سیدعلی موسوی خلخالی
بحرین از معدود کشورهای عربی محسوب می شود که نزدیک به 10 سال است به سمت دموکراسی حرکت کرده است. کشوری که با وجود اکثریت شیعه از حاکمیت سنی برخوردار است و این موضوع سبب شده، نتواند به یک جامعه آرمانی دموکراتیک نزدیک شود. اما با تمام این احوال، این مجمع الجزایر کوچک تلاش دارد با حفظ نظام خود اصل دموکراتیک را در کشور پیاده کند.
بحرین نیز همانند بسیاری از کشورهای عرب دیگر از یک نظام بسته برخوردار بوده که اکنون می کوشد وجهه اقتدارگرایانه را از خود دور کند.
در انتخابات گذشته که در سال 2003 برای انتخاب نمایندگان مجلس برگزار شده بود، بسیاری از احزاب بحرینی ازجمله احزاب شیعه از چرخه انتخابات خارج شده و آن را تحریم کردند. تحریم شیعیان باعث شد، استقبال از انتخابات به شدت کمرنگ شده و نمایندگان منتخب که غالبا مورد تایید دولت بودند، با حداقل رای راهی مجلس شوند.
در آن هنگام، دولت بحرین گمان می کرد، از آنجا که دنیا مشغول جنگ ایالات متحده و متحدانش با عراق است و جهان در تب و تاب حملات آن به سر می برد، می تواند به دور از چشم جهانیان به قدرت نمایی داخلی خود بپردازد و انتخابات را آنگونه که خود مایل است، رهبری کند.
اما با گذشت اندک زمانی، دولت بحرین احساس کرد، موقعیتش دچار تزلزل شده است. قدرت گرفتن شیعیان در عراق باعث شد، هیات حاکمه بحرین همانند تمام قدرتمندان سنی دنیای عرب احساس خطر کرده و در این باره چاره اندیشی کند.
در ابتدای سال 2004 «حمدبن عیسی آل خلیفه» دبیر بحرین تصمیم گرفت با مخالفان و گروه های اپوزیسیون خود که به سبب انتخابات ناعادلانه با حکومت قهر کرده بودند، ملاقات کرده و آنها را دوباره برای آشتی با حکومت راضی کند. در نهایت حمد بن عیسی به مخالفان و گروه های اپوزیسیون قول داد، مانع فعالیت های سیاسی و مدنی آنها در کشور نشود و حتی زمینه فعالیت های آزاد آنها را فراهم کند و همچنین امکانی ایجاد کند تا انتخابات آزاد مجلس با حضور تمام احزاب سیاسی و فعالان شیعه برگزار شود. در پی ملاقات ها و مذاکرات مکرر، شیعیان پذیرفتند به عرصه سیاسی کشور بازگردند.
در سال 2005 امیر بحرین در نخستین نطق سالانه خود اعلام کرد، می خواهد بحرین کشوری آزاد، دموکراتیک و مدرن همگام با دنیای مدرن و توسعه یافته باشد.
وی در آن نطق، فضای سیاسی جامعه اش را نگران کننده توصیف کرد و اظهار داشت، باید فضای کشور به گونه ای تغییر کند که در آن هر کس که به نظام وفادار است فارغ از هر عقیده و مذهبی بتواند فعالیت کرده و عقاید خود را بیان کند.
حمدبن عیسی همچنین قول مساعد داد، کشور را به سمت فضای باز سیاسی هدایت کند و به تمام احزاب سیاسی اجازه فعالیت بدهد.
دیدگاه اقلیت
اصرار حمدبن عیسی به تشکیل کشوری دموکراتیک و منطبق با اصول دموکراسی در حالی است که سنیان اقلیت کشور از وجود حکومتی اقتداگرایانه حمایت می کنند. سنیان در بهترین حالت تنها 40 درصد جمعیت کشور را به خود اختصاص می دهند. این موضوع باعث شده، سنیان به این باور برسند، تنها راه حفظ قدرت و حضور در عرصه سیاسی کشور استفاده از قوه زور است.
طیف های سنی بارها هشدار داده اند، اگر بخواهیم در وضعیت سیاسی کشور با دست باز عمل کرده و آسان گیری کنیم، شالوده سیاسی از دستمان خارج خواهد شد و افراد غیرصالح بر مسند امور خواهند نشست.
یکی از روحانیون معروف سنی بحرین در جریان تبلیغات سیاسی احزاب مختلف به دولت بحرین و سنیان هشدار داد، اگر بگذارید شیعیان در کشور فعال شوند، عاقبتی همچون عراق در انتظار بحرین خواهد بود.
وی سپس خطاب به سنیان بحرین مدعی شده بود، به عراق نگاه کنید. ببینید چه بلایی بر سر آن آمده است. عراقی ها نیز تا چند سال پیش همانند ما بودند. اهل تسنن امور را در اختیار داشتند و کشور را می گرداندند. دیدید چگونه نفوذ شیعیان عاقبت کشوررا از کنترلشان خارج کرد. اگر ما هم در مقابل شیعیان سهل انگاری کنیم، عاقبتی مانند عراق در انتظارمان خواهد بود.
اهل تسنن بحرین به همین دلیل معتقدند، نظام بسته و اقتدارگرایانه تنها راه حفظ قدرت برای آنان است. از همین رو به شدت از دولت و مقام های عالی کشوری می خواهند، در حفظ جایگاه کشور و موقعیت آن کوشا باشد.
اما تمام این فشارها باعث نشده، پادشاه بحرین گوش شنوایی برای اینگونه موضع گیری ها باشد. البته دلیل این موضوع آن نیست که پادشاه به سمت شیعیان متمایل شده و خواستار حضور مستمر آنهاست، بلکه چون تحت فشار جامعه جهانی قرارگرفته، مجبور است برای تضمین ادامه روند سیاست فعلی کشور از برگزاری انتخابات آزاد و حضور فعال احزاب مخالف دولت همچون شیعیان و لیبرال ها حمایت کند.
«شیخ حمدبن عیسی» در دیدار با «شیخ احمدبن زاید آل مکتوم» امیر امارات متحده عربی اظهار داشته بود، سیاست های پیش روی خاورمیانه تغییر کرده است. دنیای غرب خواهان اصلاحات در منطقه است. ما اگر خواهان حفظ آرامش و حضور فعال در عرصه سیاست کشورمان هستیم چاره ای جز پذیرش اصلاحات، برگزاری انتخابات آزاد و پذیرش گروه های سیاسی اقلیت و اپوزیسیون در عرصه های گوناگون سیاسی کشور نداریم. به عبارت دیگر اعطای امتیازات سیاسی به اقلیت ها تنها رده نجات حیات سیاسی کشور است.
گفته می شود، صحبت ها و اندیشه های مطرح شده از سوی شیخ زاید موجب دگرگونی فکری میان مقام های عالی رتبه اماراتی شده است.
موضع کشورهای عربی
با تغییرات ایجاد شده در میان کشورهای عربی و تحولات تازه در منطقه خاورمیانه کشورهای عربی را می توان به دو دسته تقسیم کرد. یک دسته کشورهایی که در چند سال اخیر دچار تحولات اساسی شده اند که می توان برای نمونه کشورهای کویت، عراق و مصر را مثال آورد و دسته دیگر کشورهایی که همچنان برای اقتدارگرایی و حفظ جایگاه کنونی شان تلاش می کنند. کشورهای عربی همانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر در این گروه جا می گیرند. در این میان، موضع گیری کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس درباره انتخابات بحرین از جایگاه ویژه ای برخوردار است. زیرا آنها در همسایگی بحرین قرار دارند و هر آنچه در آن کشور رخ دهد، برای آنها مهم است. کشورها عرب خلیج فارس به سبب فرهنگ نزدیک و ارتباطات وسیع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به شدت تحت تاثیر قرار دارند. نمونه این تاثیر را می توان در تصمیم امارات متحده عربی در تشکیل نخستین پارلمان مردمی کشور مشاهده کرد.
به همین دلیل کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس انتخابات جاری بحرین را به طور کامل تعقیب کرده و از عاقبت آ ن نگرانند. کشورهای این منطقه خود از جمعیت شیعه برخوردارند در حالی که دولتمردانشان اکثرا از طیف سنی ها هستند. به همین دلیل آنها نیز از قدرت گرفتن شیعیان بیمناکند.تنها کشوری که در این حوزه از انتخابات دموکراتیک در بحرین حمایت می کند کشور کویت است. کویتی ها می گویند، ما تجربه نظام دموکراتیک را داشته ایم و معتقدیم در صورت کنترل اوضاع سیاسی می توان کشوری کاملا دموکراتیک و آزاد ایجاد کرد. در کویت نیز شیعیان صاحب کرسی هستند و در انتخابات اخیر نیز شرکت کردند. گرچه نتوانستند شمار کرسی های مورد نظرشان را تصاحب کنند. موضع عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر با موضع کویت کاملا متفاوت است. مقام های عربستانی بارها نگرانی خود را از پیروزی شیعیان در این انتخابات اعلام کردهاند.
امارات متحده عربی و قطر نیز در محافل غیررسمی اعلام کرده اند از اینکه عاقبتی همچون بحرین که در نهایت شبیه عراق خواهد شد، بر سر ما نیز بیاید، هراسانیم. اما در این میان موضع مصری ها، لبنانی ها و عراقی ها نیز حائز اهمیت است. عراقی ها اعلام کرده اند، از آنجا که خود درگیر مسائل داخلی شان هستند، نمی توانند درباره انتخابات بحرین اظهارنظر کنند. اما از اینکه انتخاباتی دموکراتیک در بحرین برگزار شود، پشتیبانی می کنند.
لبنانی ها نیز موضعی همانند عراق دارند؛ زیرا آنها نیز در وضعیت بحرانی به سر می برند اما با این حال بارها اعلام کرده اند از هر حرکت دموکراتیک در هر نقطه خاورمیانه و دنیای عرب حمایت می کنند. دولت هیچ اظهارنظری در این باره نکرده است، اما حزب اخوان المسلمین، مهمترین حزب اپوزسیون مخالف دولت، گفته است در هر نقطه از جهان طرفدار مسلمانان، احزاب اسلامی و بالطبع اخوان المسلمین هستیم. در این حال از حرکت های دموکراتیک نیز حمایت میکنیم.
دلایل بازگشت شیعیان به عرصه سیاسی بحرین
زمانی که شیعیان از عرصه سیاست بحرین خود را کنار کشیده و انتخابات سال 2002 را تحریم کردند، اتهام های زیادی به آنها وارد شد. بسیاری از دولتمردان عربی انگیزه جلوگیری از قدرت گرفتن آنها و تلاش در تضعیف جایگاه مردمی شان اتهام های متعددی به آنها وارد می کردند. از آنجا که ایران تنها کشور قدرتمند شیعه منطقه است و از جایگاه ویژه ای برای شیعیان دنیا برخوردار است، به همین دلیل احزاب شیعه بحرینی را متهم می کردند که با ایران رابطه دارند اتهامی که هیچ گاه از سوی کشوری یا کسی اثبات نشد.
از سوی دیگر احزاب شیعه بحرینی با توجه به تجربه چهارسال گذشته دریافتند، نمی توانند، سیاست های خود را خارج از چارچوب نظام بحرین دنبال کنند.
به عبارت دیگر، آنها معتقدند خارج از چارچوب نظام کشور نمی توان در نظام فعلی اصلاحات ایجاد کرد.
«سیدضیاء الموسوی» رئیس مرکز فرهنگی و سیاست بحرین که یکی از چهره های جوان برجسته شیعه در عرصه سیاسی آن کشور است، در مصاحبه ای با شبکه خبری «الحره» اظهار کرد، ما چهار سال خارج از چارچوب نظام کشور بودیم و تلاش کردیم خواسته هایمان را در قالب یک اپوزسیون خارج از کشور هدایت کرده و به آنها دست یابیم. انتخابات سال 2002 که نخستین انتخابات کشور بود را تحریم کردیم، با این امید که به دولتمردان بفهمانیم، آنها را قبول نداریم. اما چهار سال گذشت و متوجه شدیم چنین رویه ای راه به جایی نمی برد. در آن موقع نه تنها نتوانستیم.
کاری از پیش ببریم بلکه نزدیک بود اعتماد مردمی را نیز از دست بدهیم. بخصوص اینکه دشمنان ما تلاش داشتند به هر طریقی ما را به کشورهای خارجی متصل کنند. همه به خوبی به یاد دارند، در سال 2003 به دلیل اتهام های واهی به دادگاه های سیاسی کشور احضار می شدیم و برای کار نکرده جواب پس می دادیم. وی در ادامه تصریح کرد، تهمت های واهی از یکسو و نبود ما در عرصه اجتماعی کشور از سوی دیگر شیعیان سیاسی را با این واقعیت روبه رو کرد که تنها امکان اجرای اصلاحات، حضور در عرصه های سیاسی کشور آن هم به صورت فعال است.
اگر ما جایگاهی به دست آوردیم، دلیلش آن بود که قبول کردیم با نظام فعلی آشتی کنیم. همه بر این حقیقت واقفند جایگاه کنونی ما در میان مردم دو سال اخیر به دست آمده و مقبولیت عمومی ما در این مدت حاصل شده است.
موسوی سپس به درک موقعیت کشورش اشاره می کند و می گوید، ما با نظام فعلی مخالفیم اما برای اینکه سیاست هاعوض شوند، باید تدابیر بهترین اندیشید. قهر و مبارزه صرف، تنها راه حل ممکن برای ایجاد اصلاحات نیست.
هنگامی که نظام اجازه حضور به ما داده است و ما می توانیم آزادانه حرف هایمان را بزنیم و به مردم نمایندگانمان را معرفی کنیم، چرا از فرصت استفاده نکنیم. تنها راه مبارزه با فساد دولتمردان کشور پذیرش حقیقت و استفاده از فرصتها است.
«شیخ علی سلمان» رئیس جمعیت وفاق ملی بزرگ ترین تشکل شیعه سیاسی در بحرین نیز نظری مشابه نظرات «سیدضیایی الموسوی» دارد.
وی نیز گفته است، ما بر شیطنت احزاب سنی و دولت بحرین برای پیروزی سنیان به هر قیمتی که شده، واقفیم. اما نباید فراموش کرد، فرصت کنونی نخستین فرصت برای حضور شیعیان در عرصه سیاسی است؛ فرصتی طلایی که ممکن است بعدها تکرار نشود، بزرگترین حزب سیاسی شیعیان بحرین محسوب می شویم که می توانیم تاثیر بسزایی در فعالیت های سیاسی کشور بگذاریم.
وی سپس به تحریم چهارسال پیش تشکلش در انتخابات اشاره می کند و می گوید؛ ما اگر چهار سال پیش انتخابات را تحریم کردیم، دلایل بسیاری داشتیم. مهمترین دلیل آن بود که دولت بحرین حداقل های یک انتخابات آزاد را رعایت نکرده بود و ما نمی توانستیم در یک انتخابات ناسالم شرکت کنیم. در آن موقع تحریم ما توانست صدای ما را اینگونه به مردم برساند که ای مردم دولت حاضر نیست حتی در یک رقابت سالم حداقل حقوق ما و شما را به ما بدهد.
شیخ علی سلمان سپس به نتایج تحریم یادشده اشاره کرده و می گوید؛ نتیجه تحریم ما آن شد که امیر بحرین ما را به صلح دعوت کرده و از ما می خواهد به عرصه سیاسی کشور بازگردیم. پیش از این به آسانی به ما تهمت رابطه با کشور خارجی می زدند اما این بار خبری از این اتهام ها نبود. هنگامی که امیر قول مساعد داد انتخابات آزاد برگزار شود، ما نیز استقبال کردیم؛ بخصوص اینکه علمای ما نیز بر حضورمان در انتخابات تاکید داشتند. ما نظام فعلی بحرین را قبول داریم اما با روند سیاسی کشور و نحوه فسادآمیز دولتمردان بحرین مخالفیم. نباید فراموش کنیم تنها راه اصلاحات حضور در صحنه سیاسی کشور است.
شیخ علی سلمان همچنین به احتمال تقلب در انتخابات اشاره می کند و می گوید؛ طرح ها و پروژه های مالی بسیاری در کشور با هدف پایین آوردن میزان رای کاندیداهای شیعه درحال اجرا است. بنابر گزارش های رسیده برخی مسئولان و گروه های وابسته به سنیان حاکم 350 هزار دینار هزینه کرده اند تا به جمعیت های محلی در کشور کمک مالی کنند و از این طریق آرای کارکنان آن جمعیت ها را به نفع کاندیدای خاص تغییر دهند.
اما باید بگوییم ما باید خود هوشیار باشیم، مشکلات را به مردم اطلاع داده ایم و از جایگاه خود در میان مردم باخبریم. اما اگر هنگام انتخابات ثابت شود، تقلبی صورت گرفته، می توانیم تصمیم دیگری اتخاذ کرده و علیه سیاست های دولت وارد عمل شویم.
نتیجه انتخابات و پیشبینیهای کارشناسان
سرانجام باوجود نگرانی های فراوان و هشدارهای شیعیان به احتمال وجود تقلب در انتخابات، شیعیان توانستند 16 کرسی از 40 کرسی پارلمان بحرین را از آن خود کنند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و ناظران سیاسی، باوجود شایعات فراوان، انتخابات بحرین در کمال شفافیت و آزادی کامل برگزار شد.
علاوه بر پیروزی تشکل جمعیت وفاق ملی، فراکسیون کار دموکراتیک ملی (لیبرال مخالف) به رهبری ابراهیم شریف، اسلامگرایان سنی جمعیت اسلامی الاصاله (سلفیها) به رهبری شیخ عادل المعاده، جمعیت تریبون اسلامی یا اخوان المسلمین بحرین، «تریبون دموکراتیک پیشرو با گرایش های چپ» و جمعیت میثاق با لیبرال رسمی نیز توانستند در این انتخابات صاحب کرسی شوند.
جمعیت اسلامی الاصاله یا سلفیان بحرینی در دوره پیش اکثریت کرسی های پارلمان را در اختیار داشتند اما این بار تنها موفق شدند کمتر از 9 کرسی پارلمان را در اختیار بگیرند.
با این وجود ناظران چشم انداز متفاوتی را برای عرصه سیاسی بحرین پیشبینی میکنند.
به اعتقاد بسیاری از ناظران، شیعیان اصلی ترین تاثیرگذاران صحنه سیاسی بحرین خواهند بود. آنها تلاش خواهند کرد، به اهداف خود ازجمله ایجاد اصلاحات اساسی در کشور، مبارزه با مفاسد اقتصادی و عمومی کردن حقوق سیاسی شهروندان جامه عمل بپوشانند.
در مقابل شیعیان دولت بحرین و سنیان راه یافته به مجلس قرار دارند که از مخالفان اصلی جمعیت وفاق ملی محسوب می شوند. پیش بینی می شود، احزاب سنی و دولت حاکمه رفته رفته در یک صف ایستاده و احزاب شیعه، لیبرال نیز در مقابلشان بایستند. به عبارت دیگر به اعتقاد برخی کارشناسان سیاسی، جمعیت وفاق ملی، فراکسیون کار دموکراتیک و جمعیت میثاق با گرایش لیبرال در یک صف سیاسی خواهند بود که البته از این پس به بعد وزنه سنگینی در عرصه سیاست کشور خواهند داشت و در مقابل آنها نیز جمعیت اسلامی الاصاله با گرایش سلفی، اخوان المسلمین بحرین از طریق سنی ها و دولت حاکمه صف آرایی خواهند کرد. تریبون دموکراتیک پیشبرد با گرایش چپ نیز موضعی بینابین خواهد داشت. بدین ترتیب می توان پیش بینی کرد، عرصه سیاسی بحرین برای چندمین بار شاهد نزاع های سیاسی باشد. البته شاید این بار تفاوتی با گذشته وجود داشته باشد. تفاوتی که می تواند آینده سیاسی بحرین را دموکراتیک و آزادتر کند.