مهدی چفائی
امروزه مسائل هستهای یکی از مهمترین مباحث جهان و ایران است. زیرا تکنولوژی هستهای در شاخههای مختلف پزشکی، کشاورزی و صنعت کاربرد گستردهای دارد. به صورتی که زندگی بشری را از هماکنون تحت تاثیر شدید قرار داده که عالمان جامعه نست به آن آگاه و شناخت مردم عام بیشتر، با کاربرد آن در تولید برق میباشد.
تاکید بر داشتن تکنولوژی هستهای بر هموطنان زمانی بیشتر میشود که به اهمیت و نقش به سزای آن در زندگی بشر افزونتر گردد. هر چند صدا و سیما تا حدودی به این مهم پرداخته، اما در این راستا لازم است رسانههای مکتوب گامهای بیشتر بردارند.
برق تولیدی از تکنولوژی هستهای بر اثر تبخیر آب ناشی از حرارت شکاف انرژی هستهای، حاصل میگردد که این فرایند بسیار ارزانتر، سریعتر و پرشتابتر از دیگر تکنولوژی موجودی میتواند موتور اقتصاد کشور را به حرکت درآورد. به همین دلیل است که بیش از 31 کشور جهان، بویژه کشورهای صنعتی و اروپایی مانند فرانسه، انگلیس، آلمان و آسیایی همانند چین، هند، پاکستان به دنبال جایگزینی انرژی هستهای برای تولید برق میباشند. بطوری که آلمان، فرانسه و آمریکا بیشترین تعداد نیروگاه هستهای جهان را به خود اختصاص دادهاند. دلیل این رویکرد، این است که اولا انرژی فسیلی رو به کاهش است، ثانیا هزینه تامین آن برای کشورهای نیازمند رو به افزایش است.
براستی انرژی هستهای برای کشورهایی که دارای انرژی فسیلی (نفت و گاز) هستند ضرورتی دارد؟! اروپاییان ضرورتی برای آن نمیبینند و این عقیده را به همراه توجیهی مبنی بر اینکه، آنها دارای نفت و گاز هستند بیان کردهاند. بویژه استکبار جهانی که با صراحت اعلام میدارد ایران نباید تکنولوژی هستهای داشته باشد.
بدتر از آن، محروم کردن ایران از تحقیقات دانشگاهی آن است. واقعا اگر داشتن نفت توجیهی برای عدم دسترسی به انرژی هستهای است، پس ایالات متحده که خود یکی از کشورهای نفتخیز است، چرا بصورت گسترده نیروگاههای هستهای ایجاد میکند؟! نتیجهای که حاصل میگردد اینکه، این را بهانهای قرار میدهند تا کشورهای نفتخیز وابسته باقی نگهدارند، تا همچنان آنها را به عنوان مستعمره سیاسی و بازار اقتصادی برای فروش تولیدات خود حفظ کنند.
انرژی فسیلی کمیاب تا چه زمانی تامینکننده نیاز کشور ما خواهد بود؟ که اروپاییان در راس آن آمریکا آن را به عنوان توجیه بر عدم نیاز ایران به تکنولوژی هستهای در تولید برق مطرح میکنند. از این گذشته، آیا استفاده از آن نسبت به تکنولوژی روز که همانا هستهای است صرفه اقتصادی دارد؟ آنچه در رسانههای نوشتاری و تحلیلها آمده، ایران تا 90 سال دیگر دارای ذخایر نفت است.
اگر این را بپذیریم، این نکته متخصصین نفت قابل تامل است که هر چه حجم ذخایر نفت چاهها کمتر شود، استخراج آن بدلیل ضرورت تحت فشار قرار دادن معادن، هزینههای بیشتری را تحمیل میکند لذا مدت بهرهمندی ذکر شده کاهش خواهد یافت. زیرا صرفه اقتصادی در استخراج نفت وجود نخواهد داشت. با این توصیف، بایستی تا زمانی که استخراج نفت ممکن است، تدبیری اندیشیده شود تا تکنولوژی هستهای جایگزین گردد تا زیانی که از بابت تحمیل هزینه استخراج به نسل حاضر و اتمام معادن بر نسل آینده وارد میشود جلوگیری شود.
حال با توجه به پوشیده نبودن اهمیت سوخت هستهای که اکثر کشورها بویژه غربیها در پی آن هستند، پس چرا فقط فعالیتهای ایران مورد سئوال قرار میگیرد؟ ولی کشورهایی همانند هند، پاکستان، اسرائیل و... که بدون پیوستن به معاهدات بینالمللی مثل NPT و استفاده غیر صلحآمیز (بمب اتمی) از آن، به گونهای که اسرائیل با داشتن چندین کلاهک هستهای خاورمیانه را دچار بحران کرده، هرگز تحت فشار قرار نمیگیرد.
روشن است که استفاده از انرژی هستهای در ایران موجب رعب و وحشت اروپاییان و آمریکا نیست. زیرا براساس اظهاراتشان، آن را در اختیارمان قرار میدهند. بشرطی که چرخه سوخت هستهای در داخل کشور صورت نگیرد همچنانکه قبل از انقلاب ساخت نیروگاه هستهای را در ایران آغاز کرده بودند.
آنچه برای آنها ناراحتکننده و حساس است، دستیابی ایران به تکنولوژی هستهای بومی در تمام شاخههای آن، از جمله چرخه کامل سوخت هستهای است و سپس احتمال انتقال آن به دیگر کشورهاست. اما این در حالی است که جوانان متخصص و متعهد این مرز و بوم با درایت و هوشمندی بدانها دست یافته و در چرخه سوخت به تمامی مراحل آن، از تهیه سنگ معدن اورانیوم تا تهیه میلههای سوخت را در داخل به انجام رساندهاند.
بومی شدن تکنولوژی هستهای و چرخه سوخت، این نتیجه را خواهد داشت تا در زمانهای بحرانی اگر به هر دلیل رابطه کشورمان با کشورهای دارای تکنولوژی هستهای و چرخه سوخت به سردی بگراید، بدون وابستگی و با استقلال کامل نیازهای خود را تامین و فعالیت نیروگاهها را بدون خلل ادامه خواهیم داد.
اگر مسئولین ما بخواهند سیاستشان را مطابق میل کشورهای اروپایی تنظیم کنند، یعنی بپذیرند که غرب سوخت هستهای در اختیار ما قرار دهد. باید در انتظار آن باشیم، که هرگاه، آنها تصمیم بگیرند ما را به نیروگاه هستهای وابسته، تجهیز کنند و پس از آن به هر بهانهای ما را تهدید به توقف تحویل ساخت هستهای کنند. در این صورت رفاه مردم و چرخه اقتصاد را به آنها وابسته و در اختیار آنها قرار دادهایم. لذا مسئولین تصمیمگیر باید در برابر خواستههای نا به حق غرب و در راس آن آمریکا، با سیاست و دوراندیشی بایستند و تهدیدات آنها نباید ما را به هراس و وحشت اندازد.
زیرا در حال حاضر از نظر اقتصادی اروپاییان بازاری متمرکزتر، پرفروشتر و بهتر از ایران در منطقه ندارند تا جایگزین کنند و در صورت تحریم ایران آسیبپذیری آنها نسبت به ایران بیشتر خواهد بود. همچنین ایران از لحاظ تامین سوخت فسیلی جهان بسیار مؤثر است. لذا تحریم اقتصادی ایران موجب افزایش قیمت نفت و آثار نامطلوب دیگر بر کشورهای اروپایی که پرمصرفترین هستند، خواهد شد.
از طرفی، شرایط ایران از لحاظ سیاسی و با کشورهای همانند عراق و افغانستان بسیار متفاوت است. زیرا اولا حکومت ایران کاملا مردمی است و مردم در هر شرایط همچون هشت سال جنگ تحمیلی بلکه با انگیزه بیشتر پشتیبانی و مدافع نظام و کشور خود میباشند.
که حضور ملت در تجمعات و راهپیماییها بویژه راهپیمایی 22 بهمن سالجاری که با گستردگی بیشتر در تمام نقاط کشور و حتی ایرانیان خارج از کشور، و تشکیل حلقههای انسانی در اطراف مراکز هستهای صلحآمیز، اثبات از کشور، و تشکیل حلقههای انسانی در اطراف مراکز هستهای صلحآمیز اثبات کننده آن است که این امر، اقدام عملی حمایت به داشتن چرخه سوخت هستهای است و میتوان آن را به عنوان یک رفراندوم در داشتن تکنولوژی هستهای دانست لذا مردم، حاضر به مشاهده اقدامی مشابه قرارداد ترکمنچای نیستند. از طرفی کشورهای غیراروپایی دستیابی خود به انرژی هستهای را در موفقیت ایران میدانند، لذا از موضع ایران حمایت میکنند.
از این گذشته علیرغم نظر حاکمان کشورها، مردم و جنبشهای آزادیبخش جهان نیز مدافع ایران هستند: ثانیا ایران از نظر سوقالجیشی بسیار با اهمیت است که میتواند علاوه بر اینکه در انتقال نفت منطقه به جهان تاثیرگذار باشد، حضور آمریکاییان و دیگر کشورهای اروپایی در منطقه بسیار آسیبپذیر خواهند بود. لذا حمله نظامی به ایران، هیچ احتمالی ندارد. زیرا ایران علاوه بر پتانسیلهای مذکور و نیروهای با انگیزه برای دفاع، قادر است از توان جنبشهای آزادیبخشی که به نحوی از ایران الگوگیری میکنند در به زانو در آوردن دشمنان بهرهمند شود. ضمن اینکه گروههای بارزی که علیه آمریکا فعالیت دارند و با ایران هم تضاد دارند از این فرصت استفاده خواهند کرد.
لذا دشمنان انقلاب و ایران اسلامی بدانند که مصوبه نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تصویب طرح تعلیق اقدامات داوطلبانه هستهای در صورت ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل و دستور ریاست جمهوری مبنی بر اجرای آن در پی مصوبه اخیر آژانس اتمی سازمان ملل بر گرفته از خواست ملت بر داشتن تکنولوژی هستهای و اعلام انزجار از روند ناعادلانه فعلی پرونده هستهای ایران است.
که طرف اروپایی بفهمد باید از سلطه آمریکا خارج و از زیادهخواهی و مطالبات نامعقول و غیرقانونی دست بردارند و فرصتها را یکی از پس از دیگری از دست ندهند. در آن صورت، با خروج ایران از NPT اجازه نظارتی و مشارکت آنان از دستشان خواهد رفت. لذا تنها راه برونرفت از بنبست فعلی، پذیرش حق طبیعی ایران در دستیابی به تکنولوژی صلحآمیز هستهای و غنیسازی اورانیوم است.