رضا اشرفي/ نشستهاي مداوم و مكرر ناتو (پيمان آتلانتيك شمالي) همواره براي روسيه مهم و حساس بوده است؛ اما نشست اخير كه روزهاي جمعه و شنبه (18 و 19 تير ماه) در «ورشو»ي لهستان برگزار شد، با حساسيت بيشتري همراه بوده است.
مهمترين دليل اين است كه در اين نشست تصميم تازهاي گرفته شده است كه حواشي امنيتي مرزهاي روسيه را تهديد ميكند. بر اساس توافق جديد قرار شده است كه كشورهاي انگليس، آلمان، كانادا و همچنين فرانسه نيروهاي نظامي خود را در اختيار ناتو قرار دهند تا در كشورهاي درياي بالتيك (لتوني، ليتواني و استوني) و همچنين لهستان مستقر كنند.
از سوي ديگر آمريكا تصميم دارد تا بر اساس توافق ايجاد شده در اين نشست هزار نيروي خود را عازم لهستان كند. كشورهايي كه تا سال 1390 عضو بلوك شرق بودند؛ اما در دوره پساكمونيسم به عضويت ناتو درآمدند.
بنابراين دستكم از دو منظر ميتوان به اين موضوع توجه كرد؛ ابتدا اينكه محوريت ناتو و مركزيت فعاليت آن در اختيار آمريكا است. آمريكا به لحاظ حمايتهاي اقتصادي و مالي بيش از 60 درصد منابع ناتو را تأمين ميكند. از اين منظر اختيارات زيادي در تصميمگيريهاي نهايي آن دارد. همچنين ميتواند تسهيلات نظامي را در اختيار ناتو قرار دهد و بسيار بيشتر و مجهزتر از ديگر كشورهاي غربي (اروپايي) است.
سياست و راهبرد جديد آمريكا در قبال روسيه، تحريكسازي است. به اين معنا كه واشنگتن قصد دارد به طور مداوم سياستهايي را اتخاذ كند كه روسيه را تحريك و به واكنش وادار سازد. به همين مناسبت در تصميم جديد در ناتو نيروهاي اين پيمان نظامي ـ امنيتي را تا نقطه صفر مرزي روسيه اعزام كرده است.
طبيعي است كه روسيه نيز همانند هر كشور ديگري نميتواند آن را ناديده بگيرد. همچنين آمريكا قصد دارد در اقدام بعدي گرجستان را به عضويت ناتو درآورد كه در حال حاضر عضو ناظر آن است.
سياست تحريكسازي روسيه حتي در ديگر كشورها از جمله اوكراين نمايان است كه به طور عمده از طريق شورش عليه رئيسجمهور پيشين آن آغاز شد تا اينكه به جنگ داخلي و خانمانسوز رسيد.
اقدام ديگري كه آمريكا بهتازگی در راهبرد تحريك روسيه انجام داده است به اختلافات درباره مأموران ديپلماتيك بازميگردد. جان كربي، سخنگوي وزارت خارجه آمريكا اعلام كرد كه واشنگتن دو ديپلمات روس را از كشور اخراج كرده است.
آمريكا مدعی است كه اين اقدام را در قبال برخورد فيزيكي نیروهای گارد سرویس امنیت فدرال روسیه با ديپلمات امريكايي انجام داده است؛ اما مسكو با انتشار فيلمي در اين باره اعلام كرده است؛ فرد آمريكايي خودش را معرفي نكرده و مشخص نبوده كه يك ديپلمات است، در حالي كه ميتوانست يك افراطي يا عضو داعش باشد.
با اين وجود چندي بعد مشخص شد كه وي از نيروهاي سازمان سيا است. حتي در فيلم منتشر شده از سوي مسكو مشخص است كه اين فرد آمريكايي به «افسر پليس» روسي حمله كرده است. بيشك اين دست از اقدامات آمريكا در قبال روسيه و در حوزههاي مختلف ادامه خواهد داشت.
اما مسئله ديگري كه بايد به آن پرداخت، بحث تهديدكننده گسترش ناتو به شرق است. ناتو در زمان تأسيس خود تنها 12 كشور را داشت كه در سال 1952 كشورهاي تركيه، يونان، اسپانيا و آلمان غربي به آن اضافه شدند. بنابراين عمده آنها در شمال قاره آمريكا (آمريكا و كانادا) و بقيه در اروپاي غربي و همچنين تركيه بهمثابه تنها كشور مسلمان عضو ناتو بودند.
با اين وجود در سالهاي بعد، بهویژه پس از فروپاشي شوروي سابق همه تلاش خود را براي گسترش ناتو انجام داد كه همه آن در راستاي نزديك شدن به مرزهاي روسيه بوده است.
آمريكا در سال 1999 توانست كشورهاي شرق اروپا همچون؛ جمهوري چك، مجارستان، لهستان، بلغارستان، استوني، لتوني، ليتواني، روماني، اسلواكي، اسلووني و همچنين در سال 2009 دو كشور آلباني و كرواسي را به عضويت ناتو درآورد.
در اين ميان سه كشور درياي بالتيك؛ استوني، لتوني و ليتواني جزئي از كشور اتحاد جماهير شوروي و لهستان كه «ورشو» پايتخت آن است و از اعضاي پيمان ورشو بودند كه در نظام دوقطبي در برابر ناتو قرار داشتند، حال آنکه آمريكا دقيقاً بر روي همين چند كشور دست گذاشته تا نيروي نظامي ناتو را به آنها اعزام كند.
اين رويكرد حتماً فضاي امنيتي شده نظام بينالملل را امنيتيتر خواهد كرد و روسيه نيز دست به واكنشهاي لازم خواهد شد. در اولين اقدام، «سرگئی کاراگانوو» از مشاوران و نزديكان متنفذ ولاديمير پوتين تأكيد كرده است كه « اگر بحرانی به وجود آید، تمام سلاحهایی که از سوی ناتو در شرق بالتیک مستقر شده است، نابود خواهد شد... روسیه هرگز در زمین خود دیگر جنگ نخواهد کرد و نمیگذارد که دشمن وارد سرزمینهایش شود. اگر ناتو یک حمله تهاجمی علیه یک قدرت اتمی، یعنی روسیه کند، ما آنها را تنبیه خواهیم کرد.»
اقدام ديگر روسيه در قبال تحريكات ناتو ميتواند همان سياستي باشد كه انگليس را از اتحاديه اروپا جدا كرد؛ يعني سياست جداسازي كشورهاي عضو از ناتو. اين زمينه در حال حاضر فراهم شده است و بايد منتظر آينده ماند.
از سوي ديگر با توجه به قدرت اتمي روسيه، اين كشور از جنگ با ناتو هيچ هراسي ندارد؛ اما حتيالامكان سعي دارد فضا به آن سمت نرود، مگر اينكه آمريكا تنش را به شرايط دهههای 60 و 70 ميلادي برساند و توان بازگشت از آن را نداشته باشد.