علیرضا ملکیان
اعتراهای مردمی علیه سیاست خارجی واشنگتن و لندن در آمریکا و انگلیس و سایر کشورهای اروپایی روزبهروز گستردهتر میشود. تظاهرات ضد جنگ سراسر اروپا و آمریکا را فراگرفته است و تظاهرکنندگان، دیگر به حضور در خیابانها و میادین قانع نمیشوند و فریاد خشم و نفرت خویش را پای دیوار کاخ سفید، پنتاگون، پارلمان و دیگر ساختمانهای دولتی به گوش بوش و بلر میرسانند. درگیری پلیس ضدشورش با مردم معترض، اوج میگیرد و در هر تظاهرات صدها نفر به شدت مجروح میشوند و دهها ساختمان دولتی و مراکز تجاری خسارت جدی میبینند.
هرروز که میگذرد، بیهودگی حمله آمریکا و انگلیس به عراق و افغانستان برای جهانیان به ویژه مردم آمریکا و انگلیس آشکارتر میشود. خبر کشتهشدگان آمریکا و انگلیس در عراق و افغانستان باوجود سانسوری که در رسانههای داخلی آمریکا و اروپا اعمال میشود، در نهایت به گوش مردم میرسد و خشم و نفرت آنان علیه سردمداران واشنگتن و لندن فزونی میگیرد. طی 3ماه گذشته فقط در افغانستان در پی سانحه سقوط دو فروند هلیکوپتر «شینوک» بیش از 40 نظامی آمریکایی کشته شدند (6 آوریل و 29 ژوئن). در عراق نیز روزی نیست که از کشتهشدن تعدادی از نیروهای اشغالگر، خبری مخابره نشود.
قیمت جهانی نفت به رغم حضور نیروهای آمریکایی و انگلیسی در بزرگترین منطقه نفتی جهان و تسلط آنان بر اغلب کشورهای خاورمیانه، همچنان سیر صعودی دارد. نرخ رشد فقر و بیکاری در اروپا و آمریکا نسبت به سالهای گذشته بالاتر رفته است. شکاف عمیق بین سرمایهداران و طبقات ثروتمند با قشرهای متوسط و کمدرآمد، کاملا مشهود است و مردم اروپا و آمریکا به خود حق میدهند که از سردمداران جنگطلب خویش سؤال کنند که لشکرکشی به عراق و افغانستان جز بدبختی چه دستاوردی برای آنان داشته است؟! شاید از رهگذر اشغال عراق و حمله به افغانستان جیب کارتلهای نفتی و شرکتهای چندملیتی و قاچاقچیان بینالمللی که مورد حمایت دولتمردان آمریکا و انگلیس قرار دارند، پر شده باشد، ولی این لشکرکشی نه تنها هیچ منفعت مادی برای قاطبه مردم اروپا و آمریکا نداشته، بلکه آنان را نزد جهانیان خوار و بیاعتبار کرده است.
اجلاس 3 روزه سران هشت کشور صنعتی 15 تیرماه آغاز به کار کرده و ظاهرا قرار است در این اجلاس تصمیمات مهمی به ویژه در مورد تسلیحات اتمی و گازهای گلخانهای که محیط زیست جهانی را به خطر انداخته است، اتخاذ شود. ولی تظاهرات مردمی که از سراسر اروپا به «ادینبورگ» محل برگزاری این اجلاس آمدهاند، اصل اجلاس سران را تحتالشعاع قرار داده است. از یک هفته قبل از برگزاری اجلاس هزاران نفر از کشورهای اروپایی، آمریکا و دیگر کشورهای جهان، خود را به شهر محل برگزاری اجلاس رساندهاند تا خشم و نفرت خویش را علیه جنگ و سرمایهداری به گوش جهانیان برسانند. در روزهای 11 و 15 تیر صدها هزار تظاهرکننده با پلیس ضدشورش انگلیس و اسکاتلند درگیر میشوند. تظاهرکنندگان با کندن موزائیک پیادهروها و چوب و بطری به سمت پلیس یورش میبرند و در جریان این درگیری صدها نفر از نیروهای پلیس و مردم به شدت مجروح میشوند. تظاهرکنندگان خواستار توقف جنگ، مقابله با فقر و بیعدالتی در جهان و مهار سرمایهداری هستند.
در چنین فضا و شرایطی است که بوش و بلر، ذهن علیل خود را به کار میاندازند تا شاید صحنه ماجرا را به نفع خود تغییر دهند. افکار عمومی جهان متوجه انگلیس و اجلاس سران گروه هشت است. بحثهای داخل اجلاس، مسائل حاشیهای آن و اعتراضهای گسترده مردمی، توجه همه جهانیان را به این نقطه معطوف ساخته است. علاوه بر آن انتخاب جزیره انگلیس به عنوان محل برگزاری بازیهای المپیک 2012 و شور و شوقی که در میان مردم این کشور پدید آمده، شرایط را برای خیمهشببازی بوش و بلر فراهم کرده است تا با ایجاد یک بحران، از بحرانی که حیثیت و اعتبار آنان را به مخاطره انداخته است، رهایی یابند. بنابراین باید کاری کرد تا فضایی امنیتی و رعبآور همانند روزهای پس از حادثه 11 سپتامبر ایجاد شود و به اروپاییها و آمریکاییها بار دیگر نسبت به خطر تروریسم هشدار داد!
بوش و بلر، حمله به عراق و اشغال این کشور را «جنگ برای آزادی و جنگ علیه تروریسم» توصیف کرده بودند تا بدینوسیله افکار عمومی را با خود همراه نمایند که البته هرگز چنین توفیقی نصیب آنان نگردید و نه تنها مردم انگلستان و آمریکا بلکه تمامی جهانیان، از همان ابتدا به مخالفت با این سیاست برخاسته و حمله به یک کشور مستقل را فاقد مشروعیت خواندند. البته بعضی دولتها و سران برخی کشورها که دنبالهرو سیاستهای استکبار جهانی بوده و احترامی برای آرای ملتها قائل نیستند، از جنگافروزی بوش و بلر حمایت کردند که پس از گذشت بیش از دو سال از اشغال عراق، این عده معدود نیز به واسطه فشار افکار عمومی و مخالفتهای مردمی و قتلعام هزاران نفر از مردم بیگناه عراق دچار تردید شده و برخی از آنان اعلام کردند که نیروهای خود را از عراق فرامیخوانند.
وجود چنین فضا و شرایطی، بوش و بلر را بر آن داشت تا یکبار دیگر ماهیت واقعی خویش را رو کنند. ساعاتی پس از انفجارهای زنجیرهای لندن، جک استراو وزیر خارجه انگلیس در مصاحبه با بیبیسی گفت که «انفجارهای لندن هماهنگی سران گروه هشت را افزایش داده است!» و این دقیقا همان چیزی بود که بوش و بلر به آن نیاز داشتند. از طرفی میبایست سران کشورهای صنعتی را به ادامه حمایت از اشغال عراق ترغیب میکردند و از طرف دیگر با ایجاد ناامنی و جو رعب و وحشت، مردم را توجیه میکردند که تداوم اشغال عراق برای آنچه آنان مقابله با اقدامات تروریستی میخوانند یک ضرورت است.
البته چنین اقدامات فریبکارانهای، بعید است که آثار قابل دوامی داشته باشد، زیرا ذهن هوشمند و نگاه تیزبین بسیاری از آزاداندیشان جهان و ملتهای بیدار، خیلی سریع با کنار هم قراردادن موضوعات گوناگون، به اصل ماجرا و از جمله دستهای پشتپرده انفجارهای زنجیرهای لندن پی میبرند و بیجهت نیست که ساعاتی پس از این انفجارها، تعدادی از تحلیلگران برجسته سیاسی جهان اعلام کردند که «بمبگذاریهای لندن بر مبنای نقشه و راهکار کشورهای غربی و با هدف برانگیختن افکار عمومی جهان صورت گرفته است.»
پیشتر، هرزمان که آمریکا و انگلیس تحت فشار افکار عمومی در موضع ضعف قرار میگرفتند و پاسخی در برابر پرسش ملتهای خود برای ادامه اشغال عراق و قتل و خونریزی نداشتند، بلافاصله نوار ویدیویی تهدیدآمیز یکی از رهبران «القاعده» و مشخصاً بنلادن که فقط هم به دست شبکه الجزیره میرسید (!) به مدد آنان میآمد که در این نوارها آمریکا و متحدان او به حملاتی شبیه حمله 11 سپتامبر تهدید شده بودند، ولی ظاهرا این نوارها دیگر اثر درمانی خود را از دست دادهاند و بوش و بلر به یک نمایش زنده و مهیج از نوع 11 سپتامبر و حمله به برجهای دوقلوی نیویورک، نیاز داشتند تا با اتکای به آن، فضای شهرها را کاملا ناامن جلوه دهند و از قبال آن حادثه، مردم را به همراهی با سیاستهای جنگطلبانه خود – البته در پوشش مقابله با تروریسم - ترغیب نمایند.
بنابراین چندان عجیب نخواهد بود که در شرایطی که هزاران دوربین امنیتی در جایجای شهر لندن و دیگر شهرها، کار گذاشته شده و دهها هزار پلیس در خیابانها به منظور ایجاد حصار امنیتی برای اجلاس سران گروه هشت مستقر شدهاند. باز هم تروریستها فرصت مییابند که چنین انفجارهایی را تدارک ببیند!
به نظر نگارنده، بوش برخلاف اظهار امیدواری فیدل کاسترو که گفته بود «امیدوارم بوش به آن اندازه که چهرهاش نشان میدهد، احمق نباشد»، نشان داده که در کنار بلر، یک زوج کمدی تمام عیار را تشکیل دادند!