روزنامه شرق - صفحه 362

برچسب ها
حمیدرضا آصفی در گفت‌وگو با «شرق»
مقدمه: عربستان همچنان به تلاش برای نادیده‌گرفتن نقش ایران در منطقه مشغول است؛ حتی اگر دولت حسن روحانی با دیپلماسی تنش‌زدایی، بهانه رفتارهای غیرسازنده احمدی‌نژاد را نیز از دست سعودی‌ها گرفته باشد، چند پارامتر مهم، فضای خاورمیانه را نسبت به گذشته با تغییرات جدی مواجه كرده است. مسئله سوریه و جنگ‌های نیابتی در آن، نوعی بازی «مرگ و زندگی» را رقم زده که برخی کشورها در منطقه و ایالات متحده و روسیه از ورای منطقه، کاملا در آن درگیر هستند. میزان هزینه‌اي هم كه از سوي طرف‌های مختلف مي‌شود، به‌حدی است که چشمان اعراب حامی گروه‌های تکفیری را کاملا به روی واقعیات میدانی بسته است. از سوی دیگر رفتار دولت سوریه در برخورد با منتقدان، فاکتور مهم دیگری در جهت‌گیری طرف‌های مختلف درگیر است.در کنار اینها مسئله یمن را نیز باید تا حدی در معادلات دخیل دانست. تفکر فرزند ملک سلمان، امکان گسترش درگیری تا هر نقطه‌ای بی‌توجه به هزینه‌های آن و تضادهای خطرناک موجود درون عربستان است. ترکیه و اردوغان نیز که روزگاری با راهبرد «تنش صفر با همسایگان» احمد داووداوغلو، دکترین سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه را رونمایی کرد، کم‌کم از پنجره «نوعثمانی‌گری» و تز آتاتورک ثانی به منطقه نگریست و تنش با ایران بر سر سوریه و مسئله کردها را تجربه کرد. عراق اگرچه در حال غلبه بر داعش است اما ایران به‌عنوان متحد جدی حکومت عراق پس از صدام، نمی‌تواند از احوال همسایه غربی و جنوبی خود غفلت کند. عربستان این مسئله را به «هلال شیعی» نسبت می‌دهد و شورای همکاری خلیج ‌فارس در اقدامی عجیب، گروه هم‌زبان و هم‌نژاد خود یعنی حزب‌الله لبنان را تروریست می‌خواند. آن‌هم در شرایطی که لبنان رکورددار دولت‌داری بدون رئیس‌جمهور است. اعراب در دوران دولت احمدی‌نژاد، از مسائل اقتصادی داخلی و روابط خارجی، حداکثر استفاده را برده‌اند و سهمیه نفت ایران در اوپک را صاحب شده‌اند. حالا ایرانی که به سمت کاهش تنش با غرب در حرکت است، می‌تواند جایگزین مناسب اعراب برای آمریکا و اروپا باشد؛ پای ایرانی‌ها در حوادث ١١ سپتامبر وسط نیست، در روز روشن یک شیخ منتقد غیرمسلح را گردن نمی‌زند، تفکر وهابی را از سوی حوزه‌های علمیه خود ترویج نمی‌کند و نسبتی با القاعده و داعش ندارد. صاحب نوعی از دموکراسی است و گردش نخبگان در آن جریان دارد؛ پس با حکومت‌های قرون‌وسطایی اعراب از منظر سیاسی، تفاوت‌های ماهوی دارد. از سوی دیگر خاورمیانه و انرژی آن، ارزش گذشته را برای ایالات متحده ندارد و آنها خسته از تنش‌های بی‌پایان این منطقه و رفتارهای هیجانی و خارج از مدار عقل عربستان هستند. در چنین شرایطی مشخص است که ایجاد هم‌گرایی و کاهش تنش میان اعراب، ترکیه و ایران، به‌هیچ‌عنوان معادله ساده‌ای نیست. بگذریم که برخی اقدامات داخلی در ایران، بیان مواضع غیرسازنده از تریبون‌هایی که اتفاقا از سوی اعراب رصد شده و «تصمیم‌ساز» دانسته می‌شوند و غفلت از همسوشدن همه نهادها ذیل وزارت‌ خارجه در رفتارهای منطقه‌ای نیز گرهی تازه بر این کلاف سردرگم زده است. موضوع امروز، رقابت‌های منطقه‌ای است که سعودی‌ها با ایران احساس می‌کنند که ریشه در مسائل ژئوپلیتیک هم دارد. اشتباه اصلی این است که هیأت حاکمه جدید عربستان، این رقابت تاریخی را به سمت تضاد منافع پیش برده و خشونت، تروریسم و توسعه جنگ‌های نیابتی را جایگزین گفت‌وگو، مفاهمه و مصالحه کرده است. اشتباه دوم، نگرش ایران به منطقه بدون درنظرداشتن تفاوت‌های تازه‌ای است که در بالا به آن اشاره شد. می‌توان با پذیرش تفاوت‌های رخ‌داده، بازی‌های منطقه‌ا‌ی طراحی کرد که برای طرف‌های دیگر، هزینه‌زا باشد، نه ایران. گفت‌وگوی «شرق» با حمیدرضا آصفی، حول همین موضوع انجام شد که در ادامه می‌آید.
کد خبر: ۲۹۹۶۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۰۹

گفت‌وگو با ژیرو درباره کتاب «آمریکا در جنگ با خود»
اشاره: «آمریکا در جنگ با خود» عنوان آخرین کتاب هنری ژیرو، نظریه‌پرداز انتقادی آمریکایی، است. او در این کتاب می‌کوشد خشونت جاری در ایالات متحده را از کمپین دونالد ترامپ تا مرگ ساندرا بلاند بکاود و معتقد است تنها از طریق سرمایه‌گذاری اجتماعی گسترده در دموکراسی و نظام آموزشی است که می‌توان به خیر عمومی رسید. او می‌نویسد «بسیارند مردمی که پذیرفته‌اند، صرف‌نظر از نقش نیروهای ساختاری گوناگون، سرنوشت‌شان کاملا در گرو مسئولیت فردی است. این ایدئولوژی که در بوق و کرنا می‌شود و مورد علاقه ثروتمندان است نشان می‌دهد روابط انسانی خلاصه شده در ستیز و رقابت. امروز مردم باید در مجموعه‌ای از روابط اقتصادی به‌سر ببرند که در آن تنها الزام مبارزه برای کسب نفع شخصی است». این گرایش نگران‌کننده نه‌تنها به‌شدت ضددموکراتیک است، بلکه دغدغه‌های ساختاری، ریشه‌دار و اجتماعی را در گفتار عمومی از بین می‌برد و چیزی ایجاد می‌کند که ژیرو «بی‌قدرتی سازمان‌یافته» می‌نامد. در مصاحبه پیش‌رو، ژیرو پس‌زمینه استعاره جنگ را توضیح می‌دهد و کاربرد روزانه آن را در ایالات متحده آمریکا واسازی می‌کند. در آخر نیز از سیاست ممکنی می‌گوید که پیوندهای میان مجموعه مسائلی را رؤیت‌پذیر می‌کند که دموکراسی را تضعیف کرده است.
کد خبر: ۲۹۹۶۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۰۹