سردار یدالله جوانی
مدیر مسئول
رئیسجمهور ایالات متحده، مبتنی بر تحلیلهای غلط از جامعه ایران و وضعیت جمهوری اسلامی و به درخواست صهیونیستها، سعودیها و منافقین؛ بالاخره خودزنی کرد و در اقدامی غیر حقوقی و غیر متعارف، نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست سازمانهای تروریستی وزارت خارجه آمریکا قرار داد.
اگرچه اقدام ترامپ در نگاه اول و با اهداف دمدستی کسب رضایت صهیونیستها، سعودیها و منافقین بود و او میخواست از این طریق یاریکننده نتانیاهو در انتخابات باشد؛ ولی با نگاهی عمیقتر رئیسجمهور ایالات متحده با این اقدام، به دنبال برونرفت از یک بنبست راهبردی است که آمریکا در آن گرفتار شده است. آمریکاییها خود را بازنده اصلی تحولات غرب آسیا به منزله یک منطقه راهبردی، با آن همه هزینهها و خسارات متحمل شده میدانند. موقعیت بینظیر تاریخی پدیده آمده برای جمهوری اسلامی و جریان مقاومت در این منطقه، به کابوس سردمداران کاخ سفید و همه متحدان راهبردی آمریکا تبدیل شده است. ارزیابی آمریکاییها از روند تحولات پرشتاب متأثر از انقلاب اسلامی در معادلات راهبردی جهانی در حوزههای مختلف، آنان را به شدت نگران آینده نظام لیبرال دموکراسی غربی کرده است. تصور تیم ترامپ آن بود که با خروج آمریکا از توافق هستهای و با تشدید تحریمها، عملیات روانی و مجموعهای از اقدامات عملی، جمهوری اسلامی از درون فروخواهد ریخت. تحلیلها و تصریحهای عناصری از این تیم همانند جان بولتون، مبنی بر اینکه ایرانیها و جمهوری اسلامی چهل سالگی انقلاب اسلامی را نخواهند دید، دلیل روشنی از آرزوهای کودکانه آنان از یکسو و تحلیلهای غلط و نادرستشان از وضعیت داخلی ایران از دیگر سو است. ایرانیها نه تنها جشن چهل سالگی انقلاب اسلامی را بر پا کردند و چله اول انقلاب خود را پشت سر گذاشتند، بلکه رهبر حکیم انقلاب اسلامی، با صدور بیانیه راهبردی گام دوم با نگاهی عالمانه و واقعبینانه، نقشه راه انقلاب برای چله دوم را ترسیم کرده و جوانان ایران اسلامی را به پیمودن راه انقلاب اسلامی برای تحقق تمدن نوین اسلامی رهنمون شدند. معظمله با اعلام سال ۹۸ به عنوان سال فرصتها و گشایشها، جریان انقلابی و ملت ایران را بیش از پیش به آینده درخشان امیدوار ساختند. بدیهی است، در چنین شرایطی، آمریکاییها خود را مستأصل و در بنبستهای راهبردی دیده، برای رهایی از این وضعیت به هر کاری دست بزنند. تروریست معرفی کردن سپاه، مهمترین اقدامی بود که تصور کردند میتواند برای آنان بنبستشکنی کند و شرایط را تغییر دهد! چرا سپاه؟ آمریکاییها به این دلیل سپاه را برخلاف همه موازین بینالمللی و عرف عالم سیاست در صحنه جهانی، به تروریسم متهم کردند که کینه چهل ساله از آن در دل دارند. آمریکاییها سپاه را عامل اصلی همه شکستهای خود در قبال انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و ملت ایران ارزیابی میکنند. آنان نقش سپاه را در پیشبرد انقلاب اسلامی و چهل ساله کردن آن، یک نقش اصلی و بیبدیل ارزیابی میکنند و در یک کلام، به این جمعبندی رسیدهاند تا زمانی که سپاه پاسداران قدرتمند و با اقتدار باشد، آسیب رساندن جدی و اثربخش به انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی، ولایت فقیه، ملت ایران و جریان مقاومت در منطقه راهبردی غرب آسیا غیر ممکن است. بر مبنای چنین تحلیلی، آمریکاییها برخلاف حقوق و عرف بینالملل، برای اولین بار بخشی از یک حکومت مشروع و پذیرفته شده در سازمان ملل را یک سازمان تروریستی معرفی کردند. هدف اصلی آمریکاییها از این اقدام، ایجاد اختلاف در کشور، بدنام کردن سپاه نزد مردم و معرفی این نهاد انقلابی به عنوان عامل اصلی همه مشکلات منطقه و مردم ایران، به ویژه مشکلات اقتصادی است. آمریکاییها از طریق این اقدام، میخواستند به مردم ایران در چارچوب عملیات روانی و مبتنی بر طرح فریب، القا کنند که مشکل اصلی در ایران سپاه است و اگر ملت ایران میخواهد از مشکلات رهایی یابد، سپاه پاسداران باید تغییر ماهیت و رفتار دهد! آمریکاییها سپاه را مانع بزرگ و اصلی سر راه غیر انقلابی کردن ایران میدانند. آنان سپاه را عامل اصلی مقاومت و ایستادگی چهل ساله ایران در برابر خود ارزیابی میکنند. آنان سپاه را عامل اصلی پیشرفتهای نظامی، اقتدار موشکی، نفوذ منطقهای، صدور انقلاب، ناکارآمدی تحریمها و جنگ اقتصادی، خنثی شدن فتنهها و پدیدآیی جبهه قدرتمند مقاومت در منطقه ارزیابی میکنند. بنابراین راه عبور از انقلاب اسلامی از منظر آمریکاییها، عبور از سپاه پاسداران است. آمریکاییها برای عبور از سپاه، راهبرد متهمسازی آن به یک سازمان تروریستی مشکلآفرین برای ملت ایران را انتخاب کرده، به این امید که سپاه را از چشم مردم ایران بیندازند؛ اما در این هنگامه، مردم بصیر، مؤمن و انقلابی ایران، با گرایشها و سلیقههای گوناگون سیاسی و بعضاً غیر انقلابی، همه و همه به صحنه آمده، سپاه را خط قرمز خود معرفی کرده، تمامقد در کنار سپاه ایستادند. این مردم در روزهای پس از متهم شدن سپاه به عنوان یک سازمان تروریستی از سوی سرکرده تروریستهای عالم، با خلق حماسهها و تولید ادبیات و رفتارهای تحسینبرانگیز، جهانیان را به حیرت واداشتند. نمایندگان مجلس با سلایق گوناگون لباس سپاه پوشیدند و در وصف سپاه سخنها گفتند، سران قوای سهگانه بیسابقهترین حمایتها را از سپاه اعلام کردند، جریانهای سیاسی، احزاب و گروهها و چهرههای سیاسی با گرایشهای مختلف و بعضاً مخالف و فعال در جبهه اپوزیسیون، به صحنه آمده و خود را حامی سپاه معرفی کردند. وزیر دفاع که یک امیر ارتش است، لباس سپاه بر تن کرد و فرمانده ارتش به دیدار فرمانده کل سپاه رفت. مجری اخبار سیما با لباس سپاه در برابر دوربین حاضر شد و خبرنگاران با لباس سپاه به میان مردم رفتند. دانشگاهیان و حوزویان تجمعات حمایت از سپاه بر پا کردند و امامان جمعه با لباس سپاه خطبه خواندند و پس از نماز جمعه، نمازگزاران در سراسر کشور در راهپیمایی حمایت از سپاه شرکت کردند. فضای مجازی پر شد از هشتگهای «من یک سپاهیام…» و اینچنین توطئه و نقشه آمریکاییها با هدف ایجاد تنفر از سپاه در کشور، با هوشمندی مردم در نطفه خفه شد. همه مردم ایران با سلایق گوناگون، برای حمایت از سپاه در مقابل آمریکا تمام قد ایستادند و این پیام را به دشمن دادند: «آمریکا در چه فکریه ایران پر از سپاهیه.»
فتحالله پریشان
کارشناس سیاسی
تقریباً از یک هفته قبل از تحویل سال تاکنون، بلیه طبیعی بیش از یک سوم کشور را در منطقه شمال، غرب و جنوب کشور به طور مستقیم و همه مردم عزیز ایران را به گونهای غیر مستقیم درگیر خود کرده است. در وسعت و عظمت حادثه شکی نیست. برآوردهای اولیه از میزان خسارات به زیرساختهای گوناگون راه، مسکن، تأسیسات آب، برق، گاز و مخابرات و امور و داراییهای مردم نشان میدهد که بایستی اقدام کرد و طراحیها و تدابیر فوری و متقن را برای جبران و برگرداندن امید مردم مناطق سیلزده به چرخه زندگی در دستور کار قرار داد. این امر به مراتب مهمتر از بخش اول است و رهبر معظم انقلاب نیز تأکید بسیاری بر آن داشتهاند.
مهمتر از سیل و گفتههای فوق، اتفاقات دیگری است که در این نوشته به «برکات سیل» تعبیر میشوند؛ یعنی بلایای طبیعی مانند سیل به دلیل برخی اقدامات، آفرینش لحظات و دستگیری و تعاون مردمی در وسعت یک ملت و کشور از هم، واجد خصیصهای ثانویه میشدند که اساساً سیل یعنی بردن، تخریب نابودی و... را از یاد میبرد. آن ویژگی «همبستگی مردم ایران» و «لبریز شدن عاطفه ایرانی» برای همنوع است؛ از این رو زیباییهایی خلق میشوند که شاید نتوان ابعاد آن را با معیارهای دنیای مادی امروز تحلیل کرد. روحیه سرمایهای مردم ایران در عرصههای تاریخی پرافتخار میهن عزیزمان در حوادث طبیعی و غیر طبیعی در گذشته حیات اجتماعی خود مانند زلزله رودبار و منجیل، زلزله بم، هشت سال دفاع مقدس و... برای همه آشناست. سرازیر شدن «سیل مردم»، «سیل مهربانیها» و «سیل حمایتها» از چهار سوی کشورمان به این مناطق، گسلها و نقارها و شکافهایی را که دشمنان بود و نبودش را جار میزدند، از بین برد و به جای آنها مهربانیها و تقسیم داشتهها را با سیلزدگان رویاند. وحدت و اتحادی که در این میان ایجاد شد، عزم و توانی که از مسئولان در پای حادثه سیل گذاشته شد، ایثار و از خود گذشتگیهایی که مجال شکوفا شدن پیدا کرد و شکوفههای صبر و پایداری که در دل مردم سیلزده به ثمر نشست، برکت و آوردهای کم نیست که اگر هدایت شود و در گستره ملی سامان یابد، در آستانه «ماه خدا» ایران نه یکبار، بلکه بارها از نو ساخته میشود و روح زندگیبخش برای ساختن، آماده کردن و رونق برای فردای آن در کشور جاری میگردد؛ به ویژه که چندین برابر بیشتر از خسارت کشاورزی در مناطق سیلزده، به برکت این نزولات آسمانی و بارندگیها، در مناطق دیگر کشور رونق تولید کشاورزی از سوی کارشناسان پیشبینی میشود که در یکی دو دهه اخیر با خشکسالی مواجه بودهاند. سیل و سیلاب در مناطقی خسارت ایجاد کرد؛ اما در بیشتر مناطق به تالابهای لب خشکیده در طول چندین سال حیات بخشید و به جز انسانها پرندگان و چرندگان هم از احیاء اکو سیستمها بهره بردند. دریاچه ارومیه به عنوان غمی بزرگ در پیش دیدگان و هر روز خشکتر میشد و طوفان نمکی آن بذر خشکی به اطراف میپاشید؛ اما امروز تا 40ـ 50 درصد پر آب شده و بخشی از مشکلات اقلیمی منطقه و باغهای سیب و انگور آن را مجدد خلعت سبز پوشانده است. در این میان سپاه سبزاندیش هر آنچه توانست برای نجات جان شیرین مردم از چنگال سیل به کار بست. همچنین آنچه در توان و دانش فنی و مهندسی و عملیاتی در حوزه سازندگی و محرومیتزدایی در عرصه دفاع از مردم و میهن اندوخته، در روزهای آینده برای سازندگی و به جریان انداختن زندگی مردم غیور، مؤمن و انقلابی مناطق سیلزده، که حق بزرگی به گردن همه مردم ایران به ویژه نیروهای مسلح در زمان جنگ و دفاع مقدس دارند، به کار خواهد بست. خدمت، رسالت سپاه است؛ چه روزی با خون دادن و خون شدن لباس سبز دفاع و چه روزی با گلی شدن آن. آنچه مهم است رضایت الهی، رضایت رهبری و رضایت مردم است که بهترین داوران عملکرد سپاه هستند.