دکتر فریبرز درجزی ـ روزنامهنگار و استاد دانشگاه
آغاجری در همدان خود را پیرو دکتر علی شریعتی جلوه داد و در مصادره به مطلوب کردن وی حتی نحوه گویش و بیان خود را همانند او کرد و در این مطالبه با ناجوانمردی تمام مواضعش را به شریعتی نسبت داده و با رندی خاصی به لهجه خراسانی کلمات را ادا میکرد و مثلا واژه «را» را «رِ» تلفظ میکرد، همانگونه که پیشتر در مراسم تجلیل از کدیور، مطهری را مصادره کرده بود.
به تدریج سروصداها کمتر شد تا با رای اولیه دادگاه و محکومیت آغاجری به اعدام، قضیه دوباره التهابآفرین و به موضوع اول کشور مبدل شد. در فواصل میان شنبه 18/8/1381 تا پنجشنبه 23/8/1381 چندصد تن از نیروهای سیاسی داخل و خارج و بیش از همه سازمانهای داخلی ایران با توسل به قانقاریای خشونت درباره این حکم موضعگیری کرده و حتی محمد خاتمی رئیس جمهور وقت و نماد اصلی اصلاحات به طور رسمی به این حکم اعتراض کرد. شارون، نخستوزیر رژیم صهیونیستی خواستار حمله آمریکا به جمهوری اسلامی پس از حمله به عراق شد و سخنگوی کاخ سفید حمایت خویش را از خواستههای افراطیون معترض به حکم دادگاه آغاجری اعلام داشت. سازمان عفو بینالملل در دفاع از آغاجری فراخوان داد و حتی سخنگوی وزارت خارجه کانادا نیز از صدور این حکم ابراز نگرانی کرد. این غائله در نهایت با صدور حکم دیوانعالی کشور و نقض مجازات اعدام پایان یافت اما جسارتها و هتاکیها به ساحت مقدس دین و روحانیت همچنان ادامه یافت.
جنگ نرم و تاریکخانه فتنه
اصولا خصوصیت روایت کلان یا جایگاه همهشمول خود حکایتی فراروایی و عام بوده که توان شفافسازی معنای حقیقی روایت و تبیین و ارزیابی آن را داشته و لذا حوزه روایت از این منظر تناوب و سلسله ذاتی و ماهوی لحظات تاریخی را بر اساس کمربند الهامبخشی یک معنا کلیت بخشیده و سازماندهی میکند. روایات بدون قلمخوردگی و به قصد فرونشاندن همه فتنهها، افتراقها، تفاوتها و اختلافات باید به خود بازتابیده شده و این بدان معناست که ترجمان هر آنچه را که الزام میکند وادار کرده تا به لسان حقیقی خود و نه در لفافه سخن گوید ولیکن این روایت کلان وظیفه هژمون و اتحاد عناصر موازی و ارجاع آنها به هدفی واحد را عهدهدار است.