گم شدن درون ماز
یکی از برنامههای آمریکا طی سالهای اخیر برای براندازی ایران استفاده از شبکههای اجتماعی، دیپلماسی عمومی، جامعه مدنی و گسترش موجهای دموکراسیخواهی بوده است که قله آن انقلاب ناکام توئیتری آمریکا در سال 88 بود؛ اما پس از برجام برنامهای که آمریکا در مقابل ایران دنبال میکند، پیچیدگیها و ظرافتهایی دارد که به سختی میتوان محورهای تقابل یا تعامل آن را از هم باز شناخت. در برنامه پس از برجام برخلاف تصور اولیه که آمریکا مجدداً پروژه سدسازی در مقابل اقتصاد ایران را دنبال میکند؛ اما این بار بر اساس برنامههای اتاق فکر، تفاهمنامههای متعدد اقتصادی در ابعاد منطقهای و بینالمللی با ایران امضا میشود و ذائقه ایرانیها تحریک میشود تا با استفاده از فضای پس از برجام کشور به رونق اقتصادی برسد؛ اما در یک ماز پیچیده که تمام راههای آن به بیرون مسدود است، گرفتار میشود و تمام رفتارهای آن تحت یک سیستم عامل آمریکایی که از فناوری بالاتری نسبت به تحریم برخوردار است، مدیریت میشود.
تغییر اولویتها
اندیشکدههای آمریکایی برای غلبه بر گفتمانهای انقلاب اسلامی در منطقه و جهان پس از برجام سه راهبرد الف ـ «انقلاب اقتصادی» ، ب ـ «انقلاب ارتباطی» و ج ـ «انقلاب انتخاباتی» را مطرح کردهاند که در هر سه راهبرد از نشانههای مختلف استفاده میشود تا روایت مثبت غرب تقویت شود و در نهایت به سلب مشروعیت از انقلاب اسلامی بینجامد. در این اندیشکدهها سیر تحولی از انقلاب اسلامی محافظهکار به انقلاب اسلامی میانهرو ترسیم شده است که طی 25 سال با مبناهای اقتصادی، ارتباطی تغییر هویت و ماهیت میدهد. در این نوشتار سه راهکار پسابرجامی آمریکا مرور خواهد شد؛
الف) انقلاب اقتصادی
یکی از جمله برنامههای پسابرجام شتاب به اصطلاح جهانیسازی ایران و پیوستن ایران به سازمانها و نهادهایی است که در عرصه جهانی فعالیت میکنند؛ یکی از ویژگیهای اصلی جهانی شدن ارتباطات متقابل است، اما برخلاف وابستگی متقابل که بر دوجانبه بودن تأکید دارد، جهانی شدن امکان وابسته شدن را نیز در نظر میآورد. «مانوئل کاستل» با اشاره به عصر اطلاعات، جهانگرایی را ظهور نوعی جامعه شبکهای میداند که در ادامه حرکت سرمایهداری پهنه اقتصاد، جامعه و فرهنگ را در برمیگیرد. بر این اساس جهانی شدن اقتصاد، فرهنگ و ساختار نظام ایران را دگرگون میکند.
آمریکا و غرب برای تحقق انقلاب اقتصادی راهکارهای زیر را دنبال میکنند:
1ـ ارتباط با دستگاههای حاکمیتی: اندیشکده «مرکز امنیت برای آمریکای نوین»(1) برای متصل کردن دستگاههای حاکمیتی به نظام جهانی و تأثیرگذاری بر آن در دستورالعملی اجرایی توصیه کرده است که راههای ارتباطی را تا حد دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران گسترش دهند. این نهاد سپس پیشنهاد میکند که از این تعاملات در درازمدت، از راههای دیپلماتیک عالیرتبه که در مسئله هستهای با ایران برقرار شده، برای ایجاد یک انجمن و بحث و میانجیگری درباره مسائل منطقهای استفاده کنید.
2ـ درگیر کردن عموم مردم: شورای ملی ایرانیان آمریکا (NIAC)(۲) معتقد است: دولتهای غربی به راهبرد چندلایه، زمانبندیشده و صبورانهای علیه ایران نیاز دارند. هسته اصلی در یک رویکرد جدید علیه ایران، درگیر شدن با عموم مردم ایران و سهامدارانی است که به طور ویژه با سهامداران غربی رابطه دارند.
3ـ مشوقهای اقتصادی و اطمینانبخشی به ایران: اندیشکده آمریکایی «میدلایست»(۳) در پژوهشی با عنوان «گزینههای اقتصادی پساتحریم ایران» تأکید میکند که اطمینانبخشی به ایران در انتخاب مسیر تعامل و اصلاحات اقتصادی، برای آمریکا و جامعه جهانی مهم است که نه تنها به دلیل مشوقهای اقتصادی، بلکه برای کمک به ثبات منطقه باید مورد توجه قرار گیرد. مجموعه دستورالعملها برای وارد کردن ایران به یک انقلاب اقتصادی عبارتند از:
۱ـ۳ـ اگر بازیکنان اصلی تحت فشار قرار گیرند تا مستقیم در بخش نفت ایران سرمایهگذاری کنند، این امر میتواند به متقاعدسازی مقامات ایرانی کمک کند تا آنها با برگزیدن راهبرد دیگری به درستی به چالشهای اقتصادی داخلی بپردازند و توازن راهبردی منطقهای را بپذیرند.
۲ـ۳ ـ اصلاحات اقتصادی قابل توجه میتواند سیاستهای منطقهای و خارجی ایران را تغییر دهد و بر اولویت تعامل اقتصادی نسبت به نزاعهای ایدئولوژیک بیفزاید.
3ـ3ـ وابستگی متقابل با بازار جهانی و جریان سرمایه خارجی بالاتر، ایران را تشویق خواهد کرد تا به دنبال رویارویی منطقهای کمتری باشد و لذا سبب تسهیل در ثبات منطقه شود.
۴ ـ۳ـ افزایش وابستگی متقابل به بازار جهانی و ورود جریان سرمایه خارجی زیاد به داخل ایران سبب میشود تمایل این کشور برای پیگیری موضوع رویارویی منطقهای کمتر شود.
۵ـ۳ـ به نفع تمام عوامل درگیر در رویاروییهای منطقه است که ایران را ترغیب کنند گزینه دیگری، یعنی اجرای اصلاحات گسترده و هماهنگ مد نظر غرب را اختیار کند و سیاست اقتصادی مورد نیاز و اصلاحات ساختاری را به اجرا در آورد.
۶ـ۳ـ سازمانهایی مانند بانک جهانی به مقامات ایرانی توصیه کنند که اصلاحات سیاسی لازم (مطلوب غرب) را به اجرا درآورند: «موضع آنها میتواند اثر مثبت مهمی بر انتخابهای سرمایهگذاری خصوصی داشته باشد. عضویت سریع در سازمان تجارت جهانی و دسترسی به بازارهای جهانی آزاد، چرخه آزادسازی و یکپارچگی اقتصادی را کامل خواهد کرد. موضع صریح به بازداشتن مداخله ایران با هدف جایگزین کردن توازن استراتژیک منطقهای میتواند منجر به تأثیرگذاری بر تصمیمگیریهای مربوط به تخصیص منابع و توازن در اولویتها در جهت رشد داخلی شود.»
۷ـ۳ـ سهامداران منطقهای و جهانی باید گامهای لازم را بردارند تا مقامات ایرانی به سوی موضعگیری سیاسیِ فعال مدنظر غربیها حرکت کنند: کاهش محدودیتهای تجاری و همکاری سرمایهگذاری در بخش غیرنفتی میتواند به اصلاحات سیاسی داخلی (در ایران) منوط شود. به همین ترتیب، سازگاری تولیدکنندگان اصلی نفت در تنظیم قیمتهای نفت میتواند انگیزهای برای به چالش کشاندن اصلاحات سیاسی باشد.
۸ـ۳ـ تمرکززدایی از تصمیمگیری در حوزه اقتصادی و ایجاد نقش بزرگتر برای بازار در تخصیص منابع، همراه با نقش کاهشیافته بخش عمومی در اقتصاد، حیاتی است. این گامها رشد را به همراه خواهد داشت، فرصتهای شغلی را افزایش خواهد داد و از یکپارچگی ایران با اقتصادهای منطقهای و جهانی حمایت میکند.(۴)
به همین منظور «مرکز امنیت برای آمریکای نوین»(۵) تأکید میکند که فرصتهای مالی جدیدی برای آمریکا و وامدهندگان بینالمللی به منظور توانمندسازی بخش خصوصی، کارآفرینان و جامعه مدنی ایران ایجاد کنید.
این سیاستهای اتاقهای فکر سبب شده است که وزیر خارجه آمریکا اعلام کند که از ارتباطهای تجاری برای تغییر عقیدتی نظام استفاده میکند، جان کری گفت: «آمریکا به اعلام حمایت ایران از تروریسم ادامه میدهد و ارتقای تجارت با ایران، ابزاری برای تغییر داخلی در ایران بود!» وی افزود: «ما قطعاً بر مسئله تروریسم، تمرکز میکنیم و تجارت با ایران بهترین راه ایجاد منفعت است؛ هدفی که اگر دنبال شود، استحاله را پیش میبرد.»(۶)
ب) انقلاب ارتباطی
واقعیت قرن 21 آن است که جنگهای اطلاعاتی(info war) نسبت به سایر جنگها در خشکی، دریا و هوا از اهمیت بیشتری برخوردار است و به همین دلیل چند نهاد مطالعاتی نیز در آمریکا در رابطه با «عملیات اطلاعاتی» (Information Operations) اقدام به تولید محتوا برای دولت آمریکا میکنند. در فضای پس از برجام جنگ و عملیات اطلاعاتی بر عهده نیروهای کاتالیزور درون نظام نهاده شده تا با نشان دادن نمودهای موفقیت و پیشرفت در کشور به عنوان دستاوردهای برجام در اوضاع اقتصادی، دیپلماسی منطقهای و بینالمللی به تصحیح چهره آمریکا و تضعیف روایتهای انقلاب اسلامی بپردازند. در همین رابطه اندیشکده «رند» اثرات انقلاب ارتباطی در دوران پسابرجام را اینگونه برمیشمرد:
۱ ـ جمهوری اسلامی به دلیل شکسته شدن تابوی قهر بین ایران و آمریکا دیگر نمیتواند آمریکا را دشمن اول خود معرفی کند؛
۲ـ پس از برجام حاکمان ایران نمیتوانند آمریکای را به دلیل تمامی بلایا و مشکلاتشان محکوم کنند؛
۳ـ برجام نه تنها توانایی هستهای ایران را به طور جدی محدود میکند؛ بلکه به مردم ایران این فرصت را میدهد که آیندهشان را تغییر دهند.(۷)
۴ـ در سمینار مشترک اندیشکده آمریکایی «بیکر» و مرکز مطالعات انرژی آمریکا، با عنوان «درون توافق هستهای با ایران»، عضو ارشد «شورای روابط خارجی» آمریکا با ذکر مثال کره جنوبی، شیلی و تایوان، اثرات رشد اقتصادی بر این کشورها را اینگونه برشمرد: «رشد اقتصادی منجر به رشد طبقه متوسط، افزایش سطح تحصیلات، تقاضا برای آزادی بیشتر، حکومت قانون و روابط بهتر بینالمللی میشود.»(۸)
۵ـ گروه بینالمللی بحران «international crisis group»(۹) در گزارش خود به تأثیر توافق هستهای بر معادلات قدرت در داخل ایران و جایگاه این کشور در منطقه و جهان پرداخته و نکات زیر را برای پس از توافق یادآور میشود:۱ـ توافق هستهای بر موازنه قدرت در سیاست داخلی ایران تأثیر میگذارد و آن را تغییر میدهد. ۲ـ توافق هستهای سبب افزایش قدرت حامیان و عاملان این توافق در داخل ایران خواهد شد.3ـ توافق هستهای سبب باز شدن فضای داخلی شده و موضوع هستهای که طی بیش از یک دهه فضای سیاسی ایران را احاطه کرده بود به حاشیه رانده میشود.
غربیها برای تقویت انقلاب ارتباطی پیشنهادهایی را مطرح کردهاند که عبارتند از:
۱ـ با تقویت جامعه مدنی ایران از طریق دموکراسی باید به خلق جامعه بازتر و انسانیتر کمک شود، اما این فقط خود مردم ایران هستند که میتوانند کشور خود را دچار تحول کنند.
۲ـ باید در درازمدت بر روی دموکراسی در ایران تمرکز شود. آمریکا، باید سیاستهایی را به کار گیرد که به خلق یک جامعه مدنی قدرتمندتر در ایران منجر شود.
۳ـ اتفاقاً، باید از این پس شرایط تحصیل در آمریکا برای دانشجویان ایرانی تسهیل شود تا نسبت به آمریکا و ارزشهای این کشور دید مثبتتری پیدا کنند. باید برنامههایی برای تبادلات فرهنگی، مذهبی و ورزشی بین آمریکا و ایران طراحی شود.
۴ـ کنگره باید تمامی تلاش خود را به کار گیرد تا ابزار ارتباطاتی بهطور کامل در دسترس ایرانیان باشد. به این ترتیب، مردم ایران با دنیای اطلاعات بیشتر تماس خواهند داشت.
۵ـ سیاستمداران آمریکایی نباید ارتباط با ایران را نشانه ضعف و تسلیم خود بدانند؛ بلکه از خلال همین تفاهم مشترک است که بسیاری از مشکلات منطقه حل خواهد شد و از سوی دیگر هم اعتماد متقابل شکل میگیرد.(۱۰)
۶ـ «مرکز امنیت برای آمریکای نوین»(۱۱) هم در مسیر تبادلهای فرهنگی تأکید میکند که «ایالات متحده نیاز دارد راههای افزایش مبادلات فرهنگی و سایر مبادلات به منظور ارتباط با ایرانیان معتدل و مردم عادی این کشور را بررسی کند.»
به این ترتیب، فضایی که پس از توافق هستهای ایجاد میشود سبب قدرت گرفتن روایت آمریکا در مقابل روایت ایران از زندگی و مسائل سیاسی میشود و این هم تمام مسئله نیست و این مرحله گذار برای ورود به یک راهبرد اصلی و یک انقلاب انتخاباتی است.
ج)انقلاب انتخاباتی
فضای دموکراتیک انتخابات ایران سبب شده است که آمریکا از سرمایهگذاری مستقیم برای براندازی به براندازی پارلمانتاریستی روی بیاورد و به دنبال آن باشد برنامههای خود را در قالب فعالیتهای انتخاباتی عملی کند. در این زمینه آمریکا هم فعالیت مهم و علنی را انجام نمیدهد؛ زیرا در انقلاب اقتصادی سبب تحولاتی اقتصادی شده و رسانهها و کاتالیزورها این دیدگاه را ترویج دادهاند که او دیگر یک شیطان نیست؛ بلکه ناجی مردم ایران است.
چگونه فضای انتخابات به نفع غربگراها تغییر مییابد؟
۱ـ تعهد برای روی کار آوردن یک رئیسجمهور حامی منافع آمریکا: «مارک دابوویتز»، مدیر اجرایی اندیشکده تندروی «بنیاد دفاع از دموکراسی» به افشای راهکار آمریکا برای انتخابات آینده پرداخته و نوشته است: «رئیسجمهور اوباما، خود را به پیروزی مجدد روحانی در انتخابات ریاست جمهوری متعهد کرده است.»(۱۲)
۲ـ به کارگیری طبقه متوسط: طبقه متوسط در انتخابات تهران نقش فوقالعادهای دارد و برای انتخاباتهای آینده این طبقه قدرتمندتر نیز میشود؛ زیرا با گشایشهای اقتصادی آنها از توان مالی بیشتری برای تأثیرگذاری بر فضای سیاسی ایران برخوردارند. اندیشکده آمریکایی «میدلایست» در این زمینه نوشته است: «افزایش حضور ایران در اقتصادهای منطقهای و جهانی سبب قدرتمند شدن بخشهای متوسط جامعه خواهد شد که در انتخابات 2013 روحانی را انتخاب کردند و در پیروزیهای انتخابات تازه مجلس نیز نقش داشتند.» (۱۳)
۳ـ بیکفایت جلوه دادن نظام: یکی از برنامههای آمریکا این است که در پناه این برنامه عدم مقبولیت و بیکفایتی انقلاب اسلامی را به مردم ایران و جهان نشان دهد. اندیشکده «واشنگتن» در این زمینه نوشته است: «ایران خود را به عنوان شریکی قابل اعتماد و رقیبی نیرومند عرضه و روایتی پیروزمندانه را تبلیغ میکند. در واقع، ایالاتمتحده میتواند با فعالیتهای اطلاعاتی ایران از طریق تلاش فعالانهتر در به چالش کشیدن «روایت» ایران مقابله کند؛ آمریکا باید کاری کند تا این نظام حکومتی در چشم مردم خودش و منطقه، بیکفایت جلوه داده شود».(۱۴)
۴ـ بحران مشروعیت: مرحله آخر براندازی نرم این است که نظام مشروعیت خود را در یک دوره گذار کوتاهمدت در ذهن مردم از دست بدهد و آمریکا را به اهدافش برساند. اندیشکده «رند» در این زمینه به نقش مردم در تغییر مشروعیت پس از مراحل فوق چنین اشاره میکند: «تعیین مشروعیت حکومت جمهوری اسلامی به آمریکا مربوط نیست؛ بلکه این مردم ایران هستند که باید مشروعیت حکومت خود را تعیین کنند.»(۱۵)
نتیجه
برنامه آمریکا این است که با استفاده از مجموعههای مختلف و از راههای گوناگون بتواند تأثیر خود را بر جامعه ایران بگذارد. برای مقابله با این راهکارها رهبر معظم انقلاب با یک سیاست حساب شده خط آفندی آنها را شناسایی کرده و امسال را سال اقتصاد مقاومتی نامگذاری کردهاند که در صورت هوشیاری مسئولان اجرایی و نهادهای انقلابی این پروژه که برای 25 سال آینده انقلاب اسلامی تدوین شده است به شکست خواهد انجامید.
منابع:
1-https://eeas.europa.eu/statements-eeas/docs/iran_agreement/iran_joint-comprehensive-plan-of-action_en.pdf
2- http://www.niacouncil.org/site/DocServer/Extending_Hands_Unclenching_Fists.pdf
3-http://www.mei.edu/content/irans-post-sanctions-economic-options
4-http://www.mei.edu/content/irans-post-sanctions-economic-options
5- https://eeas.europa.eu/statements-eeas/docs/iran_agreement/iran_ joint-comprehensive-plan-of-action_en.pdf
6- http://freebeacon.com/national-security/kerry-boeing-deal-important-in-furthering-transformation-in-iran5-
7- http://www.rand.org/pubs/testimonies/CT442.html
8-http://bakerinstitute.org/files/10517
9- http://www.crisisgroup.org/en/regions/middle-east-north-africa/iraq-iran-gulf/iran/166-iran-after-the-nuclear-deal.aspx
10-http://www.rand.org/pubs/testimonies/CT442.html
11- ttps://eeas.europa.eu/statements-eeas/docs/iran_agreement/iran_joint-comprehensive-plan-of-action_en.pdf
12- http://www.huffingtonpost.ca/mark-dubowitz/iran-deal_b_10721160.html
13- http://www.mei.edu/content/irans-post-sanctions-economic-options
14- http://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/view/u.s.-military-engagement-in-the-broader-middle-east
15- http://www.rand.org/pubs/testi