پرویز فتاح، رئیس کمیته امداد گفت: «من به عنوان کسی که متخصص آب است و مدتی هم وزیر نیرو بوده، میدانم که میشد سیل در خوزستان رخ ندهد. حتماً پیشبینیها در مدیریت مخازن سدها اشکال داشته است. در این شرایط که همه داغدار هستیم، معاندان در بیرون و برخی جاهلان در داخل دنبال زیر سؤال بردن گروههای مردمی هستند؛ اما راه به جایی نخواهند برد. من چون جبههای هستم و آنجا بودهام انصافاً میگویم که در مناطق سیلزده جنوب و گلستان صحنههای جبهه تداعی شده است. عنایت خداست که میتوانیم از سیل صحنه افتخارآفرین خلق بکنیم.»
سید فخرالدین موسوی/ «حمایت تمامقد» درستترین عبارتی است که میتوان برای حمایتهای گسترده مردمی، سیاسی و... از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در برابر دیوانگی دونالد ترامپ در تروریست خواندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به کاربرد؛ حمایتهایی که در روزهای اخیر در رسانهها درباره آن بسیار سخن گفته شد و انعکاس فراوانی یافت؛ اما در این میان و به فاصله کوتاهی، اتفاقی نادر و تعجببرانگیز رخ داد؛ آغاز نوعی باجخواهی یا حمایت مشروط از سوی برخی چهرههای سیاسی!
«حسین مرعشی» سخنگوی حزب کارگزاران، در یادداشتی در روزنامه «سازندگی» نوشت: «همانطور که شاهد بودیم، پس از اینکه ترامپ سپاه را در لیست گروههای تروریستی قرار داد، اصلاحطلبان و همه دولتمردان از سپاه دفاع کردند. واکنش مقامات و مردم به اقدام اخیر دولت آمریکا تحسین برانگیز بود. اولین قدم را گروههای سیاسی، مردم و دولت برداشتند؛ بنابراین متقابلاً نیز سپاه باید خودش را آماده کند تا به عنوان نهادی فراجناحی ظاهر شود و ارتباطش را با این بخش از کشور تحکیم ببخشد. این موضوع میتواند گستره همدلی ملی را افزونتر کند. گروههای مختلف اجتماعی، مردم و حتی کسانی که انتقاداتی هم به مواضع سپاه در سیاست خارجی و اقتصاد داشتند، کاملاً ملی برخورد کردند. این موضوع میتواند نقطهای مثبت باشد و در مقابل سپاه نیز پاسخی را برای حمایت وسیع و گسترده و شایستهای که دولت، گروههای سیاسیـ اجتماعی و آحاد مردم داشتهاند ارائه دهد.» مرعشی در ادامه نوشت: «نیروهای مسلح کشور و برادران سپاهیمان در خلیجفارس باید کاملاً مراقب باشند تا در دامی که آقای ترامپ برای آنها پهن کرده است، نیفتند و با هوشیاری کامل، هیچ حرکت تحریکآمیزی را پاسخ ندهند.»
عباس عبدی نیز در این باره در یکی دیگر از رسانههای اصلاحطلب نوشت: «به دلیل فشارهای ترامپ و سیاستهایی که اتخاذ کرده، گرایشی در دفاع از سپاه به وجود آمده است؛ اما این پایدار نمیماند. چرا؟ به این دلیل که اگر این نیروها از قبل هم به سپاه گرایش داشتند و حمایت میکردند، دیگر موضوعی برای بروز یک همبستگی جدید باقی نمیماند؛ بنابراین این نیروها درست یا نادرست از پیش نسبت به عملکرد سپاه در سیاست داخلی، سیاست خارجی و اقتصاد و حتی حوزه فرهنگ معترض بودند.» این فعال اصلاحطلب همچنین تأکید کرد: «الآن فقط به دلیل فشاری که ترامپ وارد کرده است، به این نتیجه رسیدهاند یا به مصلحت دانستهاند که از آن در برابر ترامپ حمایت کنند؛ بنابراین چنین رفتاری یک امر موقتی است و دیر یا زود به همان جایگاه خود باز میگردند، مگر در یک صورت، آن هم اینکه سپاه نیز نسبت به انتقاداتی که از آن میشود، در رفتار خود تجدیدنظر کند و این همبستگی یک زمینه عینی و واقعی پیدا کند که موجب تداوم آن شود. اینکه سپاه فکر کند با فشاری که ترامپ آورده و سیاستی که او اتخاذ کرده، میتواند از این موضوع استفاده و همه را پشت خود بسیج کند، تصور میکنم برداشت نادرستی است و به نتیجه نمیرسد.» عبدی در ادامه در کمال تعجب اضافه میکند: «نحوه برخورد اصلاحطلبان با این ماجرا به صورت موقت خوب است و مسئله خاصی ندارد؛ اما باید دید که در ادامه چه اتفاقی روی میدهد. بخشی از آن هم برمیگردد به اینکه نحوه برخورد طرف مقابل چگونه خواهد بود. تا اینجا که طبیعی است، ترامپ یک اقدام ضد منافع ملی ایران انجام داده و باید جلوی آن موضعگیری و مقابله کرد؛ اما به این معنا نیست که ما بتوانیم اختلافات بنیادی را که در داخل کشور داریم، نادیده بگیریم.»
جملاتی که خط جداکننده مردم به عنوان حامیان اصلی و واقعی مردم با حمایتهای تصنعی و با اهداف خاص بود. البته دلیل و چرایی چنین مواضعی را میتوان از زبان یکی دیگر از چهرههای اصلاحطلب یعنی زیدآبادی درک کرد که در این باره مینویسد: «موضوع ظاهراً به عملیات برونمرزی سپاه منحصر نمیشود؛ زیرا اگر چنین بود، صرف وارد کردن نام سپاه قدس به فهرست گروههای تروریستی کفایت میکرد؛ از این رو، به نظرم دولت ترامپ در تصمیم خود برای گنجاندن کلیت سپاه در لیست سیاه خود، به نقش داخلی آن نیز نظر دارد. ظاهراً از نگاه آمریکاییها، سپاه پاسداران و نیروهای تحت پوشش آن، در تحولات داخلی ایران به گونهای نقش بازی میکنند که همواره بر سر بزنگاههای حساس، توازن قدرت سیاسی را به زیان «نیروهای میانهرو» به هم میزنند و عملاً سبب استمرار وضع موجود و حفظ و تقویت «ایدئولوژی انقلابی» نظام میشوند.»
جملات فوق این تردید را به وجود میآورد که برخلاف آنچه در ابتدای امر اعلام شد، برخی در داخل چندان هم از اقدام ترامپ ناخشنود نیستند! گویا نشانههایی وجود دارد که این افراد محدود شدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در راستای تحقق اهداف خود میبینند و این موضع را بیش از آنکه تهدید بدانند، یک فرصت تلقی میکنند! همانگونه که برخی سیاسیون بر این باورند که در حقیقت این اقدام ترامپ کاملکننده تلاش جریانهایی است که در سالهای گذشته موضوعاتی مثل «دولت موازی»، «دولت با تفنگ» و «دولت پنهان» را مطرح و رزمایشهای موشکی سپاه را «کمعقلی» مینامیدند.
حسن خدادی/ بیانیه راهبردی رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) موسوم به «گام دوم انقلاب» چشمانداز امیدبخش و نظامآفرینی را به جامعه تزریق کرد؛ چشماندازی که تحقق آن نیازمند فراهم شدن بسترهای لازم، شناخت ظرفیتها و عزم راسخ مسئولان برای نهادینه کردن گزارههای مدنظر رهبر فرزانه انقلاب است. ایشان در فرازی از بیانیه گام دوم انقلاب میفرمایند: «نکته مهمی که باید آیندهسازان در نظر داشته باشند، این است که در کشوری زندگی میکنند که از نظر ظرفیتهای طبیعی و انسانی، کمنظیر است و بسیاری از این ظرفیتها با غفلت دستاندرکاران تاکنون بیاستفاده یا کماستفاده مانده است. همتهای بلند و انگیزههای جوان و انقلابی خواهند توانست آنها را فعال و در پیشرفت مادی و معنوی کشور به معنی واقعی، جهش ایجاد کنند. مهمترین ظرفیت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی
است.» (22/11/۱۳۹۷)
بنابراین ظرفیتشناسی، اصلی اساسی در تحقق گام دوم انقلاب است تا بتوان با شناسایی منابع بیشتر و توزیع بهتر، امکانات را توسعه داد و به موفقیت دست یافت. این نکته نیز از دید رهبر معظم انقلاب پنهان نمانده است؛ از این رو همانگونه که از فحوای کلام معظمله استنتاج میشود، درباره غفلت دستاندرکاران در استفاده از ظرفیتها به اشاره کلی اکتفا نشده و اشاراتی است تا برای جوانان خردمند، پرانگیزه و کاردانی که از این پس بارهای مدیریتی را در کشور بر عهده میگیرند «سرنخ» باشد.
ثروت ملی هر کشور پشتوانه پیشرفت و ترقی آن کشور است که هر گونه بیاعتنایی به آن در نهایت به زوال و سقوط خواهد رسید. این ثروت شامل داشتههای انسانی، معنوی و مادی میشود و هر یک از آنها با وجود یکدیگر میتوانند اقتدار نظام را تضمین کنند. این ثروتها باید در کنار هم رشد کنند. همه سعی مسئولان نظام نیز باید بر این اصل قرار بگیرد که از هیچ یک غفلت نشود. انسان بدون معنویت نمیتواند سرمایههای خود را برای خدمت به جامعه به کار گیرد. به همین دلیل میبینیم از دل برخی جوامع، کمونیسم، امپریالیزم، مارکسیسم، لیبرالیزم، سوسیالیزم و... سربرمیآورد و در نهایت نه انسانی باقی میماند و نه سرمایهای.
تولید ثروتهای مادی و بهکارگیری ظرفیتهای مادی جز با تربیت نسلی مؤمن و انقلابی میسر نخواهد شد. مسیر رشد و توسعه در ایران اسلامی مسیری روشن است. کشور ما به دلیل قرار گرفتن در بهترین منطقه جغرافیایی جهان، داشتن ذخایر غنی، منابع طبیعی و معادن متعدد و همچنین داشتن نیروی انسانی جوان، مستعد، خلاق و متعهد که سرشار از معنویت دینی است، قطعاً میتواند به قطب اقتصادی جهان تبدیل شود؛ اما اگر چنین نشده باید علت آن را ریشهیابی کرد.
تأسفبارتر این است که در برخی دولتها، نیروی مستعد جوانی که باید بر مسند کار باشد، ارکان مدیریت کشور را در دست بگیرد یا چرخهای صنعت و اقتصاد کشور را به حرکت درآورد، به دلیل برخی بیتدبیریها نتوانسته است استعدادهای خود را به ظهور برساند. نیروی جوانی که باید به تولید فکر کند، مجبور است برای تأمین معاش با حداقل دستمزد به مشاغلی تن دهد که تناسبی با تحصیلات و توانمندیهای
او ندارد.
جبران خسارات استفاده نکردن از ظرفیتهای انسانی و مادی کشور که ناشی از غفلت دستاندرکاران و به تعبیر رهبر معظم انقلاب زیاد هم است، دشوار خواهد بود. این ظرفیتهای مورد غفلت میتوانست بخش مهمی از کاستیهای کشور را رفع کند، که متأسفانه میسر نشد. در گام دوم انقلاب، همه سعی جوانان مورد خطاب رهبر معظم انقلاب در متن بیانیه، باید به این امر معطوف شود که داشتههای مادی در راستای اعتلای اقتدار کشور به کار گرفته شود. اگر این استعدادهای تولید ثروت در اختیار جوانان قرار بگیرد، آنها به دلیل تسلط بر ضعفها و قوتهایی که در مسیر پیشرفت قرار دارد، میدانند چگونه و از چه راهی حرکت کنند تا ایران اسلامی را به کشوری توسعهیافته تبدیل کنند.
برای نمونه با توجه به بحرانهای اخیر مانند سیل و زلزله، یک مورد از ظرفیتشناسی موجود در کشور اردوهای جهادی هستند که بدون هیچ چشمداشتی و با روحیهای انقلابی به یاری حادثهدیدگان شتافتهاند و علاوه بر امدادرسانی مرهمی بر آلام روحی مردمی هستند که درگیر بلایای طبیعی شدهاند؛ اقداماتی که تنها در وعدههای برخی مدیران مشاهده میشود؛ بنابراین اردوهای جهادی که در بیشتر ایام سال و در زمانهای بحرانی مانند حوادث طبیعی اخیر در حال عمران و آبادنی هستند، نمونه بارز حضور مؤثر جوانان انقلابی در طراز گام دوم است که در بخشهای فرهنگی، درمانی، عمرانی و... خدمات ارزندهای ارائه کردهاند. اگر قرار بود این حجم از کار در بروکراسی اداری و با تصویب بخشنامههای دولتی انجام شود، باید سالها میگذشت تا یک دهم آن انجام شود. ساخت و تجهیز مدارس، مراکز درمانی، کتابخانهها، راه، محرومیتزادیی، ساخت و تعمیر و مقاومسازی خانههای روستایی و... در استانهای محروم تنها بخشی کوچک از حضور جوانان در میدان
عمل است.
عباس امیریفر از نزدیکترین افراد به محمود احمدینژاد در مصاحبهای گفته است: «امام در صحیفه نور عنوان کرده بودند که مصدق را یک مسلم نمیدانند، اما آقای احمدینژاد بر این باور هستند که این صحبت درست نیست و مصدق یک قهرمان ملی است و در مقابل، رویکرد منفی نسبت به آیتالله کاشانی دارند که از نظر من اصلاً قابل قبول نبود. در خصوص مقام معظم رهبری هم در یک جلسه من به ایشان گفتم که اگر قصد دارد گفتمان امام را تبیین کنند یا باید به مؤسسه نشر آثار امام مراجعه کنند یا از حضرت آقا سؤال بپرسند تا ببینید ایشان این مسئولیت را برعهده آقای احمدینژاد میگذارد یا خیر. در این جلسه حرفهای من خیلی به ایشان برخورد و با ناراحتی گفتند: «یعنی ما حتی اگر میخواهیم آب بخوریم هم باید از آقا اجازه بگیریم؟» که من پاسخ دادم بله. امام یک جملهای دارند که ثمره درس خارج ایشان است. میگویند: «ولایت مطلقه فقیه در اجرا مانند ائمه و پیامبر و حتی خدا است و تنها در مقام متفاوت هستند»؛ یعنی باید بدون چون و چرا مطیع مقام معظم رهبری باشید؛ بنابراین ما از همان موقع از آنها فاصله گرفتیم.»
خانه پوشالی آمریکا
وزیر اطلاعات کشورمان درباره شکست سازمان سیا در عرصههای گوناگون گفت: «در یک فرآیند پیچیده در برابر سیستم آمریکا، CIA ۲۹۰ جاسوس در کشورهای مختلف از جمله ایران شناسایی شدند؛ به گونهای که ارتباط CIA با منابع آن به هم ریخت، در آمریکا کمیته شکست تشکیل دادند و رئیس CIA این ضربه را از سوی جمهوری اسلامی تأیید کرد.» حجتالاسلام علوی تأکید کرد: «یکی دیگر از مقامات CIA که نخواسته نامش فاش شود، میگوید زمانی که سازوکار منابع ما شروع به از هم پاشیدن کرد، این سؤال به وجود آمد که آیا خانهای پوشالی ساخته بودیم؟ یکی دیگر از مقامات CIA میگوید زمانی که این اتفاق افتاد، گویا هیچ مسئله دیگر برای CIA وجود نداشت. وقتی سوختوسازهایی به این شکل در سیستم اطلاعاتی و جاسوسی رخ میدهد، همه چیز در آنجا بسیار بد و تاریک پیش میرود. ضربه به گونهای بود که آمریکاییها از آن به عنوان افتضاح اطلاعاتی یاد کردند.»
راهکار مقابله با دشمن
فؤاد ایزدی با اشاره به جمله رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه «دوران بزن و در رو تمام شده است»، گفت: «اشاره رهبری به این موضوع است که هر تحرکی را با توانمندی نظامی خود پاسخ خواهیم داد. در واقع آنچه در آینده رخ میدهد، به خود ما بستگی دارد. اگر با تحرکات دشمن برخورد جدی نکنیم، تصور میکنند میتوانند جلوتر بیایند؛ اما اگر برخورد جدی و هزینهدار صورت گیرد و دشمن نتیجه معکوس اقدام خود را از طریق اتحاد ملت مشاهده کند، پیشتر نخواهد آمد.» وی خاطرنشان کرد: «اصولاً بخشی از مشکلات داخل در حال حاضر به عملکرد مسئولان و مسائل داخلی باز میگردد. آمریکاییها از کجا فهمیدند میتوانند از ایران امتیاز بیشتری بگیرند؟ آنجا که مسئولان در داخل از برجام دو و سه صحبت کردند.»
قدرت موشکی ایران
وزارت خارجه آمریکا در گزارش موسوم به «پایبندی و تبعیت کشورها از توافقنامهها و تعهدات کنترل تسلیحاتی، منع اشاعه و خلع سلاح»، ایران را به اشاعه موشکی متهم کرده و ادعا کرده است ایران صاحب بزرگترین برنامه موشکی در خاورمیانه است و به تلاش برای افزایش اندازه، دقت، برد، پیشرفتگی و میزان کشنده بودن زرادخانه موشکیاش ادامه میدهد. خبرگزاری «رویترز» خبر داده بود این سند سبب نگرانی شماری از مقامات آمریکایی شده که معتقدند سند مذکور به دنبال سیاسیسازی و تحریف ارزیابیها درباره ایران است.
اکبر معصومی/ تمدید معافیتهای نفتی ایران از سوی آمریکا در 14 اردیبهشت به اتمام میرسد. موضوعی که بارها برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده است. رصد تحرکات آمریکا در حوزه نفتی نشان میدهد، افزایش قیمت نفت به 74 دلار این کشور را مجبور کرده وارد مذاکرات نفتی با عربستان مبنی بر افزایش تولید روزانه دو میلیون بشکه نفت شود. درخواستی که عربستان سعودی در همان روز اول رد کرد. ناامیدی کاخ سفید از آل سعود ترامپ را به شدت آشفته کرده است تا جایی که وی در اقدامی غیر دیپلماتیک با خلیفه حفتر، فرمانده نیروهای موسوم به «ارتش ملی لیبی»، تلفنی درباره تحولات اخیر این کشور گفتوگو کرده است. محور صحبتهای ترامپ بیشتر در حوزه نفتی بوده، به طوری که وی از حفتر خواسته است از آسیب دیدن چاههای نفتی این کشور مراقبت کند تا در صادرات نفت لیبی به بازارهای انرژی جهان خللی ایجاد نشود. از طرف دیگر، برآورد آمریکا این بود که با توجه به فشار حداکثری که به کشورهای مختلف جهان آورده، میزان صادرات نفت ایران به شدت کاهش پیدا کند؛ اما بر اساس اخبار و گزارشهای متعدد، وضعیت نفتی جمهوری اسلامی ایران نسبت به گذشته بهتر شده است. بنابراین افزایش قیمت نفت و همچنین افزایش میزان تولید نفت ایران، نشان میدهد تنها کشوری که در این زمینه شکست خورده، ایالات متحده آمریکا بوده است. لذا بیجهت نیست که رفتار آمریکا مانند فرد دیوانهای است که هر لحظه رفتار غیر منطقی از خود نشان میدهد. دشمنی با سپاه نیز تا حدودی حاکی از این موضوع است. پیشبینی آینده در حوزه انرژی به این صورت است که:
1ـ عربستان از لحاظ فنی هیچگونه توانی در جهت افزایش میزان تولید نفت خود نخواهد داشت. موضوعی که سران سعودی نیز به آمریکاییها اعلا م کردهاند. حتی اگر عربستان نیز اعلام کند که چنین خواهد کرد، بیشتر یک بلوف سیاسی خواهد بود؛ رفتاری که در بازار تأثیر منفی خواهد گذاشت.
2ـ نوع نفت هر کشوری متفاوت با کشورهای دیگر است. نوع نفت کشورها از لحاظ سبک و سنگین متفاوت است. برای نمونه یکی از پالایشگاههای مهم هند برای نفت وارداتی ایران طراحی شده است. به طوری که فناوری مورد استفاده در آن پالایشگاه خاص نفت ایران است. اگر این کشور بخواهد جایگزینی برای نفت ایران در نظر بگیرد، به ناچار باید میلیاردها دلار هزینه کند تا فناوری آن پالایشگاه را تغییر دهد. ژاپن، کره جنوبی، ترکیه و... نیز چنین وضعیتی دارند. بنابراین این کشورها با فشار به آمریکا درصدد گرفتن معافیت دوباره نفتی خواهند بود و آمریکاییها را نیز مجبور به موافقت با درخواست آنها خواهند کرد. البته ممکن است کاخ سفید با مشروط کردن به کاهش خرید نفت موافقت خود را اعلام کند.
3ـ فصل بهار با توجه به پایان یافتن فصل سرما و شروع شدن تعطیلات تابستان، کاهش تقاضای خرید نفت و به تبع آن کاهش قیمت نفت را در پی دارد؛ ولی افزایش بیسابقه قیمت نفت در بهار موجب نگرانی شدید آمریکا شده است، لذا به عقیده کارشناسان، منطقی نخواهد بود که بیشتر از این آمریکا به تحرکات نفتی خود دامن بزند.
4ـ بر فرض آمریکا در اقدامی احمقانه نخواهد معافیتهای نفتی را برای کشورهای مختلف تمدید کند. در این صورت دو اتفاق مهم و تأثیرگذار خواهد افتاد: الفـ برخی کشورها از ایالات متحده تبعیت نخواهند کرد که این موضوع ضربهای مهلک بر حیثیت و اعتبار آمریکا خواهد بود. بـ ایران تمرکز ویژهای بر عبور کشتیها در تنگه هرمز خواهد داشت. تنگهای که حدود 60 درصد نفت جهان از آنجا رد میشوند. حتی اگر جمهوری اسلامی و سپاه به صورت گزینشی بر نفتکشها نظارت کنند، سبب خواهد شد قیمت نفت تا چندین برابر افزایش یابد که این روند آغاز شورشی در داخل آمریکا علیه سیاست ترامپ خواهد بود؛ موضوعی که سبب شده است برخی بر این باور باشند که نفت ایران در گلوی ترامپ گیر کرده و احتمالاً وی را نیز خفه کند.