ثبت نام یک هشتم مردم آمریکا در طرح غذا رسانی
تعداد افرادی که از «ناامنی غذایی» رنج میبرند از 7/4 میلیون نفر در سال 2007 به 7/6 میلیون در سال 2008 رسیده است. حدود 15 درصد از خانوادهها هنوز برای بهدست آوردن غذا و لباس کار میکنند و درآمد آنها فقط به همین اندازه است. آمار نشان میدهد که 5/36 میلیون آمریکایی یا بهعبارت دیگر یکهشتم کل جمعیت آمریکا در آگوست 2009 در طرح غذارسانی، ثبتنام کردند که نسبت به سال 2008، تعداد 1/7 میلیون نفر به آنها اضافه شده است. به هر حال فقط دوسوم این افراد حائز شرایط برای دریافت غذا بودند و غذا دریافت کردند.
تعداد افراد بیخانمان رو به افزایش است. آمار نشان میدهد که تا سپتامبر 2008، بیش از 6/1 میلیون بیخانمان در آمریکا، پناه داده شدند. آمار خانوادههای بیخانمان و آواره نیز از 437 هزار در سال 2007 به 517 هزار در سال 2008 رسیده است. خانوادههای بیخانمان در مکانهای پست کلبهمانند زندگی میکنند.
استفاده پلیس از زور برای بیرون کردن بیخانمانها از شهرها
در مارس 2009 یک حلبیآباد در ساکرامنتوی کالیفرنیا کشف شد که هزاران بیخانمان را در خود جای داده بود. پلیس در سانتامونیکا در جنوب کالیفرنیا مجبور شد از زور استفاده کند تا بیخانمانها را از شهر بیرون بریزد.
طبق گزارشی که روزنامه تایوان تایمز چاپ لسآنجلس در تاریخ 17 اکتبر 2008 منتشر کرد، یک تحقیق میدانی سراسری نشان میدهد که تحت تأثیر بحرانهای مالی، حدود 80 درصد کارگران کمدرآمد از خریدن سوخت یا پسانداز پول برای بیمه بازنشستگی عاجز شدند. بیش از 60 درصد آنها نتوانستند حق بیمه درمان را بپردازند و 50 درصدشان پولی برای غذا و اجارهخانه نداشتند. رویترز نیز گزارش داد که کوپنهای خرید غذا ـ برنامه اصلی ایالات متحده در مبارزه با گرسنگی که برای خرید غذا به فقرا کمک میکند ـ در سپتامبر 2008 رکورد شکست. در این تاریخ بیش از 5/31 میلیون آمریکایی از این برنامه کمک گرفتند و هرساله 17درصد به شمار استفادهکنندگان از این برنامه اضافه میشود.
حدود 48 درصد ساکنین نیویورک سیتی برای تهیه غذا برای خود و خانوادههایشان در سال 2008 با مشکل مواجه بودند، این میزان در مقایسه با سال 2003 دو برابر است. تاکنون 3/1 میلیون نفر از ساکنین نیویورک سیتی برای تهیه غذا به سازمانهای تأمین غذا وابسته شدهاند که 24 درصد نسبت به سال 2004 رشد داشته است. حدود 8/68 درصد مؤسسات تهیه غذا اعلام کردهاند که غذای کافی برای پاسخگویی به این نیازها را ندارند. بیش از 2 میلیون خانوار آمریکایی از بازپرداخت وام مسکن خود عاجز بودند.
بالاترین نرخ بیکاری نسبت به 3 دهه گذشته
آمارهای گردآوری شده بهوسیله وزارت مسکن و توسعه شهری گویای این مطلب است که تعداد بیخانمانهای دائمی که در نوانخانهها و محلهای دولتی زندگی میکنند به 123833 نفر در سال 2007 رسیده است. حدود 6/1 میلیون نفر از تاریخ 1 اکتبر 2006 تا 30 سپتامبر 2007 بیخانمانی را تجربه کرده و به نوانخانه رفتهاند. میزان تقاضا برای سرپناه اضطراری در سال 2007 تا 2008 دو برابر شده است. در لوئیزیانا و کنتاکی تعداد خانوارهای بیخانمان به 931 افزایش یافت. در دسامبر 2008، در 19 شهر از 25 شهر آمریکایی که مورد مطالعه قرار گرفته بودند، در بین تاریخ 1 اکتبر 2007 تا 30 اکتبر 2008 بهنوعی افزایش بیخانمانی و 16 شهر افزایش خانوارهای بیخانمان دیده شد. از سال 2009 نامنویسی بیخانمانها در 6 بخش از شیکاگو افزایش یافته است. بخش مکهنری شاهد بیشترین رشد 125 درصد افزایش بیخانمانها نسبت به سال قبل است.
طبق برآورد درمانگاه دولتی بیخانمانها در واشنگتن در حوزه این درمانگاه بهطور میانگین 6000 نفر بیخانمان وجود دارد. از این تعداد، 67 درصد «بیخانمان دائمی» هستند.
ازسوی دیگر در آمریکا از حقوق کارگران نیز بهطور مناسب حمایت نمیشود. میزان بیکاری در آمریکا بالاست. آمارهای منتشر شده وزارت کار ایالات متحده در 9 ژانویه 2009 نشان میدهد که میزان بیکاری از 6/4 درصد در سال 2007 به 8/5 درصد در سال 2008 افزایش یافته است که بالاترین میزان بیکاری از سال 2003 به بعد است. در این زمینه 6/2 میلیون شغل در سال 2008 از دست رفت که از سال 1945به بعد بیسابقه بوده است. تنها در دسامبر 2008، 524 هزار شغل از دست رفت که میزان بیکاری را به 2/7 درصد رساند. تعداد افرادی که بیکاری طولانی را تجربه کردهاند به 2/2 میلیون نفر رسید که 822 هزار آن مربوط به 2008 است. این آمار در سال 2009 افزایش یافته است. نرخ بیکاری در آمریکا در سال 2009 به بالاترین میزان در 26 سال اخیر رسید. تعداد بنگاهها و افراد ورشکسته شده، در نتیجه بحران اقتصادی رو به افزایش است.
کاهش حقوق کارگران آمریکایی در سال 2009
آسوشیتد پرس در آوریل 2009 گزارش داد که نزدیک به 2/1 میلیون فرد یا بنگاه تجاری در 12 ماه گذشته، اعلام ورشکستگی کردهاند. در واقع از هر 1000 نفر، 4 نفر دچار ورشکستگی شدهاند و این میزان، دو برابر نرخ ورشکستگی در سال 2006 است.
در 4 دسامبر 2009، تعداد 130 بانک آمریکایی درنتیجه بحران مالی، مجبور شدند فعالیت خود را متوقف کنند. آمار ارائه شده توسط وزارت کار آمریکا در 6 نوامبر 2009 نشان میدهد که نرخ بیکاری در اکتبر 2009 به 2/10 درصد رسید که بالاترین میزان از سال 1983 تاکنون محسوب میشود. قریب به 16 میلیون نفر در آمریکا از بیکاری رنج میبرند که 6/5 میلیون نفرشان (یعنی 6/35 درصد بیکاران) بیش از 6 ماه است که شغل خود را از دست دادهاند. در ماه سپتامبر، حدود 6/1 میلیون جوان بیکار در آمریکا وجود داشت که 25 درصد کل بیکاران را تشکیل میداد و این تعداد جوان بیکار در تاریخ آمریکا و از سال 1948 که آمار بیکاران ثبت شده بیسابقه است. در هفته منتهی به 7 مارس 2009، ادعای بیکاری مستمر، به 47/5 میلیون رسید. هفته قبل از آن، تعداد 29/5 میلیون نفر ادعای بیکاری مستمر کرده بودند.
نیویورک تایمز در دوم سپتامبر 2009 گزارش داد که در یک نظرسنجی بین 4 هزار و 387 کارگری که با دستمزد پایین کار میکردند، 68درصد اذعان کردند که دچار کاهش حقوق شدهاند. همچنین 76 درصد از کارگرانی که بیش از زمان مقرر کار میکردند، گفتند که اضافهکاری به آنها پرداخت نمیشود. 57 درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی فاش کردند که قبض حقوقی دریافت نمیکنند و بنابراین نمیدانند که حقوق آنها مطابق میزان تعیین شده توسط قانون است یا خیر؟
فقط 8 درصد کسانی که دچار جراحت سخت شده بودند، درخواست غرامت کرده بودند. حدود 26 درصد، کمتر از پایه حقوق تعیین شده توسط دولت حقوق میگرفتند. در بین کسانی که از وضعیت حقوق یا بازنشستگی خود شکایت کرده بودند، 43 درصد با اخراج یا عمل تلافیجویانه ازسوی کارفرمایان مواجه شده بودند.
افزایش ساعت کار کارگران بدون احتساب اضافه کاری در سال 2009
همچنین نشریه «یو.اس.ای تودی» در تاریخ 20 جولای 2009 فاش کرد که در سال 2007، مجموعاً 5 هزار و 657 نفر در حین کار فوت کردهاند که میانگین آن چیزی در حدود 17 مرگ در روز میشود. سالیانه حدود 200 هزار کارگر در نیویورک، در محل کار، دچار جراحت یا بیماری میشوند.
برطبق نظرسنجی که «هاریس اینتر اکتیو» انجام داده است، میانگین ساعاتی که آمریکاییها در سال 2008 برای کار صرف کردهاند ـ با احتساب خانهداری و مطالعه ـ 46 ساعت بوده است که یک ساعت از میانگین ساعت کاری آنها در سال 2007 بیشتر بوده است. یکچهارم آمریکاییها اذعان دارند که ساعات کاری آنها در سال 2008 افزایش یافته است. میانگین ساعاتی که آمریکاییها در سال 2008 برای بازی و تفریح صرف کردهاند 16 ساعت بود که کاهش 4 ساعتی نسبت به سال قبل را نشان میدهد و پایینترین میزان از سال 1973 به بعد است.
تحقیقی راجعبه محلهای کار روزمزد در 25 ایالت نشان داد که حداقل یکبار به نصف کل کارگران، دستمزد پایینتر از حد معمول داده شده است و یا اصلاً دستمزدی داده نشده است.
در ماه جولای 2008 دادگاهی در مینهسوتا، شرکت فروشگاههای «وال ـ مارت» را به اتهام نقض قوانین دولتی در مورد ساعات کار و دستمزدها، ندادن وقت استراحت کافی به کارگران و وادار کردن کارگران بهکار کردن در دوره کارآموزی، محکوم کرد.
در تاریخ 23 جولای 2008 اداره کار (دولتی) نیویورک گزارش داد که یک شرکت لباسدوزی بهنام «جین شان» در کوین، در طول 6 سال گذشته، با پرداختن دستمزدهای پایینتر از حداقل دستمزد و نپرداختن دستمزد اضافهکاری، 3/5 میلیون دلار آمریکایی از کارگران خود کلاهبرداری کرده است.
در روز 6 سپتامبر حدود 27 هزار کارگر فنی در بوئینگ اعتصاب کرده و از شرکت خواستند تا حقوق و مزایایشان را بالا ببرد.
هزینه تحصیل، 55 درصد میانگین درآمد فقرا
در 20 اکتبر دادگاه ایالتی منهتن در نیویورک، رستوران سایگون را بهخاطر نقض قوانین اضافهکاری و حداقل دستمزد، به پرداخت 6/4 میلیون دلار خسارت به 36 کارگر تحویلدار محکوم کرد.
برنامههای حقوق بازنشستگی کارگران بهطور چشمگیری کاهش یافته است. یک تحلیلگر ارشد بودجه در کنگره ایالات متحده در اکتبر 2008 تخمین زده است که حسابهای حقوق بازنشستگی آمریکاییان در 15 ماه گذشته 2 تریلیون دلار کاهش یافته است. بیش از نصف افرادی که در نظرسنجی آسوشیتدپرس شرکت کردند، گفتند مجبور شدهاند بازنشستگیشان را به تأخیر بیاندازند.
ازسوی دیگر تحقق حقوق آموزشی آمریکاییان نیز تضمین نمیشود. گزارش 2008-2009 توسعه انسانی آمریکا نشان میدهد که 14 درصد آمریکاییها (حدود 40میلیون)، بدون داشتن توانایی مناسب برای خواندن و نوشتن، قادر به فهم مقالات، روزنامهها و کتابچههای راهنما نیستند.
گزارشی که در 3 دسامبر 2008 از سوی مرکز ملی آموزش عالی و سیاست عمومی ایالات متحده منتشر شد حاکی است که شهریهها و مخارج دانشگاه از سال 1982 تا 2007، 439 درصد افزایش یافته است، حال آنکه میانگین درآمد خانوارها 147 درصد رشد داشته است. شهریه ترم پاییزی سال 2008 برای دانشگاههای دولتی بهطور میانگین 4/6 درصد افزایش یافت. بسیاری از ایالتها برای افزایش سریع شهریههای دانشگاههای دولتی در سال 2009 برنامهریزی کردند. ایالتهای فلوریدا و واشنگتن به ترتیب 15 و 20 درصد افزایش را برای شهریههای دانشگاهها لحاظ کردند.
برای فقیرترین خانوادهها ـ آنهایی که 20 درصد پایین درآمدها را کسب میکنند ـ هزینه نهایی یک سال تحصیلی در یک دانشگاه دولتی برابر 55 درصد میانگین درآمدهایشان است که این رقم 39 درصد بالاتر از هزینه نهایی تحصیل در دانشگاه در سال تحصیلی 1999-2000 است. این هزینه در دانشکدههای عمومی معادل 49 درصد میانگین درآمد فقیرترین خانوادهها در سال 2008 بود که در مقایسه با 1999-2000، 40 درصد رشد داشته است.
ناتوانی یک چهارم مردم آمریکا در پرداخت هزینه درمانی
فقط 11 درصد فرزندان فقیرترین خانوادهها مدرک دانشگاهی داشتند. این رقم در مورد فرزندان ثروتمندترین خانوادهها ـ 20 درصدی که بیشترین درآمد را دارند ـ 53 درصد بود.
تعداد آمریکاییان فاقد بیمه درمان نیز درحال رشد است. یکششم آمریکاییها تحت پوشش بیمه درمان نیستند. مؤسسه بینالمللی مصرفکنندگان خبر داد که در سال 2009، میزان 34 درصد خانوادههای آمریکایی با درآمد کمتر از 50 هزار دلار در سال و 21 درصد از خانوادهها با درآمد بیش از 100 هزار دلار در سال، بیمه درمانی خود را از دست دادند و یا مجبور شدند کیفیت آن را کاهش دهند. بهعلاوه، دوسوم خانوادههای با درآمد کمتر از 50 هزار دلار در سال و یکسوم خانوادههای با درآمد بیش از 100 هزار دلار در سال، مخارج درمان خود را قطع کردند. حدود 28 درصد مردم آمریکا، گزینه «وقتی مریض میشوم، به دکتر مراجعه نمیکنم» را انتخاب کردند. یکچهارم مردم این کشور، توان پرداخت هزینه درمان را ندارند و 22 درصد آنها درمان را به تأخیر میاندازند. یکپنجم افراد، داروهای تجویز شده را نمیخرند و 15 درصد مردم، داروهای تاریخ منقضی شده مصرف میکنند و یا برای صرفهجویی در مسائل مالی، داروها را سروقت مصرف نمیکنند. امسال، تعداد افراد فاقد هرگونه بیمه درمانی، برای هشتمین سال متوالی افزایش یافت. اطلاعات منتشر شده در 10 سپتامبر 2009 توسط دفتر آمار ایالات متحده نشان میدهد که 3/46 میلیون نفر بدون بیمه درمانی در سال 2008 زندگی میکردند که 4/15 درصد کل جمعیت این کشور را تشکیل میدادند. این میزان در مقایسه با سال 2007 که 7/45 میلیون نفر فاقد بیمه درمانی بودند، افزایش داشته است و این افزایش از 8 سال قبل، ادامه داشته است. حدود 3/20 درصد افراد 18 تا 64 ساله آمریکایی در سال 2008 از بیمه محروم بودند که این میزان هم نسبت به سال 2007 که 6/19 درصد افراد را دربر میگرفت، افزایش داشته است.
مطالعهای که توسط صندوق «کامنولث» انجام شده است نشان میدهد که پوشش بیمه درمانی افراد بین سنین 18 تا 64 سال، در سالهای 2007 تا 2009، در 31 ایالت آمریکا کاهش داشته است.
قطع بیمه درمانی کارگران به دلیل افزایش هزینههای اقتصادی
تعداد ایالتهای بحرانی از نظر پوشش بیمه درمانی افراد بالغ از 2 ایالت در سال 1999، به 9 ایالت در سال 2007 رسید. در ایالت تگزاس، از هر 4 نفر، بیش از یک نفر محروم از بیمه درمانی است که از همه ایالتها بیشتر است.
از آنجا که هزینههای پزشکی و درمانی بالا رفته است، بسیاری از شرکتها خرید بیمه درمانی برای کارکنانشان را قطع کردهاند. نتایج تحقیقی که در مارس 2008 توسط فدراسیون مستقل ملی اشتغال اجرا شده است، نشان میدهد که فقط 47 درصد شرکتهای کوچک مساعدتهای درمانی برای کارکنان خود ارائه میدهند. در بین شرکتهایی که تعداد کارکنان آنها 50 نفر و یا کمتر است فقط 24 درصدشان کمکهای درمانی میپردازند. بسیاری از این شرکتها از آوردن دکتر برای معاینه و معالجه کارگران عاجز شدند و از این کار دست برداشتند. ادامه دارد...