نگاهی گذرا به عملکرد ارتش کلاسیکی که ادعا میکند رتبه پنجم را از نظر قدرت و تجهیزات نظامی در دنیا داراست در نبرد با مقاومت اسلامی مردم لبنان که فاقد ناوگان هوایی، دریایی و نیروی زرهی است، بیانگر موارد زیر است:
با انهدام تانک فوق پیشرفته میرکاوا در روز اول جنگ، تاکتیک اسرائیل از نبرد زمینی به تاکتیکهای دریایی و هوایی تغییر یافت و پس از انهدام ناوچه فوق پیشرفته ساعر 5 در روز چهارم نبرد ناوگان دریایی اسرائیل از آبهای ساحلی لبنان عقبنشینی کرد و موفق به سرپل گیری و نفوذ به خاک لبنان نشد؛ بنابراین رژیم صهیونیستی ناگزیر به تغییر مجدد راهبرد و بمباران گسترده و رو به افزایش هوایی به منظور وارد کردن فشار برای تغییر افکار عمومی لبنان و وادار کردن حزبالله به خلع سلاح شد. مقاومت اسلامی لبنان نیز به تناسب رشد حملات هوایی رژیم صهیونیستی، حملات موشکی خود را به مراکز نظامی و صنعتی افزایش داد و با پرتاب 3 هزار موشک به اهداف راهبردی، برتری آتش و تاثیرگذاری را از آن حزب الله کرد.
این در حالی است که ارتش رژیم صهیونیستی پیش از جنگ مدعی دارا بودن موشکهای ضدموشک پاتریوت و سیستم منحرفکننده موشک بود و در طول نبرد نیز ادعای از میان بردن سامانههای موشکی حزبالله را مطرح کرد، اما با نابودی دهها دستگاه تانک پیشرفته میرکاوا که نماد برتری نظامی اسرائیل است، غرق دو ناوچه پیشرفته، سرنگونی 2 فروند هواپیمای اف 16 و 4 فروند بالگرد، موشکباران مراکز نظامی و صنعتی شهرکهای شمالی سرزمینهای اشغالی و آواره شدن بیش از 2 میلیون صهیونیست، رژیم مدعی صهیونیستی ضربات سختی را متحمل شد و موارد زیر هم بشدت این بحرانها افزود: تعطیلی برخی بنادر مهم و حیاتی نظیر بندر حیفا، گسترش موج رعب و وحشت در اراضی اشغالی، وارد آمدن خسارت مالی و جانی بیسابقه به رژیم اشغالگر، تعطیلی راهآهن، مهاجرت معکوس و فرار نخبگان صهیونیست (20 هزار صهیونیست با مراجعه به دفاتر برخی کشورها خواهان خروج از اراضی اشغالی شدهاند)، تعطیلی صنعت توریسم افزایش خطر اقتصادی و کاهش سرمایهگذاری خارجی، روزانه 115 میلیون دلار زیان اقتصادی، روزانه 22 میلیون دلار هزینه جنگ، وارد آمدن 70 میلیون دلار خسارت به تل آویو و سقوط بیسابقه بازار بورس رژیم صهیونیستی.
این در حالی است که با وجود بمباران گسترده مناطق غیرنظامی لبنان و آواره شدن صدها هزار نفر که با هدف تحت فشار قرار دادن افکار عمومی لبنان علیه حزبالله صورت گرفت، تاکنون هیچ تظاهرات داخلی و خارجی علیه حزبالله صورت نگرفته است، اما در آن سو صدها تظاهرات در حمایت از مقاومت اسلامی لبنان در سراسر جهان برگزار شده و به اعتراف بی. بی. سی حزبالله به پرطرفدارترین گروه و سیدحسن نصرالله به محبوبترین شخصیت جهان اسلام تبدیل شده است.
بررسی روند جنگ
با گذشت یک ماه از تهاجم گسترده رژیم صهیونیستی به لبنان، این رژیم نتوانست به هیچ یک از اهداف مورد نظر خود در سناریوی پیش دست پیدا کند که این اهداف عبارت بودند از: 1. پیروزی سریع زمینی و اشغال جنوب لبنان 2. فعال کردن گسلهای سیاسی و فرقهای لبنان علیه حزب الله 3. آزادسازی اسرای اسرائیلی 4. خلع سلاح حزب الله و اجرای قطعنامه 1559.
در این میان حمایت آشکار ایالات متحده از رژیم صهیونیستی صحنه دیگری است. آمریکا به عنوان مهمترین متحد راهبردی اسرائیل، برای عقب نماندن از دیپلماسی اروپا تلاش کرد سناریوی جدیدی برای برون رفت هر چه سریعتر رژیم صهیونیستی از مشکلات ایجاد شده مطرح کند. از آنجا که دستیابی به اهداف این سناریو شرایط بهتری برای صهیونیستها از نظر داخلی و منطقهای به همراه داشت و مانع سقوط دولت المرت می شد؛ بنابراین سران این رژیم تصمیم به اجرای آن گرفتند. به این ترتیب از روز دهم جنگ، طی توافق به عمل آمده، تقسیم کاری در صحنه نبرد و بینالملل میان آمریکا و اسرائیل صورت گرفت و این دو به طور هماهنگ سناریوی جدید را اجرایی کردند. اسرائیل برای تحقق این سناریو باید ظرف مدت یک هفته به اهداف زیر دست پیدا میکرد:
1. اشغال بخشی از خاک جنوب لبنان در مثلث مارون الراس، بنت الجبیل و عیترون و پیشروی به سمت رودخانه لیتانی 2. بمباران بیوقفه مناطق مسکونی با هدف برانگیختن افکار عمومی علیه حزبالله 3. تلاش برای به شهادت رسانیدن سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله 4. انهدام سامانه موشکی و برهم زدن صورتبندی دفاعی حزبالله.
آمریکا نیز در خصوص اجرایی کردن این سناریو برای دستیابی به اهداف زیر تلاش کرد:
1. پشتیبانی عمومی و لجستیکی از عملیات نظامی رژیم صهیونیستی 2. کنترل صحنه بینالملل به نفع رژیم جعلی اسرائیل 3. ممانعت از محکوم شدن رژیم صهیونیستی در مجامع بینالمللی 4. مرعوب کردن برخی از کشورهای عربی برای عدم حمایت آنان از مقاومت لبنان 5. بهره گیری از دیپلماسی عمومی برای تقویت سیاسی رژیم اشغالگر قدس 6. زمینهسازی برای مداخله نیروهای چند ملیتی اما موانع بسیار مستحکم و شجاعانه نیروهای مقاومت اسلامی لبنان به همراه تاکتیک نظامی جدید این گروه بر اساس استراتژی عکسالعمل برقآسا و پنهان (جنگ و گریز) این سناریوی توافقی را ناکام گذاشت. این تاکتیک جدید از سوی حزب الله به منظور دستیابی به اهداف زیر به اجرا در آمد:
1. فرسایشی کردن جنگ و گرفتن زمان از دشمن 2. تعیین و تحمیل منطقه نبرد به دشمن 3. بر هم زدن آرایش نیروهای زمینی اسرائیل و در اختیار گرفتن ابتکار عمل جنگ 4. به حداکثر رساندن تلفات و خسارات دشمن 5. ایجاد فرسایش روانی و تضعیف روحیه نیروهای نظامی صهیونیستها.
به کارگیری این تاکتیک منحصر به فرد باعث شد پس از گذشت 48 ساعت از آغاز مرحله جدید جنگ، مقامات آمریکا و اروپا سران رژیم اشغالگر قدس صراحتا به عجز و ناتوانی این رژیم در برابر حزبالله اعتراف کردند. اگر چه آمریکا به عنوان بزرگترین متحد رژیم صهیونیستی تلاش خواهد کرد به هر نحو ممکن این رژیم را از باتلاق لبنان بیرون بکشد، اما مقاومت حزبالله هیبت پوشالی رژیم صهیونیستی را کاملا فروریخت به طوری که اسرائیل دیگر یک قدرت افسانهای نیست که برخی کشورهای عربی از ترس این رژیم به مواضع انفعالی روی آورند، علاوه بر این که حزبالله ثابت کرد قدرت ایمان همچنان قدرت برتر در جنگهاست.