«مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه با سی‌بی‌اس گفت: آمریکا اجازه نمی‌دهد عربستان به یک قدرت هسته‌ای تبدیل شده و امنیت خود و اسرائیل را تهدید کند. پمپئو در حالی این مطلب را بیان کرده که «ریک پری» وزیر انرژی ایالات متحده تأیید کرد، آمریکا شش مجوز مخفی برای چند شرکت صادر کرده است که بر اساس آن می‌توانند تکنولوژی هسته‌ای به عربستان سعودی بفروشند.

واکنش تأمل‌برانگیز رسانه‌های اصلاح‌طلب

 

سید فخرالدین موسوی/ 17 فروردین، در همان اولین روز انتشار روزنامه‌ها، در حالی که هنوز کشور درگیر امداد و کمک به خسارت‌دیدگان سیل‌های روزهای ابتدای سال بود، شاهد جملات عجیب و جالب توجه بودیم؛ البته پیش از آنکه بخواهیم به سراغ این عبارات برویم، باید به این نکته اشاره کنیم که متأسفانه در‌ سال‌های اخیر حوادث در کشور ما، از زلزله کرمانشاه تا آتش‌سوزی در ساختمان پلاسکو و... برخلاف سال‌های پیش و البته برخلاف متن جامعه و عمل و رویکرد اکثریت مردم، در فضای مجازی، از سوی سیاست‌بازان و سیاست‌زدگان به جای آنکه زمینه‌ساز همدلی و وفاق باشد، به فرصتی برای انتقام‌گیری و عقده‌گشایی بدل شده است! موضوعی که تلاش می‌شود به لایه‌های زیرین جامعه نیز پمپاژ شود! همان‌گونه که در پلاسکو دیدیم، در میان آتش و دود و در حساس‌ترین ساعات امداد و نجات هشتگ استعفا زدند یا در روزهای زلزله در کرمانشاه به جای همدردی و همراهی و کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان ماجرای مسکن مهر را چنان بزرگ کردند و به مناقشه دامن زدند که همراهی با مردم سیل‌زده را به حاشیه بردند! موضوعی که البته شروع آن در سال 91 و زلزله ورزقان بود، زمانی که جریان فتنه پس از شکست در انتخابات و ناتوانی در وتوی رأی مردم پس از انتخابات به دنبال فرصت انتقام گرفتن از نظام و مردم بود و موضوع امدادرسانی به آسیب‌دیدگان را به یک مناقشه و تفرقه‌افکنی بدل کرد!
اما این بار روزنامه اصلاح‌طلب «آرمان» پا را از درگیری‌های داخلی یا رقابت‌های سیاسی هم فراتر گذاشت و از زبان عبدالله ناصری، عضو سابق شورای مشورتی جریان اصلاحات نوشت: «در بحران اخیر نهادهای نظارتی کلیه حساب‌های سلبریتی‌ها برای جمع‌آوری کمک‌ها را مسدود کردند و اجازه ندادند اتفاقی که در زلزله کرمانشاه رخ داد، دوباره تکرار شود. نتیجه این نوع رویکرد نیز این شد که مردم در طول یک هفته تنها دو‌میلیارد و پانصد‌ میلیون تومان که رقم قابل توجهی نیست، به حساب کمیته امداد واریز کردند... زلزله کرمانشاه و سیل اخیر به خوبی نشان داد اعتماد مردم به گروه‌های مرجع و سلبریتی‌ها بیشتر است.» مشاور رئیس دولت اصلاحات همچنین اضافه می‌کند: «مدیریت بحران‌های طبیعی مسئله‌ای است که هیچ‌ ارتباطی به سمت و سو و جناح‌بندی سیاسی ندارد. به همین دلیل نیز باید به صراحت عنوان کنم که جمهوری اسلامی پس از چهل سال هنوز در مدیریت بحران‌ها نمره قابل قبولی دریافت نمی‌کند.» جملاتی که کلیت نظام و بنیان‌های اجتماعی جامعه را هدف گرفته و در تلاش است این‌گونه القا کند که کشور در وضعیت آشفته‌ای به سر می‌برد؛ در حالی که هم در بحث کمک‌های مردم به مهم‌ترین مرجع جمع‌آوری کمک‌ها، یعنی هلال احمر جمهوری اسلامی، مبالغ بسیار بالایی جمع‌آوری شد که قابل مقایسه با آنچه در زلزله کرمانشاه به حساب چند چهره شناخته شده واریز شد، نیست و همچنین بحث کمک‌رسانی و امداد، تخلیه روستاها، کنترل منابع آبی کشور و سدها و... با توجه به حجم بالای بارش‌ها و پهنه وسیع کشور و مناطق آسیب‌دیده در مقام مقایسه با نمونه‌های مشابه در دیگر کشورها از جمله سیل‌ها و طوفان‌هایی که در ایالات متحده رخ داد، عملکرد بسیار مطلوبی داشتند و این تلاش همچنان ادامه دارد و ان‌شاءالله کار بازسازی مناطق و بازگشت مردم به خانه‌های‌شان نیز ادامه خواهد داشت.
اما این رویکرد تنها موضوع تعجب‌برانگیزی نبود که رسانه‌های اصلاح‌طلب مطرح کردند؛ بلکه روزنامه «اعتماد» در مطلبی با عنوان «دست یاری جهان به سوی ایران» نوشته است، کشور‌های مختلف هم با سیل‌زدگان ایران ابزار همدردی کرده و برای کمک به آنها اعلام آمادگی کردند. وزارت امور خارجه آمریکا با انتشار پیامی در صفحه توئیتر فارسی خود درباره حادثه سیل اخیر ایران نوشت: «از طرف مردم آمریکا به خانواده‌‌های قربانیان سیل‌‌های اخیر ایران تسلیت می‌گوییم. همچنین برای مجروحان و سیل‌زدگان آرزوی بهبودی سریع داریم. ما مانند همیشه آماده کمک هستیم، همان‌طور که در سایر نقاط جهان در این گونه شرایط پیشتاز هستیم.» «اعتماد» در حالی این جملات را به چاپ رساند که در کنار آن هیچ اشاره‌ای به تحریم‌های ضد ایرانی کاخ سفید نکرد که مانع رسیدن کمک‌های ایرانیان خارج از کشور به هموطنان‌شان شد! موضوعی که محمدجواد ظریف از آن به تروریسم اقتصادی یاد کرد و در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «سیاست فشار حداکثری ترامپ که نقض صریح قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و دستور دیوان بین المللی دادگستری است، در کمک‌رسانی هلال احمر ایران به تمامی مناطق آسیب‌دیده از سیل بی‌سابقه، اخلال ایجاد کرده است. از جمله اقلام ممنوعه، هلی‌کوپترهای امداد است. این فقط جنگ اقتصادی نیست؛ این تروریسم اقتصادی است.»
جهت‌گیری‌ها و موضع‌گیری‌هایی که به مراتب می‌تواند از سیل‌های روزهای اخیر ویرانگرتر باشد؛ چرا که می‌شود خانه‌های سیل‌زده را دوباره بنا کرد یا گل و لای را از خیابان و خانه‌ها شست و جاده‌ها را دوباره ساخت؛ اما اعتمادی که فرو بریزد و حسن‌ظنی که به سوء‌ظن تبدیل شود، آسیب‌هایی نیست که به سادگی قابل جبران باشد!

 

حسن خدادی/ رهبر حکیم انقلاب اسلامی همزمان با چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی بیانیه مهم و راهبردی «گام دوم انقلاب» را صادر کردند که در آن با نگاهی به مسیر طی شده در طول چهار دهه گذشته، الزامات و بایسته‌های حرکت در ادامه مسیر در ابعاد و وجوه مختلف را تبیین کردند و توصیه‌های راهبردی به جوانان داشتند.
نظر به اهمیت و حساسیت شرایط فعلی و با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران در طول عمر پر برکت خود با تهدیدات و موانع متعددی روبه‌رو بوده که با عبور از آنها توانسته نظام مبتنی بر مردم‌سالاری دینی را پایه‌گذاری و برای احقاق حقوق عامه‌ مردم در حوزه‌های مختلف تلاش کند و در این راه پر فراز و نشیب به دستاوردهای بی‌بدیلی دست یابد و از بعد قدرت سیاسی، فرهنگی و نظامی امروز به یکی از قطب‌های مؤثر در منطقه و جهان تبدیل شود، لازم است در سلسله‌ مطالبی تحت عنوان «گام دوم» الزامات تحقق آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی را که مورد تأیید رهبر فرزانه آن است، بررسی و تبیین کنیم.
در اولین شماره و به فراخور نامگذاری سال جدید به «رونق تولید»، به طور طبیعی اگر بخواهیم بحث همه‌جانبه‌ای درباره شعار سال و بیانیه گام دوم انقلاب داشته باشیم، موضوعات و محورهای مختلف و متعددی را باید به بحث گذاشته و مسئله تولید را از زوایای متعدد بررسی
کنیم.
نامگذاری سال‌ها از سوی رهبر معظم انقلاب، سُنت پسندیده و رسم نیکویی است که به شکل هدفمند از جانب «امام خامنه‌ای» برای غلبه بر مشکلات اساسی ایران، رونق اقتصادی کشور و در نهایت بهبود معیشت مردم و آسایش و آرامش ملت شریف ایران، پایه‌گذاری شده است. به طور قطعی کمتر مقام سیاسی را می‌توان در جهان به عینه دید که چنین صریح و شفاف درباره نیازهای کشور با مردمش سخن بگوید و این‌چنین واضح و روشن، خط و خطوط و ابزار لازم برای تصمیم‌گیری در برابر مشکلات پیش رو را در اختیار دولت و مسئولان امر قرار دهد. گفتنی است، رهبر معظم انقلاب از سال 1386 سنت حسنۀ نامگذاری سال‌ها را پایه‌ریزی کرده‌اند و تا امسال، 13 سال است که برای هر سال شعاری مهم انتخاب شده است؛ اما نکته مهم و قابل تأمل این است که از 13 نامگذاری، تقریباً 11 مورد آن کاملاً اقتصادی بوده است.
با همین نگاه، ۱۳۸۸ سال حرکت به سمت اصلاح الگوی مصرف؛ ۱۳۸۹، سال همت مضاعف، کار مضاعف؛ ۱۳۹۰، سال جهاد اقتصادی؛ ۱۳۹۱، سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی؛ ۱۳۹۲، سال حماسه‌ سیاسی و حماسه اقتصادی؛ ۱۳۹۳، سال اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی؛ ۱۳۹۴، سال دولت و ملت، همدلی و همزبانی؛ ۱۳۹۵، سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل؛ ۱۳۹۶، سال اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال و سال ۱۳۹۷، سال حمایت از کالای ایرانی نامگذاری شده و طی یک دهه تقویت اقتصاد کشور در پیوند با حوزه‌های مختلف دال مرکزی توجهات محوری رهبری
بوده است.
نتیجه آنکه اگر دولت‌های نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم خط و خطوط مشخص شده 12 سال گذشته از جانب رهبر معظم انقلاب را با جدّیت و با دلسوزی پیگیری و از قوه به فعل تبدیل می‌کردند، به حتم امروز نه تنها اقتصاد مقاومتی به طور کامل محقق شده بود؛ بلکه کشور ایران یکی از برجسته‌ترین و پیشرفته‌ترین اقتصادهای جهان را ‌داشت؛ اما متأسفانه در 12 سال گذشته به قدری بی‌توجهی، تعلل و کم‌کاری از طرف دولت‌ها صورت گرفته که همیشه در انتهای هر سال خبر ناخوشایندی از محقق نشدن شعار سال از سوی دولت‌ها شنیده‌ایم.
معظم‌له با نامگذاری سال 98 تحت عنوان «رونق تولید» در اصل خط و خطوط را برای دولت، مسئولان امر و فعالان اقتصادی مشخص و تبیین کرده‌اند؛ اما نکته مهم و بحث اساسی اینجاست که تحقق همزمان «رونق تولید» و «بیانیه گام دوم انقلاب» در این کشور آن هم در این اوضاع حساس و تحریمی، هرگز بدون عمل و تفکر جهادی و سیاست‌گذاری صحیح محقق نخواهد شد. جنگ چندجانبه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی علیه ملت ایران نیازمند راهبرد مؤثر و متناسب با اهداف گام دوم برای «رونق تولید کشور»
است.
در مسیر تحقق رونق تولید، مهم‌ترین امر «قطع امید از گشایش در تحریم‌ها» و امید نبستن به آمریکا و اروپا و هر قدرت خارجی است که استقلال جمهوری اسلامی را به مخاطره می‌اندازد. باید دشمن و روش‌های دشمنی را در یک پیوستار اقتصادی، فرهنگی و سیاسی شناخت. باید توجه داشت ما در معرض یک جنگ چندجانبه اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی هستیم. بنابراین، رونق تولید نیازمند برنامه، سیاست‌گذاری صحیح، بسترسازی و فراهم آوردن امکانات و فاکتورهای لازم برای بازوان اجرایی کشور، یعنی فعالان اقتصادی بخش خصوصی است؛ زیرا تولید فقط و فقط به دست توانمند صاحبان صنایع و صاحبان سرمایه در بخش خصوصی قابل تحقق است و به جای اینکه دولت مزاحم و رقیب بخش خصوصی باشد، فقط و فقط باید سیاستگذار، بسترساز و حامی بخش خصوصی
باشد.

توصیه رهبری به وزیر نیرو
رضا اردکانیان، وزیر نیرو درباره‌ گزارش ارائه شده از سوی وی در این جلسه و روایتی از سخنان و تدابیر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ مسائل مربوط به سیل اخیر گفت: «نقشه‌ای که من خدمت رهبر معظم انقلاب ارائه دادم، در لحظه اطلاعاتش مخابره و ثبت و ضبط می‌شود و بر اساس آن مسئولان مختلف و کارشناسان برنامه‌ریزی خروجی از سدها را تنظیم می‌کنند که ایشان توجه ما را به موضوع کرخه کور جلب کردند و فرمودند که حتماً این معبر آبی مورد استفاده قرار بگیرد و من وعده دادم که حتماً این موضوع را دنبال می‌کنیم. بیشتر هدف من از ارائه‌ آن نقشه به‌ نوعی اطمینان دادن به رهبر معظم انقلاب بود که موضوع مهم پایداری سدها در استان خوزستان مدنظر ماست.»
وصف یک مرد الهی
«مهدی فضائلی» فعال رسانه‌ای در یادداشتی با اشاره به دیدار اخیرش با «سیدحسن نصرالله»، نوشت: سیدحسن نصرالله برآمده از یک خانواده محروم است و جایگاه رفیع امروزش موجب انقطاع او از پیشینه‌اش نشده است. «تواضع»، «آرامش» و «ساده‌زیستی» این چهره پرافتخار در کنار «ایمان»، «شجاعت»، «هوشمندی و عقلانیت»، «سعه صدر» و به ویژه «مقاوم در برابر دشمن» شخصیتی از این قهرمان دنیای اسلام ساخته که حتی غیر مسلمانان و افرادی ظاهراً بیگانه از مقاومت و غیر ملتزم به مفاهیم دینی را شیفته او کرده است و نکته پایانی اینکه وقتی این شخصیت ممتاز، جذاب، محبوب و غرورآفرین در همین دیدار به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رسید و به مناسبتی خواست در باره ایشان صحبت کند، این‌گونه شروع کرد: «من جانم را برای ایشان می‌دهم.»
اراده دولت در مقابل فساد
محمد دهقان، نایب‌رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی درباره دردسرهای مقابله با فساد می‌گوید: «ماشین‌سازی تبریز با مبلغ 680 میلیارد تومان واگذار شده، در حالی که ارزش واقعی این کارخانه حدود 10 هزار میلیارد تومان است، حال چرا این کارخانه به یک فرد خلافکار سپرده شد. در ماه‌های اخیر 55 نفر از نمایندگان مجلس به این تخلفات و اتفاقات اعتراض کرده و در نامه‌ای از رئیس وقت قوه قضائیه درخواست بررسی این پرونده را کردند که خوشبختانه قوه قضائیه وارد شد و برای برخی مسئولان سازمان خصوصی‌سازی که اهلیت این سمت را ندارند، پرونده قضایی تشکیل شد و برخی از آنها ممنوع‌الخروج شده‌اند، اما دولت حاضر به برکناری متهمان خصوصی‌سازی نیست.»
فرمانده در تعطیلات!
عبدالله ناصری، مشاور رئیس دولت اصلاحات و عضو سابق شورای مشورتی جریان اصلاحات گفت: «سیل اخیر مانند یک جنگ بود که چند روز طول کشید. کار به اندازه‌ای دشوار بود که آقای روحانی باید با استفاده از حکم حکومتی که از رهبر معظم انقلاب درخواست و اخذ می‌کرد، در یک مقطع کوتاه فرماندهی ارتش و سپاه و نیروهای مسلح را برعهده می‌گرفت و بحران اخیر را مدیریت می‌کرد. این در حالی است که رئیس‌جمهور در چند روز اول تعطیلات در تعطیلات نوروزی به سر می‌بردند و نمی‌توانستند مدیریت مجموعه دولت را داشته باشند.»
بهترین سرمایه‌گذاران
سیدمصطفی میرسلیم با تأکید بر اینکه برای تحقق شعار رونق اقتصادی، جلب سرمایه ضروری است، گفت:‌ بهترین سرمایه‌گذار آحاد مردمند که سرمایه‌های خود را به صورت سپرده در اختیار بانک‌ها و مؤسسات اعتباری گذاشته‌اند که به حدود بیش از 700 هزار میلیارد تومان بالغ می‌شود. بانک‌ها باید از طرف مردم یا سپرده‌گذاران، کارگزاری کنند؛ اما متأسفانه بخش مهمی از تسهیلات بانکی به جای آنکه صرف پشتیبانی از تولید کالا و خدمات شود، به شبکۀ انحرافی واسطه‌های زائد اختصاص یافته و می‌یابد.

 

مهدی سعیدی/ رهبر معظم انقلاب اسلامي در اولین بیانات‌شان در سال 1398 که معمولاً در صحن مطهر حضرت علي‌بن‌موسي‌الرضا(ع) ایراد می‌کنند، جریان غرب‌گرا را نقد کردند و فرمودند: «در داخل متأسّفانه بعضي‌ها غرب را بَزک مي‌کنند، بدي‌هاي غرب را توجيه مي‌کنند، رتوش مي‌کنند، نمي‌گذارند افکار عمومي متوجّه بشود که همين دولت‌هاي ظاهر‌الصّلاح‌ـ مثل فرانسه، مثل انگليس، مثل ديگران‌ـ در باطن‌شان چقدر شيطنت و شرارت وجود دارد؛ مطبوعاتچي‌ها بين‌شان هست، رسانه‌اي‌ها بين‌شان هست؛ مثل تقي‌زاده. در دوره‌ طاغوت، آدمي مثل تقي‌زاده، به اين مضمون گفت که ايران بايد از فَرقِ سر تا ناخن پا غربي بشود؛ يعني سبک زندگي در ايران بايد غربي بشود. امروز هم تقي‌زاده‌هاي جديد از اين حرف‌ها مي‌زنند؛ البتّه به اين صراحت نمي‌گويند امّا مضمون حرف‌شان اين است.»
سيدحسن تقي‌زاده از رجال صاحب‌نام دوران مشروطه و پهلوی، پس از آشنايي با آثار نويسندگان تجددخواه به علوم جديد غربي و انديشه‌هاي اروپايي و تفكر تجددطلبانه تمايل يافت. وي سفرهای متعددی به اروپا داشت و در اثر این ارتباطات، روز به روز تعلقاتش به فرهنگ و سبک زندگی غربی بیشتر شد. استاد اعظم «لژ بيداري ايرانيان» از جمله عاملان انحراف نهضت مشروطه از مسیر صحیح اسلامی بود که بعدها در صف حاميان و کارگزاران حکومت استبدادی رضاخانی درآمد و در تنظيم قرارداد ننگين 1933 و واگذاری ثروت ملی کشور به بیگانگان نقش داشت.
نکته اساسی در این میان توجه به این حقیقت است که تقی‌زاده یک فرد نیست، بلکه نماد یک الگوی تفکر و نگرش و یک جریان فکری‌ـ سیاسی است که در جامعه روح وابستگی و دلبستگی و شیفتگی به غرب را تزریق می‌کند! برای این جریان می‌توان ویژگی‌های مشترکی را برشمرد که وجود آن در هر فرد می‌تواند آن را در جرگه جریان غرب‌گرا قرار دهد.
يکي از ويژگي‌هاي بنيادين که به مثابه عامل اصلي انحراف اين جريان فکري عمل کرده است، نبود خودباوري است. بي‌توجهي به داشته‌ها و توانايي‌ها و بزرگنمايي ضعف‌ها و ناکامي‌ها، رويکرد بيمارگونه و ناصوابي است که حاصل آن از دست رفتن اعتماد به نفس، اميد به آينده، قدرت تغيير و تحول در سطح کلان ملي است! کليدواژه «ما نمي‌توانيم» به زبان‌هاي مختلف از سوی کساني در طول سال‌هاي اخير تکرار شده است که اتفاقاً خود را روشنفکر و فرهيخته و گروه مرجع معرفي مي‌کنند و ادعاي پيشگامي و آوانگاردي در تحولات اجتماعي دارند! اين رويکرد که از ضعف‌هاي شخصيتي و وضعيت‌هاي روحي‌ـ رواني چنين افرادي حاصل مي‌آيد، ويژگي مشترک همه روشنفکران غربزده و امثال تقي‌زاده‌ها است که متأسفانه ساليان متمادي بخش قابل ملاحظه‌اي از تريبون‌هاي فرهنگي، هنري و علمي کشور را نيز در اختيار داشته‌اند.
يکي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي جرياني که با عنوان جريان «تقي‌زاده‌ها» شهرت يافته، شيفتگي به فرهنگ و سبک زندگي غربي است. اين شيفتگي تا آنجا ادامه می‌یابد که ادعا مي‌شود ملت ايران راه نجاتي ندارد مگر آنکه «از فرق سر تا نوک پا غربي شود.» اين تفکر از آنجا که شيفته غرب بوده و همه آمال و آرزوي خود را در غربي شدن مي‌بيند، طبيعي است که ديگر چشم بينايي براي ديدن جنايات و فساد غرب نداشته باشد! از این رو در کلام و آثار ايشان هيچ نقدي به غرب و اشاراتي به کارنامه سياه آن در استعمار و استثمار صدها ساله جهان مشاهده نمي‌شود!
دلدادگي به غرب و ايسم‌هاي غربي، اين جريان روشنفکري بيمار را در طول تاريخ به رويارويي با اسلام و ارزش‌هاي ديني‌ـ اخلاقي کشانده است. مواضع و عملکرد اعضاي اين تفکر و نگرش در طول تاريخ همواره عليه اسلام و نمادهاي اسلامي بوده و به واقع مي‌توان گفت، اين جريان يکي از رسالت‌هاي اصلي خود را شريعت‌زدايي و دين‌ستيزي قرار داده است.
در پس ادعاهاي آزادمنشي و دموکراسي‌خواهي و چهره ليبرال‌مآبي اين افراد، نوعي خشونت‌ورزي و انحصارگرايي و راديکاليسم نهفته است که از آن براي هموارسازي مسير دستيابي به قدرت و سرکوب و بايکوت مخالفان و منتقدان استفاده مي‌کنند. اين در حالي است که همواره مخالفان خود را متهم به استبداد و خشونت کرده و با مظلوم‌نمايي خود را قرباني خشونت معرفي مي‌کنند!