مرحله سد در مقابل پیشروی عراق
قبل از شروع جنگ تحمیلی، دست اندر کاران سیاستخارجی ایالات متحده، سران حزب بعث عراق را برای حمله به ایران تشویق و ترغیب مینمودند، اما در این مرحله که از مهرماه 1359 ه . ش (سپتامبر 1980 م) شروع و تا مهرماه 1360 ادامه داشت . هر چه زمان به پیش میرفت، موضع کاخ سفید در حمایت از عراق شفافتر و آشکارتر میگشت به عنوان نمونه کارتر رئیس جمهور وقت امریکا در تاریخ 16 مهر 1359 ه . ش اعلام کرد:
چنانچه جنگ ایران و عراق توسعه یابد و میانجیگریهای فعلی تاثیری نداشته باشد، کشورهای متحد امریکا در خلیج فارس، باید جانب عراق را گرفته، از کمک مادی و معنوی به آن دریغ نورزند . (1)
مرحله آغاز و استمرار تهاجمات گسترده ایران علیه عراق
این مرحله که از مهرماه 1360 (سپتامبر 1981 م)، با انجام عملیاتهای بزرگ نظیر شکستحصر آبادان در عملیات ثامنالائمه ، آزادسازی مناطق رقابیه و حومه شوش در عملیات فتح المبین ، و بازپسگیری خرمشهر در عملیات بیتالمقدس شروع شد، تا پس از عملیات والفجر ده در سال 1366 ه . ش که در شهر حلبچه عراق انجام شد، ادامه داشت . نقطه عطف این مرحله، فتح شهر بندری خرمشهر، توسط نیروهای ایرانی بود که ماهیت جنگ را از نظر سیاسی و نظامی به نفع جمهوری اسلامی تغییر داد .
پس از فتح خرمشهر، به رغم پشتیبانی آشکار و تجهیز تسلیحاتی و اطلاعاتی گسترده ارتش عراق از سوی امریکا، شهر بندری فاو عراق، در سال 1364 ه . ش (1985 م) به تصرف رزمندگان اسلام درآمد .
به دنبال پیروزی قوای ایران در تصرف فاو و ارتقای سطح توانمندی یگانهای نظامی جمهوری اسلامی، امریکاییها ضمن خالفتشدید با موفقیت و پیروزی ایران، به منظور رفع تهدید از رژیم صهیونیستی اسرائیل، به طور صریح خواستار تضعیف قدرت عراق و ناکامی آن در جریان جنگ گردیدند
در این مرحله، عمدهترین واقعهای که در رفتار امریکا در قبال جنگ تحمیلی جلوهگر شد، واقعهای بنام ایران گیت و ماجرای مک فارلین بود . ایالات متحده ضمن اعمال فشار برای کنترل و مهار ایران، به منظور ممانعت از گسترش توان آن و برای به دست گرفتن ابتکار عمل در جنگ ایران و عراق و پایان بخشیدن به آن پس از فتح فاو در سال 1364 ه . ش، سیاست نزدیکی و حل و فصل مناسبات خود با ایران را در پیش گرفت .
با افشای سفر مک فارلین، رییس شورای امنیت ملی ریگان رئیس جمهور وقت امریکا به ایران در آبان ماه 1365 ه . ش (نوامبر 1986 م)، این نقشه امریکاییها با شکست مواجه شد . به دنبال فاش شدن رسوایی ایران گیت و بی اعتمادی عراق نسبتبه امریکا، واشنگتن اقدامات خصمانه خود علیه تهران را افزایش داد که در مرحله بعد مورد بررسی قرار میگیرد .
مرحله رویارویی عراق و آمریکا با جمهوری اسلامی
این مرحله، پس از رسوایی مک فارلین آغاز شد و تا زمان پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیتسازمان ملل از سوی عراق، در 18 مرداد ماه سال 1367 ه . ش (9 اوت 1988 م) ادامه داشت.
تلخی رسوایی مک فارلین و پیامدهای آن سبب گردید امریکا آنچنان رفتار خشمگین و عصبیای در قبال انقلاب اسلامی بروز دهد که با بهکارگیری تمامی امکانات بالفعل داخلی و خارجی، و ائتلاف قدرتهای بینالمللی، از طریق دخالت مستقیم نظامی در شامگاه جنگ، فشار مطلق را بر جمهوری اسلامی وارد نماید .
گسترش دامنه جنگ، همراه با تزلزل سیاستخارجی ایالات متحده پس از افشای ماجرای مک فارلین، وضعیت دشواری را فراروی این کشور قرار داد . پایان بخشیدن به جنگ، براساس تلاشها و ابتکار عمل امریکا، تنها عاملی بود که میتوانست جراحات وارده بر سیاستخارجی این کشور را ترمیم کند . تحقق این امر نیز به سادگی امکانپذیر نبود، زیرا برخورداری تهران از وقعیتبرتر از یک سو و بیاعتمادی بغداد نسبتبه ماهیت تلاشهای واشنگتن از دیگر سو، مانع از موفقیت این کشور دراین امر میشد . (2)
واشنگتن، پس از واقعه مک فارلین، در آغاز ضمن تغییر موضع آشکارتر به سود عراق، تدابیری را بهمنظور افزایش فشار بر ایران اتخاذ کرد . در واقع کسب اعتماد مجدد متحدین امریکا در منطقه و عراق با فشار مستمر به ایران عملی میشد . در این راستا، بنابر اطلاعات و شواهد موجود، حملات گسترده عراق به مراکز صنعتی و اقتصادی ایران، در این مقطع با چراغ سبز امریکا و حمایت و هدایت اطلاعاتی این کشور انجام گرفت . برای نمونه در پی بمباران نیروگاه نکا در آذر ماه 1365 ه . ش (دسامبر 1986 م)، ساندی تلگراف به نقل از دیپلماتهای مستقر در بغداد نوشت:
کمک اطلاعاتی امریکابه عراق، این کشور را قادر ساخت تا بهتاسیسات اقتصادی ایران و نیروگاه نکا ضربه وارد کند . (3)
در اثر تهاجمات هوایی گسترده عراق به مراکز صنعتی و اقتصادی ایران و به موازات آن تهدید شرکتهای خارجی صادر کننده نفت علیه آن، و نیز کاهش قیمت نفتبه کمتر از ده دلار، وضعیت اقتصادی ایران رو به وخامت گذاشت . (4)
در خطوط عملیاتی نبرد، علیرغم آنکه امکان پیروزی قوای ایران در عملیات کربلای 4 در سوم دی ماه 1365 ه . ش (نیمه دوم دسامبر 1986 م)، با افشای عملیات براساس اطلاعات امریکا از میان رفت، و عراقیها بهخاطر واگذاری اطلاعات به این کشور برای مقابله با تهاجم ایران، از ایالات متحده تشکر کردند، اما با پیروزی ایران در عملیات کربلای 5 در نوزدهم دیماه 1365 ه . ش (نیمه اول ژانویه 1986 م)، موازنه قدرت بهسود جمهوری اسلامی تثبیتشد . این عملیات موجبشد که دولت ریگان، استراتژی صلح را بهطور جدی دنبال نماید . واین برگر وزیر دفاع وقت امریکا درآن هنگام بالحنی تهدیدآمیز چنین گفت:
امریکا نمیخواهد که ایران در جنگ با عراق پیروز شود . ما کاملا آمادهایم برای رفت و آمد دریایی و تضمین آزادی کشتیرانی در تنگه هرمز، آنچهرا که لازماست انجام دهیم . (5)
بر این اساس، کاخ سفید به منظور کسب ابتکار عمل در جنگ، دو اقدام اساسی را در دستور کار خود قرار داد: (69)
گسترش حضور در خلیج فارس و اسکورت نفتکشها .
رهبری تلاش بینالمللی برای تصویب قطعنامه 598 در شورای امنیتسازمان ملل .
پس از آنکه تعادل قوای طرفین درگیر در جنگ، به دنبال واقعه مک فارلین و انجام عملیات کربلای 5 به شدت به نفع ایران ثبیتشد، کشورهای غربی و شوروی سابق نیز در برنامههای استراتژیک خود تجدید نظر کرده و بر دامنه حمایتهای خود از عراق افزودند .
نتیجه قهری این امر، بغداد را قادر ساخت تا با هدف بینالمللی کردن جنگ و فلج کردن بیش از پیش اقتصاد تهران، علاوه بر مورد هدف قرار دادن اغلب مراکز صنعتی و اقتصادی ایران، حمله به نفتکشها و پایانههای نفتی آن در خلیجفارس را به بالاترین سطح خود برساند .
این در حالی بود که ایران به دلیل برتری نظامی در جبهه زمینی و عدم تمایل به گشایش جبهه جدید، و همچنین نیاز شدید به صدور نفت در خلیجفارس، هیچگونه تمایلی به گسترش جنگ در دریا نداشت . لذا برای مقابله با تشدید حملات عراق، سیاست امنیت در خلیج فارس برای همه یا هیچ کس را در پیش گرفت . برآیند استراتژی مقابله به مثل جدید ایران، گسترش دامنه درگیری به کشورهای منطقه از طریق برخورد نفتکشها با مین، حملات قایقهای تندرو و استفاده از موشکهای کرمابریشم بود . (7)
در این هنگام، امریکا برای اعمال فشار و خنثیسازی اقدامات ایران، ضمن قبول درخواست عاجزانه کویتبرای به اهتزاز درآوردن پرچم امریکا بر فراز نفتکشها و اسکورت نفتکشهای آن کشور، با گسترش حضور و لشکرکشی خود در خلیج فارس، زمینههای برخورد عملی با جمهوری اسلامی را فراهم ساخت .
علاوه بر این، ایالات متحده در این هنگام، ضمن بهرهگیری از تمامی امکانات داخلی و بینالمللی، از طریق رایزنیهای پی در پی و ایجاد اتحاد، ائتلاف و همکاری نظامی قدرتهای غربی، لشکرکشی بیسابقه جهانی را برای افزایش فشار بر ایران به مورد اجرا گذاشت . چنانکه کشورهای انگلستان ، فرانسه ، ایتالیا و بلژیک به بهانه اسکورت نفتکشها و کشتیهای تجاری، علاوه بر کشتیها و ناوهای جنگی قبلی خود، ناوها، مینروبها و کشتیهای لجستیکی و پشتیبانی دیگری را نیز به خلیج فارس اعزام نمودند .
به دنبال تکمیل پروژه بینالمللی کردن لشکرکشی دریایی به خلیج فارس، کشورهای غربی انگلستان و فرانسه بهمنظور ابراز ارادت و هماهنگی نسبتبه راس هرم سرمایهداری جهانی و وارد ساختن فشارهای دیپلماتیک روانی بر جمهوری اسلامی، بهترتیب در ماههای خرداد و تیر سال 1366ه . ش (ژوئن و ژولای 1987م)، با احضار و اخراج دیپلماتهای ایرانی، جنگ سفارتخانهها را به راه انداختند، تا اندازهای که در نتیجه این جنگ، روابط ایران و فرانسه قطع و روابط انگلستان با ایران تا آستانه قطع روابط پیش رفت .
حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در آن مقطع، در تحلیل این شکل از فشار چنین گفت: جنگ روانی سفارتخانهها، از بحران خلیج فارس جدا نیست . (8)
واشنگتن به موازات این اقدامات، با تحریک و حمایت از عربستان سعودی ، بهمنظور شکستن ابهت ایران در نزد کشورهای منطقه، واقعه تلخ قتل عام حجاج ایرانی را در دهم مرداد ماه سال 1366 ه . ش (اول اوت 1987 م)، در پرونده سیاه تحریکات مداخلهآمیز خود ثبت کرد . هفتهنامه العمل الاسلامی ، چاپ پاریس در این رابطه نوشت:
هلیکوپتری که بر فراز تظاهرات عظیم برائت پرواز میکرد، حامل گروهی از عناصر بلندپایه نظامی عربستان و یک ژنرال امریکایی بوده است . او به احتمال قوی وابسته نظامیامریکا در ریاض بودکه فرماندهی اکیپ را، در طرحریزی و اداره عملیات یورش و قتلعام حجاج بهعهده داشت . این هلیکوپتر دستورات فهد [شاهعربستان] را از جده به نیروهای مسلح منتقل میکرد . (9)
علاوه بر مورد اخیر، دستگاه سیاستخارجی امریکا، پس از رایزنیهای گسترده در سازمان ملل، قطعنامه 598 شورای امنیت (10) را در تاریخ 30 تیر 1366 ه . ش (20 ژوئیه 1987 م) به اتفاق آرا به تصویب رساند . واشنگتن برای اعمال فشار بر تهران، طرح تحریم تسلیحاتی را بهعنوان ابزار ضمانت اجرایی قطعنامه 598، تسلیم شورای امنیت کرد . واین برگر وزیر دفاع دولت ریگان در مورد هدف این طرح گفت:
در صورتی که قطعنامه تحریم تسلیحاتی اجرا شود، ریشه توانایی ایران برای ادامه جنگ، به سرعتخشک میشود و در واقع ریشه موجودیت ایران به صورت یک ملت نیز به خشکی میگراید . (11)
شوروی سابق، در ابتدا ضمن مخالفتبا طرح تحریم تسلیحاتی ایران، از دبیر کل سازمان ملل درخواست نمود تا تلاش جدیتری برای اجرای قطعنامه بهعمل آورد . پس از تعلل روسها در به تصویب رسانیدن طرح تحریم تسلیحاتی ایران، ایالات متحده برای جلب نظر شوروی آمادگی خود را برای حل بحران افغانستان که مسکو در آن زمان در باتلاق آن فرو رفته بود، اعلام کرد .
پس از آنکه مسکو امتیاز مورد نظر خود را از واشنگتن گرفت، توافق پنج عضو دائمی شورای امنیت، در مورد پیشنویس قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران، در تاریخ 1/11/1366 ه . ش (20 ژانویه 1988 م) نیز حاصل شد . بدین ترتیب راه برای واشنگتن برای وارد ساختن فشار بر تهران، بهمنظور پذیرش قطعنامه 598 هموار شد .
با این همه شمارش معکوس دخالتهای نظامی ایالات متحده در خلیج فارس و رویارویی مستقیم قوای امریکا با جمهوری اسلامی، از زمان تصویب قطعنامه 598 آغاز شده بود . در این مرحله، علاوه بر عراق، ایالات متحده نیز بهطور رسمی وارد صحنه درگیری با ایران گردید . چنانکه در هفدهم مرداد ماه 1366 ه . ش (8 اوت 1987 م)، هواپیمای جنگنده تام کت F14 نیروی دریایی امریکا، دو موشک به سوی هواپیمای جت ایرانی شلیک کرد، اما در عمل، هر دو موشک به خطا رفت . در ادامه این روند، با برخورد نفشکش عظیمالجثه امریکایی تکزاکو کایبین با مین، به فاصله دو روز بعد از این واقعه و نیز اصابتیک فروند موشک کرم ابریشم (سیلک ورم) به جنوب کویت (12) ، در 13 شهریور سال 1366 ه . ش (4 سپتامبر 1987 م)، تاثیر بازدارندگی حضور نیروهای امریکا در برابر ایران خدشهدار شد .
در استمرار برخورد خصمانه واشنگتن با تهران، براساس دستور سیاستگذاران خارجی امریکا، بهمنظور کسب پرستیژ و نیز جبران خسارت وارده بر اعتبار خود، در تاریخ 30 شهریور سال 1366 ه . ش (21 سپتامبر 1987 م)، دو فروند از هلیکوپترهای نیروی دریایی این کشور که از روی کشتی فرانگلین چارت به پرواز درآمده بودند، کشتی ایران اجر ، متعلق به نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را، به اتهام مینگذاری، بدون هیچگونه هشدار قبلی مورد حمله قرار دادند .
براساس بیانیه پنتاگون وزارت دفاع امریکا، در این حادثه چهار خدمه کشتی ایرانی شهید و چهارتن دیگر زخمی و ده ملوان دیگر این کشتی، بهعنوان گروگان به ناو فرماندهی لاسال منتقل شدند . ریگان رئیسجمهور وقت امریکا، ضمن اعتراف بهاینکه شخصا دستور حمله به کشتی ایرانی را صادر کرده است، از آن بهعنوان یک اقدام تدافعی نام برد و اضافه کرد که نگران تهدیدهای انتقامجویانه ایران نیست . (13)
متعاقب این اقدامات، قوای ایالات متحده با حمله به پنج قایق گشتی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در تاریخ 16 مهر ماه سال 1366 ه . ش (8 اکتبر 1987م)، سه فروند از آنها را غرق کردند که در پاسخ به آن، ایران یک فروند هلیکوپتر امریکایی را سرنگون کرد . (14)
یک هفته پس از درگیری نیروی دریایی سپاه با هلیکوپتر امریکایی، در تاریخ 23 مهرماه سال 1366، نفتکش بزرگ امریکا به نام سانگاری ، در حالی که در سواحل کویت لنگر انداخته بود، مورد اصابتیک فروند موشک کرم ابریشم ایران قرار گرفت . رادیو تهران طی یک هشدار تهدیدآمیز موضع جمهوری اسلامی را اینگونه اعلام کرد:
خلیج فارس، یا جایی امن برای همه خواهد بود و یا هیچ کس . ما به امریکا و متحدانش میگوییم که با پرداختن مجدد به تجربهای که از قبل شناخته شده است، اشتباه میکنند . (15)
چهار روز پس از این واقعه، در نهایت پس از بحثها و تحقیقات فراوان در بین هیات حاکمه واشنگتن و تصمیمگیری آنها، در تاریخ 27/7/1366 ه . ش (19 اکتبر 1987 م) دو سکوی نفتی رشادت و رسالت ایران را مورد حمله قرار دادند . کمتر از 3 ساعت پس از این حمله، سخنگوی کاخ سفید با قرائتبیانیه رئیس جمهور، پذیرش مسئولیت این حمله از جانب ریگان را اعلام کرد:
اقدام علیه سکوی نظامی! [نفتی] ایران پس از مشورت با رهبران کنگره و کشورهای دوست صورت گرفت ... ایالات متحده علاقهای به رویارویی نظامی با ایران ندارد، اما دولت ایران به هیچ وجه نباید، در عزم و توانایی ما برای حفظ کشتیهای امریکا و منافع کشور در برابر حملات بیدلیل در شبهه باشد . (16)
اراده و توانایی ایران برای مقابله به مثل، کاخ سفید را از گرفتار شدن در یک درگیری تدریجی بازمیداشت . همچنانکه واین برگر وزیر دفاع امریکا دراین مقطع چنین گفت:
این اقدام در پاسخ به حمله ایران به نفت کش امریکایی بوده است و ما خواهان رویارویی بیشتر با ایران نیستیم، ولی آماده رویارویی با هرگونه اقدام نظامی ایران با واکنشی شدیدتر هستیم . ماپرونده این موضوع را فعلا خاتمه یافته تلقیمیکنیم . (17)
به تلافی تجاوز امریکا به سکوهای نفتی ایران، سه روز بعد در تاریخ 30 مهرماه سال 1366 ه . ش (23 اکتبر 1987 م)، با شلیک یک موشک کرم ابریشم، بخشی از پایانه نفتی کویت در پانزده کیلومتری شرق بندرالاحمدی (18) مورد هدف قرار گرفت . ریگان پس از این اقدام ایران، با چرخشی محتاطانه و 180 درجهای، به درگیری ایران و امریکا در منطقه خلیج فارس بهصورت موقتخاتمه داد:
ما گفتهایم، در صورتی که مورد حمله واقع شویم، از خود دفاع خواهیم کرد ... آنچه که مسلم است، جنگی در بین نیست و کسی نیز نباید دچار وحشتشود (19)
سخنگوی وزارت خارجه امریکا نیز با اعلام سیاست کشور متبوعش، مبنی بر عدم اقدام نظامی برای حمایت از کویت و تنها گذاشتن این کشور در بحران حمله موشکی به بندر الاحمدی، بر ضریب مهار موقت درگیری میان ایران و امریکا افزود . وی موضع کشورش را چنین تشریح کرد:
حمله بهطور آشکار علیه کویت صورت گرفته است، دولت کویت مختار است در مورد این عمل پاسخ دهد (20)
ریگان، پس از آنکه تلاشهای سیاسی، نظامی خود برای کسب ابتکار عمل در جنگ را بیاثر یافت، با صدور بیانیهای در 5 آبان سال 1366 (26 اکتبر 1987 م)، تحریم تجاری اقتصادی ایران را اعلام کرد:
اجازه بدهید بر این نکته تاکید کنم که ما فقط پس از تلاشهای مکرر و ناموفق برای کاهش بحران با ایران و در پاسخ به ادامه و افزایش اقدامات جنگجویانه حکومت ایران، دستبه این تحریم اقتصادی زدیم ... این تحریمها نتیجه مستقیم اقدامات دولت ایران از جمله حملات این کشور علیه نیروها [ی نظامی] و کشتیهای تجاری امریکا، امتناع این کشور از اجرای قطعنامه 598 شورای امنیتسازمان ملل، ادامه تجاوزات این کشور علیه کشورهای بیطرف خلیج فارس، و کمک این کشور به تروریسم در آن منطقه و هر نقطه دیگر جهان است . (21)
اما دیری نپایید که خویشتنداری مقطعی و مهار موقتی درگیری نظامی میان ایران و امریکا، با برخورد یکی از رزمناوهای امریکایی با مین در خلیج فارس، در تاریخ 25 فروردین سال 1367 ه . ش (14 آوریل 1988 م) بر هم خورد . چهار روز بعد از این واقعه در 29 فروردین سال 1367 ه . ش (18 آوریل 1988 م)، پرسنل نیروی دریایی ایالات متحده، به دو سکوی نفتی رشادت و سلمان حملهور شدند . علاوه بر این، سه چاه نفتی ایران در نزدیکی جزیره سیری مورد هدف مهاجمین امریکایی قرار گرفت . چند ساعت پس از این حمله، به دنبال درگیری تعدادی از قایقهای توپدار ایران با کشتی امریکایی ویلی تاید در سواحل امارت متحده، رزمناوها و هواپیماهای امریکایی ضمن وارد ساختن خسارات به یک حلقه چاه مشترک ایران و امارات، ناوچههای جوشن ، سهند و سبلان ایران را منهدم نمودند . (22)
در پی گسترش رفتار خصمانه و دخالتآمیز کاخ سفید علیه تهران، پنتاگون وزارت دفاع امریکا، در نیمه اردیبهشت ماه سال 1367 ه . ش (نیمه اول ماه مه 1988 م)، اعلام کرد که سیاست جدید کشورش مبنی بر گسترش حضور نظامی در خلیج فارس، به طور رسمی به مورد اجرا گذاشته شده است .
کمتر از دو ماه بعد از اعلام این استراتژی، در تاریخ دوازدهم تیر ماه 1367 ه . ش، ناو امریکایی وینسنس ، هواپیمای مسافربری ایرباس ایران را با 290 سرنشین، بر فراز آبهای خلیج فارس، مورد هدف قرار داد و در عمل جبهه دیگری علیه ایران گشوده شد که درصدد وارد کردن فشار، محدود کردن پیروزیها و شکست نظامی آن بود .
مقارن با گسترش بحران در خلیج فارس و تشدید درگیری میان ایران و امریکا، عراق نیز با بهرهگیری از فرصت پیش آمده، از طریق وسعتبخشیدن به حملات زمینی و هوایی و بهکارگیری وسیع جنگ افزارهای شیمیایی، و همچنین با حضور و پشتیبانی قوای نیروی دریایی امریکا مستقر در دهانه اروندرود ، در تاریخ 28 فروردین سال 1367 ه . ش (17 آوریل 1988)، شهر فاو را از رزمندگان ایران بازپس گرفته، و طی تحرکات بعدی، تمامی مواضع از دست رفته را از کنترل نیروهای ایران خارج ساخت .
در چنین شرایطی، ایران با پی بردن به عمق توطئهها و گستره عملکرد خصمانه واشنگتن، و براساس آنچه که مصلحت نظام جمهوری اسلامی بود، در تاریخ 27 تیرماه 1367 ه . ش (18 جولای 1988 م)، به طور رسمی، قطعنامه 598 شورای امنیتسازمان ملل را پذیرفت که با این عمل، امیدهای امریکا برای نابودی انقلاب اسلامی و اضمحلال نظام جمهوری اسلامی به یاس گشت . در واقع تدبیر رهبری نظام جمهوری اسلامی در این مرحله، توانست فشار مطلقی که بعد از افشای دیپلماسی ایران گیت ، از سوی دستگاه سیاستخارجی کاخ سفید علیه ایران، اعمال میشد را بیاثر سازد .
به رغم پذیرش قطعنامه از سوی تهران، بغداد برای بهرهبرداری از فضای پیشآمده، ضمن بهکارگیری 13 لشکر، طی دو مرحله مجزا، با حمله به مناطق شمال خرمشهر و جنوب اهواز، تلاش گستردهای را جهت تصرف مجدد خرمشهر انجام داد که با حضور چشمگیر مردم ایران در جبههها و نبرد شدید یگانهای سپاه پاسداران، از دسترسی به هدف ناکام ماند .
علاوه بر این، حمله سازمان مجاهدین خلق! (منافقین) نیز که با پشتیبانی ارتش عراق در شهرهای کرند غرب ، اسلامآباد و منطقه حسنآباد در استان کرمانشاه آغاز شده بود، با مقاومت قوای ایران در عملیات مرصاد ، با شکست مواجه گردید .
در پی عکسالعمل پرقدرت مردم سلحشور ایران، عراق نیز در 18 تیر سال 1367 ه . ش (9 اوت 1988 م) آتشبس را پذیرفت .
به این ترتیب، دفتر هشتسال دفاع مقدس جمهوری اسلامی بسته شد و نظام جمهوری اسلامی، با پشتسر گذاشتن بحرانهای پی در پی و مهار طولانیترین و نابرابرترین جنگ قرن بیستم، اولین دهه از تکوین خود را سپری ساخت .