علی لاریجانی با اشاره به تجربه موفق جمهوری اسلامی ایران در عرصه توسعه فناوری موشکی، گفت: سرمایهگذاری ایران در حوزه موشکی موجب شد تا ایران در این حوزه از چنان توانایی برخوردار شود که دشمنانش هرگز به فکر تعدی به ایران به دلیل هزینههای سنگینی که برایشان به دنبال خواهد داشت، نیفتند. به همین دلیل است که دست روی این نقطه قوت گذاشته و خواستار تضعیف آن هستند. ما باید از این الگوی موفق استفاده کنیم و شرایط مشابهی در زمینه اقتصادی به وجود بیاوریم.
امین پناهی/ از نخستین روزهای سال جدید برخی از استانهای کشور درگیر سیل و خسارتها و ویرانیهای ناشی از آن شدند. سیل روز به روز گسترش یافته و مناطق بیشتری را به خود درگیر کرد؛ به گونهای که این اتفاق به مسئله اول کشور تبدیل شد. شدت سیل به قدری بالا بود که سبب شد اظهار نظرهای فراوانی حتی در خارج از کشور نسبت به حادثه زیستمحیطی صورت پذیرد. کشورهای فراوانی آمادگی خود را برای کمک به سیلزدگان کشورمان اعلام کردند. از کشورهای اروپایی و آسیایی گرفته تا لبنانیها که گفته بودند: «زیر آتش بودیم، کمکمان کردید، شما گرفتار آب شدید نوبت ماست که کمک کنیم.»
تروریسم اقتصادی!
اما یکی از اتفاقاتی که در روزهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفت، بیانیه مایک پمپئو در این باره بود. او گفته بود: «ایالات متحده آماده کمک به سیلزدگان ایران است. از طرف مردم آمریکا، به قربانیان سیلهای اخیر در ایران تسلیت میگوییم. وقوع این سیلها یک بار دیگر سوءمدیریت رژیم در امور شهرسازی و آمادگی در شرایط اضطراری را به نمایش میگذارد.»
این چند جمله دو بخش مهم دارد؛ اول اینکه وزیر خارجه آمریکا جمهوری اسلامی را به سوء مدیریت متهم میکند، سوء مدیریتی که سبب ایجاد سیلابها و در نتیجه خرابیهایی در کشور شده است. این در حالی است که همین الان چند ایالت آمریکا درگیر سیل هستند. سیلی که یکی از اتفاقات مبتلابه ایالات متحده است و سالیانه خرابیها و تلفات بسیاری به بار میآورد؛ اما معلوم نیست پمپئو سیل و ویرانیهای ناشی از آن در آمریکا را ناشی از سوء مدیریت چه کسانی میداند!
بعیدینژاد، سفیر کشورمان در انگلیس نوشت: «این بیانیه شرمآور در شرایطی صادر میشود که آمریکا نتوانسته برای سیلاب وسیعی که یک ماه است چند ایالت بزرگ آمریکا را در برگرفته راه حلی بیابد.»
دومین نکته که مهمتر از اولی نیز هست، بحث کمک آمریکا به سیلزدگان است. آمریکاییها بر خلاف آنچه اعلام میکنند، لوازم پزشکی و هلال احمر و موارد انساندوستانه را هم برای مردم ایران جزء موارد تحریمی قرار دادهاند!
علیاصغر پیوندی، رئیس جمعیت هلال احمر ایران در این باره گفته است: «پیش از تحریمها برخی حسابهای دارای سوئیفت متعلق به هلال احمر داشتیم که از طریق آنها برای جذب کمک جهانی اقدام میکردیم، اما در حال حاضر این حسابها مشمول تحریم شده است و امکان انتقال پول از کشورهای دیگر و همین طور از فدراسیون جهانی صلیب سرخ به ایران در هنگام حادثه وجود ندارد.»
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران هم در توئیتر خود نوشت: «سیاست فشار حداکثری ترامپ که نقض صریح قطعنامه 2231 شورای امنیت و دستور دیوان بینالمللی دادگستری است، در کمکرسانی هلالاحمر ایران به تمامی مناطق آسیبدیده از سیل بیسابقه اخلال ایجاد کرده است. از جمله اقلام ممنوعه هلیکوپترهای امداد است. این فقط جنگ اقتصادی نیست؛ این تروریسم اقتصادی است.»
جالب اینجاست که حتی کارشناس شبکه ضد ایرانی «ایران اینترنشنال» اعلام میکند، آمریکا از اینکه میگوید برای موارد دارویی، لوازم پزشکی، هلالاحمر و موارد انساندوستانه معافیت قائل شده، دروغ محض است. او اعلام میکند مادرش به دلیل تحریم دارویی جانش را از دست داده است.
همه این صحبتها نشان میدهد، دولت ایالات متحده آمریکا برخلاف آن چیزی که اعلام میکند، با این تحریمها مردم ایران را هدف قرار داده است.
در واقع ملت ایران از آمریکا و همپیمانانش انتظار کمک نقدی ندارد، اگر آمریکا واقعا به فکر ملت ایران است باید اجازه دهد دارو و لوازم پزشکی در روند طبیعی خود که سالهای گذشته وارد کشور میشده حالا هم وارد شود.
این در حالی است که مایک پمپئو در روز آغاز تحریمهای جدید آمریکا، یعنی 12 آبان سال گذشته در صفحه توئیترش اینگونه نوشت: «مردم ایران هدف این تحریمها نیستند. آنها خود از سوءمدیریت، دزدی و حکومت ایران رنج میبرند. هدف تحریم رژیم جمهوری اسلامی ایران است.»
در همان زمان «صدای آمریکا» در این باره چنین نوشت: «رئیسجمهور ایالات متحده و کاخ سفید هم در توئیتر، با انتشار تصویر پرزیدنت ترامپ، از بازگشت همه تحریمهای آمریکا علیه ایران خبر دادند. همزمان، کاخ سفید هم در بیانیهای تأکید کرد که مواد غذایی، دارو و تجهیزات پزشکی همچنان مشمول تحریمهای ایالات متحده علیه ایران نمیشوند.»
اینها تنهایی آن چیزهایی هستند که دولتمردان ایالات متحده در تریبونها با صدای بلند اعلام میکنند؛ اما واقعیتی که پشت پرده اتفاق میافتد، چیز دیگری است. در واقع دولت آمریکا در رسیدن به اهداف خود که همانا از بین بردن استقلال ملت ایران است، از هیچ کوششی فروگذار نمیکند. تحریم دارویی و پزشکی یک کشور یعنی بازی با جان کسانی که دست نیافتن به اقلام دارویی ممکن است به قیمت زندگیشان تمام شود.
پایگاه «رادیو فردا» دوم شهریور سال گذشته در گزارشی نوشته بود: «ادریس جزایری، گزارشگر ویژه سازمان ملل در حوزه «تأثیر منفی اقدامات یکجانبه قهری» روز چهارشنبه، ۳۱ مردادماه، در بیانیهای اظهار داشت وضع دوباره تحریمها علیه ایران پس از خروج آمریکا از برجام و اجرای همهجانبه آن از سوی شورای امنیت صورت گرفته و همین حاکی از «غیر قانونی» بودن این تحریمها است.»
او افزوده بود: «تحریمهای بینالمللی باید هدفی مشروع داشته و متناسب باشند. تحریمها نباید حقوق شهروندان عادی را نقض کنند، اما هیچ یک از این موارد در این مورد [تحریمها علیه ایران] مد نظر قرار نگرفته است.»
پاسخ به یک پرسش
در اینجا یک نکته مهم وجود دارد و آن هم این است که بدانیم هدف اصلی آمریکا از اعمال تحریمهای ظالمانه علیه ایران چیست؟ و با اینکه بارها اعلام کرده مایل نیست با این تحریمها آسیبی به مردم ایران وارد کند، اما چرا حتی بر سر ورود نیازهای دارویی بیماران مانع ایجاد میکند؟
پاسخ روشن است. در حالی که نظام اسلامی چهل سال از عمر خویش را پشت سر نهاده است و حالا میکوشد گام دوم یعنی «دومین مرحله خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی» را به خوبی طی کند، آمریکاییها به خوبی دریافتهاند نظام اسلامی جز با حمایتهای مردم نمیتوانست این دوره را به سر برده و مسیر جدید را آغاز کند. در واقع آنها برخلاف گفتههایشان کینه عمیقی از ملت ایران دارند. ملتی که چهل سال پیش برای به دست آوردن استقلال به انقلابی دست زدند که در طول چهار دهه همواره در برابر آمریکا و اذنابش ایستاده است. کسانی که امیدوار بودند انقلاب به زودی از بین خواهد رفت یا مانند دیگر انقلابهای بزرگ جهان از ریل اصلی خارج خواهد شد و خواهند توانست بار دیگر به این کشور ثروتمند که سالها محل غارت غارتگران بیگانه بود، دست یابند و آن را همچون عربستان سعودی به گاو شیرده تبدیل کنند تا منابع خود را به رایگان در اختیار آنان قرار دهد، حالا ناامید از راهی که پیمودهاند، به این نتیجه رسیدهاند که تا وقتی مردم ایران پای نظامشان هستند، نخواهند توانست لطمهای به آن بزنند؛ پس تمام تلاششان را میکنند تا فشارهای بیشتری را به مردم ایران روا دارند.
تحریم از ابتدا هم به منظور فشار بر مردم اعمال شده و در این شکی نیست که این مردم بودند که همواره مقابل این تحریمها ایستادگی کرده و آن را بیاثر ساختهاند. در واقع، جنگ اکنون برای شکستن مقاومت مردم است؛ اما از آنجایی که همواره دشمنان ملت ایران به دلیل حماقت خود نتوانسته این موضوع را درک کنند که این ملت هرگاه در شرایط سخت و دشوار جنگی قرار گیرد با یکدیگر متحدتر میشوند.
فرقی نمیکند جنگ از نوع نظامیاش باشد یا اقتصادی، جنگ جنگ است و مردم ایران این را به خوبی درک میکنند. حالا هم که سیل برخی از شهرها و روستاها را درگیر کرده، ملت ایران انسجام بیشتری یافته تا به داد آسیبدیدگان این حادثه ویرانگر در کشور برسند. هر چند این بار اول نیست و بار آخر هم نخواهد بود که مردم ایران در حوادث مختلف پشت هم را خالی نکرده و نگذاشتهاند کار به جایی برسد که دست مردم ایران جلوی بیگانگان دراز شود.
دولت دونالد ترامپ با به کار بردن برخی الفاظ و اظهار نظرها گویی میکوشد بیش از پیش خود را بیآبرو کند، اما ملت ایران گول حرفهای آنان را نخواهد خورد.
حرف آخر
ملت ایران پشت سر رهبر بصیر و باتدبیر انقلاب و در کنار مسئولان و تمام نهادهای انقلابی که در طول چهل سال انواع فشار را تحمل کرده و در جنگ نابرابری که دشمنان ملت به آنها تحمیل کرده بودند، با رشادت تمام ایستادهاند و دشمنان را از ریز و درشت به زانو درآوردند، این مرحله را نیز پشت سر خواهد گذاشت و تسلیم دشمن نخواهد شد.
تحریم طبیعتاً فشارهایی را بر اقتصاد کشور و معیشت مردم وارد خواهد کرد، چرا که طراحان آن چنین میخواهند و اقتضای آن ایجاب میکند؛ اما اینکه این فشارها تا چه حدی به مردم وارد شود و در زندگی روزمره نمود پیدا کند، به دو مسئله بستگی دارد؛ اول آنکه دولت بتواند در شرایط جنگ نابرابر فضای اقتصادی جامعه را طوری مدیریت کند که اثرات تحریم از بین برود و دوم اینکه مردم در این کار زار ناجوانمردانه یکدیگر را فراموش نکنند تا بتوانند در کنار هم بر مشکلاتی که دشمنان برای آنها ایجاد میکنند، فائق آیند.
حجتالاسلام مجتبی ذالنوری
نماینده مجلس شورای اسلامی
اقتصاد ایران در سال ۹۷ از یکسو با معضلاتی، مانند نرخ بیکاری بالا، میزان بهرهوری کم، میزان سرمایهگذاری پایین و تلاطم بازار ارز درگیر بود و از سوی دیگر، با خروج آمریکا از برجام و به تبع آن خروج برخی از شرکتهای اروپایی، مانند توتال سرمایهگذاری در بخش نفتی کاهش یافت. رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشراف بر روندها و اوضاع جاری کشور، سال 1398 را با عنوان سال «رونق تولید» نامگذاری کردند؛ عنوانی که گرهگشایی از مشکلات اقتصاد کشور و عبور از وضعیت سخت کنونی را دنبال میکند.
در حال حاضر، دو مانع جدی پیش روی رونق تولید وجود دارد: یکی بحث نقدینگی و دیگری سیاستگذاری نامناسب ارزی است. در بحث نقدینگی میتوان گفت، حجم نقدینگی در سال جدید بیش از 1700 هزار میلیارد تومان است. اگر این حجم نقدینگی به درستی وارد فعالیتهای تولیدی و سرمایهگذاری در اقتصاد شود، میتواند موجب شکوفایی اقتصاد شود. بر عکس اگر حجم نقدینگی و سرمایهگذاری درست هدایت نشود و صرف فعالیتهای ناسالم و غیر اقتصادی، مانند سفتهبازی، خرید و فروش ارز و سکه شود، رشد اقتصادی از این طریق کاهش پیدا میکند. وقتی نقدینگی وارد فعالیتهای ناسالم مانند خرید و فروش ارز، سکه و غیره شود، این فعالیتها به شدت رونق پیدا میکند که این رونق فعالیتهای ناسالم مانعی برای فعالیتهای سالم اقتصادی در زمینههای مختلف است. اگر رشد سرمایهگذاری ما منفی باشد، رشد اقتصادی به شدت کاهش پیدا میکند. از آن طرف، اگر بازار خرید و فروش ارز و سکه افزایش پیدا کند، تقریباً فعالیتهای غیر مفید و مضر در اقتصاد جذاب میشود. بنابراین، بحث هدایت نقدینگی که بخشی از کارهای بانک مرکزی است، اهمیت ویژهای در مسئله رونق تولید دارد. بخش دیگر آن مربوط به سازمان امور مالیاتی وزارت اقتصاد است.
یکی از ابزارهایی که برای هدایت نقدینگی در کشور میتوان از آن استفاده کرد، مالیات است. اگر مالیات به درستی اتخاذ شود، عدالت مالیاتی بهشدت افزایش پیدا میکند. در واقع، برای هدایت و ذخیره درست نقدینگی باید از عدالت مالیاتی استفاده کرد. نکته جالب اینجاست که فعالیتهای اقتصادی مانند فعالیتهای غیر مفید در سال گذشته، از جمله خرید و فروش ارز و سکه درآمدهای خیلی سرشار و بالایی را برای برخی افراد ایجاد کرد. اگر نظام مالیاتی درستی در کشور داشتیم و میتوانستیم راههای مالیاتی درست را شناسایی کنیم، وضعیت اینگونه نمیشد. وقتی در کشور افرادی از طریق فروش سکه و ارز به سود خوبی میرسند و مالیات پرداخت نمیکنند، در واقع فعالیتهای غیرمولد برای آنها از جذابیت زیادی برخوردار میشود. در چنین اقتصادی نقدینگی به سمت زمینههای مخرب گرایش پیدا میکند. در اینجا وقتی نظام مالیاتی درستی داشته باشید، میتوانید این فعالیتها راـ که فعالیتهای مخربی در اقتصاد استـ غیر جذاب کرده و از آن طرف فعالیتهای اقتصادی راـ که در شرایط موجود بازدهی آن نسبت به بخشهای دیگر دلالی فوقالعاده پایینتر استـ جذاب کنید.
البته زیرساخت اجرایی مالیات بر عایدی سرمایه در کشور وجود دارد که در ماده ۱۶۹ قانون مالیاتهای مستقیم به آن توجه شده است. در واقع میتوان گفت، یکی از قوانین مالیاتی پرکاربرد ماده ۱۶۹ مکرر قانون مالیاتهای مستقیم است که دولت بهمنظور شفافسازی اطلاعات اقتصادی و توسعه عدالت مالیاتی، در تاریخ 27/11/13۸۰ آن را تصویب کرد. در سال ۱۳۹۰ ماده ۱۶۹ مکرر قانون مالیاتهای مستقیم، از سوی سازمان امور مالیاتی کشور تدوین شد و از تاریخ 1/1/1391 اجرای آن آغاز شد؛ طبق ماده ۱۶۹ مکرر قانون مالیات، مؤدیان حقیقی و حقوقی باید در انتهای هر فصل فهرست معاملات خود را به سازمان امور مالیاتی کشور ارائه کنند.
در مجموع سال رونق تولید به معنای سال جذابیت فعالیتهای مولد اقتصادی است؛ سالی که باید به شدت جلوی فعالیتهای مخرب اقتصادی گرفته شود و با زمینهسازی برای تحقق عدالت مالیاتی از طریق اجرای ماده 169 بسترهای تحول عظیم در اقتصاد کشور برای اتکا به درون فراهم شود.
اگرچه رئیسجمهور عوامل بیرونی و فشار تحریمها را عامل ایجاد بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی و معیشتی مطرح میکرد؛ اما اتفاقاتی که در شش ماه دوم سال ۹۷ رخ داد، حاکی از آن بود که نمیتوان توپ مشکلات را در زمین تحریمها انداخت. به این اتفاقات دقت کنید: توزیع گوشت با کارت ملی، تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی برای واردات و تأمین کالاهای اساسی، کنترل قیمت دلار در کانال ۱۰ هزار تومان و چند پروژه دیگر از جمله ترفندهایی بود که دولت برای حل بخشی از مشکلات معیشتی مردم در پایان سال در نظر گرفت؛ اما نتیجه این اقدامات نه تنها ثبات و تأمین کالاهای اساسی را رقم نزد، حتی سبب به حاشیه کشیدن بازار و افزایش قیمت کالاها نیز شد؛ از این رو اگرچه باید تأثیر تیغ تیز تحریمها را بر اتفاقات بد اقتصادی پذیرفت، اما نمیتوان از سهم دولتمردان در ایجاد این وضعیت به راحتی عبور کرد.
بررسی تجارت خارجی ایران
بررسی دادههای آماری از تجارت خارجی ایران در سال ۱۳۹۷ نشان میدهد، که صادرات کالا طی یازده ماه نخست سال ۱۳۹۷ با احتساب میعانات گازی به ۱۰۵ میلیون و ۹۰۸ هزار تن به ارزش ۴۰ میلیارد و ۷۸ میلیون دلار رسیده که این رقم نسبت به مدت مشابه سال ۱۳۹۶ از نظر وزن با افت 4/6 درصدی و از نظر ارزشی با افت 7/0 درصدی روبهرو شده است. بزرگترین خریداران کالای ایرانی از ابتدای سال ۹۷ تا انتهای بهمن ماه به ترتیب «چین» با ارزش ۸ میلیارد و ۳۵۹ میلیون دلار، «عراق» با ارزش ۸ میلیارد و ۲۳۹ میلیون دلار، «امارات متحده عربی» با ارزش ۵ میلیارد و ۵۴۳ میلیون دلار، «افغانستان» با ارزش ۲ میلیارد و ۷۲۷ میلیون دلار و «ترکیه» با ارزش ۲ میلیارد و ۱۷۳ میلیون دلار بودهاند.
بازدید آژانس از تورقوزآباد
خبرگزاری «رویترز» از بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی از یک «انبار» در ایران خبر داده که تابستان سال گذشته در جریان سخنرانی «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مورد اشاره قرار گرفته بود. این در حالی است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی که وظیفه نظارت بر حسن اجرای مفاد هستهای برجام را برعهده دارد، از اظهار نظر درباره این گزارش خودداری کرده است. یک مقام ایرانی که در گزارش رویترز به نامش اشارهای نشده نیز در این مورد گفته است: «ما چیزی برای پنهان کردن نداریم و هر دسترسیای که تا الآن به آژانس بینالمللی انرژی اتمی داده شده، در چارچوب مقررات و قواعد بوده و نه چیزی فراتر از آن.»
التماس نتانیاهو!
نخستوزیر رژیم صهیونیستی در دیدار با رئیسجمهوری روسیه خواستار استفاده مسکو از تمامی نفوذش در سوریه برای جلوگیری از حضور دائمی ایران در این کشور شد. براساس گفتههای یک مقام صهیونیستی، نتانیاهو از ولادیمیر پوتین خواسته است درباره کارخانه موشک ادعایی ساخته شده در خاک لبنان به دست ایران و حزبالله به بیروت هشدار دهد. این در حالی است که مقامات رسمی کشورمان همواره اعلام کردهاند، هیچ مداخلهای در مسائل داخلی کشورها ندارند و اینگونه ادعاهای مقامات رژیم صهیونیستی با هدف انحراف افکار عمومی از سیاستهای ضد بشریاش در منطقه و به ویژه در رابطه با لبنان است.
دل کندن از غرب
حجتالاسلام غلامرضا مصباحیمقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: نمیتوان اثر تحریمها در سال 98 را بزرگ تصور کرد. واقعیت این است آن طور که دشمن تصور میکند تحریمها اثر ندارند. از آنجا که اقتصاد ایران یک اقتصاد با ظرفیت بسیار بالاست، تحریمهای خارجی نمیتواند اقتصاد کشور را زمینگیر کند. اگر از غرب دل کندیم، یقیناً اوضاع کشور به لحاظ اقتصادی بهتر خواهد شد. نگاه به کشورهای شرقی، مانند چین و روسیه برای تداوم تبادلات مالی و تجاری یکی از الزامات رونق تولید کشور در سال ۹۸ است.
حسین عبداللهیفر/ روزنامه «آرمان» در آخرین شماره از سال گذشتهاش مصاحبهای از احمدینژاد درج کرده و برای آن تیتر «من طلبکارم» را انتخاب کرده است. احمدینژاد هم در ژستی کاملاً طلبکارانه همه را بدهکار دانسته و میگوید:
«رئیسجمهور مجری قانون اساسی است و موضوعاتی را که خلاف قانون اساسی است، نباید قبول کند. اینطور نیست که هر چه شورای نگهبان گفت، بگوید چشم. همه باید چشم بگویند جز شخص رئیسجمهور، چون مردم با انتخاب رئیسجمهور اختیاراتی به او میدهند تا پاسدار قانون اساسی باشد. متأسفانه وضعیت چنین است که وظیفه رئیسجمهور فقط پاسخگویی شده است، پس اختیاراتش چه شد؟»
اینکه احمدینژاد چرا خودش را طلبکار خوانده، موضوع عجیبی نیست؛ چراکه او همیشه همینگونه بوده است. سند این ادعا نیز این است که وی مدعی است در طول هشت سال ریاستجمهوریاش هیچ شخصیت، حزب و رسانهای از اصولگرایان و اصلاحطلبان از او حمایت نکرده است و علت آن را انتقاداتی میداند که از وی شده است. این سخن نشان میدهد، وی انتظار انتقاد از هیچ کس را نداشته و از نگاه او همه باید رفتارهای درست و غلطش را تأیید کنند.
این در حالی است که رؤسایجمهور به ویژه احمدینژاد نمیتوانند طلبکار باشند؛ چراکه:
اولاً مطابق با نظر صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی کسانی که یک دهه مسئولیت داشتهاند، حق قرار گرفتن در موقعیت اپوزیسیون و پرسشگری ندارند و باید پاسخگوی عملکرد خود باشند. علت این امر نیز واضح است؛ چرا که آنها باید خود را در وضعیت امروز کشور سهیم بدانند. مشکل این است که برخی فکر میکنند اگر زمان بیشتری در قدرت بودند، وضعیت دیگری رقم میخورد و این در حالی است که هشت سال قرار گرفتن بر مسند دومین جایگاه کشور مدت کمی نیست. ضمن آنکه بسیاری از مشکلات امروز کشور ناشی از اشتباهات مسئولان گذشته است؛ به ویژه اینکه کشور در دولتهای نهم و دهم در موقعیتی قرار داشت که برای مردم انتظار خدمات بیشتری ایجاد شده بود؛ اما برخی اشتباهات فاحش از جمله خانهنشینی و تلاش برای استمرار حضور در قدرت، لجاجت بر نظرات شخصی، اعتماد بیش از حد به اطرافیان و... سبب شد تا کشور از ریل خدمترسانی و عدالتورزی خارج شود؛ از این رو اگر ادعا شود شخص احمدینژاد بیشترین نقش در پیدایش وضعیت امروز کشور را دارد، گزافه نیست.
ثانیاً این ادعای احمدینژاد که وظیفه رئیسجمهور صرفاً پاسخگویی است، پذیرفتنی نیست؛ چراکه هیچ کس انتظار ندارد رئیسجمهور نسبت به فراتر از اختیاراتش پاسخگو باشد؛ اما آیا نسبت به حوزههایی که اختیار داشته و تصمیمات و اقداماتی که صورت داده، پاسخگوست. آیا نسبت به عملکرد هشت سالهاش پاسخگوست. آیا نسبت به عزل و نصبهای عجیب و غریبش، نسبت به اتهاماتی که علناً به دیگران زده، نسبت به رفتارهای هنجارشکنانه، اقدامات خلاف شرع و خلاف قانونش در یک شنبه سیاه و... پاسخگوست. آیا نسبت به شکستن وعده در عمل به توصیه رهبری در ورود نکردن به عرصه انتخابات 96 پاسخگوست. متأسفانه همین مصاحبه نشان میدهد، احمدینژاد نه تنها قصد پذیرش اشتباهاتش را ندارد؛ بلکه همچنان هیچگونه انتقادی را نپذیرفته و اصرار دارد بر روال گذشته، به شیوه تهمتزنی و فرافکنی ادامه داده و از سیاست طلبکارانه بهره جوید.
این راهبرد نشان میدهد، هر چه بیشتر طلبکار باشید، کمتر بدهکار میشوید. چنانچه ادامه این شگرد در این مصاحبه توقعات افکار عمومی از پاسخگویی نسبت به عملکرد و اشتباهات گذشته به سطح پاسخگویی نسبت به ادعاها و تهمتهای اخیرش تنزل داده و اکنون این پرسش را ایجاد کرده است که آیا احمدینژاد میتواند نسبت به همین ادعاهایش در یک دادگاه عادله پاسخگو باشد؟
حمله به محور مقاومت
«علی خرّم» فعال اصلاحطلب در مصاحبه با ویژهنامه نوروزی نسیم بیداری با ادعای وجود موازیکاری در سیاست خارجی گفته است: «مثلاً فلان ارگان اینطور میگوید که در قضیه عراق بهتر از سایرین میتواند به مدیریت امور اقدام کند. به همین دلیل سفرای کشور در برخی از کشورها با تصمیم برخی از نهادهای فرادولتی تعیین میشوند.» اشاره صریح خرّم در این زمینه به سپاه و انتصاب سردار مسجدی در کسوت سفیر ایران در کشور عراق است. این در حالی است که افرادی که معتقد بودند یگانه راه نجات سوریه «مذاکره» است، امروز باید به جای آمریکا آنها از سوریه خارج میشدند و بدیهی است، اگر جمهوری اسلامی ایران سیاست مدّ نظر روحانی و ظریف و اصلاحطلبان را در قبال عراق پی گرفته بود؛ امروز روحانی هم مثل ترامپ مجبور میشد با چراغ خاموش به عراق سفر کند؟!
جنبشسازی ناتوانان
در حالی که برخی چهرههای اصلاحطلب مدعی هستند، 70 درصد مردم ایران تحت فشار مواد غذایی هستند، طبق گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۱۸، ایران اسلامی طی ۳۰ سال گذشته توانسته است تا میزان ۸۵ درصد از جمعیت فقرای خود را بکاهد یا همینطور ایران فعلی با وجود تمام مشکلات و گرانیها، در رده بیستودومین کشور جهان به لحاظ درآمد قرار دارد.
تئوریسین ناامنی
«سعید حجاریان» فعال اصلاحطلب و از نظریهپردازان جریان اصلاحات در بخشی از مصاحبه با شماره ۱۸ دوره جدید نشریه صدا پیرامون شرایط سال ۹۸ گفته است: «وضعیت بیثبات نمیتواند ادامه داشته باشد و حاکمیت لاجرم باید به یک سوی بغلتد. کسری بودجه و دیگر نشانههای اقتصادی دورنمای روشنی پیش روی ما نمیگذارند... دولت میتواند تا مدتی با ابزارهایی نظیر چاپ پول و یارانه فضا را کنترل کند؛ اما این وضعیت موقت است، زیرا ظرفیت صندوق ذخیره و دیگر منابع محدود است. اما با این وجود هنوز میتوان به تصویب لوایح مورد بحث در مجمع تشخیص و آثار آن امید
داشت.» حجاریان در حالی به صورت ناجوانمردانه بر بیثباتی شرایط کشور تأکید دارد که میتوان بخش عمدهای از مشکلات را
مرتفع کرد.
دکتر یدالله جوانی
مدیر مسئول
سال ۱۳۹۸ به عنوان اولین سال از چله دوم انقلاب اسلامی، چه ویژگیهایی دارد و آن را چگونه میتوان توصیف کرد؟ آیا این سال، سال پرتهدید، پرچالش و سال تنگناها و بنبستها و فشارهای بیشتر بر کشور و مردم خواهد بود؟ یا اینکه، سال جاری برخلاف تصور اول، سال فرصتهای طلایی برای عبور از موانع و چالشها و رسیدن به موفقیتهای بزرگ و شگفتانگیز است؟
داشتن نگاهی فرصتمحور نسبت به سال ۱۳۹۸، به طور قطع نگاهی عالمانه و واقعبینانه است. البته دشمنان، معاندان و مخالفان با صرف هزینههای کلان، تلاش میکنند از یک سو با تشدید فشارها، ایجاد موانع و اخلال در امور کشور و ملت ایران، مانع گشایشها و پیشرفتها شوند و از سوی دیگر، با تبلیغات زهرآگین، به دنبال القای به بنبست رسیدن جمهوری اسلامی و ملت ایران به دلیل ایستادگی در برابر غرب و آمریکا هستند. آنان از طریق عوامل داخلی خود، به دنبال القای این تحلیل غلط به ملت ایران هستند که تنها راه عبور از موانع و رسیدن به گشایشها و حل مشکلات اقتصادی کشور، سازش و کنار آمدن با آمریکا از طریق مذاکره است. با نگاهی صحیح به چهل سال گذشته و دوران پر فراز و نشیب گام اول انقلاب، میتوان دریافت، این نگاه دشمنان و عوامل آن در داخل کشور، یک نگاه غیر علمی و غیر واقعی است. نگاه صحیح آن است که سال ۱۳۹۸ را با وجود فشارها و تشدید جنگ اقتصادی دشمن، سال فرصتها برای گشایشها و شکوفاییهای بیشتر و شتاب گرفتن سرعت پیشرفت کشور بدانیم. با تحلیل درست شرایط و وضعیت در سه سطح ملی، منطقهای و بینالمللی، میتوان به درستیِ داشتن نگاه فرصتمحور به سال ۱۳۹۸ پی برد.
اگر تصور دشمنان و در رأس آنها آمریکاییهای خبیث و جنایتکار این بود که با فشارها و تحریمها و جنگ اقتصادی میتوانند ملت ایران را به تسلیم و سازش وادار کنند، در سطح ملی نشانههای بسیجشوندگی ملت برای غلبه بر این نقشه دشمن بیش از هر زمان دیگر آشکار شده است. رفتار اقتصادی مردم و پدیدآیی نوعی نگاه مثبت به تولیدات و کالای داخلی بر مبنای شعار سال ۱۳۹۷ از یک سو و قطع امید عمده مسئولان کشور از غرب برای کمک به ایران از سوی دیگر، همه زمینههای ذهنی لازم برای تحقق شعار سال ۱۳۹۸، یعنی «رونق تولید» را فراهم کرده است. زمینههای عینی برای تحقق این شعار از جهات گوناگون با توجه به منابع کشور و نیروهای متخصص و زیرساختهای شکل گرفته در سالهای گذشته، کاملاً فراهم است. «رونق تولید» باطلالسحر جنگ اقتصادی دشمن، ایجاد رونق اقتصادی، کاهش تورم، ایجاد اشتغال، افزایش قدرت خرید مردم و بهبود وضعیت معیشت آحاد جامعه خواهد بود. انتخاب چنین شعاری از سوی رهبر معظم انقلاب برای سال ۱۳۹۸، از یک سو بر اساس نیازها بوده و از سوی دیگر با توجه به واقعیتهای کشور و امکان تحقق آن انتخاب شده است. تحقق این شعار نیازمند نوعی بسیجشوندگی کشور بر مبنای شعارهای سالهای پیشین، همانند «جهاد اقتصادی» و «حماسه اقتصادی» است. سیل فراگیر و مخرب در برخی از مناطق کشور در روزهای آغازین سال ۹۸، آمادگی مردم و مسئولان کشور برای این حالت بسیجشوندگی را به نمایش گذاشت. همت مسئولان در سال جاری، باید جهت دادن به این وحدت، همدلی و حالت بسیجشوندگی، در حوزه اقتصاد برای تحقق شعار «رونق تولید» باشد.
به طور قطع، تحقق این شعار در سال جاری و سالهای بعد، شکوفایی اقتصادی کشور و رسیدن به نوعی اقتدار اقتصادی را در پی خواهد داشت. ملت ایران، ملت تبدیلکننده تهدیدها به فرصتها است. به همین دلیل در سالی که دشمنان تصور میکنند با تحریمهایشان ملت ایران را به زانو درآورده و از این رهگذر، نظام جمهوری اسلامی را به تسلیم و سازش وادار خواهند کرد، جهانیان شاهد پدیدآیی نشانههای شکوفایی اقتصادی ملت ایران به حول و قوه الهی خواهند بود. در سطح منطقهای، همه چیز از روند تثبیت قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران حکایت دارد. در سالهای اخیر، آمریکاییها به همراه متحدان اروپایی و منطقهای خود، بسیار تلاش کردند تا موقعیت منطقهای جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرت برتر، تثبیت نشود؛ اما واقعیات صحنه به گونهای است که آنان در این امر موفق نشده و در آینده نیز هرگز موفق نخواهند شد. سفر بشار اسد، رئيسجمهور سوریه به ایران و سفر جناب آقای دکتر روحانی به عراق و توافقات انجام شده بین دو کشور ایران و عراق، نشاندهنده برخورداری ایران از مجموعهای از فرصتهای طلایی منطقهای برای شکوفایی و پیشرفت بیشتر است. در سطح بینالمللی دشمنان ایران و در رأس آن آمریکاییها، روند انزوا داشته و دولت ترامپ هرگز قادر به تغییر در این روند نیست. متحدان آمریکا نیز چنین روندی دارند. روابط راهبردی ایران با کشورهای شرقی و از جمله چین، نشان میدهد جمهوری اسلامی در عرصه بینالمللی به عنوان یک قدرت نوظهور جهانی در حال به رسمیت شناخته شدن است. بنابراین مسئولان کشور و همه جریانهای سیاسی و ملت ایران، هوشمندانه باید از فرصتهای بینظیر پیش رو در سال ۹۸ برای عبور از موانع و چالشها، ایجاد گشایشها و سرعتبخشی به پیشرفت کشور استفاده کنند. بر اساس همین واقعیات است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان نوروزی خود در جوار حرم رضوی فرمودند: «درباره مسائل مربوط به سال جاری، انسان میبیند که بعضی از گویندگان یا نویسندگان یا صاحبنظران یا اظهارنظرکنندگان درباره سال ۱۳۹۸ اظهارنظر کردهاند که این سال، سال تهدیدها است. بنده مطلقاً این را قبول ندارم؛ من معتقدم سال ۱۳۹۸ به توفیق الهی سال فرصتها است، سال امکانات و سال گشایش. البته آن کسانی که اظهارنظر دیگری میکنند و دائم تهدید به رخ این و آن میکشند، دانسته یا ندانسته تحت تأثیر رجزخوانیهای دشمنان این ملتند.»
بنابراین، باید همگان هوشیار باشند و تحت تأثیر جنگ روانی دشمن قرار نگیرند. بیش از همه، نیروهای انقلابی و رسانههای جناح مؤمن و انقلابی کشور باید هوشیار بوده و با تحلیلهای درست شرایط و زمینههای بهرهمندی بیش از پیش از این فرصتها را برای کشور و نظام فراهم کنند.