مصطفی فرقانی
اخلاق یکی از مولفههای مهم و تاثیر گذار در سیاست است. هرچند این فاکتور مهم در سازوکارهای رسمی سیاست درجهان نادیده گرفته میشود و حتی دخالت آن درامور سیاسی را خلاف عرف سیاست میدانند؛ اما تعهد و پایبندی سیاستمداران به اصول اخلاق ومهمترین اصل آن یعنی صداقت درگفتار وعمل ، همچنان از محورهای مهم معادلات سیاسی در کشور ها است.
در بررسی رویدادها و تحولات سیاسی کشورهای مختلف جهان، از گذشته های دور گرفته تا دوران معاصر موارد متعددی ازمحاکمات و محکومیتهای سیاسی سیاستمداران به چشم میخورد که به جهت عدم صداقت آنها با مردم و افشای دروغشان حتی دردورههای قبل ا ززمامداریشان جامعه و نظام آنها را محکوم ومجازات کرده است. در نظام اسلامی که مبتنی بر اصول و ارزشهای دینی است، صداقت یک سیاستمدار و پایبندی به اخلاق بیش از دیگر جوامع دارای اهمیت است.
سید محمد خاتمی سفرهای متعددی به استانهای مختلف کشور نمود و برنامه ریزان وی که ایشان را امید قطعی اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری دهم میدانستند؛ در هر سفر برنامههای متعددی را در شهرهای مختلف جهت سخنرانی و ارتباط مستقیم او با مردم تدارک دیده بودند.
رئیس جمهور سابق در هر سفر صرف نظر از مسائل عقیدتی و باعدول از مرز صداقت واخلاق، بسته به نوع مخاطب، سخنان ضدو نقیضی را به زبان میآورد که برای مخاطب عام نیز مسجل شده بود که وی از تمام ابزارها برای رسیدن به قدرت بهره میگیرد و با زیرپا نهادن بدیهی ترین اصل اخلاق یعنی گفتگوی صادقانه با مردم هدفی جز بازگشت به عرصه قدرت وتداوم حرکت انحرافی اصلاحات را ندارد.
وی در هر محفلی مطابق با سلایق ودیدگاهها ونگرشهای آن محفل سخن میگوید ، سخنانی که علنا مغایر با عملکرد هشت سال دوران ریاست جمهوری وی بوده است . وی در یکی از این سفرها که به شهر قم داشت در محفل طلاب و روحانیون سخن از دغدغههای دینی میگوید و اعلام میدارد : دغدغه درباره دین انقلاب و ایران دغدغه بسیار مهمی است. ما در هویت مان یک نوع اتصال به دینی داریم که هم معتقدیم دین بزرگی است ومورد رضایت خداست و هم دینی است، که خدا برای بندگانش انتخاب کرده است! وی میافزاید: دین در نزد خدا اسلام است، تسلیم در برابر خداوند روح همه ادیان الهی است . ما افتخار میکنیم دیندار هستیم بخصوص ما که روحانی و طلبه هستیم وزندگی و حیثیت ما به دین وابسته است بنابراین دغدغه دین داشتن برای ما مهم است! اما همین آقای خاتمی ، در سخنرانی خود در جمع دانشگاهیان و خبرنگاران درموسسه امور بین الملل چتم هاوس اظهار میدارد: دموکراسی حق همه مردم شرق و غرب جهان است ، اما یک مدل واحد و یکسان برای همه نمیتوان به کار برد . وی در ادامه همین گفتگو تلویحا اسلام را فاقد ارزشهای دموکراتیک می داند و اظهار میدارد کشورهای شرقی نیز شایسته داشتن حکومتهای دموکراتیک هستند، اما بذردموکراسی در سرزمین اسلام باید با شرایطی دیگر کاشته شود! چرا که شرایط در این مکانها کاملا متفاوت است.
آقای خاتمی در آذر ماه 87 نیزدر دانشگاه تهران ودر جمع دانشجویان و اساتید این دانشگاه در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان پیرامون اینکه چگونه میتوان از عدالت به دموکراسی رسید، دموکراسی را بالاتر ازعدالت که دومین اصل آفرینش ( بعد از توحید است) میداند و میگوید: فکر میکنم در سخنانم اشاره کردم که دموکراسی بالاترین مظهر عدالت است! یعنی اگرکسانی واقعا درعرصه حیات اجتماعی عدالت را می خواهند ، اول باید از حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش که ساز و کارش دردنیای امروز مردمسالاری است، دفاع کنند و آن گاه عدالت درعرصههای دیگر مانند عدالت جنسی ، فکری، قومی ، اقتصادی ، آموزشی و... در حکومتی دموکراتیک و برخاسته از اراده مردم است که تضمین بیشتری دارد تا عملی شود. حکومتهای خودکامه، نه عدالت اقتصادی دارند ونه عدالت اجتماعی. وی به صراحت اظهار میدارد:
دموکراسی را مصداق بارز عدالت در این زمان میدانم!!
آقای خاتمی درهمان سال در جلسهای دیگر با دانشگاهیان به مناسبت 16 آذر، درکانون مشارکتی ها و زیر پوستر ها و پرچمهای همراه شو عزیز ، کین درد مشترک ، هرگز جدا جدا درمان نمیشود!!
هنگامی که مجری برنامه نام وی را در کنار نام مصدق و بازرگان عنوان میکند با تعصب خاصی اظهار میدارد: به عنوان یک روحانی کوچک که نام من را درکنار نام این فرهیختگان و شخصیتهای بلند آوردید اعلام میکنم ، من فرد کوچکی از دریای عظیم ملت ایران هستم!!
وی در همین جلسه در پاسخ به این پرسش که آیا شما صحبت برخی که معتقدند دانشگاههای ما اسلامی نیست را قبول دارید یا خیر می گوید: کسانی که چنین اظهاراتی میکنند بیخود میگویند اما چاقویشان از ما که با که میگوییم تیزتر است!
وی در ادامه همین بحث قانون اساسی را که مدعی است دغدغه اجرای آن را دارد( پیرامون شورای نگهبان ) را زیر سئوال میبرد و میگوید: چه حقی داریم به جای مردم تصمیم بگیریم و کسانی که مورد تائید مردم هستند را از آنجا که صلاحیتشان برای 6 یا 12 نفر احراز نشده رد صلاحیت کنیم! و ...بگوییم اکثریت اشتباه میکنند و 4 نفر درست میگویند!!
آقای خاتمی که مدعی اخلاق است ودروغگویی را یکی از آفات سیاستمداران میداند، در دروغی آشکار تحولات و پیشرفتهای کشور در زمینه انرژی هستهای را مرهون دولت اصلاحات میداند ومیگوید: بسیاری از دستاوردهای کنونی کشور در بحث انرژی هستهای حاصل تلاش دولت من بوده است!! البته دولت فعلی نیز تلاش هایی را در این راستا انجام داده است! آقای خاتمی با این سخن خود نه تنها خدمات ارزشمند دولت نهم را در زمینه انرژی هستهای ناچیز میشمارد و دستاوردهای کنونی را به سود دولت اصلاحات مصادره میکند، بلکه با این سخن توهینی آشکار به حافظه و شعور ملت ایران و مخاطبانش میکند،چرا که همگان میدانند دردوران ایشان بیش از دو سال فعالیت غنی سازی اورانیوم به حالت تعلیق درآمد و دولت اصلاحات درهمسویی با خواسته دولتهای غربی از حق ملت ایران در استقلال علمی خود پیرامون انرژی هستهای گذشت و آنان را در تحمیل خواستههای غیر قانونی خود به ملت ایران جری تر کرد.
اخلاق ازمولفه های مهم و تاثیر گذار در سیاست است. اما اصلاح طلبان برای بازگشت به قدرت با زیر پا نهادن تمام مولفهها و بایستههای اخلاقی تمام مرزها را در انتخابات ریاست جمهوری دهم در نوردیدند و هنگامی که پاسخ مثبت از اقدامات ضد اخلاقی خود نگرفتند ؛ راه تخریب و انهدام را در پیش گرفتند که بحمدالله با هشیاری ملت و رهبری نظام تمام دسایس آنان خنثی گردید.