دکتر قاسم پورحسن
علیرغم مناقشات موجود بر سر اصطلاح «رسانه دینی» (اصطلاحی که در دهه 70 میلادی در امریکا شکل گرفت) در این نوشتار، درصدد بررسی وجوه افتراق دو اصطلاح «رسانه دینی» و «دین رسانه ای» هستیم. رسانه دینی بر نسبت دو حوزه دین و رسانه تاکید دارد. در حالی که دین رسانه ای بر فروکاهش دینی و فربهی حوزه رسانه ای اعتقاد دارد. مراد از دین در اینجا همه وجوه (چهارگانه) دین یعنی بعدهای معرفت شناسانه، ایمانی، اخلاقی و هم اجتماعی است.
همچنین قصد از رسانه، رادیو و تلویزیون و بیشتر تلویزیون است. در مقاله حاضر از منظر «نظریه کارکردگرایی» به بررسی نسبت میان دین (اسلام) و رسانه، مشتمل بر بررسی معنای صحیح دین و رسانه، چیستی رسانه دینی و ویژگی های ایجابی و سلبی رسانه دینی و دلایل موافقان و مخالفان رسانه دینی و نقد آن می پردازیم. لازم به ذکر است که دانش رسانه ای یک دانش خاص نیست بلکه مجموعه ای از شاخه ها و گرایش های مختلف جامعه شناسی، ارتباطات روانشناسی، مطالعات فرهنگی، مدیریت و... است. پس رسانه یک دانش چند رشته ای یا میان رشته ای به حساب می آید.
یکی از ابعاد این دانش میان رشته ای یعنی رسانه، بعد فرهنگی غربی، بعد سکولار بودن و بعد تکنولوژیک آن است. تلویزیون و به طور کلی رسانه در بطن تاریخی، صنعتی، فکری و فرهنگی غرب پدید آمده که هویت زیبایی شناسانه آن، معرفت و فلسفه حاکم بر آن، مبتنی بر فرهنگ و اندیشه غرب است.
اما در باب چیستی رسانه دینی و ویژگی های آن باید بگوییم که تجربه اول رسانه دینی به جامعه مسیحی برمی گردد که شبکه های تلویزیونی و رادیویی را با هدف انتشار پیام دین مسیحی راه اندازی کردند. در دنیای مسیحی با دین رسانه ای مواجه شدیم نه رسانه دینی. ترکیب «رسانه دینی» قابل مناقشه است. گروهی این تعبیر را ناسازگار می دانند؛ چون رسانه ها در فرهنگ سکولار و غیردینی زاده شده اند و نیز در رسانه نگرش جبرانگارانه حاکم است که رسانه را سکولار می داند. دیگر اینکه دین ارزش و رسانه، روش یا علم است. اینگونه است که ترکیب این دو ناسازگار است. « رسانه دینی» رسانه ای است که دارای کارکرد دینی است. یعنی حوزه های دینی در آن انعکاس یافته و جامعه را به سوی دینی شدن حرکت می دهد. به عبارتی رسانه دینی، رسانه ای است که از خاستگاه نظری و مبانی تا برنامه سازی و تکنولوژی و تاثیربخشی اجتماع بر مبنای آموزه های دینی استوار باشد.
پس از طرح تعاریف مختلف از رسانه دینی، اینک نوبت به بررسی اصطلاح «دین رسانه ای» است تا تفاوت این دو ترکیب مشخص شود. «دین رسانه ای»، رویکرد غالب در غرب و اکثر کشورهای اسلامی درباب دین و رسانه است. در اینجا دین مظروفی است که در ظرف رسانه ریخته و تبلیغ می شود. دیگر اینکه در دین رسانه ای، دین رنگ رسانه را به خود دارد و متناسب با اقتضائات و انتظارات فرهنگی – اجتماعی رسانه، باید آئین دینی را انعکاس دهد.
همچنین در «دین رسانه ای» نمی توانیم همه ابعاد و وجوه دین را پخش کنیم و حداکثر بعد ظاهری دین قابل انعکاس است. سوال بعدی که مطرح است این است که چه کسانی خواهان «رسانه دینی» هستند؟ دغدغه رسانه دینی برای همه افراد یکی و مشترک نیست. هر کسی تعریفی از رسانه دینی و از دین و رسانه دارد. پس رسانه دینی باید تفسیرهای مختلفی داشته باشد.
همان طور که می دانیم امروزه نقش رسانه در جامعه گسترده و وسیع است. خانواده ها، مدیران تربیتی و مسئولان حوزه دین، هیچ نهاد و ابزاری را موثرتر و حتی هم تراز با نقش رسانه و خاصه تلویزیون نمی دانند.
تلویزیون قادر است بر رفتارهای اجتماعی مخاطبان خود تاثیر گذاشته، آن را سامان دهد. لذا مراکز دینی در حال به کارگیری رسانه اند. خواستاران « رسانه دینی» هنوز نمی دانند چه اندازه از مسائل رسانه به خود رسانه مرتبط است و چه اندازه به فضاهای معرفتی بیرون از رسانه ارتباط دارد.
نکته قابل ذکر این است که رسانه ظرفیت هر نوع پیامی را ندارد. همچنین دین نیز نمی تواند تمام ساحاتش را رسانه ای کند و در هیچ زمان و جامعه ای نمی توان رسانه بی طرف محض یا رسانه بدون ملاحظات دینی و ارزشی را مشاهده کرد. از این رو هر رسانه ای در درجه اول منعکس کننده ارزش ها و الگوهای آئینی و مذهبی است. در ضمن رسانه نه ضددین است و نه دینی محض.
نتیجه و چکیده بحث مطرح شده را می توان در چند جمله اینگونه بیان کرد که درباب نسبت دین و رسانه دو رویکرد متمایز مطرح است. رویکرد نخست نه تنها قائل به ذات یا شان مستقل برای رسانه در نسبت با ساحت های ارزشی و اجتماعی از جمله ساحت دینی است، بلکه ذات رسانه را سکولار دانسته و مهمترین خصلت رسانه را در استقلال از تمام ابعاد دیگر خاصه ابعاد ارزشی تلقی می کند.رویکرد دوم که در سه دهه اخیر در جامعه ما پیروان زیادی پیدا کرده، در روند تاریخی پیدایش رسانه و تاثیر آن از مسیحیت در غرب تاکید داشته و مهمترین بعد رسانه را جنبه دینی آن برمی شمارند. تنها نکته ای که باقی می ماند این است که رسانه را باید به مثابه دانش و روش نگریست که نسبت به وجه سکولار و دینی لااقتضاء است.