صدای انقلاب شماره 615
قبیله عشق | زندگی او مانند یک انسان عادی ادامه داشت، اما اگر مدتی با او رفاقت داشتی، متوجه میشدی که او یکی از بندگان خالص درگاه خداست. یک بار برنامه بسیج تا ساعت سه بامداد ادامه داشت. بعد احمد آهسته به شبستان مسجد رفت و مشغول نماز شب شد. من از دور او را نگاه میکردم. حالت او تغییر کرده بود.
کد خبر: ۳۴۴۴۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۲۶
صدای انقلاب شماره 614
دکتر علی حیدری | یکی از دوستانی که برای فرصت مطالعاتی به توکیو رفته، پیامی برای من ارسال کرد که در آن نوشته بود: «به اتفاق همسرم به سفارت سوریه در توکیو رفتیم و با تقدیم دسته گل و نوشته با قربانیان زلزله همدردی کردیم و تسلیت گفتیم. خیلی هم محبت داشتند و یک ساعتی گپ زدیم. با کنسول سوریه هم گفتوگو کردیم. گفتند شما اولین افرادی هستید که تسلیت گفتید... خیلی دلم سوخت براشون. سری هم به مسجد جامع کامی که توسط رایزنی فرهنگی ترکیه در توکیو اداره میشود، زدیم. با تقدیم گل و نوشته، ابراز همدردی کردیم و تسلیت گفتیم.»
کد خبر: ۳۴۴۴۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۲۶