصادی در ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی با ایران امضا می‌شود و ذائقه ایرانی‌ها تحریک می‌شود تا با استفاده از فضای پس از برجام کشور به رونق اقتصادی برسد؛ اما در یک ماز پیچیده که تمام راه‌های آن به بیرون مسدود است، گرفتار می‌شود و تمام رفتارهای آن تحت یک سیستم عامل آمریکایی که از فناوری بالاتری نسبت به تحریم برخوردار است، مدیریت می‌شود.

تغییر اولویت‌ها
اندیشکده‌های آمریکایی برای غلبه بر گفتمان‌های انقلاب اسلامی در منطقه و جهان پس از برجام سه راهبرد الف ـ «انقلاب اقتصادی» ، ب ـ «انقلاب ارتباطی» و ج ـ «انقلاب انتخاباتی» را مطرح کرده‌اند که در هر سه راهبرد از نشانه‌های مختلف استفاده می‌شود تا روایت مثبت غرب تقویت شود و در نهایت به سلب مشروعیت از انقلاب اسلامی بینجامد. در این اندیشکده‌ها سیر تحولی از انقلاب اسلامی محافظه‌کار به انقلاب اسلامی میانه‌رو ترسیم شده است که طی 25 سال با مبناهای اقتصادی، ارتباطی تغییر هویت و ماهیت می‌دهد. در این نوشتار سه راهکار پسابرجامی آمریکا مرور خواهد شد؛
الف) انقلاب اقتصادی
یکی از جمله برنامه‌های پسابرجام شتاب به اصطلاح جهانی‌سازی ایران و پیوستن ایران به سازمان‌ها و نهادهایی است که در عرصه جهانی فعالیت می‌کنند؛ یکی از ویژگی‌های اصلی جهانی شدن ارتباطات متقابل است، اما بر‌خلاف وابستگی متقابل که بر دوجانبه بودن تأکید دارد، جهانی شدن امکان وابسته شدن را نیز در نظر می‌آورد. «مانوئل کاستل» با اشاره به عصر اطلاعات، جهان‌گرایی را ظهور نوعی جامعه شبکه‌ای می‌داند که در ادامه حرکت سرمایه‌داری پهنه اقتصاد، جامعه و فرهنگ را در برمی‌گیرد. بر این اساس جهانی شدن اقتصاد، فرهنگ و ساختار نظام ایران را دگرگون می‌کند.
آمریکا و غرب برای تحقق انقلاب اقتصادی راهکارهای زیر را دنبال می‌کنند:
1ـ ارتباط با دستگاه‌های حاکمیتی: اندیشکده «مرکز امنیت برای آمریکای نوین»(1) برای متصل کردن دستگاه‌های حاکمیتی به نظام جهانی و تأثیرگذاری بر آن در دستورالعملی اجرایی توصیه کرده است که راه‌‌های ارتباطی را تا حد دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران گسترش دهند. این نهاد سپس پیشنهاد می‌کند که از این تعاملات در درازمدت، از راه‌‌های دیپلماتیک عالی‌رتبه که در مسئله هسته‌ای با ایران برقرار شده، برای ایجاد یک انجمن و بحث و میانجی‌گری درباره مسائل منطقه‌ای استفاده کنید.
2ـ درگیر کردن عموم مردم: شورای ملی ایرانیان آمریکا (NIAC)(۲) معتقد است: دولت‌های غربی به راهبرد‌ چندلایه، زمان‌بندی‌شده و صبورانه‌ای علیه ایران نیاز دارند. هسته اصلی در یک رویکرد جدید علیه ایران، درگیر شدن با عموم مردم ایران و سهام‌دارانی است که به طور ویژه با سهام‌داران غربی رابطه دارند.
3ـ مشوق‌های اقتصادی و اطمینان‌بخشی به ایران: اندیشکده آمریکایی «میدل‌ایست»(۳) در پژوهشی با عنوان «گزینه‌های اقتصادی پساتحریم ایران» تأکید می‌کند که اطمینان‌بخشی به ایران در انتخاب مسیر تعامل و اصلاحات اقتصادی، برای آمریکا و جامعه جهانی مهم است که نه تنها به دلیل مشوق‌های اقتصادی، بلکه برای کمک به ثبات منطقه باید مورد توجه قرار گیرد. مجموعه دستورالعمل‌ها برای وارد کردن ایران به یک انقلاب اقتصادی عبارتند از:
۱ـ۳ـ اگر بازیکنان اصلی تحت فشار قرار گیرند تا مستقیم در بخش نفت ایران سرمایه‌گذاری کنند، این امر می‌تواند به متقاعدسازی مقامات ایرانی کمک کند تا آنها با برگزیدن راهبرد دیگری به درستی به چالش‌های اقتصادی داخلی بپردازند و توازن راهبردی منطقه‌ای را بپذیرند.
۲ـ۳ ـ اصلاحات اقتصادی قابل‌ توجه می‌تواند سیاست‌های منطقه‌ای و خارجی ایران را تغییر دهد و بر اولویت تعامل اقتصادی نسبت به نزاع‌های ایدئولوژیک بیفزاید.
3ـ3ـ وابستگی متقابل با بازار جهانی و جریان سرمایه خارجی بالاتر، ایران را تشویق خواهد کرد تا به دنبال رویارویی منطقه‌ای کمتری باشد و لذا سبب تسهیل در ثبات منطقه شود.
۴ ـ۳ـ افزایش وابستگی متقابل به بازار جهانی و ورود جریان سرمایه خارجی زیاد به داخل ایران سبب می‌شود تمایل این کشور برای پیگیری موضوع رویارویی منطقه‌ای کمتر ‌شود.
۵ـ۳ـ به نفع تمام عوامل درگیر در رویارویی‌های منطقه است که ایران را ترغیب کنند گزینه دیگری، یعنی اجرای اصلاحات گسترده و هماهنگ مد نظر غرب را اختیار کند و سیاست اقتصادی مورد نیاز و اصلاحات ساختاری را به اجرا در آورد.
۶ـ۳ـ سازمان‌هایی مانند بانک جهانی به مقامات ایرانی توصیه کنند که اصلاحات سیاسی لازم (مطلوب غرب) را به اجرا درآورند: «موضع آنها می‌تواند اثر مثبت مهمی بر انتخاب‌های سرمایه‌گذاری خصوصی داشته باشد. عضویت سریع در سازمان تجارت جهانی و دسترسی به بازارهای جهانی آزاد، چرخه آزادسازی و یکپارچگی اقتصادی را کامل خواهد کرد. موضع صریح به بازداشتن مداخله ایران با هدف جایگزین کردن توازن استراتژیک منطقه‌ای می‌تواند منجر به تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری‌های مربوط به تخصیص منابع و توازن در اولویت‌ها در جهت رشد داخلی شود.»
۷ـ۳ـ سهامداران منطقه‌ای و جهانی باید گام‌های لازم را بردارند تا مقامات ایرانی به سوی موضع‌گیری سیاسیِ فعال مدنظر غربی‌ها حرکت کنند: کاهش محدودیت‌های تجاری و همکاری سرمایه‌گذاری در بخش غیرنفتی می‌تواند به اصلاحات سیاسی داخلی (در ایران) منوط شود. به همین ترتیب، سازگاری تولیدکنندگان اصلی نفت در تنظیم قیمت‌های نفت می‌تواند انگیزه‌ای برای به چالش کشاندن اصلاحات سیاسی باشد.
۸ـ۳ـ تمرکززدایی از تصمیم‌گیری در حوزه اقتصادی و ایجاد نقش بزرگ‌تر برای بازار در تخصیص منابع، همراه با نقش کاهش‌یافته بخش عمومی در اقتصاد، حیاتی است. این گام‌ها رشد را به همراه خواهد داشت، فرصت‌های شغلی را افزایش خواهد داد و از یکپارچگی ایران با اقتصادهای منطقه‌ای و جهانی حمایت می‌کند.‌(۴)
به همین منظور «مرکز امنیت برای آمریکای نوین»(۵) تأکید می‌کند که فرصت‌های مالی جدیدی برای آمریکا و وام‌دهندگان بین‌المللی به منظور توانمندسازی بخش خصوصی، کارآفرینان و جامعه مدنی ایران ایجاد کنید.
این سیاست‌های اتاق‌های فکر سبب شده است که وزیر خارجه آمریکا اعلام کند که از ارتباط‌های تجاری برای تغییر عقیدتی نظام استفاده می‌کند، جان کری گفت: «آمریکا به اعلام حمایت ایران از تروریسم ادامه می‌دهد و ارتقای تجارت با ایران، ابزاری برای تغییر داخلی در ایران بود!» وی افزود: «ما قطعاً بر مسئله تروریسم، تمرکز می‌کنیم و تجارت با ایران بهترین راه ایجاد منفعت است؛ هدفی که اگر دنبال شود، استحاله را پیش می‌برد.»(۶)
ب) انقلاب ارتباطی
واقعیت قرن 21 آن است که جنگ‌های اطلاعاتی(info war) نسبت به سایر جنگ‌ها در خشکی، دریا و هوا از اهمیت بیشتری برخوردار است و به همین دلیل چند نهاد مطالعاتی نیز در آمریکا در رابطه با «عملیات اطلاعاتی» (Information Operations) اقدام به تولید محتوا برای دولت آمریکا می‌کنند. در فضای پس از برجام جنگ و عملیات اطلاعاتی بر عهده نیروهای کاتالیزور درون نظام نهاده شده تا با نشان دادن نمودهای موفقیت و پیشرفت در کشور به عنوان دستاوردهای برجام در اوضاع اقتصادی، دیپلماسی منطقه‌ای و بین‌المللی به تصحیح چهره آمریکا و تضعیف روایت‌های انقلاب اسلامی بپردازند. در همین رابطه اندیشکده «رند» اثرات انقلاب ارتباطی در دوران پسابرجام را اینگونه برمی‌شمرد:
۱ ـ جمهوری اسلامی به دلیل شکسته شدن تابوی قهر بین ایران و آمریکا دیگر نمی‌تواند آمریکا را دشمن اول خود معرفی کند؛
۲ـ پس از برجام حاکمان ایران نمی‌توانند آمریکای را به دلیل تمامی بلایا و مشکلات‌شان محکوم کنند؛
۳ـ برجام نه تنها توانایی هسته‌ای ایران را به طور جدی محدود می‌کند؛ بلکه به مردم ایران این فرصت را می‌دهد که آینده‌شان را تغییر دهند.(۷)
۴ـ در سمینار مشترک اندیشکده آمریکایی «بیکر» و مرکز مطالعات انرژی آمریکا، با عنوان «درون توافق هسته‌ای با ایران»، عضو ارشد «شورای روابط خارجی» آمریکا با ذکر مثال کره جنوبی، شیلی و تایوان، اثرات رشد اقتصادی بر این کشورها را این‌گونه برشمرد: «رشد اقتصادی منجر به رشد طبقه متوسط، افزایش سطح تحصیلات، تقاضا برای آزادی بیشتر، حکومت قانون و روابط بهتر بین‌المللی می‌شود.»(۸)
۵ـ گروه بین‌المللی بحران «international crisis group»(۹) در گزارش خود به تأثیر توافق هسته‌ای بر معادلات قدرت در داخل ایران و جایگاه این کشور در منطقه و جهان پرداخته و نکات زیر را برای پس از توافق یادآور می‌شود:۱ـ توافق هسته‌ای بر موازنه قدرت در سیاست داخلی ایران تأثیر می‌گذارد و آن را تغییر می‌دهد. ۲ـ توافق هسته‌ای سبب افزایش قدرت حامیان و عاملان این توافق در داخل ایران خواهد شد.3ـ توافق هسته‌ای سبب باز شدن فضای داخلی شده و موضوع هسته‌ای که طی بیش از یک دهه فضای سیاسی ایران را احاطه کرده بود به حاشیه رانده می‌شود.
غربی‌ها برای تقویت انقلاب ارتباطی پیشنهادهایی را مطرح کرده‌اند که عبارتند از:
۱ـ با تقویت جامعه مدنی ایران از طریق دموکراسی باید به خلق جامعه بازتر و انسانی‌تر کمک شود، اما این فقط خود مردم ایران هستند که می‌توانند کشور خود را دچار تحول کنند.
۲ـ باید در درازمدت بر روی دموکراسی در ایران تمرکز شود. آمریکا، باید سیاست‌هایی را به کار گیرد که به خلق یک جامعه مدنی قدرتمندتر در ایران منجر شود.
۳ـ اتفاقاً، باید از این پس شرایط تحصیل در آمریکا برای دانشجویان ایرانی تسهیل شود تا نسبت به آمریکا و ارزش‌های این کشور دید مثبت‌تری پیدا کنند. باید برنامه‌هایی برای تبادلات فرهنگی، مذهبی و ورزشی بین آمریکا و ایران طراحی شود.
۴ـ کنگره باید تمامی تلاش خود را به کار گیرد تا ابزار ارتباطاتی به‌طور کامل در دسترس ایرانیان باشد. به این ترتیب، مردم ایران با دنیای اطلاعات بیشتر تماس خواهند داشت.
۵ـ سیاستمداران آمریکایی نباید ارتباط با ایران را نشانه ضعف و تسلیم خود بدانند؛ بلکه از خلال همین تفاهم مشترک است که بسیاری از مشکلات منطقه حل خواهد شد و از سوی دیگر هم اعتماد متقابل شکل می‌گیرد.(۱۰)
۶ـ «مرکز امنیت برای آمریکای نوین»(۱۱) هم در مسیر تبادل‌های فرهنگی تأکید می‌کند که «ایالات متحده نیاز دارد راه‌های افزایش مبادلات فرهنگی و سایر مبادلات به منظور ارتباط با ایرانیان معتدل و مردم عادی این کشور را بررسی کند.»
به این ترتیب، فضایی که پس از توافق هسته‌ای ایجاد می‌شود سبب قدرت گرفتن روایت آمریکا در مقابل روایت ایران از زندگی و مسائل سیاسی می‌شود و این هم تمام مسئله نیست و این مرحله‌ گذار برای ورود به یک راهبرد اصلی و یک انقلاب انتخاباتی است.
ج)انقلاب انتخاباتی
فضای دموکراتیک انتخابات ایران سبب شده است که آمریکا از سرمایه‌گذاری مستقیم برای براندازی به براندازی پارلمانتاریستی روی بیاورد و به دنبال آن باشد برنامه‌های خود را در قالب فعالیت‌های انتخاباتی عملی کند. در این زمینه آمریکا هم فعالیت مهم و علنی را انجام نمی‌دهد؛ زیرا در انقلاب اقتصادی سبب تحولاتی اقتصادی شده و رسانه‌ها و کاتالیزورها این دیدگاه را ترویج داده‌اند که او دیگر یک شیطان نیست؛ بلکه ناجی مردم ایران است.
چگونه فضای انتخابات به نفع غربگراها تغییر می‌یابد؟
۱ـ تعهد برای روی کار آوردن یک رئیس‌جمهور حامی منافع آمریکا: «مارک دابوویتز»، مدیر اجرایی اندیشکده تندروی «بنیاد دفاع از دموکراسی» به افشای راهکار آمریکا برای انتخابات آینده پرداخته و نوشته‌ است: «رئیس‌جمهور اوباما، خود را به پیروزی مجدد روحانی در انتخابات ریاست جمهوری متعهد کرده است.»(۱۲)
۲ـ به کارگیری طبقه متوسط: طبقه متوسط در انتخابات تهران نقش فوق‌العاده‌ای دارد و برای انتخابات‌های آینده این طبقه قدرتمندتر نیز می‌شود؛ زیرا با گشایش‌های اقتصادی آنها از توان مالی بیشتری برای تأثیرگذاری بر فضای سیاسی ایران برخوردارند. اندیشکده آمریکایی «میدل‌ایست» در این زمینه نوشته است: «افزایش حضور ایران در اقتصادهای منطقه‌ای و جهانی سبب قدرتمند شدن بخش‌های متوسط جامعه خواهد شد که در انتخابات 2013 روحانی را انتخاب کردند و در پیروزی‌های انتخابات تازه مجلس نیز نقش داشتند.» (۱۳)
۳ـ بی‌کفایت جلوه دادن نظام: یکی از برنامه‌های آمریکا این است که در پناه این برنامه عدم مقبولیت و بی‌کفایتی انقلاب اسلامی را به مردم ایران و جهان نشان دهد. اندیشکده «واشنگتن» در این زمینه نوشته است: «ایران خود را به عنوان شریکی قابل اعتماد و رقیبی نیرومند عرضه و روایتی پیروزمندانه را تبلیغ می‌کند. در واقع، ایالات‌متحده می‌تواند با فعالیت‌های اطلاعاتی ایران از طریق تلاش فعالانه‌تر در به چالش کشیدن «روایت» ایران مقابله کند؛ آمریکا باید کاری کند تا این نظام حکومتی در چشم مردم خودش و منطقه، بی‌کفایت جلوه داده شود».(۱۴)
۴ـ بحران مشروعیت: مرحله آخر براندازی نرم این است که نظام مشروعیت خود را در یک دوره گذار کوتاه‌مدت در ذهن مردم از دست بدهد و آمریکا را به اهدافش برساند. اندیشکده «رند» در این زمینه به نقش مردم در تغییر مشروعیت پس از مراحل فوق چنین اشاره می‌کند: «تعیین مشروعیت حکومت جمهوری اسلامی به آمریکا مربوط نیست؛ بلکه این مردم ایران هستند که باید مشروعیت حکومت خود را تعیین کنند.»(۱۵)
نتیجه‌
برنامه آمریکا این است که با استفاده از مجموعه‌های مختلف و از راه‌های گوناگون بتواند تأثیر خود را بر جامعه ایران بگذارد. برای مقابله با این راهکارها رهبر معظم انقلاب با یک سیاست حساب شده خط آفندی آنها را شناسایی کرده و امسال را سال اقتصاد مقاومتی نام‌گذاری کرده‌اند که در صورت هوشیاری مسئولان اجرایی و نهادهای انقلابی این پروژه که برای 25 سال آینده انقلاب اسلامی تدوین شده است به شکست خواهد انجامید.
منابع:
1-https://eeas.europa.eu/statements-eeas/docs/iran_agreement/iran_joint-comprehensive-plan-of-action_en.pdf
2- http://www.niacouncil.org/site/DocServer/Extending_Hands_Unclenching_Fists.pdf
3-http://www.mei.edu/content/irans-post-sanctions-economic-options
4-http://www.mei.edu/content/irans-post-sanctions-economic-options
5- https://eeas.europa.eu/statements-eeas/docs/iran_agreement/iran_ joint-comprehensive-plan-of-action_en.pdf
6- http://freebeacon.com/national-security/kerry-boeing-deal-important-in-furthering-transformation-in-iran5-
7- http://www.rand.org/pubs/testimonies/CT442.html
8-http://bakerinstitute.org/files/10517
9- http://www.crisisgroup.org/en/regions/middle-east-north-africa/iraq-iran-gulf/iran/166-iran-after-the-nuclear-deal.aspx
10-http://www.rand.org/pubs/testimonies/CT442.html
11- ttps://eeas.europa.eu/statements-eeas/docs/iran_agreement/iran_joint-comprehensive-plan-of-action_en.pdf
12- http://www.huffingtonpost.ca/mark-dubowitz/iran-deal_b_10721160.html
13- http://www.mei.edu/content/irans-post-sanctions-economic-options
14- http://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/view/u.s.-military-engagement-in-the-broader-middle-east
15- http://www.rand.org/pubs/testi