برچسب ها
بحرینیان در گفت‌و‌گو با «شرق» دوباره از بلای تحریم گفت
مقدمه: پایان‌بندی برای تحریم ایران وجود ندارد. درست در اوج تحریم‌ها، اسرار تجاری ایران لو رفت. اسراری که ١٢٠ سال از زمان قاجاریه تا سال ٨٥ در بین تجار ایرانی محفوظ بود و دیگر افشا شده است. محمد بحرینیان ، کارشناس اقتصادی و عضو شورای پول و اعتبار، از بحرانی می‌گوید که در دوران تحریم گریبان اقتصاد ایران را گرفت اما به قول او «گرمیم و هنوز جراحت عمیق آ‌ن ‌را حس نمی‌کنیم». بحرینیان از افشای اسرار تجاری بیش از یک سده گذشته ایران از سوی افراد بی‌ریشه می‌گوید: «ایران از زمان قاجاریه تاکنون با جهان مبادلات تجاری داشته است و در این میان اسرار تجاری هم در کار بود. چیزی در حدود ١٢٠ سال. از سال ١٣٨٥ به بعد و به‌ویژه از سال ١٣٩٠ (دقیقا در اوج تحریم‌ها) اسرار تجاری کشور به‌صورت کنترل‌نشدنی در دست چهار کشور هند، امارات، ‌ترکیه و چین قرار گرفت». به گفته این پ‍ژوهشگر اقتصادی، این اتفاق یک دسیسه از سوی آمریکا بود که ما نیز به‌راحتی در دام آن گرفتار شدیم: «این کاری است که آمریکا به‌صورت خزنده و موذیانه‌ای انجام داده است، اما ما هم در دامش افتادیم. اسرار تجاری ما به دست دیگران افتاد. خطری که وجود دارد این است که بی‌ریشه‌ها می‌توانند عامل دیگران شده و به این بازار ورود پیدا کنند چون مسیرها را شناخته‌اند، منتها کسی به این قضیه توجه نکرده است. حالا ریشه‌دارها کنار می‌روند و افراد استخدامی یا بی‌ریشه‌ها در ظاهر به‌صورت عوامل شرکت‌های خارجی می‌توانند وارد شوند و نمایندگی منافع آنان را با قربانی‌کردن منافع ملی بر عهده بگیرند...»؛ البته او معتقد است مشکل اصلی اقتصاد ایران، تحریم نبود، چرا که اگر عاقل‌تر بودیم، می‌توانستیم در دام تحریم هم نیفتیم. او می‌گوید در سال‌های طولانی با وجودی ‌که بارها مشاوران هارواردی به ایران هشدار داده‌ بودند که بازار و مستغلات در ایران اجازه نمی‌دهند توسعه صنعتی در ایران ایجاد شود و بر همین اساس بخش‌های مولد از سوی غیرمولدها بلعیده می‌شوند، اما هیچ‌کس در ایران به این نکات توجهی نکرد، درحالی‌که در همان زمان کره، از پژوهش‌های آنها بهره گرفت و اکنون به یک کشور توسعه‌یافته ارتقا یافته است. به گفته این فعال اقتصادی، بازار، رقیب اصلی تأمین مالی صنعت در ایران است. او در قسمتی از سخنان خود به پژوهش‌هایش در این رابطه نگاهی می‌اندازد: «...قیمت خدمات بازار به حدی است که نظام اقتصادی را از توان می‌اندازد؛ به‌عبارتی وجود بازار باعث می‌شود قیمت سرمایه برای تولیدکنندگان متقاضی سرمایه افزایش یابد. بازار را می‌توان نوعی مخمصه مالی در مسیر پیشرفت صنعتی و نوعی بازگشت به گذشته در قرن بیستم محسوب کرد. در واقع بازار در خودش خلق اعتبار می‌کند که خارج از نظام بانکی است، یعنی دولت روی آن کنترلی ندارد. به همین دلیل است که بازار همیشه دولت‌ها را زمین می‌زند».
کد خبر: ۲۹۶۹۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۰۶