در سی و یک سالی که حزب لیبرال دموکرات ژاپن حکومت را در این کشور در دست دارد، هرگز چنین پیروزی انتخاباتی بزرگی نصیب آن نشده بود. از 512 کرسی مجلس عادی ژاپن 304 کرسی به این حزب رسید. در مجلس مشاوران نیز از 252 کرسی، 142 کرسی در اختیار آن قرار گرفت.
ناکاسونه، نخستوزیر 69 ساله ژاپن آنقدر از این پیروزی سرمست شده بود که گفت: «این صدای ملت است، صدای آسمانهاست، صدای خدا است.»
پیروزی او مافوق انتظارش بود. افزایش قیمت ین به میزان 37 درصد، سبب شده بود که صادرات ژاپن رو به کاهش باشد.
ناکاسونه عقیده دارد که ژاپن باید عمدا صادرات خود را کاهش دهد و بکوشد تا کالاهای بیشتری در داخل این کشور به فروش رسد.
استدلال او اینست که بالا بودن صادرات ژاپن سبب میشود که این کشور در میان کشورهای دیگر با اعتراضهای جدی و شدید روبرو گردد. بیشترین فشار را از این لحاظ آمریکا به ژاپن وارد میکند.
ذهنش صادرات ژاپن سبب رکود اقتصادی و افزایش بیکاری خواهد شد. از چندی پیش مواردی از ورشکستگی در میان شرکتهای کوچک و متوسط که از حامیان قدیمی حزب لیبرال دمکرات بودهاند. به وقوع پیوسته است. از طرفی در میان شرکتهای بزرگ نیز از میزان سود کاسته شده است.
علاوه بر این موضوع دیگری نیز موجب انتقادهای شدید مطبوعات از ناکاسونه شده بود و آن اینکه او با آمریکا در نحوه «مبارزه با تروریسم» و حمله به لیبی همصدا شده بود و حال آنکه ژاپن بیشتر نفت را از کشورهای عرب وارد میکند. در چنین جوی بود که انتخابات انجام شد و پیشبینی میشد که اکثریت ضعیفی به ناکاسونه رای بدهد.
بعضی از اعضای حزب او گمان میکردند که اعلام انتخابات 18 ماه پیش از موعد قانونی از بزرگترین خطاهای سیاسی ناکاسونه است. در واقع خود او هم این تدبیر را یک «قمار سیاسی» تلقی میکرد.
در عمل از 86 میلیون نفری که واجد شرایط شرکت در انتخابات هستند، 71 درصد رای دادند و بخش بزرگی از آنها حزب لیبرال دموکرات را انتخاب کردند.
با اینمهمه پیروزی ناکاسونه بطور قطع قدرت سیاسی او را نمیرساند. این درست است که او در میان ژاپنیهای متوسط از محبوبیت زیادی برخوردار است، اما در داخل حزب لیبرال دموکرات، یعنی در حزب خودش، با رقبا و مخالفان سرسختی روبرو است.
این حزب آنقدر دچار تفرقه است که در واقع باید گفت ائتلافی است از چند حزب محافظهکار. بسیاری از رهبران این حزب، پیروزی اخیر انتخاباتی را مدیون تلاش و فعالیت خود میدانند، نه به دلیل محبوبیت شخصی ناکاسونه.
افزایش قیمت ین و تدابیر دیگر دولت ژاپن نه تنها نتوانسته از برتری صادرات این کشور بر واردات چیزی کم کند، صادرات همچنان به سرعت رو به افزایش است. در شش ماهه اول سال مسیحی (زمستان و بهار گذشته) مازاد موازنه بازرگانی ژاپن به 17/34 میلیارد دلار رسید که در تاریخ این کشور سابقه نداشته است. اگر به همین نسبت پیش برود، این رقم از رقم مشابه سال پیش که 9/55 میلیارد دلار بود، به مراتب بالاتر خواهد رفت.
شواهد نشان میدهد که هنوز جنس ژاپنی بیش از اجناس دیگر در جهان خریدار دارد، مخصوصا اتومبیل، دوربین و تجهیزات الکترونیک. هنوز بالاترین خریدار اجناس ژاپنی آمریکاست. سال گذشته واردات آمریکا از ژاپن 50 میلیارد دلار بیش از صادرات آن به این کشور بود. از تمام شواهد بر میآید که در 1986 این رقم با وجود تمام کوششهای ناکاسونه، از این هم بالاتر خواهد رفت.
با پیروزی لیبرال دموکراتها میتوان مطمئن بود که تا چهار سال دیگر این کشور از متحدان سربراه آمریکا باقی خواهد ماند. آنچه نمیتوان بدان اطمینان داشت آنست که کارگران ژاپنی شغل خود را حفظ کنند.
علاوه بر کارگران، صاحبان صنایع بزرگ ژاپن نیز که دلیلی برای امتیاز دادن به رقبای صنعتی اروپایی و آمریکائی خود نمیبینند به سیاست ناکاسونه اعتراض دارند. بنابراین ناکاسونه منتخب محبوب طبقه متوسط جدید ژاپن است که خواستار استقرار و ثبات است، نه تغییرات بزرگ.
نخستوزیر ژاپن که سیاست خود را بر جلب رضایت متحدان غربی خود، مخصوصا آمریکا قرار داده است، همچنین در نظر دارد که بر هزینههای نظامی این کشور نیز بیفزاید. این خود موجب آن خواهد شد که صنایع ژاپن بیش از پیش جنبه نظامی پیدا کنند و محصولاتی بسازند که در داخل آن کشور مصرف دارد. به این ترتیب مقداری از انرژی تولیدی صرف اینگونه امور خواهد شد بیانکه کالاهای ژاپنی جای کالاهای کارخانههای کشورهای دیگر صنعتی را در جهان تنگ کنند.
ناکاسونه اینطور استدلال میکند که ژاپن برای جلب اقدام بیشتر جهانیان لازمست که قدرت آتش بیشتری داشته باشد. به این دلیل او خواهان آنست که ماده مربوط به «صلحطلبی» از قانون اساسی ژاپن حذف شود. زیرا این ماده است که مانع تقویت قدرت نظامی این کشور است.
در واقع ژاپن تنها قدرت غیر غربی است که نیروی صنعتی بزرگ و مستقلی به شمار میآید. باید دانست که ژاپن در پایان قرن نوزدهم با چند قدرتنمایی نظامی از انزوای 200 ساله خود درآمد. برای نخستین بار خود را به صورت یک شریک امتیازبگیر، در کنار قدرتهای اروپایی و آمریکا، امتیازاتی ویژه در چین گرفت سپس به سرعت به کره حمله کرد، و بر منابع آن دست یافت. آنگاه در 1905 با روسیه جنگید و در جنگ دریائی برنده شد، در جنگ اول و دوم هم شرکت داشت.
از طرفی دو جنگ کره و ویتنام که هر دو در نزدیکی ژاپن قرار دارند، سبب بکار افتادن سریع چرخهای صنعتی ژاپن شدند. بر این ترتیب با اینکه ژاپن در جنگ دوم به سختی شکست خورد و صدمات سنگینی بر آن وارد شد، زمینه صنعتی آن و همچنین دو جنگ یاد شده و همچنین تصمیم سیاسی قدرتهای غربی که برای مبارزه با شوروی قرار گذاشتند بازار آسیای شرقی را در اختیار ژاپن بگذارند. به این ترتیب اهمیت عاملهای نظامی در سرنوشت ژاپن آشکار است.
البته در حال حاضر فقط از لزوم «قدرت دفاعی» حرف زده میشود. اما در آینده نزدیک تشخیص اینکه چه قدرتی دفاعی و چه قدرتی تهاجمی است روزبروز دشوارتر خواهد شد. اگر پیروزی بزرگ ناکاسونه نشانه تقویت مجدد روحیه میلیتاریستی (نظامیگری) در جامعه ژاپن باشد، و خود این پیروزی آن روحیه را متقابلا تشدید کند، جا دارد که این پیروزی را تاسفآور بدانیم.
در حال حاضر ژاپن در حدود یک درصد کل تولید ناخالص ملی خود را صرف هزینههای نظامی میکند. اما این رقم در آمریکا 6 درصد و در کشورهای اروپای غربی از 4/3 (آلمان غربی) تا 4/5 (انگلیس) است. در واقع ژاپن بیش از کشورهای دیگر جهان از جنگ وحشت دارد مخصوصا که کابوس تنها موارد استفاده از بمب اتمی هنوز از ذهن جامعه ژاپنی زدوده نشده است. ژاپن تنها کشور جهان است که در قانون اساسی آن هر نوع جنگی «غیر قانونی» شناخته شده است.
به موجب برنامهای که ناکاسونه دارد هزینه نظامی ژاپن با سرعت سالی حداقل 4/5 درصد با احتساب تورم افزایش خواهد یافت. در میان همسایگان ژاپن که خاطراتی از تجاوزهای این کشور در جریان جنگ دوم جهانی دارند، این روند نگرانکننده است.
نکته دیگری که بر نگرانیهای همسایگاه ژاپن میافزاید برنامهایست که 5 سال پیش زنکو سوزوکی، نخستوزیر وقت ژاپن طرحریزی کرده بود و بموجب آن ژاپن خود را موظف به دفاع از شاهراههای دریائی تا فاصله 1600 کیلیومتری سواحل خویش میکند.
ناکاسونه پس از پیروزی بزرگ انتخاباتی در انجام برنامههای نظامی خود مصممتر خواهد شد، مخصوصا که او پیش از نخستوزیری رئیس سازمان دفاعی (یعنی وزارت دفاع) ژاپن بوده است. به احتمال قوی او ژاپن را در مشارکت در برنامه جنگ ستارگان آمریکا نیز درگیر خواهد کرد. این مشارکت برای بعضی از صنایع الکترونیک ژاپن نیز سودبخش است.
تا دو ماه دیگر دومین دوره رهبری ناکاسونه در حزب لیبرال دموکرات به پایان خواهد رسید و مطابق اساسنامه حزبی او باید کنار برود. این به معنی کنارهگیری او از نخستوزیری نیز خواهد بود. اما با این پیروزی اخیر بعید نیست که او انتظار داشته باشد رهبران حزب اساسنامه را بخاطر او عوض کنند تا بتوانند برای سومین دوره انتخابش کنند.