محمدتقی امانپور
در شماره ۷۸۸ صفحه ۴ مورخ ۳۰/۳/۸۵ (سی ام خرداد ۸۵) آن روزنامه مطالبی درخصوص چگونگی تاسیس جهاد سازندگی درج شده است و قبل از آن نیز در سالنامه ۸۴ شرق مطالبی از سوی جناب آقای دکتر یزدی در همین خصوص ایراد شده و متاسفانه به رغم آنکه حقایق بسیاری در مورد چگونگی تاسیس نهضت مقدس جهاد سازندگی نادیده گرفته شده موضوع از سوی وزارت جهاد کشاورزی یا دیگر دست اندرکاران تبیین و پاسخگویی نشده است لذا بر خود لازم دیدم که به عنوان عضو هیات موسس جهاد سازندگی که ۲۲سال از تاسیس تا ادغام جهاد سازندگی حضوری فعال و موثر در این نهاد مقدس داشته است مطالبی را به عنوان پاسداری از حقیقت و ثبت در تاریخ ارزشمند انقلاب اسلامی به استحضار برسانم انشاء الله بتواند برای مردم عزیز و جوانان پرشور مورد استفاده قرار گیرد.نهضت مقدس جهاد سازندگی بدون هیچ قید و شرطی مولود فرمان تاریخی حضرت امام خمینی(ره) رهبر فقید و بنیانگذار جمهوری اسلامی در ۲۷/۳/۵۸ است. اینکه افراد، گروه ها و جمعیت های زیادی به نحوی خود را دخیل در تاسیس جهاد سازندگی می دانند به فراگیر بودن و تاثیرگذاری خود نهضت جهاد سازندگی برمی گردد که ناشی از فرمان تاریخی حضرت امام(ره)، حضور موثر و بسیار گسترده مردم و سپس حمایت و کمک های دولت موقت و به ویژه شورای محترم انقلاب اسلامی و سپس دولت های بعدی و حضور و حمایت همه مسئولین محترم نظام در همه رده ها و خاصه حضرت امام و سپس مقام معظم رهبری بوده است. در فاصله پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲/۱۱/۵۷ و تاسیس جهاد سازندگی به فرمان حضرت امام(ره) در ۲۷/۳/۵۸ افراد بسیاری در اندیشه حرکتی به نام جهاد سازندگی و یا با محتوای جهاد سازندگی بوده اند نه تنها در نخست وزیری این بحث از سوی دانشجویان و محافل دیگر با آنها مطرح و مورد بحث بود بلکه دیگران از جمله موضوع تشکیل چنین حرکتی آن هم در قالب اردوهای سازندگی در شورای مرکز حزب جمهوری اسلامی مطرح و مورد نظر و در حال برنامه ریزی بود. توسعه نیافتگی روستاها و آسیب دیدن تولید کشاورزی کشور و فقدان مدیریت کارآمد در رابطه با امور روستایی تولد یک نهضت و حرکت سازندگی را طلب می کرد و کشور آبستن چنین نهادی بود و دیر یا زود باید متولد می شد لذا افراد و گروه های بسیاری پیگیر چنین حرکتی بودند اما به لحاظ احترام به زحمات آنانی که واقعاً برای تاسیس جهاد سازندگی زحمات بیشتری کشیدند و بعداً عمر و زندگی خویش را وقف حفظ و حراست از آن طی ۲۲ سال از تولد تا ادغام نمودند و اکنون نیز عزیزان دیگر در قالب وزارت جهاد کشاورزی تلاش دارند که ارزش ها و هویت انقلابی قبلی را احیا کنند اجازه می خواهد اشاره کوتاهی به روند تاریخی شکل گیری تاسیس جهاد سازندگی بنماید.
۱- سال های ۵۴ تا ۵۷ سال های ویژه و خاصی از حیات نهضت انقلابی دانشجویان مسلمان است در شرایطی که انشعاب های غیرمذهبی در فعالیت گروه های مذهبی صورت گرفت، دانشجویان مسلمان به دنبال حفظ هویت دینی مبارزات دانشجویی بودند. در همین رابطه دانشجویان مسلمان دانشگاه های پلی تکنیک، صنعتی شریف، دانشگاه تهران، دانشگاه ملی سابق و دانشگاه علم و صنعت ایران مبادرت به تاسیس هسته مرکزی نهضت دانشجویان مسلمان کرده و تلاش اصلی خود را به همسو کردن مبارزات دانشجویی با مبارزات مردم که به رهبری امام خمینی(ره) هر روز شدت بیشتری می یافت متمرکز نمودند.
۲- در هفته آخر بهمن ماه ۱۳۵۷ که حدود یک هفته از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته بود این گروه که حدود ۱۵ نفر می شدند در خیابان ایران مدرسه رفاه به حضور امام خمینی(ره) رهبر فقید انقلاب اسلامی رسیده و گزارشی از فعالیت های خود را عرضه کردند.
۳- آقایان رضا افشار، مرحوم حسین شوریده، مرحوم رحمان دادمان، محسن میردامادی، ابراهیم اصغرزاده، حبیب بی طرف، محمود حجتی و اینجانب (محمدتقی امانپور) از جمله افراد حاضر در این جمع ۱۵نفری که خدمت امام رسیدند، بودند. با توجه به روحیات دانشجویی آن زمان مطالب مهم و جالبی ردوبدل شد که بعضاً اشاره می شود.
۴- از جمله در پایان گزارش تقدیمی یک مطلبی نیز خدمت ایشان عرض شد و آن اینکه حضرت عالی که انقلابی ترین مرد جهان هستید چرا نخست وزیری که لیبرال است انتخاب کرده اید. امام که تا آن موقع سر خود را پایین نگه داشته و سراپا گوش بودند سر را بلند کرده و نگاهی به جمع حاضر کردند سپس مطالب مهمی فرمود.
۵- ابتدا از حضور و فعالیت دانشجویان و دانشگاهیان در نهضت اسلامی تقدیر کردند، سپس فرمودند شما جوانان تندی هستید. شما پنجاه سال پهلوی را تحمل کردید حالا ۵ سال هم بازرگان را تحمل کنید. با دولت همکاری و به او کمک کنید. همچنین تاکید کردند هر چه همت دارید بگذارید روی دانشگاه ها، بروید دانشگاه ها را اصلاح کنید «بیرون با من». حضرت امام(ره) این عبارت را بسیار صمیمانه و قاطع بیان فرمودند.
۶- ما که پاسخ دندان شکنی گرفته بودیم و تکلیف خود را کامل و روشن شده می دیدیم از ایشان تقاضا کردیم که جهت ارتباط فعال و دائمی با ایشان نماینده ای را تعیین بفرمایند. در همین اثنا آقای دکتر ابراهیم یزدی وارد اتاق شدند ایشان فرمودند همین جوان نماینده اینجانب هستند بروید با دولت کمک و همکاری کنید.
۷- همان جا وقت جلسه حضوری با مرحوم مهندس بازرگان از طریق آقای دکتر یزدی هماهنگ شد و دو یا سه روز بعد یک جمع ۶۰ (شصت) نفری رفتیم نخست وزیری. در طبقه ۲ در اتاق بزرگی که مفروش و مبلمان بود جلساتی را با مرحوم مهندس بازرگان و آقای دکتر یزدی داشتیم که مطالب مختلفی مطرح و حاضرین که از اساتید دانشگاه و دانشجویان و از دانشگاه هایی که قبلاً نام بردم بودند نقد و بررسی می کردند. از اساتید محترم آقایان دکتر غفوری فرد، دکتر نیک روش، مهندس میرسلیم و دکتر زیباکلام را به خاطر می آورم که در جمع حاضر بودند.
۸- موضوع مهمی که در اولین جلسه مطرح شد ملاقات با حضرت امام و لزوم همکاری با دولت موقت بود. مرحوم مهندس بازرگان فرمودند اداره کشور بچه بازی نیست، کمک و همکاری مهم شما این است بروید دانشگاه درس بخوانید، حزب و کادر آموزش دیده داریم خودمان دولت و کشور را بلدیم اداره کنیم و این شعر طنز را قرائت کردند: «کار هر بز نیست خرمن کوفتن- گاو نر می خواهد و مرد کهن».
۹- روحیه سمج دانشجویی و دیدگاه خاصی که برای اطاعت از فرامین حضرت امام وجود داشت منجر به یک پیشنهاد شد و آن اینکه دانشجویان در اداره مناطق بحرانی از جمله کردستان، سیستان و بلوچستان، گنبد و ترکمن صحرا، مسجد سلیمان و خوزستان و چهارمحال و بختیاری کمک کنند و تیم هایی مجهز برای فعالیت و هدایت امور سیاسی و فرهنگی و فعالیت های انقلابی و مردمی به این مناطق اعزام شوند. مقرر شد که جمع فردی را به عنوان نماینده خود معلوم کند تا با صدور حکمی در ستاد مشترک ارتش به عنوان نماینده نخست وزیر مستقر شده و با استفاده از امکانات ارتش این اعزام ها و سازماندهی ها صورت گیرد. دوستان لطف کردند و اینجانب را انتخاب و معرفی کردند که طی حکمی به عنوان نماینده نخست وزیری در اداره دوم ارتش جمهوری اسلامی مستقر شدم.
۱۰- ظرف مدت کوتاهی همه برنامه ریزی ها صورت گرفت و تیم های فعال سیاسی فرهنگی از هر دانشگاه به مناطق بحرانی اعزام شدند، از جمله: ۱-۱۰- گروه اعزامی دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک) به سرپرستی آقایان محسن میردامادی و علی اکبر مهرفرد به کردستان. ۲- ۱۰- گروه اعزامی دانشگاه صنعتی شریف به سرپرستی آقایان مرحوم حسین شوریده و ابراهیم اصغرزاده به گنبد و ترکمن صحرا. ۳-۱۰- گروه اعزامی دانشگاه ملی سابق (شهید بهشتی فعلی) به سرپرستی آقایان آعبدالله و سیفی کار به خوزستان و مسجد سلیمان.۴-۱۰- گروه اعزامی دانشگاه صنعتی اصفهان به سرپرستی آقای محمود حجتی به شهرکرد.۵-۱۰- گروه اعزامی دانشگاه تهران به سرپرستی مرحوم جواد خیابانی (احتمالاً) به سیستان و بلوچستان.به هر گروه خودرو، امکانات صوت و تصویر و تکثیر و مقداری وجه نقد داده شد.همچنین احکامی نیز برای آنان به امضای اینجانب به عنوان نماینده نخست وزیری خطاب به مسئولان استان های مربوط صادر و همه آنها به همکاری فعال با گروه های اعزامی فراخوانده شدند. قابل ذکر است که اعزام همه گروه ها تا ۱۵/۱۲/۱۳۵۷ به اتمام رسید.
۱۱- اسفند ۵۷ و فروردین و اردیبهشت ۱۳۵۸ سه ماه حضور این گروه ها در مناطق بحرانی بود که کمک ارزنده ای به هدایت فعالیت ها و تحولات در جهت مطلوب و مورد نظر جمهوری اسلامی نمودند همچنین این گروه ها گزارشات بسیار مهمی از تحولات و اوضاع سیاسی امنیتی و فرهنگی این مناطق تهیه و به اداره دوم که مرکز هماهنگی آنها بود ارسال نمودند که پس از تحلیل و جمع بندی در اختیار شورای انقلاب اسلامی و نخست وزیری قرار می گرفت و منشأ اقدامات و تصمیمات مهمی گردید.
۱۲- تحلیل نهایی همه گروه های اعزامی آن بود که اثربخشی فعالیت های سیاسی فرهنگی در شرایط فقر و توسعه نیافتگی به خصوص در مناطق روستایی و محروم محدود است و باید چاره اندیشی اساسی بشود که جمع بندی نظرات منجر به تهیه طرحی به عنوان تشکیل نهضت جهاد سازندگی گردید که اساس آن مشارکت نهضت دانشجویی در آن به ویژه در قالب تشکیل اردوهای سازندگی در تابستان ۵۸ در مناطق روستایی کشور بود. این طرح طی اردیبهشت ماه ۵۸ به نظر خواهی دانشگاه های تهران و سپس سراسر کشور گذاشته شد و پس از جلب موافقت آنها مدون و از طریق آقایان رضا افشار و توسط شهید بهشتی به محضر مبارک حضرت امام (ره) تقدیم شد. تعبیر شهید بهشتی آن بود که امام با ملاحظه طرح انگار گمشده ای را یافته و آن را بسیار میمون و مبارک خواندند و فرمودند بروید و مقدمات را یک ماهه آماده کنید برای تاسیس جهاد فرمان صادر خواهم کرد. سعی شود همه امور قبل از صدور فرمان سازماندهی شود. در همین فاصله مسائل با نخست وزیر هم مطرح و در نخست وزیری نیز گروهی روی تشکیل چنین حرکتی کار می کردند.
۱۳- به لحاظ اهمیتی که مشارکت عمومی مردم و همه گروه های سیاسی در شکل گیری این نهضت سازندگی داشت علاوه بر نخست وزیری مسئله در جلساتی با همه گروه ها و تشکل های سیاسی مطرح شد که این جلسات بیشتر به جلسات سهم خواهی و طرح دیدگاه های پراکنده منجر می شد. نهایتاً همه توافق کردند که محوریت اجرایی این طرح با نهضت دانشجویی کشور باشد و دیگر گروه ها مشارکت و همکاری نمایند.
۱۴- هفته اول خرداد ماه جلسات هماهنگی تشکیل و تشکیلات مختصری تهیه و اساسنامه اولیه مدون شد و مقرر شد نماینده ای به هر استان برود و مقدمات تشکیل جهاد سازندگی را در استان ها فراهم نمایند ازجمله اینجانب در ۱۰/۳/۱۳۵۸ عازم خوزستان شدم تا شورای پیشنهادی جهاد را تشکیل داده و آماده برای اجرای فرمان تاریخی حضرت امام که به زودی صادر خواهد شد باشیم. در طرح تشکیل شورای جهاد سازندگی در هر استان نماینده استانداری و نماینده روحانیت و کمیته های پنج گانه کشاورزی، فنی، عمران، بهداشت و درمان و امور فرهنگی دیده شده بود.
۱۵- طی خرداد ماه ملاقات و پیگیری های بسیاری صورت گرفت که مهم ترین آنها یک یا دو روز قبل از صدور فرمان تاسیس جهاد سازندگی توسط آقایان رضا افشار، عباس آخوندی و حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای ناطق نوری با امام در قم بود که درخواست تسریع در صدور فرمان با توجه به فراهم بودن مقدمات گردید و چند روز بعد این فرمان تاریخی صادر گردید و جهاد سازندگی در سراسر کشور از صبح روز ۲۸/۳/۱۳۵۸ با تشکیلات کار شده و محل آماده شده و دستور کار مقدماتی و تعیین شده آغاز به کار نمود.
۱۶- شهید مظلوم بهشتی در ابتدا به عنوان نماینده شورای انقلاب در جهاد سازندگی تعیین و سپس حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای ناطق نوری به عنوان نماینده امام و جناب آقای بنی اسدی به عنوان نماینده نخست وزیر و آقایان رضا افشار، عباس احمدآخوندی و مجتبی آلادپوش به عنوان اولین شورای مرکزی جهادسازندگی تعیین و کار خود را آغاز نمودند.
۱۷- اگرچه افراد و گروه های مختلفی در تاسیس اولیه مشارکت داشتند اما بسیاری از آنها خیلی زود از این حرکت فاصله گرفتند، از جمله اکثریت فعالین هسته مرکزی نهضت دانشجویی از جمله آقایان میردامادی، اصغرزاده، بی طرف و... ظرف یکی دو ماه اول و با تعیین نمایندگی حضرت امام و تشکیل شورای مرکزی از این حرکت فاصله گرفته و با حضور فعال در دانشگاه دست اندرکار شکل گیری انقلاب فرهنگی در ادامه رهنمود اولیه امام در خصوص اصلاح دانشگاه ها و سپس برنامه ریزی برای تسخیر لانه جاسوسی و دیگر فعالیت های فرهنگی سیاسی شدند. آقایان افشار، آخوندی، شوریده، اینجانب و تعداد دیگری از دوستان به عنوان افراد باقی مانده از هیات موسس اولیه از جمله افراد ادامه دهنده نهضت مقدس جهاد سازندگی پس از صدور فرمان امام بودند که تعدادی بعداً در سنگرهای دیگر خدمت کردند و عده ای هم توفیق داشتند تا سال های زیادی خدمتگزار جهاد سازندگی باشند.
۱۸- دستاوردهای جهاد سازندگی و گسترش ابعاد اثرگذاری آن به برکت فرمان حضرت امام و حمایت های بعدی ایشان و دیگر مسئولین نظام اسلامی به هیچ وجه با ابعاد حرکتی پیش بینی شده توسط موسسین قابل مقایسه نیست به همین لحاظ باید این توفیقات را صرفاً دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی و حاصل نقش و اثرگذاری امام و مردم دانست و هر یک از افراد نام برده شده یا افرادی که نامی از آنها برده نشده تنها در قالب احدی از آحاد خیل عظیم جهادگران که از طبقات مختلف اجتماعی گردن به فرمان امام نهاده و مظلومانه و گمنام تا شهادت و اسارت و زندان و شکنجه توسط ضدانقلاب در سازندگی کشور ایستادگی کردند قلمداد شوند و هر گونه سهم خواهی یا انتساب در مشارکت آنان در این حرکت جایی بیشتر از مشارکت آنها همچون دیگر اقشار موثر و بی نام و نشان دیگر که واقعاً ادعایی ندارند و خدمتگزاران بی مزد و منت انقلاب اسلامی بوده اند نخواهد داشت. ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که هر چند دولت موقت و همه کارگزاران دست اندرکار به سهم خود در کمک به جهاد سازندگی تلاش نمودند که عندالله ماجور خواهند بود اما باید توجه داشت که نوع تفکر و انتظارات نهضت دانشجویی و موسسین جهاد سازندگی با نوع و تفکر و توقع دولت موقت از این حرکت متفاوت بود به همین دلیل جهاد سازندگی محدود به تشکیل چند اردوی ساده دانشجویی در تابستان ۵۸ نشد بلکه خود نهضت بزرگ و عظیمی برای سازندگی شد که روش کاری جدیدی را به عنوان مدیریت جهادی و فرهنگ جهادی کار کردن مطرح کرد و آن را گسترش داد و این پیشتوانه ای بود که جهاد را همه سنگرهای خدمتگزاری اعم از روستا و مناطق محروم یا عرصه دفاع مقدس یا حوزه جهاد علمی یا در موضوع تربیت کادرهای فنی و تخصصی مورد نیاز نظام اسلامی به نهادی موثرتر، موفق و بدون رقیب تبدیل نمود امروز نیز هنوز این امیدواری هست که این نهاد به رغم تحولات بسیار و ادغام با کشاورزی و بسیاری اتفاقات دیگر هنوز بتواند منشا تحولات و خدمات جدیدی در عرصه سازندگی کشور بشود. شرط اصلی آن است که دست اندرکاران چنین اراده و آرمانی را در سر داشته باشند.