تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۸۸ - ۰۹:۲۴  ، 
شناسه خبر : ۱۰۲۱۷۶
اتحاد هنرمندان؛ ضرورت اعتلای فرهنگ

آرش فهیم
«دوست را به خاطر خطا دشمن ندانید و دشمن معاند را دوست نگیرید.»
این سخن رهبر انقلاب، که در این برهه زمانی حساس، تکلیف همه را روشن کرد، در مورد هنرمندان نیز صادق است. هنرمندانی که قبل از برگزاری انتخابات، برای مشارکت گسترده تر مردم در انتخابات تلاش کردند و بدون شک بخشی از این آرای 40 میلیون نفری به نظام که در 22 خرداد به رخ کشیده شد، ناشی از فعالیت تمام هنرمندانی است که فضا را گرم تر کردند.
دیگر در این شرایط، تقسیم بندی هنرمندان سینما و سایر رشته های هنری معنایی ندارد. زیرا نمی توان انتظار داشت که تمام سینماگران کشور، همه هنرمندان تلویزیون و اهالی تئاتر و ... دارای یک سلیقه سیاسی باشند.
اما آنچه اهمیت دارد، این است که این قشر، در دهمین انتخابات ریاست جمهوری، صریح تر و مشتاقانه تر از همیشه به دعوت رهبر انقلاب برای حضور در این کارزار لبیک گفتند.
بنابر فرمایش معظم له، تمام 40 میلیون نفری که رای دادند، اجر برده اند و به گفته رئیس جمهور نیز، این انتخابات 40 میلیون برنده داشت. پس همه سینماگران و هنرمندان که روز 22 خرداد پای صندوق رای رفتند نیز، مثل همه ملت، پیروز شدند.
استمرار دعواهای مربوط به انتخابات در میان هنرمندان، به خصوص سینماگران، تاثیری جز ایجاد انشقاق و چند دستگی ندارد. پس چه بهتر که امروز، برای ارتقا و اعتلای فرهنگ و هنر کشورمان متحد شویم. همه هنرمندان که در چارچوب قانون فعالیت می کنند، دوست مشترک یکدیگرند و همه دارای دشمنانی مشترک هستند.
سرمایه‌های ملی ما
سینماگران دارای دو شخصیت حقوقی و حقیقی هستند. شخصیت حقیقی آن ها، مربوط به مسائل شخصی و فردی خود آن هاست؛ از جمله حمایت از فلان نامزد ریاست جمهوری یا اقداماتی مشابه، اما آنچه که جامعه با آن سروکار دارد و اتفاقا تاثیرگذارتر هم هست، شخصیت حقوقی این گروه است که در قالب آثار هنری آن ها تجلی می یابد.
برخی از هنرمندانی که در یکی دو ماه اخیر، فعالیت سیاسی کردند و جهت گیری خاصی داشتند، آثاری آفریده اند که برای جامعه ما یک سرمایه ملی محسوب می شوند. حتی بسیاری از فیلم ها و کارهای هنری آن ها، کاملا اصولگرایانه است. در این مورد باید گفت که آنچه از این هنرمندان باقی می ماند، همین آثار است.
جانبداری های انتخاباتی زودگذر است و باقی نمی ماند، اما فیلم های خلق شده توسط این هنرمندان است که می ماند و در جامعه نقش آفرینی می کند. بنابراین آنچه در مورد هنرمندان اهمیت دارد و باید محل قضاوت باشد، آثار هنری آن هاست، نه برخی کارهای شخصی آن ها، مثل حمایت از فلان نامزد انتخابات ریاست جمهوری. افرادی چون مجید مجیدی، سیدرضا میرکریمی، عبدالحسن برزیده و ... با فیلم ها و سریال هایشان شناخته می شوند، نه تلاششان برای افزایش رای فلان مرد سیاسی.
به عنوان مثال در مورد مجیدی هیچ وقت لحظاتی را که «بچه های آسمان» ایجاد کردند فراموش نمی کنیم؛ تلاش صادقانه کودکانی که نمی خواستند انسانیتشان زیر بار مشکلات زندگی فرسوده شود و از همین رو، ماهیان، به نمایندگی از مخلوقات پاک خداوند، بر پاهایشان بوسه زدند. همان فیلم به مخاطبان خود درس عدالت می داد و سرافرازی، آزادگی و انسانیت کوخ نشینان را نمایش می داد - هرچند کاخ نشینان برای حق رای آن ها پشیزی قائل نباشند - یا فیلم «زیر نور ماه» سیدرضا میرکریمی که تصویری از اسلام عدالت خواه ارائه می داد.
فیلمی که همنشینی و همیاری با مستضعفان و بیچارگان را بخشی از سلوک دینی و عرفانی می دانست - هرچند عده ای این رویکرد را «گداپروری» می دانند - میرکریمی در «خیلی دور، خیلی نزدیک» نشان داد که گاه یک دختر روستایی بیداردل، بهتر از یک دکترمرفه شمال تهران نشین که سوار خودروی آخرین مدل می شود، می تواند خوب را از بد تشخیص دهد - هرچند که بازهم عده ای رای او را به حساب نیاورند - ولی ما حرف این فیلم را بیشتر قبول داریم. عبدالحسن برزیده هم در سریال به یادماندنی «مثل هیچ کس» خود که در ماه مبارک رمضان مهمان ما بود نشان داد که همیشه بدخواهان کاسب مسلک، منتظر فرصت می گردند تا با هدف ضربه زدن به «عمود خیمه» خانواده، بین اعضا تفرقه بیندازند.
اما، آن نمازجماعت اختتامیه سریال به پیش نمازی داداشی، به خوبی توانسته بود، وحدت و همبستگی را به نمایش بگذارد.
پس قدر سرمایه های ملی خود را بدانیم، مجیدی، میرکریمی، برزیده، پرستویی، انتظامی، نصیریان، کشاورز و ... سرمایه های فرهنگی این سرزمین هستند.
خطر استفاده ابزاری از هنرمندان
در چنین موقعیت هایی، معمولا فرصت طلبان در پی سوءاستفاده از شأن و شهرت هنرمندان برمی آیند؛ بلکه از آب گل آلود ماهی بگیرند، مثلا روزنامه های وابسته به غرب در داخل، اقدام به نشر خبرهایی کذب از دستگیری بازیگران سینما و تلویزیون نمودند. جالب این است که این روزنامه ها، دروغ پراکنی را ناشی از اشتباه تحریریه خود عنوان کردند. بی آن که پاسخ دهند مگر می توان تا اطلاع دقیق کسب نشده، درباره دستگیر شدن افراد خبرسازی کرد.
این رویه، توسط شبکه های ماهواره ای فارسی زبان ضد ایرانی نیز دنبال می شده است. یکی از این شبکه ها در اقدامی غیراخلاقی و مداخله جویانه، با هنرمندان کشورمان تماس می گرفتند تا علیه مردم ما صحبت و موضع گیری کنند.
در یک مورد نیز فضاسازی کردند و از یک استاد آواز «حرف کشیدند». کاری که تنها به سود اربابان آن رسانه و به ضرر شخص هنرمند و هموطنانمان انجامید. البته بیشتر هنرمندان، به این رسانه ها پاسخ منفی دادند.
هدف اصلی تمام این گونه برخوردهای رسانه ای، تخریب وجهه هنرمندان و دور کردن آن ها از متن مردم است. انزوای این قشر و دوری گزیدن آن ها از فعالیت اجتماعی، آن هم به سود دشمنان ایران، خواسته این رسانه‌هاست.