تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۳۸۹ - ۰۷:۱۴  ، 
شناسه خبر : ۱۶۲۰۱۱

درباره غلامحسین زرگری‌نژاد
غلامحسین زرگرى نژاد متولد ۱۳۲۹ بجنورد
مؤلف و پژوهشگر تاریخ
- اخذ درجه دکترا در تاریخ ایران از دانشگاه تهران
- مدیر گروه تاریخ و تدریس در دانشگاه تهران، بجنورد و دانشکده وزارت امور خارجه
- عضو هیأت علمى گروه تاریخ دانشگاه تهران
- دریافت جایزه به خاطر تألیف کتاب تاریخ صدر اسلام
بعضى از تألیفات او عبارتند از: رسائل سیاسى دوره قاجار، نهضت امام حسین و قیام کربلا، تاریخ صدر اسلام، تاریخ تحلیلى اسلام، نهضت آزادیبخش فلسطین، روش تحقیق در تاریخ و تصحیح کتابهایى چون تاریخ احمدشاهى، احکام الجهاد و اسباب الارشاد، رسائل مشروطیت، هفت رساله سیاسى از عصر قاجار، سلطانیه و...
آمن خادمى: دغدغه زرگرى نژاد براى پژوهش در عرصه علم تاریخ، دغدغه اکنون است نه دیروز. او مى گوید: تاریخ علمى است براى ایجاد تغییر در شرایط کنونى و بهسازى وضع کنونى با نگاه به اکنون و بر بنیاد تجربه هاى دیروز.
زرگرى نژاد در سال ۱۳۲۹ در شهرستان بجنورد به دنیا آمده است. پدرش بازرگان و مادرش خانه دار بود. او همانند همه نوجوانان آن زمان و با توجه به تغییرات در بافت زندگى اجتماعى آن دوران، دانش اندوزى را برگزید. دوره ابتدایى را در مدرسه فرخى و مقطع متوسطه و دبیرستان را در مدرسه امیرکبیر و دانش گذراند. روحیه نا آرام و کنجکاو از همان اوایل زندگى او را براى ادامه راه خود همیارى کرد و تلاش و صبورى را در او پرورش داد. دوران دبیرستان، پرتلاطم و پرتغییر گذشت. یک سالى از تحصیل کناره گیرى کرد و یک سالى هم در تعلیق تعطیلى دبیرستان سپرى شد. اما در همین دوران شرایط نابهنگام و ویژه اى براى رشد فکرى او مهیا شد. او به جلسات تفسیر قرآن مرحوم محمدتقى شریعتى راه یافت و در منزل پدر با دکتر على شریعتى آشنا شد. در این سالها به نوعى پاى منبر مرحوم مطهرى نیز حضور داشت، زیرا شریعتى زمانى که دکتر مطهرى به مشهد مى رفت، جلسات سخنرانى خود را به او واگذار مى کرد. بعد از آن دوران، زرگرى نژاد در کانون نشر حقایق دینى ارتباط تنگاتنگى با دکتر شریعتى برقرار کرد و بعد از طریق پذیرفتن نمایندگى فروش کتابهاى شرکت انتشار در بجنورد این همکارى ادامه پیدا کرد و در زمان تحصیل او در تهران نیز ادامه داشت.
دوران سربازى با همه دشواریها براى غلامحسین زرگرى نژاد از شیرین ترین و مفیدترین ایام زندگى بوده است. محل خدمتش در روستاى فرسمانه، بخش تفرش، به درست کردن جاده به کمک روستاییان و تسهیلات در آمد و رفت منجر شد.
در کنار این خدمات، او فرصت پرداختن به علایق خود را نیز به دست آورد و حدود ۳۰۰ کتاب نظیر تاریخ طبرى، تاریخ ابن عثیر، تاریخ مسعودى، تاریخ یعقوبى، تاریخ مشروطه و تاریخهاى دیگر را در همان روستا خواند، به طورى که خواندن این کتابها او را از مشکلات خاص شب امتحان در هنگام تحصیل رشته تاریخ رها کرد. البته چنین آشنایى و آگاهى، به ادامه تحصیل در رشته فلسفه غرب رهنمود کرده بود که به دلیل بروز مشکلاتى با مدیر گروه فلسفه، رشته تاریخ را برگزید. علاوه بر این، او در رشته فلسفه اسلامى نیز نفر اول شد و حتى در مصاحبه تخصصى که آیت الله مطهرى، علامه نورى و دکتر مفتح مصاحبه گر آن بودند نیز پذیرفته شد. اما به دلیل موافقت نکردن با تحصیل همزمان او در دو رشته و آشنایى اش با فلسفه اسلامى، رشته تاریخ را ادامه داد و بالاخره در سال ۱۳۵۷ در مقطع کارشناسى فارغ التحصیل شد.
در سال ۱۳۵۸ در کنکور کارشناسى ارشد قبول شد که ادامه تحصیل او پس از یک ترم به انقلاب فرهنگى برخورد. آن سالها به عنوان دبیر در زادگاهش خدمت مى کرد که پس از بازگشایى دانشگاهها سه روز در تهران تحصیل و سه روز در بجنورد تدریس مى کرد.
زرگرى نژاد پس از منتقل شدن از بجنورد به تهران در سازمان پژوهش و برنامه ریزیهاى کتابهاى درسى مشغول شد. بعد از آن به دانشکده وزارت خارجه منتقل شد و سه سال در این دانشکده دروسى نظیر تاریخ دیپلماسى، اندیشه سیاسى در اسلام ایران و تاریخ معاصر را تدریس کرد. او بعد از آن به دانشگاه تهران منتقل شد و در نهایت درجه دکتراى خود را در تاریخ ایران با عنوان «سیر تحول اندیشه هاى سیاسى در ایران معاصر» اخذ کرد.
زرگرى نژاد اکنون در مقطع دکترا درسهایى نظیر گرایش تاریخ ایران، تاریخ معاصر و روش تحقیق پیشرفته را تدریس مى کند.
او در کنار سالها تدریس، به تألیف آثارى چون تاریخ تمدن و فرهنگ، تاریخ معاصر ایران، روش تحقیق در تاریخ، نهضت آزادیبخش فلسطین، تاریخ سیاسى اجتماعى ایران قبل از اسلام، تاریخ سیاسى اجتماعى ایران بعد از اسلام، تاریخ تحلیلى اسلام، نهضت امام حسین و قیام کربلا، تاریخ صدر اسلام (عصر نبوت) و تصحیح آثارى نظیر مجموعه رسائل سیاسى عصر قاجار، تاریخ احمدشاهى، هفت رساله سیاسى از عصر قاجار، رسائل مشروطیت، خاطرات نخستین سپهبد ایران و... پرداخته است. همچنین او مشغول آماده سازى چند اثر مهم همچون روزشمار تفصیلى تاریخ معاصر ایران در پنج جلد، تاریخ ذوالقرنین از خاورى شیرازى در دو جلد، تاریخ جهان آرا از محمدصادق وقایع نگار مروزى، جلد دوم رسائل مشروطیت، رسائل سیاسى عصر قاجار در سه جلد، جلد دوم تاریخ صدر اسلام با عنوان عصر خلافت و تاریخ تحلیلى اسلام براى انتشار است.
او از جمله پژوهندگان حوزه تاریخ صدر اسلام است که شرایط اجتماعى، سیاسى و اقتصادى آن ایام که نقش مهمى در فراهم آوردن حوادث تلخ دوره هاى بعد از جمله حادثه کربلا شده است را توأمان بررسى مى کند. از این نظر زرگرى نژاد تحلیلهاى عمیق و جدى از شرایط قبل و بعد از کربلا دارد. او در گفت و گویى که به بهانه انتشار کتاب نهضت امام حسین و قیام کربلا با کتاب هفته انجام داده، بر این اعتقاد اصرار داشت که ظهور اشرافیت جدید و طبقه ثروت اندوز و دنیا طلب، از مهمترین عوامل به قدرت رسیدن امویان و حادثه کربلا بود.
«این طبقه گرچه در دوره خلیفه سوم تبلور یافتند و بى هیچ مانع و رادعى به استمرار حیات و زاد و ولد پرداختند، اما به واقع محصول دوره فتوحات بودند و حاصل سیاست اقتصادى عصر خلیفه دوم.
سیاستى که پایه و اساس آن را به خلافت عصر نبوى، تقسیم ثروت بر بنیاد سبقت تشکیل مى داد. درست است که خلیفه دوم خود مردى وارسته از مطامع مادى بود، ولى سیاست اقتصادى او اجازه ظهور اشرافیت جدید را مى داد.»
غلامحسین زرگرى نژاد از علم تاریخ به عنوان علم عبرت یاد مى کند و این تلقى که تاریخ مربوط به گذشته و مطالعه گذشته است را غلط و مردود مى داند و مى گوید: تاریخ براى تغییر و تأثیر در اکنون است که از خطاها و تصورات دیروز پند بگیریم و همانگونه از رشد و شکوفایى آن الهام بگیریم و راهى بر اساس آن فراز و فرودها انتخاب کنیم. طبق این طرز تفکر، تاریخ متکلف به مساعدت و بهسازى اکنون است، اما اکنونى که ریشه در گذشته دارد و بدون درک و کشف این ریشه ها، دگرگونى و تغییر در اکنون اگر محال نباشد، دشوار است. پس دغدغه و نگرانى مورخ باید معطوف به جست و جو شود و در گذشته نماند.
زرگرى نژاد معتقد است بنیاد پژوهش باید مبنى بر منابع دسته اول باشد. همچنین علاوه بر پیدا کردن این منابع، یک متدولوژى، تحقیق سامان یافته و ایدئولوژى منطقى نیز مى تواند مورخ را براى ارائه حقایق یارى رساند.
«هر پژوهشگرى یک انسان است که خودآگاه یا ناخودآگاه تحت تأثیر نظام ارزشى خاص زمان و مکان خود واقع مى شود، البته با تعادل برقرار کردن در خصلت تحقیق و پایبند بودن به اصول روش شناسى و بنده تحقیق بودن مى توان این تأثیرات را کاهش داد، ولى به طور کامل نمى توان آن را از میان برد.»