به گزارش فارس، جرمی ساهیل (Jeremy Scahill) در ادامه گزارش به بحث در مورد نحوه همکاری پنهانی بلکواتر با دولت پاکستان میپردازد: بنا بر اظهارات منبع اطلاعاتی نظامی، بلکواتر در پاکستان دست به نبرد مسلحانه نمیزند. وی میگوید: "این گونه نیست که افراد "منتخب بلکواتر " با هواپیمای شخصی به مناطق مربوطه اعزام شده و در آنجا به دنبال ترور مظنونین باشند. " این نیروهای ویژه آمریکایی هستند که برنامههای بلکواتر را پیاده میکنند. منبع اطلاعاتی نظامی بین آن دسته از مأموران بلکواتر که برای وزارت خارجه کار میکنند، و او آنها را "وانیل بلکواتر " مینامد، با نیروهای ویژه سابقی که هماکنون برای پیادهسازی برنامههای فرماندهی عملیاتهای ویژه کار میکنند، تمایز قائل میشود. "خوب یا بد امروزه افراد کمی هستند که میدادند چگونه یکچنین عملیاتی را باید انجام داد. شاید چیز خوبی باشد. افراد بلکواتر تنها کسانی هستند که میدادند چگونه باید برای این عملیاتها برنامهریزی کرد. آنها به هر کجا که پول داشته باشد خدمات ارائه میکنند. افراد بلکواتر به مانند برخی محافظین امنیتی عاشق تیراندازی و ماجرا نیستند. آنها افراد بیگناه و معصوم را نمیکشند و در کارشان بسیار حرفهای و خوب هستند. "
اما در ادامه گزارش یکی دیگر از منابع خبری به نقش مستقیم بلکواتر در عملیاتهای مسلحانه اشاره میکند: نظر مدیر سابق بلکواتر در مورد دخالت نداشتن این شرکت در کشتن مردم پاکستان چیز دیگری است، وی میگوید: "این ادعا زیاد هم دقیق نیست. " اظهارات وی با توصیفات منبع اطلاعاتی نظامی در مورد برنامههای سیا و فرماندهی عملیاتهای ویژه مشترک همخوانی دارند. اما او علاوه بر اینها پرده از برخی فعالیتهای دیگر بلکواتر در پاکستان برداشت. بلک واتر برای خود دولت پاکستان کار میکند. بنا به اظهارات وی، بلکواتر با شرکت کسترال لجستیک (Kestral Logistics)، یکی از شرکتهای قدرتمند پاکستانی همکاری مینماید. این شرکت در پشتیبانی لجستیکی نظامی، امنیت شخصی و مشاوره اطلاعاتی تخصص دارد و کارمندان آن متشکل از مقامات رده بالا و سابق لشکری و کشوری پاکستان هستند. دفاتر اصلی کسترال در پاکستان قرار دارد اما این شرکت در دیگر کشورها نیز شعبه دارد.
به گزارش جرمی ساهیل تاکنون هیچ سندی دال بر قانونی بودن فعالیت بلکواتر در پاکستان ارائه نشده است: یکی از سخنگویان "شورای کنترل تجارت دفاعی " در وزارت خارجه صلاحیت بلکواتر برای فعالیت در پاکستان و یا همکاری با شرکت کسترال را نه رد و نه تأیید کرد. "شورای کنترل تجارت دفاعی " وظیفه دارد صلاحیت شرکتهای آمریکایی که خدمات دفاعی برای کشورها و یا نهادهای دیگر خارجی ارائه میکنند را بررسی کرده و در صورت احراز صلاحیت برای آنها مجوز فعالیت صادر کند.
در ادامه گزارش آمده است: دیوید مککیبی (David McKeeby)، از سخنگویان وزارت خارجه، بعد از بررسی موضوع با مقامات "شورای کنترل تجارت دفاعی " به خبرنگار "نیشن " گفت: "ما نمیتوانیم در این مورد کمکی به شما کنیم. شما باید با خود شرکت تماس بگیرید. کورالو، سخنگوی بلکواتر نیز گفت: "شرکت هیچ برنامه و یا مأموری در پاکستان ندارد، بجز یک نفر که برای وزارت دفاع آمریکا کار میکند. " شرکت کسترال نیز به هیچکدام از سؤالات خبرنگار "نیشن " پاسخ نداد.
گزارش "نیشن " پرده از لابیگری شرکتهای خصوصی امنیتی و اعمال نفوذ آنها در دولت و کنگره آمریکا بر میدارد: طبق اسناد فدرال، شرکت کسترال "راجر نوریگا " (Roger Noriega) را استخدام نمود تا در آمریکا و در نهادهایی چون وزارت خارجه، سازمان توسعه بینالمللی آمریکا و کنگره برای کسترال لابی کند. وی وظیفه داشت نظر مساعد این نهادها را راجب تواناییهای کسترال برای انجام امور مورد علاقه دولت آمریکا جلب نماید. راجر نوریگا بین سالهای 2003 تا 2005، دستیار وزیر امور خارجه در امور نیمکره غربی بود. کسترال نوریگا را از طریق تماس با شرکت وی، "ویزیون آمریکاس " (Vision Americas) استخدام کرد. او این شرکت را به همراه کریستینا روکا (Christina Rocca) تأسیس کرده است. روکا یکی از مقامات سابق عملیاتی سیا بود که از سال 2001 تا 2006، دستیار وزیر خارجه در امور آسیای شرقی بود. وی یکی از تأثیرگذارترین چهرههای سیاست خارجی آمریکا در حوزه پاکستان است. شرکت کسترال در اکتبر 2009، 15 هزار دلار به شرکت "ویزیون آمریکاس " و معادل همین میزان به یکی از شرکتهای تابعه آن یعنی "فایرکریک " (Firecreek Ltd.) پرداخت تا در مورد سیاستهای دفاعی و خارجی آمریکا لابی کنند.
جرمی ساهیل، خبرنگار "نیشن " گزارش خود را با بررسی روابط فیمابین شرکت کسترال و بلکواتر ادامه میدهد: طبق اظهارات مدیر سابق بلکواتر، اریک پرنس، مالک شرکت بلکواتر، روابط نزدیکی با "علی بیگ "، مدیرعامل کسترال دارد. به گفته وی، تجهیزات وزارت دفاع تحت حفاظت این دو شرکت از بنادر پاکستان به افغانستان منتقل میشوند.
در ادامه گزارش چگونگی وارد شدن بلکواتر در درگیریهای مسلحانه تبیین میگردد: به گفته مدیر سابق، مأمورین بلکواتر با نیروهای شرکت کسترال ادغام شده و یک سری عملیات حساس ضدتروریستی در استان مرزی شمالغربی انجام دادهاند. دو شرکت مذکور با نیروهای شبه نظامی وزارت کشور پاکستان که به نام "سپاه مرزی " شناخته میشوند، همکاری میکنند. پرسنل بلکواتر اغلب نقش مشاورتی بر عهده دارند اما به گفته مدیر سابق بعضی اوقات مرز بین وظایف این نیروها مبهم میشود. وی میگوید: "در حین اجرای عملیاتها برخی از افراد بلکواتر نیز به همراه تیمهای کسترال عازم محل عملیاتی میشوند تا بر کار آنها نظارت کرده و راهنماییهای لازم را ارائه کنند. مسلما میدانید که این مسأله در مناطق مرزی میتواند به چیزهای دیگری منجر شود. " به گفته وی زمانی که پرسنل بلکواتر در کنار افراد کسترال به مناطق عملیاتی اعزام میشوند گاها علیه مظنونین تروریست وارد عملیات میشوند.
اما چگونه دولت پاکستان با بلکواتر همکاری کرده و در عین حال آن را انکار میکند؟ جرمی ساهیل بدین سؤال چنین پاسخ میدهد: به گفته وی [مدیر سابق بلکواتر] دولت پاکستان از طریق شرکت کسترال پول بلکواتر را پرداخت میکند. "این امر پوششی برای دولت پاکستان فراهم میآورد. آنها میگویند: هی! نه! ما افراد غربی را برای انجام این کارها استخدام نکردهایم. تمام این اقدامات توسط نیروهای محلی انجام میگیرند. این شرکت تنها تخصص غربیها در مبارزه با تروریسم را به نیروهای محلی منتقل میکند. "
در ادامه گزارش نقش دولت آمریکا در پنهانسازی همکاری بلکواتر و دولت پاکستان مورد اشاره قرار گرفته است: منبع اطلاعاتی نظامی نیز همکاری بلکواتر با نیروهای سپاه مرزی را تأیید کرده، وی چنین ادامه میدهد: "هیچ نظارتی وجود ندارد. این وقایع در صفحات رادار مردم قرار نمیگیرند. " در ماه اکتبر رسانههای خبری پاکستان اعلام کردند که یکی از انبارهای شرکت کسترال در اسلامآباد برای ذخیره سلاحهای سنگین بلکواتر مورد استفاده قرار گرفت. سفارت آمریکا بلافاصله به این خبر واکنش نشان داده و اعلام نمود که سلاحهای موجود متعلق به "پیمانکار امنیتی-خصوصی آمریکایی " نیست. طبق بیانیه منتشره توسط سفارت آمریکا، "شرکت کسترال یک شرکت لجستیکی خصوصی است که تسلیحات ارسال شده از آمریکا را به پاکستان منتقل میکند. تمام این تسلیحات و تجهیزات بنا به درخواست دولت پاکستان ارسال شدهاند و مقامات پاکستان مجوز ورود این تسلیحات را به طور رسمی صادر کردهاند. "
خبرنگار و تحلیلگر نشریه "نیشن " در ادامه گزارش خود حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا و ارتباط این عملیاتها با بلکواتر را مورد بررسی قرار داده و مینویسد: از زمانی که باراک اوباما کارش را در کاخ سفید آغاز کرده، حملات هوایی ارتش آمریکا در داخل خاک پاکستان افزایش یافته است. اوباما در 23 ژانویه برای اولین بار دستور حمله هوایی به اهدافی در وزیرستان شمالی و جنوبی را صادر کرد. از آن پس حملههای هوایی به طور مداوم تکرار شدهاند. تعداد حملاتی که در دوران زمامداری اوباما انجام شده خیلی بیش از تعداد حملات دوران بوش است. تلفات غیر نظامی ناشی از این حملات با انتقاد شدید پاکستانیها و برخی از قانونگذاران آمریکایی مواجه شد. در یکی از این حملات هوایی در حدود 60 نفر که در مراسم خاکسپاری یکی از اعضای طالبان شرکت کرده بودند، کشته شدند.
جرمی ساهیل با استناد به گزارش روزنامههای غربی مینویسد: روزنامه نیویورکتایمز در آگوست گزارش داد که، "شرکت بلکواتر در پایگاههای مخفی افغانستان و پاکستان برای سیا فعالیت میکند. پیمانکاران شرکت موشکهای موسوم به "آتش جهنم " و موشکهای 250 کیلوگرمی کنترل شونده توسط لیزر را در هواپیماهای بدون سرنشین نصب میکنند. " در ماه فوریه، روزنامه "تامیز " لندن تصویری ماهوارهای از یک پایگاه هوایی مخفی سیا در منطقه شمسی واقع در جنوب غربی استان بلوچستان منتشر کرد. در این تصویر سه هواپیمای بدون سرنشین دیده میشدند. به گزارش روزنامه نیویورکتایمز، سازمان سیا از یک پایگاه هوایی دیگر در جلالآباد افغانستان برای حمله به پاکستان استفاده میکند. به گفته منبع اطلاعاتی نظامی، موشکی که در ماه آگوست و در وزیرستان، "بیتالله محسود " رهبر طالبان پاکستان، همسر و محافظینش را کشت از هواپیمای بدون سرنشین سیا شلیک شده بود. اما بسیاری از حملات دیگر که در رسانهها به سیا نسبت داده میشوند در حقیقت حملات سازمان یافته توسط فرماندهی عملیاتهای ویژه مشترک هستند. به گفته منبع اطلاعاتی، "بعضی از این حملات به سازمان سیا نسبت داده میشوند اما در حقیقت نیروهای فرماندهی عملیاتهای ویژه مشترک این حملات را انجام میدهند زیرا آنها نیز به هواپیماهای بدون سرنشین دسترسی دارند. بنابراین وقتی شاهد یکی از این حملات هستید، بالاخص حمالاتی که تلفات جانی زیادی به غیر نظامیها وارد میآورند به احتمال زیاد این حمله توسط فرماندهی عملیات ویژه انجام یافته است. " پنتاگون اخیرا آشکارا اعلام کرده که "آمریکا هیچگونه عملیات نظامی در پاکستان انجام نمیدهد. "
در ادامه گزارش فعالیتهای هوایی سازمان فرماندهی عملیاتهای ویژه مشترک و ارتباط آن با بلکواتر مورد بررسی قرار گرفته است: منبع اطلاعاتی نظامی ادعاهای روزنامه "نیویورکتایمز " را تأیید کرده و گفت: "بلکواتر در برنامه بمباران هوایی سیا در پاکستان با این سازمان همکاری میکند. اما وی اضافه کرد که بلکواتر برای فرماندهی عملیات ویژه مشترک نیز کار میکند. به گفته منبع اطلاعاتی "بلکواتر برنامههای سیا و فرماندهی عملیات ویژه را هدایت میکند. " وقتی که افراد غیر نظامی در این بمبارانها کشته میشوند، "مردم میگویند: وای! سیا باز هم دیوانه شده و بدون بررسی کافی حمله کرده است. در حالیکه حداقل 50 درصد این حملات توسط نیروهای فرماندهی عملیاتهای ویژه مشترک انجام میگیرد. آنها از طریق اطلاعاتی که از خبرچینها کسب میکنند یا اطلاعاتی که خودشان جمع مینمایند و یا اطلاعاتی که از جاهای دیگر به دستشان میرسد، هدف را شناسایی و آن را بمباران میکنند. این تمام آن چیزی است که رخ میدهد. "
اما چرا سازمانی دیگر به موازات سیا دست به حملات هوایی میزند؟ جرمی ساهیل با استناد به اظهارات منابع اطلاعاتیاش چنین پاسخ میدهد: عملیاتهای سازمان سیا باید تحت نظارت سازمان سیا باشند، اما عملیاتهای موازی فرماندهی عملیات ویژه اینگونه نیستند. به گفته منبع اطلاعاتی، "آنها [سیا] خوب میدادند که تلافات غیر نظامی حساسیت بسیاری ایجاد میکنند. اما پیمانکاران و بالاخص پرسنل فرماندهی عملیات ویژه که در پوشش برنامههای سری فعالیت میکنند تحت نظارت کنگره قرار ندارند، بنابراین اهمیتی به میزان تلفات غیر نظامی نمیدهند. اگر در بین سی و پنج نفر حاضر در ساختمان فقط یک نفر باشد که آنها به دنبالش هستند، همه آن سیوپنج نفر کشته خواهند شد. روال معمول چنین است. " وی افزود: "آنها در مقابل هیچکس پاسخگو نیستند و این را خوب میدانند. این یک راز آشکار است، اما چه کار میتوان کرد؟ آیا باید فرماندهی عملیات ویژه مشترک را تعطیل کرد؟ "
در ادامه گزارش برخی دیگر از فعالیتهای امنیتی بلکواتر در پاکستان مورد اشاره قرار گرفتهاند: طبق اظهارات منبع اطلاعاتی نظامی، شرکت بلکواتر علاوه بر همکاری در عملیاتهای مخفی و بمبارانهای هوایی، برخی از نیروهایش را مأمور کرده تا از امنیت تأسیساتی چون پایگاههای سری هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا، پایگاههای فرماندهی عملیات ویژه و پایگاههای آژانس اطلاعات دفاعی در پاکستان حفاظت کنند.
جرمی ساهیل با اشاره به اظهارات یکی از روزنامهنگاران برجسته پاکستانی، تبعات بینالمللی حضور بلکواتر در پاکستان را بررسی کرده و مینویسد: "مشرف زایدی "، روزنامهنگار خوشآوازه پاکستانی، که به عنوان مشاور سازمان ملل و اتحادیه اروپا در پاکستان و افغانستان خدمت کرده معتقد است برنامههای بلکواتر و فرماندهی عملیات ویژه سؤالاتی جدی در مورد هنجارهای روابط بینالملل پدید آوردهاند. زاید که هماکنون ستوننویس روزنامه "نیوز " (News)، بزرگترین روزنامه انگلیسیزبان پاکستان است، به عنوان اولین سؤال میپرسد: "آمریکا به پاکستان اعلام جنگ نکرده است، حتی این کشور یکی از متحدین غیر ناتو آمریکا در جنگ علیه تروریسم در افغانستان و در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان محسوب میشود و در کنار آمریکا سعی میکند خشونت نشأت گرفته از این مناطق را مهار کند، پس چگونه میشود که آمریکا در داخل چنین کشوری دست به عملیاتهای نظامی میزند؟ " وی در ادامه میافزاید: "بیایید برای لحظهای بلکواتر را فراموش کنیم. میتوان با اطمینان ادعا نمود که عملیاتهای نظامی آمریکا در پاکستان مربوط به مسائل لجستیکی و یا رساندن غذا و مایحتاج به بگرام نیستند؛ این عملیاتها در واقع اعمال خشونت فیزیکی هستند، خشونتی که در داخل قلمرو کشور پاکستان در جریان است. ادامه دارد...