تاریخ انتشار : ۰۸ آذر ۱۳۹۰ - ۰۹:۵۵  ، 
شناسه خبر : ۲۲۹۷۲۳

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
23 سال قبل در تاریخ 11 دیماه 1367 امام خمینی در نامه‌ای به گورباچف آخرین صدر هیأت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، به او اعلام کردند که غرب نیز دچار حادثه است و سردمداران اردوگاه کمونیسم نباید مرتکب این اشتباه شوند که به دلیل سرخوردگی از عملکرد غلط قدرتمندان و زمامداران مکتب اقتصادی کمونیسم در زمینه اقتصاد، به باغ سبز دنیای غرب روی آورند.
این روزها که نظام سرمایه‌داری غرب، زیر ضربات خرد کننده ملت‌های اروپا و آمریکا قرار دارد و ناتوانی آن از پاسخگوئی به نیازهای مردم کاملاً آشکار شده، زمان آن فرا رسیده که بار دیگر نامه امام خمینی به گورباچف در معرض دید همگان قرار گیرد و از زاویه نگاه دقیق آن پیر روشن ضمیر به جهان امروز و حوادثی که در آن جریان دارد نگریسته شود.
امام خمینی در نامه تاریخی خود به گورباچف، با تکیه بر این مبنا که مقابله با خدا و دین، ریشه همه اشتباهات اردوگاه شرق و کمونیسم بود، همین نکته را عامل مهم سقوط غرب در آینده دانسته و با مشترک دانستن دو مکتب کمونیسم و سرمایه‌داری در نگاه مادی به مسائل، غرب را نیز دچار حادثه می‌دانند و آینده شکست خورده نظام سرمایه‌داری را پیش‌بینی می‌کنند. امام، در بخش مقدماتی این نامه خطاب به گورباچف نوشتند:
"... اولین مسأله‌ای که مطمئناً باعث موفقیت شما خواهد شد اینست که در سیاست اسلاف خود دایر بر خدازدائی و دین‌زدائی از جامعه که تحقیقاً بزرگ‌ترین و بالاترین ضربه را بر پیکر مردم کشور شوروی وارد کرده است، تجدیدنظر نمائید و بدانید که برخورد واقعی با قضایای جهان جز از این طریق میسر نیست."
بعد از این تبیین مبنائی و ارائه طریق اعتقادی، امام خمینی بلافاصله به گورباچف هشدار می‌دهند که مبادا فریب تبلیغات غرب را بخورد و شکست کمونیسم را به معنای حقانیت سرمایه‌داری غرب تصور نماید:
"البته ممکن است از شیوه‌های ناصحیح و عملکرد غلط قدرتمندان پیشین کمونیسم در زمینه اقتصاد، باغ سبز دنیای غرب رخ بنماید ولی حقیقت جای دیگری است. شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گره‌های کور اقتصادی سوسیالیسم و کمونیسم را با پناه بردن به کانون سرمایه‌داری غرب حل کنید، نه تنها دردی از جامعه خویش را دوا نکرده اید که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند. چرا که امروز اگر مارکسیسم در روش‌های اقتصادی و اجتماعی به بن بست رسیده است، دنیای غرب هم در همین مسائل البته به شکل دیگر و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است."
برخورد امام خمینی با همه مسائل، اعم از داخلی و خارجی، همواره برخوردی ریشه‌ای و مبتنی بر مسائل اقتصادی بود. اینکه بارها در موضع گیری‌های امام از زبان ایشان می‌شنیدیم که پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط رژیم شاهنشاهی را به اراده الهی نسبت می‌دادند و هرگز خود را مطرح نمی‌کردند، این یک شیوه تبلیغاتی نبود بلکه یک مبنای اعتقادی قرآنی متکی بر "ومارمیت اذرمیت ولکن‌الله رمی" بود. براساس همین نگاه اعتقادی بود که امام خمینی در دوران دفاع مقدس، همه پیروزی‌ها را به خدا نسبت می‌دادند تا آنجا که بعد از فتح خرمشهر و بازپس گیری آن از ارتش بعث عراق فرمودند: "خرمشهر را خدا آزاد کرد." با تکیه بر همین مبنا، امام خمینی در ادامه نامه به گورباچف با اطمینان کامل از آینده به بن‌بست رسیده غرب خبر می‌دهند و می‌نویسند:
"جناب آقای گورباچف! باید به حقیقت رو آورد. مشکل اصلی کشور شما مسأله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خدا است، همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بن بست کشیده و یا خواهد کشید. مشکل اصلی شما مبارزه طولانی و بیهوده با خدا و مبدأ هستی و آفرینش است."
پیش بینی شکست قطعی کمونیسم و ناتوانی نظام سرمایه‌داری با تعابیری تاریخی که از ویژگی‌های ادبیات انقلابی و در عین حال اعتقادی امام خمینی است، یکی پس از دیگری بعد از نامه ایشان به گورباچف تحقق یافت، قرارگاه اصلی کمونیسم فرو پاشید و جمهوری‌های جوان آسیای میانه،‌ همگی با گرایش‌های ضدکمونیستی، متولد شدند، کشورهای کمونیستی اروپای شرقی نیز از سلطه کمونیسم آزاد شدند و به مکتب مارکسیسم پشت کردند و کوبا و چین نیز در عین حال که اسماً مرام کمونیستی را کنار نگذاشته اند، اما رسماً با مبانی کمونیستی خداحافظی کرده‌اند. علاوه بر اینها پیش‌بینی امام خمینی درباره کشورهای عربی و سقوط دیکتاتورهای خاورمیانه نیز تحقق یافت و ملت‌های مسلمان درحال به دست گرفتن زمام امور کشورهای خود فارغ از سلطه غرب هستند.
علت العلل ناکامی‌ها و شکست‌های اردوگاه‌های شرق و غرب و کشورهای وابسته به آنها را امام خمینی در نامه به گورباچف گوشزد کردند و برای چندمین بار بر یکسان بودن سرنوشت این هر دو اردوگاه تأکید نمودند و با صراحت یادآوری کردند:
"جناب آقای گورباچف! برای همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست، چرا که مکتبی است مادی و با مادیت نمی‌توان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت که اساسی‌ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در آورد."
اکنون با گذشت 23 سال از نگارش این نامه، آثار ویرانگر مکتب‌های متکی بر مادیت آنچنان گریبان سردمداران نظام سرمایه‌داری را گرفته که در یک روز مردم بیش از 1300 شهر در سه قاره آمریکا، اروپا و آسیا علیه اصول این مکتب خداگریز و حاکمیت‌های مبتنی بر آن تظاهرات و راه پیمائی می‌کنند و اساسی‌ترین خواسته آنها پایان دادن به سلطه نظام بی‌رحم و انسان ستیز سرمایه‌داری است. این، همان بن بستی است که امام خمینی در نامه تاریخی خود به گورباچف، آن را برای همه نظام‌های غربی و شرقی مبتنی بر مادیت پیش‌بینی و با صراحت اعلام کردند "با مادیت نمی‌توان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت که اساسی‌ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در آورد."
درود بر امام خمینی که با ژرف نگری خاص خود، تحولی عظیم در تفکر انسان عصر ارتباطات پدید آورد و آغازگر دوران بیداری جهانی شد و ملت‌ها را به عصیان علیه نظام‌های مبتنی بر مادیت تشویق کرد. راهی که ملت‌ها برای شکستن بن بست‌ها در پیش گرفته اند، با عمل کردن به نسخه‌ای که امام خمینی پیشنهاد کرده‌اند به نتیجه نهائی خواهد رسید؛ روی آوردن به خداو معنویت.