رحمان قهرمانپور / کارشناس مسائل بینالمللی - دیپلماسی ایرانی
از مجموع شواهد و قراین برمیآید که اتفاق غیرمنتظرهای رخ داده است. چرا که در گذشته دو سوم سنای آمریکا موافق تصویب این پیمان نبود. مخالفت برخی جمهوری خواهان در سنای آمریکا بسیار شدید بود، به گونهای که پیشبینی میشد به این زودی پیمان استارت دو تصویب نشود. اینکه در فاصله یکی دو هفتهای که اوباما اعلام کرد در حال تلاش برای اخذ آرای لازم برای تصویب پیمان استارت دو است این کار انجام شد، به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران می تواند حاصل اتفاق یا معاملهای میان اوباما و مخالفان باشد. جزئیات این اتفاق مشخص نیست ولی آنچه با قاطعیت میتوان گفت این است که به هر حال اتفاق ویژهای رخ داده که باید دید جزئیات آن چیست. در این میان از روسیه نیز دعوت شده تا در استقرار سپر دفاع موشکی حضور داشته باشد. البته هنوز ابعاد و زوایای این دعوت خیلی روشن نیست. معلوم نیست روسیه صرفا مشارکت اطلاعاتی خواهد داشت یا فراتر از آن در استقرار موشکهای رهگیر هم حضور خواهد داشت.
نکته اساسی که بر سر آن اجماع نظر وجود دارد و البته بیشتر از آنکه سیاسی باشد فنی است، این است که از نظر موازنه قوای استراتژیک پیمان استارت دو بیش از آنکه به نفع آمریکا باشد به ضرر آن است. چرا که اگر آمریکا هم استارت دو را نمیپذیرفت به طور طبیعی بخشی از کلاهکهای هستهای استراتژیک روسیه و پرتاب کنندههای آن در 10 سال آینده به دلیل مشکلات مالی این کشور از رده خارج میشدند. اکنون آمریکا پذیرفته است که هم روسیه تعداد کلاهکهای هستهای استراتژیکش را کم کند و هم آمریکا. انتقاد سناتورهای جمهوریخواه نیز دقیقا به همین نکته است که آمریکا یک امتیاز ویژهای به روسیه در این قضیه داده است.
به خاطر همین عدهای امتیازدهی آمریکا در این زمینه را برای همراهی روسیه با جهان غرب بر سر پرونده هستهای ایران قلمداد میکنند. لذا نکتهای که مورد اجماع همه است این است که پیمان استارت دو در واقع بیش از آن که به نفع آمریکا باشد به نفع روسیه است. حال آیا امضای این پیمان با سپر دفاع موشکی ارتباط دارد یا خیر باید به حدس و گمانهزنی بپردازیم. چرا که همزمان با امضای پیمان استارت دو گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه روسیه به اوباما گفته است که اگر سپر دفاع موشکی آمریکا در لهستان و چک مستقر شود، روسیه پیمان استارت دو را تصویب نخواهد کرد. همزمان هم گفته شد که اوباما در قضیه سپر دفاع موشکی به روسیه امتیاز داده است. لذا به نظر میرسد بین این موارد ارتباطی وجود دارد اما نوع این رابطه هنوز مشخص نیست. آنچه مشخص است این است که برچیدن سپر دفاع موشکی در لهستان و چک به نفع روسیه است و روسیه توانست حرفش را به کرسی بنشاند. پیمان استارت دو در یک نگاه کلان و استراتژیک به نفع روسیه است.
حالا سئوال این است که در ادامه راه روسیه چه امتیازهایی به اوباما خواهد داد. از سوی دیگر روسیه مخالفت قاطع خود را با پیوستن اوکراین و گرجستان به پیمان ناتو ابراز داشته و شرط همکاری خود را در پیمان استارت دو همین موضوع قرار داده است. معلوم نیست آیا در این زمینه میان روسیه و ایالات متحده معامله ای صورت گرفته یا خیر. پاسخ دادن به این سئوال مستلزم وجود یک سری اطلاعات دست اول است. ولی اگر بخواهیم تحلیل کنیم باید ببینیم ارزش رابطه استراتژیک روسیه با اوکراین و گرجستان در چیست. به نظر میرسد این رابطه بسیار مهم باشد. هم اوکراین و هم بلاروس برای روسیه ارزش استراتژیک دارند. بلاروس در حال حاضر دچار یک سری تحولات و بیثباتیهایی است که گفته میشود آمریکاییها در حال برنامهریزی برای استفاده از این شرایط هستند. اما وضعیت اوکراین بیش از آن که به نفع آمریکا باشد به نفع روسیه است. چرا که نامزد طرفدار روسیه بر سر کار است و طرفداران انقلاب رنگی مقداری از مشروعیت و اعتبار خود را از دست دادهاند. در گرجستان هم زمان به ضرر ساکاشویلی سپری میشود. از این رو بعید است روسها بر سر این قضیه بخواهند امتیازهای زیادی به آمریکا بدهند.
چرا که دلیل زیاد و قانعکنندهای برای امتیاز دادن ندارند. مگر این که از آمریکا بخواهند تمامی اقداماتش در این کشورها ذیل عنوان دموکراتیزاسیون را متوقف کند. که این هم با محاسبات جاری هماهنگ نیست. در این میان یک سئوال اساسی برای ما وجود دارد و آن اینکه پیمان استارت دو تا چه اندازه بر ایران اثر می گذارد و آیا اصولا به نفع ایران است یا به ضرر آن. این تاثیر از چند زاویه قابل تحلیل است. اول از همه از لحاظ خود پیمان استارت دو است. زمانی که اوباما بر سر کار آمد و سخنرانی معروفی در پراگ انجام داد گفت: آمریکا دنبال خلع سلاح است و پس از آن نیز پیمان استارت دو امضا شد. از این رو در عرصه افکار عمومی و جنگ تبلیغاتی نفس تصویب پیمان استارت دو به نفع سیاستهای اوباما است و او میتواند ادعا کند آمریکا به سمت خلع سلاح حرکت کرده است.
اما در بعد سپر دفاع موشکی به رغم اینکه ابعادش مشخص نیست تهدید کمی بیشتر و عینی تر است. آنچه آمریکاییها به دنبال آن هستند متصل کردن سپر موشکی در ناتو، خلیج فارس و اسرائیل به آمریکا است. یعنی ایجاد سپر موشکی بسیار فراگیر که از آمریکا تا خلیج فارس را در بر بگیرد. اگر در این راستا حرکت بکنند به طبع به ضرر ماست. چرا که ما در قلب این سپر دفاع موشکی قرار میگیریم و از جهات مختلف جغرافیایی در معرض تهدیدیم. اما آنچه مبهم و غیر شفاف است این است که امکان عملی شدن چنین سپر دفاع موشکیای که آمریکا از آن سخن میگوید تا چه اندازه است. آنچه الآن مورد بحث است این است که روسیه یک علائم اولیهای مبنی بر تمایلش برای مشارکت در سپر دفاع موشکی اروپا فرستاده است. ترکیه هنوز مواضع مبهمی دارد و شرط را بر این گذاشته که ایران از فهرست تهدیدها خارج شود. اما خود موضوع در حال حاضر در حال بررسی است و هنوز زوایا و ابعادش مشخص نیست.
حالا باید منتظر باشیم و ببینیم که آیا مشارکت روسیه در این سپر موشکی جدی خواهد بود و علاوه بر آن جزئیات آن و رادارهایی که منتقل میشود، نوع موشکهای رهگیری و مکان استقرار آنها و این که آیا زیردریاییهایی هم به این سپر موشکی خواهند پیوست تا چه اندازه خواهد بود، مجموعه این اطلاعات میتواند به ما کمک بکند تا تهدیداتی که از استقرار سپر دفاع موشکی متوجه ما است را بهتر بررسی کنیم.