قرآن کریم خطاب به همه مسلمانان از هر فرقه و گروهی میفرماید:
"واعتصموا بحبلالله جمیعا ولا تفرقوا و اذکرو انعمه الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا"
همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که دشمنان یکدیگر بودید، سپس خداوند چنان به دلهای شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شدید.(1)
مقصود، برادری ایمانی است چون هر یک از آنان همان چیزی را قصد و طلب میکنند که دیگری در پی آن است و از آن جا که خواستههای آنان با هم در تضاد نیست موجبات دشمنی و ناامنی و عداوت فراهم نمیآید.
اعتقاد جمعی به حبل الهی، باعث اتحاد و همآهنگی بین جوامع اسلامی میشود. و نیز موجب میشود که همگان در برداشتن بار سنگین مسئولیت با یکدیگر مشارکت کنند و به قدرت و صلابت ویژهای دست یابند.
در بستر چنین فضایی همگان به آرامش و امنیت دست مییابند و نیز در آیه "یا ایهاالذین آمنوا ادخلوا فیالسلم کافه"، ای اهل ایمان! همگی در سلم درآیید(2) واژه "سلم" مقابل حرب و به معنای صلح و سازش آمده است که خداوند متعال همگان را به صلح و اتحاد و زندگی مسالمتآمیز دعوت کرده است. منظور از سلم در این آیه صلح و سازش، اتحاد و برادری حوزه اسلامی میان مسلمانان و مومنان است و آنان را در محدوده داخلی ایمان و اسلام به صلح و اتحاد همگانی دعوت و از تفرقه و پراکندگی نهی میکند.
همچنین در آیه شریفه: "انما المومنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم"، مومنان را برادر یکدیگر میداند(3) بنابراین از آنها میخواهد که بین برادران ایمانی خود را سازش دهند و با خوبی و مهربانی، در زیر سایه اسلام زندگی مسالمت آمیز و در کمال امنیت و آسایش داشته باشند.
بنابراین کسی که در حوزه اسلامی به داعیه مومن بودن ایجاد اختلاف میکند،خود، عامل ناامنی تفرقه و نزاع است، زیرا دین الهی محور وحدت مسلمانان جهان است.
البته ذکر این نکته ضروری است که با توجه به کلام پیامبر(ص) که فرمود: "هرکسی از شما کار زشتی را در جامعه دید با عمل، وگرنه با زبان، وگرنه با قلب خود، به آن اعتراض کند این کراهت و اعتراض قلبی پایینترین درجه ایمان است."(4) نباید دعوت به تسلیم و اتحاد همگانی بهانه و زمینهای برای بیتفاوتی، مداهنه کاری و تسامح و تساهل نابه جا و ترک امربه معروف و نهیاز منکر باشد.
امربه معروف و نهیاز منکر و تلاش در جهت قلع ریشههای فساد و گناه جزء اصلیترین وظایف منتظران و از بهترین زمینههای ایجاد وحدت و الفت در جامعه اسلامی است، زیرا فطرت انسان با معروف هم آهنگ و با منکر مخالف است و تعامل بر طبق منکر، جز تفرقه و هرج و مرج و اغتشاش و ناامنی چیزی به همراه ندارد.
بنابراین برای ایجاد زمینههای صلح و امنیت در جوامع اسلامی باید سه اصل را در نظر گرفت:
1 - داشتن ایدئولوژی مشترک که اعتقاد به دین اسلام است.
2 - ارائه اصول و مبانی مشترک که ایمان به خداوند یکتا قرآن کریم و پیامبر عظیمالشان اسلام(ص) است و نیز اعتقاد به امام مهدی (عج) به عنوان مصلح جهانی، که همه مسلمانان معتقدند آیین وی اسلام است و براساس شریعت محمدی(ص) حکم میراند.
3 - پیروی از راهنمای واحد و مشترک که تاسی به گفتار و کردار پیامبر گرامی، رهبر همه مسلمانان جهان است و شیعه نیز معتقد است که امام زنده و حاضر مهدی(عج)، دنبالهرو پیامبر گرامی و اجداد پاک و مطهراش ائمه معصومین(ع) است که علاوه بر تقوا، مسلمانان را از تفرقه و پراکندگی نهی فرموده و امربه مهرورزی و نوع دوستی به همه انسانها اعم از برادران دینی و برادران نوعی کرده است.
آثار حرکت در چنین خط مشی و ایدئولوژیی، عزت و اقتدار اسلامی به همراه آرامش و امنیت در جوامع اسلامی است. مهمترین اثر پیروی از این اصول، حاکمیت مسلمین دنیاست. در نهجالبلاغه نیز به این امر تصریح شده است:
همانگونه که گذشتگان هنگامی که جمعیتهایشان متحد، خواستهها متفق، قلبها و اندیشهها معتدل، دستها پشتیبان هم، شمشیرها یاری کننده یکدیگر، دیدهها نافذ و عزم و اندیشههاشان همه یکی بودند، آنها مالک و سرپرست اقطار زمین و زمامدار و رئیس همه جهانیان شدند. شما نیز اگر این گونه باشید به سراسر دنیا حکومت خواهید کرد.(5)
خداوند نیز در قرآن کریم می فرماید:
"وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا"
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند وعده میدهد که قطعا آنها را حکمران روی زمین خواهد کرد همانگونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین بخشید و دین و آیینی را که برای آنها پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت و ترسشان را مبدل به امنیت و آرامش میکند.(6)
این تبدیل خوف به امن در سایه حکومت الهی فراگیر و جهانی است و به همه جوامع بشری تسری خواهد کرد.
(گفتمان مهدویت، ج 2، دفتر تبلیغات اسلامی)