* امنیت ملی در هر کشور و حاکمیتهای سیاسی در جهان دارای جایگاه ویژهیی است و تعاریف مشخصی از آن ارایه میشود. با توجه به اهمیت امنیت ملی تعریف و نقطه نظرات جنابعالی در این خصوص چیست؟
** امنیت ملی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و جغرافیایی وجود دارد به همین دلیل امنیت ملی را به این چهار موضوع تقسیم میکنیم. مثلاً امنیت سیاسی کشور در حقیقت رفع تهدید از نظام سیاسی یک کشور است مثل مبارزه با تهدیدها و تلاشهایی که برای براندازی یک کشور میشود. در بعد اقتصادی نیز که مهمترین ارزش رشد و شکوفایی اقتصاد یک کشور است، حفظ آن ارزش و رفع تهدید از آن، امنیت اقتصادی به شمار میرود.
در بعد فرهنگی نیز حفظ باورها و اعتقادات یک ملت و رفع تهدید از آن ارزشها را امنیت فرهنگی میگویند و در بعد جغرافیایی که روشن است، تمامیت ارضی یک کشور ارزش حیاتی است و رفع تهدید از آن را امنیت جغرافیایی گویند. اما یک عنصر پنجمی هم هست که آن عنصر در نظامهای مختلف یک فرم خاص دارد و امنیت مربوط به آن را هم معمولاً به تعبیر خاصی به کار میبرند که همه کشورها در آن با هم تفاوت دارند. در چهار عنصری که ذکر شد اکثر کشورها تعریفی یکسان دارند، البته ممکن است محتوای ارزشی آنها با هم تفاوت داشته باشد ولی تعریف امنیت در آنها مشترک است.
عنصر پنجمی نیز چه در کشورهای پیشرفته و چه در کشورهای جهان سوم وجود دارد که نمونه آن در کشور ما قبل از انقلاب، شخص شاه بود که به عنوان یک ارزش ملی تلقی میشد و برای همین دفاع از شاه و رفع تهدید از او به تعبیر ملیگرایان ایران یک امنیت ملی حساب میشد، حتی برای محافظت از ارزشهای شاهنشاهی و شخص شاه سازمان نظامی و لشکرهای گارد درست کرده بودند، در کشورهای جهان سوم که جنبههای پادشاهی دارند معمولاً همین الگو و تعریف به عنوان رکن پنجم امنیت ملی مطرح است.
در کشورهای پیشرفته مانند آمریکا نیز دموکراسی یا بعضی از مسائل شبیه به آن به عنوان رکن پنجم امنیت ملی حساب میشود. به همین دلیل در تمام دنیا سه نوع نیرو تشکیل میشود. نیروهایی که عموماً انتظامی هستند که وظیفه برقراری امنیت اجتماعی و دفاع و آرامش جامعه و از بین بردن تهدیدات و تخلفات قانونی را به عهده دارند. نیروهای نظامی که عمدتاً حفظ تمامیت ارضی یا حفظ نظام و جلوگیری از براندازی نظام به عهده آن است. برای رکن پنجم در کشورهای مختلف تشکیلات مختلفی درست شده است شاید وظیفه گارد ملی آمریکا به عنصر پنجم امنیت ملی آمریکا محدود باشد.
* «ایران»: در جمهوری اسلامی ایران این رکن پنجم چه تعریفی دارد و وظیفه حفاظت و پاسداری از آن به عهده کدام ارگان انقلابی یا دولتی است؟
** در جمهوری اسلامی ایران عنصر پنجم، مسأله انقلاب و دستاوردهای آن است. یعنی رفع تهدید از انقلاب و دستاوردهای آن بخشی از امنیت ملی است و سپاه پاسداران طبق قانون اساسی و رهنمودهای بنیانگذار انقلاب و رهبر معظم انقلاب اسلامی مسوؤلیت دارد که این بخش از امنیت ملی کشور را برقرار کند. یعنی پاسداری از انقلاب و دستاوردهای آن. ما معتقد به امنیت ملی در همه ابعادش هستیم و عنصر پنجم که حفظ انقلاب و دستاوردهایش محسوب میشود نیز به آن اضافه میشود.
* «ایران»: اما برخیها اعتقاد داشتهاند که سپاه باید در دیگر نیروها مانند ارتش یا نیروی انتظامی ادغام شود. آیا این نظرات متناسب همان وظیفهیی هست که سپاه در رکن پنجم امنیت ملی به عهده دارد؟
** بعضیها در کشور چنین نظری داشتند اما آنها که چنین توصیههایی میکنند یا تعریف انقلاب و دستاوردهای انقلاب را قبول ندارند یا نمیتوانند از نظر مفهومی انقلاب و دستاوردهایش را درک کنند و بفهمند که وجود سپاه بخشی از امنیت ملی کشور است. به هر حال یا آگاهانه یا ناآگاهانه آنها انقلاب و دستاوردهای انقلاب را جزو امنیت ملی حساب نمیکردند. البته منطقهای مختلفی هم داشتند، بعضی میگفتند انقلاب یک احساس بوده و یک اثر عاطفی بوده و حالا تمام شده است و در حال حاضر وجود ندارد که ما بخواهیم از آن دفاع کنیم.
بعضی دیگر میگفتند که اگر ما از موضوعات دیگر دفاع کنیم خود به خود از انقلاب نیز دفاع کردهایم و انقلاب یک چیز مجزایی نیست. به هر حال هر کسی یک تحلیلی میکند که همه تحلیلها حکایت از این دارد که آقایان چه آگاهانه و چه ناآگاهانه نمیخواهند انقلاب بخشی از مفهوم و تعریف امنیت ملی باشد. اگر این تهدیدها ثابت نمیشد وجود سپاه پاسداران انقلاب ضرورتی پیدا نمیکرد. هم قانون اساسی، هم عرف سیاسی و هم روند انقلاب و اراده بنیانگذار انقلاب بوده که برای دفاع از دستاوردهای انقلاب بایستی نیروی مستقل خاصی تشکیل شود که سپاه مظهر آن است.
* «ایران»: از نظر اهمیت، بعضیها این چهار عنصر را اولویتبندی میکنند و مثلا ً امنیت اقتصادی را مهمتر از دیگر موارد میدانند، از نظر شما کدامیک از این عناصر در اولویت هستند؟
** بله، بعضی چنین اعتقاداتی دارند که مثلاً رکن اول امنیت اقتصادی است بعد از آن امنیت سیاسی و بعد امنیت فرهنگی و جغرافیایی، ولی این بدان معنی نیست که اگر ما یکی از اینها را خیلی خوب اداره کردیم امنیت ملی کشور برقرار باشد. امنیت ملی زمانی کاملاً در یک کشور حاکم میشود که هر چهار عنصر آن برقرار باشد و به همین دلیل بعضی از رهبران سیاسی دچار یک خطای بزرگی میشوند که امنیت سیاسی خود را از دست میدهند یعنی وابسته میشوند.
مثلاً بعضیها وابستگی سیاسی پیدا میکنند تا بتوانند امنیت اقتصادی خود را حفظ کنند و مرزهایشان را از هجوم خارجی حفظ کنند. این در حقیقت یک معامله است که یک بخشی از امنیت را فدای یک بخش دیگر امنیت میکند. در مسائل اقتصادی هم همینطور است. به هر حال امنیت اقتصادی برای کشور بسیار مهم است همینطور که امنیت سیاسی، جغرافیایی و فرهنگی مهم است.
* «ایران»: بهترین شکل امنیت ملی از دیدگاه شما چیست؟
** این است که ما بتوانیم با اقتدار امنیت ملی را در تمام ابعاد به وجود آوریم و حفظ کنیم.
* «ایران»: خیلیها علاقه دارند، دیدگاههای سپاه را در خصوص سازندگی و بازسازی کشور بدانند. سپاه با این عرصه چگونه برخورد کرده است؟
** سپاه به سازندگی به عنوان یک انقلاب و جهاد اقتصادی نگاه میکند و مشارکت نیروهای انقلاب و نیروهای حزباللهی در سازندگی کشور را یک مسأله بسیار مقدس و لازم و ضروری برای این حرکت قلمداد میکند به همین دلیل سپاه با این اعتقاد وارد عرصه سازندگی شد. ما معتقدیم که بعضی از تحلیلهایی که از سازندگی در کشور صورت میگیرد برای ملت ما تحقیرآمیز است مانند محدود کردن سازندگی به بازسازی، اگر چه بازسازی و جبران خرابیهای صدام و حتی شاه خیلی کار مقدسی است ولی محدود کردن سازندگی به بازسازی، تحقیر ملت ایران است.
توسعه ایران یا بازسازی ایران هیچگاه ما را به یک تمدن اسلامی در ایران نمیرساند در حالی که هدف انقلاب اسلامی تأسیس یک تمدن اسلامی در ایران است و تنها یک جهاد اقتصادی یا یک انقلاب سازندگی در ایران میتواند در تمام ابعاد کشور ما را به یک تمدن اسلامی برساند و اگر اهداف انقلاب را کوچکتر از این هدف ببینیم خود به خود اقدام انقلابی ما هم کوچکتر از آن خواهد شد و از آن پتانسیل و انرژی عظیم مردم ایران در بروز و ظهور استعدادهای درونیشان جلوگیری میکنیم و آنها را به همان هدفگذاری که خود ما برای آنها کردهایم محدود میکنیم. تنها چیزی که در این انقلاب در شأن ملت ماست با توجه به عقبماندگیهایی که در تاریخ داشتهایم، تمدن اسلامی ایرانی است و در ایران این تمدن به دست سازندگان انقلاب اسلامی پایهگذاری میشود.
اگر هدف این باشد توسعه و سازندگی مفاهیم کوچکی پیدا میکنند. تمام مردم ایران باید قیام کنند و مشغول ساختن ایران برای رسیدن به تمدن اسلامی شوند و زمانی همه مردم آماده قیام میشوند که بدانند هدف بزرگی مانند تمدن اسلامی در پیشروی آنهاست. اما اگر بحث توسعه اقتصادی باشد مثل خیلی از کشورهای دیگر یا بحث بازسازی ایران باشد به اندازه کافی انگیزه یک خیزش بزرگ در ملت ایجاد نمیشود. مردم به پویایی وادار نمیشوند البته پیشرفتهایی صورت میگیرد اما تمدن اسلامی به وجود نمیآید.
در نتیجه بعد از مدتی از هدفهای دیگر نیز عقبنشینی میکنیم و انگیزههای سیاسی و فرهنگی در سازندگی کمرنگ میشود. اگر هدف بزرگ باشد، ساختن راه، سد یا تحول اداری و ایجاد دانشگاهها و تسهیلات دیگر بسیار آسان میشود. ما انقلاب نکردیم که بگوییم مثلاً شاه ده تا سد ساخت ولی ما پانزده تا سد ساختیم. آیا همه ارزش انقلاب این است که ما بگوییم پنج تا سد بیشتر از رژیم قبل ساختهایم یا ده تا جاده بیشتر از آنها درست کردهایم. علت این مقایسهها این است که ما هدف را بزرگ نگرفتهایم. اگر هدف بزرگ باشد اصلاً سازندگی بعد از انقلاب اسلامی با زمان قبل قابل مقایسه نیست.
در این صورت ما میبینیم که انگیزههای سیاسی مستحکمتر است و ساختن راهها و سدها تیرهایی میشود که در دل آمریکا مینشیند. آن موقع کشیدن راهآهن سرخس به مشهد تنها یک مسأله اقتصادی تلقی نخواهد شد، بلکه یک مسأله سیاسی هم هست. چیزی که این مسأله را سیاسی میکند هدفی است که ما برای سازندگی ترسیم میکنیم. اگر هدف از ساختن این راهها رسیدن به تمدن اسلامی باشد راهآهن تیری میشود در دل آمریکا و اگر ما نگوییم این راهآهن تیری در دل آمریکا است حتماً ما هدف رسیدن به تمدن اسلامی را یا نداریم یا در رسیدن به آن احساس ناتوانی میکنیم در نتیجه این حرکت کوچک میشود.
در مسائل فرهنگی هم همینطور است. زمانی ما مسائل فرهنگی را در سازندگی دخالت میدهیم که به فکر تمدن اسلامی باشیم. بنابراین ما از سازندگی تفسیر خیلی روشنی داریم و آن را یک کار بسیار مقدس و یک انقلاب بسیار بزرگ میدانیم. به همین منظور سپاه با تمام قدرت تا آنجایی که در توان دارد وارد سازندگی شد.
* «ایران»: یعنی با تمام ظرفیت خود؟
** البته تمام توان نیروهای حزباللهی وارد سازندگی کشور نشده است. ما امروز پنج میلیون بسیجی داریم و فقط 20 درصد از آنها وارد سازندگی شدهاند.
* «ایران»: چرا 20 درصد؟
** من فکر میکنم علتش به تعریفهای متفاوت که از سوی جریانات فکری از سازندگی میشود برگردد. اگر سازندگی را براساس چیزی که ما فکر میکنیم و رهبر عزیز انقلاب تعریف کردهاند و رییسجمهوری عزیزمان بیان میکند باشد، برای سازندگی تمدن اسلامی چه کسانی بهتر از بسیجیها و نیروهای حزبالله و انقلاب خواهند بود؟ همه باید بیایند سراغ بسیجیان و آنان را به کار گیرند. اما اگر مسأله سازندگی یک توسعهیی شبیه ژاپن یا شبیه کشورهای اروپایی یا بدتر از همه شبیه کشورهای آسیایی جنوب شرقی باشد دیگر کسی سراغ بسیجیها و حزباللهیها نمیآید و میگویند اینها اهل این کارها نیستند، اینان سازندگان توسعه اقتصادی با مفهومی که در ذهن بعضی از روشنفکران و کارشناسان اقتصادی و اداری کشور هست نیستند، بنابراین ما امروز با یک سد ذهنی و یک سد عقیدتی و اعتقادی در به کارگیری نیروهای حزب اللهی و بسیجی در سازندگی کشور مواجه هستیم.
* «ایران»: به هر حال سپاه در عرصههایی از سازندگی شرکت کرده است مانند ساخت سد کرخه که بسیار عظیم است و بخشی از راهآهن مشهد ـ سرخس ـ تجن که به وسیله بسیجیان و سپاهیان ساخته شده است آیا در همین عرصههایی که سپاه وارد شده مفهوم توسعه و سازندگی به معنایی که شما میفرمایید اعمال شده است؟
** بله، ما تمام کارهایمان را به سه شاخص مهم به پایان میبریم. یکی اینکه حتماً کیفیت کار ما بالاتر از همه سازندگان باید باشد، دوم اینکه سریعتر باشد، سوم اینکه ارزانتر باشد. اما زمانی در این سه شاخص به نتیجه رسیدیم و توانستیم رکوردها را بشکنیم که متکی به ارزشهای فکری و فرهنگی شدیم و در تشکیلات اقتصادی روحیه بسیجی را رعایت کردیم که هم کیفیت بالاتر است هم سرعت عملش بیشتر است و هم ارزانتر کار را به پایان میبرد. در حالی که در ارتباط با روحیات رفاهطلبانهیی که در مقابل این روحیات بسیجی است هر سه شاخص آنها کمتر از ماست.
چون برادران از روحیات بسیجی برخوردارند و کار کشور را کار خودشان میدانند و به عنوان پیمانکاری که آمده است یک پولی بگیرد و برود نگاه نمیکنند. بعضی اوقات که پیمانکاران حزبالله یا برادران بسیجی یا سپاه هستند مسؤولتر و دلسوزتر از کارفرما نسبت به کار برخورد میکنند، بطوری که کارفرما میگوید تو مسؤول طرحی یا من؟ تو باید کار پیمانکاری بکنی و پولت را بگیری و بروی، چرا اینقدر حساسیت نشان میدهی؟ تو مثل اینکه دلت برای کار بیشتر میسوزد. اینها یک واقعیت در صحنه کارگاههایی است که الآن برادران سپاه و بسیج و حزبالله در آن کار تولیدی میکنند.
* «ایران»: شما در مورد رسیدن به تمدن اسلامی صحبت کردید آیا به غیر از عرصه اقتصادی به عرصههای فرهنگی هم وارد شدهاید؟
** در عرصههای فرهنگی هیچکس طرحی به ما ارایه نکرده است تا در کشور اجرا کنیم. طرحهایی که عمدتاً به ما دادهاند طرحهای اقتصادی است ولی خودمان با حداقل امکانات طرحهایی از قبیل کنگرههای سرداران شهید را اجرا کردهایم.
* از 20 درصد بسیجی که شما یاد کردید در چه کارهایی فعالیت دارند. آیا با توجه به تهاجم فرهنگی دشمن و نیاز کشور در این زمینه نیز فعالیتی دارند؟
** بیست درصدی که فعال هستند در بعد اقتصادی مشغولند، لذا در کارهای اقتصادی دستاوردهای زیادی دارند. در کارهای فرهنگی نیز بعضی فعالیتها شده است. ساخت مصلای تهران در حال حاضر در دست ماست ولی تهیه بودجه برای ساخت مصلا بسیار بسختی صورت میگیرد در حالی که اگر به جای مصلا ساخت یک سد یا اتوبان بود تا حالا بودجهاش تأمین شده بود. ما هماکنون در حال پیاده کردن یک معماری بسیار خوب اسلامی در مصلا هستیم. ولی در مسائل فرهنگی اصلاً بودجه و امکانات یا طرحهای اجرایی برای ما نیست.
* آیا در دیگر زمینههای فرهنگی هم با این کمبود بودجه مواجه هستید؟ مثلاً برگزاری کنگره سرداران شهید در قم، تبریز، اصفهان و تهران حرکت ارزشمندی است...
** بلی در این زمینهها مشکل بودجه خیلی داریم. زمینههایی که که واقعاً یک کار ملی محسوب میشود. البته یک کنگره در پانزدهم شهریور در اصفهان برگزار کردیم و در پایان امسال هم کنگره تهران برگزار میشود ما در اصفهان از 200 سردار شهید و 23 هزار شهید تجلیل کردیم و در تمامی شهرهای استان اصفهان مراسم برگزار شد. در تمام ابعاد هنری معماری، شعر، سرود و نمایش کار میکنیم اما بدون هیچ بودجهیی.
باید با سختی و از جاهای مختلف این بودجهها را تهیه کنیم. مثلاً از شهرداری، استانداری، از ائمه جمعه و از مردم کمک میگیریم. در حالی که واقعاً تجلیل از بیست و سه هزار شهید اصفهان و دویست سردار این استان یک کار بسیار عظیم، بزرگ، ملی و جاویدان است. در این کنگره دهها کتاب نوشته شد و بیش از دویست تندیس در شهر اصفهان و در گوشه و کنار این شهر برپا خواهد شد که یک سابقه تاریخی است ولی اینها با سختیهای فراوان و بدون کوچکترین بودجهیی انجام میشود.
البته ما از ادارات استان اصفهان و آذربایجان تشکر میکنیم ولی برگزاری کنگرهها، موزههای جنگ، فعالیتهای اردویی، کانونهای بسیج و اصولاً مسائل و فعالیتهای فرهنگی به علت کمبود بودجه از درصد کمی نسبت به فعالیتهای دیگر در سازندگی کشور برخوردار است. البته در زمینه فرهنگی فعالیتهایی میشود مثلاً اخیراً فیلمی از سوی سپاه ساخته شده به نام دکل که بسیار موفق بوده است یا فیلمهایی که فیلمسازان جنگ میسازند منتها از ده تا فیلمنامه یکی را میتوانیم بسازیم.
* سپاه فقط بیست درصد از نیروی بسیج را به کار گرفته است، آیا نمیتوانید با ورود بیشتر به بخشهای اقتصادی بودجه بیشتر و ظرفیت افزونتری از این نیرو را جذب کنید و آنگاه از قبل بودجه طرحهای اقتصادی در امور فرهنگی مرتبط با طرحها استفاده کنید؟
** طرحهای زیادی داده شده است و رییسجمهوری محترم نیز نظر مثبتی برای اجرای طرحها داشتند ولی مجموعه بافت اداری کشور یک حالت عدم انس و ناآشنایی با این نیروی عظیم که از جنگ برگشته دارند و آن مفاهمه بین نیرویی که امکانات مالی در اختیارش است و این نیروها وجود ندارد. طرحهایی نوشته شده و آقای هاشمیرفسنجانی هم دستور اجرا دادهاند ولی کم اجرا شده است. یکسال و نیم پیش طرحی در مجلس تصویب شد که مربوط به فروش سهام کارخانهها به رزمندگان بود. تا قبل از آن هفتهیی دو کارخانه را دوستان ما میدادند به بازار و بخش خصوصی، ولی از زمان تصویب این قانون هنوز کارخانهیی را ارایه نکردهاند.
وقتی میپرسیم میگویند بسیجیان پول ندارند، شاید این سهام را ببرند و پول ما را ندهند و چون بسیجی هستند چیزی نمیتوانیم بگوییم. البته به نظر من این حرفها بهانه است. بعضی از دوستان ما در وزارتخانهها یک نظرات اینچنینی دارند و اختیار هم دستشان است. البته ما با آنها دعوا نداریم. وجود این افکار باعث شده که این طرحها اجرا نشود به همین دلیل حتی خیلی بیشتر از 20 درصد میتوانستیم از این نیروی عظیم استفاده کنیم.
* بعضی از کشورها که تاریخ و سابقهیی ندارند، تاریخ سازی میکنند و در این راه حتی تاریخ را هم تحریف میکنند در حالی که ایران اسلامی یک تاریخ کهن و اصیل دارد. با توجه به این گنجینه عظیم چگونه میتوانیم از تهاجم فرهنگی دشمن مصون شویم؟
** سؤال بسیار خوبی است و این به نقطه بسیار مهم در انقلاب برمیگردد، انقلاب ما چیزی جز یافتن خودمان نبود. این انقلاب را کردیم تا خود را پیدا کنیم، گمشده ما خودمان بودیم که دنبال آن میگشتیم و ما خودمان را در انقلاب پیدا کردیم. نتیجه آن پیدا کردن اعتماد به نفس، ایستادگی در مقابل دشمن، دستیابی به ابتکارات خوب، انسجام ملی و بسیاری از ویژگیهای مثبت دیگر بود.
در حقیقت سرمنشأ تمام اینها در آن خودیابی بود. خودیابی ما در صحنه انقلاب باعث شد که بسیاری از انرژیهای درون ملت که محدود و محصور شده بود ظهور کنند و موجب شد که انقلاب و جنگ را خیلی خوب پیش ببریم. امروز اگر جوانان ما گذشته تاریخی خود، چه گذشته تاریخی ایران و چه اسلام را درک کنند در حقیقت خود را بهتر میشناسند و وقتی خود را بهتر بشناسند اعتماد به نفسشان افزایش مییابد، باورهایشان جدیتر میشود، واقعبینی و واقعگرایی آنها زیادتر میشود و بسیاری از ناامیدیها و یأسها از سر راهشان کنار میرود لذا مطالعه تاریخ و نوشتن تاریخ و بیان تاریخ و مراجعه جوانان به تاریخ گذشته کشور یک نوع اعتماد به نفس و خودباوری را که سرمنشأ ظهور بسیاری از انرژیهای ملی است در جوانان و مردم ایجاد میکند.
* شما از تأثیر بسیار زیاد مطالعه تاریخ و فعالیتهای فرهنگی صحبت میکنید ولی در این زمینه فعالیت بسیار کم است؟
** بله اینجاها ضعفهایی داریم
* وجود این ضعفها چه دلیلی میتواند داشته باشد؟
** بخاطر وجود تفکرات مختلف در جامعه است. ما هنوز یک نظریه انقلاب که بطور تدوین شده و کتاب نوشته باشد نداریم و اینکه این انقلاب چه تفاوتی با انقلابهای دیگر داشت و چه ویژگیهایی داشت و چه فرقی با انقلابهای موروثی دارد و حتی چه فرقی با انقلابهای ملی دارد و حتی چه فرقی با انقلابهای خود ما در ایران در قبل از انقلاب اخیر دارد، اینها هنوز به صورت یک تحلیل علمی و فنی بررسی نشده است. در مورد جنگ الحمدلله تلاشهای خیلی خوبی شروع شده و کتابهای پرباری در حال تدوین است.
سعی کردیم به صورت روزانه وقایع جنگ را در روز شمار هشت سال دفاع مقدس ثبت کنیم که یک مجموعه مرجع ارزشمندی است و شاید بیش از بیست مجله باشد که بخشی از آن چاپ شده است، بقیه هم در حال اتمام است. پانزده گروه تحقیق که مجموعاً یکصد نفر هستند در حال تدوین کتابهای دیگر هستند که کتابهای اساسی در مورد جنگ میباشند تا نسل جوانی را که بسیار دور از حوادث جنگ و دفاع مقدس بوده، از تاریخ کشورش آگاه سازیم تا حماسه مردان ایران زمین به فراموشی سپرده نشود و اینها را جوانان ما از طریق کتاب، فیلم و اثرات دیگر میتوانند مشاهده کنند و در جریان قرار بگیرند.
* همانطور که میدانید رسانهها امروزه یک ابزار مهم فرهنگی محسوب میشوند و برای فعالیتهای فرهنگی باید از آنها استفاده بهینه کرد آیا سپاه در نظر ندارد یک شبکه تلویزیونی به برنامهها و فعالیتهای فرهنگی هنری خود اختصاص دهد؟
** نه ما هنوز به این نتیجه نرسیدهایم که شبکه تلویزیونی داشته باشیم ولی در نظر داریم که نیروی بسیجی و حزبالله یک چنین حرکتی را داشته باشند. یک شبکه خاص بسیجی که حزبالله و بچههای انقلاب بتوانند این کار را انجام دهند. صحبتهای مقدماتی نیز با آقای لاریجانی شده است و حالا باید ببینیم که آن دوستان به چه نتیجهیی میرسند و تا چه حدودی برای اجرای این طرح یاری خواهند کرد.
* این شبکه زیر نظر سپاه اداره میشود؟
** خیر، مستقل و آزادانه از سوی بسیجیان اداره میشود تا هر چه در ذهن و توانشان هست بروز داده و عرضه کنند.
* صحبت از اجرای مانورهای مشترک با کشورهای همسایه در رسانههای بیگانه است روزنامه الشرقالاوسط نیز به نقل از وزیر دفاع کویت خبر از یک مانور نظامی مشترک ایران با کویت داده است آیا چنین برنامهیی وجود دارد؟
** خیر، نیروی دریایی ما با پاکستان یک مانور مشترک داشتند. البته فعلاً بنا نداریم با کشورهای همسایه مانور مشترکی داشته باشیم. پیشنهادهایی شده است ولی هیچکدام تصویب نشده است و به تصمیم قطعی نرسیدهایم. در مورد کویت هم پیشنهادهایی از سوی مسؤولان کویتی به ما شده است و این پیشنهادها در حال بررسی است.
* در کشور انتقادهایی به دخالت سپاه در مسائل سیاسی وجود دارد شما فعالیتهای سیاسی سپاه را چگونه ارزیابی میکنید و نقطه نظر شما در رابطه با این انتقادها چیست؟
** تا زمانی که جریانهای سیاسی داخل کشور تهدیدی علیه انقلاب و دستاوردهای انقلاب نباشد سپاه هیچ دخالتی در مسائل سیاسی ندارد. از نظر ما تمام گروهها و جناحها و اشخاص یکی هستند و هیچ شخص و جناحی را بر دیگری ترجیح نمیدهیم مگر آنکه جریانهای سیاسی به تهدیدی علیه انقلاب و دستاوردهای انقلاب تبدیل شوند و در آن موقع اگر تهدید نظامی و مسلحانه باشد سپاه با اسلحه جلوی آن تهدید را میگیرد مانند مبارزه و سرکوب منافقین و عملیاتی که اخیراً یک تیپ واکنش سریع سپاه یا دویست و پنجاه خودرو در داخل عراق انجام داد و قبل از آنکه کسی اطلاع پیدا کند به مرزهای خود بازگشت.
البته آمریکاییها گفته بودند که ایران باید از ما اجازه میگرفت، در حالی که آمریکاییها هنوز باورشان نشده است که ما هیچ محلی برای آنها در سیاست بینالمللی خود قایل نیستیم. البته ما مقررات بینالمللی را رعایت کردیم و به نیروی سازمان ملل مستقر در منطقه چند ساعت قبل از عملیات اطلاع دادیم که ما یک عملیاتی انجام میدهیم و برمیگردیم. ما اعتقادی به نقش مستکبرانه آمریکا در روابط بینالملل نداریم و بدون شک هیچ وقت هم از آنها اجازهیی نخواهیم گرفت، اما مقررات بینالمللی را رعایت میکنیم و در کنار آن از حق خود نیز دفاع میکنیم و نمیگذاریم تهدیدی علیه انقلاب صورت گیرد.
پس اگر تهدیدهای جریانات سیاسی مسلحانه باشد با اسلحه جلویشان را میگیریم و اگر تهدیدهای جریانات سیاسی علیه انقلاب غیر مسلحانه باشد نیروهای بسیجی و مردمی فراوانی داریم که هوشیارانه و بموقع نقش خود را ایفا میکنند. در چنین شرایطی نیازی نیست که سپاه وارد عمل شود و اسلحه یا خشونت به کار گرفته شود در آن شرایط خشونت به هیچ وجه به مصلحت نیست و مقابله با جریانهای تهدیدآمیز سیاسی علیه انقلاب به وسیله نیروهای عظیم حزبالله و بسیج خنثی خواهد شد، بدون آنکه لازم باشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد عمل شود و تا کنون هم همینطور بوده است.
* نیروهای بسیجی که در این موارد وارد عمل میشوند آیا دارای پشتوانهیی هستند؟
** در بعد قانونی در مورد امر به معروف و نهی از منکر یک قانونی در مجلس نوشته شده است ولی در زمینههای دیگر که قانون برایش نوشته نشده است در وصیتنامه امام(ره) و متن قانون اساسی مجوزهایی وجود دارد که طبق آنها عمل میشود.
* حضور نیروهای آمریکایی در منطقه را چگونه ارزیابی میکنید و به نظر شما آینده منطقه و روابط آمریکا با کشورهای عربی چگونه خواهند بود؟
** ببینید اصولاً این حرکت آمریکا بر اساس یک فرضیه قدیمی است. آنها مدتها منتظر سقوط شوروی بودند، تا بلکه بتوانند خلأ قدرت ناشی از سقوط شوروی را در منطقه خاورمیانه پر کنند و تا زمانی که شوروی بود آنها نمیتوانستند در بعضی از کشورها پایگاه داشته باشند یا ناو داشته باشند. وجود شوروی یک نوع موازنه قوا درست کرده بود و یک حد و مرزهایی در جهان ایجاد کرده بود.
آنها منتظر فرصتی بودند تا وارد منطقه خاورمیانه شوند پس از سقوط شوروی و به بهانه جنگ خلیجفارس که عراق به کویت حمله کرد آنها آمدند این خلأ قدرت را پر کنند ولی متوجه پیدایش وضعیت سیاسی جدید در منطقه نبودند یعنی آنها تحلیل درستی نداشتند، آنها نمیدانستند چه نیروی عظیمی در حال ظهور و بروز در منطقه است و آیا با ناو میتوان با این خیزش اسلامی بجنگند؟ آیا با حمایت کردن از اسراییل میتوان جلوی تمام مردم منطقه و این خیزش اسلامی را گرفت؟ فکر نمیکنم آمریکاییها پاسخهای درستی برای این سؤالها داشته باشند چرا که یک تعلیم ناقصی بر اساس یک فرضیه قدیمی در ذهنشان بوده است که به منطقه آمدند و من مطمئنم که آنها شکست میخورند زیرا اولاً بخاطر ظهور تفکرهای ضدآمریکایی مشکلات جدی با کشورهای عربی پیدا کردهاند از طرفی نیز حزب جدید رژیم صهیونیستی که بر سر کار آمد تمام مذاکرات کلینتون و اعراب را با شکست مواجه کرد که این تحولات کاملاً پیشرفت آمریکا را در صحنه خلیج فارس به بنبست کشاند.
استراتژی برخورد ما به نحوی است که هیچ بهانهیی به دشمن نمیدهیم و شروعکنندهی هیچ حرکت نظامی نخواهیم بود. و تمام این اتهاماتی که به جمهوری اسلامی ایران میزنند بدون هیچ سند و مدرکی است. به هر صورت با تمام وجود نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با هر تهاجمی آماده است.
* سردار از فرصتی که در اختیار ما قرار داده و به سؤالات مختلف مطرح شده صریح و همراه با سعهصدر پاسخ دادید، تشکر میکنیم.