تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۴:۵۷  ، 
شناسه خبر : ۱۴۳۲۷۹
قاسم روان‌بخش اشاره: در دو بخش قبل در باره این موضوع به تفصیل نوشتیم که یکی از مهم‌ترین دلایل شکست جنبشهای ایران در 200 سال اخیر قانونی نشدن جایگاه ولایت فقیه در قانون اساسی بوده است؛ به همین دلیل نهضت‌ها توسط علما و بزرگان و با تلاش مردم مؤمن صورت میگرفت، ولی فرصت طلبان آن را از دست آن‌ها می‌گرفتند؛ مانند آنچه در نهضت مشروطه و ملی شدن صنعت نفت انجام شد ولی در انقلاب اسلامی چنین اتفاقی نیفتاد. دلیل آن را از این شماره مورد بحث و بررسی قرار می‌دهیم.

امام(ره) با توجه به درس‌هایی که از تاریخ معاصر و جنبش‌های شکست خورده ایران گرفته بودند به خوبی با علل موفقیت و ناکامی‌های آن‌ها آشنا بودند. بر اساس اسناد تاریخی، یکی از مهم‌ترین علل شکست نهضت‌ها در ایران حفظ سلطنت و قانونی نشدن جایگاه ولایت فقیه در قانون اساسی بود؛ روشنفکران وابسته و عوامل دشمن که درصدد مصادره انقلاب بر می‌آمدند با شعار دروغین قانونگرایی در برابر دلسوزی‌های فقها می‌ایستادند و به این بهانه که شما جایگاه قانونی ندارید هدایت‌های آن‌ها را دخالت وانمود می‌کردند. از این رو امام(ره) بر حذف سلطنت و حکومت شاهنشاهی و قرار گرفتن ولایت فقیه در قانون اساسی تأکید می‌ورزیدند و در مقابل، غرب باوران و گروه‌های وابسته به شرق و غرب بر حفظ سلطنت اصرار و ولایت فقیه را مورد شدیدترین حملات خود قرار می‌دادند.
امام(ره) از ابتدا همانند معماری زبر دست که نقشه حساب شده و از پیش طراحی شده خود را بر روی زمین همواری پیاده می‌کند، به رفع موانع همت نهاد و حکومت 2500 ساله شاهنشاهی را سرنگون کرد تا زمینه مناسبی برای اجرای طرحی که در نظر داشت فراهم شود. از این رو، گام اول را که سرنگونی رژیم شاهنشاهی بود محکم برداشت تا بتواند گام‌های بعدی را که به ترتیب؛ ایجاد نظام اسلامی، دولت اسلامی و سرانجام تشکیل حکومت جهانی اسلام است استوارتر بردارد. استراتژی امام از 15 خرداد 42 تا 22 بهمن 57 بر نابودی سلطنت در ایران متمرکز شده بود. امام(ره) در این باره فرمودهاند «قبل از هر چیز برای رسیدن به این مراحل و تشکیل حکومت اسلامی باید این سد بزرگ را که سلسله پهلوی است از سر راه ملت برداریم و با وجود شاه و بستگانش به هیچ اصلاحی دسترسی ممکن نخواهد بود.» (صحیفه نور، ج3‌، ص، 468)
ایشان نابودی سلطنت را خواست ملی دانسته و نسبت به توطئه‌هایی که برای فریب ملت در دست اجرا بود هشدار داد: «خواست ملت را باید از تظاهراتی که در این چند ماهه می‌شود به دست آورد. عموم ملت در تظاهرات خود می‌گویند: «ما شاه و سلسله پهلوی را نمی‌خواهیم». خواست ملت این است، نه وعده پوچ احترام به علما و نه بستن موقت قمارخانه‌ها، و نه امر بی‌ارزش- از نظر قانون- به کار بردن تاریخ اسلامی به طور فریبکارانه و موقت....
...تأسف و تأثر من آن است که دستگاه ظلم، ملت و روحانیون و سیاسیون را مثل‌ اطفالی به حساب آورده‌اند که با یک توپ راضی میشوند. ملت ایران باید بداند که هیچ روحانی با دولت ظلم و با اشخاص ستمگر که قرآن و احکام اسلام را به بازی گرفته‌اند، آشتی نمی‌کند و نمی‌تواند بکند. آشتی کردن، مسلط کردن دژخیمان شاه است بر جان و ناموس ملت؛ و آن از بالاترین معصیت‌های کبیره است که روحانی هر که باشد نمی‌تواند مرتکب شود و نخواهد مرتکب شد. جناح‌های سیاسی و جبهه‌ها و نهضت‌ها نخواهند آشتی کرد و نمی‌توانند آشتی کنند که آشتی به اسارت کشیدن ملت و از دست دادن مصالح کشور است،» (همان، ج3‌، ص؛ 451)
و سر انجام امام(ره) با ریختن آب پاک بر روی دست ملی گرایانی که برای حفظ شاه طرح و برنامه ارائه می‌کردند، فرمود: «هر طرحی با بودن شاه و رژیم، قابل قبول ما و ملت نیست، و ما با بودن این دوسدمان، آزادی و استقلال را با مهلت و بی‌مهلت به دست نخواهیم آورد و پیروزی آن موقع میسر است که دست خارجی و آنانی که به خارجی کمک می‌کنند- که در راس آنان شاه است- قطع شود.» (همان، ج3‌، ص،470)
بنا بر این، امام(ره) به رغم اصرار غرب باوران، استراتژی خویش را حذف شاه قرار داد و با حذف سلطنت،‌ زمینه را برای تحقق جمهوری اسلامی و حاکمیت فقیه هموار ساخت.
پس از آن که طرفداران آمریکا و غرب از حفظ سلطنت نا امید شدند وارد مرحله بعدی یعنی مقاومت در سنگر جمهوریت دموکراتیک شدند، امام(ره) در این باره می‌فرماید: «غائله‌ها بپا کردند که از اول رفراندم برای جمهوری اسلام نشود. و بعد که در این قدم شکست خوردند، قدم دوم پیش آمد. برای انتخابات مجلس خبرگان باز کارشکنی‌ها کردند فعالیت‌ها کردند، عمال خبیث امریکا.» (همان، ج11‌، ص 191)
سرانجام حضرت امام(ره) با اعلام نظر خویش درباره نوع نظام، تکلیف ملت را روشن کردند و در این مرحله نیز جریان وابسته به غرب شکست خورد، امام(ره) در این باره فرمود: «لازم است تذکر دهم آن چه اینجانب به آن رای می‌دهم «جمهوری اسلامی» است و آن چه ملت شریف ایران در سرتاسر کشور با فریاد از آن پشتیبانی نموده است همین «جمهوری اسلامی» بوده است، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. من از ملت شریف انتظار دارم که به «جمهوری اسلامی» رای دهند که تنها این، مسیر انقلاب اسلامی است‌» (همان، ج6،ص265)
ولی نزاع اصلی با جریان وابسته به غرب از زمان تشکیل مجلس خبرگان آغاز شد که جریان مذکور در صدد بود با دور زدن مردم، قانون اساسی را به گونهای بنویسد که بتواند در اندک زمانی کشور را دوباره به آغوش غرب بازگرداند.آن‌ها مدعی بودند که مردم از قانون و مسایل حقوقی اطلاعی ندارند از این رو حق تصمیم گیری در این باره ندارند! امام در دفاع از مردم و در پاسخ به اینگونه حرف‌ها فرمودند: «آقایان می‌گویند که ملت بی‌اطلاع است! من می‌گویم شما هم بی‌اطلاع هستید. اگر ملت بی‌اطلاع است، شما بی‌اطلاع‌تر هستید! برای این‌که در این‌جا اطلاعات اسلامی میخواهد، و بعضی از شما اصلا‌ً اطلاع ندارید. بعضی از شما نمی‌داند نماز چند تاست! چرا ملت ما اطلاع ندارد؟ چرا این‌قدر ملت ما را ضعیف قرار می‌دهید؟ چرا اهانت به ملت میکنید؟ چه حقی دارید؟» (صحیفه نور، ج8‌، ص175)
«ما به اشخاصی که اطلاع ندارند از قوانین اسلام، اطلاع ندارند از روح اسلام، نمی‌دانند که اگر اسلام تحقق پیدا بکند چه خواهد شد، ما به آن‌ها اجازه نمی‌دهیم که دخالت در این امور بکنند.... نگویند که ما مجلس مؤسسان کوچک را نمی‌خواهیم. یک مجلس مؤسسان پانصد- ششصد نفری می‌خواهیم! بهانه نگیرند. مگر مجلس مؤسسان چیست؟ جز این است که اشخاصی که مردم آن‌ها را انتخاب می‌کنند باید بنشینند و قانون را ملاحظه کنند؟ باید حتماً ششصد- هفتصد نفر باشند تا نوبت به شما هم برسد! اگر تمام ملت پنجاه نفر را تعیین کنند، این‌ها وکیل ملت نیستند؟ این مجلس مجلس مؤسسان نیست؟ ما بعد از این که بررسی شد در قانون اساسی، به نظر خبرگان اسلامی رسید، به نظر روحانی اسلامی رسید، به نظر علمای متعهد رسید، به نظر نمایندگان مردم رسید، باز هم‌ در افکار عمومی می‌گذاریم، خود ملت میزان است.»( همان، ج8‌، ص173)
بدین ترتیب، توطئه مقابله با رای مردم و تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی توسط حضرت امام(ره) شکست خورد و در نتیجه،‌ طرفداران غرب باز هم به انزوا غلطیدند. ولی اصل ماجرا پس از تشکیل مجلس خبرگان آغاز می‌شود.                 ادامه دارد...

برچسب اخبار