امام خامنهاي در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام تأكيد كردند: «رويارويي كنوني، برخورد ارادهها است و چون ما ارادهاي قويتر داريم و به خدا توكل ميكنيم، انشاءالله آينده خوبي در انتظار ملت است.»
رهبر معظم انقلاب در ديدار رمضاني مسئولان نظام با تأكيد بر «رسيدگي به امور مردم، رعايت بيتالمال و اجتناب از اشرافيت» و «تقوا و امانتداري»، اظهار داشتند: «گزينه قطعي ملت ايران در مواجهه با دشمن، مقاومت در همه زمينهها است، چراكه مذاكره با دولت كنوني آمريكا سمّ مضاعف است، البته جنگي نخواهد شد؛ بلكه برخورد، برخورد ارادهها است و در اين زمينه، اراده ملت ايران و نظام اسلامي قويتر از دشمن است و به فضل الهي اين بار هم پيروز خواهيم شد.»
ايشان با اشاره به وضعيت فعلي كشور، فرمودند: «مسائل و مشكلات اقتصادي باعث شده است كه دشمنان ما و در رأس آن آمريكا به زعم خود تصور كنند با تحريمهاي بيسابقه ميتوانند به ايران ضربه بزنند؛ در حالي كه فلز جمهوري اسلامي به همت مردم و مسئولان مستحكم است.»
حضرت آيتاللهالعظمي خامنهاي افزودند: «متأسفانه در سالهاي اخير بهطور مكرر، اقتصاد كشور به تصميمهاي ديگران گره زده شد و بسياري از كارها به تصميمهاي آمريكا موكول شد و در نتيجه سرمايهگذار و فعال اقتصادي نيز كارهاي خود را موكول به اين امور كرد.»
رهبر فرزانه انقلاب در بخش ديگري از سخنانشان به موضوع تلاشها و اقدامات ضد ايراني آمريكا اشاره كردند و اظهار داشتند: «در مواجهه با دشمن دو راه بيشتر وجود ندارد؛ يا عقبنشيني ما و پيشروي متقابل آنها يا مقاومت و ايستادگي كه تجربه ما در جمهوري اسلامي نشان ميدهد هر جا در مقابل دشمن مقاومت كرديم، جواب گرفتيم.»
ايشان مقاومت در عرصه اقتصادي را متفاوت از مقاومت در عرصه نظامي دانستند و افزودند: «مقاومت در عرصه اقتصادي به معناي مستحكم كردن ساخت اقتصادي كشور است كه لازمه آن هم برخورد جدي با مسائل و پيگيري امور است.»
ايشان در ادامه سخنان خود، در تبيين طراحي آمريكاييها در شرايط فعلي گفتند: «آنها تمام تلاش خود را به كار گرفتهاند تا با فشارهاي شديد اقتصادي، اولاً نظام محاسباتي مسئولان را بهگونهاي تغيير دهند تا آنان مجبور به تسليم شوند و ثانياً مردم را در مقابل نظام قرار دهند.»
رهبر معظم انقلاب اسلامي خاطرنشان كردند: «سردمداران آمريكا به دليل بغض و كينهاي كه به جمهوري اسلامي ايران دارند، كور شدهاند و نميتوانند درست محاسبه كنند.»
حضرت آيتاللهالعظمي خامنهاي با اشاره به مخالفت بسياري از صاحبنظران در آمريكا با شيوه برخورد با ايران و گروههاي مقاومت گفتند: «مسئولان كنوني آمريكا واقعاً درك درستي نسبت به مسائل گوناگون و همچنين جمهوري اسلامي ندارند.»
ايشان با تأكيد بر اينكه هيچكس نبايد از هيبت ظاهري، تشرها و هياهوهاي آمريكا بترسد، افزودند: «ابرقدرتها معمولاً كار خود را با تشر و هياهو پيش ميبرند و هرگونه جا زدن در مقابل اين تهديدها خطا است. علاوه بر آمريكا، از ثروت قارونهاي منطقهي خليجفارس نيز نبايد ترسيد؛ زيرا هيچ غلطي نميتوانند بكنند.»
حضرت آيتاللهالعظمي خامنهاي با تأكيد بر اينكه دشمني آمريكا با جمهوري اسلامي بيشتر نشده؛ بلكه نسبت به چهل سال گذشته، آشكارتر و صريحتر شده است، افزودند: «بايد بدانيم، كسي كه با صداي بلند تهديد ميكند، قدرت و توانايي او به اندازه آن صداي بلند نيست.»
رهبر معظم انقلاب اسلامي خاطرنشان كردند: «دولت فعلي آمريكا علاوه بر دشمني صريحتر با نظام اسلامي، بيش از هر دولت ديگر اين كشور، در خدمت مصالح رژيم صهيونيستي است و بهعبارتي بسياري از سياستهاي آمريكا در دست صهيونيستها است.»
حضرت آيتاللهالعظمي خامنهاي با اشاره به ادعا و جنجال مقامات فعلي آمريكا، از جمله رئيسجمهور اين كشور مبني بر اينكه سياستهاي ما موجب تغيير در ايران شده است، گفتند: «بله، تغيير در ايران ايجاد شده؛ اما اين تغيير به اين صورت بوده است كه نفرت مردم از آمريكا، ده برابر شده است.»
ايشان «دستنيافتنيتر شدن منافع جمهوري اسلامي»، «افزايش همت جوانان» و «افزايش آمادگي نيروهاي نظامي و امنيتي» را از ديگر تغييرات در ايران برشمردند و تأكيد كردند: «سخنان مقامات آمريكايي نشاندهنده ميزان دوري آنها از واقعيات و محاسبات اشتباه و غلط آنها است.»
حضرت آيتاللهالعظمي خامنهاي با اشاره به هشدار برخي صاحبنظران آمريكايي مبني بر اينكه فشار بر جمهوري اسلامي به جهش اقتصادي ايران منجر خواهد شد، گفتند: «آمريكا در مواجهه با ملت ايران و استحكام روزافزون نظام اسلامي قطعاً شكست خواهد
خورد.»
ايشان با اشاره به برخي كه ميگويند مذاكره با آمريكا چه عيبي دارد، تأكيد كردند: «بر اساس اين واقعيات، اصل مذاكره با آمريكا حتي با كسي كه آدم حسابي باشد، غلط است و مذاكره با اينها كه به هيچ چيز از جمله اخلاق و قانون و عرف بينالمللي پايبند نيستند، مسخره است و مطلقاً معنا ندارد.»
رهبر معظم انقلاب با اشاره به اينكه آمريكا مجبور به عقبنشيني در مقابل مقاومت ملت ايران خواهد شد، افزودند: «بحث مقاومت، بحث برخورد نظامي نيست و اينكه برخي در روزنامه يا فضاي مجازي مسئله جنگ را مطرح ميكنند، حرف بيخود و غلطي است.»
ايشان تأكيد كردند: «بنا نيست جنگي انجام بگيرد و انجام هم نخواهد گرفت، چرا كه ما ابتدا به ساكن هيچگاه دنبال جنگ نيستيم و آنها هم ميدانند جنگ به صرفهشان نيست.»
روشنفكران زمانه ما!
«حسن رحيمپورازغدي» گفت: «آن اسلامي كه در عرصه اجتماع و سياست و فرهنگ و همه چيز كارآمد است، آن اسلام، اسلام ناب است. اگر اسلام را التقاطي كرديد و تفسير به رأي كرديد، آن اسلام ديگر كارآمد نخواهد بود. نميخواهم نام چند نفري را كه اسمشان را روشنفكر ديني گذاشتهاند بياورم؛ اما همهشان مترجمند؛ مترجم بدون رفرنسند و هر كدامشان تحت تأثير يك مكتب غربي هستند. بنده در دهه هفتاد كه برخي از همين افرادي كه امروزه روشنفكر ديني نام گرفتهاند را ميديدم و گاهي در جلسات، حرفهاي آنها را ميشنيديم، از همان ابتدا ميگفتم كه اينها اساساً وحي را قبول ندارند، نبوت را قبول ندارند كه اتفاقاً برخي موضع ميگرفتند و ميگفتند اين طور نيست. حالا بعد از گذشت چندين سال همه متوجه شدهاند كه اينها اساساً وحي و نبوت را قبول ندارند.»
جاده صافكن آمريكا
«روزنامه اعتماد» در يادداشتي با عنوان «نجات برجام» نوشت: «سردرگمي و سياست منفعلانه عربستان فرصت خوبي است تا كشور ما با عربستان و امارات وارد مذاكره شده و خطرات جنگ نيابتي احتمالي را به آنان گوشزد كرده و راهكارهاي عملي دست يافتن به صلحي پايدار در منطقه به عنوان همسايهاي خيرخواه و صديق را به آنان نشان دهد.» طيف اصلاحطلب اصرار دارد كه بلندگوي ترامپ در ايران باشد؛ يك روز با دروغ «دوراهي جنگ و صلح» و روز ديگر با جاده صافكني براي «برجام منطقهاي». اصلاحطلبان گويي هنوز عاملان تهديد صلح منطقه را نشناختهاند و از روي ترس فقط اصرار دارند كه مدام بگويند «ما صلح جوييم» و «اقدامات ما صلحآميز است»! ولي حاضر نيستند دخالتهاي آشكار آمريكا در منطقه را ببينند.
راهكار تقسيم يارانه
بررسيها نشان ميدهد كه اختصاص يارانه به شيوه كنوني سبب ميشود تا يارانه دهكهاي بالا چندين برابر يارانه دهكهاي پايين باشد؛ به طوري كه دهك دهم حدود چهار برابر دهك اول يارانه دريافت ميكند. مركز پژوهشها در اين زمينه پيشنهاد داده است كه كارت الكترونيك نقديـ كالايي به هفت دهك اول درآمدي و چهار بار در سال در فواصل زماني نامشخص تعلق بگيرد؛ به طوري كه تا انتهاي سال 1398 هر ايراني در هفت دهك اول درآمدي، مجموعاً حدود 432 هزار تومان در سال دريافت كند. اين كارت در اختيار سرپرست خانوار قرار خواهد گرفت و اعتبار آن تنها براي خريد كالاهاي اساسي مانند گوشت مرغ، گوشت گوسفند و گوساله، تخم مرغ، برنج، روغن و حبوبات است.
سفره افطار روباه پير!
«حجتالاسلام سليمي»، نماينده مردم محلات در مجلس شوراي اسلامي، با اشاره به حضور برخي مديران دولتي در افطاري سفارت انگليس در تهران گفت: «در افطاري سفارت انگليس در تهران كه از قضا معاون وزير، مدير كل و برخي ديگر از دولتيها بر سفره ارباب و كدخدايشان نشسته بودند، مطلع نبودند كه اين روباه پير با چه نيتي سفره انداخته است؟» از سوي ديگر، 9 ارديبهشت هم حساب كاربري سفارت فرانسه در ايران در توئيتر، از مهمانياي با حضور جمعي از ايرانيان «همكار» سفارت خبر داده بود. نمونه يكي از نمكپروردگان سفارت خانههاي غربي «عبدالرسول درّياصفهاني» عضو تيم هستهاي بود كه تمام جزئيات و اطلاعات طرف ايراني را در جريان مذاكرات هستهاي به انگليسيها مخابره ميكرد.
حمله دقيق يمنيها
حمله پيروزمندانه يمن به تأسيسات نفتي عربستان بازتابهاي مختلفي داشته است. «شبكه الجزيره» با كارشناس نظامي در اين باره گفتوگو كرد و اين كارشناس عنوان داشت: «دقت هدف قرار دادن اين تأسيسات توسط پهپادها نشان از پيشرفته بودن آنها و دسترسي آنها به سيستمهاي ماهوارهاي دارد.» وي افزود: «گويا رادارهاي عربستان خواب هستند. بايد ديد رادارهايي كه آمريكايي هستند و بسيار پيشرفته هستند چگونه اين پهپادها را نميتوانند رهگيري كنند. پدافند سعودي كجاست كه نميتواند اين اهداف را شناسايي كند.»
«رئيسجمهورشان ميگويد هر جمعه در تهران عليه نظام راهپيمايي است. اولاً جمعه نيست شنبه است؛ ثانياً تهران نيست و پاريس است.» اين جملات پاسخ رهبر حكيم انقلاب اسلامي به ياوهگوييهاي احمقانه دونالد ترامپ بود كه هفته پيش در سخنراني خود كه به مناسبت سالگرد خروجش از برجام ترتيب داده شده بود، گفت: «از زماني كه من از برجام خارج شدم اقتصاد آنها وضع افتضاحي پيدا كرده و جمعه هر هفته شورش دارند و حتي در طول هفته!»
رهبر معظم انقلاب همچنين در اين سخنراني كه در ديدار با مسئولان نظام ايراد شد، تأكيد كردند اين حرفها ناشي از اشتباه محاسباتي آمريكاييها درباره ايران است. معظمله در اين مراسم فرمودند: «دشمن همه تلاش خودش را به خرج داده و كار خودش را كرده؛ او از خباثت و بدجنسي خودش كم نگذاشته؛ هدفشان هم اين است كه مسئولان را به تسليم وادار كنند و محاسباتشان را جوري تغيير بدهند كه منتهي بشود به اينكه تسليم بشوند، يعني بيايند در مقابل آمريكا تسليم بشوند و مردم را هم در مقابل نظام قرار بدهند؛ هدف دشمن اين است.»
اما آنچه در اين گزارش مدنظر ماست، آن چيزي است كه در ادامه حضرت آيتاللهالعظمي خامنهاي به آن اشاره كردند: «اين محاسبه، محاسبه غلطي است؛ يعني محاسبات آمريكا، محاسبات غلطي است. قبلاً هم در سالهاي گذشته، در اين چهل سال، همينجور محاسباتي را آمريكاييها داشتهاند و نتيجه نگرفتهاند و ضرر كردهاند و ضربه مورد نظر خودشان را نتوانستند بر جمهوري اسلامي وارد كنند.»
جان كلام رهبر معظم انقلاب در اين مراسم درباره اين بود كه به همه و به ويژه مسئولان جمهوري اسلامي ايران يادآوري كنند كه آمريكا همواره دچار خطاي محاسباتي بوده است. در طول چهل سال گذشته و از ابتداي روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي، آمريكاييها به دنبال از بين بردن نظام اسلامي بودهاند.
جالب اينجاست كه در اين راه بسيار هزينه كرده و فكر ميكردند محاسباتشان دقيق است؛ اما هميشه به خطا رفتهاند. يكي از اين موارد حمله نظامي طبس يا «عمليات پنجه عقاب» است. برژينسكي ميگويد: «روز اول آوريل (13 فروردين) جيمي كارتر از من خواستار تشكيل جلسه اضطراري شوراي امنيت ملي شد و گفت به نظر وي زمان اقدام فرا رسيده است. كارتر جلسه ياد شده را با اين سخنان آغاز كرد: «به نظرم امكان خلاصي گروگانها بسيار بعيد به نظر ميرسد و ما بايستي حاكميت خود را اعمال كنيم و حالا وقت آن است كه عمل مناسب انجام پذيرد و جدول زماني آن هم تهيه شود.» و ادامه داد: «ما بايد براي آزادي گروگانها وارد عمل شويم و عمليات در اولين فرصت ممكن بايد آغاز شود.»»
با آنكه بسياري معتقدند عملياتي كه به حادثه طبس منجر شده يك برنامهريزي بسيار دقيق از نظر مختصات مختلف زماني، مكاني و تجهيزاتي داشت؛ اما شكست اين عمليات نشان از محاسبه غلطشان درباره جمهوري اسلامي دارد.
جنگ تحميلي هم يكي از اقداماتي بود كه آمريكا ميخواست به وسيله صدام نظام اسلامي و استقلال ملت ايران را از بين ببرد. شايد در آغاز جنگ تحميلي كسي نميدانست آمريكاييها پشت پرده اين حمله قرار دارند؛ اما در زمان پذيرش قطعنامه 598 همه از حمايتهاي آمريكا از صدام اطلاع داشتند. شايد يكي از دلايل عمده اين اتفاق آن بود كه طرف غربي همانگونه كه صدام فكر ميكرد چند روزه به تهران خواهد رسيد، گمان ميكرد كه به زودي خواهد توانست جمهوري اسلامي را به وسيله مزدور خود، يعني صدام ساقط و ايران را تسخير كند؛ پس نيازي به اعلام حمايت علني نيست و اين يك خطاي محاسباتي ديگري بود كه سبب تحميل هزينه بسيار به آنان و همپيمانانشان شد.
با نگاهي به اتفاقات سال 88 متوجه ميشويم آمريكا در قبال فتنه، بازيگران آن، جمهوري اسلامي و ملت ايران دچار خطاي محاسباتي شد. با آنكه اوباما، رئيسجمهور وقت آمريكا پيش از انتخابات رياستجمهوري سال 88 به رهبر معظم انقلاب نامه مينوشت و تقاضاي مذاكره ميكرد، با وقوع فتنه در كشور اينگونه انديشيد كه ديگر كار جمهوري اسلامي با اين وقايع به پايان خواهد رسيد و آنها خواهند توانست دولت دلخواهشان را در ايران ايجاد كنند.
اما پس از آن همه حمايت مستقيم دولت آمريكا از فتنهگران و در حالي كه سران فتنه نگاهشان به اين حمايتهاي آمريكاييها بود، باز هم نتوانستند كاري از پيش ببرند. اين بار هم دچار خطاي هميشگي شده و برخلاف آن چيزي كه ميپنداشتند اين آشوبها ميتواند پايان عمر نظام اسلامي باشد؛ اما نتوانستند چنين اتفاقي را رقم بزنند.
تحريم و جنگ اقتصادي هم يكي ديگر از اعمالي بود كه آمريكا براي مقابله با ايران انجام داد؛ ولي نتوانست از آن بهرهاي ببرد. از همان آغازين روزهاي انقلاب اسلامي، ملت ايران تحريم اقتصادي ميشود. در دفاع مقدس سلاح به ايران فروخته نميشود و همين سبب ميشود جوانان ايران حالا بتوانند سلاحها و موشكهايي را به دست خود طراحي كرده و بسازند كه تن آمريكاييها و همپيمانانشان را به لرزه درآورد.
حالا هم كه ترامپ بيش از يك سال است از توافقي خارج شده كه با حضور آمريكا و پنج كشور ديگر در مقابل جمهوري اسلامي ايران منعقد شده بود، ثابت كرده است مانند پيشينيان خود در محاسباتش دچار اشتباه است. ترامپ آن چيزي كه امروز به عنوان اخباري از تحولات ايران بيان ميكند، در واقع آن چيزي است كه آرزو داشته در پي خروجش از برجام براي مردم ايران اتفاق بيفتد؛ ولي نيفتاده است.
اما حالا كه ديگر برجام به پايان راه خود رسيده و با اين حجم از فشار به ملت ايران ترامپ نتوانسته به نتيجه مطلوب خودـ كه همانا مذاكرهاي با مفاد دلخواه خودش بودهـ برسد، چند راه بيشتر پيش رو ندارد؛
يك راه جنگ است (البته ميدانيم آمريكاييها نه توان و آمادگي جنگيدن با ايران را دارند و نه جرئت آن را) اما به فرض مثال اگر جنگي شكل بگيرد، به اضافه اينكه در ازاي يك انگشت از سوي مواضع آمريكا هزار مشت از سوي ايران دريافت خواهد كرد، ملت ايران همواره نشان دادهاند كه در برابر تجاوزات خارجي به سرعت انسجام خواهند يافت و ديگر هيچ كس حتي جيرهخواران داخليشان هم نخواهند توانست كاري از پيش ببرند.
راه دوم ادامه دادن به محاصره اقتصادي است. در اين راه هم آمريكا ديگر توفيقي نخواهد داشت، چرا كه اولاً در طول يك سال گذشته دولت آمريكا هر چه توانسته و از دستش برآمده به ايران فشار آورده و همپيمانانش را مجبور به اين كار كرده است. لذا به زودي اين راهبرد كارايي خود را از دست خواهد داد؛ زيرا بسياري از كشورهايي كه با ايران مراودات تجاري داشتهاند، از ادامه تحريمها متضرر ميشوند، به ويژه كشورهايي كه خريدار نفت ايران هستند. از سوي ديگر شرايط تحريمي ايجاب ميكند جوانان ايراني مانند گذشته شروع به توليد مايحتاجي كنند كه تا پيش از اين از خارج از كشور وارد ميشده است.
اگر ترامپ و تيم سياسي حاضر در كاخ سفيد فكر ميكند با هر يك از اين روشها خواهد توانست جمهوري اسلامي را ساقط كند يا آن را پاي ميز مذاكره بكشاند، بايد بدانيم دوباره دچار اشتباه در محاسبات خواهند شد و عاقبت چيزي جز خسارت براي خود و همپيمانانشان رقم نخواهند زد.
اما قطعاً راه سومي هم وجود دارد و آن اين است كه ترامپ و دولتمردان و سياسيون آمريكايي استقلال ملت ايران و نظام اسلامي را به رسميت بشناسند. همه آن چيزي كه دولتمردان آمريكايي را از گذشته تاكنون بر آن داشته كه ملت ايران را به روشهاي مختلف تحت فشار قرار دهند، نه هستهاي بوده و نه چيزهاي ديگر، بلكه همه مشكل آمريكا با ايران و ايراني همين داستان استقلال و استقلال طلبياش است.
رضا مسعودي/ «كسي جرئت و قصد حمله به ايران را ندارد.» اين جملهاي است كه سياستمداران و كارشناسان سياسي دنيا حتي در خاك آمريكا نيز گفتهاند. اين اطمينان آنها، به رفتار عاقلانه و مدبرانه نظام ما در سالهاي پس از جنگ تحميلي برميگردد. همه كارشناسان سياسي جهان معتقدند ايران بسيار زيركانه توانسته است آفت جنگ را از خود دور كند و اين اعتقاد آنها دليلي ندارد جز رفتار ديپلماتيك ايران در خارج از مرزها، گسترش روابطش با بيشتر كشورهاي دنيا و تلاش براي افزايش قدرت دفاعي و حفظ روحيه انقلابي در نيروهاي نظامي، كه ابزاري براي بازدارندگي و كور كردن طمع دشمنانش است.
ايران ماهرترين بازيكن روابط خارجي است كه توانسته با بيشتر كشورهاي دنيا ارتباط دوستي برقرار كند؛ كشورهايي كه تحمل يكديگر را ندارند؛ اما با ايران ارتباطي دوستانه دارند. ايران هم از ظرفيتهاي سياسي خود و هم از ظرفيتهاي نظامياش براي ارتباط با كشورهاي ديگر استفاده كرده است. ديپلماتها و ژنرالها دوشادوش يكديگر خاكريزهايي سياسي، اقتصادي و فرهنگي را در كشورهاي منطقه ساختهاند و دامنه قدرت ايدئولوژيكي خود را گسترش دادهاند. در واقع هماهنگي قواي سياسي و نظامي با يكديگر بر قدرت جمهوري اسلامي ايران در جهان افزوده است.با وجود اين، در اين ميان افراد و گروههايي هماهنگ با هم تهمت جنگطلب بودن به نيروهاي نظامي و انقلابي ميزنند. كاسبان جنگ نميتوانند مقوله دفاع و جنگطلبي را از يكديگر تميز دهند. همچنين تفاوت دست برتر در تعاملات، گفتمان و ارتباط قدرتمندانه را در دنيا با مذاكرات از روي ضعف و زبوني نميدانند. آنها نميتوانند بفهمند نرمش قهرمانانه يعني چه. اين موقعيتنشناسي ديپلماسي ما را هم ضعيف ميكند.
ترساندن از جنگ شگردي است قديمي كه گروههاي سياسي در كشورهاي دنيا به كار گرفتهاند. اين شگرد در كشور ما هم از سوي برخي گروههاي سياسي و افراد استفاده ميشود؛ با اين تفاوت كه در نقاط ديگر دنيا آن را براي امتيازفروشي و قبول هر شرطي از دشمن استفاده نميكنند.
آنها از خسارت جنگ ميگويند، چشمشان را بر خسارت سوء مديريتها بستهاند و در بررسيها و تحليلهاي خود هميشه از فقر و قحطي پس از جنگ سخن ميگويند. آنها حتي برخي اختلافات سدههاي اخير را كه به دخالت نيروي نظامي كشور ثالث منتهي شده است شمارش ميكنند و انگشتشان را بر خسارتهاي اين دخالت و جنگهاي احتمالي ميگذارند؛ بدون آنكه تحليل درستي از تفاوتها داشته باشند. بررسي جنگهاي گذشته بسيار خوب است؛ اما با داشتن قدرت تحليل.
پس از بررسي يك به يك جنگها و دخالت قدرتهاي بزرگ نظامي، نتيجه ميگيريم كه دست حكومتهاي ايران از دو گزينه جلوبرنده و نتيجهدهنده خالي بود؛ اول قدرت ديپلماسي و دوم قدرت نظامي. اگر در همان دوره چنگيز قدرت نظامي ما و حتي ديپلماسي ما قوي بود، خسارتهاي اينچنيني به مردم ايران تحميل نميشد. حال اگر بگوييم با قدرتي كه داريم بايد دست برتر را در هر مذاكرهاي داشته باشيم و نبايد ذليلانه با دنيا تعامل كنيم آيا جنگطلبيم؟ ايرانيان در مقاطعي به دليل ضعف ديپلماسي و قدرت نظامي، سرشكسته و سرخورده شدند و قسمتهاي اعظمي از خاك خود را از دست دادند. اكنون كه همه كشورهاي دنيا اذعان دارند قدرت سياسي و نظامي ايران جزو چند كشور اول جهان به شمار ميآيد، وقت آن است كه مستحكمتر از گذشته براي آنچه استقلال و آزادي و رفاه كشور را تأمين ميكند، ايستادگي كنيم و از حق خود عقب ننشينيم.
ايران چه پيامي به آمريكا داد؟
روزهاي گذشته منابع متعدد آمريكايي اخبار و مطالبي را منتشر كردند كه نشان ميدهد كاخ سفيد و به ويژه شخص ترامپ، براي جنگ با ايران دچار عقبنشيني بسيار معناداري شده است. حتي كار به جايي رسيده كه افرادي مانند بولتون كه چند جملهاي سخن از جنگ را بيان كرده، در معرض اخراج قرار گرفتهاند؛ اما اين اتفاق چگونه يكباره در كاخ سفيد رخ داده است؟ برخي شواهد نشان ميدهد ايران در چند روز گذشته، علايمي بروز داده كه ترامپ را وادار به انديشيدن مجدد درباره افزايش تنش نظامي با ايران كرده است. اينكه ايران دقيقاً چه پيامهايي را صادر كرده، براي محافل رسانهاي داخلي و خارجي چندان مشخص نيست؛ اما برخي منابع غربي گفتهاند كه مقامات نظامي و امنيتي آمريكا، آرايش و تحركات امنيتي ايران در منطقه را ارزيابي و گزارش آن را به كاخ سفيد ارسال كردهاند.
سلطان كاغذ!
دو شركت «ارمغانگستر نويد» و «نگارگستر هامون» بيش از 33 ميليون دلار ارز 4200 توماني براي واردات كاغذ گرفتهاند؛ اما قيمت كاغذ طي يك سال اخير 353 درصد رشد داشته است. بررسيها نشان ميدهد، مدتي است وزارت ارشاد چندين واردكننده از جمله اين دو شركت كه متعلق به برادران طهراني و خوشبين هستند را به صورت انحصاري مسئول واردات كاغذ كرده بود.
جعبه سياه ارز 4200 توماني
استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمي با انتقاد از سياستهاي ارزي دولت گفت: «آمارهاي اخير نشان ميدهد كه در سال گذشته، تقريباً 23 ميليارد دلار ارز 4200 توماني در كشور توزيع شده است كه 5/13 ميليارد دلار آن براي كالاهاي اساسي بوده است و بنده هنوز متوجه نشدهام كه آن 9 ميليارد دلار ديگر براي چه منظوري بوده است.»
وحيد شقاقي شهري ادامه داد: «عملاً در حوزه ارز 4200 توماني با جعبه سياهي روبهور هستيم كه گزارشهاي بانك مركزي نيز به ابهامات اين موضوع ميافزايد. به عبارت ديگر هيچ گزارش شفافي در مورد اين 23 ميليارد دلار 4200 توماني ارائه نميشود.» وي گفت: «در حالي كه هدف تخصيص ارز ترجيحي مقابله با افزايش قيمت كالاهاي اساسي بود؛ اما در عمل قيمت آنها بين 40 تا 100 درصد افزايش داشت.»
آيتالله سيداحمد علمالهدي نماينده ولي فقيه در استان خراسان رضوي با اشاره به ايستادگي ملت ايران گفت: بندگي خدا با پذيرش استكبار سازگار نيست؛ زيرا فرد مومن غير خدا را بندگي نميكند و جريان استكباري ميخواهند از مردم براي خودشان بردهسازي كنند و آن را در استخدام اميال و نفسانيات و هوا و هوس خود داشته باشند.