سال گذشته دکتر چمران در یک گفتگوی اختصاصی با خبرنگار ما درباره کارآیی ارتش و سپاه گفت:
صدام حسین 10 لشگر زرهی با اسلحه سنگین کامل که از مدتها قبل آنرا تهیه دیده بود به خاک ما حمله کرد و در مقابل آن فقط 2 لشگر زرهی وجود داشت که متأسفانه نواقص آن از نظر انسانی و از نظر مادی بسیار کم و ناچیز بود و مطابق محاسبات متفکران غرب میبایست در عرض 3 روز ایران شکست بخورد و راستی اگر میخواستم که فقط نیروهای نظامی را در این تعادل قوا بحساب بیاوریم، شکست ایران حتمی بود. اما دیدیم که نه فقط در عرض 3 روز ایران شکست نخورد بلکه روز بروز ایران قویتر میشود و نیروهای تجاوزکار صدام رو به ضعف و نیستی میروند. این نشانگر آن است که قدرت دیگری وارد معادله شده است و این قدرت بدون شک ملت ایران است که با شور و شوق و یک دنیا آرزو بسوی صحنههای نبرد میشتابند و شهادت را با آغوش باز استقبال میکنند و یک روح جدید و یک سرنوشت معجزهآسا برای ایران بوجود میآورند. اینجاست که ارزش و نقش سازنده و مؤثر نیروهای مردمی به ظهور میرسد.
درباره اینکه آیا بین سپاه و ارتش حساسیتهایی وجود دارد چمران پاسخ میدهد:
بنظر من ارتش از یک تکنیک قویتر برخوردار است که همان علوم و اصول نظامیگری است که سپاهیان فاقد این تکنولوژی هستند. و در مقابل سپاه پاسداران از روح ایمان و فداکاری قویتر برخوردارند که این نیز مورد قبول همگان است. و این اختلاف تا بحال باعث ایجاد حساسیت بین دو طرف شده است. اما ما معتقدیم که باید تکنولوژی ارتش را با روح ایمان و فداکاری سپاه پاسداران توأم کرد. و این فقط در سایه وحدت و هماهنگی عملی است. و هر کجا که این هماهنگی بوجود آمده است نتایج بسیار عالی داشته است. در اهواز اولین کارهای آقای خامنهای و من ایجاد هماهنگی بین نیروهای مختلف و در منطقه بود که اکنون بصورت این ستاد (جنگهای نامنظم) در آمده است. و ما توانستهایم که هماهنگی کاملی بین همه نیروهای بخصوص ارتش و سپاه و نیروهای چریک یا بسیج به وجود بیاوریم. و حساسیتها را از بین ببریم و نتایج خوبی نیز بگیریم.
در آخرین گفتوگو
دکتر چمران در آخرین مصاحبه اختصاصی خود با کیهان در پاسخ باین سئوال خبرنگار ما که اصولاً چرا شما کمتر به تهران میروید و چرا از صحنه جنگ خارج نمیشوید؟ گفت:
من از صحنه جنگ خوشم میآید. زیرا اینجا سخن از شهادت و خداست جایی برای غرور و خودخواهی نیست و از کشمکشهای سیاسی درگیریهای گروهی کمتر دیده میشود، صدق و صفا و محبت محیط نبرد را پر کرده است و انسان با قلب روشن و خاطر آسوده و روح باز بسوی تعهد و مسئولیت اخلاقی و انسانی خود میرود و میداند که هم خدا از او راضی است و هم خلق خدا.
دکتر چمران طی همین مصاحبه در پاسخ باین سئوال خبرنگار کیهان که چرا اصولاً شما اسم این ستاد را نامنظم گذاشتهاید و آیا این نامنظمی که در اسم هست آیا عملاً هم اینطور است و افراد این ستاد و رزمندگان واقعاً نامنظم هستند؟ میگوید:
اسم ستاد عملیات جنگهای نامنظم است زیرا براساس علوم نظامی جنگها را به دو نوع تقسیم میکنند: نوع کلاسیک یا منظم و نوع جنگهای چریکی یا نامنظم و از آنجا که نوع جنگهای مردمی ما جنگهای چریکی است براساس دروس و علوم نظامی اینها را جنگهای نامنظم میگویند. بنابراین تسمیه جنگهای نامنظم براساس علم نظامی و طبقهبندی علوم نظامی در دانشگاههای دنیاست ولی بطور کلی برخلاف اسم این ستاد که ستاد جنگهای نامنظم هست این ستاد از منظمترین سازمانها و ارگانهایی است که در حال حاضر در کشور ما وجود دارد چه از نظر پرسنل، چه از نظر اسلحه و تدارکات برنامههای عملیاتی و کارهای بسیار زیادی که این ستاد انجام داده نشاندهنده این حقیقت است که از منظمترین ارگانها است و بطور کلی باید بگویم که یک چریک باید خیلی منظمتر از نیروهای کلاسیک دیگر باشد و نیروهای چریکی و جنگهای چریکی احتیاج خیلی مبرمتری و احتیاج زیادتری به نظم و دیسیپلین دارد و اگر نظم و دیسیپلین شدید در یک سازمان چریکی وجود نداشته باشد به هیچوجه قادر به عمل مثبتی نخواهد بود به اعتراف همگان هر کس که عملاً میآید و در این ستاد و ارگانهای دیگر مطالعه میکند این ستاد را از منظمترین سازمانهای موجود به حساب میآورد و هر کس دیگری هم که تردیدی و شکی داشته باشد میتواند بیاید و از نزدیک نظم و دیسیپلین موجود در این ستاد را مشاهده کند.
دکتر چمران طی همین این گفتگوی اختصاصی پیام زیر را خطاب به ملت ایران میفرستد:
مطلبی را که میخواهم بیان کنم این است که از این تشنجات و کشمکشهای داخلی بشدت ناراحت هستم و فکر میکنم این اختلافات داخلی از دشمنان خارجی بسیار خطرناکتر و نابودکنندهتر هستند و میدانم که ستون پنجم یک درگیریها و اختلافات داخلی را بشدت تشدید میکند و مومنین را بدست مومنین میکوبد و نیروهای داخلی را تضعیف میکند و معتقد هستم که مردم ما باید با رشد و بینش خود این اختلافات را کنار بگذارند و محیطی برای رشد و نمو این اختلافات و درگیریها بوجود نیاورند و دشمن اصلی را فراموش نکنند و بیاد داشته باشند که رسالت بزرگی بعهده آنها گذاشته شده که حفظ انقلاب اسلامی ایران و مبارزه با طاغوتها و ابرقدرتها میباشد و بداند که محرومین و مستضعفین دنیا چشم امید به انقلاب اسلامی ایران دوختهاند و خدای ناکرده شکست انقلاب باعث نابودی کشورهای زیادی و رزمندگان زیادی در اطراف و اکناف دنیا خواهد بود و برای قرنهای دراز و طولانی انقلاب و پیشرفت مستضعفین دنیا را بتاخیر خواهد انداخت و بنابراین ما باید بسوی خدا بازگردیم و توجه کنیم از افتراها و مصلحتطلبیها و دروغ دست برداریم و مطمئن باشیم که اگر همه ما بسوی خدای بزرگ رهسپار شویم این اختلافات از میان برداشته خواهد شد. و در مقابل تاریخ و مستضعفین عالم نیز سربلند و سرافراز خواهیم شد. در پایان باید بگویم که نیروهای رزمنده ما در جبهههای جنگ از ارتش و پاسداران و نیروهای مردمی با اخلاص و فداکاری زیاد میجنگند و همه روز شهید میدهند و فداکاری همه آنها قابل تقدیس است و ما باید برای همه آنها ارزش قائل باشیم و هر کس را که برای انقلاب و ایران ایثار میکند در قلب خود جای دهیم.