مجید مختاری
«ان هذه أمتکم أمهٌ واحدهٌ و أنا ربکم فأتقون»
(مومنون 52-)
بسیاری از اندیشمندان برجسته، عصر جدید را «عصر امام خمینی(ره)» نام نهادهاند، عصری که در در آن با ادامه انقلاب اسلامی امام(ره) بار دیگر پرچم توحید برفراز سنگرهای کلیدی جهان طنینانداز خواهد شد.(1) یکی از مهمترین آرمانهای اسلامی مورد تاکید آن حضرت «حکومت جهانی اسلام» میباشد که مستلزم وحدت مسلمانان است، ایشان در کتاب «ولایت فقیه» که سالها پیش از انقلاب به منظور ارائه نظریه حکومت اسلامی منتشر شد، تشکیل حکومت را گامی در جهت «وحدت مسلمین» دانستهاند.(2) و در وصیتنامه الهی- سیاسیشان مسلمانان را به سوی نوعی از «اتحاد جماهیر اسلامی» فرا میخوانند، در این راستا در برخی از سخنرانیهایشان از لزوم تشکیل «حزب جهانی مستضعفین» سخن میگویند(3) در این مقاله مختصری از دیدگاههای ایشان را در این موضوع خواهیم آورد؛
اگر بخواهیم یک اصل اساسی در حیات امام خمینی(ره) بیابیم و با آن افکار و اندیشههایش را درک نمائیم همانا آن اصل وظیفهشناسی و انجام تکلیف الهی است، کما اینکه در تاریخیترین سند مبارزاتی ایشان که در اردیبهشت 1323 ه.ش آن را مرقوم فرمودهاند این معنا را به روشنی مییابیم.(4) در این پیام که با آیه «قل انما أعظمکم بواحدهٌ أن تقومو الله مثنی و فرادی»(نساء 46-) شروع و با آیه «من یخرج مهاجراً الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع أجره علیالله»(نساء 100-) خاتمه مییابد آن حضرت راه سعادت دو جهان را قیام برای خدا و ریشه اصلی گرفتاریهای مسلمانان جهان را قیام برای منافع شخصی و هواهای نفسانی دانسته است.
از اینرو دعوت به وحدت اسلامی نیز براساس تعالیم الهی اسلام از طرف امام(ره) مطرح میشود چنانکه میفرمایند: «باید تعلیمات اسلام را گرفت و همانطوری که اسلام دستور داده است که مؤمنین، همه مؤمنین در همه جا برادر هستند و امر کرده است به اینکه اعتصام بحبلالله بکنید و متفرق از هم نشوید و دستور داده است به این که تنازع با هم نکنید و الا فشل میشوید، مسلمین وقتی میتوانند از گیر ابرقدرتها و از گیر حکومتهای فاسد خودشان خلاص بشوند که این امر خدا را اجابت کنند. این دعوت الهی است، از صدر اسلام تا آخر»(5)
اما حضرت امام چه طرحی را برای اتحاد مسلمانان ارائه دادند، به نظر میرسد ایشان در کتاب «ولایت فقیه» به روشنی در این باره توضیح دادهاند؛ در این کتاب امام با توضیح توطئههای استعمارگران در سرزمینهای اسلامی و وجود حکومتهای فاسد و دستنشانده از لزوم «انقلاب سیاسی اسلامی» در هر یک از کشورهای اسلامی و بعد صدور آن به سایر نقاط سخن میگویند و در این راه تاکید خاص خود را بر نقش ملتها و بعد علماء اسلام قرار میدهند. در مقام عمل نیز حضرت امام(ره) در این راه گام نهادند و به موفقیتهای چشمگیری نائل آمدند؛ در قسمتی از کتاب مذکور میخوانیم: «شرع و عقل حکم میکند که باید نگذاریم وضع حکومتها به همین صورت ضدّاسلامی یا غیراسلامی ادامه پیدا کند. ما موظّفیم آثار شرک را از جامعه مسلمانان و از حیات آنان دور کنیم و از بین ببریم... این وظیفهایست که همه مسلمانان در یکایک کشورهای اسلامی باید انجام بدهند و انقلابات سیاسی اسلامی را به پیروزی برسانند.»(6)
در ادامه این بحث حضرت امام(ره) میفرمایند: «ما برای اینکه وحدت امّت اسلام را تأمین کنیم، برای اینکه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهای دستنشانده آنها خارج و آزاد کنیم راهی نداریم جز اینکه تشکیل حکومت بدهیم. چون بمنظور تحقق وحدت و آزادی ملتهای مسلمان بایستی حکومتهای ظالم و دستنشانده را سرنگون کنیم و پس از آن حکومت عادلانه اسلامی را که در خدمت مردم است بوجود آوریم. تشکیل حکومت برای حفظ نظام و وحدت مسلمین است، چنانکه حضرت زهرا سلاماللهعلیها در خطبه خود میفرماید که امامت برای حفظ نظام و تبدیل افتراق مسلمین به اتحاد است»(7)
پیش از این نیز در نامهای که امام(ره) همراه با چند تن از علماء در آغاز نهضت سیاسی خویش نگاشتهاند آمده بود: «برنامه ما که برنامه اسلام است، وحدت کلمه مسلمین است، اتحاد ممالک اسلامی است، برادری با جمیع فرق مسلمین است در تمام نقاط عالم.»(8)
طرح چنین آرمانهایی از سوی حضرت امام(ره) همواره با مخالفت برخی افراد از جمله بعضی متدینین مواجه بوده است که گمان میکردند «چون ما قدرت حاکم کردن اسلام و عدالت را در جهان نداریم، پس وظیفهای هم در این زمینه بر عهده نداریم.»(9) امّا امام خمینی (ره) به چنین شبهاتی پاسخ داده و میفرمودند: «تأخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمیشود که ما از اصول خود عدول کنیم، همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفهایم نه مأمور به نتیجه، اگر همه انبیاء و معصومین(ع) در زمان و مکان خود مکلّف به نتیجه بودند هرگز نمیبایست از فضای بیشتر از توانایی عمل خود فراتر بروند و سخن بگویند و از اهداف کلّی و بلندمدّتی که هرگز در حیات ظاهری آنان جامه عمل نپوشیده است، ذکری به میان آورند.»(10)
حضرت امام (ره) پس از انقلاب اسلامی چنانکه در برنامه خود مشخص کرده بودند به تلاش برای صدور اصول انقلاب و بیداری مسلمانان ادامه دادند، ایشان میفرمایند: «من به صراحت اعلام میدارم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایهگذاری میکند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاهطلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد.»(11)
امام خمینی(ره) حدود یکسال پس از انقلاب اسلامی نیز تأکید میکنند که با توجَه به ماهیت اسلامی نهضت، محصور بودن آن در یک کشور پذیرفتنی نمیباشد: «نهضت برای اسلام نمیتواند محصور باشد در یک کشور و نمیتواند محصور باشد در حتی کشورهای اسلامی، نهضت برای اسلام همان دنباله نهضت انبیاست. نهضت انبیاء برای یک محل نبوده است، پیامبر اکرم اهل عربستان است لکن دعوتش مال عربستان نبوده، محصور نبوده به عربستان، دعوتش مال همه عالم است.»(12)
حضرت امام(ره) به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در همان سال میفرمایند:«ما انقلابمان را به تمام جهان صادر میکنیم چرا که انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لا اله الا الله و محمد رسولالله بر تمام جهان سایه نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه در کجای جهان علیه مستکبرین هست ما هستیم.»(13)
امام(ره) در زمانهای مختلفی بر لزوم صدور انقلاب و حمایت از مستضعفین جهان در مقابل مستکبران تأکید فرمودهاند و اعلام داشتهاند که «اگر ما دربسته بمانیم قطعاً نابود خواهیم شد. ما باید حسابمان را صریحاً با قدرتها و ابرقدرتها یکسره کنیم و به آنها نشان دهیم که با تمام گرفتاریهای مشقت باری که داریم با جهان برخوردی مکتبی مینماییم.»(14)
چنانکه قبلاً اشاره شده آرمان مهم امام در بلندمدّت تشکیل یک دولت بزرگ اسلامی بوده است و در این راستا نقش اساسی را برای ملّتهای مسلمان قائل بودند. ایشان در اوّلین ماههای پس از انقلاب اسلامی اعلام میکنند: «من امیدوارم همه ملّتهای اسلام که به واسطه تبلیغاتی که فعالیّتهایی که از اجانب شده و اینها را از هم متفرق کردند و مقابل هم قرار دادند، بیدار بشوند و همه باهم بشوند، یک دولت بزرگ اسلامی، یک دولت زیر پرچم لاالهالاالله تشکیل بدهند و این دولت بر همه دنیا غلبه بکند.»(15)
امام خمینی(ره) در بندی از وصیّتنامه جامع الهی- سیاسی خویش نیز خطاب به همه «مسلمانان و مستضعفان جهان» قیام و انقلاب و صراحتاً تشکیل یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل را توصیه میکنند: «وصیّت من به همه مسلمانان و مستضعفان جهان این است که شماها نیاید بنشینید و منتظر آن باشید که حکّام و دستاندرکاران کشورتان یا قدرتهای خارجی بیایند و برای شما استقلال و آزادی را تحفه بیاورند... و شما ای مستضعفان جهان و ای کشورهای اسلامی بپا خیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و عمّال سرسپرده آنان نترسید و به سوی یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل به پیش روید که با تحقق آن همه مستکبران جهان را به جای خود خواهید نشاند و همه مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند، به امید آن روز که خداوند تعالی وعده فرموده است.»(16)
اما خمینی(ره) برای پیش بردن این آرمان در مناسبتهای مختلف از لزوم ایجاد تشکیلاتی با عنوان «حزب مستضعفین» در سطح جهانی سخن میگفتند، از جمله به مناسبت روز قدس میفرمایند:«روز قدس یک روز اسلامی است و یک بسیج عمومی اسلامی بود و امیدوارم که این امر مقدّمه باشد از برای یک حزب مستضعفین در تمام دنیا من امیدوارم که یک حزب به اسم حزب مستضعفین در تمام دنیا به وجود بیاید و همه مستضعفین با هم در این حزب شرکت کنند و مشکلاتی که سر راه مستضعفین است از میان بردارند...»(17)
البته امام برای اصلاح دولتها در سرزمینهای اسلامی و دعوت آنها به تعالیم اسلام و اتّحاد با یکدیگر تلاشهای زیادی داشتند اما ایشان نیز همچون سیّدجمالالدین در این عرصه به موفقّیت چندانی نائل نیامدند و بر ملتها تأکید بیشتری نمودند(18)
همچنین امام در مصاحبهای که با «حسنین هیکل» از نویسندگان مشهور مصری داشتند میفرمایند: «آرزوی بزرگ ما این است که ملّتهای دیگر هم با ما متّصل بشوند همانطور که اسلام دستور داده است که مؤمنین اخوه هستند... البته من از دولتها باید بگویم مأیوسم لکن ملتها اینطور نیستند.»(19)
امام خمینی(ره) ضمن الگویی که برای رسیدن به وحدت اسلامی در بعد سیاسی آن ارائه میدادند همواره بر مسأله تقریب مذاهب اسلامی و به طور مشخّص شیعه و سنّی تأکید فراوانی مینمودند و تفرقه میان این دو طایفه را کمخطرتر از تفرقه ملّتها نمیدانستند. ایشان در سخنانی میفرماید: «از ملّیگرایی خطرناکتر و غمانگیزتر ایجاد خلاف بین اهل سنّت و جماعت با شیعیان است و القای تبلیغات فتنهانگیز و دشمنیساز بین برادران اسلامی است و بحمدالله تعالی در انقلاب اسلامی ایران هیچ اختلافی بین این دو طایفه وجود ندارد»(20)
همچنین در سخنانی که ایشان در جمع گروهی از برادران اهل تسنن ایراد فرمودهاند، آمده است: «آن چیزی که من تأکید کردم یکی همین معنا بود که گمان نکنند برادرهای سنّی ما که در اسلام این معنا مطرح باشد که فرقی ما بین شما و ما باشد. همانطور که شما چهار مذهبی که در اهل تسنن هست، چطور آن مذهب با آن مذهب دوتاست لکن برادر هم هستند، دشمن نیستند، این هم یک مذهب خامسی است که دشمنی در کار نیست؛ همه برادر، همه مسلمان، همه اهل قرآن، همه تابع رسول اکرم(ص)»(21)
برخی فتواهای امام در این زمینه بخصوص مواردی که به موسم حج- که همواره آن را نماد مهمّ نمایش اقتدار و اتّحاد مسلمین و فرصت مناسبی برای بررسی مسائل مسلمانان و زمینهسازی وحدت اسلامی میدانستند مربوط میشود، بسیار شایان توجه است.(22)
در مجموع باید گفت امام(ره) ضمن اعتقاد به لزوم تشکیل یک دولت بزرگ اسلامی و تأکید برای اتّحاد جهان اسلام با توجه به واقعیّت دولتهای ملی و سرزمینی موجود فرآیند چند مرحلهای را در راستای آن آرمان با واقعبینی خاص خود ارائه مینمود.(23)
در اصل یازدهم قانون اساسی «جمهوری اسلامی ایران» که امام خمینی(ره) آن را بنیانگذاری نمودند- آمده است: «به حکم آیه کریمه ان هذه أمتَکم أمهٌ واحدٌ و أنا ربکم فاعبدون» (انبیاء 92-) همه مسلمانان یک امتاند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظّف است سیاست کلّی خود را بر پایه ائتلاف و اتّحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.» در مورد اینکه در این نظام چه اقداماتی در راستای این آرمان اسلامی امام(ره) صورت پذیرفته است و ارزیابی آن پژوهشهای مستقلّی لازم است. اما از جمله آنها میتوان به برگزاری کنفرانسهای بینالمللی وحدت اسلامی از سوی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی اشاره نمود.
والسَلام علی من اتَبعالهدی
منابع و پینوشتها در دفتر روزنامه موجود میباشد.