آیتالله نوریهمدانی با بیان اینکه مردم بدانند حوزه علمیه و مراجع بیش از همه نسبت به وضع اقتصادی آنها نگران هستند و به مسئولان تذکر میدهند، گفت: «بله تحریم هستیم؛ ولی اغلب مسائل مربوط به تحریم نیست، بلکه حل مشکلات یک مدیریت انقلابی و جهادی میخواهد. حق مردم ما این نیست که با بیمدیریتی آقایان در رنج باشند؛ اما عدهای با بیمدیریتی میخواهند مردم را نسبت به نظام و روحانیت و انقلاب بدبین کنند.»
حسین قمی/ هفته گذشته هفته خوبی نبود، از آن جهت که با دو رخداد ناگوار در بدترین حالت خودش ماند و فضایی برای تلطیف آن به وجود نیامد. برخی حوادث تلخ، مانند سیل و زلزله اگر با همبستگی و اتحاد و عفو و بخشش همراه شود، میتواند به فضایی آکنده از محبت و مهربانی تبدیل شود؛ در غیر اینصورت تلخی آن در کام جامعه میماند. به شهادت رسیدن یک طلبه در همدان و جنجال تماشاگران فوتبال و جان دادن یکی از آنها و زخمی شدن بیش از ۲۰۰ نفر به خودی خود ما را متأثر کرد. امّا وقتی با حرفها و نقلهای دروغین و زخم زبانها همراه شد، غمی عمیق وجود ما را فرا گرفت و تأثرمان را دو چندان کرد. مهمتر از آن اینکه، واکنشها به جریانهای پیرامون اگر با دقت و تأمل همراه نشود، به شکافهای اجتماعی تبدیل میشود.
برخی سیاسیون با انتشار عکسهایی از حادثه رخ داده در ورزشگاه فوتبال بر فرهنگ ایرانیان خرده گرفتند و آن را شاهد مثالی برای استدلالهای تحقیرآمیزشان قرار دادند. همان کسانی که رضاخان قلدر را نماد خدمت میدانند و چکمه کوبنده این تجسم خشونت و نفرت را پر طاووس! از دعوای چند جوان نتیجه گرفتند که مردم ایران خشونتطلب و بیفرهنگند! همان کسانی که «مرگ بر آمریکا» را خشونت میدانند، بدون آنکه بدانند این مرگ بر آمریکا گفتن مرز ما با جنایتهای آمریکایی را مشخص میکند، مردم ما را وحشی و نژادپرست خطاب میکنند و نمیدانند تأیید شخصیت رضا میرپنج و خدوم دانستن او، تأیید سیاستهای آمریکایی و به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر، تأیید جنایتهایشان است. از طرفی دعوای جوانانه تماشاگران فوتبال را که البته مورد تأیید ما هم نیست، مصداق جنایت میدانند و طرف دیگر به وصلت با جانیان شهیر تاریخ شوق دارند. بامی که هزاران هوا دارد و فرد را در هوایش گم میکند.
شهادت مظلومانه طلبه همدانی نیز به خودی خود قلب انسان را جریحهدار میکند، اما ورود برخی سلبریتیها که این روزها برای فرهنگ و جامعه ما معضلی شدهاند، آن را به یک بحران فکری تبدیل میکند؛ بحرانی که به شکافهای اجتماعی در جامعه ما دامن میزند. شخصیتهایی که با هر دروغی وارد میدان میشوند، حرفهایی میزنند، نفرتپراکنیهایی میکنند و وقتی متوجه میشوند فریب خوردهاند، راحت یادداشتهایشان را حذف میکنند و شتر دیدی ندیدی را جایگزین جوابگویی و مسئولیتپذیری میکنند. اگر سالها قبل میگفتیم هر چه دیدی را باور کن، هر چه شنیدی را جدی نگیر؛ الآن باید بگوییم آنچه دیدی را هم جدی نگیر، چه آنکه تکنولوژی بیشتر از آنکه برخی افراد را راستگوتر کند، دروغگوتر کرده است. تشخیص دروغ هم برای کسانی که دروغدوست هستند، سخت است. نمیخواهند به حدی برسند که در مقابل حق متواضع باشند، اصرار دارند همه چیز را تاریک ببینند. برخی افراد به جای تمرین برای پیدا کردن حق و کنار زدن ناحق، تمرین میکنند که نفهمند، تمرین میکنند که ندانند و نبینند(!) کسانی که از آنها توقع میرفت برای وحدت در جامعه و پر کردن فاصلهها و شکافها دست به کار شوند، شدند دستیار دشمن، شدند حنجرهای برای صدای جانیان و همنوایی میکنند با آدمکشان. جنایت و قتل مذموم است، امّا آیا رفتاری که جنایت و قتل را سیاسی یا عادی جلوه میدهد، مذموم و مردود نیست؟!
سالها خشونتطلبان دنیا را تقدیس کردند، جنایاتشان را نادیده گرفتند، کشتار انسانها را فراموش کردند، صاحبان تعدی و تجاوز را فرهنگمند و توسعهیافته خواندند، حالا بلندگو به دست گرفتهاند و فریاد میزنند این قتلها نتیجه ناکارآمدی نظام و روحانیت است. با هر اتفاقی از آتشسوزی پلاسکو گرفته تا تصادف، زلزله، سیل، عملیات تروریستی، درگیری در ورزشگاه و به قتل رسیدن روحانیون سعی دارند رقیب را از میدان بیرون کنند و هشتگ ناکارآمدی و استعفا میزنند، جامعه را ته درّه تاریکی میبینند و عقدهگشایی میکنند. در درد و رنج خانواده روحانی به قتل رسیده خوشحال هستند که مجدداً بهانهای دارند تا با آن نظام، حوزه، روحانیت، سپاه و مخالفانشان را ناکارآمد و در حال سقوط جلوه دهند. آیا این طرز تفکر خود جنایت نیست؟ آیا مردمفریبی و سوءاستفاده از هر ماجرایی و خندیدن به درد جامعه بیاخلاقی و افتادن در باتلاق جهل نیست؟ این سیاستبازان و شهرتطلبان نه قصد اصلاح شدن دارند و نه اصلاح میشوند، مردم باید هوشیار باشند و فریب این باغبانان نفرت و کینه و دشمنی را نخورند. اینها یک بام دارند و هزار هوا...
امین پناهی/ بنزین مادهای ضروری در زندگی مردم ایران است؛ مادهای اساسی که هر چند ماده اولیه آن یعنی نفت خام از چاههای داخل کشور بیرون میآید، در بسیاری از موارد دولت مجبور به وارد کردن آن از خارج کشور است. این ماده هر چند در ظاهر تنها به عنوان سوخت خودرو استفاده میشود، تغییرات قیمت آن رابطه مستقیمی با تغییر قیمت همه کالاهای بازار دارد.
آغاز سهیهبندی
در دولت نهم، یکی از کارهایی که کلید خورد، سهمیهبندی بنزین بود. تا آن زمان یک نرخ برای بنزین وجود داشت؛ اما پس از مدتی شاهد عرضه بنزین دونرخی در جایگاههای سوخت کشور بودیم. سهمیهبندی بنزین در آن زمان توانست هم بازار عرضه بنزین را در کاهش قاچاق این کالای ارزشمند مدیریت کند و هم سبب صرفهجویی ملی در مصرف سوخت شود. تا جایی که در دولت نهم و دهم بخشی از تولیدات بنزین ایران به دیگر کشورها صادر میشد.
با روی کار آمدن دولت یازدهم، وزرا و مدیران این دولت تلاش کردند بر تمامی کارهای دولت پیشین، چه خوب و چه بد، انگ ناکارآمدی بزنند و به نوعی آن را از رده خارج کنند. تلاش برای حذف کارت سوخت یکی از اقداماتی بود که شرح داده شد. بیژن زنگنه، وزیر نفت در توجیه حذف کارت سوخت بدون آنکه دلیل منطقی ارائه کند گفته بود: «به کاری که در هیچ جای دنیا انجام نشده است و ما آن را انجام دهیم باید شک کرد.»
از زمانی که دولت سهمیهبندی بنزین را حذف کرد، بسیاری از کارشناسان اقتصادی این اقدام را نادرست دانستند. علی ادیانی، عضو کمیسیون انرژی مجلس درباره حذف کارتهای سوخت عنوان کرد: «طرح اولیه در دولت نهم بر اساس مقتضیات زمان بود و به عنوان یک کار کارشناسی انجام شد و به خوبی توانست از مصرف بیرویه بنزین جلوگیری کند. متاسفانه دولت یازدهم تصمیم گرفت آن را حذف کند که این اقدام اشتباهی محسوب میشد. از سویی مجلس نیز با حذف کارتهای سوخت مخالف بوده و حذف کارت سوخت را کار کارشناسیشده نمیدانست.»
ماجرای یک شایعه
سال 1394 کارت سوخت نه بر اساس کار کارشناسی، بلکه به خاطر خراب کردن وجهه دولت قبل حذف شد. از اواسط سال گذشته، زمزمههایی درباره سهمیهبندی دوباره بنزین در مجلس و دولت مطرح شد. دعوت دولت برای ثبتنام کارت سوخت نشان داد که دولت مصمم به اجرای طرحی است که روزی آن را بیفایده میدانسته است؛ اما پس از ثبتنام مدتی خبری از آغاز این طرح نبود تا اینکه هفته گذشته خبری در رسانههای گوناگون مبنی بر آغاز این طرح از بامداد جمعه 13 اردیبهشت مخابره شد؛ طرحی که البته حالا و در این شرایط اقتصادی امروز موافقان و مخالفانی دارد. شاید اگر سهمیهبندی از بین نرفته بود، حالا دیگر دغدغهای در این باره وجود نداشت؛ اما حالا اجرای بد این طرح میتواند سبب ایجاد معضلی برای مردم و دولت شود؛ اما این خبر که بعدها هم تکذیب شد، حواشی جالبی را در پی داشت. ازدحام خودروها در صف پمپ بنزین موجب شد سوژه جدیدی در فضای مجازی ایجاد شود که واکنشهایی را در پی داشت.
برخی اعلام میکنند مجلس مخالف سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین است؛ اما دولت میخواهد آن را سهمیهبندی و دونرخی کند. هر چند زنگنه هم چند روز مانده به روز موعود خبر را تکذیب کرد و گفت بعداً توضیح میدهد. در سال گذشته، مجلس مخالف سهمیهبندی و افزایش قیمت سوخت بوده است؛ اما نمایندگان معتقدند در برابر عمل انجامشده قرار گرفتهاند و موافق اجرای این طرح نیستند.
پس از انتشار این خبرها، نمایندگان مجلس شورای اسلامی که بیشتر مخالف اجرای این طرح در زمان مورد نظر بودند، خواهان توقف این طرح یا تأخیر در اجرای آن شدند. یک عضو شورای عالی انرژی در این باره گفت: «افزایش خودسرانه قیمت بنزین توسط دولت با برخورد مجلس روبهرو میشود.»
علی بختیار افزود: «مجلس هیچ تصمیمی در خصوص افزایش قیمت بنزین نداشت و اگر دولت بدون نظر مجلس و خودسرانه نسبت به افزایش قیمت بنزین اقدام کند، حتماً مجلس برخورد لازم را انجام خواهد داد؛ چرا که این کار کاملاً غیر قانونی است.»
وی افزود: «اگر دولت به استناد تصمیم سران سه قوه این کار را انجام دهد نیز توجیهی ندارد؛ چرا که مصوبه سران سه قوه صرفاً باید در جهت راهکارهای مقابله با تحریم باشد. در خصوص بحث بنزین ما امروز کمبودی در داخل نداریم و دولت برای هر اقدامی در این زمینه نیاز به اجازه مجلس دارد.»
در این میان، مردم و بسیاری از کارشناسان افزایش قیمت بنزین را خبر خوبی برای حال و روز این روزهای اقتصاد کشور نمیدانند؛ هر چند دولت در یکی دو سال اخیر بارها اعلام کرده که قیمت سوخت در ایران بسیار پایینتر از دیگر کشورهاست و به این بهانه خواستار افزایش قیمت شده است با مقایسهای ساده میبینیم که درست است قیمت سوخت بسیار پایین است؛ اما واقعیت این است که مردم کشورهایی با قیمت سوخت بالاتر درآمدهای بالاتری هم دارند.
در واقع یکی از اصلیترین دلایل تصمیم دولت برای افزایش قیمت، همین اختلاف بالای قیمت سوخت بین ایران و همسایگانش است که سبب میشود سودجویان را به سمت قاچاق سوخت سوق دهد؛ اما پرسش اینجاست که آیا افزایش قیمت تنها راه یا حتی بهترین راه برای جلوگیری از قاچاق است؟
بسیاری از کارشناسان معتقدند راههای دیگری برای جلوگیری از هدررفت انرژی کشور وجود دارد؛ اما دولت دوست دارد سادهترین راه را برگزیند؛ در حالی که با توجه به کاهش ارزش پول ملی نسبت به ارزهای دیگر، هنوز هم قیمت بنزین در داخل و خارج اختلاف فاحشی خواهد داشت که شاید با آزاد گذاشتن بنزین 2500 تومانی باز هم قاچاق انجام نشود.
تأثیر گرانی بر گرانی!
نکته دیگری که باید مدنظر قرار بگیرد، تأثیر مستقیم این افزایش قیمت بر کالاهایی خواهد بود که در طول یک سال گذشته با افزایش چند صد درصدی مواجه بودهاند؛ یعنی افزایش قیمت سوخت سبب افزایش فشارهای اقتصادی بر مردمی خواهد بود که گرانیهای یک سال گذشته موجب شده است دیگر دخل و خرجشان با هم نخواند و این یعنی باز هم قشر فقیر فقیرتر خواهد شد.
البته کنترل دولت بر مصرف سوخت اتفاق خوبی است که باید رخ دهد؛ چرا که سهم زیادی از یارانه این محصول به جیب سودجویان و نه مردمی که مستحق آنند وارد میشود؛ اما در شرایط اقتصادی کنونی که شاهد تورم افسارگسیخته و مشکلات معیشتی مردم هستیم، شاید افزایش قیمت سوخت آن هم به میزان 150 درصد صلاح نباشد.
هر چند همین خبری که در رسانهها مخابره شد و مسئولان به عنوان شایعه آن را تکذیب کردند از نظر برخی امکانسنجی و زمینهسازی دولت برای افزایش قیمت سوخت است، برخی نیز بر این باورند که دولت ابتدا قیمت 2500 تومان را اعلام کرد؛ اما بعد از مدتی مثلاً با اعلام قیمت 2000 تومانی برای آن، دهان منتقدان را خواهد بست؛ روالی که در یکی دو سال اخیر در عملکرد دولت بسیار مشاهده میکنیم.
برخی هم معتقدند این کار دولت یعنی افزایش قیمت بنزین به هر میزانی که باشد قانونی نیست؛ چرا که مجلس چنین اجازهای را به دولت نداده است. حمیدرضا حاجیبابایی نماینده مجلس گفت: «اخیراً شایعاتی در جامعه مبنی بر گرانی بنزین مطرح شده است که متأسفانه بعضی از مسئولان به ویژه ریاست محترم مجلس به گونهای صحبت کردهاند که گویا قانون چنین اجازهای را به دولت داده است.»
ضعف اطلاعرسانی دولت
یکی دیگر از اتفاقات جالب نوع اعلام خبر گرانی بنزین از سوی دولت بود که بسیاری را شوکه کرد و سبب شد برخی به اعمال غیر متعارف مثل احتکار آن در منازل دست بزنند که تجربه نشان میدهد این کار بسیار خطرناک است. حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در صفحه توئیتر خود نوشت: «امروز انتشار و تکذیب خبر سهمیهبندی بنزین مصداق روشنی از ضعف اطلاعرسانی دولت بود. بعید میدانم این بازی با احساسات مردم توسط بخشی از دولت اتفاقی و سهوی باشد.»
برخی هم معتقدند در حالی که پس از اعمال تحریمهای آمریکا که ممکن است صادرات نفت ایران را با مشکلاتی مواجه کند، دولت سعی دارد به واسطه کاهش مصرف داخلی علاوه بر آنکه از واردات این کالا جلوگیری میکند، بتواند مقداری را هم به کشورهای دیگر صادر کند و این موضوع سبب از بین رفتن نیاز کشور به صادرات نفت میشود که از سوی مسئولان تأیید نشده، بلکه در حد گمانه است که البته میدانیم صادرات نفت به صورت خام یعنی مفتفروشی؛ اما تبدیل آن حتی به بنزین که پروسه خیلی سختی نخواهد داشت هم میتواند سبب سودآوری بیشتری نسبت به خامفروشی باشد و هم اینکه شامل ممنوعیتها نمیشود.
البته این هم ایده خوبی برای افزایش درآمدهای کشور است و باید برای افزایش تولیدات نفتی برنامهریزی شود؛ اما بدان معنا نیست که این افزایش قیمت در هر صورت خوب باشد؛ یعنی زمانی که میبینیم چند برابر سودی که از فروش بنزین به دست خواهیم آورد به بیتالمال تحمیل شده و جیب مردم را خالیتر از گذشته خواهد کرد.
هستهای سلیقهای!
رئیس سازمان انرژی اتمی گفت: «هفته گذشته در حاشیه دیدار با کارگران خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدیم و شرح مختصری از دستاوردهای ماشینهای پیشرفته سانتریفیوژ دادیم. ایشان ضمن ابراز خشنودی فرمودند: «شما همچنان با قدرت به مسیر خود ادامه دهید.» صنعت هستهای برای معظمله بسیار حائز اهمیت است. در سال ۸۸ نیز که به اعتبار مسئولیت در سازمان خدمت ایشان شرفیاب شدم، فرمودند: «صنعت هستهای مرتبط با نظام است. دولتها با سلایق گوناگون میآیند و میروند. نباید این صنعت دستخوش سلایق گوناگون شود و باید راه پایداری را بپیماید. لذا هرگونه تصمیم سرنوشتساز در خصوص صنعت هستهای باید با هماهنگیهای لازم انجام پذیرد.» صنعت هستهای از منظر ایشان دو وجه مهم دارد؛ یکی تأمین انرژی برای نسلهای آینده است و دیگری که حضرت آقا بر آن تأکید دارند، این است که صنعت هستهای و دستاوردهای آن نماد اقتدار و غرور ملی جمهوری اسلامی ایران است.»
گوشت کشور زیر دندان یک نفر
عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ۶۳ درصد واردات نهادههای دامی در اختیار یک شخص است، بیان کرد: «باید مشخص شود چرا این قدرت به این شخص داده شده است، وجود این قدرت برای یک شخص بسیار آسیبزا و مشکلآفرین است.» امیرآبادی عنوان کرد: «قدرت این شخص به حدی رسیده که هیچ دستگاه نظارتی و امنیتی نمیتواند با او برخورد کند، زیرا نهادههای دامی کشور با مشکل جدی روبهرو میشود.» وی افزود: «این موضوع نشاندهنده یک مشکل است و باید ریشهیابی شود که کدام بخش مقصر است و باید ایرادات برطرف شود.» نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: «این موضوع را مشاهده میکنیم که سرمایهگذار یا حاضر به سرمایهگذاری در کشور نمیشود یا در میانه راهکار را رها میکند و مشکلات بیشتری ایجاد میکنند.»
حراج ارز دولت تدبیر
دادستان کل کشور گفت: «با بررسی فهرست سال گذشته ارزهای دولتی که بانک مرکزی در اختیار افراد و شرکتها گذاشته بود، متوجه شدیم بیش از ۲۵۰۰ نفر یا شرکت این ارزها را دریافت کردهاند.» حجتالاسلام والمسلمین منتظری تصریح کرد: «انتظار ما این است که مسئولان مربوطه نظارت کافی داشته باشند و منشأ سوءاستفادهها را شناسایی کنند.» وی افزود: «دولت برای تأمین گوشت مردم ارز اختصاص میدهد؛ اما عدهای با رانت وارد میشوند و گوشت را وارد میکنند و در بندر نگه میدارند تا در فرصت مناسب گوشتی را که با ارز دولتی خریداری شده و باید با قیمت پایینتر به دست مردم برسد، با قیمت دلخواه خودشان بفروشند.»
از اصلاحطلبها خسته شدهاند
زهرا شجاعی، فعال اصلاحطلب و رئیس اسبق امور مشارکت زنان ریاستجمهوری گفت: «رد لایحه افزایش تعداد زنان مجلس به خوبی نشان داد اصلاحطلبان هنگامی که به رأی زنان نیاز دارند، دست کمک به سوی آنها دراز میکنند؛ اما هنگامی که باید درباره وضعیت زنان اقدامات مؤثری انجام بدهند و از سرمایه آنها در مدیریت جامعه استفاده کنند، بیمعرفتی کرده و از این کار خودداری میکنند. گستره جریان اصلاحات بسیار وسیعتر از این است که برخی از منتسبان این جریان درباره آن اظهارنظر میکنند. در شرایط کنونی مردم از برخی چهرههای منتسب به جریان اصلاحات خسته شدهاند و نه از جریان اصلاحات.»
نیاز امروز به مطهری
شهریار زرشناس درباره شخصیت شهید مطهری میگوید: «شهید مطهری یکی از نخستین اندیشمندان اسلامی است که متوجه شد سرمایهداری و بازار و اقتصاد مدرن با بازار سنتی فرق دارد. ایشان از اولین کسانی است که متوجه شده بود سرمایه با ثروت تفاوت دارد. ایشان منتقد سرسخت سرمایهداری است و تفکر اقتصادی ایشان به شکلی عمیق و کاملاً تئوریک، عدالتمحور است. بحثهای ایشان درباره بانکداری بدون ربا، نقد سرمایهداری، نقد اقتصاد بازار، نقد بازار مدرن امروز کاملاً زنده است و ما امروز به شدت به این مسائل نیازمندیم. ما باید رویکرد منتقدانه شهید مطهری به اقتصاد مدرن را کاملاً بازیابی کنیم.»
پایگاه بصیرت: روزنامه اطلاعات در یادداشتی با عنوان «تيرهاي خطا و کمانههايش» پیرامون جنایت به شهادت رساندن طلبه مظلوم همدانی بهدست یک جلاد در کمال تعجب و وقاحت تمام در یادداشتی، موضوعاتی را به هم ربط داده است که هیچ ربطی با یکدیگر ندارند. این روزنامه تحت مدیریت «سیدمحمود دعائی» ماجرای اسید پاشی را به دروغ به موضوع امر به معروف و نهی از منکر نسبت میدهد و مینویسد:
«يک طلبة همداني در بازگشت از محفل درس و بحث، هدف تير خشونت و رذالت يکي از اوباش ميشود. آن تير، برآيند همه تيرهاي خطايي بود که اين بار بر هدف نشست؛ اما هدفي بيگناه. آن تيرهاي خطا، پيشتر و از کجاها در کمان زه شده بودند؟ حدس و گمانش دشوار نيست. وقتي بر صورت افراد به جرمهاي اثباتنشده و مندرآوردي اسيد پاشيدند و شبکة اسيدپاشي تشکيل دادند و آشکار و پنهان، بر اين نهي از منکر(!!!) تشويق شدند و پيگيري هم نشدند، بايد امروز را ميديدند، که خدنگي از تيرهاي در کمان نشسته، به قلب طلبهاي بيگناه کمانه ميکند. از اين دست فراوان ميتوان برشمرد.»
روزنامه «اطلاعات» که بودجه آن از بیتالمال تأمین میشود، همچنین در جملات حیرت انگیز دیگر، سخنان ائمه جمعه که مطالبات مردم در مقابل مسئولان را مطرح و در برابر زیادهخواهی زورگویان عالم میایستند، به ماجرای قتل طلبه همدانی پیوند داده و مینویسد: «در سطوحي بالاتر نيز ميتوان اين تير و کمانهاي به ناروا زِه شده را ديد؛ مثلاً آنجايي که خطيبي در بحبوحة مضيقتهاي اقتصادي روزمرة مردم فرياد برميآورد که: به جهنم! و يا آن دگري که جمعة بعدش ميگويد: اگر نفت نفروشيم، به کجايمان برميخورَد؟! اينجاست که آن اوباش و ديگر اوباشان در جواب، با شليک تير بر بيگناهي از هملباسان آن خطيب ميگويند: به جايي از شما برنميخورَد؛ در عوض به طلبهاي حجرهنشين برميخورانيم!»
این روزنامه رسمی جمهوری اسلامی خیلی راحت و آشکارا جای جلاد و شهید را عوض میکند! بیراه نیست اگر بگوییم این یادداشت دستور ترور داده است؟! و ادامهای است بر نظریهسازی اکبر گنجی که در روزنامه «صبح امروز» در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۷۷ نوشته بود: «عاشورا معلول تعارضهای قومی و نتیجه خشونت پیامبر(ص) در بدر و حنین بود.» یا ترجمه دیگری است از گفته «سعید حجاریان» که اظهار داشته بود: حسین(ع) قربانی خشونت پیامبر(ص) شده بود.
بی تردید نویسندگان این جملات که در روزنامه تحت مدیریت جناب دعایی منتشر شده است، مصداق این جمله رهبر معظم انقلاب هستند که فرمودند: «خداوند از کسانی که با قلم و بیانشان روحیه انقلابی مردم را تضعیف میکنند، نخواهد گذشت.»
توجیهات مدیر ناکارآمد
«عباس آخوندی» وزیر سابق راه و شهرسازی، به تازگی در همایشی با عنوان «نگرانی برای فردای ایران» گفته است: «۳۰ سال است که نرخ تورم در ایران بیش از ۱۵ درصد بوده که نشان میدهد تورم در این کشور نهادینه و مزمن شده است؛ بنابراین این آمار به ما میگوید که مشکل کشور فراتر از یک دولت بوده است.» آخوندی افزوده است: «وجود دولت پنهان عملاً امکان ایفای مسئولیت از دولت رسمی را گرفته است. شما نیز جای روحانی بودید، موفق نمیشدید! هیچکس جز دولت پنهان نمیتواند در ایران اعمال سیاست کند و بنده نیز وقتی دیدم که نمیتوان اعمال سیاست کرد خود را کنار کشیدم و استعفا دادم.» یکی از رسانههای اقتصادی در بازخوانی کارنامه آخوندی نوشته بود: «افزایش ۷۴ درصدی قیمت مسکن در یک سال، کاهش ۴۱ درصدی ساخت و ساز و ۳۵ درصدی معاملات مسکن، تعطیلی مسکن مهر و معلق ماندن مسکن اجتماعی، بخشی از عملکرد آخوندی است.»
پروژه ترورکنندگان
عدهای قصد دارند با ایجاد عامدانه دستاندازهای معیشتی برای مردم و در عین حال سیاهنمایی از اوضاع کشور و بزرگنمایی مشکلات، فضایی را به وجود بیاورند که عدهای از مردم علیه حاکمیت به خیابانها بیایند یا نیروهای انقلاب را ترور کنند؛ برای نمونه شروری که طلبه همدانی را به شهادت رساند، هیچگاه از سوی جریان اصلاحطلب نکوهش نشد. مقصر شهادت این طلبه را نظام معرفی کردند که نتوانسته است نیازهای مردم را برآورده کند!
پروژه شیعهکشی در عراق و عربستان
روزنامه اماراتی «البیان» در گزارشی با تیتر «روابط عربستان و عراق دست ایران را از این کشور قطع میکند»، مینویسد: «در راستای تقویت روابط اصیل عربستان و عراق، حکومت سعودی حمایت و پشتیبانی خود از عراق را تقویت کرده و در روز تاریخی انعقاد مجلس همکاری سعودی عراقی در بغداد، کمکهایی را به این کشور میکند که از جمله آنها میتوان به ساخت یک شهر ورزشی به عنوان هدیه ملک سلمان بن عبدالعزیز به ملت عراق و حمایت یک میلیارد دلاری عربستان از عراق و همچنین تأسیس چهار کنسولگری در سه شهر عراق اشاره کرد.»
همچنین عربستان از یکسو خدماتی را به عراق عرضه میکند؛ اما از سوی دیگر «الحشد الشعبی» را هدف قرار میدهد و تلاش میکند آن را از مردم جدا کند.
سردار یدالله جوانی
مدیر مسئول
اگر کلیدواژههای خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی اسلامی، از مختصات اصلی نقشه راه در بیانیه گام دوم باشد، بدون تردید مبارزه با مفاسد و مفسدان و همچنین فسادزدایی از کشور در همه حوزهها، از الزامات پیادهسازی این بیانیه راهبردی در چله دوم انقلاب اسلامی است. در آسیبشناسی از دوران چهل سال اول انقلاب اسلامی با معیارهایی چون مبانی، اصول، شعارها، اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی میتوان گفت، پیاده نشدن عدالت در تراز انقلاب اسلامی و به شکل مطلوب و قابل قبول، از آسیبهای اصلی و نقصهای عمده این دوران در گام اول انقلاب است. به طور قطع، اگر رؤسای قوای سهگانه که مخاطب اصلی فرمان هشت مادهای مبارزه با مفاسد در ۱۸ سال گذشته بودند، این هشت فرمان را جدی میگرفتند، اکنون و در آغاز دهه پنجم انقلاب اسلامی، هیچ نشانهای از فساد در کشور نبود. «عدالت» بالاترین فضیلت در حکومت دینی و نظام ولایی است و راه تحقق آن، مبارزه جدی با فقر، فساد، تبعیض و بیعدالتی است. افراد، گروهها و جریانهای منفعتگرای دنیاطلب، دشمنان اصلی عدالت هستند. تسامح در مبارزه با فساد و برخورد با مفسدان، پدیده شوم فساد را به اژدهای هفت سر تبدیل میکند. سوگمندانه باید گفت، این تسامح در گام اول برخلاف سیاستهای کلان نظام و مطالبات اصلی امام، رهبری و مردم، از سوی مسئولان و کارگزاران نظام در قوای سهگانه صورت گرفت و اکنون فساد در کشور همانند یک اژدهای هفت سر خودنمایی میکند. این اژدهای هفت سر، از یک سو اعتماد عمومی نسبت به نظام را مخدوش کرده و مردم را نسبت به مسئولان بدبین میکند و از دیگر سو، بلای جان اقتصاد و مانع رونق تولید و شتاب گرفتن حرکت پیشرفت کشور شده است. دشمن خارجی هم که معیشت مردم را با تحریمهای ظالمانه نشانه گرفته، به خوشرقصی این اژدهای هفت سر برای تحریک مردم و تبدیل نارضایتیهای آنان به اعتراض و آشوبهای خیابانی، دل بسته و امیدوار است.
در چنین فضا و شرایطی، ریشهکن کردن فساد از طریق یک مبارزه جدی و همهجانبه با مفسدان و نابود کردن همه بسترها، زمینهها و عوامل تولید فساد، ضرورتی اجتنابناپذیر است. در این عرصه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مبارزه با فساد و این اژدهای هفت سر را ضرورت پاسداری از انقلاب اسلامی دانسته و آن را از قوای سهگانه و همه سازمانها و دستگاههای حکومتی و حاکمیتی مطالبه میکند. سپاه در این عرصه، از یک سو مبارزه با فساد را به صورت جدی مطالبه میکند و از سوی دیگر آمادگی خود را برای کمک به دستگاههای مسئول، برای نابود کردن این اژدهای هفت سر اعلام میکند. اولین مطالبه سپاه در امر مبارزه با فساد آن است که رؤسای قوای سهگانه فرمان هشت مادهای ۱۸ سال قبل رهبر معظم انقلاب اسلامی را نصبالعین قرار داده، خود را مخاطب این فرمان دانسته، با همه توان برای اجرای این فرامین هشتگانه، شب از روز نشناسند. فرمان هشت مادهای مبارزه با فساد که در سال ۱۳۸۰ خطاب به رؤسای قوای سهگانه صادر شد، فرمانی صریح، شفاف، قاطع و امری مولوی و مطالبهگرانه بود، اما بر زمین ماند و در اجرایش کوتاهیها شد. نتیجه آن کوتاهیها، زخمهایی است که اکنون بر پیکر داریم. سپاه درمان این زخمها را از همه مسئولان بر مبنای فرمان هشت مادهای مطالبه میکند. از دیگر مطالبات سپاه آن است که باید در امر مبارزه با فساد به علتها و ریشهها توجه کرد. اقتصاد نفتی و اقتصاد دولتی از یک سو و اتصال کانونهای ثروت به کانونهای قدرت از دیگر سو، از زمینهها و عوامل اصلی تولید فساد در کشور است.این زمینهها و عوامل در سالهای گذشته، پدیدههای نامبارک «کارگزارـ تاجر» و «مدیرـ سهامدار» را به وجود آورده است. خاصهخواری، رانتخواری و دستیابی به ثروتهای بادآورده و پدیدآیی قشر نوکیسه، محصول این پدیدههای نامبارک است. بنابراین مطالبه سپاه آن است که همه دستگاهها، مبارزه با فساد را از درون دستگاه خود شروع کنند. سالمسازی دستگاهها از فساد، شرط لازم برای توفیق آن دستگاهها در امر مبارزه با فساد است. اگرچه مبارزه با فساد وظیفه همه قوا و دستگاهها و در رأس آنها وظیفه قوه مجریه به دلیل در اختیار داشتن بیش از ۹۰ درصد امکانات کشور است، اما در این میان قوه قضائیه به ویژه در دوره ریاست جدید آن، میتواند حیات اژدهای هفت سر را با کمک دیگران و از جمله سپاه به پایان رساند. البته سالمسازی دستگاه قضا، شرط لازم برای رسیدن به این مهم است. در این مسیر و در راستای از پای در آوردن اژدهای هفت سر، اقدامات اساسی و اولویتداری وجود دارد که عبارتند از: ۱ـ رسیدگی به داراییها و اموال مسئولان در چهل سال گذشته؛ ۲ـ رسیدگی به چگونگی واگذاری شرکتهای دولتی؛۳ـ رسیدگی به چگونگی تخصیصها و واگذاری ارزهای دولتی؛ ۴ـ رسیدگی به چگونگی پرداخت وامهای کلان و تسهیلات بانکی و دولتی.
مهدی سعیدی
کارشناس سیاسی
در پی دستور دونالد ترامپ مبني بر تمديد نشدن معافيت نفتي هشت کشور خريدار نفت ايران، عرصه تقابل جمهوری اسلامي و استکبار جهاني در سال 1398 وارد مرحله نويني شده است. استقامت جمهوري اسلامي و ملت ايران در اين عرصه و ناکام گذاشتن تحريمها خواهد توانست آخرين حربه تهاجمي سالهاي اخير آمريکاييها را بياثر کند. در اين وضعیت است که رهبر معظم انقلاب اسلامي در آخرين کلامشان از آرايش جنگي همهجانبه دشمن در عرصههاي گوناگون اقتصادي و سياسي سخن گفتند و بر ضرورت تدبير در برابر اين تهاجم همهجانبه دشمن تأکيد ورزيدند.
يکي از مهمترين ملاحظات در اين مواجهه فراگير، مديريت افکار عمومي و جلوگيري از ايجاد ناامني رواني در اذهان جامعه است. در وضعیت کنوني، هر اقدامي که موجب آشفتگي در افکار عمومي جامعه شود، بدون شک خطاي راهبردي است که نميتوان از آن چشم پوشید. هرچند دشمن تلاش دارد با بهرهگيري از شگردهاي جنگ روانيـ رسانهاي اين آرامش را بر هم بریزد و با التهابزايي، جورچین جنگ تمامعيار اقتصادي خود را کامل کند؛ اما به نظر ميرسد برخي بيتدبيريها در داخل کشور که حتي بوي خيانت نيز ميدهد، بيش از سناريوي جنگ رواني دشمن اثرگذار خواهد بود.
نمونهاي از اين بيتدبيريها را ميتوان در ماجراي شيوع خبر سهميهبندي بنزين در روزهاي پاياني هفته گذشته مشاهده کرد. در حالي که فرايند قانوني سهميهبندي بنزين و دو نرخي شدن آن در سال 1398 طي نشده و به تصويب مراجع قانوني (مجلس شوراي اسلامي) نرسيده است، اخباري از سوی برخي رسانهها منتشر شد که از اجراي آن از بامداد روز جمعه (13 ارديبهشت) خبر ميداد! این رسانهها منبع خبر خود را وزارت نفت اعلام کردند. انتشار اين خبر کافي بود تا التهاب بر افکار عمومي سايه افکند و شوک گراني قيمت بنزين تا ليتري 2500 تومان، هجوم مردم براي پر کردن باک خودروها را به همراه داشته باشد که حاصل آن تشکيل صفوف طولاني در پمپ بنزينها بود. وضعيت حاصله موجب شد، مسئولان و دستاندرکاران دولتي پشت تريبونهاي مختلف قرار گرفته و اخبار گراني بنزين را تکذيب کنند! اما اين تکذيبهها کافي نبود و ساعتها طول کشید تا آرامش به افکار عمومي بازگشته و به تدريج آرامش به پمپبنزينها بازگردد!
در اين ميان، پرسشهای متعددي مطرح شده که اغلب بدون پاسخ باقي ماندهاند! از جمله آنکه آيا واقعاً چنين مصوبهاي براي تغيير قيمت بنزين به صورت قانوني وجود دارد؟ آيا تدوين چنين طرح مهمي که با معيشت همه مردم ارتباط مستقيم دارد، بدون پيوست رسانهاي ممکن است یا بدون آن قابليت اجرا خواهد داشت؟! آيا ناشيانهتر از اين هم ممکن است که چنين طرح مهمي اجرا شود؟!
همزماني وقوع چنين رخدادي با دستور ترامپ درباره تحريمها بيشتر به خيانتي آشکار ميماند که تلاش دارد اينگونه القا کند که تحريمها آثار جدي بر اقتصاد کشور گذاشته است! به همین دلیل بايد دستگاههاي امنيتي این مسئله را رسيدگي کرده و با عوامل آن برخورد قاطع و جدي شود. همچنين اين سؤال جاي تأمل دارد که اگر به فرموده رهبري دشمن آرايش جنگي به خود گرفته است، چرا جمهوري اسلامي ایران در مقابل، نبايد آرايش جنگي مناسب داشته باشد؟ اگر قرار باشد هر روز انتشار خبري بدون بنيان و بدون رعايت ملاحظات رسانهاي افکار عمومي را اينگونه بر هم بريزد، چگونه خواهيم توانست در جنگ تمامعيار اقتصادي آغاز شده سربلند بيرون بیاییم؟!
حضور در ميدان مقابله با جنگ تمامعيار دشمن نيازمند تدبير و هوشمندي در عرصه رسانهاي و تبليغاتي و مديريت افکار عمومي است.
در اين ميدان ضربات دشمن بيش از آنکه در واقعيت عرصههاي اقتصادي اثرگذار باشد، در ذهنيت جامعه اثرگذار است؛ از این رو بايد نوعي پدافند در عرصه جنگ رواني ايجاد کرد تا آسمان ذهن جامعه در امنيت کامل در برابر تهاجمات نرم دشمن قرار گيرد و حاصل آن بازدارندگي و مصونيت ذهنيـ رواني جامعه و اعتماد افکار عمومي به مسئولان باشد.
به نظر ميرسد مديريت عرصه دفاع در برابر آرايش جنگي دشمن، بدون تشکيل قرارگاهي واحد و قدرتمند ممکن نباشد. قرارگاهي که همه دستگاهها و نهادها گوش به فرمان آن بوده تا بهترين تصميمات با هماهنگي همهجانبه مسئولان و قواي سهگانه در کمترين زمان اتخاذ شود و هرگونه افتراق و تکروي مهار شود تا شاهد تکرار چنين حوادث تلخي در سطح جامعه نباشيم. بدون شک تصميمات مدبرانه چنين قرارگاهي با اعتماد عمومي و حمايت ملت همراه خواهد بود.