ای عزیزان من! استقامت و پایداری در امور را مرکب هر امری قرار دهید. تا آن مرکب به زیر پای شما است به منزل خواهید رسید، والّا با پای لنگ در امور دنیوی و اخروی کجا توان به منزل رسید.البته، در راه استقامت در امور، ناراحتی‌ها هست، محرومیت‌ها هست، ولی چون استقامت نمودید و به مطلوب رسیدید آن ناملایمات به کام شما شیرین، یا آنکه فراموش شود.


  ابن‌هرمه، مسئول بازار اهواز بود و در واقع نظارت بازار را بر عهده داشت؛ به نوعی امانتدار اموال بازاریان و مشتریان بود تا احیاناًً گران‌فروشی یا کم‌فروشی رخ ندهد. 
اميرالمؤمنين على(ع) خيانت ابن‌هرمه‏ را دريافت. گفتنی است، در تاریخ درباره نوع تخلّف ابن‌هرمه سخن دقیقی گفته نشده و برخی نوشته‌اند او رشوه گرفته بود. 
حضرت پس از مطلع شدن از این تخلف، به رفاعه‌‌بن‌شداد، والی اهواز نامه‌ای نوشت و در آن از وی خواست: «چون نامه‏ام را خواندى، ابن‌هرمه را از بازار بركنار كن و در برابر ديدگان مردم او را بازداشت و زندانى‏اش كن و جارچى، ماجراى او را باز گويد و به كارگزارانت نامه بنويس و نظر مرا درباره وى به آنان اعلام كن و در اين‌باره غفلت و تفريط تو را نگيرد كه نزد خدا هلاك مى‏شوى و تو را به بدترين شكل عزل خواهم كرد و تو را از اين كار در پناه خدا قرار مى‏دهم و چون روز جمعه شود، او را از زندان بيرون كش و سى‌وپنج تازيانه به او بزن و او را در بازارها بگردان و هر كس كه عليه ابن‌هرمه شاهدى آورد، او را علاوه بر داشتن يك شاهد سوگند بده و از درآمد ابن‌هرمه، هر چه عليه او شاهد شهادت داده به اين شخص بده و دستور بده كه او را با خوارى و ذلّت و دشنام به زندان برند و دو پايش را در بند كن و به هنگام نماز او را بيرون بياور و مگذار كه او با كسى كه به نزد وى غذا و آب و لباس و زيرانداز مى‏برد، خلوت كند و مگذار كه كسى نزد وى برود كه دفاع و خصومت را به وى ياد و به او اميد رهايى بدهد و اگر ثابت شد نزد تو كسى است كه به او چيزى ياد داده كه به آن به مسلمانى ضرر برساند، آن كس را با تازيانه بزن و زندانى‏اش كن تا توبه كند و دستور بده كه زندانيان را در شب به فضاى باز زندان ببرند تا تفريح كنند جز ابن‌هرمه؛ مگر اينكه از مرگش بترسى كه در اين صورت او را به همراه زندانيان به حياط زندان ببر و اگر ديدى كه توان و قدرت دارد، او را پس از سى روز، سى‌وپنج تازيانه ديگر پس از سى‌وپنج تازيانه اول بزن و كارى را كه درباره بازار مى‏كنى و كسى را كه پس از اين خيانتكار انتخاب مى‏كنى، به من گزارش بده و حقوق اين خيانتكار را قطع كن.»
قاطعیت این نامه درباره تخلف یک کارگزار حکومت بسیار آشکار است، اما کسانی که با سیره علوی آشنایی مختصری هم داشته باشند بر سخت‌گیری ایشان در زمینه بیت‌المال آگاهی دارند و از این ادبیات متعجب نمی‌شوند. داستان برخورد ایشان با برادرش عقیل، ماجرای خاموش کردن شمع بیت‌المال در برابر طلحه و زبیر، عتاب شدید ایشان به عثمان‌بن‌حنیف و این جمله مشهور که «بیت‌المال تاراج رفته اگر کابین زنان باشد، باز پس گرفته می‌شود» و ... بخشی از این رفتارهای عدالتخواهانه ایشان است.
ایشان در جایی دیگر به یکی از کارگزاران خود نهیب می‌زند که اگر دست‌اندازی به بیت‌المال مسلمانان را پایان ندهد، با همان شمشیری که در جنگ‌های صدر اسلام بسیاری را به دوزخ فرستاد، با او برخورد خواهد کرد. این تشبیه حضرت در واقع قبح خیانت در بیت‌المال را نشان می‌دهد. ذوالفقار علی(ع) خون کفار و بت‌پرستان را به زمین ریخته بود و بی‌توجهی به حق مردم و یتیمان در نظر امیرالمؤمنان، مانند دشمنی با رسول خدا زشت و ناپسند است. 
گفتنی است،  نظام جمهوری اسلامی ایران، الگوی حکومت خود را حاکمیت اسلام در عصر رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) می‌داند. هم امام راحل و هم امام حاضر بارها بر این نکته تأکید داشته‌اند با وجود فرسنگ‌ها فاصله با امیرالمؤمنین، اما هدف و قله آرمانی آنها حکومتی، همچون حکومت علوی است.
در کلام امام خمینی و امام خامنه‌ای تجمل‌گرایی و اشرافیت مسئولان یکی از نقاط سیاه حکومت بیان شده است و رهبران جمهوری اسلامی بر این نکته تأکید کرده‌اند که مسئولان باید زی‌طلبگی و ساده‌زیستی را رعایت کنند و از رفاه‌طلبی بر حذر باشند. حتی امام خمینی(ره) بیان می‌دارند، اگر مسئولان به دام تجمل‌گرایی بیفتند، باید فاتحه انقلاب را خواند و در جایی دیگر می‌فرمایند: «اگر مسئولیت به دست چنین افرادی بیفتد، ممکن است یک شبه انقلاب را بر باد دهند.» در واقع، رهبر کبیر انقلاب حتی آمریکا را صاحب قدرتی نمی‌داند که بتواند انقلاب را از بین ببرد؛ ولی اشرافیت را ضرری بزرگ و نابودکننده معرفی می‌کند. 
در سخنان امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) نیز این تعابیر به وفور یافت می‌شود و این روزها به دلیل انتشار فیش‌های حقوقی نجومی برخی مسئولان، انتشار سخنان امام و رهبری درباره ساده‌زیستی و دوری از اشرافیت بین مردم و رسانه‌ها پر رنگ‌تر شده است.
امام خامنه‌ای در آخرین اظهارنظرهای خود در نماز عید فطر در این‌باره فرمودند: «این برداشت‌ها نامشروع است، این برداشت‌ها گناه است،  ... باید با جدیّت دنبال بشود؛ دریافت‌های نامشروع باید برگردانده بشود و اگر کسانی بی‌قانونی کرده‌اند، مجازات بشوند و اگر سوءاستفاده‌ از قانون هم شده است بایستی اینها را از این کارها برکنار بکنند؛ اینها کسانی نیستند که لیاقت این را داشته باشند که در این مراکز قرار بگیرند... مردم نسبت به این مسئله اهمیت می‌دهند و اگر این قضّیه اتّفاق نیفتد و دنبال‌گیری نشود، اعتماد مردم به نظام کاسته می‌شود که این فاجعه‌ بزرگی خواهد بود.»
سلب اعتماد مردم از نظام اسلامی، بالاترین خیانتی است که غارتگران بیت‌المال مرتکب شده‌اند؛ چرا که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «بالاترین منکر تضعیف نظام اسلامی است» و یقیناً کسی که چنین منکر بزرگی را انجام داد، باید به اندازه جرمش مجازات و عقاب شود؛ چرا که پول‌های به یغما رفته شاید روزی به بیت‌المال برگردد؛ اما اعتماد از دست رفته مردم را چگونه باید بازگرداند؟ 
در ماه‌های اخیر نیز خبر شلاق خوردن جمعی از دختران و پسران که در مجلس گناه حضور داشتند و نیز  تعدادی از کارگران معترض در شبکه‌های مجازی و رسانه‌ای پیچید. در این نوشتار بنا نیست درباره درستی یا نادرستی این احکام سخنی گفته شود، اما قوه قضائیه نشان داده است در شلاق زدن مجرمان  از کسی هراسی ندارد و منکراتی، از قبیل مستی شرب خمر و اعتراضات غیرقانونی را در اسرع وقت به سزای اعمال خود می‌رساند. 
این روزها که سخن از حقوق‌های نجومی است و رهبر معظم به صراحت بر حرمت و نامشروع بودن آن تأکید داشته‌اند، از قوه قضائیه این انتظار می‌رود که در برابر منکر بزرگ‌تری که همان مستی اشرافیت است و سبب تضعیف نظام  و سلب اعتماد مردم شده، شلاق عدالت را بیرون بکشد و حداقل چند نفر از این مدیران متخلف حرام‌خور را با شلاق عدالت نوازش دهد تا بدن‌های فربه آنها طعم عدالت علوی را بچشد. 
همان‌گونه که مولای متقیان علی(ع) مدیر متخلف را بی‌آبرو کرد و شلاق زد! این کمترین اقدامی است که مردم می‌توانند از قوه قضائیه انتظار داشته باشند.

پس از صلح امام حسن(ع)، معاویه وارد کوفه شد. در آن روز، گروهی از اصحاب حضرت علی(ع) نیز در کوفه حضور داشتند و امام حسن(ع) برای برخی از آنها در فهرستی که نام خودشان و پدران‌شان مشخص شده بود، از معاویه امان گرفت. از جمله این افراد، صعصعه‌‌بن‌صوحان بود.
این افراد، برخلاف میل باطنی خود، می‌بایست نزد معاویه رفته، در مقام خلیفه مسلمانان به او سلام می‌کردند. وقتی صعصعه بر معاویه وارد شد، معاویه که خاطرات تبعید او در دوره عثمان و نیز نبرد صفّین را به یاد داشت گفت: «چقدر خشمگین هستم که تو در امان من باشی.» صعصعه پاسخ داد: «به خدا قسم، من نیز از اینکه تو را در جایگاه حاکم بر مسلمانان پذیرا باشم، بسیار ناراضی‌ام.» سپس به همین عنوان بر او سلام کرد. معاویه گفت: «اگر در به رسمیت شناختن من راستگو هستی، به منبر برو و علی را لعن کن.»
صعصعه که از سویی متعهد به صلحنامه امام خود بود و از سوی دیگر، از حضرت علی(ع) دست‌بردار نبود، بر منبر رفت و پس از حمد و ثنای خداوند گفت: «ایّها الناس! از نزد کسی می‌آیم که شرارتش را مقدم داشته و خیرش را مؤخّر کرده است و به من فرمان داده است که حضرت علی(ع) را لعنت کنم. پس او را لعنت کنید، خداوند نیز او را لعنت کند.»
حاضران در مسجد با صدای بلند آمین گفتند. معاویه گفت: «به خدا قسم! مقصود تو کسی جز من نبود، باید دوباره او را با نام، مشخص کنی.» صعصعه بار دیگر به منبر رفت و به‌گونه‌ای سخن گفت که هر کس معنای خاصی از آن استنباط می‌کرد. معاویه که از وی ناامید شده بود، دستور داد بیرونش کردند.
صعصعه که خطیبی زبردست بود و به حاضرجوابی شهرت داشت، در این دوره بیشترین حاضرجوابی‌های او  در گفت‌وگوهایش با معاویه نقل شده است.
معاویه در جای دیگر، به صعصعه می‌گوید: «ای پسر صوحان، به خدا از مدت‌ها پیش مرگت رسیده است، ولی بردباری پسر ابوسفیان از مرگت جلوگیری می‌کند.» صعصعه پاسخ می‌دهد: «این به فرمان و قدرت خداست که فرمان خدا مقرّر و انجام شدنی است.» در اینجا به صراحت می‌توان تمایل معاویه را به مرگ و قتل صعصعه مشاهده کرد.
روزی در مسجد جامع دمشق معاويه می‌گوید: «خداوند خلفايش را گرامى داشت و بهشت را بر آنان واجب كرد و از آتش جهنم در امان‌شان داشت و سپس من را از آنان قرار داد. ياران مرا اهل شام مقرر كرد؛ همانانى كه از حريم خدا دفاع كردند و به يارى خدا بر دشمنانش پيروز گشتند.»
ناگهان صعصعه بلند شده و خطاب به معاويه می‌گوید: «اى پسر ابوسفيان! سخنان خود را بى‌كم و كاست بيان كردى. چگونه خدا تو را پيروز كرد در حالى كه تو با ستم بر ما پيروز شدى؟ و اما آنچه درباره مردم شام گفتى نيز خالى از حقيقت است؛ اينان مردمانى هستند كه تو دين و جسم‌شان را به وسيله مال دنيا خريدى. اگر پيوسته به آنان مال دنيوى پرداخت كنى، از تو حمايت مى‌كنند و در غير اين صورت تو را رها خواهند كرد.» 
و معاويه پاسخ می‌دهد: «ساكت شو اى پسر صوحان! اگر نبود بردبارى من، هرگز به سخنانت گوش نمى‌دادم.»


 آیت‌الله جعفر سبحانی/
احزاب جمع حزب است و به هر جمعیتی که برای یک فکر دور هم جمع شوند، حزب گفته می‌شود. این افراد ممکن است پیرو مکتب‌های مختلفی باشند، ولی در یک نکته با هم اجتماع دارند. علت اینکه نام یکی از سوره‌های قرآن احزاب است، این است که جمعیت‌های مختلفی از مشرک و یهود دور هم جمع شده بودند تا به حیات رسول خدا(ص) و مسلمانان خاتمه ببخشند. یهودیان با مشرکان از لحاظ عقیده فرق داشتند، ولی چون هر دو اسلام را خطری علیه خود تلقی می‌کردند، با هم متحد شدند و جمعیتی بالغ بر ده هزار نفر را تشکیل دادند.
خداوند در آیه اول سوره احزاب پس از اینکه رسول خدا(ص) را مخاطب قرار داده است، می‌فرماید: «اتَّقِ اللهَ»؛ یعنی از مخالفت خدا پرهیز کن.
واضح است که رسول خدا(ص) هرگز با خدا مخالفت نمی‌کرد. این خطاب مربوط به آینده است، خداوند به رسول خود امر می‌کند اگر تا به حال در مسیر تقوا بودی، از این به بعد هم باید در مسیر تقوا باشی.
آن‌گاه در خطاب دوم می‌فرماید: «وَ لا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ الْمُنافِقينَ»؛ یعنی از کافران و منافقان اطاعت نکن، مگر زمینه اطاعت از آنها در پیغمبر اکرم(ص) بود که خداوند چنین دستوری می‌دهد؟ 
خداوند در آیه فوق به رسول خدا(ص) دستور می‌دهد که در مقابل اندیشه‌های باطل از خود سستی به خرج ندهد. در این داستان منافقان و کافران در آن زمان علیه رسول خدا(ص) شایعه‌سازی بسیاری کردند و بر اساس این، خداوند برای تقویت روح پیغمبر اکرم(ص) می‌فرماید: «وَ لا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ الْمُنافِقينَ».
سپس در آیه بعد می‌فرماید: «وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللهِ» بین موکّل و متوکّل فرق است. ما موکّل نیستیم؛ بلکه متوکّل هستیم.یعنی کارها را خودمان انجام می‌دهیم و اگر به مشکلی برخوردیم از خداوند کمک می‌خواهیم. 

مهدی سلطانی/ همزمان با هجوم همه‌جانبه جبهه استکبار به خط مقاومت در سوریه، مدافعان بی‌شماری از ملیت‌های مختلف راهی این سرزمین‌ شدند تا از کیان اسلام و تشیّع در برابر تکفیری‌ها و تروریست‌ها دفاع کنند. تقدیم شهدای گرانقدر مدافعان حرم در کنار عده بسیاری از مدافعانی که به درجه جانبازی نائل می‌شوند و نحوه مداوای این عزیزان در بیمارستان فوق‌تخصصی بقیه‌الله(عج) موضوع گفت‌وگوی اختصاصی صبح صادق با دکتر ابراهیم متولیان، معاون هماهنگ‌کننده دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله(عج) است که در ادامه تقدیم می‌شود.
* در ابتدا مقدمه‌ای از پیشینه بیمارستان بقیه‌الله‌الاعظم(عج) بیان کنید.
درباره پیشینه بیمارستان بقیه‌الله(عج) باید عرض کنم که حضرت امام(ره) در کشاکش نبرد در جبهه‌ها و با درخواست مسئولان وقت، این مرکز را در اختیار سپاه قرار دادند. ساختمان اصلی و کنونی این بیمارستان در همان زمان توسط یک بخش خصوصی در حال ساخت بود که نیمه‌کاره رها شده بود. در این زمان سپاه کم‌وبیش از بیمارستان نجمیه استفاده می‌کرد که اتفاقاً پیکر شهید حاج‌همت هم به همین بیمارستان منتقل شده بود. در سال 1361 با درخواست مسئولان وقت سپاه این مرکز از جانب امام(ره) در اختیار سپاه قرار می‌گیرد که بهداری سپاه عملاً دارای بزرگ‌ترین مرکز درمانی در کشور می‌شود.
در این بیمارستان تمام تخصص‌ها وجود دارد و با دارا بودن 640 تخت بستری به انضمام تخت‌های ویژه و دارا بودن فعال‌ترین اورژانس قطب ترومای کشور یکی از مجهزترین مراکز درمانی محسوب می‌شود؛ ضمن اینکه از رتبه اول در پیوند کلیه با نزدیک به 5000 پیوند برخوردار است و با اعتبارسنجی‌های صورت‌گرفته از سوی وزارت بهداشت در رتبه درجه یک عالی قرار دارد.

* با توجه به ادامه درگیری‌ها در کشورهای محور مقاومت تاکنون چه اقداماتی را برای مداوای مجروحان اعزامی از کشورهای همسایه انجام داده‌اید؟
در زمینه مداوا و بستری رزمندگان مدافع حرم، باید بگویم که کار اصلی و نظام‌مند برای این عزیزان از نیمه دوم سال گذشته با گشوده شدن جبهه‌ جدیدی در سوریه و ابلاغ‌هایی که در این زمینه از فرماندهان عالی سپاه دریافت کرده‌ایم، صورت گرفت؛ اما به طور کلی، نزدیک به چند سال است که به صورت جدی به بحث پذیرش، مداوا و ترخیص مجروحان از دیگر کشورها می‌پردازیم. این موضوع از زمان حمله آمریکا و سقوط صدام آغاز شد که توانستیم مجروحان عراقی را با اقدامات مناسبی در ایران معالجه و ترخیص کنیم.
برای نمونه، در ایام نوروز 94 عده‌ای از مجروحان یکی از کشورهایی که درگیر مبارزه با تروریست‌های تکفیری و صهیونیستی است؛ پذیرش کردیم و در حال حاضر هم کم‌وبیش در حال درمان این عزیزان هستیم.
افزون بر این موارد می‌توان به پذیرش تعدادی افراد از کشورهای همسایه اشاره کرد که به همراه مدافعان حرمی که از میهن عزیزمان اعزام می‌شوند؛ برای مداوا و طی دوران نقاهت به ایران و به بیمارستان بقیه‌الله(عج) انتقال داده می‌شوند.
برای رسیدگی فوری و هر چه مطلوب‌تر به مدافعان گرانقدر، اورژانس بیمارستان بقیه‌الله(عج) کاملاً در حالت عملیاتی قرار دارد. با کمک‌هایی که نیروی قدس سپاه و بهداری این نیرو برای انتقال این عزیزان می‌کند؛‌ می‌توانم بگویم که تقریباً سنگینی کار گرفته شده است؛ اما مأموریت اصلی ما تازه با انتقال آنها به ایران شروع می‌شود. 
در ایام مختلف مدافعان جانباز را در دسته‌های چند تایی به بیمارستان انتقال می‌دهیم و در بخش‌های مربوطه در بیمارستان در خدمت این افراد هستیم.
در عراق و سوریه پست‌های امدادی داریم. پزشکان متخصص و پرستارهای متعددی در دمشق یا حلب مستقر کرده‌ایم که کارها به درستی پیش برود. برای نمونه مجروحان را از حلب به دمشق انتقال می‌دهیم و با آماده‌سازی جانبازان و انجام کارهای مقدماتی و فوق‌تخصصی در صف انتظار برای انتقال به ایران قرار می‌گیرند. باید اشاره کنم که تمام مجروحانی که از کشورهای مختلف به ایران انتقال داده می‌شوند، با هماهنگی کامل با وزارت کشور و تهیه فهرستی از اسامی آنها صورت می‌گیرد؛ یعنی هم انتقال به ایران و هم خروج از ایران با ثبت درخواست و اسامی برای سفارتخانه‌های آن کشورهاست و در این زمینه کاملاً قانونی و نظام‌مند عمل می‌کنیم. 

* چه تدابیری برای بهبود فعالیت‌ها و اقدامات پزشکی به منظور رسیدگی به وضع مجروحان اندیشیده‌اید؟
از نیمه دوم سال گذشته که کارها، نظام‌مند شد؛ توانسته‌ایم تعداد بسیار زیادی از مجروحان و مدافعان حرم را از ملیت‌های مختلف پذیرش کرده و اقدامات بسیاری برای درمان و بهبودی جراحات عمیق آنان صورت دهیم که شاید بیش از چند صد مورد عمل جراحی بوده است و حتی برخی از این مجروحان چندین بار زیر تیغ جراحی رفته‌اند. بیش از 30 نفر از این عزیزان دچار ضایعه سخت نخاعی هستند که اقدامات متناسب با وخامت اوضاع این عزیزان هم شروع شده است.

* در این زمینه خاطره‌ای هم دارید؟
در ایام نوروز 94 عده‌ای از مجروحان یمنی با یک پرواز وارد ایران شدند. وضع وخیم آنها قابل توصیف نبود. برخی از اینها بیش از یک روز با آن وضع اسفناک در کنار باند پرواز و بر روی برانکارد مانده بودند و خاک و خون تمام پیکر آنها را پوشانده بود. در ابتدای ورودشان به اورژانس بیمارستان آنها را استحمام کردیم و سپس کارهای بستری و درمانی آنها پیگیری شد. متأسفانه تاکنون حتی یک مسئول رده یک دولتی در اینجا حاضر نشده است تا جویای حال این مدافعان شود. در همان ایام ورود این جانبازان، وزیر بهداشت به همراه گروه رسانه‌ای خود در بیمارستان حاضر شد و برای پیگیری حداقل دو تخت آی‌سی‌یو و نیز برخی از داروهای خاص برای این جانبازان قول مساعد داد، اما تاکنون که بنده با شما صحبت می‌کنم؛ خبری از داروهای خاص نشده است و در رابطه با درخواست ما مبنی بر دو تخت آی‌سی‌یو گفتند که از دو تخت درخواستی فقط یک تخت در بیمارستان شریعتی هماهنگ شده‌ است. به همین سبب یکی از مجروحان یمنی که به همراه خانمش بود را به این بیمارستان اعزام کردیم. من حدس می‌زدم که این مجروح مورد بی‌مهری واقع شود، به همین دلیل شماره همراه خودم را به آن خانم دادم تا اگر مشکلی داشت، مجدداً با من تماس بگیرد. پس از گذشت چند روز با من تماس گرفت و گفت که ما را در گوشه‌ای از راهروهای بیمارستان رها کرده‌اند و اقدامی برای ما صورت نگرفته است. دوباره اورژانس بیمارستان بقیه‌الله(عج) را به بیمارستان شریعتی اعزام کردیم و مجروح را به بیمارستان خودمان بازگرداندیم و در اینجا بستری کردیم.

* از بازتاب‌های حضور مدافعان حرم در این بیمارستان چه مواردی را می‌توانید بیان کنید؟
فضای معنوی بیمارستان حقیقتاً بر روی کارکنانی که در خدمت مدافعان حرم هستند؛ تأثیر گذاشته است. بسیاری از این مدافعان بدون عقبه و در غربت به سر می‌برند و دیدن رنج مجروحیت آنها در کنار دور افتادن از خانواده و وطن‌شان حقیقتاً قلب هر کسی را به درد می‌آورد؛ اما با این همه حتی کوچک‌ترین شکوه‌ای از این افراد نمی‌شنویم. وقتی از اینها می‌شنویم که این شیربچه‌های لشکر فاطمیون که از بچه‌های افغانستان هستند، چگونه می‌جنگند؛ بی‌اختیار یاد دلاوری‌های بچه‌های خودمان در کربلای ۵ و والفجر ۸ می‌افتیم.

* آیا اقدامات شما در رسیدگی به وضع موجود مدافعان حرم سبب تنزل سطح خدمات دهی به سایر مراجعه‌کنندگان بیمارستان شده است؟ 
باید اذعان کنم که خیر. با وجودی که عده زیادی از مجروحان را پذیرش می‌کنیم؛ اما با استفاده از ظرفیت‌هایی که آزاد کرده‌ایم توانسته‌ایم در خدمت سایر بخش‌های بیمارستان هم فعال باشیم.

* اقدامات جانبی هم برای طی دوران نقاهت برای مجروحان مدافع حرم در نظر گرفته‌اید؟
نقاهتگاه شهید همدانی را برای سپری کردن دوران پس از درمان آماده کرده‌ایم که در فضایی به وسعت بیش از ۲۰۰۰ متر و خارج از مجموعه بیمارستان از این عزیزان پذیرایی می‌کند. در این مرکز تمام امکانات رفاهی و بهداشتی تدارک دیده شده است. علاوه بر این وقتی که مجروحان و جانبازان این‌چنینی در کنار هم هستند بیشتر آرامش می‌گیرند. در همین مرکز استخر و حوضچه‌ آب گرم را برای‌شان در دست ساخت داریم تا با آب‌درمانی، دچار زخم بستر نشوند. حتی درباره غذاهایی که این عزیزان باید میل کنند باید بگویم؛ ذائقه این افراد گاهی با ذائقه ما ایرانی‌ها تفاوت بسیاری دارد؛ لذا مواد اولیه پخت انواع غذاها را برای‌شان تهیه کرده‌ایم تا هرگونه که خودشان دوست دارند؛ آشپزی کنند، یا از غذاهایی که آماده است استفاده کنند. برای تلطیف روحیه والای این افراد نیز تورهای تهران‌گردی و زیارت اماکن مقدسه البته با رعایت موازین مذهبی هر یک از مدافعان و با توجه به نوع مذهب‌شان تدارک دیده‌ایم که آنها را در این برنامه‌ها شرکت می‌دهیم.

* تا چه اندازه خود را به درک شرایط و حفظ کرامت مدافعان حرم متعهد می‌دانید؟
هدف کلی ما در مجموعه بیمارستان بقیه‌الله(عج) حفظ عزت، کرامت و پاسداشت مجاهدت‌های تمام مدافعان حرم از هر ملیت و فرهنگی است. به همین سبب در زمان ترخیص با توجه به محل زندگی این افراد، اگر در استان‌های دیگر کشور خودمان باشند؛ از طریق هوایی انتقال می‌دهیم و اورژانس همان منطقه را مأمور می‌کنیم که با حفظ کرامت، آنها را به منزل‌شان هدایت کند و اگر از سایر ملیت‌ها باشند در زمان ترخیص حتماً با سفارتخانه‌های آنها یا کنسولگری‌های‌شان در شهرهای مختلف هماهنگی به عمل می‌آید.
ما می‌بینیم که در زمان ترخیص حتی برخی از این افراد لباس مناسبی برای پوشیدن ندارند و به همین سبب با واحد ایثارگران سپاه جلسه‌ای گذاشتیم و آنها را نیز برای خدمت به مدافعان حرم به میدان آوردیم و برای این عزیزان در اندازه‌های خودشان کت و شلوار مناسب تهیه می‌کنیم؛ برای آنها جیره غذایی و حتی به منظور سهولت تا زمان رسیدن به منزل‌شان پول توجیبی در نظر می‌گیریم.

* آیا در بین کادر بیمارستان هم داوطلب اعزام برای حضور در جبهه‌ مقاومت در سوریه یا عراق دارید؟
برخی اوقات بین کادر درمانی بیمارستان که برای اعزام به سوریه یا دیگر کشورها درخواست همکاری می‌کنند؛ اختلاف پیش می‌آید که کدام یک زودتر اعزام شوند. همین الآن ما پزشک و پرستاری داریم که در جبهه‌های سوریه مجروح شده است؛ اما باز هم بر اعزام مجدد به منطقه نبرد اصرار دارد. فضای اینجا به یُمن حضور مدافعان حرم، حماسی شده است، درست مانند زمان جنگ و پزشکان و امدادگرانی که بی‌تاب حضور در معرکه‌های نبرد بودند. ما این مهم و این دستاورد را بازتاب همان نفس قدسی امام(ره) می‌دانیم که امروز در خط اول نبرد با صهیونیسم و تکفیری‌ها هستیم.